جمعه, ۰۴ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

نظریات فقهی پیرامون چگونگی قضای روزه

  • نشر شده در فقهی

 (ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

شیخ بزرگوار ما! می‌خواهم حکم الله سبحانه وتعالی را در مورد قضای روزه بدانم تا قلبم مطمئن گردد. در جاهلیت به سر می‌بردم و رزوه‌ی رمضان را عمداً و بدون عذر ترک کردم؛ سپس الحمد لله، الله سبحانه وتعالی بر من رحم نمود و توبه نمودم. حالا قضای روزه‌ای را که نگرفته‌ام، چگونه اداءنمایم؟ آیا من فدیه‌ی روزه‌ را در هر سال باید بپردازم یا این‌که فقط قضاء آوردن روزه کفایت می‌کند؟ شیخ بزرگوارمان، امید است که پاسخ ارایه نمایید! اگ پیوروانتما

پاسخ:

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

برادر محترم، خود می‌گویی‌ که مدتی عمداً و بدون عذر روزه نمی‌گرفتی؛ سپس بعد از سال‌ها الله سبحانه وتعالی تو را به راه مستقیم هدایت فرمود و حالا روزه می‌گیری و روزه‌ی رمضان را ترک نمی‌کنی و اکنون به انگیزۀ تقوی می‌خواهی ماه‌های رمضانی را که قبلاً روزه نگرفته‌ای، قضائی بیاوری. من الله سبحانه وتعالی را حمد می‌گویم که تو را به حسن طاعت و فرمانبرداری رهنمون ساخت؛ حتی بعد از هدایت شدن به این اکتفا نکردی ‌که تنها روزه گیری؛ بلکه تو حریص بر این هستی که ماه‌های رمضانی را که روزه نگرفته‌ای قضاء بياورى. الله سبحانه وتعالى در وجود شما برکت اندازد؛ شما را مایۀ خیر و برکت گرداند و توبه‌ات را حسن و نيكو گرداند و تو را غرق نعمت و رحمت‌ خود گرداند.

برادر ارجمند! ما در عبادات تبنی نمی‌کنیم؛ بلکه این کار را به خود شخص مسلمان می‌گذاریم که در روزه یا نماز و يا ساير عبادات از هر مذهبی‌که خواست، پیروی کند و من در این‌جا بعضی نظریات فقهای کرام را پیرامون ادای روزۀ قضائی ذکر می‌کنم و قلب‌ات به هر نظری‌که منشرح و مطمئن شد، می‌توانی از آن پیروی کنی:

1- در "نهایة المطلب فی درایة المذهب" تألیف عبد الملک الجوینی، ملقب به امام الحرمین متوفی سال 478هـ.ق در مذهب شافعی چنین آمده است: «از کسی‌که روزه‌ی برخی از روزهای رمضان ترک گردید و توانایی قضاء آوردن آن را داشت، برای او جائز نیست که قضائی روزه را به ماه رمضان سال بعدی به تأخیر بیندازد و چیزی را که ما می‌گوییم، مستحب نه؛ بلکه انجام آن حتمی است؛ هرگاه توانایی داشت و از عذرهای شرعی به دور بود و قضاء روزه را به سال بعدی به تأخیر انداخت؛ بر وی واجب می‌گردد که همراه با قضائی روزه در برابر هر روز یک‌بار سفرۀ طعام پهن کند(مساکین را طعام دهد) و اگر قضاء روزه را به دو سال و یا بیشتر از آن به تأخیر اندازد؛ در چند برابر کردن فدیه دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه اول این است که فدیه چند برابر نمی‌گردد و آنچه که به سبب تأخیر یک سال واجب می‌گردید، در چند سال‌ تأخیر نمودن نیز همان واجب می‌گردد. صحیح‌تر اینست که فدیه زیاد و تجدید می‌گردد و در مقابل تأخیر در هر سال، پهن کردن سفرۀ طعام(طعام دادن مسکین) واجب می‌گردد. اگر قضای روزه را دو سال به تأخیر انداخت؛ باید همراه با قضای هر روز، دوبار سفرۀ غذا پهن نماید؛ این چنین فدیه افزوده می‌شود. این بود موضوع فدیه...» بدین معنی که قضای روزۀ رمضان برای کسی‌که روزه نگرفته باشد، قضاء آوردن قبل از فرارسیدن رمضان بعدی می‌باشد و اگر قضاء آوردن را به تأخیر اندخت، بعد از فرارسیدن رمضان بر او قضاء و فدیه هر دو واجب می‌گردد و نظر دیگرش اینست که هرگاه قضاء آرودن را به تأخیر اندازد، مثلاً دو سال به تأخیر انداخت، بالایش دو فدیه همراه با قضاء روزه واجب می‌گردد و این چنین فدیه چند برابر می‌گردد.

2- در "کشاف القناع عن متن الإقناع" تألیف منصو بن یونس الحنبلی متوفی 1051هـ.ق، ‌چنین آمده است: «کسی‌که تمام روزۀ رمضان و یا چند روز آن را ترک کند(روزه نگیرد)؛ هنگامی قضاء آوردن، همان مقداری را قضاء بیاورد که از او ترک شده است... و به تأخیر انداختن روزه تا از دست نرفتن وقت آن، که فرارسیدن رمضان دیگر است، جواز دارد... و تأخیر آن بدون عذر تا رمضان بعدی جواز ندارد... اگر تا رمضان بعدی یا تا رمضان‌های بعدی به تأخیر افگند، باید قضاء بیاورد و در برابر هر روز مسکین را به قدری‌که در کفاره لازم است، باید طعام دهد و به تعدد رمضان فدیه مکرر نمی‌گردد؛ زیرا به سبب کثرت تأخیر، واجب افزون نمی‌گردد؛ چنانچه اگر شخصی حج را چندین سال به تأخیر بیفگند، بر او بیشتر از ادای یک حج لازم نمی‌گردد.» بدین معنی کسی‌که روزۀ رمضان را ترک کند و قضائی آن را قبل از آمدن رمضان بعدی ادا نکند، بر او قضائی و فدیه هردو لازم می‌گردد.

3- اما در مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله به هر اندازه‌ای که قضائی به تأخیر افتاد، تنها قضاء واجب می‌گردد؛ هرچند رمضان بعدی هم فرابرسد؛ يعنى روزه‌های قضائی خود را به جا آورد و در تأخیر، فدیه لازم نمی‌گردد:

- در المبسوط تألیف السرخسی متوفی 483هـ.ق (فقه حنفی) آمده است: «کسی‌که قضائی چند روز از رمضان بر او باشد و او قضائی نگیرد تا آن‌که رمضان بعدی وارد گردد... بر او قضائی رمضان گذشته لازم است و در نزد ما بر چنین شخصی پرداخت فدیه لازم نیست؛ اما شافعی رحمه الله فدیه را با قضائی لازم گردانیده و در برابر هر روز، طعام دادن یک مسکین را حتمى مى‌داند... و دلیل ما ظاهر این قول الله سبحانه وتعالی است: ﴿فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ﴾ [بقره: 184] يعنی کسانی‌که از شما بیمار یا مسافر باشند(اگر افطار کردند و روزه نگرفتند، به اندازه‌ی آن روزها) چند روز دیگری را روزه می‌دارند. در این جا تعیین وقت وجود ندارد و تعیین وقت میان دو رمضان زیاده می‌باشد و هم‌چنان روزه عبادت موقت است و برای قضائی آن وقت مشخص نمی‌گردد).

- در "بدائع الصنائع في ترتیب الشرائع" تألیف علاء الدین الکاسانی الحنفی (متوفی: 587هـ.ق) آمده است: «...فتوی و نظر نزد یاران مان اینست که وجوب قضائی وقتش تعیین نمی‌گردد. بنابر آنچه ذکر کردیم، قضاء آوردن مطلق و عاری از تعیین وقت مشخص است و بر مطلق آن حکم جاری است. بنابر این، اصحاب ما گفته اند: اگر شخصی قضاء آوردن روزه را تا رمضان دیگر به تأخیر انداخت، بر او فدیه لازم نیست...» به اين معنی که در مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله فقط قضاء آرودن واجب است؛ نه فدیه؛ یعنی فقط قضائی ماه‌هایی را که روزه نگرفته به جا می‌آورد.

چنان چه در آغاز ذکر نمودم که ما در عبادات تبنی نمی‌کنیم و در فوق بعضی نظریات مذهب امام ابی حنیفه، شافعی و فقیه حنبلی را ذکر نمودم؛ اكنون قلب‌ات به هریکی از این آراء آرامش می‌یابد و سینه‌ات به هرکدام آن که منشرح و فراخ گردید، تطبیق کن. الله سبحانه وتعالی توفیق انجام آنچه را که سبب رضایت او می‌گردد و دوست می‌دراد، برایت نصيب فرمايد. امید است که همین قدر کافی باشد. الله دانا و حکیم است.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

ادامه مطلب...

برنامۀ شئون امت

"عموم مردم... و سنت تغییر!"

مهمان برنامه: استاد حسن حمدان (ابو البراء)

مجری برنامه: استاد هیثم الناصر (ابو عمر)

شنبه، 20 رمضان 1440هـ.ق / می 2019م

ادامه مطلب...

ولایه ترکیه: نشست مطبوعاتی هفته وار استاد محمود کار 21 می 2019م

نشست مطبوعاتی هفته وار استاد محمود کار رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ترکیه

سه شنبه، 16 رمضان مبارک 1440هـ.ق / 21 می 2019م

در این هفته روی موضوعات ذیل بحث گردید:

تصاویر و محصول روسای جمهوری 19 می 2019م

- شکم های شما را سیر کردم پس ما را انتخاب کنید!

- نمونۀ آموزش جدید!

- ثروت مندان کمک‌ها را تحت شعار "چراغ خانه باش!" جمع آوری می‌کنند!

- حکام ترک‌ها و چینی‌ها بر ملت مسلمان اویغور اسم "تروریزم" را اطلاق نمودند

ادامه مطلب...

پروردگارا؛ من روزه دارم! در بساط خانه‎های مان چیست؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

برادران بزرگوارم! چه چیزی در بساط خانه‌های مان وجود دارد؟ آیا چیزی از محبت، همدلی و شفقت وجود دارد؟ آیا امنیت، تفاهم، آرامش و همدیگرپذیری در آن‌ها دیده می‌شود؟ باید بدانیم که واقعاً در فضای خانه‌های ما چه چیزهایی از این قبیل وجود دارد؟ برادران عزیز! ما کسانی هستیم که الله سبحانه وتعالی ما را این‌گونه مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: ‏

﴿يَٰيَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ ...﴾ [تحریم: ۶]

ترجمه: ‏ای مؤمنان! خود و خانوادۀ خویش را از آتش دوزخی برکنار دارید که افروزینۀ آن انسان‌ها و سنگ‌هاست؛ فرشتگانی بر آن گمارده شده‌اند که خشن و سختگیر و زورمند و توانا هستند؛ از الله(سبحانه وتعالی) در آنچه بدی‌شان دستور داده است، نافرمانی نمی‌کنند و همان چیزی را انجام می‌دهند که بدان مأمور شده‌اند.‏

الله سبحانه وتعالی به ما دستور می‌دهد تا از خانه‌های خود مکانی برای توصیه به حق و توصیه به صبر بسازیم. الله سبحانه وتعالی ما را دستور می‌دهد تا این خانه‌ها را توسط ذکر، شکر و حلقات علم‌آموزی زنده نگهداریم. فرزندان مان را با محبت پیامبرشانﷺ، محبت اصحاب اوﷺ و تلاوت قرآن کریم تربیه نماییم.

آری، اصحاب رضوان الله علیهم اطفال و نوجوانان را این‌گونه تربیه می‌نمودند؛ برای‌شان غزوات پیامبر را تعلیم می‌دادند تا به جهاد و مبارزه تمایل پیدا کنند؛ جریانات و حوادث بزرگ تاریخ را برای‌شان بیان می‌کردند و این‌که چگونه این امت تربیت شده و آمادۀ حمل دعوت گردیدند و بر پایه‌های "لا اله الا الله محمد رسول الله" اساس گذاشته شد؛ برای‌شان چگونگی حمل دعوت، امر به معروف و نهی از منکر و پایبندی به احکام "لا اله الا الله محمد رسول الله" را تعلیم می‌دادند و نیز برای‌شان چگونگی پاسبانی از خانواده‌های‌شان را بر اساس آموزه‌های آیات فوق تعلیم می‌دادند و نیز برای‌شان چگونگی حفاظت و پاسبانی از خانواده را بر اساس این هدایت روشن، احکام شریعت و اوامر و نواهی آن، می‌آموزاندند. اوامر و نواهیِ که از جانب الله سبحانه وتعالی بوده، موجب آرامش، سعادت و راحت درونی می‌گردد.

زمانی‌که غرایز و حاجات عضوی موافق با فطرت انسان اشباع گردیده و باعث رضایت الله سبحانه وتعالی گردد، آن زمان است که آرامش و سعادت واقعی تأمین شده و به همین سبب حفاظت خانواده از حیوانات درنده و زشت‌خویی مانند رسانه‌ها لازمی می‌باشد. برخی از این رسانه‌ها، تصویر اشتباهی را در مورد زندگی، تصورات و فلسفۀ هستی، انسان و کائنات و برای اطفال و نوجوانان ارائه می‌کنند. به همین خاطر به عنوان پدر سوم -بعد از پدر و معلم- و شریک در تربیۀ اطفال و نسل‌ها به‌شمار رفته و از همان طفولیت در ساختار سلوک انسانی اطفال نقش ایفا می‌کنند و آن‌ها را با مفاهیم خطرناک و سرطانی، افکار منحرف و دیدگاه‌های وارونه تغذیه می‌نمایند.

لذا برای والدین و تمامی اعضای خانواده لازم است تا در رشد، تجهیز و تربیۀ فرزندان‌شان بر اساس طریقۀ نبوت، تغذیه با سیرت فاتحین، صحابه و بزرگ‌مردانی‌که دنیا را رهبری کرده و ملت‌ها از آن‌ها فرمان بردند، هم‌چو حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم، حضرت ابوبکر و حضرت عمر رضی الله عنهم، نقش خود را ادا نمایند. آن‌ها اجداد ما بودند؛ پس امثال آنان را تربیه کنید؛ زیرا آن‌ها اصل و اساس ما هستند؛ پس تربیه نیز باید بر اساس سیرت آن‌ها صورت گیرد. باید با رسانه‌های مفسد مبارزه صورت گیرد؛ رسانه‌هایی‌که عقل‌ها را تخریب نموده و روان‌ها را طوری خدشه‌دار می‌سازند که باعث به‌وجود آمدن شخصیت‌های مضطرب، متزلزل و ضعیفی‌ می‌شوند که هیچ‌گونه هدف در زندگی به‌جز از لذت‌ها، شهوات، دیدگاه‌های محدود در مورد دنیا، فساد در زمین و انحطاط ندارند.

به همین دلایل باید با این انبار سلاح‌های وحشی و کشنده‌ای‌که روابط عاطفی داخل خانواده را تهدید می‌کند، مقابله صورت گیرد؛ زیرا اصل در خانواده اینست که در آن ترحم و شفقت حاکم باشد؛ رحمتی‌که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آن را به ارمغان آورده است؛ زیرا او رحمتی برای تمام جهانیان است و این رحمت به وسیلۀ تطبیق همه جانبۀ احکام اسلام، اوامر و نواهی آن فراگیر می‌شود و این یگانه راه برای رسیدن به رضایت الله سبحانه وتعالی است.

نویسنده: استاد عصام اتیم-سودان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

خلافت، اقتصاد نیرومندی را با متحد ساختن سرزمین‌های اسلامی من‌حیث دولت ابرقدرت برای امت مهیاء می‌سازد

(ترجمه)

به تاریخ 19 ماه می 2019م عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان گفت: «من به شما اطمینان می‌دهم؛ یگانه دولت پیشگام اقتصادی در منطقه پاکستان خواهد بود.» این در حالی‌ست که مسلمانان پاکستان تحت وضعیت اسف‌بار حملات اقتصادی بانک قرضه‌های جهانی(IMF) قرار دارد. از طرف دیگر، سخن‌های تکراری و قوت قلب عمران خان مانند یخ زیر آفتاب سوزان می‌ماند. این حکام به این خاطر چنین می‌گویند تا برای کشورهای استعماری زمان بیش‌تری را صرفه نمایند و از طریق تحریم‌های اقتصادی خشم انتقام خود را نشان دهند. حقیقت این است که این نظام استعماری هرگز اجازه نخواهد داد تا مسلمانان من‌حیث قدرت اقتصادی ظهور نمایند.

دولت پاکستان با مفکورۀ غربی دولت‌های جداگانه‌ای ویستفالیا گره خورده است که چشم آن را از استفادۀ اعظمی ظرفیت بزرگ اقتصادی سرزمین‌های اسلامی، با متحد ساختن این سرزمین‌ها تحت خلافت راشده بر منهج نبوت، کور و گوشش را کر ساخته است. در حقیقت زمانی‌که دولت خلافت واحد مناطق غنی از نفت را در ایران و عربستان داشته باشد؛ چرا باید پاکستان به خاطر نیازش به نفت زیر بار قرضه‌های سودی و جریمه‌های بزرگ باشد؟ زمانی‌که دولت خلافت واحد، منابع فراوان زراعتی را در پاکستان دارا باشد؛ چرا باید ایران از کمبود غذا رنج ببرد؟ در حقیقت چنین منابع مشترک امت، یکی از عوامل اساسی برای ظهور خلافت من‌حیث قدرت یکه‌تاز اقتصادی در جهان می‌باشد.

ای مسلمانان پاکستان! باید هوشیار بود که مفکورۀ غربی دولت‌های ویستفالیا در بین امت رخنه نموده است. در حقیقت این مفکورۀ زهرآلود غربی به خاطری ایجاد شد تا از گسترش و توسعۀ روزافزون دولت خلافت جلوگیری کند. بعد از انهدام خلافت، مفکورۀ ملت‌ها و دولت‌های جداگانه در جسم امت مسلمه مانند دانۀ سرطان شیوع پیدا نمود تا دولت خلافت در مقابل کشورهای استعماری ضعیف شود و آن‌ها با پارچه‌پارچه نمودن سرزمین‌های اسلامی، بتوانند در این سرزمین‌ها حاکمیت نمایند. اسلام مسلمانان را امر نموده است تا سرزمین‌های اسلامی با ثروت واحد، صنعت و اقتصاد واحد، زراعت واحد و اردوی واحد تحت دولت واحد "خلافت راشده" متحد شوند. رسول الله صلی الله علیه وسلم مسلمانان را امر نموده است که در هر زمان و شرایط صرف با یک خلیفه بیعت داشته باشند.

«كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ تَسُوسُهُمْ الْأَنْبِيَاءُ كُلَّمَا هَلَكَ نَبِيٌّ خَلَفَهُ نَبِيٌّ وَإِنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَسَيَكُونُ خُلَفَاءُ فَيَكْثُرُونَ» قَالُوا: فَمَا تَأْمُرُنَا؟ قَالَ: «فُوا بِبَيْعَةِ الْأَوَّلِ فَالْأَوَّلِ أَعْطُوهُمْ حَقَّهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ سَائِلُهُمْ عَمَّا اسْتَرْعَاهُمْ»

(رواه بخاری)

ترجمه: امور بنی اسرائیل را انبیاء سرپرستی می‌کرد؛ بعد از فوت هر پیامبر، پیامبر دیگری می‌آمد. بعد از من دیگر پیامبری نخواهد آمد؛ اما خلفاء خواهند بود. آن‌ها پرسیدند: ما را به چی امر می‌کنید؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم جواب داد: شما را به بیعت بعد از هر خلیفه امر می‌کنم و الله(سبحانه وتعالی) از آن‌ها در بارۀ شما سوال خواهد نمود.

این درست نیست که امت مسلمان صرف در میدان شعار باهم متحد شوند؛ در حالی‌که در میدان عمل به شکل سیاسی آن مجزا و متفرق هستند. فلهذا هر جای و هر زمانی‌که این مفکوره ظاهر گردد، دولت خلافت پالیسی متحد ساختن سرزمین‌های اسلامی را اتخاذ خواهد نمود و مرزهای استعماری را از میان آن‌ها از بین خواهد برد. ای مسلمانان! برای ازسرگیری اسلام من‌حیث طریقۀ زندگی به جدیت تلاش نمایید تا این‌که در دنیا و آخرت سعادت‌مند شوید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

دموکراسی زنان مسلمان را وسیله‌ی خوش‌گذرانی و لذت‌جویی سیاست‌مداران فاسد قرار داده است Featured

افشاگری‌های اخیر مبنی بر ترویج سیستماتیک فساد و فحشا توسط ارگ ریاست جمهوری افغانستان و درخواست جنسی از زنان در بدل کرسی پارلمان و وزارت‌خانه‌ها نگرانی‌های زیادی را در میان مردم برانگیخته است. این واقعه‌ جدیدی نیست، بلکه چندی قبل مسئله سؤاستفاده جنسی از زنان بیوه‌ای نیروهای امنیتی افغان و تجاوز جنسی بالای تیم فوتبال زنان افغانستان نیز فضاگیر شده بود.

باوجود اتفاق همچو بی‌عزتی‌های که در تاریخ مسلمانان افغانستان سابقه نداشته و افشاگری‌های مرتبط به آن، مردم در مقابل نوامیس و عفت خواهران خود آن‌قدر بی‌احساس و بی‌تفاوت شده‌اند که این خبر تکان‌دهنده و دردناک به غیر از سرخط چند رسانه و یکی دو تقبیح در سطح رهبران سیاسی و حرکت‌های سمبولیک از طرف ارگ، هیچ نوع واکنشی در میان مردم نداشته‌ است. فرضاً اگر چنین حادثه‌ی ده یا بیست سال پیش اتفاق می‌افتاد و رسانه‌یی می‌شد، عکس‌العمل مردم در مقابل آن چگونه می بود؟ بدون شک بسیار جدی و متفاوت. این حادثه کاهش حساسیت‌ مردم را در مقابل این نوع مسائل نشان می‌دهد و این‌که بعد از 18 سال استعمار و تطبیق دموکراسی وضعیت اخلاقی و ذهنی مردم باغیرت افغانستان به چه اندازه دست‌خوش تغییرات گردیده‌ است.

تلاش اکثر مردم تنها معطوف به این مسئله است تا اگر بتوانند اعضای خانواده خود را در امان نگه‌داشته و از شرّ این چنین فتنه‌ها حفظ نمایند. در حالی‌که این طوفان فحشا چنان خطرناک است که مبارزه فردی در مقابل آن امکان پذیر نیست، مگر این‌که نظام دموکراسی و ارزش‌های آن توسط مبارزه دسته‌جمعی از بیخ و بنیاد ریشه‌کن گردد. چون دموکراسی زن را به مثابه‌ی ابزاری برای خوش‌گذرانی و لذت‌جویی سیاست‌مداران و برده‌ی جنسی سرمایه‌داران و کمپنی‌های بزرگ تجارتی می‌پندارد، و مبارزه علیه این دیدگاه نیاز به قدرت بزرگ فکری و سیاسی و نظام بدیل «خلافت اسلامی» دارد.

مشکل اساسی این‌جاست که در همچو قضایا افکارعامه بیشتر متوجه افراد و نهادها ساخته می‌شود، و هیچ‌کس مفکوره‌ها و ارزشهای دموکراسی را در همچو قضایا زیر سؤال نمیبرد؛ در حالی‌که فساد اخلاقی در افغانستان مانند کوه بزرگ یخ زیر آب است که تنها بخشی کوچکِ آن از بیرون آب معلوم می‌شود. اگر مردم مسلمان افغانستان خطر دموکراسی را نادیده بگیرند و علیه آن مبارزه نکنند، زود است که دموکراسی چنان نظم خانواده‌ها را دگرگون سازد و فساد و فحشا را به حدی عادی نماید که پدرها و مادرها به تماشاچیانی مبدل شوند که بی‌حیایی فرزندان شان را ببینند و کاری از دست‌شان ساخته نباشد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه