دوشنبه, ۲۸ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

سرزمین مبارک: سلسله" ولقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر -ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟!"

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با خرسندی تمام به تمام بازدید کننده‌گان سایت‌ها و صفحات خود سلسله جدید دیدنی را زیر عنوان" " ولقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر -ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟!" توسط استاد برهان سمان (ابوعامر) عضو حزب التحریر در سرزمین مبارک فلسطین براه انداخته است.

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک: سلسله" ولقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر -ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟!"

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با خرسندی تمام به تمام بازدید کننده‌گان سایت‌ها و صفحات خود سلسله جدید دیدنی را زیر عنوان" " ولقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر -ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟!" توسط استاد برهان سمان (ابوعامر) عضو حزب التحریر در سرزمین مبارک فلسطین براه انداخته است.

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: سپر فرات، شاخۀ زیتون و بهار صلح، گام‌هایی برای بقای ساختار رژیم سوریه است

  • نشر شده در ویدیوها

آن‌چه را که اردوغان، به کمک دست‌اندرکاران کینه‌توز داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش تا امروز انجام داده‌است و انجام می‌دهد، تنها و تنها به‌منظور تطبیق خواسته‌های امریکا و به‌هدف تحکیم رژیم ستم‌گر سوریه می‌باشد. این عملیات پس از اعتراضات و مقاومت‌هایی شروع شد که این رژیم و امریکا را زیر فشار آورده‌بود و هیچ‌یک از شرکای‌شان، از روسیه گرفته تا ایران و ترکیه، در تطبیق برنامه‌های امریکا برای تحکیم ریشه‌های این نظام سیکولر در پایتخت شام دریغ نکرده‌اند.

برای بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید

چهارشنبه، 17 صفر 1441 هـ.ق/ 23 اکتوبر 2019م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: تحلیل سیاسی" مثلث: وابستگی، فرقه گرایی و فساد، ویرانگر لبنان و منطقه است

  • نشر شده در ویدیوها

تحلیل هفته‌وار سیاسی از مسجد مبارک الاقصی

ارایه کننده: مفکر سیاسی احمد خطوانی (ابوحمزه)

بیت‌المقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)

چهارشنبه، 24 صفر 1441 هـ.ق/ 23 اکتوبر 2019م

برای بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید

ادامه مطلب...

وای بر کسی‌که هم‌پیمان آن امریکا و دوستش ترامپ است!

(ترجمه)

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه در یک اعلامیه مطبوعاتی گفت: «تضادهای حاصل از قضیۀ سوریه واضح و آشکار بوده و هیچ پوشیده‌گی ندارد.» این اعلامیه می‌گوید: «اگر حزب دمکراتیک اتحاد، که آمریکا تدارکات نظامی آن را فراهم می‌کند‌، طبق ادعای ترکیه یک سازمان تروریستی است؛ پس ترکیه چگونه می‌تواند که هم‌پیمان و دوست امریکا باشد؟ همان طور روسیه و ایران در کنار نظام اسد قاتل -طبق خطاب ترکیه- ایستاده و همرای آن همکاری می‌کنند. ترکیه چگونه می‌تواند آن‌ها را در آستانه و سوچی همراهی کرده و دوست و هم‌پیمان خود عنوان کند؟ اگر ترکیه در کنار مردم مظلوم سوریه و انقلاب راستین شان ایستاده است؛ پس تحویل مناطق آتش‌بس، نقاط تحت مراقبت، حلب و اکنون ادلب به نظام و هم‌چنین اظهار اشاراتی مبنی بر همکاری آشکار با نظام چه معنی دارد و یا این‌که چگونه می‌شود آن را درک کرد؟»

این اعلامیه می‌گوید: «کسی‌که جسورانه، صادقانه و باانصاف این پرسش‌ها را پاسخ ‌دهد، کاملاً درک خواهد کرد که دام بزرگی برای مسلمانان مظلوم پهن شده است. موضوع: تحت نام "تمامیت ارضی سوریه" بازگرداندن کامل سوریه به نظام اسد و سپس مشروعیت نظام ذریعۀ میزگرد‌های خیانت و اجتماعات دیپلماتیک می‌باشد. امریکا نقش‌های ترکیه، روسیه، ایران، حزب کارگران کردستانی pkk و مخالفانی‌که زیر نام "ارتش ملی" گردهم آماده و بر اساسی اوضاع و شرایط توسط ترکیه جهت داده می‌شوند، تعیین می‌کند.» این اعلامیه اشاره بر این دارد: ترکیه که از موج جدید جابجایی‌ها در جریان انحلال ادلب و تحویل آن به نظام، ابراز نگرانی می‌کند. می‌خواهد نقش‌اش را به وسیلۀ حزب دمکراتک اتحاد  اجراء کند. امریکا از یک طرف به تهدید ترکیه تظاهر کرده و از طرف دیگر کردها را در آغوش نظام قرار می‌دهد، تا این‌که بدین وسیله مناطق تحت کنترل کردها را تحویل نظام دهد.

خلاصۀ اعلامیه: این روند بستر یک صلح را فراهم می‌سازد، صلحی‌که با چراغ سبز آمریکا پروسۀ آن آغاز شده و هرگز به خیر اسلام و مسلمانان و یا حتی بخیر ترک‌ها و سوری‌ها نیست. هدف آن ساماندهی حزب دموکراتیک اتحاد هم‌پیمان امریکا، نظام و حامیان آن نیست؛ بلکه این روند بخشی از آماده‌گی‌های می‌باشد که برای راه اندازی جنگ علیه جناح‌های‌که تروریست خوانده شده اند، تدارک دیده شده است، جناح‌هایی‌که در ادلب در برابر نظام ایستاده‌گی کردند. این روند برای باز کردن میدانی‌که برای ورود هزارها سوری غیر نظامی از داخل سوریه و ترکیه باز خواهد شد، زمینه سازی می‌کند.

برگرفته از جریدۀ الرایه

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

سخن هفته؛ چرا تندروی اسلامی خطرناک پنداشته می‌شود؟

  • نشر شده در سیاسی

در چند دهه‌ی پسین هیچ‌گاهی مفهوم «تندروی اسلامی» به این پیمانه مطرح بحث نبوده الی این‌که به دنبال تهاجم نظامی امریکا نخست به افغانستان و بعد به سایر سرزمین‌های اسلامی مطرح شده‌است. با این تهاجم سرانجام امریکا نتوانست به پیروزی که آرزویش را داشت دست‌یابد. از این‌رو فضای گفتمانِ تندروی اسلامی را داغ‌تر ساخت؛ گویی که تندروی اسلامی بهانه‌یی شده برای سرکوب افکاری که امریکا با تمام سازوبرگِ نظامی‌، سیاسی و فکری‌اش نتوانست آن را از ریشه برکند، آنچنانی که کمونیزم را از ریشه برکند.  

در سال 1975م زمانی که امریکا در جنگ ویتنام قادر نشد تا «ویت‌کینگ‌های» مورد حمایتِ‌ اتحاد شوروی را شکست دهد، سرانجام خود به شکست مواجه گردید. در جبهه‌ی دیگر برای انتقام اما استراتیژی «کمربند سبز» را طرح نمود، تا با استفاده از گروه‌های جهادی –افغان و عرب- سیلی محکمی بر روی کمونیزم وارد کند که چنین هم کرد. جالب این‌که پس از غلبه بر کمونیزم، تمام گروه‌های جهادی را که به هر نام و نشانی یاد می‌شدند، گروهای تندرو نامید.

با نابودی کمونیزم امریکا از یک سو دشمنِ باالقوه‌ای نداشت تا علیه آن بجنگد، و از سوی دیگر اسلام به عنوان یگانه ایدیولوژی که در برابر غرب شکستِ کامل نخورده بود، به همین هدف دکتورین «جورج بوش» برای ریشه‌کن سازی اسلام با این قاعده که «ما در جنگ افکار علیه اسلام باخته ایم» به نیروی نظامی متوصل گردید. مفهوم قاعده‌ی فوق که آن را «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع اسبق امریکا بیان نموده این است که اسلوب گفتگوهای دیپلوماتیک در جنگ افکار با ایدیولوژیی به نام اسلام، به پایان رسیده‌است. به همین خاطر بوش پسر بجای جنگ افکار علیه اسلام سیاسی، به نیروی نظامی دست یازید. حال با گذشتِ نزدیک به دو دهه آشکار شده که امریکا در این عرصه هم میدان را باخته است. 

غرب و در رأس امریکا به خوبی می‌داند که نابودی گروه‌های جنگجو شاید کارِ دشوار باشد ولی امکان‌پذیر است، اما ایستادگی علیه آنچه که ایدیولوژی اسلامی نامیده می‌شود ناممکن به نظر می‌رسد. زیرا امریکا پی برده هنوز که هنوز است، ایدیولوژی اسلام را شکستِ کامل نداده‌است. این امر غربی‌ها را سخت می‌رنجاند، زیرا تأخیر در پیروزی آنان را به تعجب وا داشته و نمی‌دانند که رمز ایستادگی اسلام در برابر این همه نیرو و دانش عظیم غرب، و آن همه ناتوانی و عقب‌ماندگی مسلمانان در چیست؟!

با توجه به این، اطاق‌های فکرِ غرب مجبور شدند تا مفکوره‌های را در برابر افکار اسلامی ایجاد نمایند، ویا هم ارزش‌های از افکار اسلامی را به انحراف بکشانند تا افکارِ دشمن به هر نامی که باشد در جوامع منفور، وحشت‌آفرین و در نهایت عامل همه بدبختی‌ها جلوه داده شود. پس جای تعجب نیست که افکار و ارزش‌های اسلامی گاهی هراس‌افگن، گاهی هم تروریست‌پرور و زمانی هم تندرو رسانه‌یی می‌شود.

آن‌هایی‌که نمی‌پذیرند اسلام با انواع افکار بیگانه سرِ سازگاری ندارد، حد اقل از نظر واقعی، علمی و تاریخی این را باید بپذیرند که اگر تندروی مال اسلام نیست، اما افکارِ همچو دموکراسی، جامعه مدنی، نظام اقتصادی بازار که جوامع را به فساد و تباهی کشانیده‌است، از افکارِ بیگانه و بحران‌آفرین اند.

در این میان رنج‌آورترین چیزی که بیشتر بر آن تاکید می‌شود، پیوند دادن هر حادثه و کشتار به تندروی اسلامی است، که در آن ده‌ها و حتا صدها تن از مردم بی‌گناه کشته ویا هم زخمی می‌شوند. چنان‌چه در حادثه‌ی مشکوکِ مسجدی در هسکه مینه‌ی ولایت ننگرهار مه در آن ده‌ها تن جان‌های شیرین خود را از دست دادند. چنین حملات که بسیاری اوقات توسط مهره‌ها ویا هم گروه‌های استخباراتی انجام می‌شود که ریشه در سفارت‌خانه‌های غربی دارد تا تندروی اسلامی، زیرا مهره‌ها و یا گروهک‌های استخباراتی سفارت‌خانه‌های غربی از هیچ چیزی در برابر رسیدن به اهداف شان کوتاه نمی‌آیند، هرچند به نابودی ده‌ها و صدها انسانی بی‌گناه منجر شود. خاطر نشان باید ساخت این تنها افغانستان نیست که چنین بازی‌های استخباراتی انجام می‌شود، بل در هر کجای که پای امریکا در آن گذاشته شده این گونه حملات یک امر معمول محسوب می‌گردد.

هرچند حملات بر مساجد و نمازگذاران ویا هم در میان غیر نظامیان را گاهی به گروه‌های همچو داعش مرتبط می‌دانند، اما اگر هم چنین حملاتی از جانب همچو گروه‌های صورت گرفته باشد در واقع از ماهیت چنین گروه‌ها معلوم‌دار است که آن‌ها مهره‌های ساخته و پرداخته‌ی استخبارات امریکایی اند که به هدف بدنام سازی اسلام و نیز برپایی فساد در جوامع ما صورت می‌گیرد. در این رابطه ده‌ها شواهد و اسنادِ وجود دارد که طیارات نیروهای خارجی افراد مشکوک را در نقاط مختلف افغانستان نقل و انتقال داده‌اند. چنان‌چه برخی از رسانه‌ها و حتا پارلمان افغانستان بارها این گونه شواهد را آفتابی ساخته است. آیا نیرو و قدرتِ‌ به نام دولت وجود دارد که به هدف سرپرستی امور مردم‌اش چنین حوادث را افشاسازی کند؟!

بدون شک دولتِ از جنس دست‌نشانده هرگز از چنین جرأتی برخوردار نیست. از این‌رو هیچ راه حلِ هم برای این گونه بحران نمی‌تواند داشته‌باشد، آنچه که مردم همواره آرزوی آن را دارند. این مشکل زمانی می‌تواند حل گردد که دولتِ با قوت و صلابت به عنوان چتر مستحکم از افکار، ارزش‌ها، امنیت و آرامش مردم قویاً‌ سرپرستی نماید. دولتی که مسلمانان در تاریخ خود قرن‌ها آن را شاهد بوده‌اند که بیگانه‌ها از هراس آن جرأتِ نگاه بد بر مسلمانان و یا امور آن‌ها را نداشتند. ما مسلمانان به عنوان امت واحد خلافتی داشتیم که همین غربی‌های کینه‌توز در سال 1924م با توطیه‌های بزرگ سرانجام آن را نابود کردند.

اما اسلام به عنوان ایدیولوژی و افکارِ عظیم، چیزی نیست که اگر دولت و نظام سیاسی‌اش را از صحنه برداشتند، دوباره نتواند که وارد صحنه‌ی جهانی گردد. بل چنین ظرفیتی در اسلام و مردم‌اش وجود دارد که این‌بار با برپایی آن دست‌ها، عقل‌ها و قلب‌های ناپاکِ غرب را از سرزمین‌های اسلامی برکند تا جامعه‌ی ما شاهد بدبختی‌هایی که ریشه در برنامه‌های استخباراتی بیگانه دارد، نباشد.

«أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»

(هود: 81)

آيا صبح نزديك نيست‌؟

احمدصدیق احمدی

ادامه مطلب...

میثاق امروز بر گردن همه‌ی مسلمانان، برپایی حکم الله سبحانه‌و‌تعالی است؛ نه این‌که فریب انتخاباتی را بخورند که حاکمیت استعمار را بر روی‌ خودمان تحکیم می‌بخشد

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

این روزها، کشور با موجی از تبلیغات عمومی برای انتخابات روبرو بوده و سیاسیون، مردم را به مشارکت گسترده در این انتخابات دعوت کرده و ادعا می‌کنند که این انتخابات مردم تونس را قادر می‌سازد که سرنوشت و آینده‌ی خود را به دست‌تان خویش تعیین کرده و از این طریق به تغییر اوضاع کمک کنند تا کشور را در مقابل بحران نجات دهند. با تشدید کارزار انتخاباتی، سوال گیج‌کننده بر زبان همه‌ی مردم این‌ است که: چه کسی را انتخاب کنیم؟ آیا در انتخابات شرکت کرده و یا آن را تحریم کنیم؟ اگر آن را تحریم کنیم، آیا میدان را به کسانی‌که اهداف شومی را دنبال کرده و در پی فساد هستند، رها نمی‌کنیم؟ برای توضیح این موضوع، ما می‌گوییم:

منشأ انتخابات به این معناست: این یک انتخاب آزادانه بوده که به موجب آن همه‌ی رأی‌دهندگان، افرادی را که به آن‌ها اعتماد داشته و قوانین نظام حاکم را به‌گونه درست بر مردم تطبیق کنند، انتخاب می‌کنند. هرچند که این رأی، بر اساس عقیده و طرز دید مردم از زندگی‌شان می‌باشد. با این وجود، انتخابات، بیانگر خواست واقعی رای دهندگان عمومی نیست، مگر درصورتی‌که مطابق عقیده و دیدگاه آن‌ها از زندگی باشد.

با نگاهی به انتخابات فعلی تونس، در می‌یابیم:

اول: اعتقادی‌که براساس آن فرایند به اصطلاح انتخاب انجام می‌شود، برخلاف عقیده‌ی اسلامی انتخاب‌کنندگان، مفکوره‌ی جدایی دین از زندگی است. با دخالت آشکار و متکبرانه‌ی قدرت‌های استعماری که متخصصان و مزدوران خود را از ابتدای انقلاب بسیج کرده بودند تا این که اطمینان یابند که قشر سیاسی آن‌را از منصه‌ی حکم عزل کرده و در نتیجه، مفکوره‌ غربی بیگانه‌ای بر مردم تحمیل شد.

دوم: نظامی‌که روند انتخابات در آن اتفاق می‌افتد، توسط قانون اساسی سکولار ساخته‌ی دست بشر ارائه شده که ماده‌های آن زیر نظارت سازمان‌ملل (مرکز دولت‌های ظالم استعماری) با مداخله‌ی اتحادیه‌ی اروپا و در هماهنگی با نوح فیلدمن (یهودی آمریکایی) که در پی از بین بردن اسلام بود، صورت پذیرفت. همه‌ی مان تهدیدهای صندوق بین‌المللی پول را مبنی بر عدم بازپرداخت بقیه‌ی اقساط قرضه در صورت عدم تصویب قانون اساسی این کشور را تا پیش از تاریخ 29 جنوری 2019م به یاد داریم. بدین‌گونه نظام دموکراتیک بر روی مردم تحمیل گردید.

سوم: اما در مورد نامزدان، شرط اول نامزدی آن‌ها این است كه مورد تأئید استعمارگران باشند. هیچ یک از آن‌ها تا زمانی‌که وفاداری‌شان را به نظام دموکراتیک اعلام نکرده و خواهان جدایی دین از زندگی و  برابری جنسیتی توأم با پذیرش همجنس‌گرایی مطابق با شرایط غربی نباشند، نمی‌توانند وارد مبارزات انتخاباتی شوند. هیچ‌کسی آرزوی رسیدن به قدرت را بدون حمایت سفارت‌خانه‌های خارجی کرده نمی‌تواند.

موضوعات ذکر شده پایه‌های انتخابات در تونس است: مفکوره‌ای مغایر با مفکوره‌ی مردم این سرزمین، نظام غربی بیگانه‌ای که با اجبار و حیله‌گری بر روی مردم تحمیل شده و نامزدانی‌که مطابق با شرایط غربی انتخاب شده‌اند. آیا فرد عاقلی می‌تواند ادعا کند که در کشور تونس یک انتخابات واقعی در جریان است؟! آنچه درحال حاضر رخ می‌دهد، به نوعی، دزدی از خواست مردم مسلمان تونس و تحت فشار آوردن آن‌ها برای  تسلیم شدن در مقابل این وضعیت شوم است. علاوه بر این، اگر به متن عمومی انتخابات نگاهی بیندازیم، در می‌یابیم که استعمارگران و یا هم یکی ازمزدوران‌شان، روند انتخابات را کنترول کرده و بر کوچک‌ترین جزئیات آن نظارت دارند:

اول: میزان مداخلات خارجی در همه‌ی بخش‌های دولتی تونس دیگر به هیچ‌کسی پنهان نبوده و خود مراکز سیاسی تونس (به شمول حکام و مخالفین‌شان) این مداخلات را پذیرفته و حتی آن‌را برای این سرزمین ضروری می‌دانند که در نتیجه، تونس را زیر استعمار مستقیم کفار در آورد.

دوم: تعداد بی‌شماری از ناظران غربی برای نظارت از روند انتخابات از آن‌سوی این کره‌ی خاکی آمده‌اند تا روند کار غلامان خود را مطابق به پلان از پیش تعیین شده به پیش برده،تا از مسیر برنامه‌ریزی شده منحرف نشده و خادمین بی‌ننگ دموکراسی کار خود را بر اساس آن‌چه که استادان‌شان برای تونس تهیه کرده، به گونه‌ی درست به‌پیش برده و آن را خراب نکنند.

سوم: غربی‌ها سخاوت‌مندانه نهادهای به اصطلاح جامعه‌ی مدنی را با پول‌های هنگفت غرق می‌كنند تا نظاره‌گر همه‌ی جزئیات باشند. بنابراین، آن‌ها تمام حرکات نامزدان و حتی نفس کشیدن‌شان را بررسی کرده و هر مرکز رأی‌دهی، بیانیه‌ها و وب سایت‌ها را مشاهده کرده و گزارش‌های مفصلی را درمورد آن می‌نویسند تا اروپایی‌ها با جزئیات دقیق‌تر آپدیت شده و صحنه‌ی سیاسی تونس را به‌صورت همه‌جانبه زیر کنترول خود داشته باشند. آیا این یک فرایند واقعی‌ست یا یک حیله‌ای از پیش تعیین شده؟

انتخابات فعلی دزدی ظالمانه‌ای علیه مردم مسلمانی است که با خیانت و توطئه‌ها مجبور به پیروی از مفکوره‌ای است که  برخلاف عقیده‌ی خودشان شده و نظام دموکراتیک را بر آن‌ها تحمیل می‌کند. فقط کسانی‌که مورد تأیید غرب هستند، به قدرت رسیده و ما مشاهده کردیم که چگونه وزرای بن علی به صحنه سیاسی بازگشتند. عجیب نیست کسانی را مشاهده کنیم که حتی خواستار بازگشت خود بن‌علی باشند. به این ترتیب، استعمارگران غربی (سازندگان بورگویبا و بن‌علی( برای بازسازی نظام خود و اطمینان از تداوم هژمونی خود بر تونس، بلکه کل منطقه‌ی مسلمانان، کار و تلاش می‌کنند. اما این بار، یک هژمونی به اصطلاح  "انقلابی " است که انتخابات آن را قانونی کرده است.

پس چه باید کرد؟! این سوال گیج‌کننده از سوی کسانی‌که به دین، امت و سرزمین‌شان اخلاص دارند، شنیده می‌شود.

ای مسلمانان تونس! راه‌حل شناخته شده است. کار انسان آگاهانه و خردمندانه نیست، بلکه صرف تمایل  خود را نشان می‌دهد، مگر این‌که از عقیده‌ی او ناشی شود و شما مسلمان بوده که به الله سبحانه‌وتعالی به عنوان خالق و محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم به عنوان پیامبر خود که قرآن را با راهنمایی و با برهان روشن به ما رسانید، ایمان دارید. پس چرا باز هم سردرگمی وجود دارد؟ الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً مُّبِيناً﴾ [احزاب: 36]

ترجمه: هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی‌که الله (سبحانه‌وتعالی) و پیامبرش (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان او) داشته باشد و هرکس نافرمانی الله (سبحانه‌وتعالی) و رسول‌اش (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.

الله سبحانه‌وتعالی ما را ملزم به پیروی از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم کرده و می‌فرماید:

﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ [حشر: 7]

ترجمه: آنچه را رسول الله برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید و از (مخالفت) الله (سبحانه‌وتعالی) بپرهیزید که کیفرش شدید است.

رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به امر خالق‌اش دولتی را تأسیس کرد که توسط آن، بر اساس قوانین او سبحانه‌وتعالی حکومت کرد.

﴿وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ﴾ [مائده: 49]

ترجمه: و در میان آنها (اهل کتاب)، طبق آن‌چه الله (سبحانه‌وتعالی) نازل کرده، داوری کن! و از هوس‌های آنان پیروی مکن! و از آنها برحذر باش، مبادا تو را از بعضی از احکامی‌که الله (سبحانه‌وتعالی) بر تو نازل کرده، منحرف سازند.

الله سبحانه‌وتعالی تسلیم شدن به کفار را حرام قرار داده است:

﴿وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً﴾ [نساء: 141]

ترجمه: و الله (سبحانه‌وتعالی) هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.

ای مسلمانان سرزمین زیتونه! تنها اقدام سیاسی عاقلانه، دولت اسلامی خلافت بر منهج نبوت بوده و در حقیقت، این منهج پیامبران بوده و پاداش بزرگی از جانب الله سبحانه‌وتعالی دارد. همین افتخار برای مسلمانان کافی است که راه و منهج پیامبران به پیش برده و در جمع اصحاب رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، مهاجرین و انصار حشر شود. اولین قدم، رهایی کشور از وابستگی و تحقیر بوده و با از بین بردن اسباب آن، از این سلطه‌ی استعماری رها شوید:

اول: مفکوره‌ی  جدایی دین از زندگی را نفی کرده و مفکوره‌ی  اسلامی را مبنای کلیه‌ی اعمال خود قرار دهید. مفکوره‌ی اسلامی، مفکوره‌ای است عقلی که توسط نص صریح، حقانیت آن ثابت شده است. این یک مفکوره‌ی روحانی و سیاسی بوده که از آن، سیستمی عادل و جامع الهی از جانب الله سبحانه‌وتعالی سرچشمه می‌گیرد.

دوم: رد نظام دموکراتیک سرمایه‌داری که باعث می‌شود افراد قدرت‌مند، ضعیفان را بلعیده و تمام شئون زندگی را به کانون زورگویانی تبدیل ‌کنند که توسط پول و نفوذ خود، جامعه را  کنترول کرده و همیشه این کار را به نام مردم به‌پیش برده، اما در عمل، بدون درنظر داشت خواست مردم، بالای‌شان ظلم و ستم می‌کنند. در مقابل، نظام اسلام را که برای همه‌ی شئون زندگی برنامه‌ای کامل دارد، اتخاذ کنند. این امر در دین فرض بوده و هیچ فرد عاقلی این موضوع را رد نمی‌کند، الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾ [نحل: 89]

ترجمه: و ما این کتاب را که بیانگر همه چیز است، بر تو نازل کردیم.

سوم: رهایی از عوامل استعمار و دوستداران‌شان، که در خدمت آن‌ها هستند. چنین افرادی کتاب الله سبحانه‌وتعالی را رد کرده و راه جنایت‌کاران را دنبال می‌کنند. جای چنین افرادی برای محاکمه شدن، در محاکم قضایی بوده، نه در لیست کسانی‌که خواهان به دست‌آوردن ریاست دولت‌اند. و بدانید که این امر تنها با تحریم انتخابات حاصل نمی‌شود. تحریم فقط یک عمل منفی است که احساس ناتوانی و ناامیدی را به همراه داشته و یک مسلمان به هیچ عنوان درمانده و ناامید نیست. اولین قدم با رد انتخابات کنونی و اعلام این‌که این روند اساساً نامعتبر بوده، نتایج آن فاقد اعتبار بوده و بازتاب دهنده‌ی آرای مردم تونس نیست، آغاز می‌شود. بگذارید این ندایی باشد که تمام جهان آن را بشنود (همانطور که قبلاً با اخراج بن‌علی شاهد آن بودند). سپس اعلام کنید که هیچ نوع بدیلی را در مقابل اسلام قبول نخواهید کرد.

ما به صاحبان قدرت‌ می‌گوییم! شما افتخار ما بوده و این سرزمین شماست که برای محافظت از آن قسم خورده‌اید. اکنون دشمن آن را کنترول کرده و امور خود را آن‌گونه که می‌خواهد به پیش می‌برد. این قشر سیاسی مزدور و ناجوان‌مرد شماست. آنان بودند که دشمن را اجازه داده تا بر سرزمین‌تان مسلط شود. این مردم و امت شماست که برای محافظت از آن‌ها قسم خوردید. سیاسیون، مردم را به گروگان گرفته و آن‌ها را با زهر انتخاباتی مسموم می‌کنند تا از آن‌ها مشروعیت حاصل كنند. آیا این را پذیرفته و ساکت می‌مانید تا در جرم شریک شوید؟ آیا این وظیفه شما نیست که کشور را از شر استعمارگران رها کنید؟ و ما به شما یادآوری می‌کنیم: شما مسلمان بوده، به الله سبحانه‌وتعالی به عنوان خالق، به اسلام به عنوان دین و به محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم به عنوان پیامبر خود ایمان دارید. شما قدرت‌مند هستید، زیرا او سبحانه‌وتعالی با شماست.

﴿لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾ [کهف: 39]

ترجمه: هیچ قوّت (و نیرویی) جز از ناحیه الله (سبحانه‌وتعالی) نیست.     

﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾ [منافقون: 8]

ترجمه: عزت مخصوص الله (سبحانه‌وتعالی)، رسول او و مؤمنان است.

ما شما را به ندای مخلصانه‌ی خود فرا می‌خوانیم: برای نصرت دین الله سبحانه‌وتعالی به پاخیسته و با ما یکجا این رژیم‌های بشری را که به ما ظلم و ستم روا داشته و ما را در روز رستأخیز به‌سوی نابودی می‌کشانند، از بین ببرید.      

حزب التحریر-ولایه تونس

مترجم: مرصاد مرصوص

ادامه مطلب...

دولت پاکستان تمام مرزهای خیانت را پشت سر گذاشته است

(ترجمه)

در پاسخ به تویت عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان: «من درد مردم کشمیر را درکشمیر آزاد درک می‌کنم، آن‌ها به چشمان خود شاهد اند که برادارن کشمیری آن‌ها در جامو و کشمیر زندگی خود را بیش از دو ماه‌است که در حالت حکومت نظامی به سرمی‌برند؛ اما هرکسی‌که به هدف عرضۀ کمک‌های بشردوستانه از خط کنترول کشمیر آزاد، عبور کند و یا به مبارزات کشمیری کمک کند، وی در مسئله هند نقش بازی کرده است.»

حزب التحریر چنین می‌گوید: عمران برای خشنودی ترامپ و نادیده گرفتن دستورات الله سبحانه وتعالی کنارگذاشتن احساسات مسلمانان تمام حدود را زیر پای کرده است. اعلامیه دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان چنین می‌افزاید: "دولت پاکستان برای جلوگیری و  خورد کردن مقاومت کشمیری در برابر تجاوز هندو و پروژۀ هند بزرگ، از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد. دولت پاکستان دست و بال نیروهای نظامی پاکستانی، قوی‌ترین نیروی‌های مسلح جهان را بسته است، حتی زمانی‌که مسلمانان عادی سعی می‌کنند به نوعی از برادران و خواهران مظلوم خود در کشمیر اشغالی اعلام حمایت مسلحانه یا سیاسی نمایند، این دولت منافق مشکل برادران‌شان را "مسئله هند" اعلام کرده و از فداکارهای مسلمانان ممانعت می‌کند." در این اعلامیه تصریح شده است: "امید اعلام جهاد داشتن برای آزادسازی کشمیر از این حکام، حماقت و اتلاف وقت بیش نیست. اگر به استمرار این نظام‌ها اجازه داده شود، در آن صورت موضوع کشمیر دفن خواهد شد." خلاصۀ اعلامیه، خطاب به نیروهای نظامی پاکستان می‌گوید: "آیا شما از توانائی‌های خود با زدن اولین سیلی بر روی دشمن آگاهی دارید، نیروی ترسوی هندو هیچ‌گاه نمی‌تواند در مقابل شما بایستد. اما تنها خلافت بر منهج نبوت است که می‌تواند این فرصت را به شما بدهد تا در جنگ با هند بخشی از نیروهای شوید که مستحق بشارت رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌باشند.»

برگرفته از جریدۀ الرایه

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه