- مطابق
حملات متقابل رژیم یهود و ایران در تحت کنترول امریکا
(ترجمه)
خبرگزاری فارس ایرانی گفت: «صدای سه انفجار در نزدیکی یک پایگاه نظامی در منطقۀ اصفهان در روز جمعه مؤرخ 19اپریل 2024م شنیده شد و تلویزیون ایرانی اعلان کرد که نهادهای دفاعی هوائی، حملات پهبادهای انفجاری کوچک که در فضای شهر اصفهان، در قلب این کشور و در شمال شهر تبریز به وقوع پیوست خنثی کرد.
این حملۀ نظامی خفیف، در حالی از جانب رژیم یهود در واکنش متقابل به ایران رخ داد که یک هفته قبل، ایران در یک حمله از سیصدوسی پهباد و موشک کار گرفت که از این پهبادها و موشکها تنها هفت عدد به سرزمین اشغالی رسید. به این ترتیب، این واکنش افتضاحآور به خاطری از جانب رژیم یهود بر خلاف عادت به وقوع پیوست که این دو دولت به صورت مستقیم روی در روی نشوند که برای شان عاقبت خوبی نداشته و بر خلاف خواستۀ امریکاست.
قبلاً حسین امیر عبداللهیان رژیم یهود را تهدید نموده و در شبکۀ فارس گفته بوده: «وقتی اسرائیل" به هر عمل نظامی دیگری بر ضد ایران اقدام نماید، در این صورت به زودی در عکس العمل سخت به بلندترین سطح آن مواجه خواهد شد.» عبداللهیان همین سخن را چندین بار به خبرگزاری "انباء" تکرار کرد و گفت: «وقتی نظام "اسرائیل" بار دیگر مرتکب خطای فاحش گردد، در این صورت عکس العمل ما به گونۀ جدی، قاطع و دردآوری نسبت به ایشان خواهد بود.» اما بعد از گذشت چند ساعت از این اظهارات واحد وقاطع امیرعبداللهیان، این حمله بالای اصفهان اتفاق افتاد و ایران گفت دفاعهای هوائی سه بیسرنشین را سقوط داد. تهران از ساعات اولی روز جمعه تأکید کرد که: «این عملیات توسط بیسرنشینهای کوچک صورت گرفته که همۀ شان خنثی شد و هیچ خسارهای را به خاک ایران نرسانده است.» اما ایران رژیم یهود را مسئول این حمله نخواند. ایران به شمول خبرگزاری انرژی اتومی تأکید کرد که این حمله کدام کارخانۀ هستهای را هدف قرار نداده با وصف اینکه در شهر اصفهان مرکز ساخت هستهای یورانیم و همچنان شرکت صنعت هواپیماها و بیسرنشینها در این شهر میباشد و تنها ایران این حمله را یک حملۀ تخریبی خواند و گفت این حمله را یک تعداد مزدوران است که از داخل ایران سازماندهی نموده و با چنین حملۀ، طوری تعامل میشود که این حمله یک عمل تخریبی و تروریستی بوده و از جانب جاسوسان راه اندازی شده است. چنانچه بیسرنشینهای که در این حمله استفاده شده شناسائی شد معلوم گردیده که در این حمله بیسرنشینهای که بنام "کواد کوپتر" یاد میشود استفاده شده و این طیارههای کوچک است که صدها گرام مواد انفجاری حمل نموده و قادر به ضربات نیست که خسارات سنگین به جا بگذارد.
به این ترتیب، رژیم یهود آخرین طرفی بود که در مقابل ایران در ازای موشکپرانیهایش واکنش نشان داد و این واکنش به دلیل حملات پهبادی ایران در جواب به حملۀ اسرائیل به کنسولگریاش در دمشق بود که منجر به قتل سربازان ارشد وی شد.
ابن گویر، وزیر تندرو رژیم یهود این حملۀ ضعیف رژیم یهود را که بالای اصفهان صورت گرفت و حتی مطبوعات رسمی رژیم یهود نیز به صورت رسمی پوشش نداد رسوا کرد و این حمله را مسخره خواند و این مسأله اشارۀ واضح بر مسئولیت رژیم یهود در برابر این حمله است. هیأت فرستاده شده رژیم یهود از زبان یک تعداد وزراء که نام شان را نگرفت گفت: «همین نوع اظهارات مانند سخنان ابن گویر امنیت دولت را به خطر مواجه میسازد.» یائیر لاپید رئیس حزب پیشعتید گفت: «هیچ وزیری سابقه ندارد که مثل این وزیر چنین ضرری بزرگ را به حکومت رسانده باشد که به این شکل امنیت این سرزمین، چهره و جایگاه بینالمللی آن را ضربه زده باشد.» وی افزود: «ابن گویر در تمسخر کردن "اسرائیل" موفق شد و اسرائیل را از تهران تا واشنگتن رسوا کرد وشکی نیست که این سخن خود تأکید به این دارد که رژیم یهود در برابر فشارهای امریکا در مورد عدم درگیری با ایران تسلیم شده و تأکید به این دارد که آنچه اتفاق افتاده تنها نمایش است که مشابهت به نمایشنامههای دارد که قبلاً از طرف امریکا راهاندازی شده بود که دونالدترامپ رئیسجمهور سابق امریکا بعد از ترور قاسم سلیمانی به آن اشاره کرد.
رژیم یهود جبراً سیاست سکوت و عدم مسئولیت گرفتن این حملۀ ضعیف به صورت رسمی بر اصفهان را اختیار کرده که این سکوت به هدف به دست آوردن رضایت امریکا بوده و میخواهد این حملات در بین رژیم یهود و ایران کنترول شود؛ حملاتیکه به این اسلوب از دائرۀ دیپلوماسی بیرون شده و امریکا بالای طرفین فشار وارد میکند؛ مخصوصاً بالای رژیم یهود تا آن را از کشیدن با درگیری با ایران که وضعیت سیاسی را پیچیدهتر میسازد و استقرار سیاسی جهانی را بر هم میزند و تمام منطقه را به خطر و عدم استقرار مواجه میسازد جلوگیری کند، علا رغم اینکه این حملۀ ایرانی یک فرصت طلائی برای رژیم یهود برای هدف قرار دادن فعالیتهای هستهای میباشد که از ترس امریکا از این فرصت استفاده نکرده است. چنانچه امیرافیفی که یک فرمانده نظامی سابق در ارتش رژیم یهود است گفت: «نظام "اسرائیل" مدت طولانی در حالت تعامل با اماکن هستهای ایران منتظر ماند و من باور دارم که این فرصت خوبی برای ضربه زدن محکم به هستهای ایران است.»
بناءً امریکا در این مرحله، معادلۀ جدیدی در جنگ بین این دو دولت در پیش گرفته و طوری به نظر میرسد که امریکا میخواهد که این معادله به نفع ایران تمام شود. پس ایران از سیاست صبر استراتیژیک که یهود را اجازه میداد که هر ضربۀ بزند به سیاست باز دارندهگی متوازن بین این دو دولت انتقال خورد؛ موضوعیکه منجر به بالا رفتن جایگاه ایران در منطقه شده و طوری آن را توصیف میکند که یک قدرت منطقهای است که در کنار رژیم یهود در خاورمیانه از جهت رقابت و مقابله به آن نیاز مبرم است.
شکی نیست که ایران یک گام هم در اقدامات نظامی خود بدون همآهنگی امریکا به پیش نمیرود، گاهی این همآهنگی به صورت مستقیم است چنانچه این کار را در حمله بالای پایگاه عین الاسد در عراق انجام داده و گاهی هم این همآهنگی را از طریق میانجیگران انجام میدهد؛ چنانچه این کار را در حملۀ اخیرش بر رژیم یهود انجام داد و از طریق ترکیه با یک تماس تیلیفونی بین وزرای خارجۀ امریکا، ترکیه و ایران تنظیم نمود، این همآهنگیها که بین ایران و امریکا از زمان اشغال عراق و افغانستان وجود داشته و تا اکنون نیز ادامه دارد، به صورت یقینی دال بر اینست که ایران دولتی است که در محور امریکا میچرخد و تحریمهای را که امریکا بالای آن وضع میکند بازیهای سیاسی است که باعث قوت بیشتر ایران میشود و در نتیجه به هیچ یک از اقدامات ایران که دائم در خدمت منافع امریکا بوده اعتماد نمیشود. ایران هیچ انتقام حتی در برابر کشته شدن ملیشیهای خودش در سوریه و لبنان نگرفته و طبیعی است که هیچ انتقام در برابر کشته شدن و هدف قرار گرفتن هزارها فلسطینی در غزه نگرفته؛ مردم غزهای که ایران به آنها پشت کرده و جز سخنان میانخالی برای شان کاری نکرده است.
لذا به این نتیجه میرسیم که ایران یک واقعیتی دارد که اصلاً فلسطین و اسلام برایش مهم نیست؛ بلکه تنها منافع بیارزش و محدود ملی فارسیزم و تعصب مذهبی گروهی نفرتانگیز برایش مهم است و بس.
برگرفته از شماره 492 جریده الرایه
نویسنده: احمدخطوانی
مترجم:مصطفی اسلام