شنبه, ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
پیرامون نظریات حزب التحریر
بسم الله الرحمن الرحيم

پیرامون نظریات حزب التحریر

(ترجمه)

پرسش

السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته!

پرسش من از متن کتاب تکتل حزبی، صفحۀ ۲۰-چاپ ۰۹/۰۵/۱۹۸۵م است، که در آن گفته شده است: «حزب تمام نواقص و اسبابی را که سبب ناکامی گروه هایی که جهت بیداری مسلمانان به پا خواسته بودند، درست درک کرده است.»

به نظر من در متن فوق اشتباهی وجود دارد، یعنی حزب صفت خطاء را از خود دور نموده، در حالی که عدم خطاء از صفات رب العالمین بوده، و هر مخلوق خطاء کننده است. و نیز در قسمت دیگری از متن این کتاب گفته شده است: «بلکه بر حزب واجب است که امت را تربیه نموده و همراه اش در حال حرکت باشد، زیرا که حزب در افکارش یگانه حزب ثابت و قایم است....»

این جا نیز در کلمۀ "یگانه"، غلطی را احساس می نمایم؛ پس در رابطه به این موضوع نظر شما چیست؟

پاسخ

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

در قدم نخست باید متذکر شوم که در مفهوم عبارت مذکور: «حزب تمام نواقص واسبابی را که سبب ناکامی گروه هایی که جهت بیداری مسلمانان به پا خواسته بودند درست درک کرده است.»

برای شما ابهامی ایجاد شده است، زیرا حزب این مطلب را در تعریف، بعد از این که اسباب ناکامی حرکات را در کتاب تکتل ذکر نموده، گفته است: «پژوهشگرانی که در زمينه تحقيق نموده اند عوامل ناکامی اين حرکات را از ديدگاه ساختار حزبی به چهار علت خلاصه كرده اند:

نخست: اين حرکات بالای افکار عام و نامحدود، غامض(فهم نشده؛ مثلاً: ما استقلال می خواهیم...) و شبه غامض استوار بودند و بر علاوه آن، وضاحت پاکی و صفائی در افکار ایشان دیده نمی شد.

دوم: طريقۀ تنفيذ افکار ايشان تعريف نشده بود و با وسائل آنی و نامشخص پیش می رفتند؛ علاوه از این که این وسائل پی چیده و مبهم بود.

سوم: اين حرکات بالای اشخاصی که آگاهی کامل و ارادۀ صحيح نداشتند، استوار بود. اين اشخاص تنها آرزو، شوق و حماسۀ تحرک و تغيير حالت بد موجود را داشتند.  

چهارم: در ميان اعضای اين حرکات رابطۀ صحيح وجود نداشت، آنان صرف به دليل فعاليت در يك کتله، زير نام ها و شعارها و فعاليت های گوناگون يك جا شده بودند.» (منبع: تکتل)

بعداً حزب بنابر سعی و تلاش و اجتهاد خود، این اسباب را درک نمود؛ پس خطاء در این قولش که گفته بود: «حزب تمام نواقص و اسباب آن را درک نموده است.» کجاست؟ و این که هر مخلوق خطاء می کند، و الله سبحانه وتعالی از هر نقص منزه است؛ چه ارتباط با این سخن ما دارد؟

اکنون از شما می پرسم: اگر شما معلم یا مدرس باشید، برای شاگرد تان بعد از این که در جواب ارایه شده از آن نظر اندازی نموده باشی، بگویی "در جواب شما چنین و چنان نواقص وجود دارد، و آن ها را در چند حد معین؛ مثل: ۱،۲،۳ و... نشانی نمائی، و برایش بگویی آن ها را تکمیل نمایید! و آن شاگرد آن نواقص را اصلاح نموده دوباره به شما مراجعه نموده و بگوید استاد گرامی همه نواقص را درست نمودم، و این پاسخ جدید من است". پس آیا این شاگرد خود را به صفات رب العالمین توصیف نموده است؟!

ولیکن ملاحظۀ دیگر شما پیرامون این عبارت که گفته شده: «بلکه بر حزب واجب است که امت را تربیه نموده و همراه او در حال حرکت باشد، زیرا که حزب در افکارش یگانه حزب ثابت و قایم می باشد....» قبل از وارد شدن به موضوع مورد بحث، این جا قسمتی از عبارت کتاب را که قبل از موضوع مورد بحث است نقل می کنم، و بعد آن عبارتی را که در پرسش مطرح نموده اید.

در قسمتی از عبارت کتاب چنین آمده است: «حزب فکره و طریقه را از آن چه وحی الله سبحانه وتعالی و سنت رسولش صلی الله علیه وسلم است به صورت دقیق و فکری درک نموده است، و از آن چه که از رهنمائی اجماع صحابه و قیاس به دست می آید، و این ها(اجماع و قیاس) مصدر تفکیر حزب نبوده، بلکه موضوع فکرش می باشد تا این که این ها را طبق احکام اسلام تغییر دهد، و هم چنان حزب در حمل دعوت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم پابند می باشد؛ چنان چه رسول الله صلی الله علیه وسلم دعوت را از مکه آغاز نمود تا این که دولت اسلامی را در مدینه قایم نمودند، و حزب رابطه ای را که در بین افرادش قایم نموده همانا عقیدۀ اسلامی و آن چه از افکار و احکام اسلام گرفته می شود، می باشد. بناً سزاوار برایش این است که امت را تربیت نموده و همراهش در حال حرکت باشد، بلکه برایش واجب است که امت را سر پرستی کرده و در حمل دعوت او را همراهی نماید، زیرا حزب یگانه حزب ثابت و قایم در افکارش بوده، در طریقۀ خود واضح و در مطلبش دقیق بوده، پابند به طریقه و سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم بدون کدام تنزل از موقفش و بدون این که چیز دوم آن را از رسیدن به هدفش باز دارد، می باشد.»

شما نقد یا اعتراض بر این قول داشتید که گفته است: «... حزب، یگانه حزب ثابت و قایم در افکارش بوده، در طریقه خود واضح می باشد....» و نقدی بر کلمه "واحد"(یگانه) داشتید و آن را از صفات رب العالمین گفته بودید.

خواهر گرامی! این موضوع از هم جدا و مختلف است، حزب نمی گوید که در هر چیز یگانه حزب است، بلکه او فکره و طریقۀ خود را طبق اصول صحیح، از ادلۀ شرعی استنباط درست نموده است؛ پس در این صورت طبیعی است که بنابر این استنباط، در فکرش ثابت و قایم است. پس سخن از شخص نیست، بلکه از حزبی است که این فکره و طریقه را تبنی کرده است، و هر کسی که این فکره و طریقه را حمل نماید او از حزب محسوب می شود و بر او باورمند گردیده است. بنابر این او بر حزبی اعتماد نموده است که فکره و طریقه اش را استنباط از سخنی کرده که آن یگانه و ثابت است، پس او کسی است که آن را استنباط و تدریس نموده و به آن عمل و از آن دفاع نموده است، در این صورت چه مشکل است که بگوید آن یگانه و ثابت در این فکره است، و این چه ربطی دارد به وحدانیت الله یگانه(که او بی نیازی است که مثلش وجود ندارد)؟

و از الله سبحانه وتعالی استدعا می نمایم که هدایت کامل را نصیبت نموده و سینه ات را به پذیرش خیر باز گرداند، بدون شک اوست هدایت کننده به راه راست.

برادر شما عطاء بن خلیل ابوالرشته

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه