- مطابق
خانواده: کشتی ای که دستخوش امواج گردیده؛ کجاست ساحل نجات؟
(ترجمه)
مفاهیم فاسدی در جامعه شایع گردیده که روابط افراد را بر مبنای مصلحت ها و منافع استوار ساخته و پیوند های افراد جامعه را زیر پا نموده و آن ها را در میان یکدیگر بیگانه ساخته است که از مهمترین نتایج آن برای خانواده؛ جدایی و دور ساختن اعضای آن از همدیگر میباشد.
باد های این نظام حاکم که بالای جهان حاکمیت میکند، بالای تمام روابط وزیده و مفاهیم زندگی را تغییر داده اند و پیوند مستحکمی که زن و شوهر را تا مدت طولانی با همدیگر ارتباط میدهد را به عنوان کتاب قراردادی ساخته است که فصل های آن را: فراهم ساختن خانه ای زیبا، موتر/اتوموبیلی مجلل و خانمی که در بیرون از خانه کار کرده تا شوهرش را در تامین نیازمندی های بی پایان زندگی همکاری نماید، تشکیل میدهند.
و به سبب یک اختلاف کوچک و ناچیز، گره این پیوند از هم گسیخته، روابط نابود شده و نظام خانواده طوری از هم میپاشد که هیچ ارزشی برای همنشینی، دوستی و محبت داده نمیشود.
همین طور معیار های انتخاب همسر از: "کسی که از دینداری اش راضی شدید" و از "با انتخاب خانم دیندار خود را رستگار بگردان" به: "کسی که قصر و موتر/اتوموبیل دارد" و به "کسی که کار میکند و در تامین مخارج خانه سهم میگیرد" تغییر یافته اند؛ تا تبدیل به معیار های سست و ضعیفی که در برابر کوچکترین فشار و مشکلات نابود شوند.
(مصلحت و فایده مادی) به یک عنوان بزرگ و درشت در نزد مردم مبدل شده که روابط را رهبری میکند و همچنان ارزش های به ظاهر بزرگ دیگری در جامعه مثال زده میشوند که مردم بخاطر تامین آن ها، در سایه این نظام فاسد سرمایه داری، دنبال خواسته هایی که هیچ گاه به پایان نمیرسند، همواره میتپند و در اقیانوس خواسته ها، شهوات و تمایلات شناور هستند و بخاطر به دست آوردن مقدار زیادی از آن ها در این اقیانوس غوطه میزنند.
آنان به مانند کشتی هایی هستند که در اقیانوسی متلاطم حرکت نموده و امواج خشمگین آن ها را در خود فرو برده و به این سو و آن سو پرتاب میکند، مسافرین این کشتی خسته و درمانده نَفَس های خود را حبس کرده و به دنبال ساحلی میگردند تا کشتی شان در آنجا لنگر اندازد؛ یعنی ساحل نجات! و از سوی دیگر دزدان دریایی همواره مراقب این اقیانوس ها بوده و تلاش میکنند تا کشتی ها و مسافرین آن ها غرق نمایند و شب و روز بخاطر این کار نقشه میسازند ولی مسافرین کشتی ها با چشمانی سرگشته و حیران این سوال را میپرسند که چه وقت و چگونه نجات خواهیم یافت.
ما جوامع بشری را اینگونه میبینیم و آنچه را که برای خانواده ها در سایه این نظام وحشی و غیر متمدن اتفاق می افتد و انسانیت را از طریق جنگ ها، بلاها، فقر و گرسنگی در معرض نابودی قرار داده است، به همین کیفیت مشاهده میکنیم.
نظام دزدان دریایی برای نابودی بشریت کمر بسته است و هیچگاه زندگی آرام و بقا را برای انسان ها نمیخواهد، کارش پیوسته و دوامدار است، نه خسته میشود و نه هم درمانده، انسان ها را کشته و خون ها را میریزد، این نظام -به زعم خودش- در برابر تروریزم و تروریستان میجنگد و آیا تعبیرش از تروریزم غیر از اسلام چیز دیگری هم است؟ و از سویی دیگر فرهنگ خود را از راه های گوناگون در جوامع پخش میکند.
و همچنان غلامانی دارد که این نظام را تطبیق نموده و شب و روز بخاطر بقای آن کار میکند، رسانه های این نظام نیز آنچه را که برای شان دیکته میشود را ترویج میدهند، نظام تعلیمی اش نیز بر مبنای نهادینه ساختن مفاهیم این نظام در میان نوجوانان، سازمان ها و انجمن ها فعالیت مینماید تا از طریق آن افکار زهرآگین خودش را پخش نماید.
این نظام دزدان دریایی به سرعت در حال حرکت است تا مفاهیم باقی مانده اسلام را نیز از بین برده و خانواده ها را در جهنم مفاهیم نظام سرمایه داری و سکولاریزم غربی چنان غرق نماید تا زیربنای خانواده مسلمان را نابود ساخته و چنان در اقیانوس جهالت و تاریکی ها داخل نموده و گمراه سازد که هیچ گاه به ساحل نجات رهنمون نشود.
آنچه که پدران و فرزندان از یک جدایی ترسناک و جفای بزرگ رنج میبرند؛ نتیجه چیزی است نه بالای روابط آن ها سایه افکنده و از خطری فراگیر هشدار میدهد و این پیوندی که برای مدت های طولانی خانواده مسلمان را با همدیگر ارتباط داده بود را تهدید میکند و آن را در مسیر آنچه که خانواده ها در غرب از جدایی و پراکندگی رنج میبرند، قرار بدهد! تا هر فرد دنیای خاص خودش را داشته و از سایر اعضای خانواده بی خبر باشد، و تنها چیزی که آن ها را یکجا میسازد؛ زمان صرف غذا و یا رفتن به اتاق خواب- در بهترین حالت- باشد.
اندوه فراوانی وجود همه ما را فراگرفته که قلب ها از شنیدن آن پاره میشوند، پس این بیهودگی و ضیاع وقت، که فرزندان مسلمانان در آن به سر میبرند، به یک راه حل عاجل نیاز دارد تا از طریق آن از چنگال سکولاریزم وحشی نجات یابند.
جوانانی که در تقوا و طاعت الله سبحانه و تعالی تربیت یافته اند، سکولاریزم آن ها را چنان تغییر داده است که در آغوش گمراهی قرار گرفته و در پی شهوات دویده و چنان به تمایلات و هوای نفس پاسخ مثبت بدهند نه به طور کامل احکام الله سبحانه و تعالی نادیده بگیرند!.
کسی که بال فروتنی را در برابر والدین پهن نموده و در جستجوی رضایت آن بوده و همانگونه که او را در کودکی تربیت نموده بودند، برای شان دعای رحمت مینمود را به شخصی مبدل ساخته است که نافرمانی والدین خود را نموده، در برابرشان بی تفاوت بوده و در بسا اوقات آن ها را به خانه سالمندان بیندازد.
و همچنان کسی که به طور پیوسته جهت پیوند صله ارحام تلاش نموده و بخاطر انجام اعمال خیر و کسب پاداش، در انتظار مناسبت هایی می نشست تا آن ها را انجام دهد به کسی مبدل گشته است که این مناسبت ها را فرصتی برای ملاقات خویشاوندان قرار میدهد.
این چه وضعیتی است که امت اسلامی بعد از آن که دین از صحنه زندگی خارج گردید، دچار آن شده است؟ این چه حالتی است که امت اسلامی را در مسیر آنچه که در غرب از پراکندگی، بی تفاوتی و زندگی آشفته جریان دارد، قرار داده است؟.
ما فریاد یاری طلبی را به تمام مسلمانان سر میدهیم که: خانواده را دریابید! زیرا خانواده همان هسته ای است که با اصلاح آن، جامعه اصلاح شده و با فاسد شدن آن، جامعه فاسد میشود.
چگونه در مورد زندگی در سایه احکام اسلام و از سرگیری زندگی اسلامی آگاهی یابیم در حالیکه فرزندان و جوانان ما- کسانی که ستون تغییر جامعه هستند- در میان گردبادی که آنان را از هر سو فرا گرفته، سرگشته و حیران هستند؟
چگونه در آرزوی فردای درخشانی که شریعت الله سبحانه و تعالی آن را توسط احکام عادلانه اش روشن میسازد، باشیم در حالیکه تارهای عنکبوت های کشنده فرزندان و همسران ما را احاطه کرده و چنگال های شان را چنان به دور آن ها فشار میدهند تا طعمه های آسانی برای نقشه های شوم شان باشند.
از عبدالله بن عمر روایت شده که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «أَلاَ كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، فَالأَمِيرُ الَّذِي عَلَى النَّاسِ رَاعٍ، وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَالرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ، وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ، وَالْمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ عَلَى بَيْتِ بَعْلِهَا وَوَلَدِهِ، وَهِىَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ، وَالْعَبْدُ رَاعٍ عَلَى مَالِ سَيِّدِهِ، وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُ، أَلاَ فَكُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ». (مسلم/1829)
ترجمه:«هر کدام از شما مسئول است، و از هریک از شما، درمورد زیر دستانش سؤال خواهد شد؛ امیری که بر مردم گماشته شده، مسئول رعیت میباشد. مرد، مسئول خانواده و زیر دستانش میباشد. زن در خانهی شوهر، مسئول زیر دستان و فرزندان خود است. خدمتگذار، مسئول است و از او در مورد اموال صاحبش و مسئولیتهای دیگرش، سؤال خواهد شد. و همهی شما مسئول هستید و از شما در مورد مسئولیتتان، سئوال خواهد شد».
پس تو ای شوهر/ پدر مسئول هستی! و تو ای خانم/مادر مسئول هستی! همه مسئول اند و اول تر از همه حاکمی است که در برابر رعیت خودش مسئول است، آن ها را سرپرستی نموده و احکام الله سبحانه و تعالی را در میان شان نافذ میکند تا حالت شان بهتر شود.
ولی امروز امت دولتی ندارد تا آن ها را در زیر پرچم واحد جمع نماید و بدون سرپرستی است تا از آن ها دفاع و حمایت نماید، در این صورت چگونه حالت مردان، زنان و فرزندان امت اسلامی بهبود خواهد یافت؟
هر زمانی که افراد جامعه بخاطر اصلاح آنچه که بر سر خانواده آمده تلاش نمایند؛ در برابر این امواج ویرانگر و باد هایی که میوزند تا خانواده را در اقیانوس نظام فاسد سکولاریزم غرق نمایند، ناتوان خواهند شد.
بناء همه در مقابل برگشتاندن دولت اسلامی که خانواده را حمایت نموده و هر فرد را بخاطر ترس از الله سبحانه و تعالی و طمع رسیدن به رضایت او، وادار به ادای مسئولیت هایش میکند، مسئول هستند.
نویسنده: زینت السلام
برای دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر