سه شنبه, ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
از انتقادهای لفظی تا هماهنگی‎های نظامی؛ نمونه‎ای از موقف‎گیری‎های دوگانۀ ترکیه در قبال امریکا!
بسم الله الرحمن الرحيم

از انتقادهای لفظی تا هماهنگی‎های نظامی؛ نمونه‎ای از موقف‎گیری‎های دوگانۀ ترکیه در قبال امریکا!

(ترجمه)

"ترکیه" به تاریخ ۱۴ دسمبر ۲۰۱۷م میزبان نشست امنیتی با حضور خلوصی آکار رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه، عثمان غانمی همتای عراقی وی، کوتیس سکاباروتی فرمانده نیروهای امریکا در اروپا و جوزیف فوتیل فرمانده رهبری مرکزی اردوی امریکا بود. در بیانیه‎ای که از ریاست ستاد مشترک ارتش ترکیه منتشر گردید، گفته شده که این نشست در مقر ریاست ستاد مشترک ارتش ترکیه در انقره صورت گرفته و اوضاع امنیتی منطقه و در رأس آن، سوریه و عراق به بحث و بررسی گرفته شد و در این نشست، تدابیر لازم برای مبارزه با "سازمان‎های تروریستی" اتخاذ گردید.

نشریۀ "آزادی‎ ترکیه" در جزئیات بیشتری از این نشست، می‎نگارد: «آکار تأکید نمود که حزب کارگران کردستان باید از عراق بیرون رانده شود و معلوماتی در خصوص حملات هوائی بالای مواضع این حزب در منطقۀ اسوس در مرز میان عراق و ایران ارائه نمود؛ وی از همکاری‎ها میان حکومت عراق و قطعات حمایت از مردم کُرد در برابر گروه داعش انتقاد نمود؛ اما عراق در واکنش به این انتقاد، موضوع حضور نظامی ترکیه در منطقۀ عشیقۀ عراق را مطرح نمود که آکار در پاسخ به آن گفت: این حضور نظامی به منظور جنگ با "ترورزم" بوده و به یک‎پارچه‌گی خاک عراق خللی وارد نمی‎کند. آکار در ادامه از طرف امریکائی‎ها خواست تا سلاح‎هائی را که به حزب ملی دموکراتیک و قطعات حمایت از مردم کُرد داده، پس بگیرد و تأکید نمود که منطقۀ عفرین باید از حضور آنان پاک‎سازی شده و تمام عناصری‎که امنیت ترکیه را به خطر می‎اندازند، توسط نیروهای ترکیه هدف قرار خواهند گرفت. آکار در ادامه در مورد فعالیت‎های نیروهایش در منطقۀ کاهش تنش در شهر ادلب سوریه نیز معلوماتی ارائه نمود.»

این‎جاست که چگونگی گردش ترکیه در مدار امریکا به خوبی روشن می‎گردد. رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه این‎گونه خواسته‎هایش را از امریکا مطرح نموده و از فعالیت‎های نیروهایش در ادلب به منظور تلاش برای سرکوب نمودن انقلاب سوریه زیر نام کاهش تنش، به امریکائیان گزارش می‎دهد؛ وی از امریکا می‎خواهد، به ترکیه اجازه دهد تا جنگ با حزب کردستان عراق را ادامه دهد. هم‎چنین میان ترکیه و عراق مشکلی وجود دارد که هرازگاهی سر بلند نموده و مجدداً خاموش می‎گردد و آن حضور نظامی ترکیه در عراق است، حضوری‎که با موافقت عراق صورت گرفته؛ اما مسئولین عراقی آن را به اهداف سیاسی مطرح نموده و زمانی‎که نیاز باشد از آن سکوت می‎کنند. چنان‎چه در این اواخر که ترکیه عراق را زیر رهبری امریکا در جنگ علیه گروه داعش کمک می‎نمود، عراق مسئلۀ حضور نظامی ترکیه در خاک‎اش را مسکوت نگهداشته و از آن یادی نمی‎نمود.

امریکا به ترکیه اشاره نموده بود که وارد ادلب شود؛ اما به آن اجازه نداد تا وارد عفرین شود. ترکیه در این نشست از امریکا خواست اجازۀ ورود به عفرین را نیز به آن بدهد؛ هم‎چنین از آن خواست تا سلاح‎هائی را که به نیروهای دموکرات سوریه-که مشتمل بر قطعات حمایت از کردها و حزب دموکرات آن می‎باشد- از آنان پس بگیرد؛ زیرا ترکیه آنان را به دلیل ارتباطی‎که با حزب کارگران کردستان دارند، تهدیدی علیه خود تلقی می‎کند؛ اما امریکا این درخواست‎ها را تا استحکام حضورش در مناطقی‎که در تسلط این قطعات قرار دارد، به تعویق می‎اندازد.

