- مطابق
انگیزه منازعات میان دولتها
(ترجمه)
پرسش:
السلام عليكم و رحمت الله و بركاته!
در سطر اول فقره نخست صفحه 54 کتاب «مفاهیم سیاسی»، تحت عنوان «انگیزه منازعات میان دولتها» آمده است: "منازعات میان دولتها از آغاز تاریخ تا قیام قیامت خارج ازین دو انگیزه نیست؛ یکی حب سیادت، فخر و دیگر دریافت منافع مادی." سپس در سطر 15 فقره ماقبل اخیر همین صفحه میآید: "خطرناکترین انگیزه نزاع میان کشورها همانا انگیزه استعمار با تمام اشکالش می باشد."
پرسش اینجاست که در فقره اول، انگیزه منازعات میان دولتها بهدو چیز معین و منحصر شد که مفهومی سومی از آن تعبیر نمی شود چونکه گفت: "منازعات میان دولتها... بیرون ازین دو انگیزه نیست." اما در فقره بعدی انگیزه دیگری را که در فقره نخست نیامده بود ذکر نموده که آن «استعمار» است. بهعبارت دیگر: چه برداشت صورت گیرد آیا انگیزههای نزاع میان دولتها دو چیز است یا سه چیز؟ چونکه خواننده این دو فقره، تناقض و اختلاف را در میان آنها میبیند پس توافق در میان آنها چگونه خواهد بود؟ زیرا اگر دو انگیزه عامل نزاع میان دولتها باشد، چرا انگیزه سومی را ذکر نموده که همانا استعماراست.
پاسخ:
و عليكم السلام و رحمت الله و بركاته!
میان آنچه در آغاز صفحه 54 کتاب مفاهیم سیاسی آمده است: "منازعات میان دولتها منحصر بهدو انگیزه بوده که آندو حب سیادت(برتری جویی) و فخر(تلاش جهت دریافت منافع مادی) است و آنچه بعد ازآن آمده: "استعمار با تمام اشکالش از خطرناکترین انگیزهای نزاع دولتهاست." تناقضی دیده نمیشود، بهسبب اینکه انگیزه استعمار شامل انگیزه دریافت منافع مادی میباشد، چونکه «استعمار» طریقه حاصل کردن منافع در مبدء سرمایهداری بنابر معیار بودن منفعت در نزد آنان میباشد. یعنی استعمار بهانگیزه ماقبلش که تلاش جهت دریافت منافع مادی است ارتباط میگیرد نه انگیزه سومی؛ برعلاوه دو انگیزه یاد شده در آغاز صفحه باشد اگر دقیق شویم در مییابیم که چیز دیگری را نیز ذکر نموده که گمان میرود آن انگیزه دیگریست... اما متن آن را بهانگیزه حب سیادت و فخر ارجاع مینماید، چنانچه در همان صفحه آمدهاست: "اما انگیزه مانع شدن از رشد قوت دولت دیگر؛ مانند: دولتهای که ضد ناپلیون و ضد دولت اسلامی، ضد آلمان نازی قرارگرفتهاند دارای همین انگیزه بودند. این انگیزه در حب سیادت داخل است، زیرا آن ایستادهگی در برابر سیادت دیگران میباشد."
نتیجه:
پس همانطور که مانع شدن از رشد قوت دولت دیگر انگیزهای خارج از دو انگیزه یاد شده بهحساب نمیآید، استعمار نیز شامل انگیزه تلاش بهدریافت منافع مادی بوده و خارج از آن دو بهشمار نمیآید، زیرا آن دو انگیزهای اساسی بوده که مشتمل بر امور مربوطه شان میباشند.
برادر شما عطا بن خلیل ابورشته