- مطابق
بعد از فتح هجرت صورت نمیگیرد!
(ترجمه)
از ابن عباس رضي الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وسلم در روز فتح مکه فرمودند:
«لا هجرة بعد الفتح ولكن جهاد ونیة وإذا استنفرتم فانفروا»
ترجمه: هجرت بعد از فتح نیست؛ اما جهاد و نیت است؛ هرگاه نفیر جهاد بر شما دمیده شد، به جهاد بروید!
در تحفة الأحوذی شرح جامع الترمذی آمده: (لا هجرة بعد الفتح) خطابی و دیگران گفتهاند: در اوایل اسلام بخاطر اینکه تعداد مسلمانان اندک بود و به یک جامعه نیاز داشتند، هجرت به مدینه فرض بود؛ پس زمانیکه مکه فتح شد و مردم گروهگروه به اسلام داخل میشدند، حکم هجرت به مدینه ساقط گردید؛ اما جهاد و نیت هجرت برای کسیکه در دارالکفر زندگی میکند یا دشمن بر سرزمینش حمله کرده باقی مانده است. پایان.
همچنین حکمت وجوب هجرت این بود که مسلمانان از آزار و اذیت کفار در امن نبودند؛ زیرا کفار کسانی را که مسلمان میشدند، شکنجه میکردند تا از دین خود بازگردند. بدین خاطر این آیه دربارهشان نازل شد:
﴿إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا﴾ 97]: نساء[
ترجمه: بیگمان كسانیكه فرشتگان(برای قبض روح در واپسین لحظات زندگی) به سراغشان میروند و (میبینند كه به سبب ماندن با كفّار در كفرستان و هجرت نكردن به سرزمین ایمان) بر خود ستم كردهاند، بدیشان میگویند: كجا بودید(كه اینک چنین بیدین و توشه مردهاید و بدبخت شدهاید؟ عذرخواهان) گویند: ما بیچارگانی در سرزمین(كفر) بودیم(و چنانكه باید به انجام دستورات دین نرسیدیم! فرشتگان بدیشان) گویند: مگر زمین الله وسیع نبود تا در آن هجرت كنید؟ جایگاه آنان دوزخ است و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی!
حکم هجرت برای مسلمانیکه در درالکفر به اسلام وارد شده و میتواند از آن خارج شود، همچنان باقی است. نسائی از طریق بهز بن حکیم بن معاویه از پدر او از جدش مرفوعاً روایت کرده:
«لا یقبل الله من مشرک عملا بعد ما اسلم و یفارق المشرکین»
ترجمه: الله توبه از فرد مشرک بعد از اسلام را نمیپذیرد تا اینکه از مشرکین جدا نشود.
ابو داوود مرفوعاً از سمره روایت میکند:
«أنا بریء من کل مسلم یقیم بین أظهر المشرکین»
ترجمه: من از هر مسلمانیکه بین اظهار مشرکین (در سرزمین و جامعه) مشرکین زندگی کند، بیزارم.
این بر کسی حمل میشود که بابت دینش در امان نیست.
(ولكن جهاد ونیة) طیبی و دیگران گفتهاند: این استدراک، حکم مابعد را از ماقبل جدا میکند و منظور این است که هجرت به معنای ترک وطنی که در نزد مردم محبوب بود، به سوی مدینه پایان یافته است؛ اما ترک وطن برای جهاد باقى است. همچنین ترک وطن بخاطر یک نیت خوب مانند فرار کردن از دارالکفر و بیرون شدن برای کسب علم و فرار کردن بخاطر حفظ دین از فتنهها و از این قبیل مسائل هنوز ادامه دارد. (وإذا استنفرتم فانفروا ) امام نووی گفته: منظور این است که آن خیری را که با انقطاع هجرت پایان یافته میتوان با جهاد و نیت صالحه حاصل کرد و اگر امام دستور داد که برای جهاد بیرون شوید، پس بیرون شوید.
هجرت یعنی رفتن از دارالکفر به دارالاسلام. الله متعال میفرماید:
﴿إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا (97) إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ یسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلاَ یهْتَدُونَ سَبِیلًا (98) فَأُوْلَئِكَ عَسَى اللّهُ أَن یعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُورًا﴾ [نساء: 97-99[
ترجمه: بیگمان كسانیكه فرشتگان (برای قبض روح در واپسین لحظات زندگی) به سراغشان میروند و (میبینند كه به سبب ماندن با كفّار در كفرستان ، و هجرت نكردن به سرزمین ایمان) بر خود ستم كردهاند، بدیشان میگویند: كجا بودهاید (كه اینك چنین بیدین و توشه مردهاید و بدبخت شدهاید؟ عذرخواهان) گویند: ما بیچارگانی در سرزمین (كفر) بودیم (و چنانكه باید به انجام دستورات دین نرسیدیم! فرشتگان بدیشان) گویند: مگر زمین الله وسیع نبود تا در آن (بتوانید بار سفر بندید و به جای دیگری) كوچ كنید؟ جایگاه آنان دوزخ است، و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی! مگر بیچارگانی از مردان و زنان و كودكانیكه كاری از آنان ساخته نیست و راهچارهای نمیدانند! پس امید است كه الله از آنان درگذرد (چون قدرت هجرت نداشتهاند) و الله بس عفوكننده و آمرزنده است.
هجرت از دار الكفر به دارالإسلام ادامه دارد و تمام نشده است. امام احمد از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده که فرمودند:
«إن الهجرة لا تنقطع ما کان الجهاد»
ترجمه: تا زمانیکه جهاد وجود داشته باشد، هجرت تمام نشده است.
در روایت دیگر آمده است:
«لا تنقطع الهجرة ما قوتل الکفار»
ترجمه: تا زمانیکه قتال با کفار ادامه دارد، هجرت ختم نشده است.
حکم هجرت برای کسانیکه توانایی دارند، در مواردی واجب و در موارد دیگر مستحب است. لیکن کسیکه توان آن را نداشته باشد، الله سبحانه وتعالی او را عفو کرده و مأمور به انجام آن نیست؛ زیرا بخاطر مریضی و یا اجبار به ماندن یا ناتوانی در کسانی مثل زنان، کودکان و امثال آنان، نمیتواند هجرت کند، چنانچه در ختم آیه هجرت آمده است.
بنابراین، بر کسیکه قادر به هجرت باشد و نتواند دین خود را آشکار نموده و احکام واجبی اسلام را انجام دهد، هجرت کردن فرض است. چنانچه الله متعال میفرماید:
﴿إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا﴾ [نساء: 97]
ترجمه:بیگمان كسانیكه فرشتگان (برای قبض روح در واپسین لحظات زندگی) به سراغشان میروند و (میبینند كه به سبب ماندن با كفّار در كفرستان و هجرت نكردن به سرزمین ایمان) بر خود ستم كردهاند، بدیشان میگویند: كجا بودهاید. گویند: ما بیچارهگانی در سرزمین (كفر) بودیم (و چنان كه باید به انجام دستورات دین نرسیدیم! فرشتگان بدیشان) گویند: مگر زمین الله وسیع نبود تا در آن (بتوانید بار سفر بندید و به جای دیگری) كوچ كنید؟ جایگاه آنان دوزخ است و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی!
اما برای کسىیکه قادر به هجرت است، ولى میتواند دین خود را اظهار کند و احکام شرعى را که بر او لازم است انجام دهد، هجرت کردن مستحب است، نه واجب. اما مستحب بودن او به این دلیل است که رسول الله صلی الله علیه وسلم قبل از فتح زمانیکه مکه دارالکفر بود، به هجرت کردن علاقه داشت. واجب نبودن آن به این خاطر است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بر مسلمانانیکه در مکه ماندند، اجازه این کار را داد؛ نقل شده است که وقتی نعیم النحام میخواست هجرت میکرد، قومش بنی عدی نزد او آمدند و به او گفتند که نزد ما بمان و بر دینت باش؛ ما تو را از کسانیکه می خواهند به تو آسیب برسانند، محافظت میکنیم و کسانی را که در گذشته حفاظت میکردی، همچنان محافظت کن -او سرپرستی یتیمان بنی عدی و زنان بیوه آنان را بر عهده داشت- از اینرو مدتی ماند؛ سپس هجرت کرد. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم به او فرمودند: «قوم تو برای تو بهتر از قوم من برای من بودند. قوم من مرا بیرون کردند و خواستند مرا بکشند و قوم تو از تو محافظت کردند و مانع شدند.» (ابن حجر این حدیث را در الاصابه روایت کرده است) پس گفت: ای رسول الله صلی الله علیه وسلم، بلکه قومت تو را به اطاعت الله و جهاد بر دشمن او بیرون کردند و قوم من مرا از هجرت و اطاعت الله باز داشتند.
مترجم: خالد یوسفی