چنان‎چه روزنامۀ واشنگتن پست به تاریخ ۲۴ نومبر ۲۰۱۷م از این مسأله پرده برداشت: «امریکا قصد ندارد نیروهایش را، حتی پس از نابودی کامل داعش، از سوریه بیرون کند.» نشریۀ رویترز نیز به تاریخ ۲۵ نومبر ۲۰۱۷م به نقل از شماری از مسئولین امریکائی نوشت: «پنتاگون به زودی اعلام خواهد نمود که امریکا قصد دارد، بیشتر از دو هزار سرباز امریکائی به سوریه اعزام نماید. هم‎چنین از حضور ۵۲۶۲ سرباز امریکائی در عراق خبر داده شده است.»

این در حالی است که ترکیه به دستور امریکا، عملیاتی زیر نام "سپر فرات" را به تاریخ ۲۴ اگست ۲۰۱۶م، که همزمان با حضور جوبایدن معاون رئیس جمهور سابق امریکا در انقره بود، در سوریه به راه انداخته و به این بهانه وارد سوریه شد. نکتۀ قابل توجه این است که ترکیه در آن زمان هیچ‎گونه برخوردی با قطعات نظامی کُرد ننمود؛ بلکه هدفی‎که برایش تعیین شده بود، این بود که آتش انقلاب را در آن مناطق به نفع امریکا خاموش نموده و موقف نظام جنایت‎کار سوریه را تقویت نماید.

هم‎چنین نشست انقره پس از آن صورت گرفت که روسیه اعلام نمود، نیروهایش را پس از آغاز کاستن از نقشی‎که امریکا به ایران و حزب لبنانی آن در سوریه به آنان داده بود از سوریه بیرون خواهد کشید. امریکا اینک پس از خروج روسیه و کاهش نقش ایران، در پی این است که نقش ترکیه را برجسته‎تر نماید؛ ترکیه‎ای که در فریب دادن انقلابیون و ضربه‎زدن به آنان از پشت، به ویژه در تسلیم نمودن حلب به نظام جنایت‎کار، بزرگ‎ترین تأثیر را داشت. بناً امریکا در قضیۀ سوریه به ترکیه اهمیت ویژه می‎دهد، به خصوص اردوغان رئیس جمهور آن؛ زیرا اردوغان در فریب دادن انسان‎های ساده‎لوح با اسالیب خبیثانه‎اش، مهارت زیاد دارد؛ چنان‎چه می‎داند، احساسات مردم را با سخنان بزرگ برانگیزد؛ در حالی‎که در اصل اوامر امریکا را انجام می‎دهد.

چنان‎چه اردوغان با این اظهارات‎اش که: «اجازه نخواهیم داد، کشتار و جنایت‎های منطقۀ حمات سوریه تکرار شود.» مردم سوریه را فریب داد؛ اما کشتارها و جنایت‎های وحشت‎ناک‎تر از حمات بارها و بارها تکرار شد و وی هیچ اقدامی انجام نداد؛ بلکه حتی در موارد زیادی بالای انقلابیون فشار آورد تا تسلیم نقشه‎های امریکا شوند. اینک هم اردوغان مردم فلسطین را با این شعار دروغین‎اش فریب می‎دهد که: «قدس خط سرخ ماست.» و از امریکا به دلیل به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت دولت یهود انتقاد می‎کند؛ اما در عین حال، در انقره میزبانی رهبران امریکا را نموده و در جنگ کثیفی‎که برای جلوگیری امت اسلامی از آزادی امت از زیر یوغ استعمارگران به راه انداخته است، اوامر آن  را اجراء می‎کند.

نمونۀ دیگر نیرنگ‎کاری‎های اردوغان را در فراخوانی کنفرانسِ به اصطلاح همکاری‎های اسلامی و سخنان فریبنده‎اش در این کنفرانس مشاهده نمودیم، وی طوری وانمود کرد که انگار علیه دولت یهود و امریکا قرار دارد؛ در حالی‎که تمام اصرار وی بالای این بود که راه‎حل امریکائی مبتنی بر ایجاد دو دولت، عملی گردد؛ راه‎حلی‎که توسط امریکا مطرح گردیده و بر اساس آن به دولت یهود اجازه داده می‎شود تا با خیال آرام، غرب قدس و اکثریت خاک فلسطین را غصب نماید. اردوغان با سخنانی‎که در این کنفرانس گفت، در حقیقت غصب بخش بزرگ فلسطین را توسط دولت یهود رسمیت بخشیده و روابط نظام سیکولرش را با این دولت غاصب یهود تقویت نمود.

اردوغان اگر او واقعاً با مسلمانان صادق می‎بود، باید تمام روابط‎اش را با دولت یهود قطع نموده و به رسمیت شناختن این دولت توسط ترکیه را پس می‎‎گرفت، مسئلۀ تشکیل دو دولت در فلسطین را رد می‎نمود و اعلام می‎نمود که یگانه راه‎حل با دولت یهود، همانا جهاد است و برای ادای این فریضۀ بزرگ(جهاد علیه دولت یهود) آماده‎گی‎های لازم را اتخاذ می‎نمود؛ اما واقعیت این است که وی دروغ‎گوی مکاری بیش نیست و به‎سان سایر حکام سوار بر گردۀ مسلمانان است. اردوغان یک خائن ماهر است؛ حا‎کمیکه پیوسته با اسالیب گوناگون خواستار تطبیق راه‎حل امریکائی می‎شود، که غصب غرب قدس و اکثریت خاک فلسطین توسط دولت یهود را استحکام بخشیده و حضور و نقش ضمانت کنندۀ امریکا برای بقای این دولت را تقویت می‎کند.

از جانب دیگر، به نظر می‎رسد، امریکا قصد دارد نقش عراق را در سوریه فعال نماید، چنان‎چه از حکومت عراق خواسته تا به بهانۀ جنگ با داعش و استحکام بخشیدن نظام سیکولر سوریه و وابسته به امریکا، در این کشور سهم بگیرد. ترکیه به همکاری عراق با قطعات حمایت کُردها اشاره نمود و می‎دانیم که این کار ممکن نیست؛ مگر این‎که با اشارۀ امریکا صورت گرفته باشد؛ زیرا نظام حاکم در عراق به دستور امریکا در حرکت بوده و وابسته به معاهده‎های امنیتی با آن می‎‎باشد، به ویژه با توجه به این‎که عدم اعتماد به یک مزدور، از جملۀ اصول سیاست‎های امریکا به شمار می‎رود.

پایگاه خبری دویچه ویلۀ آلمان در خبری به نقل از برخی منابع ترکیه گفت: «آکار به سفر نمایندگان بریتانیا و فرانسه به منطقه و دیدار آنان با نیروهای دموکرات سوریه واکنش نشان داد، نیروهائی‎که عناصر کرُد وابسته به حزب ملی و قطعات حمایت کُرد، بالای آنان تسلط دارند.» این واکنش ترکیه به این دلیل است که انگلیس و فرانسه تلاش دارند تا جای پائی برای خود در آن‎جا پیدا نمایند؛ زیرا ترکیه در محور امریکا حرکت می‎کند؛ نه محور انگلیس و فرانسه. بناً اردوغان از نقش انگلیس و فرانسه در داخل ترکیه و کمک‎های آنان به حزب کارگر کُردستان و حزب مردم جمهوری‎‎خواهِ وابسته به انگلیس که علیه حکومت اردوغان و به نفع انگلیس فعالیت می‎کنند، در هراس می‎باشد. ترکیه از امریکا به دلیل تأسیس و تجهیز نیروهای دموکرات سوریه انتقاد نکرد؛ اما از عناصر جدائی‎خواه کُرد انتقاد می‎کند؛ زیرا می‎ترسد که مبادا بالای آن تأثیرگذار باشد؛ اما این‎که این نیروها در سوریه و در جهت تحقق اهداف امریکا فعالیت نماید، برای ترکیه مهم نیست و از آن انتقاد نمی‎کند.

به این ترتیب، ترکیه تبدیل به پایگاه و ابزاری برای امریکا شده که از آن برای جلوگیری از آزادی امت اسلامی-از زیر یوغ استعمار کار گرفته و در جنگ کثیف‎اش علیه  این امت- استفاده می‎نماید. ترکیه تبدیل به لانۀ جاسوسی و هماهنگی دسیسه‎های امریکا گردیده، و اردوغان ابزار استفاده علیه اسلام و مسلمانان شده است، اردوغانی‎که از خودش خادم خائن و خبیثی برای امریکا ساخته و رهبران اردوی ترکیه را تربیت نموده تا اوامر امریکا را در منطقه برای حمایت از نفوذ و استعمار آن عملی نمایند.

در حالی‎که مسئولیت اصلی اردوغان و ارتش آن این است که از امت بزرگ خویش در برابر مداخلات امریکا، غرب و روسیه در منطقه حمایت نموده و چون کوه در برابر آنان ایستاده‌گی نمایند و آنانی را که در تلاش برپائی خلافت راشده بر منهج نبوت می‎باشند، نصرت بدهند؛ خلافتی‎که ترک و کُرد و عرب و عجم، همه در زیر سایۀ آن آرام گرفته و عزت و ابهت خویش را مجدداً به دست خواهند آورد. به خواست الله سبحانه وتعالی این لشکرها به زودی به این مسئولیت خویش پی‎برده و آن را اداء خواهند نمود.

﴿وَلَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾

[حج: ۴۰]

ترجمه: بدون شک، الله(سبحانه وتعالی) کسانی را که دین او را نصرت دهند، یاری خواهد نمود و بدون شک، که الله(سبحانه وتعالی) قوی و عزیز است.

نویسنده: اسعد منصور

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه