جمعه, ۱۰ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

مهاجرین مسلمانی‌که ازبکستان را ترک نموه بودند، فریب سخنانان دروغین رئیس جمهور شوکت میرضیایف را خوردند!

(ترجمه)

خبر:

به تاریخ ۲ جولای ۲۰۱۸م، رادیو آزادی IA ازبکستان گزارشی را به نشر رساند که به تاریخ ۲۸ می ۲۰۱۸م، دو برادر به نام‌های ابرول(Abrol) و شوخرات دوس‌مخمِدوف(Shukhrat Dusmukhammedov) در میدان هوایی تاشکند دستگیر شدند، که آنان در طول این پنج سال در فهرست افراد تحت تعقیب قرار داشتند و اکنون به سرزمین خود بازگشتند، چون به حرف‌‌های سارنوال متعقد بودند که گفت: در صورتی‌که داوطلبانه دوباره به خانه بازگشت کنند، از فهرست سیاه بیرون و روانه زندان نمی‌شوند. با این حال، خانم شوخرات دوس‌مخمِدوف(Shukhrat Dusmukhammedov) به نام مسعوده دوس‌مخمدوفا (MahsudaDusmuhammedova) در مورد همین قضیه به رادیو آزادی "ازودلیک" معلومات ارائه فرمود. بر اساس گفته‌های خانم، او در میدان هوایی برای ملاقات شوهرش و ایورش آمده بود و همرای آنان تقریباً کمتر از پنج دقیقه راز و نیاز نموده است.  مسعوده دوس‌مخمِدوف به رادیوی ما چنین گفت: «به تاریخ ۲۸ می، شوهرم و برادر بزرگش، که به فرمان ریاست جمهوری اعتماد نموده بودند، روانۀ سفر از استانبول به تاشکند شدند. به محض پای گذاشتن آنان در میدان هوایی و بدون آن که به ما فرصت پنج دقیقه صحبت را داده باشند، آن‌ها را از میدان خارج نموده و نزد فرمانده ریاست امور داخله بردند. ‏در روز بعدی آنان را در احضارات خانهء وزارت امور داخله انتقال دادند و به روز بعدی وکیل دولتی اعلام نمود و فرمود که شوهرم و برادرش در زندان زنگی‌آتینسکی(Zangiatinsky) ولایت تاش محکوم به حبس شدند.

تبصره:

بعد از وفات حاکم مستبد اصلی ازبکستان بنام اسلام کریموف، نخست وزیر این کشور "شوکت میرضیایف" در پست ریاست جمهوری قرار گرفت. بعد از این‌که شوکت میرضیایف در رأس قدرت سیاسی این کشور قرار گرفت، احکام زیادی به شمول احکامی مربوط به مسلمانان را صادر نمود. این احکام صادر شده نگرانی را در هردو عرصه ایجاد کرده، اعم بر مسلمانانی‌که در زندان‌های حکام مستبد محکوم به حبس اند و آن اشخاصی‌که سرزمین مادری خود را بخاطر فرار از شکنجه برای اعتقادات مذهبی‌شان ترک کرده اند.

امروزه هزاران مؤمن در بیرون از ازبکستان بخاطر فرار از شکنجۀ جرم فضای ایمان‌شان، به سر می‌برند. بعضی‌شان بیشتر از ده سال می‌شود که خانه‌های خود را ترک کرده اند و بعضی‌ها کمتر از آن، از این کشور فراری شدند. اکنون بعد از وفات حاکم مستبد، اسلام کریموف، و هنگامی‌که شوکت میرضیایف تقرییاً تغییرات اساسی را در هردو عرصه اعم در سیاست خارجی و سیاست داخلی  کشور ایجاد نمود، با این حال چشم امید مؤمنین باز شد که می‌توانند بدون هیچ ترسی از آزار و اذیت شکنجه مقامات دولتی به خانۀ خود بازگشت کنند. 

در ماه جون ۲۰۱۷م، در دیدار با امام، شوکت میرضیایف گفت که این ضروری است که فهرست سیاه باید تجدید نظر شود، تا باشد که در خصوص افراد بی‌گناه عدالت صورت گیرد. وی وعده داد تمام اعضای خانواده‌ای را که به اتهام فضای ایمان مجرم شناخته شده اند، آزاد کند. بعداً میرضیایف به تمام مخالفین اعتقادی-که کشور را ترک نموده بودند- به اطمینان کامل گفت: «ما هیچ‌ کسی را شکنجه نخواهیم کرد و آنان می‌توانند به صلح و رفا در ازبکستان زنده‌گی کنند، همان‌گونه که بعضی مخالفین از زندان‌ها رها شدند‌.»

این اقدامات از سوی مقامات کشور باعث شد که بعضی مؤمنین به خانه‌های‌شان به ازبکستان برگردند. مسلمانان ازبکستان، از کشور‌های مختلف جهان، که دور از مسائل سیاسی و اتفاقاتی‌که در جهان هرروز رخ می‌دهد، زیست می‌کنند، به امید بخشش حاکم مستبد شدند و خواستند که دوباره به خانه‌های شان بازگشته و زنده‌گی را از نو آغاز کنند؛ مگر دیری نگذشت که در ماه‌های اخیر بعضی از مسلمانان ازخارج به ازبکستان رسیدند که در نتیجه اکثریت مؤمنین دستگیر و بسیاری دیگر از آنان تا اکنون ناپدید گشتند. 

نداشتن شعور سیاسی و بدتر ازین جدایی و دوری از سیاست، باعث تهدید‌های خونین نه تنها برای مسلمانان ازبکستان شده؛ بلکه برای مسلمانانی‌که در سراسر جهان زندگی می‌کنند، نیز تهدید محسوب می‌شود.  هر سیاستمدار و هر کسی‌که سیاست را مطالعه می‌کند، درک می‌کند که دولت و تمام نهادهای آن تنها از رئیس دولت و احکام بی‌اساسی‌که صادر می‌کنند، تشکیل نشده است؛ بلکه سیاست دولت با مفکوره‌‌ای ارتباط دارد که در زنده‌گی روزمرۀ ما تطبیق می‌شود.

اگر ما به قدرت‌های ظالمانه و مستبدانه‌ای ازبکستان نظر اندازی کنیم، می‌بینیم که به هیچ ایدیولوژی وابسته نیستند و ما به راحتی می‌توانیم دید که به اساس مفکورۀ سیکولریزم ساخته شده و به طور دیکتاتوری وحشیانه به اجراء گذاشته می‌شود. ‏نهادهای قانونی، مانند تمام قوانین نافذۀ کشور ساختۀ دست‌ یک تعداد مردم است که دین را از زنده‌گی جدا می‌پندارند. ‏مردم ازبکستان، که مسلمان اند و به الله سبحانه‌و‌تعالی ایمان دارند، اما نمی‌توانند احکام شریعت را در زنده‌گی‌شان تطبیق کنند‌. ما می‌بینیم که مؤمنان از آزار و اذیت شکنجۀ این حکام مستبد سیکولر، که قدرت را در دست دارند و از اسلام و مسلمانان نفرت دارند، رنج بی‌شماری می‌کشند.

تغییر واقعی زمانی در ازبکستان ظهور خواهد کرد که مسلمانان ازبکستان اسلام را منحیث یک ایدیولوژی درک کنند. هرگاه مسلمانان ازبکستان قانون اساسی و قوانینی را که امروزه بر بالای مسلمانان تطبیق می‌شود، در زباله دانی بیندازند و زمانی‌که مسلمانان ازبکستان بخواهند شریعت اسلام را در چارچوب زنده‌گی روزمرۀ‌شان عملی کنند، در این موقع  قدرت به دست مردم خواهد بود و قانون حکومت از آن الله سبحانه‌و‌تعالی خواهد بود.

با ظهور ایدیولوژی اسلام، مسلمانان ازبکستان، که خانه‌های‌شان را ترک کرده اند، بدون هیچ ترسی از شکنجه و تهدید به مرگ به خانه و سرزمین مادری خود بازگشت خواهند کرد. آن زمانی خواهد بود که مسلمانان قادر به تطبیق اسلام در صلح و رفاه، بدون هیچ گونه ترسی به زنده‌گی‌شان و کسانی‌که دوست دارند، خواهند بود. الله سبحانه‌و‌تعالی ما را در راستای تحقق این امر یاری فرماید.

نویسنده: ایلدر خامزین

عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

ظهور فتنه‌ها بر قلب‌ها

حضرت حذيفه بن الیمان رضی الله عنه می‌گوید: ما نزد حضرت عمر رضی الله عنه نشسته بوديم که گفت: آیا کسی از شما از رسول الله صلى الله عليه وسلم در مورد فتنه‌ها و انحراف از حق چیزی شنیده است؟ یک تعداد افراد گفتند: ما شنیده‌ایم، حضرت عمر رضی الله عنه گفت: شاید شما از پيامبر صلى الله عليه وسلم در مورد فتنه و اشتباهات انسان نسبت به خانواده و همسايه‌اش چیزی شنیده باشید، گفتند: بلی. گفت: این به وسيلۀ خواندن نماز و گرفتن روزه و دادن صدقه(و زكات) کفاه می‌شود، ولیکن منظورم اين فتنه نيست، بلكه فتنه‌اى است كه مانند دريا موج مى‌زند(فتنه‌اى سهم‌ناك و عالم‌گير). حضرت حذيفه رضی الله عنه گفت: مردم خاموش ماندند و من گفتم: اى اميرالمؤمنين! من شنیده‌ام که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«تُعْرَضُ الْفِتَنُ عَلَى الْقُلُوبِ كَالْحَصِيرِ عُودًا عُودًا، فَأَيُّ قَلْبٍ أُشْرِبَهَا نُكِتَ فِيهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ، وَأَيُّ قَلْبٍ أَنْكَرَهَا نُكِتَ فِيهِ نُكْتَةٌ بَيْضَاءُ حَتَّى تَصِيرَ عَلَى قَلْبَيْنِ عَلَى أَبْيَضَ مِثْلِ الصَّفَا فَلاَ تَضُرُّهُ فِتْنَةٌ مَا دَامَتْ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ، وَالْآخَرُ أَسْوَدُ مُرْبَادًّا كَالْكُوزِ مُجَخِّيًا، لاَ يَعْرِفُ مَعْرُوفًا وَلاَ يُنْكِرُ مُنْكَرًا إِلاَّ مَا أُشْرِبَ مِنْ هَوَاهُ»

(رواه مسلم)

ترجمه: فتنه‌ها از هرطرف لحظه‌به‌لحظه به قلب‌ها ظاهر می‌شوند، همان طو‌ی که حصير(بوریا) تارتار و رشته‌رشته بافته می‌شود و به هم می‌چسپد. هر قلبی‌که در معرض فتنه‌ها قرار گيرد، فتنه‌ها وارد قلب می‌شوند و خال سياهی در قلب نقش می‌بندد و هر قلبی‌که آن را رد کرد، نقطه‌ای درخشان در آن نمايان می‌شود، تا کار به جايی می‌رسد که قلب‌ها به دو قسم تقسيم می‌شوند، قلبی آن چنان درخشان و سفيد مانند سنگ سخت که تا ادامۀ آسمان و زمين، هيچ فتنه‌ای در آن مؤثر نيست؛ قلب ديگری سياه و خاکستری، مانند کوزه سرازير و سرنگون شده، که نه معروفی را می‌شناسد و نه منکری را، انکار می‌کند، مگر چيزی‌که بر مبنای هوی و هوس و آرزوها وارد آن گردد.

چنان‌چه در حدیث ترمذی آمده است:

هر وقتی‌که مؤمن مرتكب گناهی شود، در قلب وی یک نقطۀ سياهی پیدا می‌شود، پس اگر توبه كرد و دست كشيد و آمرزش خواست، قلب وی صيقل زده می‌شود و اگر به گناه بازگشت، آن نقطه سياه افزوده می‌شود تا آن‌كه قلبش را در غلافی فرو می‌برد. پس اين همان رانی(زنگاری) است كه الله سبحانه وتعالی از آن در قرآن ياد كرده است:

﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾

[مطففين: ۱۴]

ترجمه: هرگز نه، یعنی اصلاً چنین نیست؛ بلکه با کردار و تلاش ايشان دل‌های‌شان را زنگ گرفته است.

مفهوم "ران" این است که شخص گناه می‌کند و از تكرار و کثرت گناه قلب وی با پرده‌ای احاطه می‌شود، تا آن‌كه از شناخت معروف و منکر عاجز می‌شود.

ای بهترین امتی‌که برای هدایت مردم به‌پا خواسته اید! صابر باشید، از اوامر و فرمان الله سبحانه وتعالی راضی باشید، امر به معروف و نهی از منکر کنید، رابطۀ قلبی‌تان را از دنیای فانی و زودگذر با الله سبحانه وتعالی و آن‌چه که نزد وی است، استحکام ببخشید و به لقاء الله سبحانه وتعالی دیدار پیامبر و اصحاب گرامی‌اش صلی الله علیه وسلم امید وار باشید. بدون شک، به زودترین فرصت الله سبحانه وتعالی برای شما چیزی عطاء خواهد کرد که راضی شوید؛ زیرا عاقبت نیک از پرهیزگاران است. پس کمر همت بسته کنید، متحد شوید و در مقابل ظلم و طغیان ظالمان بایستید، الله سبحانه وتعالی ضامن حفظ و کمک به شما است. لشکر الله سبحانه وتعالی پیروز می‌شود. غمگین مباشید، به آن‌چه که به‌شما می‌رسد یا فوت می‌شود، وقت آن رسیده که از جنت فردوس اعلی مطلع شوید. یا الله، قلب‌های ما را با ایمان عمارت بگردان و ما را بر دینت ثابت قدم نگهدار! آمین یا رب العالمین!

والسلام علی من اتبع الهدی

ادامه مطلب...

نظام فاسدی‌که همواره از فساد و افراد فاسد حمایت می‌کند

  • نشر شده در اردن

(ترجمه )

زمزمه‌های زیادی در سرزمین‌های اسلامی؛ از جمله اردن در مورد فساد و فساد پیشه‌گان و پی‌گیری آن‌ها گوش‌ها را نوازش می‌کند. اگر به حقیقت فساد و موقف اسلام در این زمینه توجه شود، نکات ذیل باید در نظر گرفته شود:

- منشأ، ماهیت و شالودۀ فساد در نظام سرمایه‌داری گره خورده است که امروزه بالای ما تحمیل می‌شود، زیرا این یگانه پایگاه فکری فاسدی است که زایشگاه تمام انواع فساد می‌باشد و الله سبحانه‌و‌تعالی در مورد فساد فکری را نوعی از فساد می‌نامد که آسمان‌ها و زمین را خراب می‌کند.

﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾

[انبیاء: ٢٢]

ترجمه: اگر در آسمان‌ها و زمین، جز اللّه(سبحانه وتعالی) خدایان دیگری می‌بود، فاسد می‌شدند(و نظام جهان به هم می‌خورد)! بی‌گمان منزه است الله(سبحانه‌و‌تعالی) پروردگار عرش، از توصیفی‌که آن‌ها می‌کنند!

بناءً گفته می‌توانیم که هرگاه اساس هرچیز آلوده به فساد باشد، قطعاً که شاخه‌های آن نیز از این امر مستثنی نخواهند بود.

- پس از استقرار فساد ایدیولوژیکی(نظام فکری بشری) فساد دیگری بنام تقنین پا به عرصه وجود می‌نهد که این نوع فساد بجای الله سبحانه‌وتعالی به بشر حق تقنین می‌‍‌‌‌‌‌‌‌دهد؛ در حالی‌که الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ﴾

[مؤمنون: ٧١]

ترجمه: و اگر حق از هوس‌های آن‌ها پیروی کند، آسمان‌ها و زمین و همه کسانی‌که در آن‌ها هستند، تباه می‌شوند!

لذا هرگونه حاکمیتی به غیر از حاکمیت الله سبحانه‌و‌تعالی(حاکمیت کفر) غلط و فاسد بوده و جز یک زنده‌گی ذلت‌بار به بشر چیزی دیگری به بار نمی‌آورد. چنانچه الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا ﴾

[طه: ١٢٤]

ترجمه: و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی(سخت و) تنگی خواهد داشت.

- فساد مردم و فساد در استفاده از ابزار کم‌ترین و ضعیف‌ترین موارد فساد است که آن‌هم از اثر فساد مبدأ(فساد فکر) بوجود می‌آید و این فساد(فساد مبدأ) خطرناک‌ترین نوع فساد است که هرگز قابل ترمیم و اصلاح نیست. اگرچه، اگر مبدأ درست و سالم باشد می‌تواند درمان شود. طوری‌که ممکن است در دولت اسلامی شخصی دزدی کند و یا هم رشوه ستانی کند؛ اما اسلام این‌گونه مشکلات را از طریق قوانین شریعت حل و فصل می‌کند. ولیکن در نظام سرمایه‌داری، فساد در میان مردم و فساد در استفاده از ابزار حتمی الوقوع بوده و هرگز قابل اصلاح بوده نمی‌تواند و اصلاح آن از طریق نظام فاسد مقننه که همواره در گرو تصویب فساد و قوانین محفاظتی آن می‌باشد، غیرممکن است. نظام، مردم و ابزار آن و حتی هر صدای حق به عنوان صدای فساد مطرح است؛ چنانچه که فرعون و افرادش دعوت حضرت موسی علیه السلام را به فساد متهم می‌کردند. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْيَدْعُ رَبَّهُ ۖ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ﴾

 [غافر: ٢٦]

ترجمه: و فرعون گفت: «بگذارید موسی را بکشم، و او پروردگارش را بخواند(تا نجاتش دهد)؛ زیرا من می‌ترسم که آیین شما را دگرگون سازد و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!»

و باز می‌فرماید:

﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ﴾ 

 [اعراف: ١٢٧]

ترجمه: و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی که در زمین فساد کنند و تو و خدایانت را رها سازد؟!»

یکی از بزرگترین نوع فساد، فساد سیاسی است، یعنی فساد در حاکمیت و فساد در حیطۀ کاری حاکمان، چراکه این نوع فساد شالودۀ و اساس فساد است که منبع تمام انواع فساد در جامعه بوده و زیر چتر آن تمام انواع فساد از قبیل: بد اخلاقی، اعمال نامشروع و تجاوز از حدود الله سبحانه‌و‍‌تعالی صورت می‌گیرد. روی این ملحوظ، اظهار دوستی و نزدیکی با یهودیان به عوض جنگ و پاک کردن سرزمین مقدس فلسطین از وجود کثیف آن‌ها خود نوعی فساد به حساب می‌آید. درخواست کمک از امریکا علم‌بردار کفر و اجازه دادن به آن در جهت افزایش خشونت‌ها در سرزمین‌های اسلامی بالای مردم  و قادر ساختن آن در راستای کنترول مسلمانان، خود نوعی از انواع بزرگ فساد بوده و استفاده از صندوق بین‌المللی پول به عنوان حاکم تأثیرگزار بر اقتصاد سرزمین‌های اسلامی نیز فساد، ورشکستگی و خرابی به حساب می‌آید.

مبارزه با فساد در اردن هرگز توسط نظام فاسدی‌که منشأ فساد توسط ایدیولوژی و نظام تقنینی‌که مردم را زیر فضای زهرآگینش قرار داده و از نظام فاسد این سرزمین حمایت می‌کند، هرگز ممکن نیست. تقاضای محاکمۀ افراد فاسد در حالی‌که در حفظ رژیم فاسدی‌که توسط نظام قانون‌ساز و ستون‌های دور و بر آن را احاطه کرده است، چیزیست که در تناقض با قرآن‌کریم و نحوۀ تغییر آن قرار داشته و در واقع یک نوع اتلاف وقت و تلاش بی‌جاست. در کل می‌توان گفت که فساد با وجود تمام فراخوانی برای مبارزه علیه آن یک پدیده‌ای‌ست که نابود کردن آن به بسیار آسانی ممکن نیست، بلکه مبارزه جدی و خستگی‌ناپذیر نیاز دارد.

از بین بردن فساد به شکل اساسی آن در اردن و سرزمین‌های اسلامی تنها با اقتباس از عقیدۀ اسلامی به عنوان زیربنای سیاسی دولت ممکن است که از آن تمام قوانینی سرچشمه می‌گیرد که مشاکل انسانی، اجتماعی، دولتی وغیره مبتنی بر اساسات اسلام چه از دید اقتصادی باشد یا اجتماعی یا سیاسی و یا هم حکمروایی و مشکلات سیاست خارجی را بصورت بسیار دقیق حل و فصل می‌کند؛ زیرا این قوانین از سوی پروردگار لطیف و خبیر بوده و او نسبت به انسان بهتر می‌داند که چی چیزی سبب عدالت و رحمت در بین انسان‌ها می‌گردد. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾

                                                                                                                       [ملک: ١٤]

ترجمه:  آیا آن کسی‌که موجودات را آفریده از حال آن‌ها آگاه نیست؟! در حالی‌که او(از اسرار دقیق و نهانی آن‌ها) باخبر و آگاه است!

فلهذا این امر محقق نخواهد شد، مگر با راه‌اندازی نظام سیاسی که توسط الله سبحانه‌و‌تعالی پروردگار جهانیان فروفرستاده شده و پیامبر ﷺ آن را تطبیق نموده و خلفای راشدین رضوان الله علیهم اجمعین آن را بر حسب روش رسول الله ﷺ به پیش بردند. این نظام جز خلافت راشده برمنهج نبوت چیزی دیگری نیست. روی این ملحوظ، ما از شما مسلمانان مخلص و کسانی‌که نسبت به فساد خشن و بدبین هستید، تقاضا می‌کنیم تا هرچه زودتر فساد را از ریشه‌کن نموده و به تأسیس این نظام الهی بشتابید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ولایه اردن

ادامه مطلب...

شمارۀ 192 جریدۀ الرایه به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره می‌خوانید:

سرمقاله: به ارتش مسلمانانِ خوابیده در سربازخانه‌های شان، چنین می‌گوییم...

حالت شما عجیب است؛ زمانی‌که حکام برای قتل مسلمانان از شما کمک خواست با آن‌ها یاری نمودید، اما زمانی‌که مسلمانان از شما کمک و یاری خواست، سستی و تنبلی نموده، آن‌ها را یاری نکرده و تنها گذاشتید؛ بلکه سکوت مرده‌ها را اختیار نمودید. حجت تان فرمانبرداری از رؤسا و فرمانده‌هان تان بود؛ در حالی‌که فرمانبرداری از آن‌ها راهی به سوی رسوائی در دنیا و عذاب دردناک در آخرت است و در آن زمان کمترین کمکی به شما نمی‌توانند ولو که بارها این چنین بگویید:

﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا (66) وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا

[احزاب: 66-67]

ترجمه: روزی(را خاطر نشان ساز که در آن) چهره‌های ایشان در آتش زیر و رو و دگرگون می‌گردد(و فریادهای حسرت بارشان بلند می‌شود و) و می‌گویند: ای کاش! ما از الله(سبحانه وتعالی) و پیامبر(ﷺ) فرمان می‌بردیم، و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کرده ایم و آنان ما را از راه به در برده اند و گمراه کرده اند.

با این هم، شما وقتی کافی دارید تا از آنچه انجام داده اید، رهایی یابید. بنابر این، دین الله سبحانه وتعالی را با بازگردانیدن حکومت اسلامی در زمین یاری نموده و ریسمان ظالمین، منافقین و کفار استعمارگر را قطع نمایید تا این‌که این کار برای شما کفاره بوده باشد. راست گفت الله بزرگ، چنانچه فرموده است:

﴿وَإِنِّى لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحًا ثُمَّ ٱهْتَدَىٰ

[طه: 82]

ترجمه: من قطعاً(با غفران عظیمی‌که دارم) می‌آمرزم کسی را که(از کفر وگناه خود) برگردد و(به بهترین وجه) ایمان بیاورد و کارهای شایسته بکند و سپس راهیاب بشود.

 سرمقاله: ترامپ و نشست پیمان اتلانتیک شمالی(ناتو)؛ از سلسله پاسخ‌های امیر حزب التحریر، عالم بزرگوار عطاء ابن خلیل ابوالرشته

- نشست امریکا و روسیه در هلسینکی؛ از سلسله پاسخ‌های امیر حزب التحریر، عالم بزرگوار عطاء ابن خلیل ابوالرشته

- سیاست؛ رعایت امور داخلی و خارجی امت است

- روسیۀ جنایتکار، خواهر مان جنات بیسبالوفا را به اتهام منسوب بودن به حزب التحریر به پنج سال زندان محکوم نمود

- ادلب؛ میان اطمینان خاطر بخشیدن از سوی مدعیان دوستی و کینه‌توزی دشمنان کمین گیرنده!

- دولت یهود قانون "دولت یهود" را تصویب نمود... حکام مسلمین چه قانونی را تصویب می‌نمایند؟!

- نتنیاهو: حکومت آل اسد چهل سال است که امنیت یهود را تأمین نموده است

- یورش بیش از هزار مهاجر صهیونیست بر مسجدالاقصی؛ ای ارتش امت تا چه زمانی نشسته و مسلمانان را یاری نمی‌نمایید؟!

- صلح میان اتیوپی و اریتره؛ اقدام استعماری برای حمایت از منافع کپیتالست‌های غربی(پیروان سرمایه داری)

- ترکیۀ اردوغان؛ مهرۀ امریکا برای مهار و سرکوب نمودن اهل شام تا فرا رسیدن موعد ذبح‌شان!

- میانمار برای قتل عام مسلمانان روهینگیا برنامۀ وسیعی را روی دست دارد‌

 

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

شمارۀ 191 جریدۀ الرایه به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره می‌خوانید:

سخن هفته: کار و فعالیت سیاسی والا ترین و با ارزش‌ترینِ اعمال است؛ زیرا سیاست کار انبیاء، پیامبران و خلفای راشدین است. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ تَسُوسُهُمْ الْأَنْبِيَاءُ كُلَّمَا هَلَكَ نَبِيٌّ خَلَفَهُ نَبِيٌّ وَإِنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي وَسَتَكُونُ خُلَفَاءُ تَكْثُرُونقَالُوا: فَمَا تَأْمُرُنَا؟ قَالَ: «فُوا بِبَيْعَةِ الأَوَّلِ فَالأَوَّلِ وَأَعْطُوهُمْ حَقَّهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ سَائِلُهُمْ عَمَّا اسْتَرْعَاهُمْ»

(رواه مسلم)

ترجمه: امور بنی اسرائیل را انبیاء تنظیم می‌کردند، هرگاه پیامبری وفات می‌کرد، پیامبری دیگری می‌آمد؛ مگر بعد از من کدام پیامبری نخواهد آمد؛ زود است که خلفاء بیایند که تعدادشان زیاد خواهند بود. (اصحاب رضوان الله علیهم اجمعین)  پرسیدند: پس شما ما را در مقابل آن‌ها به چه امر می‌کنید؟ او(صلی الله علیه وسلم) فرمود: بیعت تان را یکی پی دیگر انجام دهید، از آن‌ها اطاعت کنید، حق‌شان را اداء کنید و الله(سبحانه و‌تعالی) در مورد اموری‌که به آن‌ها سپرده است، پرسان خواهد کرد.

کار سیاسی بهترینِ اعمال است؛ زیرا با سیاست که همانا رعایت امور مردم است مرتبط می‌باشد، و نیز انسان را از دایرۀ اهتمام و توجه به خودش به دایرۀ توجه به دیگران منتقل می‌سازد و تنها با این کار امت از خواب بیدار شده، از انحطاط  برخاسته، به بیداری فکری دست یافته و رهبر و پیشوای جهانیان قرار می‌گیرد.

- سرمقاله: مابعد درعا همانند ماقبل درعا یک سناریوی واحد و نقشۀ امریکا است که توسط روسیه، ترکیه و ایران اجراء می‌گردد

- اهل غزه میان کشتار با بمباردمان و گرسنگی

- سیاست فن ممکن الحصول

- حزب التحریر-ولایه لبنان: اخراج اهل سوریه از لبنان به یاد آورندۀ محاکم تفتیش اندلس

- نقش امریکا در انتخابات ترکیه

- اعدام‌ها در مصر؛ ترور و بستن دهان‌ها!

- آیا اردوغان می‌تواند ترکیه را به عظمت و قدرت گذشته‌اش بازگرداند؟

- پایگاه‌ هوایی امریکا در کویت؛ بزرگترین پایگاه در خاورمیانه!

- چرا ترامپ به خروج امریکا از پیمان اتلانتیک شمالی تهدید می‌نماید؟

- امارات بازوی انگلیس در یمن و مهرۀ اساسی برای اجرای نقشه‌هایش

- حزب التحریر-ولایه سوریه: مظاهره در  شهر ادلب برای یاری درعا و درخواست آغاز نبردها از مخلصین

- نصرت و پیروزی در دست الله سبحانه وتعالی است؛ نه در دست امریکا و سازمان‌های بین المللی استعماری!

- حکومت آل سعود برنامۀ "آگاهی‌بخشی اسلامی" را از تمام مکاتب دولتی لغو نمود

 

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

زردک زهر‌آگین و چوب خار‌دار

(ترجمه)

خبر:

"شوکت عزیز صدیقی" قاضی محکمۀ بزرگ اسلام‌آباد، برای تحکیم حاکمیت‌اش، ارتش پاکستان را به مداخلۀ مستقیم و غیر‌مستقیم در امور سیاسی پاکستان متهم کرده‌است. او در صحبت‌هایش به دست داشتن ادارۀ اطلاعات پاکستان در امور قضایی کشور اشاره کرد. (منبع: خبرگزاری داون)

تبصره:

پاکستان در طول تاریخ ۷۰ ساله‌اش بین دموکراسی و حاکمیت کامل اردو دست به دست بوده‌است، ولی اکنون زیر تهدید نوعی "کودتای دموکراتیک" قرار دارد. تاریخ به نخست‌وزیران آموخته است که فرمانده‌های ارتش را با دقت انتخاب کنند؛ همان فرمانده‌هایی که قادر اند آنان را به زندان اندازند یا به قتل رسانند.

از مداخلۀ ارتش در امور قضایی و سیاسی می‌توان از ذوالفقار علی بوتو مثال زد. جالب اینجا است که بعد از بدست گرفتن کنترول کامل و همه جانبۀ کشور، ارتش می‌خواهد به کارهایی دست زند که در آنجا مسئولیت ندارد. ارتش به نظارت از انتخابات و طراحی آن پرداخته‌است و اگر چیزی با این طرح در مخالفت قرار گیرد، آنان او را از بین برده و بار دیگر بر اساس منافع‌شان می‌سازند.

فساد مفکورۀ اصلی وضعیت فعلی پاکستان است. سیاست‌مدارانی را دیده‌ایم که با گذشت زمان ثروت‌مندتر شده‌اند و قضایایی را نیز علیه‌شان شاهد بودیم، ولی چشمان‌مان هرگز شاهد اتهام یک جنرال متقاعد یا در حال خدمت به قضیۀ فساد نبوده‌است، و هنوز هم ثروتی را که مالک اند، می‌بینیم. دو فرماندۀ اخیر ارتش، جنرال پرویز مشرف و جنرال راحیل شریف، هردو بعد از تقاعد‌شان به آرامی در سرزمین‌های خارجی مقیم شده‌اند. جالب این است که آنان بعد از مبدل کردن این سرزمین به بهشت، زندگی در این‌جا را قربانی تبعید به خارج از کشور کرده‌اند. هم‌چنان، هیچ محکمه‌ای جرأت نمی‌کند آنان را مواخذه کند.

اما در سوی دیگر، در خزان سال ۶۳۸م(۱۷ سال بعد از هجرت) خلیفه حضرت عمر رضی الله عنه به نزد شاعری بنام اشعث آمد تا در مورد شعری‌که در وصف خالد ابن ولید خوانده بود و از او ۱۰هزار درهم هدیه گرفته بود، اطلاع حاصل کند. حضرت عمر گفت که اگر او این پول را از جیب شخصی‌اش پرداخته، پس مرتکب زیاده‌روی در مصرف شده‌است و اگر از غنیمت‌ها داده، پس این دزدی است و به اخراجش دستور داد.

پس اگر جنرالی مانند خالد، که بخاطر دوباره برگرداندن نیرو‌های مسلح نظامی یک سرزمین تازه مسلمان شده، طوری‌که هیچ کسی دیگر قبلاً این کار را نکرده‌بود، توانست مواخذه شود، چرا ما نمی‌توانیم جنرال‌های امروز را مواخذه کنیم که کجای صداقت‌های‌شان دروغ است و این‌که منافع بزرگ‌تر‌شان-که مسلمانان پاکستان در طول ۷۰ سال اخیر بخاطر‌شان رنج می‌برند- چیستند؟

مردم پاکستان باید سیاست زردک و چوب را(در اصطلاح سیاست، ارائۀ تشویق برای رفتار خوب و ارائۀ تنبیه برای رفتار بد است) که بالای‌شان عملی می‌شود، بشناسند. نه دموکراسی راه‌حل مشکلات است و نه اقتدار ارتش از مورد استفاده و سوء استفاده قرار گرفتن، آنان را حفاظت می‌کند. این تنها یک خلیفۀ متقی است که با پیروی از گام‌های پیامبر مبارک ما صلی الله علیه وسلم و به نماینده‌گی از امت، با صلاحیت اقامۀ قوانین الهی، می‌تواند نقش یک سپر را برای‌شان بازی کند. انتخاب هر یک از این رقابت کننده‌گان-چه با کمک ارتش و چه بدون آن- مثمر نخواهد بود و عدالتی‌که هم‌اکنون صادر می‌شود، برای غارت بیشتر نیست، بلکه برای سبقت از جنرالان فاسد است. در واقع، این جنگ قدرت بین مؤسسات است، هم‌چون کفتارهایی‌که برای سهم بیشتر می‌جنگند.

تحت خلافت، تمام موسسات در چارچوب سرحدات‌شان برای اصلاح جامعه کار می‌کنند و تحت نظارت مستقیم خلیفه خواهند بود. نقش قوۀ قضائیه، فروکش کردن نزاع‌های در حال گسترش بین مردم و اعضای دستگاه‌های حکومتی، حکام و کارمندان، از خلیفه گرفته تا آنانی‌که در مقام‌های پایین‌تر اند، خواهد بود. ارتش مصروف امور مربوط به خودش؛ یعنی جهاد خواهد شد و می‌داند که این کار باعث رضایت الله سبحانه وتعالی خواهد شد، نه گرفتن ستاره روی کلاه. در نظام اسلام، قدرت جنرالان و صلاحیت قضات برای آن نیست که آنان را ترفیع دهد و یا ذکاوت و توانایی‌شان را کامل کند، در عوض آنان را مسئولیت‌پذیر می‌سازد تا بار این وظیفه را احساس کرده و متواضع و استوار می‌شوند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«أَلاَ كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ فَالأَمِيرُ الَّذِي عَلَى النَّاسِ رَاعٍ عَلَيْهِمْ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ وَالرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ»

ترجمه: هرکدام‌تان سرپرست و هرکدام‌تان مسئول زیر‌دستان خویش هستید. حاکمی‌که بر مردم مقرر شده و سرپرست آن‌هاست، نسبت به آنان مسئول می‌باشد، و مردی‌که سرپرست خانواده‌اش است، نسبت به افراد خانه‌اش مسئول است.

نویسنده: اخلاق جهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

به دموکراسی پشت پا زده و به تأسیس خلافت اسلامی بشتابید

  • نشر شده در پاکستان

هرگز در دموکراسی رأی ندهید؛ زیرا جز معصیت چیزی دیگری نیست و بگذارید این پدیدۀ خبیث به مرگ خودش بمیرد!

(ترجمه)

حزب التحریر-ولایه پاکستان در 25 جولای 2018م کمپاین بزرگی را در آستانۀ انتخابات عمومی پاکستان راه‌اندازی نمود. در این مورد برگه‌ها توزیع گردیده، نشست‌های عامه شکل یافته و در محلات عام اعلاناتی نصب گردیده است که خواستار کنار زدن دموکراسی و تأسیس خلافت برمنهج نبوت می‌باشد. در واقع، امروزه دموکراسی در سراسر جهان به شمول کشور‌های غربی آخرین نفس‌هایش را می‌کشد. درک عامه نسبت به واقعیت دموکراسی این است که این نظام ثروت عظیمی را بخاطر حاکمیت طبقۀ نخبه تأمین می‌نماید و برعکس از حقوق عامه انکار می‌کند که این امر منجر به کاهش عضویت در احزاب سیاسی گردیده و حضور رأی‌دهنده‌گان را در انتخابات کم‌رنگ می‌سازد. بناءً چرا باید پاکستان در این روند جهانی به عنوان یک استثناء قرار گیرد؟ افزون بر این، تلاش نخبگان بر این است که آن‌ها همواره بالای جماعات و گروها با ادعای این‌که رأی دادن یک وجیبۀ اسلامی‌ست، اصرار می‌ورزند که این خود بیانگر بی‌رغبتی مردم در نظام دموکراسی و علاقۀ آن‌ها نسبت به اسلام می‌باشد.

با توجه به این امر، "باز گذاشتن فضا" چنین تعبیری‌که گویا رأی ندادن به فرد کمتر فاسد، فضا را به فرد فاسدتر باز می‌گذارد، آیا فرد مسلمانی می‌تواند ادعاء کند که او باید قمار بزند تا مبادا میدان قمار به قمارباز فاسد باز گذاشته نشود؟ آیا او می‌تواند بگوید که به عوض دو گیلاس شراب، یک گیلاس می‌نوشد، با این تعبیر که گویا "کمتر از دوبار گناه است"؟ آیا اصل قضیه این نیست که او به نوشیدن شراب هیچ گاهی امر کرده نشده است؟

چی چیزی او را وادار به گناه می‌کند؛ در حالی‌که چیزی در زمینه وجود ندارد که او را وادار به گناه کند؟ دموکراسی عبارت از اقتداری است که با آن‌چه الله سبحانه‌و‌تعالی نازل کرده است، در تناقض قرار داشته و مخالف آن حکم می‌کند. الله سبحانه‌و‌تعالی نه‌تنها که مسلمانان را از حکم کردن در چهارچوب دموکراسی منع نموده؛ بلکه به مسلمانان دستور داده است تا نسبت به آن کفر بورزند. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا﴾

                                                                                                                        [نساء: ٦٠]

ترجمه: آیا ندیدی کسانی را که گمان می‌کنند به آنچه(از کتاب‌های آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، ولی می‌خواهند برای داوری نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟! با این‌که به آن‌ها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند؛ امّا شیطان می‌خواهد آنان را گمراه کند و به بیراهه‌های دوردستی بیفگند.

رأی دادن به یک حاکم که بر اساس حکم اکثریت بجای قرآن و سنت حکم می‌کند، خود یک عمل گناه پنداشته می‌شود؛ درحالی‌که رأی دادن به خلیفه-که بدون در نظرداشت هوس و تمایلات مردم و براساس آنچه الله سبحانه وتعالی نازل کرده امر می‌کند- واجب می‌باشد. فلهذا مسلمانان نباید با رأی دادن در نظام دموکراسی خود‍‌را در حلقۀ گناه زنجیز بزنند. پس زمینه را برای فساد باز بگذارید تا اندک‌ترین امیدی را که نسبت به دموکراسی وجود دارد، از بین ببرد؛ زیرا به هر اندازه‌ای که فضای فساد مساعد باشد، دموکراسی هویت اصلی‌اش را آشکار می‌کند. بنا‌بر ‌این، مسلمانان باید با تمام قوت با شباب حزب التحریر به مقصد تأسیس خلافت برمنهج نبوت، در رأستای زنده ساختن حکم به آنچه الله سبحانه وتعالی نازل فرموده، یکجا شوند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

پاکستان با دموکراسی هیچ تغییری را شاهد نخواهد بود

  • نشر شده در پاکستان

در دموکراسی مهم نیست که کی رأی پاکستان را به دست می‌آورد؛ مردم به استعمار می‌بازند!

(ترجمه)

نتایج یازدهمین انتخابات سراسری پاکستان این را واضح ساخت که یک پاکستان جدید و یا هیچ تغییری توسط دموکراسی به وجود نخواهد آمد. از سوی دیگر، برنده‌های رأی مردم در ولایات کسانی اند که بعد از دهه‌ها تجربه مهارت زیادی در فساد دارند. از طرف دیگر، در مرکز برنده‌ها کسانی اند که ادعاء می‌کنند خواهان پایان‌دادن به فساد هستند، در حالی‌که رتبه‌های‌شان با فساد پر شده است، چون در دموکراسی فقط فاسدین "انتخابی" اند. این وضعیت رقت‌انگیز در زمان آمادگی‌های انتخاباتی واضح بود، با مصرف ده‌ها میلیون روپیه هزینه‌های فاسد در مبارزات انتخاباتی، برای اطمینان از شانس شان برای حکومت‌، تا این‌که بتوانند میلیاردها روپیه را برای خود تأمین کنند. دیگر، یازدهمین انتخابات سراسری تنها کفایت می‌کند، برای تأیید آن‌چه در ده انتخابات سراسری پیشین واضح بوده است.

 فارغ از این‌که کی رأی پاکستان را می‌برد، مردم به استعمار خواهند باخت. مانند انتخابات‌های گذشته، سازمان‌های استعماری، IMF(صندوق بین‌المللی پول) تخصیص بودجه را تعیین خواهد کرد(انکارکردن حق مسلم مردم در منابع سرشار پاکستان و غرق‌کردن آن‌ها در فقر). مانند تمام انتخابات‌ها گذشته، پنتاگون(وزارت دفاع)‌ امریکا و CENTCOM پالیسی نظامی پاکستان را تعیین خواهد کرد(محکوم‌کردن نیروهای مسلح ما به خدمت اهداف سیاست خارجی امریکا در خصوص افغانستان، هند و چین). و مانند انتخابات‌های گذشته، برای تعیین نصاب تعلیمی آینده‌ی کشور، و تضعیف وابستگی ما به اسلام،  USAID و UNESCO تصمیم‌گیری خواهند کرد. برنده‌ی رأی در دموکراسی فقط یک سوارکاری بالای یک اسب است که افسارش به طور محکم به دستان امریکا است.

یازدهمین انتخابات سراسری پاکستان تمام شده؛ ولی کمپاین حزب التحریر-ولایه پاکستان برای تأسیس دوباره‌ خلافت برمنهج نبوت ادامه خواهد داشت. دموکراسی به طور مکرر برای ما شکست خورده است و دوباره شکست خواهد خورد؛ با این وجود که به طور فرض رهبری جدیدی اسکان امور ما را به دست بگیرد. حالا زمانی است برای همه ما تا برای تأسیس دوباره‌ی حکومت آن‌چه که الله سبحانه وتعالی برای ما وحی کرده است، کار کنیم و با حزب التحریر در این راستا فعالیت کنیم. حزب التحریر با یک مسودۀ مفصل از خلافت، گروه‌های سرسپرده و زنان و مردان آگاه، از مراکش در غرب تا اندونیزیا در شرق برای رهبری ما برای حکومت توسط اسلام کاملاً آماده است. کار برای تأسیس خلافت یک وجیبه بالای همه‌ای ما است، به‌خاطری‌که حکومت اسلام در تمام امور مان یک انتخاب نیست؛ بل یک وجیبه از جانب الله سبحانه وتعالی است. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمْ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُبِينًا﴾

[احزاب: 36]

ترجمه: هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی را نرسد که چون الله(سبحانه‌وتعالی) و پیامبرش(صلی‌الله وعلیه وسلم) در کاری حکمی کردند، آن‌ها را در آن کارشان اختیاری باشد. هرکه از الله(سبحانه‌وتعالی) و پیامبرش(صلی‌الله وعلیه وسلم) نافرمانی کند، سخت در گمراهی افتاده است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

اسکندنافیا: خطبۀ جمعه "رویاهای صهیونست‌ها بر قلۀ کوه‌ها به زودی نابود خواهد گردید!"

  • نشر شده در ویدیوها

ایراد خطبۀ جمعه توسط استاد منذر عبد الله در مسجد الفرقان تحت عنوان "رویاهای صهیونست‌ها بر قلۀ کوه‌ها به زودی نابود خواهد گردید!"
کوبنهاجن، 14 ذو القعده 1439هـ.ق / 27 جولای 2018م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه