یکشنبه, ۲۷ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

آیا زمانی‌که جزء از حدیث ظنی در گذشتۀ تاریخ به‌وقوع آمده باشد، به‌درجه متواتر ارتقاء می‎کند؟

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

 احادیث ظنی را در تفاعل برای گسترش افکار اسلامی و بشارت گفته‌های رسول الله صلی الله علیه وسلم مانند: حدیث «تَكُونُ النُّبُوَّةُ فِيكُمْ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ... ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ نُبُوَّةٍ» برای مردم بیان می‌نمائیم. پرسش اینست که این حدیث ظنی بوده و از احوال سیاست گذشته امت سخن می‌گوید. از حدیث معلوم می‌گردد که رسول الله صلی الله علیه وسلم حالات را به پنج مرحله تقسیم کرده است: (نبوت، خلافت راشده، پادشاهان به دندان‌گیرنده‌ی قدرت، حکومت جوابر و خلافت راشده)، هرگاه توجه شود، چهار مرحله‌ی حدیث به‌وقوع آمده و به‌حقیقت پیوسته است؛ پس آیا این حدیث به‌درجه متواتر نمی‌رسد؟

پاسخ:

احادیثی‌که جنبۀ عملی دارند، برابر است متواتر باشند و یا ظنی؛ برای عمل کردن و در عمل گرفتن کافی است، به‌شرط این‌که حدیث صحیح باشد، پس احادیثی‌که محور عملی دارند و صحیح باشند، به‌گونۀ درست‎تر وقوی‎تر مانند فرض در عمل گرفته می‌شوند؛ مانند:

«لَتُفْتَحَنَّ الْقُسْطَنْطِينِيَّةُ، فَلَنِعْمَ الْأَمِيرُ أَمِيرُهَا، وَلَنِعْمَ الْجَيْشُ ذَلِكَ الْجَيْشُ»

(أخرجه أحمد)

ترجمه: قسطنطنیه حتمی فتح خواهد گردید که امیر آن، چه نیکو امیری و ارتش آن، چه نیکو ارتشی خواهد بود!

ازین‎که این حدیث و پیشگوئی در حد عمل بوده هر حاکم و امیر برای تحقق فتح آن به‌دستان خودش ارتش را بسوی قسطنطنیه اعزام کرد تا این‌که الله سبحانه وتعالی محمد فاتح را به فتح آن عزت بخشید. یا مانند حدیث جنگ با دولت یهود و محو آن و هم‎چنین حدیث اقامۀ خلافت بر منهج نبوت که در عمل کردن به آن متواتر بودن و غیرمتواتر بودن کدام تأثیری ندارد؛ اما به‌شرط این‌که حدیث صحیح باشد. پس ما برای تحقق این بشارت تلاش‌های خود را ادامه داده، مردم را به آمدن واقعیتِ حدیث بشارت داده و دل‎های خویش را به‌وقوع آن چی نزدیک و چی دور اطمینان می‎دهیم، بناءً خود را بیشتر به زحمت نمی‎سازیم که این حدیث متواتر است و یا احاد.

با آن‎هم از این‌که پاره و بخشی از بشارتِ حدیث در گذشتۀ تاریخ واقع شده است، دل‎ها را بیشتر اطمینان می‎بخشد که پاره‎ای دیگر حدیث یعنی فتح روم حتمی است؛ چنانچه در حدیث دیگری رسول الله صلی الله علیه وسلم از فتح دو شهر: (روم و قسطنطنیه) پیشگوئی شده است. پس آن‎چه در بالا یادآوری شد، احادیثی‌که در محور عمل اند، بیشتر نیاز نیست تا در عمق احادیث داخل شویم که متواتر اند و یا ظنی؛ چون احادیث صحیح و ظنی در عمل، تصدیق، اطمینان و در بشارت برای تحقق آن بسنده بوده و باید احساسات مسلمانان را برای تحقق آن تحریک و شوریده شود تا هرکدام خودجوش برای بدست آوردن آن تلاش نمایند.

اما پرسش شما: "این‌که بخشی از بشارت حدیث به‌حقیقت پیوسته آیا حدیث را متواتر نشماریم؟..." پاسخ این است که در اصطلاح محدثین تواتر از خود شروط ویژه‎ای دارد که تحققِ واقعیت حدیث در گذشته را درج شروط آن نکرده‌اند؛ چون بر اساس سند و ملحقات حدیث است که بر متواتر بودن حدیث قضاوت می‌گردد؛ نه بر تحقق بشارت حدیث. با آن‌هم به‌حقیقت پیوستن برخی آنچه در حدیث است، صحت آن‎را تقویت نموده دل‌ها را اطمینان وجرئت می‎بخشد که مسلمانان با قوت و نشاط پاره‌ای دیگری آن را تحقق دهند که در زمینه الله سبحانه وتعالی توفیق‌دهنده‌است.

برادرتان عطاء بن خلیل ابو رشته

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر از امت است و در میان امت! نه مرموز است و نه مجهول‌الهویت! Featured

رحمت الله نبیل، کاندیدای ریاست جمهوری و رئیس اسبق ریاست امنیت ملی افغانستان روز پنج‌شنبه حین کنفرانس مطبوعاتی در مورد بُن‌بست انتخاباتی گفته است: «بحث داعش جدی شده می‌رود ... سازمان‌ها و ساختارهای که به نام‌های بسیار مجهول و مرموز تشکیل شده بود، موقعیت و موقف خود را واضح می‌سازد. خطر حزب‌التحریر در چندین ولایت بیشتر شده می‌رود، آن‌ها تمایلات و گرایشات شان به طرف داعش بیشتر شده می‌رود».

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان، در مورد اظهارات بی‌باکانه‌ و بی اساس رحمت الله نبیل نکات ذیل را با اهالی محترم رسانه‌ها و مردم مسلمان افغانستان شریک می‌سازد:

  • امروزه مردم مسلمان و مجاهد افغانستان به‌خصوص علما، بزرگان قومی، رهبران سیاسی و جوانان، حزب‌التحریر را در سرتاسر افغانستان می‌شناسند، از افکار و برنامه‌های آن آگاه هستند و با اعضای آن روابط حسنه دارند؛ زیرا حزب‌التحریر فرزندان و برادران همین مردم مجاهدپرور است. پس این حزب و اعضای آن نه مرموز اند و نه هم مجهول!
  • حزب‌التحریر برای سعادت دنیا و آخرت امت اسلامی، که مردم مجاهد افغانستان نیز جزء این پیکر واحد می‌باشند، بصورت خسته‌گی ناپذیر تلاش دارد. بنابرین حزب‌التحریر برای مردم مسلمان افغانستان خطر نبوده؛ بلکه این سیاسیون بی‌برنامه و مرتبط به کشورهای بیگانه و سازمان‌های استخباراتی اند که عقاید، مقدسات، حریم خانه‌ها و دارایی‌های مردم را با خطر روبرو ساخته‌اند.
  • حزب‌التحریر از همان آغاز شکل‌گیری گروه داعش در شرق میانه در سال 2014، موقف خویش را به صراحت در مورد این گروه مرموز بیان نموده و آن را پروژه‌ای از سوی دشمنان اسلام و مسلمین دانسته بود. اکنون این واقعیت به تمام جهان آشکار گردیده است. لذا ادعای تمایل حزب‌التحریر به داعش یک تهمت آشکار می‌باشد که از جهل سیاسی منشأ می‌گیرد.

مردم مجاهد افغانستان شاهد اند که رحمت الله نبیل حین ایفای وظیفه به حیث رییس امنیت ملی افغانستان، بعد از دستگیری و تعذیب عده‌یی زیادی از دعوت‌گران مسلمان به‌خصوص اعضای حزب‌التحریر، از جلوگیری دعوت بسوی خلافت و وحدت امت در افغانستان عاجز ماند و اکنون بعد از سپری نمودن انتخابات فاسد و بدنام دموکراتیک، از فرط ناتوانی در میان مردم مسلمان افغانستان، برای پوشش ناکامی‌های سیاسی خویش به تهمت علیه این حزب مخلص و بیدارگر متوسل گردیده است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

حقوق زن؛ دسیسۀ خطرناکی برای غربی‌ساختن زن مسلمان

(ترجمه)

استعمارگران کافر تنها به نابودی دولت خلافت که از شرف و کرامت زن مسلمان حفاظت می‏کرد، اکتفاء ننموده و هم‌چنین به متلاشی کردن سرزمین‌ها و به یغما بردن اموال‌شان بسنده ننموده و این‌که ما را بدنبال ملت‌های دیگر مورد حملات نظامی و دسیسه‏های اقتصادی خود قرار داده بازهم اکتفاء نکرده است؛ بلکه به چیز سخت‌تر و غم انگیزتر ازین پرداخته و آن این‌که سرزمین‏های اسلامی را مورد جنگ‏های فکری سرمایه‌داری خود قرار داده است. زن مسلمان از مهم‌ترین افرادِ است که مورد این حملات قرار گرفته؛ چون غرب می‌داند، اگر رحم‏های زنان مؤمن و پاکدامن و آغوش مبارک‌شان نمی‏بود؛ درین صورت از شخصیت‏های مثل اسامه ابن زید، صلاح الدین ایوبی و محمد فاتح خبری نبود. غرب دانسته است که نماز و تقوای زن مسلمان، او را توانایی می‏بخشد تا در تمام حرکات و سکنات‌اش به احکام پروردگار خود چنگ زده و نیز این را دانسته که وی برای امت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم مصدر قوت و عظمت قرار خواهد گرفت.

از آنجایی‌که زن نصف اجتماع را تشکیل می‏دهد، الله سبحانه وتعالی او را خلق نموده تا فرزندانی را آماده سازد که از الله سبحانه وتعالی بترسند، زیرا فرزندان که بر اساس تقوای الهی پرورش بیابند، فردا روز حاکم خواهند شد. بدین ترتیب کفار مرض را تشخیص داده و برای مداوای آن چاره‌جویی کردند و دسیسه‏ها وحملات خود را گسترش داده، اموال زیادی را به مصرف رسانده‌اند تا بدین‌وسیله مردم را از راه الله متعال باز دارند. این جنگ ویژگی خاص خود را داشت، آنان از سخنان آراسته و دروغین استفاده نموده و نفاق و حیله‌گری را پیشۀ خود قرار دادند و به لباس دوست و برادر ظاهر گشتند و برای ما پاد زهرِ (داروی جادویی) را پیش کردند، داروی نهضت و آزادی تا به زعم باطل‌شان ما را از بنیادگرایی دینی و وابستگی مذهبی رهایی بخشند و هم‌چنین خواستند ما را از زیر سیطره پدران، همسران و از دیکتاتوری اجتماعات مان آزاد سازند و حتی کار به جایی رسیده که جرئت  نموده‌اند که در هربخش کوچکِ از دین ما لطمه وارد نموده و هم‌چنین در بارۀ بسیاری از زنان مسلمان این دینِ با عظمت طعن زدند.

حکام احمقِ خائن قوانین جدیدی را وضع نمودند تا زنان مسلمان به سویۀ زنان همزادشان در غرب برسند. اما متأسفانه این اسلوب براساس قوانین غربی در سرزمین‌های اسلامی جریان دارد. آن‌ها خواستند که زن مسلمان را به مانند یک زن غربی بسازند که از خانه خود بیرون می‏شود و از تربیۀ سالم اطفال خود فاصله گرفته و از سیطرۀ مادی ومعنوی شوهرش آزاد می‌شود. زن در فرهنگ غربی بخش مادی منفعت‌دار و کالای تجارتی قرار گرفته و به وی هم‌چون یک کالای تجارتی می‏نگرند و یاهم او را وسیله‌ای برای اشباع شهوت خود می‏پندارند، که در نتیجه زن غربی خانواده نداشته و فاقد حقوقی‌ست که سزاوار آن است. بنیاد خانواده در غرب از هم فروپاشیده و غربی‌ها در ارزش‌های منحط به سر برده و در شهوت‌رانی‌ها غرق می‌باشند و عامل اختلاط  انساب زنان با محارم‌شان بوده و کثرت جرائم دلالت به ناهنجاری‏های اخلاقی، بی‌خردی و اضطراب می‏کند. پس داخل کردن فرهنگ غرب در جهان اسلام با محتویات‌اش، از جمله آزادی‏های جنسی ویرانگر، اسلوب معیشت فردی منفعت‌مدار، شهوت‌رانی و هم‌چنین ارزش‌های مادی سرمایه‌داری و مفاهیم مربوط به زنان هم‌چون مساوات بین مرد و زن عامل اختلافات می‏باشد، که ویرانگر بنیاد ازدواج بوده و باعث نابودی خانواده‌ها می‏شود. این اهداف تلاش‏های سیاسی را در تمام عرصه‏ها مستحکم نموده است، که نخست در سازمان ملل وسازمان‌های زیاد آن به‌راه انداخته شد.

با گذشت زمان امریکا پرجم جهانی شدن و دموکراسی را در سرزمین‌های ما بدست گرفت که در نهایت منجر به تشکیل انجمن‌های خیریۀ زنانه‌ای زیادی شد، نام‌ها متفاوت ولی در نهایت هدف یکی بود. مثل توافق سیداو، عهدنامۀ پکن و مجلۀ احوال شخصی که بورقیبه آن را در 1956 تألیف نموده بود و قانون محو خشونت علیه زن که آن را مجلس نمایندگان تونس به تاریخ 26/07/2017 تصویب نموده بود و دستور سال 2014 و کمیته آزادی‏های فردی و مساوات. امریکا می‏خواهد هرکسی را که وابسته به اسلام است، هدف قرار دهد و می‏خواهد بنیاد خانواده را ریشه‌کن کند، خانوادۀ که نخستین اساس اجتماع  صحیح و سالم را تشکیل می‏دهد.

ای دعوت گران دیموکراسی و آزادی! این‌قدر فریب و دروغ بس است! شما وحشی‏های هستید که به لباس‏های پشمینه، خودنمائی می‏کنید؛ در حالی‌که شنیع‌ترین جرائم را مرتکب می‏شوید. ما میراث فکری و قانونی داریم که توانایی این را دارد که زن را به پیشرفت و ترقی نایل گرداند و نهضتی را در وی به ارمغان آورد که او را به بلند‌ترین مقامات برساند. افزون بر این می‏تواند که حقوق او را کاملاً فراهم سازد تا باشد که زن محفوظ مانده و باعزت و شرافت بسر ببرد و فرقی نمی‏کند که نزد پدرش باشد و یاهم در خانۀ شوهرش. بر عکس قوانین وضعی غرب که زن را بسان کالایی قرار داده که به نازل‌ترین نرخ خرید و فروش می‏شود. حال‌آنکه باید به زن این‌گونه نگریسته شود که موجود با ارزش و با آبروی‌ست که باید حفاظت و نگهداری شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ

[المائدة: 50]

ترجمه: آیا خواستار حکم جاهلیت اند؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از الله بهتر است؟

#خلافت را برپا کنید.

#خلافت سرپرستی و پشتیبانی است.

نویسنده: سنان ابن صالح

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

حقوق زن؛ دسیسۀ خطرناکی برای غربی‌ساختن زن مسلمان

(ترجمه)

استعمارگران کافر تنها به نابودی دولت خلافت که از شرف و کرامت زن مسلمان حفاظت می‏کرد، اکتفاء ننموده و هم‌چنین به متلاشی کردن سرزمین‌ها و به یغما بردن اموال‌شان بسنده ننموده و این‌که ما را بدنبال ملت‌های دیگر مورد حملات نظامی و دسیسه‏های اقتصادی خود قرار داده بازهم اکتفاء نکرده است؛ بلکه به چیز سخت‌تر و غم انگیزتر ازین پرداخته و آن این‌که سرزمین‏های اسلامی را مورد جنگ‏های فکری سرمایه‌داری خود قرار داده است. زن مسلمان از مهم‌ترین افرادِ است که مورد این حملات قرار گرفته؛ چون غرب می‌داند، اگر رحم‏های زنان مؤمن و پاکدامن و آغوش مبارک‌شان نمی‏بود؛ درین صورت از شخصیت‏های مثل اسامه ابن زید، صلاح الدین ایوبی و محمد فاتح خبری نبود. غرب دانسته است که نماز و تقوای زن مسلمان، او را توانایی می‏بخشد تا در تمام حرکات و سکنات‌اش به احکام پروردگار خود چنگ زده و نیز این را دانسته که وی برای امت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم مصدر قوت و عظمت قرار خواهد گرفت.

از آنجایی‌که زن نصف اجتماع را تشکیل می‏دهد، الله سبحانه وتعالی او را خلق نموده تا فرزندانی را آماده سازد که از الله سبحانه وتعالی بترسند، زیرا فرزندان که بر اساس تقوای الهی پرورش بیابند، فردا روز حاکم خواهند شد. بدین ترتیب کفار مرض را تشخیص داده و برای مداوای آن چاره‌جویی کردند و دسیسه‏ها وحملات خود را گسترش داده، اموال زیادی را به مصرف رسانده‌اند تا بدین‌وسیله مردم را از راه الله متعال باز دارند. این جنگ ویژگی خاص خود را داشت، آنان از سخنان آراسته و دروغین استفاده نموده و نفاق و حیله‌گری را پیشۀ خود قرار دادند و به لباس دوست و برادر ظاهر گشتند و برای ما پاد زهرِ (داروی جادویی) را پیش کردند، داروی نهضت و آزادی تا به زعم باطل‌شان ما را از بنیادگرایی دینی و وابستگی مذهبی رهایی بخشند و هم‌چنین خواستند ما را از زیر سیطره پدران، همسران و از دیکتاتوری اجتماعات مان آزاد سازند و حتی کار به جایی رسیده که جرئت  نموده‌اند که در هربخش کوچکِ از دین ما لطمه وارد نموده و هم‌چنین در بارۀ بسیاری از زنان مسلمان این دینِ با عظمت طعن زدند.

حکام احمقِ خائن قوانین جدیدی را وضع نمودند تا زنان مسلمان به سویۀ زنان همزادشان در غرب برسند. اما متأسفانه این اسلوب براساس قوانین غربی در سرزمین‌های اسلامی جریان دارد. آن‌ها خواستند که زن مسلمان را به مانند یک زن غربی بسازند که از خانه خود بیرون می‏شود و از تربیۀ سالم اطفال خود فاصله گرفته و از سیطرۀ مادی ومعنوی شوهرش آزاد می‌شود. زن در فرهنگ غربی بخش مادی منفعت‌دار و کالای تجارتی قرار گرفته و به وی هم‌چون یک کالای تجارتی می‏نگرند و یاهم او را وسیله‌ای برای اشباع شهوت خود می‏پندارند، که در نتیجه زن غربی خانواده نداشته و فاقد حقوقی‌ست که سزاوار آن است. بنیاد خانواده در غرب از هم فروپاشیده و غربی‌ها در ارزش‌های منحط به سر برده و در شهوت‌رانی‌ها غرق می‌باشند و عامل اختلاط  انساب زنان با محارم‌شان بوده و کثرت جرائم دلالت به ناهنجاری‏های اخلاقی، بی‌خردی و اضطراب می‏کند. پس داخل کردن فرهنگ غرب در جهان اسلام با محتویات‌اش، از جمله آزادی‏های جنسی ویرانگر، اسلوب معیشت فردی منفعت‌مدار، شهوت‌رانی و هم‌چنین ارزش‌های مادی سرمایه‌داری و مفاهیم مربوط به زنان هم‌چون مساوات بین مرد و زن عامل اختلافات می‏باشد، که ویرانگر بنیاد ازدواج بوده و باعث نابودی خانواده‌ها می‏شود. این اهداف تلاش‏های سیاسی را در تمام عرصه‏ها مستحکم نموده است، که نخست در سازمان ملل وسازمان‌های زیاد آن به‌راه انداخته شد.

با گذشت زمان امریکا پرجم جهانی شدن و دموکراسی را در سرزمین‌های ما بدست گرفت که در نهایت منجر به تشکیل انجمن‌های خیریۀ زنانه‌ای زیادی شد، نام‌ها متفاوت ولی در نهایت هدف یکی بود. مثل توافق سیداو، عهدنامۀ پکن و مجلۀ احوال شخصی که بورقیبه آن را در 1956 تألیف نموده بود و قانون محو خشونت علیه زن که آن را مجلس نمایندگان تونس به تاریخ 26/07/2017 تصویب نموده بود و دستور سال 2014 و کمیته آزادی‏های فردی و مساوات. امریکا می‏خواهد هرکسی را که وابسته به اسلام است، هدف قرار دهد و می‏خواهد بنیاد خانواده را ریشه‌کن کند، خانوادۀ که نخستین اساس اجتماع  صحیح و سالم را تشکیل می‏دهد.

ای دعوت گران دیموکراسی و آزادی! این‌قدر فریب و دروغ بس است! شما وحشی‏های هستید که به لباس‏های پشمینه، خودنمائی می‏کنید؛ در حالی‌که شنیع‌ترین جرائم را مرتکب می‏شوید. ما میراث فکری و قانونی داریم که توانایی این را دارد که زن را به پیشرفت و ترقی نایل گرداند و نهضتی را در وی به ارمغان آورد که او را به بلند‌ترین مقامات برساند. افزون بر این می‏تواند که حقوق او را کاملاً فراهم سازد تا باشد که زن محفوظ مانده و باعزت و شرافت بسر ببرد و فرقی نمی‏کند که نزد پدرش باشد و یاهم در خانۀ شوهرش. بر عکس قوانین وضعی غرب که زن را بسان کالایی قرار داده که به نازل‌ترین نرخ خرید و فروش می‏شود. حال‌آنکه باید به زن این‌گونه نگریسته شود که موجود با ارزش و با آبروی‌ست که باید حفاظت و نگهداری شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ

[المائدة: 50]

ترجمه: آیا خواستار حکم جاهلیت اند؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از الله بهتر است؟

#خلافت را برپا کنید.

#خلافت سرپرستی و پشتیبانی است.

نویسنده: سنان ابن صالح

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

مصر در سیلاب‌ها غرق می‏شود؛ درحالی‌که سیسی -فرعون مصر- به ساختن قصرها مشغول است!

(ترجمه)

خبر:

مصر در روزهای گذشتۀ نه چندان دور شاهد بارندگی‌های زیاد و پیاپی بود، درین جریان سرک‏ها، تونل‏ها و میدان‏هوایی/ فرودگاه قاهره تبدیل به حوض‏های آبی شدند. چنانچه دریکی ازکلیپ‏ها دیده شده که موترها از حرکت باز مانده اند و بلدوزرها مردم را از یک جا به جای دیگر انتقال می‏دهند، طوری‏که خبرنگاران گفته اند: حتی میدان هوایی/فرودگاه بین المللی قاهره نیز از باران در امان نماند است؛ بلکه باران  داخل ساختمان شماره یک شده است. در برابر این، نخست وزیر مصر به خاطردشوار بودن رفت و آمد، مکاتب/مدارس و پوهنتون‏ها/دانشگاه‏ها را در قاهره تعطیل نمود. اما در شهرهای دیگر همچون: سویس، دمیاط، زقازیق و اسکندریه بارندگی‏های متعاقب فرود آمده و در اسکندریه آب‏ها در منطقه منشیه بالا آمده و واحدهای تجارتی را مسدود ساخته است. بسیاری از اشخاص در حساب تویتر خود اوضاع جاری در مصر را در یک هشتگ به تمسخر گرفته و نوشته اند که: «مصر در کفن غرق می‏شود.»

تبصره:

بارندگی‏های پیاپی و فراوان یک پدیدۀ طبیعی در سراسر جهان می‏باشد، که قطعاً غیرمأنوس و عجیب نبوده بل پدیده‌ای‌ست که در دایرۀ واقع می‏شود که بالای انسان مسلط است و انسان نمی‏تواند که آن را دفع و یا کاهش دهد و یاهم بر آن مسلط شود، و آن  دایرۀ نیست جز دایرۀ قضاء. اما آنچه که در دایرۀ و چارچوب تصرفات انسان واقع بوده و در ضمن چارچوب تصرفاتش، کار‏هایی را که انجام می‏دهد، حاصل می‏گردد، اینست که باید در کارهای خود به اسباب چنگ زده و اسباب مورد نیاز را آماده سازد نه این‌که به دایرۀ قضاء تکیه کرده و به آن اکتفاء کند و آنرا مورد ملامت قرار دهد تا بدینوسیله تقصیرش را توجیه نماید. بدین ترتیب درینجا آنچه که تحت دایرۀ تصرفات انسان واقع می‏باشد اینست که باید به ساختن زیر بنای مستحکم پرداخته  تا این‌که اضرار باران‏های پیاپی و فراوان را کاهش دهد، مانند کانال‏های آب‌رو بزرگ که آب را به بحر و یاهم به مناطق دوردست جریان دهند تا بدینوسیله مردم اذیت نشوند و هر باری‌که باران پیاپی باریدن می‏گیرد، زندگی‌شان مختل نشود. درجهان مناطقی هستند که نه تنها در زمستان بلکه در اغلب روزهای سال بارندگی در آن  ادامه دارد، با آن‌هم تاکنون نشنیده‏ایم و ندیده‏ایم که سرک‏ها غرق شود و دروازه‏های مکاتب/مدارس و پوهنتون‏ها/دانشگاها بسته شود، بلکه زندگی در آن بطور عادی و طبیعی جریان دارد و علت آن اینست که  آن‌ها اسباب را بکار گرفته اند و برای کار خود  تدابیر آن را فراهم نموده اند.

اما فساد سیاسی فراگیر در تمام سرزمین‏های اسلامی و هم‌چنین غارت اموال، توسط کسانی‏که مسئولیتی را در آنجا بدوش می‏گیرند، دست بالای داشته که دیگر آسایش سرزمین‏ها وترقی آن‌ها و هم‌چنین آسودگی فرزندان‏شان دغدغۀ برای سیاسیون نبوده و مرگ‌ومیر مردم برای‌شان فرق نمی‏کند که به سبب فقر باشد و یا هم به سبب امراض، و برای‌شان یکسان است که سرزمین‏های اسلامی توسط سیلاب‏ها غرق شود و یا این‌که توسط آتش سوزی‏ها بسوزد؛ چون آسودگی مردم و برخورد نیک با آن‌ها آخرین چیزی است که این طاغوت‏ها به آن فکر نخواهند کرد. الله متعال ها آن‌ها را نابود کند.

اگرچه سرزمین‏های وجود دارند که الله متعال آن سرزمین‏ها را به وسیله ثروت‏های گوناگون با ارزش وگران قیمت ساخته است که نمی‏توان آن‌ها را برشمرد، مانند حرمین شریف؛ اما متأسفانه هر باری‌که در آنجا باران باریدن می‏گیرد، چیزی حیرت انگیزی را مشاهده می‏کنیم و آن این‌که شهرها غرق و زندگی مختل می‏شود و وسائل مواصلات به سبب باران از کار می‏افتند. پس حکام بی‏خردشان را چه چیز مانع می‏شود که زیربنایی برای جریان آب‌ها بسازند؟ آیا اموال امت را که از زمان تسلط‌شان تا اکنون به غارت برده اند برای‌شان بسنده نمی‏کند؟ چه چیزی سیسی، فرعون مصر را باز می‌دارد که به عوض فشارآوردن بالای مردم توسط مالیات و مکیدن خون‏شان، حال‌شان را حفظ و به آسودگی‏شان توجه کند؟ آیا توجه به حال مصری‏ها از ساختن قصرهای دلگشاه مناسب‌تر و مهم‌تر نیست؟ و فایده این قصرها چیست درحالی‌که فرزندان کنانه در جای قبرستان مانند زندگی می‏کنند؟

سخن از مصیبت‌های دلخراش مصراست، اما متأسفانه چیز عادی به نظر می‏رسد، روزی سپری نمی‏شود که از آنجا مصیبتی را نشنویم، سیسی فرعون مصر و حکومت‌اش همه وقت بی‏باکانه در گمراهی‌شان به سربرده و برای چاره‏جویی مشکلات مردم حرکت نمی‏کنند. در آنجا یک روز گذرگاه غرق می‏شود، یک روز ساختمانی فرو می‏پاشد، یک روز آتش سوزیی را می‏شنویم ویک روز هم کل مصر غرق در باران‌ها می‏شود. در روز شنبه گذشته مصیبتی را شنیدیم که قلب‌ها را می‏شگافد، واقعه از این قرار است که  بازرس یکی از قطارها از دو جوان خواست که یا قیمت تکت را بپردازند و یاهم بدون کدام وقفۀ قطار را ترک کنند، در نتیجه هر دو جوان  به بیرون از قطار پریدند که یکی از آن‌ها بین عرابه‌های قطار افتاد و جان داد و دومی دستش شکست و لاحول ولا قوة الا بالله. چه کسی مسئول این بی پروایی‌هاست؟ آیا اولین مسئول نظام پلید سیسی نیست؟

الله متعال حضرت عمر فاروق را غرق رحمت  خود کند، آن‌که می‏ترسید که اگر راه را برای حیوانات هموار نکند، الله وی را مورد محاسبه قرار خواهد داد. اما در زمان این حکام مزدور و احمق  برای مسلمان حقوق و ارزشی باقی نمانده و نه تنها که خون مسلمان مصون نمی‏ماند؛ بلکه مسلمان مباح الدم به حساب رفته و هیچ محافظتی از آن صورت نمی‏گیرد و اگر کفار او را نکشند حکام مزدورشان او را می‏کشند و اگر آن‌ها نیز او را نکشند، پس درین صورت با وی مثل برده و غلام  برخورد می‏کنند.

 ای برادران! دیگر برای هیچ کسی پوشیده نیست که هربار و تا هرزمانی‏که این گروه اندک و پلید بر ما حکم کنند، پس هرگز برای ما قدرتی به پا نمی‏ایستد و هرگز برای ما پرچمی بلند نمی‏شود و هرگز نهضتی برای ما بوقوع نمی‏پیوندد و اگر تغییر داده شوند و به جای‌شان خلیفۀ راشده‌ای مثل حضرت عمر قرار داد شود، آن راه‌حل حقیقی خواهد بود که غیر از آن راه حل دیگری وجود ندارد و آن خلیفه شخصیتی‌ست که بر اساس اسلام سیاست می‏کند، برای آسودگی مسلمانان شب زنده‌داری می‏کند، با دشمنان‌شان می‏جنگد و از سرزمین های‌شان پاسبانی می‏کند و ثروت‏های سرزمین‏شان را به اساس عدالت و مساوات تقسیم می‏کند. آگاه باشید! بخاطر این باید اهل عمل بکوشند.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

شکافتن قبور و ساختن بناء بر روی آن

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

آیا نبش قبور و بناء ساختن بر آن جائز است؟

پاسخ:

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

ابوداود از طریق عائشه رضی الله عنها روایت کرده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«كسر عظم الميت ككسره حياً»

ترجمه: شکستن استخوان میت مانند شکستن استخوان وی در زندگی اوست.

و در عون المعبود شرح سنن ابی داود از سيوطی رحمه الله در مورد علت حدیث چنین نقل شده است: از جابر رضی الله روایت شده که گفت:

«خرجنا مع رسول الله صلى الله عليه وسلم في جنازة فجلس النبي صلى الله عليه وسلم على شفير القبر وجلسنا معه، فأخرج الحفار عظماً ساقاً أو عضداً فذهب ليكسره، فقال النبي صلى الله عليه وسلم لا تكسرها فإن كسرك إياه ميتاً ككسرك إياه حياً، لكن دسَّه في جانب القبر»

ترجمه: با رسول الله صلی الله علیه وسلم در جنازه‌ای برآمدیم، رسول الله صلی الله علیه وسلم در گوشۀ قبری نشست و ما نیز با او نشستیم، قبرکَن یک استخوانِ ساق پای و یا استخوان بازو را بیرون کشید تا آن را بشکند؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: استخوان میت را نشکن، و آن را در گوشۀ قبری دفن نما؛ چون شکستن آن بعد از زندگی مانند شکستن آن در زندگیاش می‌باشد.

مفهوم حدیث چنین است که هرگاه استخوان در قبر موجود باشد، محافظت آن و گذاشتن آن در خاک واجب است.

ازین جهت شکافتن قبر مسلمانان جائز نیست؛ مگر این‌که استخوان‌ها پوسیده و خاک شده باشند، در آن صورت کِشت و کار، بناء ساختمان و دیگر امور مباح بر آن جائز است. اما هرگاه استخوان تازه باشد؛ در آن صورت نبش قبور، آبادی و دیگر امور مباح برآن جائز نبوده، مگر در برخی حالات و شرایط خاصی‌که مربوط مردگان می‌شود، چنانچه در زمینه نصوص بیان شده است.

و مسئله دیگر این‌که چقدر زمان لازم است تا دانسته شود که مردگان پوسیده اند یا خیر؟ دانستن این مربوط به اهل خبره بوده و تحقیق خاص را ایجاب می‌کند.

آنچه در مورد قبرستان 500 ساله گفتید و این‌که آثاری از آن باقی نمانده و اکنون بالای آن بازاری بنا شده است؛ هرگاه در حین ساختن بازار استخوانی موجود می‌بود؛ پس گناه بنای ساختمان درین مکان بر کسانی بر می‌گردد که اولین بار به کندنِ قبور اقدام کرده اند، اما پس از آن‌که بر آن ساختمان بنا شده و اکنون کدام آثاری از قبرستان باقی نمانده باشد، پس خرید و فروش در آن حرام نبوده و گناه آن برکسانی برمی‌گردد که اولین بار قبرستان را تخریب و استخوان های آن را کشیدند. سلام‌های من را پذیرا شوید.

برادرتان عطا بن خلیل ابو الرشته

 11/07/2004م

ادامه مطلب...

حقوق زن؛ دسیسۀ خطرناکی برای غربی‌ساختن زن مسلمان

(ترجمه)

استعمارگران کافر تنها به نابودی دولت خلافت که از شرف و کرامت زن مسلمان حفاظت می‏کرد، اکتفاء ننموده و هم‌چنین به متلاشی کردن سرزمین‌ها و به یغما بردن اموال‌شان بسنده ننموده و این‌که ما را بدنبال ملت‌های دیگر مورد حملات نظامی و دسیسه‏های اقتصادی خود قرار داده بازهم اکتفاء نکرده است؛ بلکه به چیز سخت‌تر و غم انگیزتر ازین پرداخته و آن این‌که سرزمین‏های اسلامی را مورد جنگ‏های فکری سرمایه‌داری خود قرار داده است. زن مسلمان از مهم‌ترین افرادِ است که مورد این حملات قرار گرفته؛ چون غرب می‌داند، اگر رحم‏های زنان مؤمن و پاکدامن و آغوش مبارک‌شان نمی‏بود؛ درین صورت از شخصیت‏های مثل اسامه ابن زید، صلاح الدین ایوبی و محمد فاتح خبری نبود. غرب دانسته است که نماز و تقوای زن مسلمان، او را توانایی می‏بخشد تا در تمام حرکات و سکنات‌اش به احکام پروردگار خود چنگ زده و نیز این را دانسته که وی برای امت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم مصدر قوت و عظمت قرار خواهد گرفت.

از آنجایی‌که زن نصف اجتماع را تشکیل می‏دهد، الله سبحانه وتعالی او را خلق نموده تا فرزندانی را آماده سازد که از الله سبحانه وتعالی بترسند، زیرا فرزندان که بر اساس تقوای الهی پرورش بیابند، فردا روز حاکم خواهند شد. بدین ترتیب کفار مرض را تشخیص داده و برای مداوای آن چاره‌جویی کردند و دسیسه‏ها وحملات خود را گسترش داده، اموال زیادی را به مصرف رسانده‌اند تا بدین‌وسیله مردم را از راه الله متعال باز دارند. این جنگ ویژگی خاص خود را داشت، آنان از سخنان آراسته و دروغین استفاده نموده و نفاق و حیله‌گری را پیشۀ خود قرار دادند و به لباس دوست و برادر ظاهر گشتند و برای ما پاد زهرِ (داروی جادویی) را پیش کردند، داروی نهضت و آزادی تا به زعم باطل‌شان ما را از بنیادگرایی دینی و وابستگی مذهبی رهایی بخشند و هم‌چنین خواستند ما را از زیر سیطره پدران، همسران و از دیکتاتوری اجتماعات مان آزاد سازند و حتی کار به جایی رسیده که جرئت  نموده‌اند که در هربخش کوچکِ از دین ما لطمه وارد نموده و هم‌چنین در بارۀ بسیاری از زنان مسلمان این دینِ با عظمت طعن زدند.

حکام احمقِ خائن قوانین جدیدی را وضع نمودند تا زنان مسلمان به سویۀ زنان همزادشان در غرب برسند. اما متأسفانه این اسلوب براساس قوانین غربی در سرزمین‌های اسلامی جریان دارد. آن‌ها خواستند که زن مسلمان را به مانند یک زن غربی بسازند که از خانه خود بیرون می‏شود و از تربیۀ سالم اطفال خود فاصله گرفته و از سیطرۀ مادی ومعنوی شوهرش آزاد می‌شود. زن در فرهنگ غربی بخش مادی منفعت‌دار و کالای تجارتی قرار گرفته و به وی هم‌چون یک کالای تجارتی می‏نگرند و یاهم او را وسیله‌ای برای اشباع شهوت خود می‏پندارند، که در نتیجه زن غربی خانواده نداشته و فاقد حقوقی‌ست که سزاوار آن است. بنیاد خانواده در غرب از هم فروپاشیده و غربی‌ها در ارزش‌های منحط به سر برده و در شهوت‌رانی‌ها غرق می‌باشند و عامل اختلاط  انساب زنان با محارم‌شان بوده و کثرت جرائم دلالت به ناهنجاری‏های اخلاقی، بی‌خردی و اضطراب می‏کند. پس داخل کردن فرهنگ غرب در جهان اسلام با محتویات‌اش، از جمله آزادی‏های جنسی ویرانگر، اسلوب معیشت فردی منفعت‌مدار، شهوت‌رانی و هم‌چنین ارزش‌های مادی سرمایه‌داری و مفاهیم مربوط به زنان هم‌چون مساوات بین مرد و زن عامل اختلافات می‏باشد، که ویرانگر بنیاد ازدواج بوده و باعث نابودی خانواده‌ها می‏شود. این اهداف تلاش‏های سیاسی را در تمام عرصه‏ها مستحکم نموده است، که نخست در سازمان ملل وسازمان‌های زیاد آن به‌راه انداخته شد.

با گذشت زمان امریکا پرجم جهانی شدن و دموکراسی را در سرزمین‌های ما بدست گرفت که در نهایت منجر به تشکیل انجمن‌های خیریۀ زنانه‌ای زیادی شد، نام‌ها متفاوت ولی در نهایت هدف یکی بود. مثل توافق سیداو، عهدنامۀ پکن و مجلۀ احوال شخصی که بورقیبه آن را در 1956 تألیف نموده بود و قانون محو خشونت علیه زن که آن را مجلس نمایندگان تونس به تاریخ 26/07/2017 تصویب نموده بود و دستور سال 2014 و کمیته آزادی‏های فردی و مساوات. امریکا می‏خواهد هرکسی را که وابسته به اسلام است، هدف قرار دهد و می‏خواهد بنیاد خانواده را ریشه‌کن کند، خانوادۀ که نخستین اساس اجتماع  صحیح و سالم را تشکیل می‏دهد.

ای دعوت گران دیموکراسی و آزادی! این‌قدر فریب و دروغ بس است! شما وحشی‏های هستید که به لباس‏های پشمینه، خودنمائی می‏کنید؛ در حالی‌که شنیع‌ترین جرائم را مرتکب می‏شوید. ما میراث فکری و قانونی داریم که توانایی این را دارد که زن را به پیشرفت و ترقی نایل گرداند و نهضتی را در وی به ارمغان آورد که او را به بلند‌ترین مقامات برساند. افزون بر این می‏تواند که حقوق او را کاملاً فراهم سازد تا باشد که زن محفوظ مانده و باعزت و شرافت بسر ببرد و فرقی نمی‏کند که نزد پدرش باشد و یاهم در خانۀ شوهرش. بر عکس قوانین وضعی غرب که زن را بسان کالایی قرار داده که به نازل‌ترین نرخ خرید و فروش می‏شود. حال‌آنکه باید به زن این‌گونه نگریسته شود که موجود با ارزش و با آبروی‌ست که باید حفاظت و نگهداری شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ

[المائدة: 50]

ترجمه: آیا خواستار حکم جاهلیت اند؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از الله بهتر است؟

#خلافت را برپا کنید.

#خلافت سرپرستی و پشتیبانی است.

نویسنده: سنان ابن صالح

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

هوثی‌ها تلاش دارند برنامه‌های امریکا را بخاطر تسلط‌اش بر اقتصاد یمن اجرا کنند

  • نشر شده در یمن

 (ترجمه)

محمد علی‌الحوثی در روز جمعه، ۱۵ نوامبر ۲۰۱۹ م طی توئیتی‌که روزنامۀ "دیلی ریوولوشن" به روز شنبه، ۱۶ نوامبر ۲۰۱۹ م در صنعا منتشر کرد، از مجلس نمایندگان و حکومت نجات ملی خواست تا جلسات عمومی‌شان را برای بررسی گزارش بانک جهانی درمورد یمن برگذار کنند.

این درخواست شورای عالی سیاسی، توجهات را به سوی قصد حوثی‌ها جهت هموار کردن راهی برای کمک و گرفتن وام بیشتر از صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و همدستان‌اش جلب می‌کند تا در نتیجه به آن‌ها امکان افزایش درد و رنج اقتصادی را بر مردم یمن بدهد و منجر به نابودی کامل اقتصادشان شود. این طرح را بانک جهانی در سال ۱۹۹۵م و صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۱۱م شروع کردند. امریکا کماکان به استفاده و سود‌جویی از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در یمن ادامه می‌دهد. این کشور نهادهای مذکور را در زمان ابراهیم الحمدی در سال ۱۹۷۵م به‌گونۀ مخفیانه و برنامه‌ریزی شده به یمن معرفی کرد و سپس با ناکامی‌شان در جدا کردن یمن جنوبی در جنگ سال ۱۹۹۴م، آن‌ها را در سال ۱۹۹۵م به بهانۀ برنامۀ اصلاحات مالی و حکومتی بر این کشور تحمیل کرد. سرانجام، امروزه امریکا با دادن ادارۀ حکومت به مزدوران حوثی‌اش در سال ۲۰۱۴م، از این برنامه‌های طولانی‌مدت سود می‌برد.

هدف نهایی امریکا در معرفی ابزارش، یعنی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، ادارۀ اقتصاد یمن بر طبق دستورالعمل‌هایش از طریق وام‌های سودی و کاهش ارزش پول داخلی در برابر دالر است تا سبب افزایش هزینۀ کالاها، خدمات و خصوصی‌سازی املاک عمومی شود و در نتیجه این املاک توسط شرکت‌های امریکایی خریداری شوند؛ همان‌طور که پرکینز در کتاب‌اش "تاریخ سری امپراتوری امریکا و ترور اقتصادی ملل" این موضوع را ذکر کرده است. این نشان‌دهندۀ دخالت حوثی‌ها به‌منظور اجرای برنامه‌های اقتصادی امریکا پس از آن‌ است که توان براندازی حکومت هادی، دست‌نشانده و مزدور انگلیس، را پیدا کردند.

کشور اکوادور به دلیل ملاحظۀ این بی‌عدالتی، بازپرداخت سود قرضه خود را به بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول متوقف کرده‌است. در واقع، این کشور در این امر از شما بهتر و قوی‌تر عمل کرد، زیرا بی‌عدالتی را رد کرد و آن را نپذیرفت، حال‌آن‌که شما آن را پذیرفتید و به خود این جرئت را دادید که مرتکب حرام شوید!

ای حوثی‌ها! شما مردم را به بهانۀ جنگ با امریکا اغوا می‌کنید، درحالی‌که برنامه‌هایش را در سرزمین‌تان اجرا و از ابزارهای استعماری‌اش، یعنی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول در یمن، استقبال می‌کنید و دست به معاملات سودی (ربوی) می‌زنید، حال‌آن‌که الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا﴾

[بقره: ۲۷۵]

ترجمه: و الله (سبحانه‌وتعالی) بیع را حلال و ربا را حرام کرده است.

شما به طرفداران‌تان دم از حمایت از اسلام می‌زنید، درحالی‌که الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلا كَذِباً﴾

[کهف: ۵]

ترجمه: سخن بزرگی از دهان‌شان خارج می‌شود. آن‌ها فقط دروغ می‌گویند.

ای مردم یمن! آیا درست است کسانی‌که زمام امورتان را در دست دارند، به شما دروغ بگویند؟ پس بیایید یک‌جا با حزب‌التحریر، پیشگام و راه‌دانی‌که هرگز به مردم‌اش دروغ نمی‌گوید، فعالیت کنید تا برای از سرگیری زندگی اسلامی و با تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت، وعدۀ الله سبحانه‌وتعالی را محقق سازید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله (سبحانه‌وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران و خلیفه بر روی زمین خواهد کرد.

و مژدۀ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حدیثی‌که توسط نعمان‌ بن بشیر روایت شده‌است، که فرمودند:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: سپس، خلافت بر منهج نبوت قائم خواهد شد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه یمن

مترجم: مرصاد مرصوص

ادامه مطلب...

اسلام و دولت خلافت؛ عامل وحدت مردم و امحای تعصبات قومی، منطقوی و نژادی

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

به‌تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹ م، احزاب درگیر در بندر سودان، بنی عامر و البیجا، توافق‌نامه‌ای را به‌منظور پایان دادن به جنگ قبیله‌ای که دوشنبه گذشته درگرفت، به امضاء رساندند. این درگیری‌های قبایلی یک‌بار دیگر پس از سخنرانی هفتۀ گذشته امین داوود، معاون جبهۀ انقلابی که پس از سال‌ها نبرد همراه سازمان جبهۀ انقلابی در مقابل دولت به سودان آمد، از سر گرفت و در نتیجه، شش تن کشته شدند و دها تن دیگر زخم برداشتند. او پس از پذیرایی گسترده‌ای که در خرطوم برایش برگزار شده‌بود، بیانیه‌ای را جهت تقرب به قبیله‌اش ایراد کرد و گفت که قبایل البیجا در اقلیت است. بناءً او با تحریک تعصبات قبیله‌ای و قومی مردم، خشم البیجا را برانگیخت و آتش نفرت قبایلی را در صفحات رسانه‌های اجتماعی شعله‌ور کرد. آن‌گاه که میوه‌های این نزاع پخته شد و زمان برداشت رسید، وی به شهر بندر سودان رفت. براساس گزارش صفحۀ باج نیوز: او توافق‌اش را با حاکم فعلی بحیرۀ سرخ زیرپا کرد؛ آنان توافق کرده‌بودند که تا دور بعدی مذاکرات جوبا هیچ سخنرانی را در ملای عام برگزار نکنند، ولی او این کار را انجام داد و جنگ درگرفت.

آنانی‌که در این کشور آشوب برپا می‌کنند و مردم را برپایۀ تعصبات قومی، منطقوی و قبیلوی به جان یکدیگر می‌اندازند، دولت و جریان‌های سیاسی هم‌دست غرب اند؛ آنان اند که آتش تجزیه را شعله‌ور می‌کنند. آن‌ها به‌منظور خدمت به منافع غرب کافر بین مردم این سرزمین دیوار تبعیض بنا می‌کنند و برای یک دستاورد سیاسی ناچیز به تجزیۀ سرزمین‌های پارچه پارچۀ مسلمانان می‌افزایند. این حکومت نیز ردپای حکومت قبلی را پی می‌گیرد.

عصر روز پنج‌شنبه، ۵ سپتامبر ۲۰۱۹م، حمدوک در یک کنفرانس مطبوعاتی نام‌های ۱۸ وزیرش را اعلان کرد و گفت که دو وزارت‌خانه‌اش بدون وزیر مانده‌است. او گفت: «ما می‌کوشیم این دو وزیر را نیز از شرق و نیل آبی برگزینیم.» (منبع: صفحۀ شبکۀ العربیه، ۶ سپتامبر ۲۰۱۹ م) این حکام بین مردم تمایز قایل می‌شوند و به‌عوض واحد کردن دیدگاه‌شان و رفع هرگونه تبعیض، آنان را براساس منطقۀشان صنف‌بندی می‌کنند!!

طرح حکومت انتقالی، یک "طرح فوق‌العاده" تحت نام "منطقه و دولت" است که از تأسیس احزاب سیاسی برپایه‌های دینی ممانعت می‌کند؛ ولی ایجاد احزاب بر اساسات منطقوی، قومی و قبیلوی را مجاز می‌داند، چون این خفت به نفع این سیاسیون و منبع درآمدشان است. اما مشکل، سپاه‌های مسلح این سیاسیون است که فقط از انزوا و بی‌عدالتی سخن می‌گویند و یک فکر سیاسی دقیق را برای پایان دادن به این وضع دنبال نمی‌کنند. آنان وارد مرداب رقابت بالای چوکی‌های وزارت شده‌اند، مانند جبهۀ انقلابی، جنبش آزادی‌بخش سودان و جناح الهیلو، که همراه حکومت در جوبا مذاکره کردند و خواستار توقف تقرر والیان و اعضای پارلمان، تا زمان رسیدن به یک توافق دیگر، شدند. بناءً تمییز و سهمیه‌بندی بین مردم این کشور، و حتی اصطلاحاً تمییز مثبت، ذهنیت این حکام را شکل می‌دهد تا آتش آشوب‌های این سرزمین شعله‌ور بماند، مردم را از هم متفرق کند، بین‌شان مرز ایجاد کند و آنان را به جان یکدیگر بیندازد!!

اسلام عزیر یگانه ایدیولوژی در تاریخ بشر است که ملت‌ها، نژادها و قبایل مختلف را زیر چتر یک امت جمع کرده‌است. خلفای مسلمانان عراق را که در آن اعراب و فارس‌های عیسوی، مزدکی و زردشتی سکونت داشتند، فتح کردند؛ هم‌چنان، آنان فارس را که در آن عجم‌ها، یهودیان، و رومی‌ها می‌زیستند، فتح کردند؛ آنان شام، یک ولایت/استان روم، را که در آن سوری‌ها، ارمنی‌ها، رومی‌ها و عرب‌ها زندگی می‌کردند، نیز فتح کردند. آنان شمال افریقا را که بربرها ساکن بودند، تصرف و سند، خوارزم، سمرقند و اندلس را نیز فتح کردند و تمام مردم آن مناطق را، بدون هیچ‌گونه تبعیض، در یک امت جمع کردند؛ چون فرامین اسلام نسبت به مردم دید انسانی دارد، نه نژادی، مذهبی و عقیدتی. به‌همین دلیل، احکام اسلام بالای همه قابل تطبیق است و بین مسلمانان و غیرمسلمانان هیچ فرقی وجود ندارد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ﴾

[مائده: ۸]

ترجمه: دشمنی با جمیعتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است.

تمام مردم در حکومت اسلامی نزد محکمه/دادگاه برابر اند. هم‌چنان، دولت نیازهای هر ولایت را، بدون توجه به واردات‌اش به بیت‌المال (خزانۀ دولت)، تضمین می‌کند.

ای مسلمانان! حکومت و مراکز سیاسیِ هم‌دست غرب می‌خواهند قبیله‌گرایی را بین مسلمانان ترویج دهند و جنگ علیه اسلام را در صدر برنامه‌های‌شان قرار داده‌اند، پس از آنان برحذر باشید. از پروردگارتان الله سبحانه وتعالی اطاعت کنید و شعارهای فاسد جاهلیت را دور بیندازید. از حمایت مدافعین تعصبات منفور دست بردارید، سلاح‌های‌تان را به زمین بگذارید و مشاکل‌تان را همانند برادرانی حل کنید که این سخن الحق سبحانه وتعالی را می‌گویند:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ [حجرات: ۱۰]

ترجمه: مؤمنان برادر یکدیگر اند.

و همان‌گونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم حالت‌تان را توصیف کردند:

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است.

ان‌شاءالله در جنت نعیم بر تخت‌ها رو به روی یکدیگر قرار خواهید گرفت. بدانید که بی‌عدالتی، انزوا و همۀ تلخی‌های زندگی‌تان با تطبیق عدالت اسلام توسط دولت خلافت راشده ازبین خواهد رفت. بناءً برای فلاح دنیا و آخرت‌تان می‌گوییم:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾

[انفال: ۲۴]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله (سبحانه وتعالی) و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) را اجابت کنید هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواهند که شما را حیات می‌بخشد.

حزب‌التحریر – ولایه سودان

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

هیچ شرحی نیست؛ مگر شرح الله سبحانه‌وتعالی و نیست هیچ احکامی مگر احکام الله سبحانه‌و‌تعالی

(ترجمه)

محمود عباس، رییس جمهور حکومت فلسطین، با تصمیم دادگاه/محکمه مختصه حکمی را صادر کرد که بر بنیاد آن سن ازدواج برای هر دو جنس –به‌جز موارد خاص- به 18 سالگی تعیین شد.

تصمیم این قانون، پس از یک سری تصامیم و تقاضاها از سوی شورای زنان یا به اصلاح انجمن زنان اتخاذ شد که به ادعای خودشان  نگران حقوق زنان اند. در واقع می‌خواهند در مسیر سکولاریسم(جدایی دین از زنده‌گی) قدم رنجه فرمایند و تا باشد خودشان را از احکام و شریعت الله سبحانه وتعالی دور نگه‌بدارند. ‏قبلاً نیز، تجلی‌ و نشانه‌ها از هم‌چنین اقدامات وجود داشت؛ به‌طور مثال اجازه دادن و حتی تشویق به محافل مختلط، مسابقات رقص، مسابقات بی‌سیرت آوازخوانی و زیبایی، مداخله‌‌کردن بر احکام میراث و سرپرستی(قوامه) و صدها سمینار، جلسات، مقالات و کورس‌های را دایر کردند تا "خطرات ازدواج زودرس" یا به اصلاح خودشان ازدواج زیرسن را بیان بدارند.

تمام این و بقیه اقدامات تنها بخاطر اجابت دستورات غرب انجام شده است. طوری‌که آمال حمد، وزیر امور زنان حکومت فلسطین، اظهار نمود: «ازدواج زیر سن 18 سال از دید قوانین نهاد بین‌المللی سیداو(CEDAW) و از دید معاهدات و عرف جامعه و اجتماع و از دید اصول مدنی و حقوق سیاسی و هم‌چنین از دید معاهدات حقوق اطفال و احکام اطفال ممنوع می‌باشد که قبلاً این امر از سوی شورای مربوطه به تصویب رسیده بود که یک انسان تا سن 18 سالگی طفل محسوب می‌شود.» حمد گفت که این قدم نیک در زمینۀ فعالیت بخاطر حفاظت پیوند اجتماعی و کاهش قضایای طلاق در جامعه اتخاذ شد، که تقریباً 50 درصد این دو مشکل در گروه ازدواج‌های زیر سن 18 سال دیده می‌شود.

وای بر شما! شما چگونه جرات کردید که علیه احکام الله سبحانه و تعالی دست درازی و تجاوز بکنید؟ الله سبحانه و تعالی در قرآن‌کریم می‌فرماید:

﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ...﴾

[نور: 32]

ترجمه: ‏‏و مجرد‌ها (مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر) را به نکاح هم‌دیکر درآورید...

مراد از «الأَيَامي‌»: جمع أيِّم ، مردان و زنان بيوه است؛ ولی در اين‌جا مراد از مردان و زنان مجرد اعم از پسر و دختر و بيوه می‌باشد. (منبع: توضیح تفسیر نور) گواهی و شواهد آیه برای هرکس و برای هرزن مجرد بدون درنظرداشت سن به‌خصوص ازدواج، عام می‌باشد. بناً شما خود را چه فکر می‌کنید که قوانین الله سبحانه وتعالی را تغییر داده و علیه‌اش طغیان کنید؟! الله سبحانه وتعالی ذات یکتایی‌ست که از مخلوقات‌اش علم کامل دارد.

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾

[ملک: 14]

ترجمه: ‏‏مگر كسی‌كه (مردمان را) می‌آفريند (حال و وضع ايشان را) نمی‌داند و حال اين كه او دقيق و باریک بين بس آگاهی است‌.

شما چگونه سن ازدواج را به 18 سالگی تعیین کردید و  احکامی‌که در مغایرت با احکام الله سبحانه وتعالی قرار دارد را قانونی ساختید، که مرحله بلوغ را سرحد میان ادای تکلیف و عدم‌اش تعیین کرده است، حتی باوجودی‌که از این امر آگاه بودید که یک دختر قبل از شروع عادات ماه‌(حیض) می‌تواند در نکاح دربیاید. طبق آیه قرآن‌کریم، الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ...﴾

[طلاق: 4]

ترجمه: ‏زنان شما وقتی‌كه نااميد از عادت ماهيانه‌اند و هم‌چنين زنانی‌كه هنوز عادت ماهيانه نديده‌اند، اگر (درباره حكم عده ايشان) متردديد، بدانيد كه عده آنان سه ماه است...

به این معنی‌ست که یک دختر می‌تواند قبل از شروع عادت ماه(حیض) نکاح ازدواج بکند و نه این‌که به سن ادای تکلیف برسد، به اصلاح شما به سن 18 سالگی برسد. ‏تعداد کثیر قضایای طلاق را که می‌بینیم عاملش ازدواج‌های زیری سن نیست؛ ولی اکثریت علت‌هایش، البته مهم‌ترین‌اش تربیه نادرست دختر در خانواده می‌باشد که همین امر باعث بی‌احترامی و بی‌اطاعتی زن از شوهر می‌شود. ‏همین موضوع بزرگ کردن و تربیه دختر، پس از ازدواج باعث می‌شود که زن دیگر توانایی ادای مسوولیت خانه‌ی شوهرش و حتی مراقبت از اطفالش را نداشته باشد، زیرا آن دختر طوری تربیه و بزرگ نشده که در آینده نقش یک مادر و خانم‌خانه را ایفا کند، بلکه من‌حیث یک شاغل و رقیب کاری در عرصه کاروبار با مردان، تربیه شده است!

ای اهل سرزمین مبارک! اسلام ازدواج زودرس را به زنان(نساء) جبر و اکرا قرار نداده، بلکه آن را شرعاً جائز قرار داده است؛ یعنی هرکه و در هر سن و سال می‌تواند ازدواج بکند. تعیین سن برای ازدواج، آتشی از فساد را شعله‌ور می‌سازد که در هر جرقه‌ی آن فساد شدیدتری نهفته است. شما ای اهل سرزمین مبارک فلسطین! این تصمیم را رد کنید که در واقع از مفاهیم غربی سرچشمه گرفته است و در مغایرت با احکام الله سبحانه وتعالی قرار دارد، این امر فحشاء و فاحشگی را در جامعه پخش می‌کند، به‌خصوص در پرتو روشن‌فکران و عصر آزادی و هم‌چنین تشویق به روابط خارج از چارچوب‌ ازدواج(زنا) را می‌نماید.

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾

[نور: 19]

‏ ترجمه: ‏بی‌گمان كسانی‌كه دوست می‌دارند گناهان بزرگی (هم‌چون زنا) در ميان مؤمنان پخش گردد، ايشان در دنيا و آخرت، شكنجه و عذاب دردناكی دارند. الله می‌داند (عواقب شوم و آثار مرگ‌بار اشاعه فحشاء را) و شما نمی‌دانيد( ابعاد مختلف پخش گناهان و پلشتی‌ها را).

بخش زنان در دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر 

مترجم: زکریا وهاج

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه