جمعه, ۱۸ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان... بشنوید و بدانید...!

  • نشر شده در حزب

(ترجمه)

جنگ وحشیانه‌ای که در غزه جریان دارد و سکوت مرگ‌بار لشکرهای مسلمانان در برابر کشتارهایی‌که رژیم یهود صبح و شام مرتکب آن می‌شود؛ به ویژه لشکرهایی‌که در اطراف فلسطین قرار دارند؛ این جنگ وحشیانه با اظهارات پی‌هم کفار استعمارگر همراه شده؛ به ویژه امریکا و انگلیس، که خواستار عملی شدن راه‌حل تشکیل دو دولت در فلسطین می‌باشد: یکی برای یهود که بیشتر خاک فلسطین را شامل شود و دیگری، بخش ناچیز و خلع سلاح‌شده‌ای که فلسطینیان در آن اسکان داده شوند. این راه‌حل را حکام موجود سرزمین‌های مسلمانان، به ویژه سران دولت‌های عربی، که در اطراف فلسطین قرار دارند و مخصوصاً حکومتِ به اصطلاح خودگران فلسطین، در این اواخر بیشتر بر سرزبان‌ها انداخته اند.

از جانب دیگر، تداوم تجاوز وحشیانۀ حدود پنجاه روز، سپس آتش‌بس یک هفته‌یی که با موافقت رژیم یهود صورت گرفت؛ سپس توسط خودش نقض گردید و پس از آن حملات با وحشی‌گری بیشتر و بدون مداخله لشکرهای مسلمانان ادامه یافت، بدانید که این‌ها همه به این هدف است تا رژیم یهود را قدرتی دارای اهمیت جلوه دهند و نشان دهند که لشکرهای مسلمانان توان جنگیدن با آن را ندارد. به این ترتیب، فضا را برای راه‌اندازی گفتگو با یهودیان در خصوص برنامۀ خبیثانه‌ی شان؛ "تشکیل دو دولت" آماده نمایند؛ برنامه‌ای که خیانت در حق الله سبحانه وتعالی، رسولش صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مسلمانان است.

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان!

شک نکنید که رژیم یهود اهلیت جنگیدن و پیروزی را ندارد؛ بلکه آنان چنان اند که الله سبحانه وتعالی در موردشان فرمود:

﴿لَن یضُرُّوكُمْ إِلاَّ أَذًى وَإِن یقَاتِلُوكُمْ یوَلُّوكُمُ الأَدُبَارَ ثُمَّ لاَ ینصَرُونَ﴾ [آل‌عمران: 111]

ترجمه: آنان هرگز نمیتوانند به شما زیانی (ژرف و پردامنه) برسانند؛ مگر آزار مختصری (كه اثر چندانی بر جای نمیگذارد) و اگر با شما بجنگند، پشت كرده و پای به فرار می‌نهند؛ سپس یاری نمیشوند.

چنان‌که دیدید، تعداد اندکی از جوانان مؤمن با کمترین تعداد و کمترین امکانات در مقایسه با رژیم یهود، به جنگ این رژیم رفتند؛ اما رژیم مذکور تا امروز نتوانسته در برابر آنان اعلان پیروزی نماید. حالا باید پرسید: اگر لشکری از مسلمانان به سراغ این رژیم روند، نه تمام لشکرها؛ بل لشکرهایی‌که در اطراف فلسطین قرار دارند و حتی بخشی از آنان، در این صورت نتیجۀ چنین جنگی چه خواهد بود؟ قطعاً رژیم یهود از صفحۀ روزگار محو خواهد گردید.

فلسطین یک سرزمین اسلامی است که عمر رضی‌الله‌عنه آن را فتح نمود، صلاح‌الدین ایوبی آزادش کرد و عبدالحمید از آن محافظت نمود. این خاک هرگز در معرض فروش نیست و هرگز قابلیت تقسیم شدن میان ساکنان آن و کسانی‌که ساکنان اصیل آن را از آن بیرون راندند و آن را اشغال کرده‌اند، ندارد. پس راه‌حل این سرزمین، تشکیل دو دولت نه؛ بل همان چیزی‌ست که الله عزیز و جبار فرمود:

﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَیثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ [بقره: 191]

ترجمه: و (چون جنگ درگرفت) هرجا آنان را (كه آغازكنندگان جنگ بودهاند) دریافتید، ایشان را بكشید، و آنان را (از مكّه) كه شما را از آنجا بیرون كردهاند، بیرون سازید.

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان!

آیا شصت‌هزار شهید و مجروح غزه برای شما کافی نیست تا لشکرهای خود را برای نصرت دادن آنان به‌راه اندازید؟

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فَعَلَیكُمُ فِی الدِّین﴾ [انفال: 72]

ترجمه: اگر به سبب دین‌شان از شما كمك و یاری خواستند، كمك و یاری بر شما واجب است.

آیا فریاد کودکان غزه، گریه و نالۀ زنان آن، درد و رنج مادرانی‌که فرزندان خود را از دست داده اند و آه و نالۀ مردان و زنان کهن‌سال برای شما کافی نیست تا لشکرهای خود را برای کمک به آنان حرکت دهید؟! آیا حجم بزرگ کشتارها، تکه‌پاره شدن اجساد شهداء و جریان خون شهداء و مجروحین از زیر آوار کافی نیست تا شما به فریاد مردم غزه برسید؟

مگر چشم ندارید و نمی‌بینید؟ مگر گوش ندارید و نمی‌شنوید؟ چرا خون در رگ‌های شما به جوش نمی‌آید تا به نصرت غزۀ سربلند بشتابید؟! مگر از الله و رسولش و مؤمنین حیا نمی‌کنید که این‌گونه غافل نشسته و دستِ یاری دراز نمی‌کنید؟ اما رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حدیثی‌که بخاری به روایت از آدم و وی از شعبه و او از منصور نقل نموده که گفت: از ربعی بن حراش شنیدم که به نقل از ابی مسعود می‌گفت که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود:

«إنّ مما أدرک الناس من کلام النبوة إذا لم تستحی فاصنع ما شئت»

ترجمه: یکی از پیام‌های نبوت برای مردم این است که هرگاه شرم و حیا نداشتی؛ پس هرچه خواستی انجام بده.

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان!

ما می‌دانیم که وابسته‌گی شما به کفار استعمارگر و اطاعت از آنان، مخصوصاً امریکا، باعث گردیده به غزه و مردم آن کمک و یاری نکنید تا به این ترتیب، چوکی‌های ناپایدار قدرت خود را حفظ نمائید. شما فراموش کرده‌اید و یاهم تظاهر به فراموش می‌کنید که با این موقف ذلیلانه‌ای که اختیار کرده‌اید، نه فقط آخرت‌تان را خراب می‌کنید؛ بلکه دنیای تان نیز خراب می‌شود؛ زیرا هرگاه کفار استعمارگر اهداف خود را توسط شما براورده نمایند، شما را به‌سان هستۀ خرما دور انداخته و چوکی‌های قدرت شما را درهم خواهند شکست. واقعیت حکام قبل از شما پندی آشکار است؛ اگر بدانید! الله قوی و عزیز چه دقیق و راست فرمود:

﴿أَفَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ﴾‏ [حج: 46]

ترجمه: آیا در زمین به سیر و سفر نپرداخته‌اند تا (از دیدن آثار گذشتگان و مشاهده ویرانه‌های كاخ‌های ستمگران) دل‌هائی به هم رسانند كه بدان‌ها (وظیفه خود را در قبال دعوت حق درك و) فهم كنند و گوش‌هائی داشته باشند كه بدان‌ها (اخبار جبّاران و ندای وجدان، و فرمان یزدان را) بشنوند؟ چرا كه این چشم‌ها نیستند كه كور می‌گردند و بلكه این دل‌های درون سینه‌ها هستند كه نابینا می‌شوند.

ای سربازان لشکرهای مسلمانان!

بیش از دو ماه است که از شروع تجاوز وحشیانۀ یهود بر اهل شما در غزه می‌گذرد و با وجود کشتارهایی‌که رژیم یهود تاکنون مرتکب گردیده و همه روزه مرتکب می‌گردد؛ کشتارهایی‌که قربانیان آن، زن‌های بی‌دفاع، کودکان معصوم، علماء، مسنین و... می‌باشند و نیز با وجود ویرانی‌های بی‌شمار به‌جا مانده از خانه‌ها، شفاخانه‌ها، مساجد و سایر تأسیسات، بازهم حکام، شما را نمی‌گذارند تا دست یاری و کمک به برادران تان در غزه دراز نمائید و شما در برابر آنان سکوت نموده‌اید! آیا از خشم پروردگارتان به لرزان نمی‌آیید که به سبب این بی‌تفاوتی به سراغ تان آید؟! ‏

﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِیلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِیتُم بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ (38) إِلاَّ تَنفِرُواْ یعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِیماً وَیسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَیئاً وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ﴾ [توبه: 38-39]

ترجمه: ای مؤمنان! چرا هنگامی‌كه به شما گفته می‌شود:  (برای جهاد) در راه الله حركت كنید، سستی می‌كنید و دل به دنیا می‌دهید؟ آیا به زندگی این جهان به جای زندگی آن جهان خوشنودید؟ تمتّع و كالای این جهان در برابر تمتّع و كالای آن جهان، چیز كمی بیش نیست.‏ اگر برای جهاد بیرون نروید، الله شما عذاب دردناكی می‌دهد و (شما را نابود می‌كند و) قومی را جایگزین‌تان می‌سازد كه جدا از شمایند (و پاسخگوی فرمان الله متعال و در اسرع وقت دستور او را اجرا می‌نمایند. شما بدانید كه با نافرمانی خود تنها به خویشتن زیان می‌رسانید) و هیچ زیانی به الله نمی‌رسانیدو الله بر هر چیزی توانا است.

آیا مشتاق نیستید یکی از دو نیکی نصیب شما گردد؟

﴿یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَیدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَیبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (12) وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ﴾ [صف: 12-13]

ترجمه: ‏گناهان‌تان را می‌بخشاید و شما را به باغ‌های بهشتی داخل می‌گرداند كه از زیر (كاخ‌ها و درختان) آن جویبارها روان است، و شما را در منازل و خانه‌های خوبی جای می‌دهد كه در باغ‌های بهشت جاویدان ماندگار، واقع شده‌اند. پیروزی و رستگاری بزرگ همین است. (گذشته از این نعمت‌ها) نعمت دیگری دارید كه پیروزی خدادادی و فتح نزدیكی است (كه در پرتو آن مكه به دست شما می‌افتد) و به مؤمنان مژده بده.

آیا مشتاق نیستید عزت دنیا و آخرت نصیب‌تان گردد؟!

ای سربازان اردوهای مسلمانان!

برای نصرت دان به برادران خود در غزه آستین همت بر زنید؛ اگر حکام در برابرتان قرار گرفتند، آنان را با قدرت‌تمام به سزای اعمال شان برسانید! برادران‌تان در سرزمین مقدس را یاری کنید! یک شکست تاریخی برای رژیم یهود رقم زنید! درست همان‌گونه که صلیبیان در قدس شریف متحمل شکست تاریخی شدند و نیز همان طور که مغول‌ها در عین‌جالوت شکست تاریخی خوردند تا فلسطین یک بار دیگر به صورت کامل تبدیل به دار اسلام شود. درست همانطور که بود و به این ترتیب، بیرق خلافت یک بار دیگر بر فراز آن به اهتزاز در آید که همانا "رایۀ" رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌باشد؛ زیرا این سرزمین اسراء و معراج بوده و الله متعال آن و اطراف آن را مبارک قرار داده است:

﴿سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ﴾‏ [اسراء: 1]

ترجمه: تسبیح و تقدیس پروردگاری را سزاست كه بندۀ خود (محمّد صلی‌الله‌علیه‌وسلم پسر عبدالّله) را در شبی از مسجدالحرام (مكّه) به مسجدالاقصی (بیت‌المقدّس) برد، آنجا كه دَور و بر آن را پربركت (از اقوات مادی و معنوی) ساخته‌ایم تا (در این كوچ یك شبه زمینی و آسمانی) برخی از نشانه‌های خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتی‌های آن‌، او را از بند دردها و رنج‌های زمینیان برهانیم و با دل و جرئت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم). بی‌گمان الله بس شنوا و بینا است.

پس ای سربازان! برای نصرت دادن به برادران‌تان در غزۀ سربلند دست‌به‌کار شوید! دین الله را نصرت دهید و او تعالی نیز شما را نصرت خواهد داد: ‏

﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ ینصُرْكُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ (7) وَالَّذِینَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ‏(9) ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴾ [محمد: 7-9]

ترجمه: ای مؤمنان! اگر (دین) الله را یاری كنید، الله شما را یاری می‌كند (و بر دشمنان‌تان پیروز می‌گرداند) و گام‌های‌تان را استوار می‌دارد (و كار و بارتان را استقرار می‌بخشد).‏ كافران، مرگ بر آنان باد، و الله اعمال (نیك) ایشان را باطل و بی‌سود گرداند!‏  این بدان خاطر است كه چیزی را كه الله فرو فرستاده است دوست نمی‌دارند و لذا الله كارهای (خوب) ایشان را هم باطل و بی‌سود می‌گرداند.

از بیانات عالم بزرگوار، عطاء ابن خلیل ابورشته

امیر حزب‌التحریر

20جمادی الأولی 1445هـ.ق.

4 دسمبر 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

رهبری نظامی و سیاسی پاکستان از نبرد برای آزادسازی کشمیر امتناع ‌می‌ورزد. رهبری مذکور با دفن کردن کشمیر در اطاعت به دستور امریکا، در حال آمادگی برای عادی سازی با دولت هندو است!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

به روز دوشنبه تاریخ 11 دسمبر 2023م، ستره محکمه/ دادگاه عالی هند باتوجه به تلاش‌های مودی با اکثریت آراء 5 -0  برای الحاق اجباری کشمیر به دولت هندو رای داد. این کشور اعلام کرد که انتخابات کشمیر تا سپتمبر 2024 برگزار خواهد شد. این پس از آن صورت گرفت که دولت هندو به زور کشمیر را در آگست 2019 ضمیمه هند نمود. در اصل دولت هندو این کار را به اساس زور و قوت خود نکرد، بلکه این کار از طریق کمک رهبری پاکستان پس از سفر جنرال باجوا رئیس ارتش پاکستان در آن زمان به امریکا و نظر به دستور امریکا صورت گرفت. با توجه به این سیاست امریکای طی چند ماه، برای دولت هندو در خط کنترول، آتش بس تحفه داده شد. . امریکا اطمینان داد که هیچ گونه ترسی از سوی شیرهای ارتش پاکستان در قسمت غرب هند، نسبت به دولت هندو وجود ندارد. این مسئله زمینه را به هند مساعد کرد تا بر درگیری‌های مرزی با چین، در شرق خود تمرکز کند. بر اساس همین سیاست امریکای‌ست که حالا ستره محکمۀ هند از این الحاق اجباری حمایت می‌کند. گویی سرزمین‌های خراجی شبه قاره هند، سرزمین‌‌های دست‌نخورده اسلام نبود که به هر قیمتی از آن دفاع کرد، بلکه سرزمینی بود که بدون شلیک یک گلوله/مرمی به دشمنان تسلیم گردید.

مشکل امت اسلامی نه ضعف اقتصادی است و نه هم کمبود نیروی نظامی، پرسونل، تکنولوژی یا منابع؛ بلکه  نبود یک رهبری اسلامی است. در عوض، امت اسلامی تحت حاکمیت حاکمانی قرار گرفته است که بر اساس دستور غرب امور مسلمانان را به پیش می‌برند. گذشته از این، حاکمان مسلمانان حتی یک گلوله/ مرمی در حمایت از مسلمانان غزه شلیک نکردند، زیرا به گفته آنان حتی یهودی‌های بی‌غیرت و ترسو بسیار قدرتمند هستند! مودی کشمیر را بسیار به سادگی اشغال کرد، حتی بدون شکلیک کردن یک گلوله از سوی رهبری نظامی و سیاسی پاکستان. حاکمان سست عنصر و بی خاصیت پاکستان به صراحت از دادن پاسخ نظامی به الحاق اجباری کشمیر به دولت هندو خودداری کردند. حال اگر سرینگر(کشمیر) و غزه به این سادگی تسلیم دشمن شوند، آیا لاهور و قاهره و عمان در امان خواهند بود؟ این چی منطقی‌ست؟ این چی نوع نظام است؟ چی نوع طرز تفکر‌ست؟ آیا جنگ تنها برای دشمنان مسلمانان جایز و برای نیروهای مسلح مسلمان حرام است؟ این‌ها حاکمان خاینی مسلمانان هستند که پیوسته به امت خیانت می‌کنند. این حاکمان برای سرپوش گذاشتن به خیانت‌های خود، سرزمین‌های اسلامی  را به بهانۀ ضعیف بودن خویش، به دشمنان خود تسلیم می‌کنند.

ای نیروهای مسلح پاکستان! هیچ چیزی پنهان نخواهد ماند، مگر از کسی که نمی‌خواهد ببیند و بشنود. گفت‌وشنودها خیلی زیاد شد، دیگر بس است؛ اکنون زمان عمل است. واقعیت سازمان ملل برای شما آفتابی شده است و آن‌ اینکه این سازمان چیزی جز وسیلۀ دست امریکا نیست. آمریکا تلاش می‌کند که نیروهای های هندو در قسمت غرب این کشور( در جنگ علیه پاکستان) مصروف نباشند. این بخاطر آن است تا دولت هندو بتواند من‌حیث سنگر امریکا در برابر چین قرار بگیرد. هر روزی که سپری می‌شود، امریکا دولت هندو را علیه شما آمادتر از قبل می‌سازد. هر روزی که سپری می‌شود، دنیای غرب شما را تضعیف و دولت هندو را تقویت می‌کند. بناءً دیری نخواهد گذشت که این حاکمان غربی از شما خواهند خواست تا دولت هندو را بپذیرید و تسلیم آن شوید. این حاکمان از شما می‌خواهند که با مشرکین هندو و بت پرست، به بهانۀ ضعیف بودن مسلمانان به عادی سازی روابط تمسک بجویید. از همین‌رو، رهبری نظامی پاکستان در گرو امریکا قرار گرفته است تا توطئه دفن کشمیر را پس از انتخابات پاکستان و هند می‌حیث یکی از خیانت‌های خود توجیه کند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَواْ إِلَى شَيَطِينِهِم قَالُواْ إِنَّا مَعَكُم إِنَّمَا نَحنُ مُستَهزِءُونَ- ٱللَّهُ يَستَهزِئُ بِهِم وَيَمُدُّهُم فِي طُغيَنِهِم يَعمَهُونَ[بقره: 15-14]

ترجمه: وقتى با اهل ايمان روبه رو مى شوند، گويند: ايمان آورده ايم و چون با شيطان‌هاى خود خلوت كنند، گويند: ما با شماييم، جز این نیست که ما مسخره کننده [آنان] ایم. الله آنان را [به كيفر اين كار منافقانه در دنيا و آخرت] عذاب خواهد كرد، و آنان را در سركشى وتجاوزشان مهلت مى دهد [تا در گمراهى شان] سرگردان و حيران بمانند.

ای نیروهای مسلح پاکستان! با اقدام نکردن برای جلوگیری از خیانت حاکمان به مصالح امت، در گناه و معصیت آن‌ها خود را شریک نکنید. شما  صاحب قدرت و صلاحیت هستید. گردن‌های این حاکمان را بگیرید، دستان‌شان را محکم ببندید و به حزب‌التحریر برای اقامۀ خلافت اسلامی بر منهج نبوت نصرت دهید. پاکستان و امت اسلامی بی‌صبرانه منتظر اقدامات جسورانۀ افسران و سربازان پاکستانی هستند. یک نمونه از اقدامات جسورانه شما در تاریخ 27 فبروری 2019 بود که بر اندام دشمن لرزه انداخت و هیبت‌شان را به هم ریخت و سوشما سواراج ( وزیر خارجه قبلی هند) و مودی را به یاد جایگاه واقعی شان انداخت. برخیزید و از سنت پیامبر خود پیروی کنید. آنگاه که پس از تأسیس دولت جدید در مدینه، با نبرد و پیکار در برابر قبایل کافر پیرامون خود، دولت‌اش را تقویت کرد. رسول‌ الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم طی ده سال شخصاً رهبری جنگ را برعهده گرفته و دیگران را در جنگ سهیم ساخت. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مسلمانان نشان داد که عزت فقط و فقط در زیر پرچم جهاد است و جهاد- بلندترین قله اسلام- است. برادران و خواهران کشمیری شما را صدا می‌زنند، پس این وجیبۀ شماست که به دادشان برسید. پلان عملیاتی برای شما کاملاً روشن است. به احیای خلافت بشتابید تا خلیفه شما را در جنگ با دشمنان اسلام رهبری نماید و سلطه و هیبت اسلام را در دل دشمنان ایجاد کند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمرِهِۦ وَلَكِنَّ أَكثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعلَمُونَ [یوسف: 21]

ترجمه: و الله بر امور خویش چیره است، ولی بسیاری از مردمان نمی‌دانند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

3 جمادی‌الثانی 1445هـ.ق

17 دسمبر 2023م

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

کجایند آنانی که برای سرنگونی نظام‌های کفری کار می‌کنند؟

از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«يَتْبَعُ الْمَيِّتَ ثَلَاثَةٌ، فَيَرْجِعُ اثْنَانِ وَيَبْقَى وَاحِدٌ، يَتْبَعُهُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَعَمَلُهُ، فَيَرْجِعُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَيَبْقَى عَمَلُهُ». رواه مسلم

ترجمه: سه چیز مرده را همراهی می‌کند: خانواده، مال و عمل او. دو تا از آنها باز می‌گردند و یکی با او می‌ماند: خانواده و مالش بر می‌گردند و عملش با او می‌ماند.

دین اسلام‌ حالت  زندگی و مرگ به انسان اهتمام ورزیده است، توجه اسلام در زندگی انسان در لابلای احکام، اوامر و نواهیِ نهفته است که الله سبحانه وتعالی برای او تشریع کرده است و  انسان با تطبیق  آنها به سعادت و آرامش دنیا و آخرت می‌رسد،  اما توجه اسلام به مرگ از طریق احکامی است که انسان را از عواقب افتادن به جهنم هشدار می‌دهد و انسان باید بر اساس آن غرایز و حاجات عضوی خود را در مسیر شریعت کنترل کند.

آنچه رسول الله صلی الله علیه وسلم در این حدیث برای ما بیان نموده اینست، انسان در دنیا سه رفیق و همراه دارد: رفیق و همراه اولی خانواده‌اش است که در نتیجه ناچار است از آنها جدا شود، دومی مالش است و بجز آنچه که می‌خورد، می‌پوشد و صدقه‌ می‌دهد چیزی دیگری برایش  نیست و رفیق سومی عمل و کردارش است، آیا می‌دانید که عمل چیست؟ عمل وسیله ورود به بهشت یا دوزخ است، چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ *وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾ [زلزله: 7 و 8]

ترجمه: پس هرکس به اندازۀ ذرۀ غباری کار نیک کرده باشد، آنرا خواهد دید (و پاداشش را خواهد گرفت) و هر کس به اندازۀ ذرۀ غباری کار بد کرده باشد، آنرا خواهد دید (و سزایش را خواهد چشید).

پس امروزه کجا هستند آنانی‌که که برای نابودی نظام‌های کفری در سرزمین‌های اسلامی کار و پیکار می‌کنند؟ کجایند آنانی‌که برای اعادۀ دولت خلافت راشدۀ ثانی کار می‌کنند همان خلافتی که مطابق قرآن و سنت عمل کرده بعد از آنکه حکام، بر سر امت سالیان سال بر خلاف حکم قرآن حکومت کرده است؟

خدایا! خلافت راشده بر روش پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را زودتر بیاور که توسط آن آشفتگی مسلمانان برطرف می شود و مصیبت‌ها را از آنان دفع می‌نماید، پروردگارا! به نور وجه کریم خود زمین را روشن بفرما! اللهم آمین آمین.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

حزب التحریر با مفکوره خلافت‌خواهی خود ترس و لرزه بر اندام دشمنان اسلام انداخته است!

(ترجمه)

خبر:

کتابی تحت عنوان: «پوتینیسم: روسیه و آینده آن با غرب» از یک نویسنده‌ی یهودی به نام وولتر لاکویر می‌باشد که آن کتاب را داکتر فواز زعرور به عربی ترجمه نموده و توسط انتشارات دارالکتب عربی بیروت در سال ۲۰۱۶م. نشر شده است.

او در صفحات ۱۲۴_۱۲۵، ۱۲۹، ۱۹۷ از حزب التحریر و خلافت سه بار یاد نموده و آن را در ردیف گروه‌های بنیادگرا قرار داده و تندرو توصیف کرده است. در موضوع آخر آن گفته: «فعال‌ترین حرکت تندرو در آسیای مرکزی حزب التحریر است و این یک سازمان سیاسی اسلامی می‌باشد که در دهه پنجاه در قدس تأسیس شد و عزم  ایجاد یک دولت اسلامی (خلافت) مقتدر را دارد. در حال حاضر این حرکت تقریباً در همه کشورها از جمله کشورهای عربی ممنوع است. اما نباید امکانات این حرکت را در برخی از کشورهای آسیای مرکزی مانند قرقیزستان، دست کم گرفت».

تبصره:

از آنجایی که قدرت‌های بزرگ توانستند خلافت را در اوایل قرن گذشته نابود کنند و از این هراس داشتند که مبادا دوباره دولت اسلامی (خلافت) دوباره احیا گردد؛ پس سرزمین‌های مسلمانان را متفرق نمودند و آنها را به نهادهای ضعیف و تابع خود تبدیل کردند و حاکمانی را بر آن سرزمین‌ها گماشتند که شبیه کارمندان‌شان بودند. برای جلوگیری از بازگشت سرزمین‌های مسلمانان تحت چتر یک دولت واحد و دور نگهداشتن مسلمانان از وحدت دوباره، خواستند بار دیگر مفکوره خلافت و احیای دوباره آن را از اذهان مسلمانان دور سازند که گویا آن مفکوره بخشی از گذشته و احیای آن غیر ممکن است.

از زمان ایجاد حزب التحریر در دهه پنجاه قرن گذشته توسط متبنی فکر خلافت، شیخ تقی الدین نبهانی رحمت الله علیه و تلاش امت اسلامی برای احیای آن؛ این دولت‌ها خطر حزب و فعالیت‌های آن را درک کردند که به زودی خلافت اسلامی آنچه را که چندین دهه برای آن زحمت کشیدند نابود خواهد کرد و سرزمین‌های اسلامی را از نفوذ‌شان پاک و به زودترین وقت آنها را خوار و ذلیل از سرزمین‌های اسلامی بیرون خواهد کرد.

لذا میزان حساسیتی که نسبت به ذکر مفکوره خلافت دارند بسیار زیاد است و هرجا که پیدا شود و به هر زبانی که ذکر شود از آن مفکوره می‌ترسند، این یکی از نمونه‌های است که میزان حساسیت کشورهای کفری بزرگ را نسبت به اندیشه خلافت نشان می‌دهد. از زمانی که مفکوره خلافت از دهه پنجاه با حزب التحریر گره خورد، آنها با نام آن به شدت حساس شدند؛ زیرا این حزب مفکوره خلافت را تبنی و برای برپای آن تلاش می‌کند.

به هر حال، از چیزی که می‌ترسند و احساس وحشت دارند به زودی بإذن الله سبحانه وتعالی به واقعیت مبدل خواهد شد؛ چون این وعده الله سبحانه وتعالی و بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم است که مسلمانان را به خلافت راشده می‌رساند. لذا تأسیس خلافت کار خستگی ناپذیر حزب التحریر است و الله سبحانه وتعالی حامی و نصرت دهنده بندگان مؤمن خود می‌باشد، حتی پس از مدتی و به زودی کسانی که ظلم کردند خواهند دانست که به کدام سمت می‌روند.

نویسنده: خلیفه محمد

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

ارتش‌ها ابزار تغییر و آزادسازی اند؛ آیا گوش شنوای هست؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ثروت فکری هر امتی باید تطبیق، حفظ و حمل شود که نیازمند یک قدرت پشتیبان می‌باشد. در هر امت و دولتی ارتش‌ها اساس قدرت و رمز ثبات بوده که توسط آن، قلمرو گسترش یافته و تمدن و مفکورۀ آن نشر می‌شود. ارتش‌ها تنها نیروی لازم برای ایجاد هر نوع نهضت و تمدنی اند. بلی، ارتش‌ها برای غزه لازم و ضروری است. لذا ارتش‌ها ابزاری اند که نمی‌توان از آن‌ها بی‌نیاز شد و بدون آن‌ها تغییری ایجاد کرد.

چیزی‌که سبب قدرت‌مند شدن امریکا در سطح جهان گردید، همین ارتش‌ها‌ بود. بخاطر وجود ارتش‌ها، شوروی برای مدتی در این امر با امریکا سهیم بود. ارتش‌ها بودند که دولت اسلامی را به آفاق و اطراف زمین رساندند. ارتش شکست‌ناپذیر دولت عثمانی بود که اسلام را به اروپا رساند و خلافت عثمانی را بزرگ‌ترین دولت گشتاند که دشمنان از آن هراس داشتند و به شدت از آن حساب می‌بردند. ارتش‌ها بودند که انگلیس را به امپراتوری مبدل ساخت که آفتاب در آن غروب نمی‌کرد. ارتش‌ها نیروهای هستند که روسیه را به رقابت با اروپا در اوکراین وادار کردند...

این نقش و اهمیت ارتش‌هاست؛ ارتش‌ها و یا نیروی قایم مقام آن؛ ابزار استراتیژیک در روند تغییر و ترسیم‌کنندۀ سیاست جهان اند. دولت‌های فاقد ارتش، بدون شک تابع و پیرو بوده و از رهبریت و قدرت خود در اخذ تصامیم و اثرگذاری در منطقه محروم هستند؛ زیرا آن‌ها فاقد قدرتی است که توسط آن با مخالفان و دشمنان خود بجنگند.

اسلام برای ارتش‌ها و قدرت‌مندان، نقش مهمی را در روند تغییر قرار داده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم برای طلب نصرت نزد قبائل قدرت‌مندِ عرب رفتند. برای طلب نصرت به طائف رفتند. پیشاپیش قبائل عرب که برای حج بیت‌الله الحرام می‌آمدند، می‌رفتند و آنان را به اسلام دعوت کرده و برای اقامه دولت اسلامی طلب نصرت می‌کرد. برای استجابت امر الله سبحانه وتعالی خود را به قبائل می‌رساندند و از آنان نصرت و حمایت‌شان را می‌طلبیدند. از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که گفت: علی ابن ابی طالب رضی الله عنه گفته است: «وقتی الله سبحانه وتعالی رسولش را دستور داد تا نزد قبائل برود؛ در حالی‌که من و ابوبکر با ایشان بودیم، به سمت مِنی روان شدیم تا به مجلسی از مجالس عرب رسیدیم.»

این طلب نصرت ادامه داشت، تا آنگاه که الله سبحانه وتعالی اسلام را نصرت داد و قبیلۀ اوس و خزرج ایمان آوردند و با رسول الله صلی الله علیه وسلم بیعت کردند که در کنار ایشان با دشمنان بجنگند، اسلام را نصرت داده و تمام قدرت خود را در اختیار آن بگذارند. لذا الله سبحانه وتعالی آنان را انصار نامید. واقعاً برای این دین انصار بودند؛ دولت‌ اسلام را تأسیس کردند و در راه حمل پیام آن به جهانیان، جهاد و مبارزه کردند...

جهاد بنابر قول رسول الله صلی الله علیه وسلم بزرگ‌ترین قلۀ احکام اسلام است. آماده‌سازی ارتش‌ها و تحریک آن‌ها؛ طریقۀ جهاد است. پس قدرت‌مندان، اهل جنگ بوده و آن‌ها هستند که می‌توانند موازین قدرت را سرنگون کنند و حق را نصرت داده و باطل را از بین ببرند.

امت اسلامی امروزه از ارتش‌ها و سلاح‌های پیشرفته‌ای برخوردار بوده و ابزارهای فراوانی از لشکریان و افسران را در اختیار دارد؛ اما نیازمند تصمیمی است که آن‌ها را به نصرت اسلام و جهاد فی‌سبیل‌الله و آزادسازی سرزمین‌های اشغالی، از جمله سرزمین مبارکه فلسطین دستور دهد. جهاد یک فریضۀ بسیار بزرگ بوده که الله سبحانه وتعالی در جاهای متعددی در قرآن و احادیث به آن دستور داده:

‏‏﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَیثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى یقَاتِلُوكُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِینَ(191) ‏‏فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏(192) وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَیكُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ﴾ [بقره: 191-193]

ترجمه: ‏و هر جا آنان را دریافتید بكشید و آنانی را كه شما را از آنجا بیرون كردهاند، بیرون سازید و (از جنگ در حرم مكّه نباید باك داشته باشید؛ زیرا ایشان با شكنجه و آزار و انواع فتنه و فساد میخواستند شما را از دین‌تان برگردانند كه مایۀ خوشبختی دو جهان شما است و) فتنه از كشتن بدتر است و (لیكن احترام مسجدالحرام به جای خود باقی است و) با آنان در كنار مسجدالحرام كارزار نكنید، مگر آن گاه كه ایشان در آنجا با شما بستیزند (و حرمت مسجدالحرام را محفوظ ندارند). پس اگر با شما جنگیدند ایشان را بكشید. سزای (آن گونه) كافران چنین است.‏ و اگر دست كشیدند (از كفر، و اسلام را پذیرفتند، الله گناهان‌شان را به آب توبه میشوید و بیدینس گذشته ایشان را نادیده میگیرد) چه بیگمان الله آمرزنده و مهربان است.‏ با آنان پیكار كنید تا فتنهای باقی نماند (و نیروئی نداشته باشند كه با آن بتوانند شما را از دین‌تان برگردانند) و دین (خالصانه) از آن الله گردد (و مؤمنان جز از الله متعال نترسند و آزادانه به دستور آئین خویش زیست كنند). پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (و اسلام را پذیرفتند، دست از آنان بدارید؛ زیرا حمله بردن و) تجاوز كردن جز بر ستم‌كاران (به خویشتن به سبب كفر و شرك، روا) نیست.‏

و فرموده است:

‏‏﴿الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیاء الشَّیطَانِ إِنَّ كَیدَ الشَّیطَانِ كَانَ ضَعِیفاً﴾ [نساء: 76]

ترجمه: ‏كسانی‌كه ایمان آورده‌اند، در راه الله می‌جنگند و كسانی‌كه كفرپیشه‌اند، در راه شیطان می‌جنگند. پس با یاران شیطان بجنگید. بی‌گمان نیرنگ شیطان همیشه ضعیف بوده است.

و فرموده است:

‏‏﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ(10)‏تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَیرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(11) یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَیدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَیبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ‏(12)‏ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ﴾ [صف: 10-13]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! آیا شما را به بازرگانی و معامله‌ای رهنمود سازم كه شما را از عذاب بسیار دردناك دوزخ رها سازد؟‏ (و آن این است كه) به الله و پیامبرش ایمان می‌آورید و در راه الله با مال و جان تلاش و جهاد می‌كنید. اگر بدانید این برای شما (از هر چیز دیگری) بهتر است.‏ (اگر این تجارت را انجام دهید، الله متعال) گناهان‌تان را می‌بخشاید و شما را به باغ‌های بهشتی داخل می‌گرداند كه از زیر (كاخ‌ها و درختان) آن جوی‌بارها روان است و شما را در منازل و خانه‌های خوبی جای می‌دهد كه در باغ‌های بهشت جاویدان ماندگار، واقع شده‌اند. پیروزی و رستگاری بزرگ همین است.‏ (گذشته از این نعمت‌ها ) نعمت دیگری دارید كه پیروزی خدادادی و فتح نزدیكی است و به مؤمنان مژده بده (به چیزهائی‌كه قابل توصیف و بیان نیست و فراتر از آن است كه با الفبای انسان‌ها به انسان‌ها شناساند).‏

امام بخاری و امام مسلم رحمهم الله در صحیح‌شان از حدیث سهل بن سعد رضی الله عنه روایت کرده، می‌گویند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«رِبَاط یَومٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ خَیرٌ مِّنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا، وَ مَوضِعُ سَوطِ أحَدِکُم مِنَ الجَنَّةِ خَیرٌ مِّنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا، وَالرَّوحَةُ یَرُوحُهَا العَبدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، أَوِ الغَدوَةُ خَیرٌ مِنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا»

ترجمه: یک روز نگهبانی در راه الله از دنیا و مافیها بهتر است، و به اندازۀ جای شلاق شما در بهشت، از دنیا و مافیها بهتر است. و گامی‌که بنده، شام یا صبحی در راه الله بر می‌دارد، از دنیا و مافیها بهتر است.

در این حدیث مراد از فی‌سبیل‌الله، جهاد است. این‌چنین اسلام برای جهاد مقام و منزلت عالی و اجر بزرگی قرار داده است که فقط مجاهد به آن دست خواهد یافت. با این وجود، ما با حکامی ابتلاء شده‌ایم که جهاد را تعطیل کرده اند؛ در حالی‌که سرزمین‌های اسلامی تحت اشغال بوده، خون‌های مسلمانان می‌ریزد، اموال‌شان تاراج می‌شود و احکام کفری در سرزمین‌های شان تطبیق و ترویج می‌شود!

امروزه غرب، با تمام ارتش‌های خود برای جنگ علیه اسلام و مسلمانان حرکت کرده که در گذشته و اکنون این را مشاهده می‌کنیم. غزوه احزاب، جنگ‌های صلیبی، اشغال عراق و افغانستان و جنگ علیه کودتای سوریه و دیگرجاها، همۀ این‌ها غرب را وحدت بخشیده و نیروها، ارتش‌ها، سلاح‌ها و اموالش را برای جنگ علیه اسلام بسیج کرده است. در مقابل، مسلمانان این حوادث را از نزدیک دیده و کاری نمی‌کنند و ارتش‌های شان همواره موضع ضعف و ناتوانی را اختیار کرده اند؛ با آن‌که درد و رنج‌هایی‌ را که امت با آن دست و پنجه نرم می‌کند، می‌بینند. امت اسلامی می‌دانند که تنها راه‌حل این مسئله؛ ایستادن ارتش‌های مسلمانان در کنار دین و امت‌شان می‌باشد، نه در کنار حکام و باداران‌ غربی‌شان!

اشغال فلسطین و سرزمین‌های دیگر اسلامی، هرگز پایان نخواهد یافت، مگر با جهاد ارتش‌های امت اسلامی. لذا باید که سیرت خالد بن ولید، صلاح‌الدین ایوبی، قطز، ظاهربیبرس و رهبران بزرگی‌که در تاریخ مواضع عزت‌مندانه‌ای را برای خود در نزد الله سبحانه وتعالی ثبت کرده اند، تاریخ آن‌ها را در خود حفظ کرده و نام‌های شان در جریده‌های از نور جاویدان گشته است، باز گردانیم. پس چه کسی سیرت آنان را باز می‌گرداند و می‌گوید که من چنین می‌کنم؟

در ارتش مصرکنانه چه کسی است که تصمیم شکستاندن طاعت اولیای غرب و مرزهای استعماری را بگیرد و نیروهایش را برای نصرت دادن مسلمانان بسوی فلسطین و قبل از آن، بسوی حاکم جنایت‌کار مصر حرکت دهد تا مصر را به شکل نخستین‌اش در تاریخ اسلام باز گرداند؟ و در ارتش ترکیه و اردن چه کسی است که عظمت و قهرمانی‌های عثمانی‌ها را که از دارالاسلام حفاظت کرده و نمی‌گذاشتند که دشمنان به بیت المقدس دست یابند، باز گرداند؟ ای ارتش‌ها و اهل قدرت! سیرت این بزرگواران را بازگردانید، دولت اسلام را اقامه کنید و هم‌چو انصار رسول الله صلی الله علیه وسلم انصار باشید تا در دنیا و آخرت کامیاب گردید.

تحریک جیوش، امر ممکن و لازمه تغییر است، برای آزادسازی ضروری بوده و برای بازگشتاندن مجد و عظمت اسلام و مسلمانان ضرورت حتمی می‌باشد. این امر سخت و دشوار نبوده، بلکه فقط نیاز به اراده و اخلاص برای الله سبحانه وتعالی دارد. بنابر این، این مسئولیت ارتش است که اسلحه خود را به سمت مسلمانان نه، بلکه به سمت صحیح آن، یعنی سمت دشمنان اسلام و مسلمانان جهت دهد.

امت اسلامی امروزه سخت محتاج ارتش‌هاست. غرب از تمام جهات دشمنی خود را با امت اسلامی آشکار کرده، خون آن‌ها را ریخته، به مقدسات‌شان هتک حرمت می‌کند و به رسول شان صلی الله علیه وسلم دشنام می‌دهد! ایمان و دین‌داری ارتش‌ها به خاطر این بی‌حرمتی‌ها باید وادارشان کند تا برای مبارزه با غرب و حکام مزدورش حرکت کنند. ما امروزه می‌بینیم که طوفان‌الاقصی چگونه ناتوانی و ضعف رژیم یهود را نمایان ساخت. می‌بینیم که چگونه یک گروه اندکی از مؤمنان، دشمن را سخت به شکست مواجه ساخت.

پس ای ارتش‌های امت! ای کسانی‌که برای استجابت ندای حکام‌تان برای اجرای اوامر غرب بسوی یمن حرکت کردید! ای کسانی‌که برای ریختن خون مسلمانان بسوی سودان روان شدید و ای کسانی‌که در جنگ فتنه میان مسلمانان بسوی لیبیا حرکت کردید! این فرصت شماست، آن را از دست ندهید...

این همان دشمن واضح شماست که در انتظارتان است؛ پس موقف‌تان در برابر آن‌ها چگونه است؟! حزب التحریر شما را به کامیابی هردو دنیا و به اقامه دولت خلافت -که بیش از یک قرن می‌شود غایب است- فرا می‌خواند تا به فوز و کامیابی دنیا و آخرت دست یابید و این، همان کامیابی آشکار است.

برگرفته از شماره 472 جریده الرایه

نویسنده: دکتور عمر عبدالله – ولایه یمن

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

رئیس امور دینی ترکیه برای حل مشکل غزه مردم را در مساجد به دعاء فرا می‌خواند!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

خبرگزاری اناضول به تاریخ 30 نوامبر2023م گفت که "علی ارباش" رئیس امور دینی ترکیه اعلان نمود که: «فردا بعد از نماز جمعه مردم برای تضرع و دعاء برای نجات مردم فلسطین در تمام مساجد دعاء خواهند کرد.» این گفته در نشریه‌ای که در صفحه مخصوص"اکس" علی ارباش در روز پنج شنبه به نشر رسید، ارباش گفته است: «ما در ریاست امور دینی ترکیه قرار داریم و از این آدرس به زودی فردا بعد از نماز جمعه در تمام مساجد خود در پیشگاه الله عزوجل برای نجات مردم مظلوم فلسطین دعاء می‌کنیم و از مولای خود می‌خواهیم که دعای ما را قبول کند.»

الرأیه: رئیس امور دینی ترکیه دولت و رئیس جمهور این دولت را برای اعلان جهاد و فرستادن ارتش فرا نمی‌خواند! پس از نظر این شخص فلسطین و مردم فلسطین جز دعا و بعضی کمک‌های ناچیز و تظاهرات نمایشی، دیگر شایستگی کمک و همکاری را ندارند. این شخص احساسات مردم را از جهت صحیح و راه‌حل اساسی به جهت دیگری، یعنی تنها به طرف دعاء تغییر می‌دهد. بدون شک، این شخص به صورت فهمیده و ارادی، مانند رئیس جمهورش یک شخص گمراه و گمراه‌گر است.

چنانکه در مسئلۀ آذربایجان که می‌رسد، اردوغان ارتش ترکیه را به طرف آن بسیج نموده و آن را با طیارات بی‌سرنشین حمایت می‌کند. هم‌چنان او ارتش خود را به طرف سوریه و لیبیا و قبل از آن به افغانستان ارسال کرده بود تا در کنار ناتو در افغانستان علیه مسلمانان بجنگد. هم‌چنان اردوغان طیارات بی‌سرنشین ترکیه را به اوکراین فرستاد.

برگرفته از شمارۀ 472 جریدۀ الرأیه

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

کسی که از حکام (امروزی) نگهبانی بخواهد بر خود ظلم کرده است

(ترجمه)

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ».

ترجمه: «هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام الله را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته، با سنّت رسول الله مخالفت ورزیده و در میان بندگان خدا به ستم رفتار مى کند و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت بر نخیزد، سزاوار آن است که الله او را در جایگاه آن سلطان ستمگر (دوزخ) بیندازد».

ظلم در لغت عرب، چیزی را در غیر جای آن قرار دادن است و عرب یک ضرب‌المثل داشتند که می‌گفتند: "کسی که از گرگ چوپانی و نگهبانی خواهد، ستم کرده است"، و ظلم گذشتن از حد و ستم است. الله سبحانه وتعالی در سورهٔ بقره می‌فرماید:

﴿وَ مُن یَتَعدَّ حُدُودَ الله فاؤلائک هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ [بقره: 229]

ترجم: هر کسی از حدود و مرزهای[اوامر و نواهی] الهی تجاوز کند[ستمگر بوده و] بی گمان این چنین کسانی ستمگرند[و به خود و جامعه ای که در آن زندگی می‌کنند، ستم می نمایند].)

 الله سبحانه و تعالی ظلم بر خود و دیگران را حرام گردانیده است، بلکه الله سبحانه و تعالی بر خود لازم گردانیده است كه قومى را بدون فرستادن رسول عذاب نكند، و دین حنیف ما اسلام؛ ظلم، انواع، اسباب و پیامدهای آن را واضح بیان کرده است.

صحابۀ کرام، علما و خلفای بزرگوار به معانی ظلم و عواقب آن آگاه بودند، چنانچه حضرت علی رضی الله عنه می‌فرماید:«روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است»، همچنان یوسف ابن اسباط رحمه‌الله می‌گوید:«هر کس برای بقای ظالمی دعا کند، در حقیقت دوست دارد که از الله در روی زمین نافرمانی شود».

اما امروز ظلم و بی عدالتی از هر طرف ما را به سبب حکام مضری که به امت اسلامی خیانت کرده و دساتیر و نظام‌های کفری را بر آنها تطبیق می‌نمایند، احاطه کرده است و ما مسلمانان زمانی که این حکومت‌داران عاجز و ناتوان را به عنوان حاکم پذیرفتیم و با نشستن و ترک تکلیف عزل آنها و نصب خلیفه به جای آنها، بر خود ظلم و ستم نمودیم.

خدایا! مارا به خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت که به وسیله‌ آن پراکندگی و هرج و مرج بین مسلمانان بهبود می‌یابد، برسان و مصیبت را از آنان دور گردان، خدایا به نور وجه کریمت زمین را نورانی گردان.

اللهم آمین آمین.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

نهادهای بین المللی؛ ابزار مبارزه در دست کافر علیه اسلام

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

اساس پیدایش قانون بین‌المللی به تجمع کشورهای اروپایی نصرانی برای ایستادگی در مقابل دولت اسلامی (عثمانی) در پایان قرن شانزدهم میلادی باز می‌گردد که بعدها منجر به ظهور جامعه‌ی ملل نصرانی شد که در اواسط قرن هفدهم پیشرفت کرد. کنفرانس وستفالیا را در سال 1648 میلادی برگزار نمود و قوانینی را وضع کرد که روابط بین آن‌ها را در مقابل دولت اسلامی تنظیم نماید و پایه‌های آنچه را که قانون بین‌المللی می‌نامید -که شامل دولت اسلامی نمی‌شد- پی‌ریزی کرد. تمام حقوق، وظایف و هشدارهایی‌که بر سر آن توافق کردند، برای حفاظت از کشورهای اروپایی و کشورهای نصرانی بود که بعداً به آن پیوستند. اما برای دولت اسلامی و تمام مسلمانان ممنوع باقی ماند؛ چنان‌که در سال 1856 میلادی پس از اعمال شرایط سختی مانند عدم اجرای احکام اسلام در روابط بین‌الملل پذیرفته شد. قانون بین‌المللی برخاسته از جامعه‌ی ملل نصرانی، ایده‌ی توازن بین‌المللی را ایجاد کرد که مانع توسعه‌ی کشورها به ضرر دیگران ‌شود و ایده‌ی کنفرانس‌های بین‌المللی را به‌وجود آورد که برای حفظ منافع کشورهای اروپایی، به‌ویژه بزرگترین آن‌ها برگزار می‌شود. بنابراین، اساس قانون بین الملل نخست برای حفظ منافع کشورهای اروپایی و سپس قدرت‌های بزرگ ایجاد شد.

پس از گسیختن زنجیره‌ی قانون بین الملل و نهادهای آن در طول جنگ جهانی اول، انگلیس و فرانسه به تأسیس جامعه‌ی بین‌المللی تحت عنوان جامعه‌ی ملل بازگشتند که بار دیگر همان قوانین بین‌المللی را پذیرفت که جامعه‌‌ی بین‌المللی نصرانی بر اساس آن استوار بود؛ از جمله توازن بین‌المللی و کنفرانس‌ها، که به عنوان ابزاری برای تثبیت وضعیت بین‌المللی تحت کنترل قدرت های بزرگ آن زمان مانند انگلیس و فرانسه بود. با این حال، جامعه‌ی ملل نه از طریق معاهدات و نه هم کنفرانس‌ها قادر به حفظ توازن بین‌المللی و جلوگیری از جنگ بود. جنگ‌های متعددی در گرفت که معروف‌ترین آن‌ها جنگ چین و جاپان در سال 1933میلادی، سپس تهاجم آلمان به اتریش و چک‌سلواکیا در سال 1938میلادی، بعد از آن لهستان در سال 1939میلادی و تا زمانی‌که جنگ جهانی دوم در سال 1939میلادی آغاز شد و جامعه‌ی ملل (نصرانی اروپایی الاصل) فروپاشید.

به محض پایان جنگ جهانی دوم، کشورهای پیروز (متفقین) برای بازسازی جامعه‌ی بین‌المللی و قوانین آن در سازمان جدید به‌نام سازمان‌ملل شتافتند و سازمان جدیدی را تشکیل دادند که شورای امنیت سازمان‌ملل به عنوان ابزاری قدرتمند برای حفظ کشورهای (امریکا، انگلیس، فرانسه، اتحاد جماهیر شوروی و چین) که قدرت‌های بزرگ نامیده می‌شدند، به آن اضافه شد. ساختار حقوق بین‌الملل بر اساس همان پایه‌هایی گذاشته شد که قوانین جامعه‌ی ملل بر آن بنا شده بود و دیوان بین‌المللی برای آن تدوین شد. هم‌چنین سازمان تجارت جهانی و مؤسسات مالی بعدی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به منظور دستیابی به منافع مالی کشورهای مهم سرمایه‌داری تأسیس شد.

این یک مرور اجمالی از ظهور آنچه است که حقوق بین‌الملل و سازمان‌های بین‌المللی نامیده می‌شود. آن‌ها در ابتدا پدید آمدند و ادامه یافتند تا به طور خاص حامی و مدافع مردم نصرانی باشند. این سازمان‌ها به کشتار کودکان، زنان، بمباران بیمارستان‌ها و منابع انرژی، آب و ارتباطات در سرزمین‌های مسلمانان اهمیتی نمی‌دهند؛ چنان‌که ستم‌گری‌ها را در غزه به دست یهودیان شاهدیم و قدرت‌های بزرگ مانند امریکا، انگلیس و فرانسه از روز اول همراه با دولت یهود صف‌آرایی کردند. اما همین کشورها در جنگ روسیه و اوکراین بیکار ننشستند؛ زیرا با نصرانیان هم‌نژاد هستند. در طول جنگ جهانی دوم، کشورهای نصرانی هیچ اهمیتی به انداختن دو بمب اتمی بر سر جاپان ندادند؛ زیرا این کشوری است که مردم آن مانند نژاد اروپایی سزاوار شفقت و مهربانی نیستند!

حقیقتی‌که هیچ‌ کس نمی‌تواند انکار کند، اینست که سازمان‌های بین‌المللی، به ویژه آن‌هایی‌که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمدند، دو هدف اصلی داشتند:

اول) توانمند ساختن قدرت‌های بزرگ به رهبری امریکا جهت دستیابی به منافع استعماری‌اش از طریق نهادهایی‌که قوانین و تشریعات آن‌ها به دقت تدوین شده است تا این کشورهای استعمارگر بتوانند به طور کامل به منافع خود دست یابند. از نظر مالی و تجاری، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و سازمان تجارت جهانی تأسیس شدند که به اکثر کشورهای جهان قرض‌هایی را تحمیل کردند که قادر به پرداخت آن نبودند. سپس ارز مشخصی را به آن‌ها تحمیل کردند و به آن صفت قداست دادند که هیچ کس حق ندارد درباره پوشش این ارز مانند دلار سوال کند.

دوم) هدف دیگر این بود که این نهادها را به پرده‌ی آهنین نفوذناپذیری تبدیل کنند که بین مردم و دولت‌های ضعیف و دولت‌های بزرگ قرار گیرد؛ به طوری‌که اگر به دست یکی از دولت‌های بزرگ بلایی بر سر کشوری بیفتد، این دهلیزهای سازمان‌ملل و حتی شورای امنیت است که دروازه‌های آن کاملاً باز است و تنها کاری‌که می‌توانید انجام دهید، اینست که وارد دهلیزهای آن شوید و شکایت کنید؛ چنان‌که می‌خواهید اشک بریزید؛ اما هرگز نمی‌توانید به آرزوی خود برسید، یا به هدف خود دست یابید و یا هم ظلم و ستم را از مردم و دولت خود بردارید؛ کاری‌که امریکا در اشغال عراق و افغانستان و قبل از آن در نابودی صدهاهزار انسان در ویتنام و کوریا انجام داد.هیچ کس نمی‌توانست به صورت مستقیم به آن دسترسی داشته باشد. اگر شما اراده و تقاضایی دارید، بفرمایید! این دهلیزهای سازمان‌ملل است و تنها کاری‌که می‌توانید اینست که شکایت خود را به ایشان پیش کنید.

موضوع فلسطین از زمان تحمیل اشغال یهودیان بر آن تا به امروز در دهلیزهای شورای امنیت و سازمان‌ملل به رفت و آمد و چرخش ادامه داده و آن را پس از هر قطعنامه‌ای، دورتر از راه‌حل عادلانه می‌بینید. اقداماتی‌که رژیم اشغالگر فلسطین در غزه انجام داد، ناقض تمام قوانین بین‌المللی موجود در روز روشن بود؛ اما این رژیم به حال خودش رها شد تا هر کاری می‌خواهد انجام دهد؛ زیرا کشورهای اروپایی نصرانی کسانی بودند که این رژیم را برای تأمین منافع خود ایجاد کردند. بنابراین، قوانین بین‌الملل در مورد آن صدق نمی‌کند.

اگر رژیم یهودی لحظه‌ای منافع غرب نصرانی را نادیده بگیرد، متوجه می‌شوید که آن را در برابر هر سنگی‌که می‌زند، هر کودکی‌که می‌کشد یا هر ساختمانی‌که ویران می‌کند، محاسبه خواهند کرد. اما یهودیان به خوبی می‌دانند که از شر دولت‌هایی‌که قوانینی را برای مجازات متمردین‌شان وضع می‌کنند، در امان هستند.

در مقابل همه‌ی این‌ها، مسلمان‌ها نباید جزء این نهادهای بین‌المللی باشند و نباید به ظلم و ظلمات آن‌ها تسلیم شوند و تکیه کنند؛ بلکه باید به صورت مستقیم با دشمنان‌شان مقابله کنند؛ نه از عقب نظام‌هایی‌که از آغاز خود در قرن شانزدهم برای جنگ با اسلام و مسلمین به‌وجود آمده اند.

کسی‌که امروزه خواستار محاکمه‌ی دولت یهود در محکمه‌ی بین‌المللی است، باید بداند که این محکمه و قانون آن در ابتدا برای مبارزه با دولت عثمانی و با آن دولتی‌که حتی اگر از نظر قومی از فرزندان آن باشد، ایجاد شده است.

دولت خلافت اسلامی به اذن الله سبحانه وتعالی آمدنی است و یکی از اولویت‌های اول آن همین خواهد بود که این نهادهای دروغین را که امریکا و اروپا پشت آن سنگر گرفته‌اند و آن را چون دیوار حفاظتی برای خود قرار دادند، تخریب کند تا درگیری با دشمنان الله سبحانه وتعالی و دشمنان امت به صورت مستقیم باشد و سبب شود که الله سبحانه وتعالی توسط ما ظلم ستمگران را دفع کند و ما واقعاً از حقوق بندگان دفاع کنیم و عدالت را در میان مردم برقرار سازیم.

﴿وَلَوْلَا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللهِ كَثِيراً وَلَيَنصُرَنَّ اللهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ [حج: 40]

ترجمه: اصلاً اگر الله (سبحانه وتعالی) بعضی از مردم را به وسيله بعضی دفع نكند (و با دست مصلحان از مفسدان جلوگيری ننمايد، باطل همه‌جاگير می‌گردد و صدای حق را در گلو خفه می‌كند، و آن وقت) ديرهای (راهبان و تاركان دنيا) و كليساهای (مسيحيان) و كنشت‌های (يهوديان)، و مسجدهای (مسلمانان) كه در آن‌ها الله(سبحانه وتعالی) بسيار ياد می‌شود، تخريب و ويران می‌گردند. (امّا الله سبحانه وتعالی بندگان مصلح و مراكز پرستش خود را فراموش نمی‌كند) و به طور مسلم الله متعال ياری می‌دهد كسانی را كه (با دفاع از آئين و معابد) او را ياری دهند. الله سبحانه وتعالی نيرومند و چيره است (و با قدرت نامحدودی كه دارد، ياران خود را پيروز می‌گرداند و چيزی نمی‌تواند او را درمانده كند و از تحقّق وعده‌هايش جلوگيری نمايد).‏

برگرفته از شماره‌ 470 جریده‌ی الرایه

نویسنده: دکتور محمد جیلانی

مترجم: احمد صادق امین

 

ادامه مطلب...

اقدامات حوثی‌ها با حمایت و تأیید دولت آمریکا انجام شد!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

ویب‌سایت العمانه نت در تازه‌ترین گزارش‌های خود به تاریخ 29 نوامبر 2023- بیانیۀ ساموئل واربرگ؛ سخنگوی منطقه‌ای وزارت خارجۀ آمریکا را تحت این عنوان  نقل نمود : "وزارت خارجۀ آمریکا: واشنگتن قصد اعمال تحریم‌های جدید را علیه حوثی‌ها به خاطر موجودیت تنها یک دلیل ندارد" وی در این بیانیه یادآور شد: دولت فعلی آمریکا قصد ندارد تحریم‌های جدیدی را علیه حوثی‌ها اِعمال کند تا مردم یمن از آن متأثر نگردند. "اقدامات حوثی‌ها واشنگتن را خشم‌گین نساخته؛ بلکه در خدمت نقشه‌های آن می‌باشد."

این بیانیۀ وزارت امور خارجۀ آمریکا دو روز پس از آن است که ناوشکن آن، یو اس‌اس‌میسون، در هنگام پاسخ به تماس اضطراری کشتی سنترال‌پارک، هدف دو موشک بالستیک قرار گرفت و پنج نفر که در خلیج عدن سوار کشتی شده بودند، بازداشت گردیدند.

هدف از این بیانیۀ واشنگتن جلوگیری از اِعمال تحریم‌های جامعۀ بین‌المللی علیه شورشیان حوثی است. از چه زمانی واشنگتن نگران مردم یمن گردیده است!؟ واشنگتن در عقب درگیری‌های جاری در آن‌جا قرار دارد تا به جای نفوذ سیاسی بریتانیا نفوذ سیاسی خود را با حفظ حوثی‌ها در موقعیت‌های قدرت،  تضمین نماید. احزاب سیاسی مورد حمایت واشنگتن، از جمله حزب منحل شده علی صالح و حزب اصلاح، آگاهانه یا غیر آگاهانه در خدمت منافع بریتانیا بودند. پیش از این واشنگتن از سقوط شهر حدیده به دست حوثی‌ها به بهانۀ حفاظت از غیرنظامیان جلوگیری نمود؛ اما در شهرهای مأرب و تعز چنین موقفی را اتخاذ نکرد، زیرا این حوثی‌ها بودند که به آن‌ها حمله کردند. واشنگتن در طول 9 سال جنگ قربانیان و آوارگان را در نظر نگرفت. دلیل ارائه شده توسط واشنگتن با برنامه‌های آن برای مشروعیت بخشیدن به حکومت حوثی‌ها همسو می‌باشد.

واشنگتن مشتاق حمایت منطقه‌یی از شورشیان حوثی از طریق تهران بوده است. این امر از زمان دولت جورج بوش در سال 2001 که اداره اوباما، ترامپ و رئیس جمهور فعلی بایدن آن را ادامه می‌دهند، مشهود بوده است. هدف این همسویی با برنامه‌های شبانه‌روزی درگیری‌های فرقه‌یی در آسیای میانه ترسیم دوبارۀ مرزهای آمریکا می‌باشد. بنابراین، اقدامات شورشیان حوثی واشنگتن را خشم‌گین نساخته بلکه به پلان‌های آن خدمت می‌نمایند.

از سوی دیگر، صدای جنوبی‌ها مانند هم‌دستان انگلیسی چون "هانی‌بن‌بریک" که خواستار زیارت بیت‌المقدس تحت حمایت یهودیان گردیده و عیدروس الزبیدی که از عادی‌سازی با موجودیت یهودی حمایت می‌کنند، بلند شده است. این پیروزی از رئیس آن‌‎ها بریتانیا است که شورشیان حوثی را به دلیل توقیف "غیرقانونی" کشتی گلکسی لیدر محکوم کرد و خواستار آزادی آن شد.

درگیری ابتدایی در خاورمیانه از جمله یمن، ناشی از مداخلۀ مستقیم قدرت‌های استعماری قدیمی و معاصر در منطقه از زمان سقوط خلافت پس از پایان جنگ جهانی اول می‌باشد. این درگیری به دلیل عدم وجود حاکمیت اسلام و تقسیم سرزمین‌های آن بر اساس قرارداد سایکس-پیکو، همراه با تأسیس نهاد یهودی، ادامه خواهد داشت. کشمکش نفوذ قدرت‌های استعماری تنها با تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر مهج نبوت، از قلب سرزمین‌های اسلامی و خاورمیانه حذف خواهد شد. این همان چیزی است که حزب‌التحریر برای آن کار و فعالیت می‌نماید. ای اهل ایمان و درایت! در کنار یک حزب استعمارگر علیه حزب دیگر ایستاد نشوید. بلکه با آسیاب اسلام هر طرف که می‌چرخد باشید.

 

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه یمن

18 جمادی الاول 1445

شنبه 02 دسمبر 2023م

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

امارت

(بخش اول)

(ترجمه)

امام مسلم در صحیح خود آورده است:

عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ، مَعَ غُلاَمِى نَافِعٍ: أَنْ أَخْبِرْنِى بِشَيْءٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ ، قَالَ: فَكَتَبَ إِلَىَّ: سَمِعْتُ رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم يَوْمَ جُمُعَةٍ، عَشِيَّةَ رُجِمَ الأَسْلَمِىُّ، يَقُولُ: «لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِمًا حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ، أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً، كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «عُصَيْبَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَفْتَتِحُونَ الْبَيْتَ الأَبْيَضَ، بَيْتَ كِسْرَى، أَوْ آلِ كِسْرَى». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «إِنَّ بَيْنَ يَدَيِ السَّاعَةِ كَذَّابِينَ فَاحْذَرُوهُمْ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «إِذَا أَعْطَى اللَّهُ أَحَدَكُمْ خَيْرًا فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «أَنَا الْفَرَطُ عَلَى الْحَوْضِ» (مسلم: 1822)

ترجمه: عامر بن سعد بن ابی وقاص رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: نامه‌ای با خدمتگزارم نافع نزد جابر بن سمره فرستادم و در آن نوشتم که بخشی از آنچه را که از رسول الله صلی اللّٰه علیه وسلم شنیده‌ای، برایم بیان کن. او در جوابم نوشت: شنیدم که رسول الله صلی اللّٰه علیه وسلم روز جمعه، بعد از ظهر همان روزی که مرد اسلمی (ماعز) سنگسار گردید، می‌فرمود: «تا قیام قیامت یا زمانی‌که دوازده خلیفه بر شما حکومت کنند که همگی از قریش‌اند، دین باقی خواهد ماند.» و هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «گروه اندکی از مسلمانان کاخ سفید پادشاه ایران یا خاند‌انش را فتح خواهند نمود.» هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «قبل از فرارسیدن قیامت، کذابانی خواهند آمد؛ پس از آنان، برحذر باشید.» هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «هرگاه، الله متعال به یکی از شما، خیری عنایت فرمود، نخست، خودش و خانواده‌اش از آن، بهره‌مند شوند.» و هم‌چنین می‌فرمود: «من پیش قدم هستم و جلوتر از دیگران به حوض کوثر می‌رسم.» (و آب را آماده می‌کنم).

این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (عُصَيْبَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَفْتَتِحُونَ الْبَيْتَ الأَبْيَضَ، بَيْتَ كِسْرَى، أَوْ آلِ كِسْرَى) یکی از معجزات آشکار رسول الله صلی الله علیه وسلم است و -الحمدلله- مسلمانان در زمان خلافت عمر بن خطاب رضی الله عنه آنجا را فتح نمودند. (العُصَیبة) اسم تصغیر (عصبة)، یعنی جماعت و کِسری به کسر و فتح کاف خوانده می‌شود.

این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (إِذَا أَعْطَى اللَّه أَحَدكُمْ خَيْرًا فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ) ‏مانند این حدیث است (اِبْدَأْ بِنَفْسِك ثُمَّ بِمَنْ تَعُول) یعنی: اول از خود آغاز کن، سپس از خانواده‌ات. جملۀ (أَنَا الْفَرَط عَلَى الْحَوْض): (الفرط) به فتح (راء) یعنی در آن از دیگران پیش‌قدم هستم و انتظار می‌کشم که شما را از آب کوثر بنوشانم. (فَرَط و فارط) کسی است که پیش از قومش خود را به آب می‌رساند تا آب مورد نیازشان را فراهم کند.

جملۀ (الدین قائما... أو یکون علیکم) تعدادی از اهل علم گفته‌اند: (قائما) یعنی مداوم و مستمر، می‌گویند (أقام شیء) یعنی آن را ادامه داد. این کلام پروردگار «یقیمون الصلاة» و «إلا ما دمت علیه قائما» همین معنی را شامل می‌شود. بنابراین تقدیر آن چنین است: دین اسلام هم‌چنان ادامه خواهد داشت تا قیامت برپا شود.

جملۀ: (أو یکون علیکم)... (أو) در اینجا برای عطف به معنای (وَ) است، پس اینطور تقدیر می‌شود: (و یکون علیکم اثنا عشر) آنان را به صورت خاص یاد کردند تا عزت، قدرت و عدم حصول ضرر در زمان‌شان محقق شود... علما در تفسیر و توجیه این حدیث گرایش‌های مختلفی دارند:

گفته‌اند: منظور از آن خلفای عادل است که برخی از آن‌ها در امت بوده‌اند و تعدادشان تا برپا شدن قیامت تکمیل خواهد شد.

امام نووی رحمه الله به نقل از قاضی عیاض می‌گوید: ممکن است منظور از این دوازده خلیفه، خلفای عادلی باشند که مستحق خلافت هستند، چنانچه برخی از آن‌ها گذشته‌اند و این تعداد باید پیش از برپایی قیامت تکمیل شود.

نووی رحمه الله به نقل از قاضی عیاض گفته است: احتمال دارد منظور حدیث آن کسی باشد که در زمان خود، اسلام را شکوه داده و تمام مسلمانان وی را بپذیرند، چنانچه در سنن ابی‌داود آمده است: (کلهم تجتمع علیه الأمة) یعنی: «امت بر هرکدام از آن‌ها اجماع داشته باشد».

سیوطی نقل کرده است که منظور از آن: وجود دوازده خلیفه در تمام دوران اسلام تا قیامت است که حق را اعمال می‌کنند، حتی اگر پی‌درپی نباشند.

در فتح الباری آمده: چهار خلیفۀ راشده از این دوازده خلیفه گذشته‌اند و تعدادشان باید پیش از برپایی قیامت تکمیل شود.

ابن کثیر گفته است: این حدیث وجود دوازده خلیفۀ صالح که حق را حاکم کرده، در میان امت عدالت می‌کنند، بشارت داده است، پی‌در پی بودن و توالی روزگارشان الزامی نیست؛ بلکه چهار نفر از آن‌ها به یک ترتیب گذشته‌اند که عبارت از خلفای اربعه، ابوبکر، عمر، عثمان و علی می‌باشند. هم‌چنین عمر بن عبدالعزیز و تعدادی از خلفای عباسی بدون تردید در نزد علما از جملۀ این خلفا هستند و قیامت برپا نمی‌شود تا این دوازده نفر بر زمین خلافت نکنند و واضح و روشن است که مهدی موعود که در احادیث درباره‌اش بشارت داده شده، نیز یکی از آنان است.

ای امت خیر، ای فرزندان خلافت!

چقدر می‌بینیم که در یک حدیث لفظ «خلیفه» وارد شده و به کسی دلالت می‌کند که قدرت و زعامت عموم را به عهده دارد، و این‌که در حدیث شریف قائم بودن دین را بیان می‌کند، نشان دهندۀ تمکین، سیادت، نفوذ و غلبۀ دین بر موافقین و خلافین است. بنابراین حیلۀ فریب‌کاران و طعنۀ طعنه‌زنان به آن زیانی نمی‌رساند... اسلام دین، منهج و مرجعیت حکام و رعیت دولت حاکم است.

حدیث شریف به این خلفا تنها بخاطر این‌که اسلام در زمان‌شان شکوهمند بوده، مزیت و برتری نمی‌دهد؛ طوری‌که منظورش آن دورۀ زمانی باشد؛ صرف نظر از این‌که حکام و سران دولت چه شخصیت‌هایی دارند؛ بلکه یک پیام غیبی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده.

دین در آن دوره زمانی حاکم می‌ماند و بر کسانی‌که به هدف از بین بردن اسلام به عنوان یک دین تمدن و دولت یا جلوگیری از گرایش مردم به آن کار کنند یا تلاش نمایند مردم را علیه آن بشورانند یا در احکام و آموزه‌های اسلام شبهه‌افگنی کنند و به آن ضربه بزنند، ظاهر و غالب می‌ماند.

از مظاهر غلبه، ظهور و عزت دولت این است که مخالفین آن اعم از دشمنان خارجی و داخلی هر قدر برای نابودی آن تلاش کنند، بر اسلام به عنوان یک دین هیچ زیانی وارد نشود و این مخالفین خواه از مشرک‌های اهل کتاب باشند یا دشمنانی که از جانب نظام‌های کفری مانند آمریکا یا انگلیس و امثال آنان به کار گرفته می‌شوند، به هیچ شکلی از اشکال نتوانند آسیبی به آن برسانند، بر مصداق سخن پروردگار:

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾ [انفال: 36]

ترجمه: کافران اموال خود را خرج می‌کنند تا(مردمان را) از راه الله(و ایمان به الله) بازدارند. آنان اموال خود را خرچ خواهند کرد، اما بعداً مایۀ حسرت و ندامت ایشان خواهد گشت و شکست هم خواهند خورد. بی‌گمان کافران همگی به سوی دوزخ رانده می‌شوند و در آن گرد آورده می‌شوند.

همانطور که جدایی‌طلبان و کسانی‌که کم یا زیاد از دولت انحراف کرده‌اند، اعم از پیروان واقعی و منافقین نتوانند به آن آسیبی برسانند.

دولت اسلام در زمان منصور بعد از اینکه ابومسلم خراسانی را نابود کرد نیرومند ماند و در دورۀ هارون الرشید قدرت‌مند بود؛ در حالی‌که برخی مخالفان قدرتمند شدند، نفوذ در سرزمین‌های فتح شده را آغاز کردند و در دستگاه‌های دولت اسلامی رخنه نموده، نزدیک بود قدرت را به صورت کامل در دست بگیرند، چنانچه برمک‌ها پیش از این‌که حرکت‌شان توسط خود هارون الرشید سرکوب شود، چنین کردند.

با این وجود، می‌بینیم که آنچه رسول الله صلی الله علیه وسلم خبر داده است، در دورۀ دوازده خلیفه تحقق یافته است. بنابراین اسلام در آن زمان شکوهمند بوده، همه‌چیز غیر از اسلام در خواری و ذلت به سر می‌برد. دین اسلام پیش از برپایی قیامت دوباره حاکم خواهد شد و ظهور مطلقی که با این حاکمیت همراه است، محدود به آن برهه زمانی می‌باشد که این دوازده خلیفه در آن قدرت را در دست دارند.

قابل ذکر است که موضوع مهم تعداد خلفاء نیست. برای روشن شدن موضوع، مسلم حدیثی از عمار رضی الله عنه روایت کرده است که «فِي أُمَّتِي اثْنَا عَشَرَ مُنَافِقًا لَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ؛ در امتم دوازده منافق وجود دارد که وارد بهشت نمی‌شوند.» حال سوالی مطرح می‌شود که آیا منافقین در این امت تنها دوازده نفر هستند یا تعدادشان بیشتر است؟ در جواب به آن گفته می‌شود که تعداد منافقین از دوازده نفر بیشتر است. هم‌چنین گفته می‌شود: تعداد خلفاء از دوازده بیشتر است؛ اما بخاطر شکوفایی عزت و شکوه در دوره این دوازده خلیفه، از آنان به صورت خاص یادآوری شده است، در غیر این صورت می‌توانیم بیش از دوازده خلیفه را نام ببریم که اسلام در دوره حکومت‌شان غالب و شکوهمند بوده است. به عنوان مثال برای برتری خلفای عثمانی نسبت به خلفای پیشین مسلمانان، همین کافی است که اروپا را فتح کردند.

مسلمانان، حکام و علما همه در یک ‌میدان قرار دارند و از عقیده اسلام دفاع می‌کنند، امرای شان صالح هستند، اسلام را تطبیق می‌کنند و با دعوت و جهاد آن را به تمام جهان می‌رسانند. علما و فقهای‌شان اسلام را به مردم یاد می‌دهند و در میان‌شان صحبت می‌کنند و حکام را نصیحت و محاسبه می‌نمایند و از سرزنش هیچ سرزنش‌گری بیم ندارند. مسلمانان از حاکمیت اسلام بهره‌ می‌برند. امت اسلام، امت وسط و صدر نشین تمام امتیان است و بر تمام جهان گواه می‌باشد؛ همانطور که الله سبحانه وتعالی آن را توصیف نموده و در این جایگاه قرار داده است:

﴿ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً﴾ [بقره: 143]

ترجمه: بی‌گمان شما را ملت وسطی کرده‌ایم تا شاهدانی بر مردم باشید و پیامبر بر شما شاهد باشد.

تمام فرزندان مسلمانان -که علما بخشی از آنان می‌باشد- باید بدانند که دعوت فردی‌شان کافی نیست و باید در یک گروه کار کنند؛ گروهی‌که برای بیداری امت اسلامی فعالیت و آن را برای تغییر همه‌جانبه رهبری می‌کند؛ گروهی‌که برای اعزاز دین تلاش می‌کنند تا همانطور که در دولت خلافت اول بود، دین امت در دولتش حاکم باشد تا الله سبحانه وتعالی اذن نصرت را بدهد و مسلمانان به رویکرد اول خود بازگردند؛ بهترین امتی که برای مردم بیرون شده تا به اذن الله سبحانه و تعالی اسلام را عزت دهد! الله متعال می‌فرماید:

﴿ قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ [یوسف: 108]

ترجمه: بگو این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی الله فرا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند) و الله را منزه می‌دانم و من از زمرۀ مشرکان نمی‌باشم.

مترجم: طه خالد

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه