- مطابق
رهبران ممالک اسلامی حلب را به سگ ها فروختند!
بسیاری مردم در تلاش درک حادثات هولناکی استند که در حلب اتفاق افتاد. فقط یک و نیم سال پیش، رژیم اسد بخش اعظمی قلمرو سوریه را از دست داده بود. قرار گزارش گروه تحقیقاتی جینز در اگست 2015م، رژیم اسد فقط 17 درصد قلمرو سوریه را زیر اداره داشت که در آن وقت 83 درصد دیگر این سرزمین توسط مخالفین دولت اداره می شد. سقوط حلب بسیاری از بخش های این معادله را معکوس ساخت و مردم سوریه از هر جناح در شرایط اشد ضرورت به حال خود شان رها شدند.
امریکا ابرقدرت جهان، مردم مظلوم حلب را در مقابل قتل عام رژیم خون خوار اسد تنها گذاشت. امریکا از زمان آغاز انقلاب همواره به تقبیح های فرسوده و خواست ها برای مذاکرات پوچ بین طرف ها اکتفا کرده و در عمل هیچ اقدامی نکرده است. استراتیژی امریکا از اول انقلاب همواره محکوم کردن بدون عمل بوده است.
یکی از سران مخالف دولت اسد که امریکا در گفتار از آن ها حمایت می کند، در بیانیه ای در باره ی امریکا چنین گفت: «امریکا حتی اسلحه مورد نیاز ما را به ما فراهم نمی کند؛ اما همواره فکر می کند که می تواند بالای ما حکم براند، این کشور به ما وعده ی حمایت می دهد و بعداً غرق شدن ما را نظاره می کند. اگر بالای ما به عقب نشینی به حلب فشار آورده شود، امریکا هیچ نقشی در آن نخواهد داشت.»
سران امریکا که با جبهه گیری های این چنینی تحت تأثیر قرار گرفته بودند در بیانیه ای اعلام کردند: «امریکا تحریمی را که به مدت زیادی بالای مخالفین دولت گذاشته بود، از بین برده و به عربستان سعودی و قطر اجازه ی تجهیز این نیروها را به سلاح خفیفه خواهد داد.» این حرف ها بعد ازین که قتل عام انجام شد گفته شد.
ملت های همسایه ی سوریه، کسانی که وعده ی حمایت از مخالفین در مقابل دولت سوریه را به آن ها داده بودند، این مخالفین را در بدترین شرایط به حال خود شان واگذاشتند. ترکیه به فعالیت هایی آغاز کرده و یک تعداد گروه ها را در حلب به وجود آورد؛ اما وقتی حلب محاصره شد، واکنش ترکیه در ساحاتی محدود شده بود که در اختیار "YPG" قرار داشت. چیزی که عمیقاً مخالفین دولت را در حلب ضعیف ساخت، مداخله ی نظامی ترکیه درین شهر بنام عملیات سپر فرات بود.
طی این عملیات، ترکیه گروه های مسلح را از حلب به افرین در شمال سوریه انتقال می داد. ترکیه از طریق انتقال این انقلابیون از حلب، از قرارگاه نورالدین زنگی به این انقلاب ضربه وارد نموده و راه را برای پیش روی قشون اسد هموار ساخت. عربستان سعودی و قطر که قبلاً این مخالفین را تجهیز می کردند، حالا به تلاش های سازمان ملل بسنده کرده اند. با وجودی که ممالک همسایه ی سوریه توانایی های زیادی داشتند و می توانستند با استفاده از آن ها، در کنار روی اسد نقش کلیدی را بازی کنند؛ اما مردم حلب را در بدترین شرایط تنها گذاشتند.
واگذاری امت توسط رهبران شان در بدترین شرایط به بشار اجازه داد تا سیاست مذبوحانه ی محاصره و کشتارش را به کامیابی رساند. با حملات هوایی روسیه و با کمک سپاه پاسداران ایران با کمک ملیشه ها، قتل عام خون خوارانه ی حلب در پیش چشم جهانیان صورت گرفت. محاصره شهر حلب منتج به قطع وسایل، غذا، دارو، تیل و اسلحه به شهر حلب شد. حملات هوایی روسیه باعث آواره گی هزاران تن شهروندان از ساحات تحت حمله روسیه شد که در نتیحه این حملات ویرانه های بس بزرگ در سوریه به جا ماند.
قوای حامی اسد بی شرمانه از بمب های بیرلی از طریق هلیکوپترها استفاده کردند که در بعضی مواقع از مواد هسته ای نیز درین بمب ها استفاده شده بود. این بمب ها که باعث کشته شدن هزاران تن گردید، قصداً مکان های ملکی از قبیل شفاخانه ها و مکاتب را هدف قرار داد. قتل عام ظالمانه ی مردم حلب نمایانگر آنست که اسد چگونه این شهر را دوباره به دست آورده است.
بشار اسد در تلاش هایش در نزدیک به یک دهه، به این پیروزی رسید؛ اما این پیروزی با قتل عام مردم و تبدیل شهر حلب به خاک، یک پیروزی نیست. این بدین معناست که او نمی تواند مردم را از حکم رانی خود قناعت دهد و حتی وقتی متوسل به حنگ می شود، خیلی وقت می گیرد تا زور خود را بالای مردم اعمال کند.
مخالفین دولت نزدیک به ده هزار نفر را آماده ی جنگ ساختند و با توجه به قدرت روسیه و ایران، وقت زیادی گذشت تا اسد در حلب پیروز شد و درین میان کسانی هم بودند که با قبول مرگ صد درصد به جنگ علیه او ادامه دادند.
باید دید که آیا این آغاز پایان است؛ اما یک چیزی را خیلی خوب به همگان نمایان می کند که مردم شام به مثابه کوه های اند که به آسانی از جای شان دور نمی شوند.
نویسنده: ادنان خان
دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر