چهارشنبه, ۲۳ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

رژیم اردن به دستگیری کسانی‌که در کمپاین "ای مسلمانان، در قرن انهدام خلافت، آن را تأسیس کنید!" شرکت کردند، ادامه می‌دهد

  • نشر شده در اردن

(ترجمه)

به ادامه پالیسی ظلم و جنایت؛ بخش امنیتی رژیم اردن انجینیر امین مصطفی سارسور و پدر‌ش را به خاطر شرکت در فعالیت‌های جهانی کمپاین حزب‌التحریر تحت شعار "ای مسلمانان، در قرن انهدام خلافت، آن را تأسیس کنید!" دستگیر کرد. هم‌چنان این رژیم سفاک هفتۀ قبل 5 تن از اعضای حزب‌التحریر را به همین دلیل دستگیر نمود.

اعمال این ظالمان به مانند جغد‌های شبانه می‌ماند که با نیروی بزرگ امنیتی در نیمه شب وارد خانه امین و پدر‌ش می‌گردند و با ایجاد ترس و وحشت در منزل، زنان و اطفال بی‌گناه را به وحشت می‌اندازند. تنها گناه آن‌ها این بود که می‌گفتند مالک ما الله سبحانه و‌تعالی‌ست و برای امت فرض بزرگ فراموش شده را یاد‌آوری می‌نمودند که حاکمیت نظام الله سبحانه و‌تعالی در زمین از طریق مبارزه فکری و سیاسی و شرکت در کمپاین "ای مسلمانان، در قرن انهدام خلافت، آن را تأسیس کنید!" می‌باشد.

ادامۀ ظلم و جنایت رژیم اردن؛ ممانعت نهاد‌های امنیتی و استخباراتی، سرکوب نمودن اعضای حزب‌التحریر با دستگیری و توقیف آن‌ها، نه عزم راسخ حزب را ضعیف می‌سازد انشاء الله و نه اعضایش را از مبارزه فکری و سیاسی در میان امت خسته می‌سازد؛ بلکه حزب به طریقه پیامبر صلی الله علیه و‌سلم برای تأسیس دولت خلافت شب و روز تلاش می‌ورزد و برایش اصلاً مهم نیست که با چه نوع ظلم و شکنجه دچار می‌شود.

ما به این رژیم و نهاد امنیتی‌اش چنین می‌گوییم: شما در اقدام خویش ناکام خواهید شد، زیرا الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ﴾ (فاطر:10)

ترجمه: کسی‌که خواهان عزّت است (باید از الله بخواهد چرا که) تمام عزّت برای الله ست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود می‌کند و عمل صالح را بالا می‌برد و آن‌ها که نقشه‌های بد می‌کشند، عذاب سختی برای آن‌هاست و مکر (و تلاش فسادگرانه) آنان نابود می‌شود (و به جایی نمی‌رسد).

جنگ شما علیه اسلام و کسانی‌که برای اسلام کار می‌کنند، مسیر پیشرفت این تمدن بزرگ که زمان‌اش رسیده است را متوقف ساخته نمی‌تواند. خلافت خواست و نیاز امت گردیده است و تغییر اساسی و همه جانبه به خواست الله سبحانه و‌تعالی نزدیک است. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجاً أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ﴾ (ابراهیم:3)

ترجمه: همان‌ها که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند و (مردم را) از راه خدا باز می‌دارند و می‌خواهند راه حق را منحرف سازند؛ آن‌ها در گمراهی دوری هستند.

#أقيموا_الخلافة

#ReturnTheKhilafah

#YenidenHilafet

#خلافت_کو_قائم_کرو

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه اردن

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

فعالیت‌های حزب‌التحریر در کارزار/کمپاین جهانی صدمین سالگرد سقوط خلافت اسلامی، خواب حکام ظالم یمن را آشفته کرده‌است!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

به تاریخ ۲۳ فبروری/فوریه ۲۰۲۱ ساعت ۱۱ شب سه‌شنبه، در شمال یمن نیروی‌های حوثی صنعا که خود‌شان را مدافع و پیشرو قرآن هم می‌پندارند، استاد شیف‌الشرادی دعوت‌گر ۴۸ ساله را با دو پسرش هر یک ایوب ۲۲ ساله و محمد ۱۸ ساله دستگیر کردند. حتیٰ مشرکین قریش هم این جرئت را به خودشان نمی‌دیدند که در شب هجرت به خانۀ سرور کائنات جناب رسول ا‌لله صلی الله علیه و سلم هجوم ببرند، بلکه در بیرون از خانه تا بیرون آمدن ایشان منتظر ماندند و در حقیقت از قبایل دیگر عرب هراس داشتند؛ مگر این‌که این عمل‌شان برای همیشه مایع ننگ باشد. پس قضیه آن‌هایی‌که ادعا مدافع و پیشرو قرآن را هم دارند، چی می‌شود در صورتی‌که شباب حزب‌التحریر را تهدید می‌کنند، آنان جوانانی اند که به‌خاطر تأسیس دوباره دولت خلافت شب و روز کار می‌کنند و امت و مسلمانانی‌که کفر و پیروان کفر‌ بالای‌شان مسلط شده‌است را غم‌خواری می‌کنند. با یورش بردن به خانه‌های مردم در حقیقت فقط اطفال و زنان را می‌ترسانند، حتیٰ از همسایه‌هایی‌که به‌خاطر کلمۀ حق در مقابل‌شان ایستادند، نیز دریغ نکردند و دو نفرشان را دست‌گیر کردند و تا هنوز در توقیف به سر می‌برند.

جرم استاد شیف، دو پسر و همسایه‌هایش چیست که آن‌ها را طوری  زندانی کرده‌اند که گویا مجرم باشند. استاد شیف به‌خاطر دین، علم، فروتنی، محبت اساتید، شاگردان و جامعه‌ای‌که وی در آن به نرمی و اخلاق نیک زنده‌گی می‌کرد، معروف است. شخصی‌که یک عمر به شاگردان تدریس کرده‌است و هم‌اکنون از یک غدۀ وخیم رنج می‌برد. آیا حوثی‌ها به این گونه از وی استقبال می‌کنند؟ به‌جای این‌که از وی در بستر شفاخانه مراقبت کنند، وی را در زندان می‌اندازند؛ درحالی‌که وی دوشادوش دو پسرش حامل دعوت خیر به مسلمین است تا مسلمانان دولت اسلامی را دوباره احیاء کنند. همسایه‌های وی جز کلمۀ حق چیزی دیگری  نگفتند، چون برای همه واضح است که حزب‌التحریر نور هدایت است و هرگز مجهول‌الهویت نیست. ۷۰ سال می‌شود که این حزب در بین امت فعالیت می‌کند، اما رژیم‌های ظالم سرزمین‌های اسلامی و جهان تلاش می‌کنند تا مبارزه و فعالیت‌های این حزب را مکدر جلوه دهند. دستگیری‌های‌که در ترکیه، تانزانیا، یمن و دیگر مناطق در جریان این کمپاین چهره مجرم رژیم‌های مستبد را به اثبات می‌رساند.

این دستگیری‌ها توسط حوثی‌های ظالم همزمان با کمپاین جهانی صدمین سالگرد سقوط دولت خلافت اتفاق می‌افتد. این در حالی‌ست که شباب حزب در چندین کشور به شمول یمن فعالیت‌های گوناگون را انجام دادند، مانند: نصب پسترها در اماکن عمومی و مردم را به هدف احیاء خلافت تحت عنوان «ای‌ مسلمانان، خلافت را بر پا کنید!» بسیج کردند. به این سبب است که آن‌ها را خشمگین ساخته‌است و دست به چنین دستگیری‌های غیر‌عادلانه می‌زنند.

این کمپاین جهانی توسط حزب‌التحریر طبق هدایت امیر دانشمند و بزرگ‌وار عطاء بن خلیل ابوالرشته حفظه الله به صحنه عمل گذاشته شده‌است و بالای مسلمانان صدا می‌زند که خلافت را بعد از صدسال نبودش‌ برپا کنند. اگرچه مدت زمانی‌که مسلمانان باید خلیفه‌‌شان را تعیین کنند که حکم بما انزل الله را در زمین تطبیق کند، نباید بیشتر از سه روز شود؛ همان طوری‌که اجماع صحابه به آن موافق اند. رسول‌الله صلی الله علیه وسلم فرمدند:

«مَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

ترجمه: هرکسی‌که بمیرد، درحالی‌که بیعت به گردن او نباشد؛ در حقیقت او به مرگ روزهای جاهلیت مرده‌است.

#خلافت_را_بر_پا_کنید

#خلافت_تأسیس_کړئ

#أقيموا_الخلافة

#ReturnTheKhilafah

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه یمن

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

وعدۀ الله و مژدۀ رسول الله محقق خواهد شد!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

الله سبحانه وتعالی برای بنده‌گان مؤمن‌اش وعدۀ نصرت و قدرت را داده‌است، چنان‌چه در این آیه به وضوع بیان می‌کند:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ﴾ (نور: ۵۵)

ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان‌گونه که به پیشینیان آن‌ها خلافت روی زمین را بخشید.

و فرموده‌است:

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾ (غافر: ۵۱)

ترجمه: ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند در زنده‌گی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا می‌خیزند یاری می‌دهیم.

و در جایی دیگر فرموده‌است:

﴿وَعْدَ اللَّهِ حَقاً وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً﴾ (نساء: ۱۲۲)

ترجمه: وعدۀ حق الله (سبحانه وتعالی) است، و کیست که در گفتار و وعده‌هایش از الله (سبحانه وتعالی) صادق‌تر باشد؟!

کسانی‌که برای تأسیس دولت خلافت فعالیت می‌کنند، یقین دارند که الله سبحانه وتعالی وعده‌اش را محقق می‌کند و او سبحانه وتعالی کامل‌تر از آن است که وعدۀ خود را نقض کند. کسانی‌که چشم بصیرت دارند، می‌بینند که زود است مژده‌های رسول الله صلی الله علیه وسلم دربارۀ خلافت راشده به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم به واقعیت بپیوندد؛ چنان‌چه او صلی الله علیه و سلم در این خصوص فرمودند:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: سپس خلافت به‌طریقۀ نبوت خواهد آمد.

آنان‌که برای تأسیس دولت خلافت فعالیت می‌کنند، صبر می‌کنند تا الله سبحانه وتعالی وعدۀ نصرت و قدرت‌اش را محقق کند و آن روز است که مؤمنان از نصرت الله سبحانه وتعالی مسرور می‌شوند.

راه امت مسلمه برای تغییر و دگرگونی از صد سال ذلت و خواری به شکوه و عظمت، با قیام حزب‌التحریر سریع‌تر شده‌است؛ زیرا این حزب راه را برایش نشان داده‌است، طریقه را واضح کرده‌است، برای دولت‌اش قانون اساسی‌یی مبنی بر عقیده‌اش تهیه کرده‌است و بر نهادهای حکومتی و اداری این دولت افزوده‌است تا در صداقت با امت، پیشتاز باشد.

امت مسلمه در نبود دولت خلافت تلخی‌های فراوانی را چشیده‌است. از یک طرف آتش کمونیزم و آتیزم و از طرف دیگر شعله‌های کپیتالیزم و جدایی دین از زنده‌گی، تا آن‌که از تحمل گرمای آتش‌اش سوخت. اما امروز به‌منظور بازگشت حافظ‌اش، یعنی خلافت بر منهج نبوت تشنه و اندوه‌گین است. بال‌های کفری که آن را ویران و محو کرده ازبین رفته‌است. امروزه نه‌تنها مسلمانان، بلکه تمام دنیا فقدان دولت خلافت را حس می‌کنند.

اکنون زمان آن فرا رسیده‌است که مسلمانان پس از گیر افتادن در تاریکی ظلم و بدبختی کپیتالیزم، دوباره خوشحال شوند و جهان را خوشحال کنند. آیا امت مسلمه به وسعت قدرت‌اش پس از حرکت‌اش در انقلاب‌های سال ۲۰۱۱ م در مقابل نظام‌های سست و ضعیف و غرب پشتوان‌شان با اصول ورشکسته‌اش پی نبرده‌است؟ همانان که می‌خواهند جلو بازگشت اسلام توسط خلافت راشدۀ ثانی به‌طریقۀ دولت رسول الله صلی الله علیه و سلم را بگیرند و نمی‌گذارند مردم گمراه شدۀ غرب اسلام را به آغوش بکشند و واقعیت اسلام را بفهمند!

یمن سرزمین ایمان است و قلب‌اش برای پرچم العقاب می‌تپد تا زیر سایه‌اش بماند، باشد که بتواند آن را بلند کند. امید است که الله سبحانه وتعالی دعای رسول‌اش صلی الله علیه وسلم را در حق این مردم و مردم شام بپذیرد.

#خلافت_را_بر_پا_کنید

#خلافت_تأسیس_کړئ

#أقيموا_الخلافة

#ReturnTheKhilafah

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه یمن

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

دیدار پاپ و بدعت دین ابراهیمی

  • نشر شده در عراق

(ترجمه)

الله سبحانه و‌تعالی حضرت محمد صلی الله علیه و‌سلم را من‌حیث بشیر و نذیر برای تمام بشریت فرستاد و شریعتِ را برایش وحی کرد که تمام شریعت‌های انبیا و پیامبران قبلی را منسوخ کرد. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإسلام دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾

(آل عمران:85)

ترجمه: و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق) آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است.

این مسئله، موضوع حقیقت و عقیدتی برای مسلمانان می‌باشد. حالا، دیدار پاپ از عراق در روز‌های صورت می‌گیرد که معمول نیست؛ انتخاب روز‌های جمعه، شنبه و یک شنبه میان مسلمانان، یهود و عیسوی‌ها نشان دهندۀ روز‌های مذهبی عام می‌باشد. انتخاب شهر نجف؛ ملاقات مقامات سیستانی در شهر اور، برگزاری گردهمایی در منطقه هوش‌البیه و دیدار از کلیسای طاهره، این پیام را می‌رساند که پاپ می‌خواست سخنرانی کند و نتیجۀ خواست و دعوت‌اش را حاصل نماید. لذا؛ خواست او چی بوده است؟ و دلایل وضاحت این مسئله در چیست؟

یکم: واقعیت این خواست طوری‌ست که مملو از تناقضات می‌باشد. تناقض میان حقیقت و دروغ؛ تناقض میان هدایت و ضلالت؛ تناقض که عقل و دین آن را رد می‌کند. مثلاً، چگونه یک عیسوی می‌تواند با یک یهودی که عقیده دارد که پیامبر‌اش را قتل و بر صلیب کشانده، موافقت نماید؟ در حالی که آن‌ها یک دیگر خود را رد می‌کند همان طوری که الله سبحانه و‌تعالی گفته است:

﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ﴾

(بقره:113)

ترجمه: یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان هیچ موقعیتی ندارند (و بر باطلند) در حالی که هر دو دسته کتاب آسمانی را می‌خوانند.

چگونه یک مسلمان که عقیده دارد عیسی علیه السلام یک انسان و یک پیامبر بود که الله سبحانه و‌تعالی مانند دیگر پیامبران برای هدایت بشر فرستاد، با کسی توافق داشته باشد که وی را خدا؛ پسر خدا و یا خدای سوم می‌داند؟! در حالی که وی این قول الله سبحانه و‌تعالی را تلاوت می‌کند:

﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ﴾

(مائده:17)

ترجمه: آن‌ها که گفتند: خدا همان مسیح بن مریم است، بطور مسلّم کافر شدند.

و این قول الله سبحانه و تعالی:

﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾

(توبه:30)

ترجمه: یهود گفتند: عزیر پسر خداست و نصاری کفتند: مسیح پسر خداست. این سخنی است که با زبان خود می‌گویند که همانند گفتار کافران پیشین است خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف می‌یابند؟

و این قول الله سبحانه و‌تعالی:

﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾

(مائده:73)

ترجمه: آن‌ها که گفتند: خداوند یکی از سه خداست (نیز) بیقین کافر شدند، معبودی جز معبود یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست بر ندارند، عذاب دردناکی به کافران آن‌ها (که روی این عقیده ایستادگی کنند) خواهد رسید.

چگونه یک مسلمان می‌تواند بپذیرد که ابراهیم علیه السلام منبع ادیان یهودیت و عیسویت گردیده است؟! الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿مَا كَانَ إبراهيم يَهُودِيّاً وَلا نَصْرَانِيّاً وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾

(آل عمران:67)

ترجمه: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه موحّدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.

دوم: این درخواست پاپ واتیکان به ادامۀ حملات شریر؛ یکی دیگر از حملات است که توسط غرب کافر به رهبری امریکا به هدف استعمار فکری، فرهنگی و برده ساختن مسلمانان و بد نام ساختن اسلام طرح گردیده که برای رسیدن به این هدف رسانه‌ها را تحت کنترول خود نیز گرفته اند. در واقع؛ آن‌ها کسانی اند که تروریزم را با اسلام مخلوط نمودند؛ آن‌ها کسانی اند که تلاش می‌نمایند با بدنام سازی "بخاری" بالای سنت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم حمله نمایند و آن‌ها کسانی اند که توهین کننده پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را تشویق و حمایت می‌نمایند. و با این درخواست اسلام را طوری تحریف می‌نمایند که اسلام تنها یک دین روحانیت است که در زنده گی اصلاً دخالت ندارد. و ما این را صراحتاً می‌گوئیم که اسلام یگانه دین است که تمام بخش‌های زنده‌گی را شامل می‌شود؛ زیرا در تمام بخش‌های زنده‌گی مانند: حکومت‌داری، اقتصاد، اجتماع، قضا، سیاست داخلی و خارجی نظام دارد. لذا؛ این درخواست تمام این بخش‌های اساسی اسلام را نابود می‌سازد و اسلام را منحصر به مساجد و عبادت می‌سازد همان‌طوری که در یهودیت و نصرانیت وجود دارد.

سوم: با فریب دادن مسلمانان به این که میان هم‌پذیری مسلمانان و دیگران مشکلِ وجود دارد، در واقع آن‌ها فراموش کرده اند و یا خود را در گودال عمیق فراموشی سپرده اند که اسلام اولین دین بود که برای هم‌پذیری میان مسلمان و غیر مسلمان قوانین را ایجاد کرد، حقوق و وظایف آن‌ها را مشخص ساخت و هیچ کس را مجبور به پذیرش اسلام ننمود. غیر مسلمانان تحت حاکمیت دولت اسلامی برای قرن‌ها زنده گی کردند؛ با اخذ تابعیت دولت اسلامی جان، مال و عزت آن‌ها محفوظ بود و بر اساس این قول الله سبحانه و‌تعالی هیچ کسی مجبور به ترک دین‌اش نگردیده بود.

﴿لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾

(بقره:256)

ترجمه: در قبول دین اکراهی نیست. زیرا راه درست از راه انحرافی روشن شده است. بنابر این کسی که به طاغوت (بت و شیطان و هر موجود طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است که گسستن برای آن نیست و خداوند شنوا و داناست.

حضور آن‌ها و موجودیت معابد آن‌ها در سرزمین‌های اسلامی تا الحال گواه بر این است که تمام ظلم وجنایات، تقسیم سرزمین‌های اسلامی و آواره شده مسلمانان بعد از انهدام دولت اسلامی در سال 1924 م به دلیل‌اشغال، حاکمیت نظام سرمایه‌داری، نظام سیکولری فاسد و رژیم‌های مزدور صورت گرفته است. در حالی که هم‌پذیری که پاپ می‌خواهد مخصوصاً برای دیدار‌اش از شهر اور و پذیرفتن اداعای یهود، این هم‌پذیری مسئله ساده نیست. در واقع این هم‌پذیری کفار شیطان‌صفتِ است که سرزمین‌های مسلمان را‌اشغال و به مقدسات آن‌ها توهین می‌کند؛ این هم‌پذیری کفار است که خون مسلمانان را در سوریه، عراق، یمن، لیبیا، چیچین، میانمار و دیگر سرزمین‌های اسلامی ناحق می‌ریزانند؛ در حقیقت، این هم‌پذیری گرگ در لباس میش است. اگر پاپ در خواسته‌اش مخلص است و برای صلح آمده، بهتر بود از رژیم‌های غربی می‌خواست تا دریای خون را که در سرزمین‌های اسلامی جاری ساخته اند توقف دهند؛ از کمپ‌های مهاجرین آواره از کشور‌های مختلف دیدار کند و کسانی که مسؤل تبعید آن‌ها اند را به محاکمه کشاند؛ و نزد مظلومین برود نه نزد ظالمین؛ در آن صورت خواهیم دید که امریکا وی را اجازه می‌دهد یا خیر؟ و آیا رسانه‌ها به دهل وی می‌رقصند یا خیر؟

چهارم: مشروعیت دادن دولت ناکام عراق بعد از شکست؛ گندیده و فاسد شدن آن که باعث آبرو‌ریزی آن گردید؛ در واقع دولت قوی را به طرف نابودی سوق داد؛ مردم را به غم و اندوه دچار و قتل و قحطی را شدت بخشید. جالب این است که مرد "صلح دوست" در این مقطع زمانی می‌آید و کثافت پس ماندۀ این دولت را مبارک می‌سازد و می‌خواهد که حالت و شرایط اصلاح گردد!

در خاتمه پاپ فرانسس از کلیسای طاهری در موصل از عیسوی‌ها خواست تا به شهر موصل برگردند و نقش حیاتیِ خویش را بازی کنند که تعداد اندک آن‌ها در عراق مایۀ تأسف و ننگ است. او از رهبران کردستان به خاطر جا دادن عیسوی‌ها تشکری کرد و در عوض رئیس جمهور کردستان وعده نمود که به آزادی عقیده و آرامی در منطقه‌اش وفادار می‌ماند. در واقع تمام این کار‌ها به خاطر حفظ آن‌ها در داخل کشور بود نه دور از آن و باید از طرف دولت عراق اطمینان حاصل می‌نمود تا از اخراج عیسوی‌ها تاوان دهد و دوباره بازگشت آن‌ها را بپذیرد. در واقع درخواست پاپ تعصب آمیز بود، زیرا تمرکز وی بالای کاتولیک‌ها بوده‌اشخاص دیگر را مانند یزیدی‌ها شامل نمی‌گردید.

ای مسلمانان! کفار با انهدام خلافت، قدرت و عزت مسلمانان، محروم ساختن اسلام من حیث نظام زنده‌گی در صحنه تطبیق قانع نگردید؛ بلکه حالا در تلاش متفرق ساختن مسلمانان از لحاظ عقیده می‌باشد و می‌خواهد که عقاید مستحکم خویش را رها سازیم. و این درخواست پاپ که ما را تحت نام دین ابراهیم بدان فرا می‌خواند تا زیر سلطۀ وی قرار گیریم، جز گمراه‌سازی و تحریف اساسات اسلام چیزی دیگری نیست. این جا قول مالک شماست که آن‌ها را چنین پاسخ می‌دهد گویی این که حالا وحی شده باشد. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إبراهيم وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالإِنْجِيلُ إِلا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلا تَعْقِلُون﴾

(آل عمران:65)

ترجمه: ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم گفتگو و نزاع می‌کنید (و هر کدام او را پیرو آیین خودتان معرفی می‌نمایید)؟ در حالی که تورات و انجیل بعد از او نازل شده است، آیا اندیشه نمی‌کنید؟!

الله سبحانه و‌تعالی پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و مسلمانان را هشدار می‌دهد:

﴿وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلا نَصِيرٍ﴾

(بقره:120)

ترجمه: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد (تا به طور کامل تسلیم خواسته‌های آن‌ها شوی) و از آیین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی. بگو: هدایت تنها هدایت الهی است و اگر از هوی و هوس‌های آنان پیروی کنی بعد از آن که آگاه شده‌ای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.

لذا؛ به امر الله سبحانه و‌تعالی لبیک گوئید و با از سرگیری زنده‌گی اسلامی در روشنایی خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و مقام، عزت و شرف خود را بدست آرید تا همۀ مسلمانان و غیر مسلمانان در رفاه و آسایش، عزت و امنیت زنده‌گی کنند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾

(انفال:24)

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه عراق

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

کمپاین جهانی حزب‌التحریر به مناسبت «صدمین سالگرد سقوط خلافت» مؤفقانه به پایان رسید

کمپاین جهانی حزب‌التحریر زیر نام «ای مسلمانان! خلافت را برپا کنید» که برای مدت یک‌ماه از اول الی اخیر ماه رجب هجری قمری جریان داشت، مؤفقانه به پایان رسید. این کمپاین که به مناسبت «صدمین سالگرد سقوط خلافت اسلامی» دایر گردیده بود، هدف از آن تذکر اهمیت خلافت و وجوب برپایی آن برای امت اسلامی بود تا در نتیجه اهل قدرت و ارتش‌هایی مجهز سرزمین‌های اسلامی برای نصرت دادن به حزب‌التحریر زمینه‌ی برپایی خلافت را مساعد ساخته و بر تداوم صد سالِ سیاه و غم‌انگیز مسلمانان بدون داشتن خلافت اسلامی نقطه‌ی پایان بگذارند.

این کمپاین در افغانستان به توفیق الله سبحانه‌وتعالی دارای دست‌آوردهای عظیم و گسترده بود. چنانچه حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان توانست از بدخشان تا هرات و از کابل تا قندهار، کاپیسا، مزار، تخار، پنجشیر، پکتیا و شماری زیادی از ولایت‌ها گردهمایی‌های بزرگ مردمی را برگذار نماید. در این گردهمایی‌ها تلاش صورت گرفت تا اهمیت برپایی دولت خلافت در اسلام و زندگی مسلمانان به بحث گرفته شده، پیامدهای منفی سقوط خلافت اسلامی بالای مسلمانان و بشریت برجسته گردید. افزون بر آن باید امت متوجه رسالت عظیم خویش در راستای برپایی دولت خلافت شوند.
در جریان این کمپاین ده‌ها هزار تن در کابل و ولایات اعم از جوانان، محاسن سفیدان، علما، رهبران قومی و سیاسی در برنامه‌های مختلف مرتبط به این کمپاین اشتراک ورزیدند و از نتایج آن قضیه‌ی خلافت و وحدت امت که به یک مسأله‌ی فراموش شده مبدل گردیده بود، دوباره بر سر زبان‌ها آمده و موقف‌های مثبت و منفی را نیز در میان مردم و سیاسیون به دنبال داشت.
در فضای مجازی نیز کمپاین حزب‌التحریر به شکل گسترده و مؤثر به پیش برده شد که هشتگ «#خلافت_را_برپا_کنید» به زبان دری و پشتو پرطرفدارترین هشتگ در یک‌ماه گذشته بود که در تاریخ فضای مجازی افغانستان بی‌سابقه بود. این مسأله باعث گردید تا در جریان یک‌ماه سه بار صفحه رسمی دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان حذف گردد.
حمایت همه‌جانبه‌ی مردم از این کمپاین در فضای واقعی و مجازی، دولت افغانستان را سراسیمه نمود که در نتیجه معاون اول رئیس‌جمهور دست به تبلیغات منفی و پروپاگندا علیه حزب‌التحریر زد. با این روش خواستند تا عدم ثبت و راجستر شدن حزب‌التحریر را بهانه قرار داده و علیه آن تبلیغات منفی به راه اندازند، تا رابطه میان مردم و حزب را خدشه‌دار نمایند. اما این مکر شان دو باره به خود شان برگشت، چنانچه حمایت و شناخت مردم از حزب‌التحریر بیشتر از قبل وسعت یافت.
﴿وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ﴾ [فاطر: ٤٣]
و حیله‌گری‌های زشت جز دامن‌گیر حیله‌گران نمی‌گردد!
زیرا حزب‌التحریر از برپایی دولتِ سخن می‌گوید که ریشه در اسلام دارد و برپایی آن خواست و آرزوی هر فرد مسلمان است. به‌خصوص از مردم مسلمان و مجاهد افغانستان که چندین دهه است که مبارزات شان علیه اشغال‌گران به هدف اقامه‌ی دولت اسلامی صورت گرفته و در این راه میلیون‌ها شهید و قربانی داده‌اند، اما با تأسف تا هنوز به این خواست شرعی شان نرسیده‌اند.
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان یک‌بار دیگر برای مردم مجاهد و مسلمان افغانستان تذکر می‌دهد که برپایی دولت خلافت تاج فرض‌ها و قضیه‌ای سرنوشت‌ساز و حیاتی برای مسلمانان است. بدون برپایی خلافت نه تنها افغانستان بلکه جهان اسلام در ناامنی، بی‌ثباتی و بحران‌های متعددی دست و پا زده و خواهد زد. لذا از تکرار نسخه‌های باطل نظام‌سازی و دولت‌سازی که از سوی قدرت‌های بیرونی و مزدوران شان به شما پیشکش می‌شود خودداری کنید. این نسخه‌ها جز تکرار وحشت و ریختن خون افغان‌ها هیچ پیامدی دیگری به دنبال ندارند.
جنگ و صلح از تاکتیک‌های امریکا و غرب برای اشغال و استعمار افغانستان به‌شمار می‌رود، از این رو نباید از همان سوراخ بار دیگر گزیده شویم، بلکه تلاش کنیم تا نفوذ نظامی، استخباراتی، سیاسی و فکری امریکا و غرب به صورت دایمی از افغانستان ریشه‌کن گردد. پس یگانه راه نجات، حمایت از دعوت به سوی خلافت و اقامه‌ی دولت اسلامی به معنای واقعی آن می‌باشد. بناً از برادران تان در حزب‌التحریر حمایت کنید که برای تطبیق همه جانبه‌ی اسلام در چارچوب دولت خلافت در سراسر جهان مبارزه‌ی فکری و سیاسی می‌کنند.
ما در حزب التحریر به نصرت الله سبحانه‌وتعالی باورمندیم. امیدواریم که الله سبحانه‌وتعالی توسط نصرت خویش به برپایی دولت خلافت چشمان ما را روشن گردانیده و غم و اندوه را از سر نسل امروزی مسلمانان بردارد، چنان‌چه توسط نصرت خویش غم و اندوه را از سَر بهترین‌های گذشته برداشته بود.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ [انفال: ٢٤]
ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله سبحانه‌وتعالی و پیامبرش را اجابت کنید؛ هنگامی که شما را به سوی چیزی فرامی‌خواند که شما را حیات می‌بخشد.

#خلافت_را_برپا_کنید
#خلافت_بیا_تاسیس_کړئ
#أقیموا_الخلافة
#ReturnTheKhilafah
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

پایان کارزار "به‌مناسبت صدساله‌گی سقوط خلافت؛ ای مسلمانان! خلافت را برپا کنید!"

(ترجمه)

امروز به یاری الله سبحانه و تعالی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر کارزار جهانی را که به هدایت امیر حزب‌التحریر، عالم بزرگوار عطا بن خلیل ابورشته به مناسبت صدمین سال‌روز الغای خلافت راشده در سراسر جهان به‌راه انداخته بود، به پایان رساند.

با اعلام شروع کارزار، فعالیت‌ها و برنامه‌های رسانه‌ای در چندین کشور در سراسر جهان توجه خود را کاملاً به این موضوع معطوف کردند. این فعالیت‌ها به‌دلیل ابتلای اکثر کشورهای دایر کنندۀ این کارزار به همه‌گیری ویروس کرونا، در مطابقت با اقدامات احتیاطی ایمنی عمومی به پیش برده‌شد. برگزاری تجمعات، کنفرانس‌های ویدیویی، سیمینارها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌های زنده، و چاپ و نشر مقالات و اعلامیه‌های مطبوعاتی از سوی وبسایت‌ها و رسانه‌ها از جملۀ این فعالیت‌ها بود.

این تجمعات و سخنرانی‌ها در مقابل بناهای تاریخی برگزار شدند که نمایان‌گر خلافت در سرزمین‌های اسلامی استند، تا بدین‌گونه اهمیت این سال‌روز و بزرگی موج خلافت‌خواهی را در میان امت نشان دهند؛ باشد که پراکنده‌گی و سرگردانی‌شان را مجدداً وحدت بخشد، تخم تجزیه را از میان فرزندان‌مان برچیند، شکوه‌اش را بازگرداند، قانون شریعت‌اش را تطبیق کند، از امورش به بهترین شکل مراقبت کند، جلو حملات متحدانۀ دشمنان‌مان را بگیرد و پرچم توحید را بر روی سرزمین‌هایش برافراشد؛ همان کاری‌که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و اصحاب گران‌قدرشان رضی الله تعالی عنهم اجمعین در روز برپایی نخستین دولت مسلمانان انجام دادند، دولتی‌که به وسیله‌اش دو ابرقدرت آن عصر، یعنی فارس‌ها و رومیان را شکست دادند و اسلام و دعوت‌اش را گستراندند – به‌راستی آنان بهترین امت برای بشریت بودند.

این کارزار با سخنرانی امیر حزب‌التحریر حفظه الله خطاب به امت مسلمه به پایان رسید. ایشان باری‌دیگر این مکلفیت بزرگ، یعنی مکلفیت تأسیس خلافت را یادآورد شدند، و با ارائۀ دلایل شرعی این قضیه، به اهمیت‌اش برای امت مسلمه و سایر ملت‌ها پرداختند.

در کُل، دعوت‌ها و فراخوان‌هایی‌که در سخنرانی‌ها، کنفرانس‌ها، جزوات و تجمعات انجام می‌شد مستقیماً از امت مسلمه و ارتش‌هایش می‌خواست تا حاکمیت شریعت و شکوه و مجدی را که زیر چتر خلافت بود بازگردانند. حزب‌التحریر راه بازگشت به این عظمت را نشان داد و در آینده هم به همراه امت برای ازبین بردن وابسته‌گی‌اش به نظام‌های بشری کفری که از طرف غرب کافر استعمارگر تحمیل شده‌است کار خواهد کرد.

همچنین ما نیز در دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر از هر مسلمان دوست‌دار و پاسدار اسلام در رسانه‌ها مخلصانه می‌طلبیم تا در گسترش این کار برای خشنودسازی الله سبحانه و تعالی شریک باشند و دعوت‌مان را برای بازگرداندن شکوه مسلمانان و تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت اجابت کنند.

#خلافت_را_برپا_کنید

#خلافت_بیا_تاسیس_کری

#أقيموا_الخلافة

#ReturnTheKhilafah

انجنیر صلاح الدین عداده

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: محمد حارث پویا

 

 

ادامه مطلب...

‌بیانیۀ عالم بزرگوار عطاء بن خلیل ابورشته امیر حزب‌التحریر به مناسبت صدمین سال‌روز سقوط خلافت راشده 1342هـ.ق – 1924م

‌(ترجمه)
الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول‌الله صلی الله علیه و علی آله و صحبه و من والاه و بعد
خطاب به امت اسلامی به صورت عام و به مردان و زنان حامل دعوت برای برگردانیدن خلافت راشده به صورت خاص
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
صدسال قبل در چنین روزهایی در اواخر ماه رجب سال 1342هـ.ق موافق با اوایل ماه مارچ سال 1924م بود که کفار استعمارگر به رهبری بریتانیای وقت و به کمک خائنان عرب و ترک توانستند دولت خلافت را سرنگون کنند و مصطفی کمال، بزرگ‌ترین جنایت‌کارعصر، خبر سقوط خلافت را اعلان نموده و خلیفه را در شهر استانبول محاصره کرد و سحرگاهان آن روز وی را تبعید نمود. او این جنایت را به دستور بریتانیا مرتکب گردید تا در بدل آن به عنوان رئیس بیمار جمهوری سکولار ترکیه منصوب گردد. سقوط خلافت که اسباب عزت مسلمانان و رضایت پروردگارشان را فراهم می‌نمود، سرزمین‌های مسلمانان را تکان شدیدی داد.
این جنایت‌کار با ملغا نمودن خلافت، عملاً کفر بواح و آشکار را اعلان نمود بناءً بر امت اسلامی واجب بود تا با شمشیر به جنگ او می‌رفتند، چنان‌چه رسول‌الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی متفق علیه به روایت عبادة بن صامت رضی الله عنه فرمود:

«وَأَنْ لَا نُنَازِعَ الْأَمْرَ أَهْلَهُ إِلَّا أَنْ تَرَوْا كُفْراً بَوَاحاً عِنْدَكُمْ مِنْ اللَّهِ فِيهِ بُرْهَانٌ»
ترجمه: و این که با حکام منازعه نکنیم مگر این که کفر آشکاری از آنان ببینید که از جانب الله در آن برهان و دلیلی مشاهده نمائید.

اما برخورد خشن و شدید وی در کشتار امت به ویژه علماء، چنان‌چه بسیاری از آنان، از جمله شیخ سعید بیران رحمه الله را اعدام نمود و شمار دیگری را زندانی نمود، در کوتاهی امت تأثیرگزار بود و باعث گردید امت مسؤولیت خویش برای ضربه زدن به این جنایت‌کار و یاران‌اش را اداء نکنند، ضربه‌ای که او و یاران‌اش را سرنگون و ناکام کند. عکس‌العمل امت در برابر این تکان شدید در حدی نبود که مصطفی کمال خاین در حق الله، رسول‌اش و مؤمنین را مغلوب نماید. به این ترتیب، وی که با کار زشت و پلید خویش مرتکب کفر بواح شده بود از دست امت نجات یافت و سرکوب نگردید.
سپس نفوذ کفار استعمارگر جای‌گزین خلافت در سرزمین‌های مسلمانان گردید و شروع به تجزیه و تکه پاره نمودن این سرزمین‌ها نمودند در حدی که این سرزمین‌های واحد را به پنجاه و پنج پاره تقسیم کردند و این همان پیامد تکان شدیدی بود که منجر به نابودی خلافت گردید.
پس از آن امت را با تأسیس دولتی برای یهودیان در سرزمین مبارک فلسطین، که سرزمین اسراء و معراج رسول‌الله صلی الله علیه وسلم است، تکان دیگری دادند و این دولت را با اسباب بقاء تقویت نمودند. نخستین سبب بقای دولت یهود این بود که توسط حکام مزدور احاطه و مورد حمایت قرار گرفت، نه فقط احاطه، بلکه حکام خائن مذکور با شکست‌های پیاپی در هرجنگی که برعلیه یهود راه اندازی می‌گردید، این دولت را فراتر از حجم و توان واقعی آن وانمود کردند. به این حد نیز اکتفاء نکردند، بلکه با تمام توان به جنگ الله و رسول‌اش بر آمدند و سعی کردند قضیۀ فلسطین را از محو و ریشه کن نمودن رژیم یهود از این سرزمین به مذاکره با این رژیم تغییر دهند تا شاید از بخشی از اماکنی که در سال 1967م اشغال نموده بیرون رود. با مرور زمان چندین درجۀ دیگر نیز کوتاه آمده شروع به عادی سازی روابط شان با رژیم مذکور نمودند، حتی بدون این که یهود از هیچ بخشی از این سرزمین عقب نشینی نماید. برخی از حکام خاین جنایت عادی سازی روابط خویش را مخفیانه و از پشت پرده انجام دادند و برخی دیگر علناً و شبانه روزی!
پس از آن که حکام مصر در این مسیر ذلت و حقارت پیشگام شدند، حکام اردن سپس امارات، بحرین، سودان و المغرب آنان را دنبال نمودند و اینک حکام سعودی اندک اندک خود را در این مسیر قرار داده و با اشاره به دولت‌های قبل از خود می‌فهمانند که پس از آنان در این مسیر قرار گرفته و از این کاروان عقب نخواهند ماند. این حکام همه در ارتکاب این جنایت شنیع با یکدگر رقابت دارند بدون این که اندکی به ذلت و خواری توجه نمایند که از فرق سر تا کف پای‌شان را فرا گرفته:

﴿سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ﴾ [الانعام:124]
ترجمه: از سوی الله هرچه زودتر خواری و رسوائی [در دنیا] نصیب کسانی می‌گردد که مرتکب گناه شدند، و عذاب سختی [در آخرت] به سبب نیرنگی که می‌ورزند بهره ایشان می‌شود.

این تنها فلسطین نیست که درد خنجر از پشت این حکام خاین را متحمل می‌شود، بلکه بخش‌های پاک دیگری از سرزمین اسلام را همراه با خود شان تسلیم کفار نموده اند؛ کشمیر را هندوهای مشرک به دولت خود پیوند زدند، روسیه جزیرۀ کریمیه را، جنوب سودان از شمال آن جدا شد و تیمورشرقی از خاک اندونیزیا برکنده شد. و اما قبرس، آری قبرس که سال‌های درازی قلعۀ مصون مسلمانان بود، امروزه بخش‌های زیادی از آن در اختیار یونان است. مسلمانان روهینگیا در میانمار "بورما" سربریده می‌شوند و اگر به بنگلدیش پناه ببرند، نظام بنگلدیش عرصه را بر آنان تنگ نموده و آنان را به جزیره "باسان‌چار" تبعید می‌کند، جزیره‌ای که سراسر خطر بوده و در معرض سیلاب‌های کشنده قرار داشته و به هیچ وجه قابلیت سکونت بشر را ندارد. ترکستان شرقی، که حکومت چین بی رحمانه با آنان برخورد نموده و هم‌چون حیوانات وحشی با آنان تعامل می‌کند، تعاملی که حتی حیوانات وحشی از آن خود داری می‌کند. حکومت چین منطقه ترکستان شرقی را تبدیل به زندانی برای مردان و زنان آزادۀ آن نموده علناً و در برابر چشم و گوش حکومت‌های حاکم در سرزمین‌های مسلمانان، مرتکب جنایت‎ها و کشتار می‌گردند، اما این حکومت‌ها بسان قبرستان‌ها سکوت اختیار نموده و هرگاه لب به سخن گشاید، جنایت‌های چین در حق مسلمانان را مسألۀ داخلی آن بر می‌شمارد.

﴿كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً﴾ [الکهف:5]
ترجمه: چه سخن بزرگی از دهان‌های شان بیرون می‌آید! آنان جز دروغ و افتراء نمی‌گویند

سایر سرزمین‌های مسلمانان توسط حکام مزدور و خائنی حاکمیت می‌شود که همواره بر محور کفار استعمارگر در گردش اند، حکامی که نه امنیت این سرزمین‌ها را تأمین می‌کنند و نه حق بندگان را رعایت، سرمایه‌های مسلمانان در همه جا به غارت رفته و کرامت شان در هرکجا و در هر حال زیر پا می شود. کفار استعمارگر، به ویژه امریکا هیچ اهمیتی مسلمانان قایل نیستند، بلکه حتی مزدوران خویش را با عبارات ذلیلانه و تحقیر آمیز صدا زده می‌گویند: «اگر حمایت ما نباشد شما قادر نخواهید بود برای چند روزی هم بالای چوکی‌های ناپایدار و لرزان خویش باقی بمانید، پس به قدر توان، بلکه حتی فراتر از توان خویش به ما باج دهید» و چه واقعاً به گفتۀ مشهور شاعر عرب: «کسی که خوار و ذلیل شد تحمل ذلت برایش آسان خواهد بود».
ای مسلمانان! حالت شما پس از سقوط خلافت از این قرار است که بیان‌گردید؛ طوری که سایر امت‌ها یک دگر را برعلیه شما فرا می‌خوانند، اما به یاد آورید زمانی را که زیر چتر خلافت قرار داشتید از چه حالتی برخوردار بودید؟
شما بهترین امت استید که برای سایر مردم بیرون آمده اید، پیروان محمد صلی الله علیه وسلم، خاتم النبیین و امام مجاهدین، اجداد شما خلفای راشده و فرماندهان فاتح بودند، شما نواده‌گان ناصر صلاح‌الدین استید، کسی که صلیبیان را مغلوب و بیت‌المقدس را در ماه رجب سال 583هـ از نجاست صلیبیان رهانید، نواده‌گان قطز و بیبرس، کسانی که تاتار را شکست دادند، نواده‌گان محمد فاتح، فرمانده جوانی که از سن اش در زمان فتح قسطنطنیه در سال 857هـ - 1453م از بیست و سه سال فراتر نرفته بود که الله سبحانه و تعالی او را به مدح رسول الله صلی الله علیه وسلم مشرف نمود، رسول الله در حدیثی که احمد از بشر خثعمی روایت نموده فرمود:

«فَلَنِعْمَ الْأَمِيرُ أَمِيرُهَا وَلَنِعْمَ الْجَيْشُ ذَلِكَ الْجَيْشُ»
ترجمه : «چی نیکو امیری‌ست امیر آن و چی نیکو ارتشی‌ست ارتش آن».

نواده‌گان خلیفه سلیمان قانونی، کسی که فرانسه در قرن شانزدهم میلادی سال 1525م برای رهایی پادشاهش از اسارت از او درخواست کمک نمود، اما همان فرانسه امروز آن درخواست کمک خویش از خلیفۀ مسلمانان را فراموش نموده و یا تظاهر به فراموشی کرده و به مقدسات اسلام رسول اسلام می‌تازد بدون این که کسی این اقدامات آن را دنبال و محاسبه نماید، زیرا سپر اسلام درهم شکسته. نواده‌گان خلیفه سلیم سوم، همانی که در زمان حاکمیت خویش ایالات متحدۀ امریکا برای جواز عبور با امن کشتی‌های امریکا در اقیانوس اطلس به جانب بحر متوسط و مصئونیت آن از تعرض نیروهای بحری عثمانی در ولایت الجزائر مالیات سالانه می‌پرداخت و آن نخستین باری بود که امریکا مجبور شده بود معاهده‌ای را به زبانی غیر از زبان خود یعنی به زبان دولت دیگری "دولت عثمانی" در سال 1210هـ 1792م امضاء کند. اما همان امریکا امروزه بالای حکام مسلمانان تسلط داشته خطاب به آنان می‌گوید: پول بپردازید زیرا این مائیم که از شما حمایت می‌کنیم. نواده‌گان خلیفه عبدالحمید، همانی که ملیون‌های طلایی پیشنهاد شده توسط یهود برای خزانۀ دولت در بدل جواز سکونت شان در فلسطین را رد نموده و سخن مشهوراش را گفت: «اگر کفتارها به من حمله نموده و جسدم را پاره پاره کنند برایم آسان‌تر از آن است که شاهد جدا شدن فلسطین از پیکر دولت خلافت باشم» وی در ادامه گفت: «بهتراست یهودیان این ملیون‌های خویش را برای خود نگهدارند و اگر دولت خلافت زمانی از هم فروپاشید آنان در آن هنگام خواهند توانست فلسطین را بدون هیچ بهائی به دست آورند» و دقیقاً همین کار هم شد. نواده‌گان کسانی که ساعت را اختراع نموده و یکی از آن را برای شارلمان که بزرگ‌ترین شاه اروپای آن زمان بود هدیه فرستادند و اطرافیان‌اش گمان کردند این شیئ پر از عفریت و جن است. آری! حالت ما در افکار روشن و روشن‌گر مان چنین بود و حالت آنان در افکار پست و مریض شان چنان!
ای مسلمانان زمانی که زیر چتر خلافت قرار داشتید چنان بودید اما اینک که خلافت از مقابل شما دور شده چنین استید، پس بهتر نیست از این حالت پند و عبرت گیرید؟!
در پایان خطاب به اهل قوت و قدرت چنین می‌گویم: ای نواده‌گان خالد، صلاح‌الدین و محمد فاتح!
این تنها شما هستید که می‌توانید درد امت خویش را در برابر دشمنان امت و دین خود التیام بخشید و این تنها شما هستید که می‌توانید تابوی ذلتی که مسلمانان در سرزمین‌های خود در آن گیرمانده اند در هم شکنید. با چنین کاری، عزت و شرف آغاز تحقق آرزوی امت از آن شما خواهد بود و سایر امت با تمام لشکریان خویش شما را دنبال خواهد نمود و به این ترتیب قطعاً به خواست الله سبحانه و تعالی تنها نخواهید ماند، پس به پا خیزید و این وجیبۀ خویش را اداء کنید و از الله متعال می‌خواهم قیام شما را برکت دهد، به پاخیزید و به ما نصرت دهید، حزب‌التحریر را در برپائی خلافت راشده نصرت دهید. بدانید که خلافت راشده نه فقط از نظر واقعیت راه پیروزی است، بلکه در قدم نخست یک فریضۀ بس بزرگ است، زیرا احکام توسط آن برپا شده و حدود به وسیلۀ آن جاری خواهد شد اما در نبود آن احکام بالای مردم تطبیق نگردیده و حدود در میان شان جاری نخواهد شد. کسی که توان کار در راستای برپائی خلافت را دارد اما نمی کند در حقیقت مرتکب گناه بزرگی می‌شود و به مرگ جاهلیت از دنیا خواهد رفت، رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:

«...وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
ترجمه: هر آن کس که بدون بیعت بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است

می‌دانیم که مسلمانان پیش از تجهیز و دفن پیکر رسول الله صلوات الله علیه و سلامه اقدام به بیعت با خلیفه نمودند به دلیل اهمیتی که دارد و این اهمیت به دلیل عظمت و اهمیت خلافت است و بس.
ای آنانی که از توان و قدرتی برخوردار هستید و ای اهل نصرت و ای لشکریان مسلمانان!
آیا در میان شما مصعب بن عمیری نیست؟ أسعد بن زراره‌ی نیست؟ أسید بن حضیری نیست؟ سعد بن معاذی نیست؟ همانانی که دین الله و رسول‌اش را نصرت دادند و با این کار خویش رستگاری دنیا و آخرت را نصیب شدند، در حدی که حدی عرش رحمان با مرگ سعد بن معاذ به دلیل نصرتی که به دین الله داده بود لرزید؛ چنان‌چه بخاری به نقل از جابر رضی الله عنه روایت نموده که گفت: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنید که فرمود:

«اهْتَزَّ العَرْشُ لِمَوت سعد بن معاذ»
ترجمه: عرش در مرگ سعد بن معاذ لرزید

پس آیا در میان شما مرد رشیدی نیست تا دین الله و رسول‌اش و اهل دعوت را نصرت دهد؟ بدانید که امت در انتظار شما به سر می‌برد، در انتظار تکبیر شما تا آنان نیز ندای تکبیر را سر دهند، در انتظار این که پرچم اسلام "الرایه" در دستان شما به اهتزاز درآید و آنان لااله الا الله گویان شما را دنبال کنند. تنها با همین طریقه است که امت برپا خاسته و خلافت راشده را برپا خواهند نمود، همان خلافتی که اسلام را در داخل تطبیق و به وسیلۀ دعوت و جهان برای سایر جهانیان خواهد رسانید و از نصرت الله برخوردار خواهد شد:

﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾ [غافر:51]
ترجمه: ما قطعاً پیامبران خود را و مؤمنان را در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا می‌خیزند یاری می‌دهیم!

ای لشکر الله! ما همه می‌دانیم که برای برپائی خلافت و راه اندازی لشکری که اسلام و مسلمانان را نصرت دهد هرگز ملکی از آسمان فرود نخواهد آمد، اما اگر با جدیت، صداقت و اخلاص برای از سرگیری زندگی اسلامی در زمین و برپائی خلافت کار و تلاش کنیم، ملائکه برای کمک به ما فرود خواهند آمد، زیرا این وعدۀ راستینی است که در کتاب الله سبحانه و حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن یاد گردیده و یاوه سرائی‌های کسانی که خلافت را در عصر حاضر یک خواب و خیال بر می‌شمارند در آن تأثیری ندارد، بلکه واقعیت این است که کسانی که برپائی خلافت را خواب و خیال می‌شمارند، خود در خواب و خیال به سر می‌برند، اما برپائی خلافت یک واقعیت بوده و به خواست الهی قطعاً عملی خواهد شد و حقایق چهارگانۀ زیر آن را تأیید می کند:
اول: وعدۀ الله:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾[النور:55]

ترجمه: الله [سبحانه و تعالی] به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید...

دوم: بشارت رسول‌الله به برگشتن خلافت برمنهج نبود که بعد از حکومت‌های جبری خواهد بود:

«...ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ» ثُمَّ سَكَتَ
ترجمه:
سپس ملک "حکومت‌های" جبری خواهد بود و تا زمانی که الله بخواهد باقی خواهد ماند سپس هرگاه بخواهد آن را از میان برخواهد داشت سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد آمد.

راوی می گوید رسول الله پس از آن سکوت نمود. این حدیث را احمد از حذیفه روایت نموده

سوم: امت زنده و پویائی که خیر امت‌ها لقب گرفته که برای سوق دادن مردم به جانب هدایت فرستاده شده:

﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾ [آل عمران:110]
ترجمه: شما بهترین امتی هستید که به سود انسانها آفریده شده‌اید؛ (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به الله ایمان دارید.

پس چنین امتی اگر مدتی در تلاش برای برپائی خلافت آرام گیرد، این آرامش همان آرامش قبل از توفان است.
چهارم: وجود و فعالیت حزب مخلصی به الله سبحانه و تعالی و صادق با رسول‌الله صلی الله علیه وسلم که این راه را پیوسته ادامه می‌دهد و شبانه روز در تلاش تحقق وعده و بشارت رسول‌الله به سر می‌برد، انگار این حزب مصداق فرمودۀ رسول اسلام است که گفت:

«لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي ظَاهِرِينَ عَلَى الْحَقِّ لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَذَلِكَ»
ترجمه
همواره گروهی از امت من خواهند بود که بر حق استوار بوده و عدم یاری دیگران [به استواری شان] ضرری نمی رساند تا آن که امر الله فرا رسد و آنان در همین وضعیت باشند


این حدیث را مسلم از ثوبان روایت نموده
هر یک از موارد چهارگانۀ فوق به تنهایی کافی است تا ثابت کند که کار برای خلافت خواب و خیال نیست و اگر هرچهار مورد با هم جمع گردد دیگر مجالی برای شک باقی نمی‌ماند! بنابر این برپائی خلافت یک حقیقت و واقعیتی است که زمان آن به خواست الله متعال دور نخواهد بود و قطعاً ثبات و پایداری آن پس از برپائی نیز به خواست الهی یک امر قطعی و حتمی است. پایه‌های دولت‌های بزرگ امروزی به زودی از هم فروپاشیده و سرنگون خواهد شد و این دولت‌ها در نزد الله سبحانه و تعالی و بندگان‌اش بسی سست و ضعیف است، آن‌چه یک مخلوق کوچکی به نام "کوید 19" که با چشم قابل رویت نیست با این دولت‌های بزرگ و در رأس آن امریکا نمود گویای روشن این ادعاست. ببینید در جریان انتخابات امریکا چه اتفاقاتی که نیفتاد؛ گروهی آن را دزدیده شده و تزویری خواندند و گروه دیگر همان را یک پیروزی بزرگ دانستند! سپس کنش و واکنش‌های دو طرف به رد و بدل نمودن سخنان زننده خلاصه نشد، بلکه به ادارات رسمی حمله ور شدند و در قلب رهبریت نظام سرمایه‌داری به جان یک دگر افتاد و خون هم را ریختند در حالی که هر دو طرف ندای دموکراسی از هم پاشیده را سر می‌دادند. این است واقعیت جهان امروز، آن هم بزرگان و قافله سالاران آن. این جهان را هیچ چیزی بجز برپائی دولت اسلام که همان دولت خلافت راشده بر منهج نبوت است از این منجلاب بیرون آورده نخواهد توانست.
ای برادران! ما با تمام توان تلاش نموده و عاجزانه از الله سبحانه و تعالی می‌خواستیم تا برپائی خلافت قبل از فرا رسیدن سال‌روز صدساله‌گی سقوط آن صورت گیرد، طوری که در جریان هفتاد سالی که از عمر حزب می‌گذرد روزهایی را سپری نمودیم که بسیار نزدیک بود درجریان آن به خلافت دست‌یابیم اما باز از آن فرصت دور می‌شدیم، اما با آن هم ما هرگز از رحمت الله نا امید نمی‌شویم، بلکه با چشمانی پر از امید به فرا رسیدن خلافت و دل‌های مملو از تپش برای برپائی آن، به سعی و تلاش خویش هم‌چنان ادامه می‌دهیم و با تمام وجود اطمئنان داریم که سر انجام برپا خواهد شد، زیرا رسول‌الله صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده و بشارت آن را برای مان داده:

«...ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»
ترجمه  در پی آن خلافت بر منهج نبوت خواهد بود

تمام این حقایق و بشارت‌ها باید همت‌ها را بر انگیخته و اراده‌ها را مستحکم نماید و آتش شوق را مجدداً شعله‌ور سازد و از مردان ما کسانی با توان فراتر بسازد، درست به سان کسی که بر اثر بلایی نازله از هوش رفته سپس همین بلا را نشانۀ گشایش و پیروزی بداند.
الله علیم و خبیر چنین خبر داده:

﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ [الشرح: 5-6]

ترجمه: چرا که همراه با سختی و دشواری، آسایش و آسودگی است. مسلماً با سختی و دشواری، آسایش و آسودگی است.

و رسول صادق و تصدیق شده نیز در حدیثی چنین خبر داده:

«وَلَنْ يَغْلِبَ عُسْرٌ يُسْرَيْنِ»
ترجمه: هرگز یک دشواری بر دو آسانی غالب نخواهد شد
و نامۀ عمر خطاب به ابی عبیده نیز از همین حقیقت خبر می‌دهد: «هرگز سختی نبوده مگر این که الله پس از آن گشایشی آورده و هرگز یک دشواری بر دو آسانی غالب نخواهد شد». پس با این حساب، گشایش به خواست و ارادۀ آفریدگار جهانیان آمدنی است و خلافت با بازوان مؤمنین صادق برپاشدنی، خلافتی که رژیم یهود را نابود و فلسطین را مجدداً به دار اسلام برخواهد گرداند، روم پس از فتح فارس، فتح شده و حنجره‌های پاک این فرمودۀ الله قوی و شکست نا‌پذیر را فریاد خواهند زد:

﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وزهق الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً﴾[الاسراء:81]
ترجمه: و بگو: حق آمد، و باطل از میان رفته و نابود گشته است؛ یقیناً باطل همیشه از میان رفتنی و نابود شدنی است.

ندای تکبیر جهان را پر و نور اسلام زمین را روشن خواهد نمود:
«لَيَبْلُغَنَّ هَذَا الْأَمْرُ مَا بَلَغَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَلَا يَتْرُكُ اللَّهُ بَيْتَ مَدَرٍ وَلَا وَبَرٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ هَذَا الدِّينَ بِعِزِّ عَزِيزٍ أَوْ بِذُلِّ ذَلِيلٍ عِزّاً يُعِزُّ اللَّهُ بِهِ الْإِسْلَامَ وَذُلّاً يُذِلُّ اللَّهُ بِهِ الْكُفْرَ»
ترجمه  : این امر "اسلام" به هر کجا که شب و روز رسیده، خواهد رسید و هیچ خانۀ گلی و پخته‌ای نخواهد بود مگر این که الله این دین را به قیمت عزت بعض‌ها و یا به قیمت ذلت بعضی دیگر وارد آن خواهد نمود، عزتی که الله اسلام را با آن عزیز و ذلتی که الله کفر را با آن ذلیل خواهد نمود

این حدیث را احمد به نقل از تمیم داری روایت نموده
ما به خوبی می‌دانیم که دشمنان اسلام تحقق این آرزو را محال می‌پندارند و تمسخرکنان مقولۀ گذشته‌گان شان را تکرار خواهند نمود: ،

﴿غَرَّ هَؤُلَاءِ دِينُهُمْ﴾ [الانفال:49]

ترجمه: دین شان آنان را مغرور نموده.

اما چنان که این مقوله بار دوش کسانی شد که آن را به زبان می‌آوردند و الله سبحانه و تعالی دین خویش را عزت داد و مسلمانان را نصرت، امروز نیز این اظهارات تمسخر آمیز اینان سر انجام بار دوش شان خواهد شد، زیرا الله عزیز و حکیم همواره با بنده‌گان متوکل، مخلص و صادق خود بوده و هست، همانانی که با کار و پیکار خویش را با جدیت و تلاش خسته‌گی ناپذیر ادامه داده و دل‌ها و اعضای بدن شان هرگز از این فرمودۀ الله سبحانه و تعالی فاصله نمی‌گیرد:

﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً﴾ [الطلاق:3]
ترجمه: الله فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و الله برای هر چیزی زمان اندازه‌ای قرار داده است!

با گذشت هر روز، آنان به این زمان مقدر و تعیین شده توسط الله سبحانه و تعالی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند:

﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾ [یوسف:21]
ترجمه: الله بر کار خود چیره و مسلط است، و لی بیشتر مردم نمی‌دانند.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
برادر شما
عطاء بن خلیل ابو رشته امیر حزب التحریر
#أقيموا_الخلافة

#ReturnTheKhilafah #

YenidenHilafet

#خلافت_کو_قائم_کرو

#TurudisheniKhilafah

 

ادامه مطلب...

سیاست اقتصادی و مالی در نبود خلافت توسط دشمنان و مزدوران‌شان دیکته می‌شود!

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

بانک مرکزی سودان در یک اعلامیۀ مطبوعاتی که به‌تاریخ ۲۱ فبروری/فوریۀ ۲۰۲۱ م منتشر کرد، از اتخاذ یک سیاست انعطاف‌پذیر و قابل مدیریت نرخ ارز به‌منظور متحد کردن نرخ ارز برای دست‌یابی به نُه مورد خبر داد، مخصوصاً مورد چهارم بیانیه که عبارت است از: "جذب جریانات سرمایه‌گذاری خارجی." پس از برداشته شدن کمک‌های مالی حکومت از روی اکثر کالاها و خدماتی که صندوق بین‌المللی پول خواهان بالا رفتن قیمت‌شان برای مردم بود، اکنون این سیاست از جانب حکومت انتقالی به عنوان آخرین گام برای تکمیل تطبیق دستورالعمل صندوق بین‌المللی پول پیش گرفته می‌شود!

غرب استعمارگر کافر و نهادهایش همان منابع پشت پرده‌ای اند که حکومت انتقالی را به پیش‌برد این سیاست اقتصادی و مالی ترغیب می‌کنند. دولت انتقالی با امضای برنامه‌های صندوق مشاهدۀ پول در سپتمبر/سپتامبر ۲۰۲۰م، با برداشتن کمک‌های ملی از روی نان، سوخت و برق، به تطبیق دستورالعمل‌های این صندوق سرعت بخشیده‌است؛ ازین‌رو زنده‌گی مردم را جهنم ساخته و انقلابی از گرسنه‌گان را ایجاد کرده‌است. بناءً همان‌گونه که فلیپ اکرمن، مدیر کل ادارۀ وزارت خارجۀ آلمان برای آسیای نزدیک و میانه، افریقا و امریکای لاتین، در بیانیه‌ای که در نتیجه‌گیری کنفرانس دوستان سودان، که به‌تاریخ ۲۸ جنوری/ژانویۀ ۲۰۲۱م به‌صورت آنلاین از برلین برگذار شد، گفت حکومت انتقالی درنگ کرده‌است، اما هنوز به تطبیق رهنمودهای باداران‌اش برای ایجاد تغییر در قیمت ارز ادامه می‌دهد. بیانیۀ نهایی آورد: «ما بر نیاز فوری اصلاح نرخ ارز تأکید می‌کنیم.» (منبع: الاف، مطلب ۷۶۹، ۹ فبروری/فوریۀ ۲۰۲۱ م) هم‌چنین سخنگوی وزارت داخله/کشور امریکا نیز در همین تاریخ بر حکومت سودان فشار آورد تا "مخصوصاً به اصلاحات اقتصادی فوری بپردازد." (منبع: وب‌سایت الحورا) البته منظورش از "اصلاحات اقتصادی" همانا تطبیق دستورالعمل این صندوق است! دامینیک راب، وزیر خارجۀ بریتانیا، در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای سودانی‌اش به‌تاریخ ۲۱ جنوری/ژانویۀ ۲۰۲۱ م در میدان هوایی/فرودگاه خرطوم گفت: «اگر سودان در مسیر درست اصلاحات اقتصادی توافق‌شده همراه صندوق بین‌المللی پول باقی بماند، انگلیستان آماده است تا ۳۳۰ میلیون استرلنگ پوند قرضۀ جاری/وام تصاعدی را به این کشور برای پرداختن بدهی‌های عقب افتاده‌اش بدهد.» (منبع: روسیه امروز) به‌همین ترتیب، رابرت وان دن دول، رئیس مأموریت اتحادیۀ اروپا در سودان، نیز به‌تاریخ ۱۴ فبروری/فوریۀ ۲۰۲۱ م بیان کرد: «سودان باید اصلاحات اقتصادی سریع و فراگیر را پیش گیرد.» (منبع: رویترز)

دیوید مالپس، رئیس بانک جهانی، از حکومت بابت پذیرش رهنمودهایش استقبال کرد، او گفت: «ما از اخباری که درخصوص اتحاد و ثبات نرخ ارز در سودان به گوش می‌رسد استقبال می‌کنیم. بانک سودان نُه مزیت را برای مردم در برنامه دارد، من‌جمله: کاهش قاچاق و افزایش جریانات، کمک و سرمایه‌گذاری مالی.» (منبع: السودانی، مطلب ۵۲۵۴) همۀ این‌ها به اثبات می‌رساند که سیاست اقتصادی مذکور و نرخ ارز متغییر چیزی جز اوامر خارجی کشورهای غرب کافر و نهادهای غاصب‌شان نیست.

حکومت انتقالی این گام را برای رضایت غرب کافری برداشته است که می‌خواهد با برگذاری کنفرانس سرمایه‌گذاری پاریس در سودان در می/مه آینده، شرایط را جهت معرفی شرکت‌های غارت‌گرش در سودان فراهم کند؛ کنفرانسی‌که مکرون، رئیس جمهور فرانسه، حکومت سودان را به‌تاریخ ۱۴ جنوری/ژانویۀ ۲۰۲۱ م بدان دعوت کرده‌بود. این همان چیزی‌ست که از مورد چهارم بیانیۀ بانک سودان نتیجه می‌شود و دقیقاً همانی‌ست که بیانیۀ سفارت امریکا در خرطوم، همزمان با بیانیۀ بانک سودان، به آن ارجاع کرده‌است! چنان‌چه با استقبال از بیانیۀ بانک آورده‌است: «این تصمیم حکومت باعث افزایش سرمایه‌گذاری بین‌المللی خواهد شد.» (منبع: نبد نیوز)

ای مردم سودان!

پس از گذشت صدسال از سقوط خلافت و غیبت اسلام از صحنۀ قدرت، اکنون چه چیزی از زنده‌گی تحت اصل جدایی دین از دنیا، حکم به غیر احکام الهی و حاکمیت مزدوران بی‌ایمان غرب که فرمان‌برداری‌شان از غرب را پنهان نمی‌کنند و از پذیرش کامل رهنمودهای باداران‌شان نمی‌شرمند، حاصل کرده‌اید؟! آنان شما را مجبور می‌کنند تا در فقر، گرسنه‌گی و بدبختی زنده‌گی کنید؛ حتی به دشمنان‌تان اجازه می‌دهند به وضع اسف‌بار شما بخندند! گزارش ادارۀ سازمان ملل برای همکاری امور انسان‌دوستانه می‌رساند: «۹.۶ میلیون سودانی از ناامنی شدید غذایی رنج می‌برند و قیمت هرسبد نان از اپریل/آوریل الی سپتمبر/سپتامبر ۲۰۲۰ م تا ۲۰۰٪ افزایش داشت!» این حکام دست‌نشانده این همه جنایت را بی هیچ تأملی بر مردم سودان روا می‌دارند.

﴿يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ﴾ [توبه: ۶۷]

ترجمه: آن‌ها امر به منکر و نهی از معروف می‌کنند، و دست‌های‌شان را (از انفاق و بخشش) می‌بندند، الله (سبحانه وتعالی) را فراموش کردند و الله (سبحانه وتعالی) آنان را فراموش کرد.

ای مردم سودان!

پرده از چهرۀ مزدوران برداشته شده‌است، مقابلۀ مستقیم امت اسلامی و کافر استعمارگر آغاز شده‌است و خلافت طرح رستگاری و یگانه خط‌مشی زنده‌گی می‌باشد. سرور جهانیان بر گردن تمام مسلمانان فرض کرده‌است:

«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

ترجمه: هر کس بیمرد و هیچ بیعتی بر گردن‌اش نباشد، به مرگ جاهلیت مرده‌است.

تنها توسط اسلام است که آزادی‌مان را از غرب کافر و تمدن فاسدش به‌دست می‌آوریم. تنها توسط خلافت است که می‌توانیم خودمان را احیاء کنیم، روش زنده‌گی اسلامی خود را از سر بگیریم و قضیۀ حیاتی‌مان را بدست آوریم. بناءً این خیر بزرگ را به تمام جهان حمل می‌کنیم، موانع سرمایه‌داری را درهم می‌شکنیم، بشریت را آزاد می‌کنیم و بدین‌گونه سرورمان را خشنود می‌کنیم؛ این است پیروزی و نصرت بزرگ.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ [انفال: ۲۴]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله (سبحانه و تعالی) و رسول الله (صلی الله علیه و سلم) را اجابت کنید هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد، و بدانید الله (سبحانه وتعالی) میان انسان و قلب‌اش حایل می‌شود، و همۀ شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید.

#خلافت_را_برپا_کنید

#خلافت_بیا_تاسیس_کری

أقيموا_الخلافة#

#ReturnTheKhilafah

حزب‌التحریر – ولایه سودان

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

عظمت تمدن اسلامی تنها به خاطر خلافت بود و تنها با بازگشت خلافت احیاء خواهد شد! Featured

(ترجمه)

یقیناً این فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم حقیقت دارد که:

«يوْمٌ مِنْ إِمَامٍ عَادِلٍ أَفْضَلُ مِنْ عُبَادَةِ سِتِّينَ سَنَةً» [بیهقی، طابرانی]

ترجمه: یک روز زنده‌گی کردن تحت حاکمیت امام (خلیفه) بهتر از شصت سال عبادت است.

در حقیقت این از برکت دولت خلافت بود که پرچم لا اله الا الله محمد رسول الله در سرتاسر جهان برای بیش از هزار سال در اهتزاز بود؛ خلافتی‌که مسلمانان را رهبران جهان ساخته بود. با شنیدن نام دولت خلافت اسلامی ترس به چهره قدرت‌های بزرگ جهان به مانند امپراطوری فارس و روم چیره می‌شد. درحالی‌که از اولین خلیفه مسلمین ابوبکر صدیق رضی الله تعالی عنه تا آخرین‌شان عبدالحمید ثانی از منزلت رسول‌الله صلی الله علیه و سلم دفاع کردند. با گسترش اسلام در سه قاره جهان، دولت خلافت اسلامی مقتدر‌ترین دولت جهان به حساب می‌آمد، چنان‌که فقر را در قلمرو خود ریشه‌کن کرده‌بود؛ حتی ما شاهد دوره‌یی تاریخی بودیم که در سرزمین‌های اسلامی مستحقین زکات به چشم نمی‌خوردند. بلی، این خلافت اسلامی بود که با استفاده از نیروی نظامی از نوامیس مسلمانان دفاع می‌کرد، بی‌تفاوت از این‌که آن اذیت و آزار یک زن مسلمان در بنی قینقاع باشد، یا فریاد اندوه‌گین خواهرمان از عموریه تحت حاکمیت امپراطوری و یا هم گریه‌های فاطمه در شبه قارۀ هند تحت حکمرانی راجا داهر؛ خلیفه مسلمین به داد همه آن‌ها می‌رسید.

