- مطابق
آزار و اذیت رسول الله صلی الله علیه وسلم
(ترجمه)
از انس رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«لَقَدْ أُخِفْتُ فِي اللَّهِ وَمَا يُخَافُ أَحَدٌ وَلَقَدْ أُوذِيتُ فِي اللَّهِ وَمَا يُؤْذَى أَحَدٌ وَلَقَدْ أَتَتْ عَلَيَّ ثَلَاثُونَ مِنْ بَيْنِ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ وَمَا لِي وَلِبِلَالٍطَعَامٌ يَأْكُلُهُ ذُو كَبِدٍ إِلَّا شَيْءٌ يُوَارِيهِ إِبْطُ بِلَالٍ» (قَالَ أَبُو عِيسَى هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ)
ترجمه: در راه الله آنقدر تهدید شدم که هیچکس تهدید نشده و آنقدر مورد آزار و اذیت قرار گرفتم که هیچکس آزار و اذیت نشده و سی شبانه روز را طوری سپری کردم که من و بلال هیچ غذایی نداشتیم که یک موجود زنده از آن بخورد؛ بجز چیزیکه بلال زیر بغل خود پنهان کرده بود.
در تحفه آحوذی شرح ترمذی با اندکی تصرف آمده است:
این فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم (لقد أخفت)، از ریشه إخافة، به این معناست که به شکنجه و قتل تهدید شدم. این سخنشان (و ما یخاف) یعنی آنطور که من تهدید شدم. عبارت (لقد اوذیتُ) از مصدر ایذاء است، یعنی بعد از تهدید با سخن عملاً مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. (فی الله) یعنی در راه اظهار دین الله و اعلای کلمةالله. فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم (أحد) یعنی هیچ انسانی در این زمان و (لقد أتت) یعنی سپری شد.
طبیبی در شرح این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (ثلاثون من بین یوم و لیلة) گفت: این تأکید شمولی است؛ یعنی سی شبانه روز پیدرپی بدون هیچ کم و کاستی. منظور این است که بلال در این زمان با من همراه بود و فقط مقدار اندکی غذا به همراه داشتیم که بلال آن را زیر بغلش پنهان میکرد. از مجموع روایات مختلفیکه درمورد سختیها و آسانیهای زندگانی رسول الله در باب «معیشة الرسول صلی الله علیه وسلم و اهله» وارد شده، پیشتر سخن به میان آمده است.
زمانیکه ام المؤمنین خدیجه بنت خویلد دید که رسول الله صلی الله علیه وسلم در راه پیشبرد دعوت اسلام مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، از روی دلسوزی به آن حضرت صلی الله علیه وسلم گفت: اندکی آرام بگیر و استراحت کن، پسر عمو!
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «لا راحة بعد الیوم؛ بعد از امروز استراحتی نیست(ای خدیجه).»
موضوع دعوت رسول الله صلی الله علیه وسلم برزگتر از این بود که در آن بتوان به آرامی و راحتی فکر کرد، و سختی اهتمام ورزیدن به دعوت همانند سختی حمل آن است و اگر دعوتگر به مسئولیت خود در دعوت پی ببرد و عظمت کاری را که در صدد آن است، درک کند، خواهد فهمید که اهتمام و پیشبرد دعوت با استراحت و آرام گرفتن در تناقض قرار دارد.
وقت آن فرا رسیده که تمام زنان و مردان مسلمان برای رسیدن به این هدف بزرگ، یعنی تأسیس دوباره خلافت راشده، شب و روز تلاش کنند؛ خلافتیکه تأسیس آن به اذن پروردگار در آیندهی نزدیک وعده داده شده! آری، آنان دشمنان شما هستند، دشمنان اسلام؛ کسانیکه طعم انواع شکنجه و آزار و اذیت را به زنان مسلمانیکه در سلولهای ازبکستان مورد تجاوز قرار گرفته و به کسانیکه در غزه اجساد کودکان شیرخواره را حمل میکنند، میچشانند.
آری؛ آنان دشمنان شما هستند که برای از بین بردن دینمان شبانهروز تلاش میکنند! در زندگی ما مسلمانان جاسوسی میکنند ما را دستگیر، سلاخی و گمراه میکنند و حکام نالایق را بر ما حاکم میسازند تا با وجود اینکه از ما نیستند، به ناممان حرف بزنند و به خواست خودمان حکمرانی کنند! خواستههای ما را تحریف و بزرگان ما را تعقیب و پیگیری نمایند! این رؤیا را در سر بپرورانند که آواز خلافت را در نطفه خفه کنند! آیا ما در جدیت از آنها سزاوارتر نیستیم؟ آیا بر ما سزاوار نیست که آستین همت را بالا بزنیم؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که به خود و خانوادهمان همان سخنی را بگوییم که رسول الله صلی الله علیه وسلم به محض نزول وحی و در حالیکه سنگینی این امانت را درک کرده بود، به همسرش گفت: «از امروز به بعد دیگر راحتیِ نیست!» آری، ما برای جانفشانی از آنها سزاوارتر هستیم!
آنها در لشکر باطل و ما در لشکر حق قرار داریم! آنها پیروان کفر، فسق و نفاق هستند و ما اهل تقوی، شکوه و شرافت هستیم! آنها بندگان دنیا و ما سپاهیان خلافتی هستیم که به فرمان الله تأسیس خواهد شد! آنها با ناموس و جان و با خون و آبروی دیگران معامله میکنند و ما داد و ستدی میکنیم که هرگز زیان نخواهید کرد! با کسی معامله میکنیم که پادشاهی آسمانها و زمین از آنِ اوست و امید است که عزت دنیا و آخرت را از جانب الله مهربان به دست آوریم!
مترجم: طه خالد