- مطابق
در مورد از میان رفتن علم و ظهور جهل و فتنهها
از عبد الله بن عمرو بن العاص رضی الله عنهما روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«إنَّ اللَّه لا يَقْبِضُ الْعِلْمَ اِنْتِزَاعاً يَنْتَزِعُهُ مِنَ النَّاسِ، وَلَكِنْ يَقْبِضُ الْعِلْمَ بِقَبْضِ العُلَمَاءِ حَتَّى إِذَا لمْ يُبْقِ عَالِمًا، اِتَّخَذَ النَّاسُ رُؤوساً جُهَّالاً فَسَئِلُوْا، فأفْتَوْا بغَيْرِ عِلْمٍ، فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا»
(متفقٌ عليه)
ترجمه: یقيناً الله(سبحانه وتعالی) علم را از سینۀ بندگان خود محو نمیکند، بلکه علم را با گرفتن و ميراندن علماء از بین میبرد، و وقتیکه علماء از بین رفتند، مردم جاهلان را رهبر خود قرار میدهند و مسایل را از آنان میپرسند و آنان از روی جهالت و بدون علم، فتوی میدهند، که هم خود گمراه میشوند و هم ديگران را به گمراهی میکشانند.
دوستان عزیز! همیشه کسانی هستند که به نام علماء یاد میشوند، مردم سخنانشان را تصدیق میکنند و آنان با فتواهای بدون علم مردم را گمراه میکنند. امید است که الله سبحانه وتعالی در آیندۀ نزدیک اینها را هلاک نماید، طوریکه در گذشته فتوی دهندگان به غیرعلم را هلاک نمود. از مطالعه اخبار و رویدادها فهمیده میشود که گویا زمان فتواهای جدید رسیده، طوریکه تعدادی از علمای درباری مطابق خواست حکام ظالم فتواهای پلید و گمراه کنندهای را صادر میکنند، که عدهای از آن فتواها در سال ۲۰۱۴م ظاهر شد:
۱- فتوای شیخ یاسر العجلونی: این شیخ در قسمتی از ویدیواش در شبکۀ انترنتی(یوتیوب) زنان سوریه را به منزلۀ کنیز قرارداده و گفت: «راهحل برای مشکل بیسرپناهی خانوادههای سوریه این است که این زنان مهاجر سوریه از عدم تأمین نفقه و نداشتن سرپرست و محافظت و امنیت، ایشان رنج میبرند، برای آنان جایز است که به عقد نکاح دیگران به قسم ملک یمین(کنیز) در آورده شوند، یعنی این زنان در ملک یمین مردان بیایند و مردان سید یا بادار آنان قرار گیرند.»
۲- فتوای مفتی سابقه مصر، که در سخنرانی جمعهاش پیرامون آداب معاشرت اسلامی از طریق یک کلیپ ویدیوئی، که در شبکه اجتماعی منتشر شد، صحبت میکرد، از مردان خواست که در مورد زنانشان صبر و تساهل داشته باشند، و این چنین گفت: «آداب معاشرت اسلامی از شما میخواهد که قبل از آمدن نزد خانمهایتان با آنان همراه تیلفون تماس بگیرید. تماس بگیر ای برادر! فرض کنیم اگر کسی همراه او باشد... بگذارید او را که برود.»
۳- فتوای شیخ صالح فوزان است، که پیرامون سوال از مشروعیت بوسیدن سر والدین که در شبکههای انترنتی پخش شده، چنین پاسخ گفته است: «این(بوسه کردن سر والدین) جواز ندارد؛ چون به قسم محبت است، و لیکن اینکار احسان دنیوی را به والدین منع نمیکند، و مظاهر محبت؛ مانند بوسه کردن سر وغیره، این جواز ندارد. بلی.»
و مثل اینها، فتواهای زیادی وجود دارند؛ مانند اینکه در فتوایی به اباحت خون مسلمانان داده شد؛ چون آنان(مسلمانان) تطبیق حکم الله سبحانه وتعالی را میخواستند.
ای مسلمانان! این نمونههای سادهای از علمائی اند که در حدیث وارد شده، پس آیا اینها رؤس جهال نیستند که خود را عالم، مفکر و مؤلف کتابها میدانند؛ اما از تفرقه و اینهمه مشکلات امت بیخبراند؟ یا اینکه فکر میکنند این حکام موجوده به قرآن و سنت حکم میکنند و در مقابل دشمنان امت اسلامی در یک صف واحد ایستاده اند؟
در حقیقت کفار استعمارگر از این عملکرد ما بهرهبرداری میکنند، بالای مسلمین حکامی را مقرر کرده اند و با قوت مادی لازم آنان را کمک میکنند تا محافظ این حالت باشند، و این حکام مزدور، رؤسای جهال و بیخرد را تعیین میکنند تا با قوت معنوی(فتواهای گمراه کننده) در بقایشان کمک کرده باشند.
پس آیا وقت آن نرسیده که آنان(علمای جاهل) از جهالتشان دست بردارند، در صف امت اسلامی و داعیون به اقامۀ خلافت اسلامی به منهج نبوت برای تحقق وعدۀ الله سبحانه وتعالی و بشارت پیامبر صلی الله علیه وسلم استاده شوند؟ یا اینکه با این گمراهی بمیرند؟! قبل از به پایان رسیدن این فرصتها، هدایت الله سبحانه وتعالی را برای این علماء خواهانیم.