این دولت خلافت اسلامی بود که توانست حتی در زمانی‌که ضعیف‌ترین دورۀ تاریخ خود‌اش را می‌پیمود، از توهین به مقدسات قدرت‌های جهان جلوگیری کند. دولت خلافت اسلامی محافظ اولین قبله مسلمین، کعبه شریفه و شبه جزیره عرب بود. این خلافت بود که مرکز علوم و فنونی هم‌چون: هنر، ادبیات، ساینس، تکنالوژی و ارزش‌های والای اسلامی در سرتاسر جهان پنداشته می‌شد. این خلافت اسلامی بود که امریکا و چین به آن جزیه می‌پرداختند و همان دولتی‌که به ابرها خطاب می‌کرد: «هر جایی‌که می‌باری ببار؛ سرانجام آن‌جا سرزمین اسلامی خواهد بود.» ای مسلمانان! این بود عظمت خلافت اسلامی که صدسال قبل آن را در ماه رجب مبارک از دست دادیم.

حضور دموکراسی و دیکتاتوری در سرزمین‌های اسلامی انتقام وحشت‌ناکی است که استعمارگران، بنابر تأسیس نکردن خلافت، از مسلمانان می‌گیرند. مسلمانان زمانی از یک قدرت بزرگ به یک ملت برده تبدیل شدند که دولت خلافت اسلامی از هم پاشید. مسلمانان در دام نظم کنونی جهان، که اساس آن بر دولت-ملت گذاشته شده‌است، گیر مانده‌اند، درحالی‌که قبلاً ترس حملۀ عساکر خلیفه عثمانی به اندام اروپایی‌ها لرزه می‌انداخت. خلیفه رهبری نیروهای مجاهد را به عهده می‌گرفت تا سرزمین مربوط به ‌دارالحرب را فتح کنند. سفیران اروپایی انتظار می‌کشیدند تا برای‌شان اجازۀ ورود داده می‌شد. در حقیقت، این خود گواه دورۀ پرشکوه خلافت اسلامی‌ است، و سرزمین‌های اسلامی که امروزه از اندونیزیا تا مراکش وسعت دارد و می‌تواند ده‌ها میلیون عسکر را برای خلافت فراهم نماید.

در حقیقت، مسلمانان با فروپاشی خلافت اسلامی سایه رحمت الله سبحانه وتعالی را که از عقیده، زنده‌گی، مال، آبرو و سرزمین‌های‌شان طی بیش از هزار سال پاسبانی کرده‌بود از دست دادند. این خلفای خلافت اسلامی بودند که برای تحقق بخشیدن به مژده‌های رسول‌الله صلی الله علیه و سلم به‌طور خسته‌گی ناپذیر تلاش می‌کردند. خلفاء با تمام کم و کاستی‌های شخصی که داشتند، به مثابه محافظینی بودند که از دین و امت مسلمه حراست می‌کردند؛ ولی امروز هیچ حکامی وجود ندارد که از اسلام پاسداری کند. برعکس، امروز حکام فرومایه نظام‌های استعمارگر بالای مسلمانان حاکم استند که تمام ارزش‌ها و منابع امت مسلمه را برای غرب قربانی می‌کنند.

ای مسلمانان! اینک بعد از یک قرن هرج و مرج و تلاش‌های ناموفق برای جستجوی عزت در نظام‌های غیراسلامی، آیا وقت آن فرا نرسیده‌است که بفهمیم این برده‌گی و بی‌چاره‌گی بدون تأسیس دولت خلافت اسلامی همین‌طور ادامه خواهد داشت؟! دیگربس است! در حالیکه در آستانۀ کامل شدن یک قرن از فروپاشی دولت خلافت اسلامی قرار داریم از شما می‌خواهیم که آن‌ را دوباره برپا کنید. عمر رضی الله تعالی عنه فرمودند:

«إِنَّا كُنَّا أَذَلَّ قَوْمٍ فَأَعَزَّنَا اللَّهُ بِالْإِسْلَامِ فَمَهْمَا نَطْلُبُ الْعِزَّةَ بِغَيْرِ مَا أَعَزَّنَا اللَّهُ بِهِ أَذَلَّنَا اللَّهُ» [المستدراک الحکیم]

ترجمه: ما قوم بودیم که الله (سبحانه وتعالی) ما را با اسلام عزت داد؛ پس اگر عزت را  در غیر از اسلام بجوییم الله (سبحانه وتعالی) ما را خوار و ذلیل خواهد کرد.

#خلافت_را_برپا_کنید

#خلافت_بیا_تاسیس_کری

#أقيموا_الخلافة
#ReturnTheKhilafah

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر را حمایت کنید و از هدف آن برای از سرگیری سبک زندگی اسلامی استقبال کنید؛ زیرا این یگانه‌ رهبری‌‌ست که هرگز به مردم‌اش دروغ نگفته!

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

حزب‌التحریر از بدو تأسیس‌اش در سال 1953م تا این دم، هدف اساسی‌اش را که همانا کار برای از سرگیری سبک زندگی اسلامی به طریقه تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت می‌باشد، تعیین نموده و رهبری امت اسلامی را عهده‌دار شد. این حزب با توجه به این‌که در جنگ سیاسی و ایدیولوژیک با غرب کافر قرار دارد، نقشه‌ها، برنامه‌ها، روش‌ها و ابزارهای را که غرب کافر در جنگ علیه  اسلام و مسلمانان به کار می‌بندد، به امت افشا نموده تا تمام عقایدی را که در طول سال‌ها جنگ فکری و مبارزات تبلیغی اذهان مسلمانان را مورد حمله قرار داده است، اصلاح نمایند. این بدان خاطر است که این اندیشه‌ها نباید هیچ گونه نقش و اثری در زندگی و سبک زندگی امت اسلامی داشته و احکام اسلام و اندیشه‌های آن که از عقیدۀ ناب اسلامی سرچشمه می‌گیرد، پاک و خالص باقی بماند.

حزب‌التحریر قول داده است راهنمای باشد که به مردمش هرگز دروغ نگوید و برای تأسیس خلافت اسلامی در تمام نقاط جهان سخت تلاش نماید و پای‌بند به روش و منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد؛ زیرا خلافت راشده بر منهج نبوت که رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت به بازگشت آن بشارت داده است، نه تنها این‌که ما را از زیر استبداد دولت‌های کفری و حاکمان دست‌نشانده حریت می‌بخشد؛ بلکه حالت ما را هم‌چو گذشته به بهترین امتی‌که برای بشر پدیدار شده بود، باز می‌گرداند؛ حالتی که در آن لشکریان پیروزی پیام اسلام را به اطراف و اکناف جهان حمل می‌کنند.

ای مسلمان شام عقر دارالاسلام!

حزب‌التحریر اعضای خود را به عنوان دولت‌مردان ایدیولوژیک تجهیز و با فرهنگ کاملاً اسلامی تثقیف نموده است که الگوی‌شان رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرام رضوان الله تعالی علیهم اجمعین می‌باشد. این حزب با استنباط از نصوص شرعی قانون اساسی اسلامی را ترتیب و تهیه نموده است که در آن احکام و قوانین حکومت‌داری، ساختار دولت، دستگاه‌ها و نظام‌ها و قدرت هرکدام از دستگاه‌ها تعریف و توضیح شده است. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ [یوسف:١٠٨]

ترجمه: بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»

این حزب در میان امت و با امت کار و فعالیت می‌کند تا افکار عمومی در خصوص اسلام را که مبتنی بر آگاهی عمومی است، تغییر دهد و در جهت تأسیس این فرض بزرگ (خلافت اسلامی) از اهل قدرت می‌خواهد آن را حمایت (نصرت) کنند. این همه بر مبنای عمل رسول الله صلی الله علیه وسلم در جهت چگونگی تأسیس دولت اسلامی می‌باشد.

ای مسلمانان در سرزمین مبارک شام!

تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت تنها محدود به حزب‌التحریر نبوده، بلکه وجیبه‌ای‌ست بر گردن همه امت. امت اسلامی امروزه بیش از هر زمان دیگر به یک رهبری سیاسی آگاه و مخلص نیازمند است که در میان امواج فلاکت و بدبختی به ساحل نجات سوق دهد، به مسیری برای زندگی در تحت حاکمیت اسلام راهنمایی نموده و قضیه سرنوشت‌سازشان را احیاء نماید و از طریق آن برنامه‌های دشمنان اش را فاش سازد. ملت‌ها متحد شده اند و یکی‌دیگر را برای حمله به امت اسلامی فرا می‌خوانند، چنان‌چه که مردم هنگام خوردن غذا یکدیگر خود را برای خوردن غذا دعوت می‌کنند و حاکمان مزدور به غرب کافر آن را کنترل می‌کنند. آن‌ها امت اسلامی را مورد شکنجه و آزار قرار داده و وادار به چشیدن هر گونه غم و اندوه و زندگی پر از اضطراب و پریشانی به انواع و اشکال مختلف نمودند. بناءً بشتابید و با حزب‌التحریر قاطعانه و مخلصانه همکاری نمایید تا سهم خود را در جهت احیای خلافت اسلامی بدست بیاورید. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجْهِهِ أَهْدَىٰ أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾  [ملک:٢٢]

ترجمه: آیا کسی‌که به رو افتاده حرکت می‌کند، به هدایت نزدیک‌تر است یا کسی‌که راست‌قامت در صراط مستقیم گام برمی‌دارد؟!

#خلافت_را_برپا_کنید

#خلافت_بیا_تاسیس_کړئ

أقيموا_الخلافة#

#ReturnTheKhilafah

#YenidenHilafet

خلافت_کو_قائم_کرو#

احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه سوریه

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه