یکشنبه, ۲۰ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تسلط دالر امریکایی بر سایر پول‌ها و پیامدهای آن

  • نشر شده در سیاسی

پول مقیاس ارزش کالا و خدمات است؛ آن چیزی است که تبادل کالا و خدمات توسط آن انجام می‌شود. از زمان‌های قدیم مردم در کنار معادنِ مانند طلا، نقره و مس چیزهای زیادی را به عنوان پول به مرور زمان استفاده کردند. همه مردم بر قبول طلا و نقره به عنوان ارز اصلی متفق اند و اجرای سیستم ارز طلایی در تمام گوشه و کنار دنیا، به شکل‌های مختلف تا سال 1971م، زمانی‌که دالر امریکایی از نوسانات بازار آزاد در امان بود، انجام شده است.

برای سیستم ارز طلایی استفاده شده در روابط ارزی سه شکل اساسی وجود داشته است:

اول: سیستم ارزی طلایی تا جنگ جهانی اول انجام می‌شد و درین سیستم، ارزهای طلایی و اوراقی‌که 100% باطلا معادل بود و در داد و گرفت بجای طلا استفاده می‌شد، رواج داشت.

دوم: در سال‌های بعد از جنگ جهانی اول درین سیستم، بانک‌نوت‌های مروج در مقابل طلا به چاپ رسید؛ اما تحویل به آن به عوض طلا محدود به اوزان مشخص و مرتبط به شروط و احکام خاص بود. پشت سر گذاشتن این سیستم، پس از گذشت اندک زمانی در سال 1931م صورت گرفت.

سوم: سیستم صرافی طلا (ارز).

مطابق این سیستم، ارزهای ملی، امتیاز تحویل مستقیم به طلا را نداشت؛ اما در مقابل اموال کشور دیگری تحویل آن در عوض طلا ممکن بود؛ بر همین مبنا، کشورها بنام کشور تابع، متبوع و پول کشور متبوع نام‌گذاری شد.

در دوشکل اول و دوم، در زمان‌هایی‌که سیستم ارز طلایی جریان داشت، کاستی در سپرده‌های کشوری نبود؛ به ویژه این‌که تورم در نرخ ارز طلایی مورد استفاده، قبل از جنگ جهانی اول وجود نداشت، بصورت آزادانه انتقال اموال میان کشورها ممکن بود و باعث تورم در نرخ ارز نمی‌شد؛ به گونه مثال: زمانی‌که اولین ارز در زمان دولت عثمانی در سال 1326م به چاپ رسید، تا سال 1740م میان‌گین/اوسط تورم در ارز عثمانی 84% در خلال 414 سال بود که معادل 0.20% در هرسال می‌شود. به تعبیر دیگر، این تنها ارزی بود که با گذشت سال‌های متمادی به کمک طلایی‌که ارزشش را از خودش می‌گیرد، توان محافظت از قیمت و ارزش خود را به شکل دائمی داشت؛ زیرا مداخلات و اغتشاشات خارجی وجود نداشت.

طلا ارزی‌ست که دنیا آن را به اعتبار معدن و تولید محدودش پذیرفته است و مطابق تمایل مردم امکان زیاد شدن و تورم را ندارد؛ بنابراین، نمی‌شود، در بازار زیاد و یا کم عرضه شود؛ چنانچه امروز در ارز کاغذی دیده می‌شود. پس زیادت آن بسته به مشغول بودن معادن طلا و استخراج آن ازین معادن است. ما وقتی‌که بطور کلی به دنیا نگاه کنیم، دیده می‌شود که استخراج سالانه طلا محدود است. علاوه براین، ممکن نیست کل طلایی‌که استخراج می‌شود، مستقیم تبدیل به نقدینه شود؛ زیرا طلا در عرصه‌های مختلف دیگر صنعت، مانند تلویزیون و مبایل همراه استفاده می‌شود. بر مبنای آمار سال 2018 سالانه نزدیک به 3500 تُن طلا تولید می‌شود. از طرفی، این مقدار طلای تولید شده در صنعت استفاده شده و از جانب دیگر، برخی ازین مقدار، به عنوان زیور و ظروف به طروق مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین، تطبیق نظام طلایی در ارزش‌گذاری کالا و خدمات تولیدی در تمام جهان کافی‌ست.

با این هم، کشورها به دلیل رشد تورم در جنگ جهانی اول، تلاش کردند به معیار طلا برگردند؛ اما رکود اقتصادی مشهور در سال 1929م و تطبیق برخی از جوانب نظام سرمایه‌داری و مأموریت‌های جنگ جهانی دوم باعث شد کشورهای دنیا چاپ پول را بدون عوض سرعت ببخشند و سبب شد سیستم ارز طلایی دفن تاریخ شود.

 تسلط نقدینگی دالر در دنیا با توافق‌نامه "برتون و ودز" شروع شد. در سال 1944م در کنفرانسی‌که 44 کشور حضور داشت، سیستم جدید پولی، برمبنای ارتباط تمام پول‌ها به دالرامریکایی رقم خورد؛ زیرا در آن زمان، بعد از جنگ جهانی دوم، دالر در مقابل طلا بود. امریکا درصدِ بزرگی از ذخایر طلا را در دنیا در اختیار داشت. در سال 1950م ذخایر طلایی‌که در اختیار واشنگتن بود، 65% کل زخایر طلای جهانی را تشکیل می‌داد.

اما امریکا پول مروجه را بیشتر از ذخایر طلا و بدون پشتوانه طلایی چاپ کرد. این کار بخاطر مصارف جنگ ویتنام و تقاضای دالر از سوی کشورهای جهان انجام شد. بنابر این، توافق‌نامه "برتون و ودز" ملغی گردید و دالر در دسامبر 1971م در زمان رئیس نیکسون در نوسانات آزاد رها گردید. برمبنای توافق‌نامه "برتون و ودز" یک انس = (31.1گم) طلا در مقابل 35 دالر امریکایی تعیین شده بود؛ اما در حال حاضر یک انس طلا برابر با 1942 دالر است. پس دالر بر حسب تاریخ 4 مارس 2022م 55.48%  ارزش خود را در مقابل طلا از دست داده است.

امریکا زمانی‌که از سیستم "برتون و ودز" می‌خواست که دالر باید در مقابل طلا چاپ شود، شانه خالی کرد و به راه‌حل دیگری از طریق نفت متوصل شد تا بتواند بر مشکلات ناشی از چاپ دالر بلاعوض فایق آید. حکومت امریکا توافق نامه‌ای را در مقطعی از سال 1972م تا 1973م، با خانواده حاکم سعودی امضا نمود که برمبنای آن نفت فقط باید با دالر معامله شود و امریکا در عوض حاکمیت آل سعود را حفاظت کند. کشورهای دیگر در سازمان اوپِک نیز پا به جای پای سعودی گذاشت و در مقابل نفت فقط دالر پذیرفته می‌شد. در نتیجه کشورهایی‌که تمایل به خرید نفت داشتند، فقط باید با دالر می‌خریدند. این یک گامِ بسیار بزرگ برای پذیرش دالر چاپ شده‌ای بدون پشتوانه از سوی کشورهای جهان و حفظ امتیاز آن به عنوان ارز پس‌انداز بود؛ به ویژه زمانی‌که دالر در سال 1971میلادی در نوسانات آزاد رها و در بازارهای جهانی زیاد ریخته شد. به دلیل لغو ارتباط دالر با طلا، بانک پس‌انداز فدرال امریکا اوراقی را در بازارهای جهانی عرضه کرد که بهایی آن‌ها تقریباً به شش سِنت می‌رسید؛ آن‌که در تمام اقتصادهای جهانی مشکل آفرید. بنابراین، ارزش دالر در مقابل ارز کشورهای دیگر، با بکارگیری سیاست‌های پولی فشرده یا توسعه‌یافته، سیر سعودی را پیمود. طور مثال: با آمدن بهران جهانی در جنوری سال 2008م قیمت خالص اوراق بهاداری‌که بانک پس‌انداز فدرال دست به دست می‌کرد، به 817 ملیارد و 367 ملیون دالر می‌رسید و ازان زمان تا فبروری سال 2022م به 2 تریلیون و 232 ملیارد و 107 ملیون دالر رسید. در عین تاریخ، طبق ارقام و آمار عمومی، که ازسوی  هیئت بانک پس‌انداز فدرال ارائه شد، 922 ملیارد و 187 ملیون دالر و 8 تریلیون و 928 ملیارد و 129 ملیون دالر بوده است. به عبارت دیگر، امریکا در خلال همین مدت M0 را از حیث عرضه ی پول نقد 1 تریلیون و 414 ملیارد و 740 ملیون دالر به چاپ رسانده است، در حالی‌که اگر در اعتبار عرضه پول نقد M1 و M2  و M3، قرض وابزار دیگر در نظر گرفته شود، میان‌گین عرضه پول نقد به ده‌ها برابر این رقم افزایش می‌یابد.

نظر به سیستم "برتون و ودز" و ارتباط تمام ارزهای جهان به دالر امریکا، همه کشورهای جهان دالر امریکا را به عنوان پول پس‌انداز و یکی از محورهای اصلی در سیاست پولی، ذخیره می‌کنند؛ به گونه‌ای‌که کشورها پول محلی خویش را در مقابل کمیتی از دالر که نزدشان است، به چاپ می‌رسانند؛ زیرا دالر در واقع معادل طلا بوده است. در سال‌های بعد از امضایی توافق نامه در سال  1944م، با این‌که در سال 1971م رئیس جمهور آن زمان امریکا (ریچارد نیکسون) ارتباط دالر را با طلا ملغی اعلام کرد؛ اما دالر ارز رسمی جهانی گشته است؛ حتی کشورهای مانند چین و روسیه که با امریکا به شدت رقابت دارند، نیز مقادیر زیادی از دالر امریکایی را در صندوق‌های شان نگهداری می‌کنند. درصد دالر در حساب‌های پس‌انداز 146 بانک مرکزی کل دنیا به 64% می‌رسد.

هم‌چنان بسیاری از تجارت‌ها در دنیای امروزی با دالر انجام می‌شود؛ در کل دنیا مبلغ بیش از 7 تریلیون دالر امریکایی در معاملاتی که ارتباطی به تولیدات و خدمات امریکا ندارد، دست به دست می‌شود. این‌که امریکا شرط گذاشته که خرید نفت باید با دالر انجام شود، دالر را معیار اصلی در تجارت بین المللی قرار داده است؛ در حال حاضر 88% درصد تجارت جهانی با دالر امریکایی و 22% با یورو و 17% با ین جاپان انجام می‌شود.

درین مرحله کشورهای جهان بیش از پول محلی خود به دالر امریکایی اعتماد دارند و مقادیر زیادی از پول‌های پس‌انداز خویش را پول‌هایی مانند دالر، یورو و ین جاپان، نگهداری می‌کنند تا این‌که توازن در تجارت بین‌المللی را حفظ نموده و از ضعف حساب جاری خویش دوری کنند.

بی‌ثباتی اسعار در دنیا و این‌که حکومت‌ها توان بالا و پایین بردن پول را در مقابل نقدینه‌های کشورهای دیگر را دارند، به خواستگاه نگرانیِ دنیا تبدیل شده است؛ بطور مثال در اثنای بهران اقتصادی در سال 2008م چین به شدت از پس‌اندازهای بزرگ دالری که داشت، نگران شده بود؛ زیرا تورم 10% دالر برای چین که 1،4 تریلیون پول خارجی داشت، 104 ملیارد دالر خسارت به همراه خواهد داشت؛ "امری‌که سعود اسلام و سقوط سرمایه‌داری را در ضمن خواهد داشت." بنابر بیان صندوق بین‌المللی پول در جنوری 2022م ذخایر ارزی برخی از کشورها قرار ذیل است:

امریکا: 249،551،000،000 دالر

انگلستان: 227،551،000،000 دالر

چین: 3،577،473،000،000 دالر

(بیش از یک تریلیون دالر ازین مبالغ به شکل سندهای خزانه‌داری امریکایی) است.

جاپان: 1،448،095،000،000 دالر

هند: 632،079،530،000 دالر

عربستان سعودی: 446،796،680،000 دالر

ترکیه: 109،717،000،000 دالر

زمانی‌که در ارقام فوق  دقت شود، دیده می‌شود که در حال حاضر بیشترین ذخایر نقدی خارجی در دست چین، بزرگ‌ترین رقیب امریکاست که پس از چین روسیه می‌باشد. این ارقام نشان می‌دهد که برخی از کشورها اگرچه با امریکا رقابت دارند، در تلاش اند تا ارقام بلندی از ذخایر پولی خویش را دالر نگهدارند؛ این از آن جهت است که می‌خواهند اقتصادشان قوی بماند و در مبارزاتی‌که بدان‌ها رو برو هستند، قوی‌تر عمل کنند. ازجانب دیگر، این کشورها به دلیل پیش‌گیری از زیان‌های اقتصادی تصامیمی نمی‌گیرند که سبب تورم دالر شود.

بنابر آمار صندوق بین‌المللی پول بیشتر از 61% از ذخایر بانکی خارجی امروز، با دالر امریکایی بوده و بیشتر ذخایر پولی تشکیل شده از سندهای امریکایی است؛ مانند پول یا سندهای خزانه امریکا. در عین زمان، حدود 40% از قرض‌های جهان با دالر امریکایی است. همین‌گونه به دلیل تسلط بازارهای مالی امریکا وضعیت ذخایر جهانی تاحدود زیادی به حجم و نیروی اقتصاد امریکا وابسته است؛ باوجود بلند بودن ضعف حساب جاری در ایالات متحده و تریلیون‌ها دالر از دیون خارجی کماکان خزانه امریکا امن‌ترین خزانه برای دارایی‌ها در نظام مالی جهانی محسوب می‌شود.

هم‌چنین علی‌الرغم این‌که دالر امریکا نسبت به ارز کشورهای جهان نیروی مافوق است؛ بازهم باور راجح بر این است که نظام پولی که امریکا ایجاد نموده برای مدت طولانی‌تر، درجهانی‌که بر آن اقتصاد مجازی تسلط یافته، ادامه پیدا نمی‌کند. طبق نظریات دانشمندان این موضوع، امکان حفاظت از این نظام در درازمدت ممکن نیست؛ بنابراین، به دنبال ارز بدیل هستند؛ مانند بیت کوین.  کشوری‌که پول بین‌المللی دارد، برای این‌که بتواند بر موقف خویش پایدار و دوامدار بماند، مناسب است در برخی امور خود کفا باشد که یکی ازین امور کسرِ بالا در بودجه کشورها و بدهی‌های خارجی است.

در نتیجه؛ در عین حالی‌که دالر امریکا ارز کماکان رئیس و مسلط بر تمام کشورها و گوشه‌ و کنار دنیا بوده است؛ با این هم پیرامون دوام‌اش شک و تردیدهایی وجود دارد و در مورد آمدن ارز جایگزین بحث جریان دارد؛ اما متأسفانه حرص و آز سرمایه‌داران و ارتباطات‌شان اقتصاد مجازیی را آفریده که ثروت جهان را به کام تعداد اندکی از ثروت‌مندان می‌ریزد. این امر هم‌چون سدی در مقابل صداهایی‌که مبنی بر برگشتن دوباره طلا به عنوان معیار بلند می‌شود، می‌ایستد؛ در حدی‌که کشورهای مانند چین و روسیه که از تسلط دالر امریکایی شکایت دارند، هیچ تلاشی برای تطبیق سسیتم طلا، در پیمان‌های تجاری‌، با ارز ملی‌شان، به خرج نمی‌دهند؛ زیرا عین نظام سرمایه‌داری در روسیه و چین و کشورهای دیگری‌که با امریکا در رقابت اند، تطبیق می‌شود و در آن کشورها ثروتمندی و جود دارند که مالک ملیاردها دالر اند.

نويسنده: محمد حنفي يغمور

منبع: مجله الوعی

ادامه مطلب...

آنچه قابل مالکیت را دارد رزق است

  • نشر شده در فقهی

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته شیخ عالم و بزرگ.

اگر شما لطف بفرمائید سوالی را برایم جواب دهید که هنوز به جواب قناعت بخش در خصوص آن دست پیدا نکردم، از الله سبحانه و تعالی مسألت دارم که جواب این سوال در نزد شما باشد.

سوال: آیا رزق تنها منحصر به مال می‌شود؟ یعنی مال هر آنچیزی است که به سبب شرعی مالکیت آنرا شخص کسب می‌کند؟ و یا به عبارت دیگر مال شامل پول نقد، اموال منقول و غیر منقول بوده و این‌ها بخشی از رزق و تمام اقسام رزق را شامل نمی‌شود؟ مثلا ازدواج زن صالح، سلامتی، پیروزی و نسل و اولاد صالح هم‌چنان از جملۀ رزق به حساب می‌آید؟

الله تعالی شما را جزای خیر دهد.

محمدالحارثی

جواب: و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته،

 بدون شک هر دارایی که در اختیار انسان است رزق است.

1. در لسان العرب آمده است:«رزق به معنی عطاء و بخشش است و کلمه‌ای رزق مصدر است که در این قول استفاده شده است "رزقه الله"، گاهی باران رزق نامیده شده چنانچه در این قول الله سبحانه و تعالی وارد شده است:

﴿وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾

ترجمه: (و هر آنچه از رزقی‌که الله سبحانه و تعالی از آسمان فرو فرستاده و به لطف آن زمین را پس از مرگش زنده کرده)

و هم‌چنان الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ﴾

ترجمه:و در آسمان است رزق شما و نیز آنچه به شما وعده داده می‌شود.

مجاهد گفته است منظور از رزق در این‌جا باران است و این وسعت زبان را نشان می‌دهد... و ارزاق الجند یعنی غذای لشکر «و قد ارتزقوا» یعنی غذا خوردند و "رزقة" به فتح به معنی یک وعدۀ غذائی است که جمع آن "رزقات" یعنی وعده‌های غذائی می‌باشد و مفهوم «ارتزق الجند» یعنی لشکرغذائی خود را گرفت و این قول الله سبحانه و تعالی:

(وتَجْعَلونَ رِزْقَكُم أنكم تُكَذِّبونَ﴾

ترجمه: و تنها بهره خود را انکار قرار می‌دهید؟

یعنی شما شکر رزق خود را تکذیب می‌کنید مثل این قول شان «مطرنا بنوء الثریا» یعنی ما از باران‌های فراوان ستارگان آب داده شدیم مثل این قول است﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ یعنی از اهل قریه سوال کن و امیر لشکر خود را رزق داد و آنها نیز غذا گرفتند و گفته می‌شود لشکر فقط یک بار غذا داده شد و دو رزق داده شدند یعنی دو مرتبه. ابن بری...)

2. در قاموس المحیط آمده است:«رزق به کسر «را» آنچیزی است که توسط آن نفع رسانده می‌شود مانند مرتزق و مطر و جمع آن ارزاق است و به فتح مصدر حقیقی است  به معنی یک وعدۀ غذائی که جمع آن رزقات به صورت حرکت دار به معنی وعده‌های غذائی لشکر می‌باشد"و رزقه الله" یعنی الله سبحانه و تعالی به آن رزق داد و فلان رزق را شکر کرد و از همین قبیل است که جمع آن ارزاق است: ﴿وتَجْعَلونَ رِزْقَكُم أنكم تُكَذِّبونَ﴾.

3. در کتاب «الصحاح في اللغة»آمده است:« رزق: آنچیزی است که از آن استفاده می‌شود و جمع آن ارزاق است، هم‌چنان رزق به معنی عطاء است و آن مصدر این قول است «رزقه الله» و "رزقة" به فتح یک وقت غذاء است که جمع آن "رزقات" است که به معنی وعده های غذائی لشکر است و معنی ارتزق الجند یعنی وعده‌های غذائی خود را گرفتند و این قول الله سبحانه و تعالی: ﴿وتَجْعَلونَ رِزْقَكُم أنكم تُكَذِّبونَ﴾ یعنی شکر رزق خود را تکذیب نمودید مثل این قول الله سبحانه و تعالی (و اسأل القریة) یعنی از اهل قریه سوال کن و باران هم رزق نام گذاری شده مثل این قول الله سبحانه و تعالی:

﴿وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ﴾

ترجمه: و هر آنچه از رزقی‌که الله سبحانه و تعالی از آسمان فرو فرستاده و به لطف آن زمین را زنده کرده است.

و هم‌چنان این قول الله سبحانه و تعالی: ﴿وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ﴾

ترجمه:و در آسمان رزق شما است

4. در "کراسة عن الرزق" آمده است:« اما مسأله رزق؛ در این خصوص آیات بسیاری قطعی الدلاله وجود دارد برای کسانی که قرآن ایمان دارند؛ مجالی نگذاشته مگر اینکه باید ایمان بیاورد که رزق به دست الله سبحانه و تعالی بوده و برای هرکسی‌که بخواهد می‌دهد و مسأله رزق غیر از مسألۀ قدر است، زیرا قدر آن است که الله سبحانه و تعالی می‌داند که فلان مسأله قبل از وقوع این مسأله اتفاق می افتد و او الله سبحانه و تعالی است که نوشته و مقدر کرده اما رزق به معنی این نیست که تنها الله سبحانه و تعالی می‌داند که فلان شخص روزی داده می‌شود و نوشته و مقدر کرده است بلکه در کنار این‌که رزق می‌دهد و رزق را نوشته و مقدر کرده است تنها او تعالی است که رزق را می‌دهد نه بنده، این موضوعی است که آیات قرآن کریم بر این دلالت دارد:

(لَا نَسْأَلُكَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾ مائده 88.

ترجمه: ما از تو رزقی نمی‌خواهیم و سر انجام در پرهیز کاری است.

﴿وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالاً طَيِّباً وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾

ترجمه: از آنچه الله سبحانه و تعالی روزی تان داده به گوارائی و با میل و رغبت بخورید و از الله که به او ایمان دارید پروا کنید

﴿اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ﴾ شورای 19.

الله سبحانه و تعالی به بندگانش لطف بسیار دارد هر که را خواهد روزی می‌دهد و او بسیار نیرومند و غالب است.

5. اما آنچه که تحت ملکیت نیست و دارائی به شمار نمی‎رود و شما در سوال خود ذکر کردید مانند: اولاد صالح، صحت‌مندی و سلامتی و هر آنچیزی‌که بر انسان مسلط بوده و در حیطۀ اختیار انسان نباشد همه این‌ها قضاء هستند و این‌ موارد شامل رزق می‌شود، هم‌چنان تمام افعالی‌که از انسان صادر و یا بالای انسان واقع می‌شود بدون آنکه در ان اختیاری داشته باشد... در "کراسه" موضوع قضاء و قدر تحت عنوان (نظر صحیح در مسأله‌ای افعال بنده گان) چنین آمده است:

(نظر صحیح در این مسأله نسبت به افعال بنده گان این است که انسان در دو دائره زنده گی می‌کند یکی از این دو دائره بر انسان مسلط بوده و آن دائرۀ است که در چهارچوب تصرفات انسان و در تحت چهار چوب افعال بنده گان واقع شده و به آن مبادرت می‌ورزد و به اختیار آن انجام می‌شود. دائرۀ دیگری که بر انسان مسلط گردیده دائره است که انسان در چوکات آن واقع شده و در ضمن این دائره افعالی واقع می‌شود که انسان در آن دخل نداشته خواه از انسان صادر شود و یا بر انسان واقع شود، پس افعالی‌که در دائرۀ است که بر انسان مسلط است انسان در آن اختیاری نداشته و هیچ نقش در ایجاد این افعال ندارد و این بخش به دو قسم است: یکی آن است که مطابق به نظام هستی بوده و قسم دیگر آن است که انسان در آن نقش نداشته و قدرت دفع آنرا ندارد و مطابق به نظام هستی نیز نمی‌باشد اما آنچه مطابق به نظام هستی است انسان مطابق به آن مطیع بوده و هم‌گام با آن در سیر جبری قرار دارد زیرا این بخش با نظام هستی، حیات طبق نظام مخصوص پیش رفته و تخلف نمی‌کند لذا اعمال در این دائره بدون اراده انسان صادر و انسان در این مسیر بدون اینکه در آن اختیاری داشته باشد در حرکت است...

پس همه این افعالی‌که در دائرۀ واقع می‌شود که بر انسان مسلط است به نام قضاء یاد می‌شود، زیرا تنها الله سبحابه و تعالی است که این افعال را مقدر نموده و به همین دلیل بنده در خصوص این افعال محاسبه نمی‌شود هر چند که در آن نفع و یا ضرری باشد، مطابق به میل انسان باشد و یا خلاف میل آن، مطابق به تفسیر و تحلیل انسان خیری در آن باشد و یا شری، زیرا انسان هیچ نقش به این دائره و افعال نداشته و هیچ چیزی را از این‌ها و از کیفیت ایجاد این افعال ندانسته و به صورت مطلق نمی‌تواند که این افعال را دفع و یا جلب کند لذا بر انسان لازم است که به این قضاء ایمان آورده که همه این‌ها از جانب الله سبحانه و تعالی است...)

امیدوارم که در همین حد کفایت کند، الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است

برادر شما عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

             

ادامه مطلب...

در مورد سخن شخصی که بگوید نماز ما فوت شد

در شرح امام نووی بر صحیح مسلم با اندکی تصرف در باب"سخن شخص که بگوید نماز ما فوت شد" آمده است.

عن عبد الله بن أبي قتادة عن أبيه قال:  بينما نحن نصلي مع النبي صلى الله عليه وسلم إذ سمع جلبة رجال، فلما صلى قال: "ما شأنكم"؟ قالوا استعجلنا إلى الصلاة قال: "فلا تفعلوا إذا أتيتم الصلاة فعليكم بالسكينة، فما أدركتم فصلوا وما فاتكم فأتموا".
ترجمه: از عبدالله بن ابی قتادة روايت است، او از پدرش روایت نموده که گفت: با رسول الله صلی الله علیه و سلم مشغول نماز خواندن بودیم که صدای جست و خیز عده‌ای بگوش رسید؛ پس از اتمام نماز، رسول الله صلی الله علیه و سلم خطاب به آنان فرمودند: "این چه کاری بود که کردید"؟ گفتند: برای رسیدن به نماز جماعت عجله داشتیم. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: " این کار را نکنید، هنگامی که برای نماز می‌آیید سکون و آرامش خود را حفظ نمایید، هرچه از نماز را دریافتید،(با امام) بخوانید و بقیه را خودتان کامل کنید".

رسول گرامی ما صلی الله علیه وسلم در این حدیث حکم کسی را بیان نموده که از رفتن به نماز در وقت آن تأخیر کرده و با عجله به سوی نماز می‌شتابد و سبب سر و صدا، پریشانی و ناراحتی غیرعمدی برای نماز گذاران می‌شود، زیرا وی دین را بر اساس عقل خود گرفته نه آنچنان که واجب بود بگیرد، بنابر این رسول الله صلی الله علیه و سلم از چنین اقدامی منع نمودند و این ممنوعیت را با این سخن‌شان "فما أدركتم فصلوا وما فاتكم فأتموا"به شکل واضح بیان نمودند.
ای مسلمانان:
زمانی که برای مسلمانان، پیروی از شریعت در کوچک‌ترین موضوع از موضوعات نماز لازم است تا سبب سر و صدا و آزار مسلمانان نمازگزار نشود، چی فکر می‎‌کنید در مورد مسلمانانی که صورت‌شان با کشته‌های صبح و شام شان آلوده به خون سرخ است، وقتی که رسول گرامی شما صلی الله علیه و سلم حریص بود بر اینکه سر و صدای اذیت‌کنندۀ برای نمازگزاران ایجاد نشود، پس حکم صدای موشک‌ها و بشکه‌های مواد منفجره چیست؟، در حالی که هر روز بر سر مسلمانان در سوریه انداخته می‌شود و آنان در نماز ایستاده‌اند و یا در خانه‌‎های‌شان‌اند، شما را سوگند به الله که این کار چگونه است؟ جواب بدهید ای صاحب نظران، آیا این سر و صدا نیست؟ برحذر باشید، برحذر باشید ای کسانی که در لشکر حاکم‌تان ابلیس قرار گرفتید از اینکه بر این تعدی و تجاوز ادامه دهید، تمام آنچه در این دینی که شما خود را به آن نسبت می‌دهید وجود دارد، سکوت شما را نسبت به وضعیت جاری بر مسلمانان سوریه و هر جای دیگری لعنت می‌کند.
ای بار الها‍! خلافت راشده بر منهج نبوت را زودتر به ما عنایت کن تا پراکندگی مسلمانان را جمع نماید و بلاء و مصیبت‎ها را از ایشان دور سازد و ای بار الها! زمین را با نور وجه کریم خود منور گردان. آمین آمین.

ادامه مطلب...

حزب التحریر ولایه ترکیه، تظاهرات را تحت عنوان" ترکستان شرقی را رها نمی‌کنم" برگذار کرد

حزب التحریر ولایه ترکیه، تظاهرات را تحت عنوان" ترکستان شرقی را رها نمی‌کنم" برگذار کرد

قتل عام و بی‌رحمی رژیم وحشی چین در ترکستان شرقی ادامه دارد، و از اشغال دوامدار این سرزمین اسلامی ده‌ها سال می‌گذرد. حکومت چین بر اساس سیاست ادغام مسلمان‌ها به جامعه بی دین چین، ملیون‌ها مسلمان را ایغور تحت نام تربیه و آموزش زندانی کرده است. شواهد زیاد دال بر این است که در این کمپ‌ها شکنجه و تهدید با سلاح می‌خواهد که هویت اسلامی آنها را تغییر دهند؛ و آموزش مردمان ایغوری بهانه‌ی بیش نیست. حزب کمونست چین روزمره به تهدید و شکنجه مسلمان‌ها در این زندان‌ها شدت بخشیده و از هیچ کس هم هراس ندارد.
در کنار زندان سیاسی دولت چین برای مسلمان ایغور ساخته، مردم عادی شهر گلجای ترکستان شرقی را به بهانه جلوگیری از گسترش ویروس کرونا در خانه‌های شان نیز زندانی کرده و حتی اجازه برای خرید ما یحتاج را نیز برای شان نمی‌دهد. ویدیوهای منتشر شده از این شهر نشان می‌دهد که دروازه‌های این مردم از بیرون قلف شده و به دلیل عدم دسترسی به غذا؛ یک تعداد از اطفال بیهوش و حتی تعدادی هم فوت شده اند.
حزب التحریر ولایه ترکیه به همین مناسبت، تظاهرات را در مسجد محمد فاتح در استانبول و مسجد حاجی بیرم در انقره برای دفاع از برادران ما در ترکستان شرقی و نجات آنها از ظلم و شکنجه دولت کمونستی چین برگذار کرده است. در این تظاهرات از دولت ترکیه به طور خاص و از رهبران کشورهای اسلامی به طور عام خواسته شد که سکوت خویش را در برابر وحشی‌گری‌های حکومت چین شکسته و برای دفاع از مسلمانان ترکستان شرقی( ایغور) اقدام عملی کنند.

ادامه مطلب...

قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها حمله‌ایست بالای اسلام و ارزش‌های خانوادگی اسلام، حکام پاکستان با غلامی به غرب به دنبال نابودی نسل جدید ما هستند Featured

  • نشر شده در پاکستان

به تاریخ 5 سپتامبر 2022 "مشتاق احمد" سناتور پاکستانی لایحه اصلاحات در قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها را به کمیته دایمی حقوق بشر سنا ارائه کرد. در جریان این نشست سناتور مشتاق احمد گفت:" تغییر جنسیت یک اصطلاح آمریکایی بوده و در اسلام جایگاهی ندارد و تقنین در رابطه به تغییر جنسیت خلاف قرآن و سنت بوده و سبب ترویج همجنس‌گرایی می‌شود"، ما می‌خواهیم واقعیت را واضیح و روشن بسازیم تا این مذاکره طوری ختم شود که منتج به رضایت الله سبحانه و تعالی گردد.
غرب تمدن خود را بر اساس مفهوم آزادی انسان از هدایت الهی بنا کرده که یکی از این آزادی‌ها آزادی شخصی است. از مفهوم آزادی زن به این نتیجه رسیده اند که نقش زن در جامعه نباید به اساس واقعیت بیولوژیکی وی تعیین گردد. در این اواخر غرب به این نتیجه رسیده‌است که جنسیت یا جنسیت زن به اساس واقعیت بیولوژیکی وی تعیین نمی‌گردد. زن می‌تواند خود را بر اساس اختیار و ادراک آزاد خویش منحیث زن معرفی کند، جامعه نمی‌تواند این هویت را بالای وی تحمیل کند، زیرا این امر با مفهوم اساسی آزادی مخالف می‌باشد. همین مفهوم از سوی غرب در مورد مردان نیز ارائه شده است، بنابراین مفهوم آزادی غربی برای فرد این اجازه را می‌دهد تا با اراده آزاد خود تصمیم بگیرد که مرد باشد یا زن یا ترکیبی از مرد و زن یا هیچ کدام یا چیزی دیگری. این مفهومی است که سبب پیدایش مفهوم تغییر جنسیت گردیده است.
حاکمان مسلمانان که در غلامی به غرب با یکدیگر رقابت می‌کنند قانون حمایت از تغییر جنسیت را بر اساس این مفهوم ویران‌گر وضع کردند و اکنون در حال انجام اصلاحات آن هستند. این قانون تأکید می‌کند که هویت جنسیتی از بدو تولد تعیین نگردیده بلکه تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی تغییر می‌کند. این قانون تعیین می‌کند که تصور مرد از زن بودن احساسی است که نه تنها باید مورد احترام قرار گیرد بلکه باید از آن حمایت قانونی نیز صورت گیرد. تعریف تغییر جنسیتی در این قانون شامل هر فردی می‌شود که هویت فرد بر اساس واقعیت بیولوژیکی از زمان تولدش برای وی تعیین گردیده است که نسبت به آن دید تفاوت جنسیتی "خود ادراکی" داشته باشد. یعنی هر شخص می‌تواند در هر زمانی مرد یا زن یا ترکیبی از زن و مرد و یا هر هویت دیگری غیر از این‌ها را به شکل قانونی برای خود اختیار کرده و ابراز نماید، بدون آن‌که کدام معاینه پزشکی یا روانی بالای وی صورت گیرد.
بر اساس قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها زمانی که یک مرد هویت خود را به شکل قانونی به زن تبدیل می‌کند، وی از تمام حقوق زنان مانند دست‌رسی به اتاق زنان، استفاده از دست‌شویی زنان، پذیرش در مکتب زنان و از حق ازدواج با یک مرد برخوردار می‌باشد. به همین ترتیب وقتی زنی خود را به شکل قانونی مرد معرفی می‌کند قوانین میراث مرد در مورد میراث وی تطبیق می‌گردد و می‌تواند با هر زنی ازدواج کند. تطبیق این قانون دلیلی است بر این‌که حکام ما در عرصه غلامی برای غرب از حد گذشته اند و فعالانه تلاش دارند تا مسلمانان را از دین شان دور کنند.
الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا﴾
[نساء – 119]
ترجمه: (من قطعاٌ آنهارا گمراه خواهم کرد و با امیدهای پوچ و بیهوده آنها را فریب خواهم داد. و آنها را امر میکنم، پس گوش چهار پایان را می شکافند و خلقت خدا را دگرگون می سازند، و هرکس شیطان را به جای خدا پرستی بگیرد قطعاٌ زیان بزرگی دیده است(

ترمذی روایت می‌کند:

«لعِنَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ الْمُتَشَبِّهَاتِ بِالرِّجَالِ مِنَ النِّساءِ وَالْمُتَشَبِّهِینَ مِنِّا لَعْنِ الْمُرْجِینَ وَالْمِنَّ الْمُرْجِعُونَ مِنَ الْمِنَّ الْمَرِّینَ لَعْنَهُ مِنَ الْأَسْنَاء»
ترجمه: رسول الله (صلی‌الله علیه و سلم) زنانی را که خود را به مرد مشابه می‌سازند و مردانی را که خود را به زن مشابه می‌سازند لعنت کرده است.

ای مسلمانان پاکستان! قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها حکم کردن به غیر ما أنزل الله است. این طاغوتی‌ است که باید طرد و انکار شود. این قانون ارزش‌های اجتماعی ما را بنای نا مشروع داده و ساختار خانواده ما را از بین می‌برد. این قانون با پیش‌بینی قانون برای ازدواج مرد با مرد و زن با زن ، گناهی را توجیه می‌کند که به موجب آن قوم لوط (علیه‌السلام) مورد عذاب قرار گرفتند. پس از دانستن حقیقت این قانون منفور و نا مشروع، این وظیفه ماست که این قانون را رد کنیم؛ درست مانند این‌که مبارزه برای تطبیق دین وظیفه ماست تا به شکل کامل و همه جانبه تطبیق گردد.
بر خلاف مقررات قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها، در اسلام تنها دو جنسیت قانونی وجود دارد؛ مرد یا زن . جنسیت بر اساس قراین بیولوژیکی تعیین می‌گردد. تغییر جنسیت بر اساس ادراک خودی صرف نظر از قراین بیولوژیکی جایز نمی‌باشد. اگر در جنسیت فرد شک و شبهه‌ای وجود داشته باشد، اگر از لحاظ بیولوژیکی قراین زنانه در وی غالب باشد، زن بودن وی تعیین می‌گردد، و اگر قراین مردانه در وجود وی غالب باشد، مرد بودن وی تعیین می‌گردد. و اگر باز هم در هویت بیولوژیکی یک فرد شک و تردید وجود داشته باشد، متخصصان طبی با معاینه طبی و روانی مشخص خواهند کرد که فرد مذکور مرد است یا زن .
این خلافت بر منهج نبوت است که دین نازل شده از سوی الله سبحانه و تعالی را تطبیق خواهد کرد که بدین وسیله این شرور ایجاد شده توسط تمدن غربی را نیز از بین خواهد برد. و همچنان تمام مردم را از اطاعت و بندگی به غیر از الله خارج ساخته و به بندگی و اطاعت به الله دعوت کرده و راه هدایت را به جهانیان نشان خواهد داد.
الله سبحانه و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید:

﴿اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ﴾
[اعراف – 7 ]
ترجمه: از چیزی که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروی کنید! و از اولیا و معبودهای دیگر جز او، پیروی نکنید! اما کمتر متذکّر می‌شوید!
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه-پاکستان

ادامه مطلب...

یک تعداد از حاکمان مزدور، خائن، منافق و کذاب مسلمانان به بریتانیا؛ نابود کنندۀ خلافت، به خاطر مرگ ملکه اظهار تسلیت و غم‌شریکی می‌کنند Featured

در تاریخ ۲۰ نوامبر سال ۱۹۲۲م، جورج کرزن وزیر امور خارجه انگلیس در کنفرانس لوزان چهار شرط را برای کشورش در جهت به رسمیت شناختن استقلال ترکیه اساس قرار داد که این چهار شرط عبارت بود از الغای کامل خلافت، اخراج خلیفه به خارج از مرزها، مصادره پول خلیفه و اعلان دولت سیکولار! این شرایط از جمله مواردی اند که تا حال توسط غرب کافر استعمارگر در جهت به رسمیت شناختن هرگونه نظام حکومتی در سرزمین‌های اسلامی اعمال می‌گردد. این امر از مهم‌ترین دلایلی‌ست که نشان می‌دهد سرزمین‌های اسلامی هنوز هم در استعمار غربی به سر می‌برند. به عبارت دیگر، مزدورانی بر سرزمین‌های اسلامی حاکم اند که هرزگاهی غرب اقدام به غارت این سرزمین‌ها نماید، این حاکمان دروازه‌ها را بروی‌شان باز می‌گذارند و مادامی‌که مسلمانان در برابر آن‌ها قرار بگیرند، توسط همین حاکمان با نیروی آهن و آتش از بین برده می‌شوند.
به همین خاطر است که حاکمان مسلمان از مرگ ملکه الیزابت دوم اظهار تأسف نموده و از این بابت اندوه‌ناک شده اند! این حاکمان وی را با الفاظ مختلفی چون بزرگ، قابل احترام و رهبر طوری توصیف می‌کنند که گویی مادر شان باشد که آن‌ها را به دنیا آورده است! حتی برخی از این‌ها اعلام عزاداری نموده و پرچم‌های‌شان را نیمه برافراشتند، در حالی‌ که بوریس جانسون نخست‌وزیر پیشین در مجلس عوام انگلیس موقع سوگواری از بابت مرگ ملکه با اشاره به این که او و ملکه هردو در سال ۲۰۱۲م چگونه حماقت یکی از حاکمان عربِ نزدیک به انگلیس را مورد استهزا قرار داده و به این ترتیب حاضرین را به خنده در آورد.
ای مسلمانان! این حاکمان نه رهبر اند و نه هم کدام صلاحیتی از خود دارند، بلکه این حاکمان همان مزدوران پست‌فطرت اند که عمدأ توسط غرب کافر استعمارگر انتخاب شده اند. یکی از آن‌ها همچو موش خانگی است که در جیب بادارش خوابیده است و در ژرفای وجدان منحرف خود بدین باور است که منظور از حکومت اش این است که سرزمین‌های اسلامی را فدای منافع غرب نموده و در صورتی که مسلمانان سعی برای بازگشت اسلام به صحنۀ حاکمیت نمایند، آن‌ها را قلع و قمع نماید. بازوهای مطول نفوذ استعمار از سرزمین‌های ما کوتاه نخواهد شد، مگر این که خلافت دوباره به صحنۀ حاکمیت باز گردد، که در این صورت حاکمیت به شما تعلق خواهد گرفت، دین تان صاحب عزت و شکوه خواهد شد و سرزمین‌تان را حفظ خواهد کرد. این امر منوط بر این است که اهل قدرت و نصرت، به ویژه ارتش‌ها به دعوت به سوی اعادۀ خلافت پاسخ قاطع و مستحکم دهند. فلهذا، آنان را از خدمت به حاکمان مزدور بازداشته و وادار به برپایی خلافت نمایید؛ زیرا این‌ها ستون‌های واقعی حکومت در کشور اند.
ای اهل قدرت و نصرت! پادشاه جدید انگلیس با توجه به تاج و تخت خود سوگند یاد کرد که به عنوان مدافع دین، متعهد به حفظ و حراست از دین مسیحی پروتستانت است. اما شما در برابر حاکمانی که بی‌هیچ تردیدی ثابت کرده اند که در جنگ با اسلام و مسلمانان متعهد به غرب اند، سکوت اختیار می‌کنید؟ موضع و موقف شما در این خصوص چیست؟! چه بهانه ای برای تأخیر در ریشه‌کن کردن این خائنان و اعلام سوگند و تعهد برای حفظ دین اسلام، حفظ حاکمیت آن و رسیدگی به امور و مصالح مسلمانان دارید؟
آیا انتظار آن را دارید که الله سبحانه و تعالی افرادی بهتر از شما را جایگزین شما قرار دهد؟! در این صورت عمر خود را در خدمت به چند مشت مزدورِ خائنی که در جنگ با خدا و رسولش قرار دارند، تلف کردید!
الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم﴾
[محمد:٣٨]
ترجمه: و اگر روی بگردانید، (الله سبحانه و تعالی ) گروه دیگری را جای شما می‌آورد، پس آن‌ها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه الله انفاق می‌کنند).

انجنیر صلاح‌الدین عضاضه
رئیس دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

 

ادامه مطلب...

جهاد و صدقات

عن أبي موسى الأشعري رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال‏:‏ ‏"‏ليأتين على الناس زمان يطوف الرجل فيه بالصدقة من الذهب، فلا يجد أحداً يأخذها منه، ويرى الرجل الواحد يتبعه أربعون امرأة يلذن به من قلة الرجال وكثرة النساء‏"‏ ‏‏رواه مسلم‏.‏‏

ترجمه: از ابوموسی اشعری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: زمانی بر مردم خواهد آمد که شخصی با زکات طلای خود می گردد و هيچ مستحقی نمی يابد که زکاتش را بگيرد. در آن زمان به علت کمیِ مردان و فراوانیِ زنان، هر چهل زن به دنبال يک مرد می افتند و به او پناه می برند.

این حدیث شریف ما را به اموری خبر می‌دهد که تا هنوز اتفاق نیفتاده و زمان آن فرا نرسیده، و نیز دلالت بر این می‌کند که اوضاع و احول در هر زمان تبدیل و تغییر خواهد یافت و زمانی بر ما و بر بشریت خواهد آمد که مردم بی‌نیاز و غنی خواهند بود و صدقات در آن زمان چنان زیاد است که انسان، شخص مستحقی را نمی‌یابد تا آن صدقه را از وی بگیرد و یکی از اساسی‌ترین مواردی که این حدیث بر آن دلالت دارد این است که ملک و سرزمین این امت که توسط کفار و یاران مزدور شان سلب شده است به زودی بازگردانده خواهد شد؛ تا حدی که به سبب ثروت و عزتی که از حیات با کرامت تحت سایۀ حاکمیت اسلام عزیز به آنان رسیده است؛ انسان محتاجی وجود نداشته باشد، چنانکه منادی ندا می‌دهد که آیا کسی هست که صدقه بگیرد، کسی جواب او را نمی‌دهد، چون کسی به آن احتیاج ندارد.
موضوعی دیگری که بشارت به بازگشت دوبارۀ اسلام دارد، ذکر طلا می‌باشد، زیرا نظام مالی و اقتصادی اسلام در معاملاتش تنها بر طلا و نقره استوار است، و اقتصاد زمانی فاسد شد که اعتماد بر آن را ترک کردند.
همچنان نکتۀ دیگری که وجود دارد و بشارت می‌دهد بازگشت جهاد و قتال فی سبیل الله و فتوحاتی است که نزدیک به یک قرن است از آن محروم شده‌ایم و دلیل آن، این توصیف حدیث است که زنان، مردانی را نمی‌یابند آن هم به خاطر تعداد اندک شان نه به این خاطر که تعداد مردان زیاد است و تعداد اندک مردان به خاطر جهاد و قتالی است که شدت خواهد گرفت.
این امور تا حالا اتفاق نیفتاده اما إن شاء الله به زودی خواهد آمد و امید داریم که آن زمان را دریابیم و شواهد زیادی به نزدیکی این چنین زمانی وجود دارد که در آن نظام اقتصادی اسلام باز می‌گردد و جوانان جهت نشر و پخش اسلام به سوی جهاد می‌شتابند.
بر این اساس هیچ مجالی برای شک‌کنندگان و یا برای آنانی که در دل‌های شان ضعف و سستی وجود دارد باقی نمی‌ماند و رسول الله یک بخش معینی را توصیف می‌کند که به زودی به چشم‌ها عیان خواهد شد.
چنانکه الله سبحانه و تعالی به رسول خود صلی الله علیه و سلم توسط خبر دادن به مقام، عزت و رفعت که برای او و امتش خواهد بود صبر می‌داد، در این جا رسول الله صلی الله علیه و سلم به آنچه که سبب عزت و رفعت ما خواهد شد بشارت می‌دهند، چیزی بر ما لازم نیست جز این که راهی را بپیمائیم که راه رسول الله صلی الله علیه و سلم باشد تا به ساحل آرامش و نجات از گناهان برسیم.
یا الله سبحانه و تعالی از تو خواهانیم که ما را به این زمان برسانی، تا دل‌ها از شادمانی سرد شود و امور و وضعیت به حالت اصلی آن باز گردد و بندگان و شهرها را خیر فرا گیرد. آمین.

ادامه مطلب...

رعایت دختران

  • نشر شده در مقالات

عن عائشة رضي الله عنها، قالت: "دخلتْ امرأةٌ معها ابنتانِ لها تسأَل، فلم تجدْ عندي شيئًا غيرَ تمرةٍ، فأَعطيتُهَا إيَّاها، فَقَسَمَتْهَا بينَ ابنتيْها ولم تأكُلْ منها، ثم قامتْ فخرجتْ، فدخلَ النبيُّ، صلى الله عليه وسلم، علينا فأخبرته، فقال: "من ابْتُلِي من هذهِ البناتِ بشيٍء كُنَّ لهُ سِترًا من " روالناراه البخاري.

ترجمه: از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: زنی داخل(خانه‌ام) شد که سؤال می‌کرد(چیزی می‎خواست) و همراه وی دو تا دختر بود، غیر از یک دانه خرما چیزی نیافتم و آن را به وی دادم، او خرما را در میان دو دخترش تقسیم نمود و خودش از آن چیزی نخورد، سپس برخاست و رفت؛ هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و سلم آمدند، من از آن قضیه ایشان را با خبر ساختم، وی فرمود: کسی که به فرزندان دختر ابتلاء شود و به آنها نیکی نماید. دخترانش مانع ورودش به جهنّم خواهد بود.

این سخن که می‎گوید:(من ابْتُلِي من هذهِ البناتِ بشيٍء) در مفهوم کلمۀ ابتلاء اختلاف وجود دارد که آیا این ابتلاء همان نفس وجود دختر است یا ابتلاء به آن کارهای که از دختر سر می‌زند و وسیلۀ ابتلای شخص می‌گردد.

احتمال دارد که ابتلاء در این جا به معنی آزمایش و امتحان باشد یعنی کسی‌که توسط دختران خود از جانب الله مورد آزمایش قرار گیرد تا دیده شود که آیا به آنان نیکی می‌کند یا بدی.
امام نووی می‌گوید: کلمۀ ابتلاء بدین خاطر آمده است که مردم از داشتن دختر را خوش نمی‌دارند، شریعت آمده و آنان را از چنین عملی هشدار داده است، به ابقای دختران و ترک قتل شان با ذکر ثواب وعده داده شده ترغیب و تشویق نموده به کسی که به دخترانش احسان کرده و با نفس خود در هنگام صبر بر مشکلات شان جهاد نموده است.
در این حدیث بر رعایت حق دختران تأکید شده است، چون در دختران ضعف وجود دارد که مانع می‌شود تا به پیشبرد مصالح شان اقدام کنند. بر عکس پسران که به لحاظ بدنی قوی‌اند و امکان پیشبرد امورشان را در بیشتر حالات دارند.
اسلام آمده است تا زن را حفاظت نماید و حالش را در تمام مراحل زندگی مراعات کند، به همین جهت دستور داده تا حال وی مراعات گردد، از آن حفاظت شود، مصارف وی پرداخت گردد و با وی صلۀ رحم و نیکی صورت گیرد، زیرا وی دختر، خواهر، مادر، خاله و مادر کلان است...
الله سبحانه و تعالی را به این فضل بزرگ سپاسگزاریم.

نویسنده: عفراء تراب
مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

گزارش سازمان ملل متحد در مورد مسلمانان اویغور Featured

  • نشر شده در هالند

دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد جدی بودن (نقض حقوق بشر) علیه مسلمانان اویغور توسط چین گزارشی را منتشر کرده است. دفتر کمیساری عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد (OHCHR) اظهار داشته است که به شواهد قانع کننده‌ای از شکنجه و سایر موارد نقض حقوق بشر دست یافته که می‌تواند به عنوان "جنایت علیه بشریت" تلقی شود. این گزارش به تفصیل توضیح می‌دهد که چگونه مسلمانان اویغور به شکل سیستماتیک در معرض شکنجه و آزار فزیکی قرار می‌گیرند. به عنوان مثال می‌توان به استفاده از چوکی های شکنجه اشاره کرد که در آن دست و پای فرد بسته و سپس شکنجه می‌شود، زنان و دختران مورد تجاوز قرار می‌گیرند، عقیم سازی و سقط جنین اجباری صورت می‌گیرد و زندان های انفرادی طولانی مدت نیز در انتظار مسلمانان مظلوم اویغور قرار دارد. این‌ها تنها موارد کوچکی از این لیست طولانی جنایات می‌باشد.
انتشار این گزارش کمتر از پنج سال طول کشید تا به این نتیجه برسند که این چیزی بود که مسلمانان اویغور و سایر سازمان‌های‌های حقوق بشر سال هاست که از آن می‌گویند. وضعیت تقریباً غیر واقعی مسلمانان اویغور در کمپ های کار اجباری، ازدواج اجباری زنان مسلمان با غیر مسلمانان چینی و ممنوعیت رسوم و عنعنات اسلامی، این‌ها مواردی اند که سالهاست شناخته شده است. این موضوع دلیلی شد که ما به عنوان حزب‌التحریر هلند در آغاز سال 2019 کمپاین ملی را برای رسیدگی به ظلم دولت چین و رنجی که بالای برادران و خواهران مسلمان ما تحمیل شده است به راه بیندازیم.
این گزارش که پس از سالها سیاست آشکار ضد اسلامی دولت چین منتشر شده، بسیار دیر است. این نشان می‌دهد که رسیدگی به جنایات چین علیه مسلمانان هیچ اولویت مستقیمی ندارد، این درحالیست که رژیم چین صدها و هزارها مسلمان را قربانی کرده است. بنا بر این، زمان انتشار این گزارش توسط دولت با کاری که دولت چین با مسلمانان کرده است همسو نبوده بلکه با منافع آمریکا همسو است، حالا منافع استراتیژیک یا هر چیز دیگر. با توجه به این واقعیت ساده که سازمان ملل متحد ابزاریست در دست آمریکا که بعد از جنگ جهانی دوم توسط آن‌ها به جود آمد تا از طریق "قدرت نرم" نفوذ و سلطه خود را بر بقیه جهان اعمال کند.
زمان انتشار این گزارش را باید در چارچوب استراتیژی آمریکا علیه چین آینده دید. این گزارش به عنوان هرمی در کنار ابتکارات متعدد دیگر در سیاست مهار علیه چین عمل می‌کند. احتمال بسیار کمی وجود دارد از طریق این هرم که به نفع آمریکاست از فشار بالای مسلمانان اویغور کاسته شود. اما مشکل این است که سیاست چین علیه مسلمانان درست مبتنی بر این لفاظی، به اصطلاح "جنگ با ترور" (جنگ علیه اسلام) ، می‌باشد، این آمریکا بود که برای دهه‌ها در جهان اسلام ویرانی به بار آورد. آیا امیدوار بودن به رحمت و شفقت سازمان ملل متحد و آمریکا ساده لوحانه نیست؟! قرار دادن امنیت اسلام و مسلمانان در دست های این نهادها و دولت ها به بُن‌بست می‌انجامد. هیچ چیز واضح‌تر از این نیست که مسلمانان باید امنیت خود و اسلام را با تلاش به سوی یک دولت اسلامی که آن‌ها را وحدت بخشد تضمین کنند، دولتی که به خاطر آن‌ها و بقیه بشریت قیام کند.
اوکی پالا
نماینده رسانه‌ای حزب‌التحریر – هلند
مترجم: عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

انتخابات ریاست جمهوری کینیا

  • نشر شده در سیاسی

پرسش
اودینگا، رهبر مخالف کینیا، روز دوشنبه 22/8/2022 درخواست تجدید نظر رسمی در مورد نتایج انتخابات ریاست جمهوری را که رقیب وی، ویلیام روتو، معاون برکنار شدۀ اسبق ریاست جمهوری در آن برنده شده است را به دادگاه عالی پیشکش کردبه. خبرگزاری آسوشیتدپریس بیان داشت که اودینگا، اوراق اعتراضی‌اش را صبح امروز به محکمه تسلیم نمود و طبق قانون باید در جریان 14 روز پاسخ آن داده شود. (خبرگزاری آناضول، 22/08/2022)
در 15 اگست 2022م اعلام شد که ویلیام روتو در انتخابات ریاست جمهوری کینیا -که در 9 آگوست 2022 در کینیا برگزار شد- با اختلاف اندکی بر رقیبش اودینگا پیروز شده است. در این مبارزۀ انتخاباتی، به نظر می‌رسید که کینیاتا، رئیس جمهور سابق، با معاون خود ویلیام روتو، مخالفت کند و از اودینگا، رهبر مخالف خود پس از مصالحه که بین آن‌ها صورت گرفت، حمایت نماید. آیا این بازی کینیاتا بود تا نشان دهد که او از حریف خود، اودینگا حمایت و با معاون خود، روتو، مخالفت می‌نماید تا بتواند پیروزی را برای معاونش در برابر حریف وی تأمین کند؟ راز تحرکات آمریکا در برابر کینیا چیست؟ آیا در کینیا تنشی بین امریکا و انگلیس وجود دارد؟
پاسخ: نکات ذیل را جهت توضیح پاسخ برای پرسش‌های فوق ارایه می‌داریم:
توجه ما به کینیا به این جهت است که بخشی از شاخ آفریقا است که سرزمین اسلامی بااهمیت استراتژیک و اقتصادی به شمار می‌رود. اکثریت مردم این منطقه مسلمان هستند و تحت حاکمیت اسلام بودند. هرکدام این سرزمین‌ها به یکی دیگری مرتبط هستند و بیشتر آن‌ها زیر یوغ استعمار انگلیس افتادند. کینیا به حاکمیت اسلامی زنگبار مرتبط بود تا این‌که در پایان قرن نوزدهم تحت سلطۀ استعمار بریتانیا درآمد. اگرچه کینیا در اواخر سال 1963 استقلال خود را به دست آورد، اما این امری ظاهری و ساختاری بود، زیرا متابعت وی از بریتانیا از طریق دست نشانده‌ها و مزدوران ظاهر می‌شود. حکومت آن توسط مزدوران بریتانیایی از جوموکینیاتا از زمان استقلال شکلی سال 1978 تا دانیل آراپ موی سال 2002، تا موای کیباکی سال 2013 به پیش برده شد، تا این‌که به اوهورتوکینیاتا، فرزند اولین رئیس جمهور، جومو کینیاتا رسید. او دوباره در انتخابات 2017 پیروز شد. بریتانیا با تمام بینش توسط حاکمان دست نشانده‌اش که هیچ کس را قدرت نمی‌دهند؛ مگر این‌که او مزدوری از نوع خودشان، از جنس زیردستان و وفاداران شان به همان استعمارگر باشد، از پدران تا پسران را مزدور می‌سازد.
آمریكا توانست مزدورانی از مخالفان به ویژه اودینگا را كه قبیلۀ آن‌ها سومین قبیله در آن سرزمین محسوب می‌شود، به دست آورد و به همین دلیل آن سرزمین شاهد یك مبارزۀ سیاسی استعماری بود كه خصلت قبیله‌ای به خود می‌گرفت. احزاب آن قبیله‌ای محسوب می‌شوند و به طور کلی حمایت‌شان را از پیروان قبیلۀشان به دست می‌آورند و وابستگی قبیله‌ای تنها رابط بین اعضای یک حزب است. هر زمان که انتخابات برگزار می‌شد، در اعتراض به نتایج آن، به خاطر تعصبی‌که نسبت به فرزند قبیله وجود داشت، خون‌ها ریخته می‌شد. ویلیام روتو، رئیس جمهور جدید که در انتخابات اخیر اعلام پیروزی کرد، از قبایل کالنجین است که رئیس جمهور سابق دانیل آراپ موی به آن تعلق دارد. روتو به این‌که شاگرد رئیس سابق بوده، فخر می‌کرد تا این‌که در سال 1992 خودش را به حزب وی نسبت داد.
نتایج رسمی اعلام شد که روتو با اختلاف اندکی با 50.5 درصد برنده شده است؛ در حالی‌که اودینگا 48.8 درصد آرا را به دست آورده است. وی خاطرنشان ساخت که در کمیسیون عالی انتخابات انشعاب وجود دارد و وافولا چیبوکاتی رئیس کمیسیون انتخابات گفت: ما این سفر را انجام داده ایم تا اطمینان حاصل کنیم که کینیایی‌ها انتخابات آزاد، عادلانه و معتبر داشته باشند و این یک سفر آسان نبوده است. در حالی‌که معاون او، جولیانا چیرا، گفت: ما به دلیل ماهیت مبهم این مرحلۀ آخر از انتخابات عمومی، نمی‌توانیم نتایجی را که اعلام خواهد شد، بپذیریم. (بی‌بی‌سی 15/8/2022) چهار نفر از هفت عضو کمیسیون انتخابات از به رسمیت شناختن این نتایج خودداری کردند و این باعث ایجاد سوء ظن در مورد تقلب شد. تظاهراتی در اعتراض به نتایج وجود داشت. اودینگا گفت: برای جلوگیری از تردید، مجدداً تأکید می‌کنم که ما نتایج ریاست جمهوری را که دیروز توسط آقای چیبوکاتی اعلام شد، به طور کامل و بدون قید و شرط رد می‌کنیم. (آناضول 6/8/2022)، وی درخواست رسمی تجدید نظر را به دادگاه عالی سپرد. روزنامۀ امریکایی آسوشیتدپرس اعلام کرد که اودینگا صبح امروز (22 اوت 2022) اوراق اعتراض را به دادگاه عالی ارائه کرد که طبق قانون باید در جریان 14روز پاسخ داده شود. در صورتی‌که محکمه/دادگاه درخواست تجدیدنظر را تأیید نماید، انتخابات طبق قانون در جریان 60 روز دوباره برگزار می‌شود و این امر بعید به نظر نمی‌رسد تا این‌که مخالفان کاملاً مسکوت شوند؛ زیرا اختلاف بین دو طرف بسیار کم است و کمیسیون انتخابات نیز منقسم شده است تا اعمال خشونت‌آمیز و آشفتگی با پیامدهای شوم وجود نداشته باشد، مخالفان را امیدوار به پیروزی در دور دوم در صورت برگزاری آن می‌کند. یا موافقت بر یک ساختار مسالمت‌آمیز بین طرفین صورت خواهد گرفت؛ بدین گونه که سمت نخست وزیری بعد از استحداث دوبارۀ آن برای اودینگا داده شود.
طبق معمول، اپوزیسیون زمانی‌که در انتخابات شکست می‌خورند، ادعای تقلب می‌کنند، به ویژه در کینیا که این اپوزیسیون آمریکایی است و برندۀ انتخابات از مزدوران انگلیس است. در سرزمین‌های دیگر تحت کنترل مزدوران آمریکایی برعکس این اتفاق می‌افتد؛ چون هر تیمی به هر طریقی می‌خواهد برنده شود و در زمان حکمرانی از نفوذ خود استفاده کند. در انتخابات 2007 هر یک از طرفین مدعی پیروزی در انتخابات شدند، پیکار و جنجال بین دو طرف درگیری آغاز شد، خون‌ها جاری گردید و حدود 1200 نفر کشته شدند، صدها هزار نفر به دلیل حملات قبیله‌ای از خانه‌های خود آواره شدند. اما در این مورد، زیرکی انگلیسی در توقف مخالفان نقش داشت. بنابراین، با دادن پست نخست وزیری به اودینگا دام انداخت و کیباکی با تمام اختیارات در رأس دولت باقی ماند و موانعی در اختیارات نخست وزیر ایجاد کرد. اما کینیاتا که در انتخابات 2013 اعلام پیروزی کرد، پست نخست وزیری را لغو نمود تا به تنهایی قدرت را در دست بگیرد. در انتخابات 2017 مخالفان ادعای تقلب کردند و از دادگاه عالی خواستند که انتخابات را دوباره برگزار کند. انتخابات در اکتوبر 2017 دوباره برگزار شد و مخالفان آن را تحریم نمودند و کینیاتا و معاونش ویلیام روتو برنده اعلام شدند؛ با وجودی‌که باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا در این موضوع دخالت کرد؛ چون او اصالتی کینیایی دارد! او خواستار آرامش و پذیرش نتایج انتخابات شد، زیرا می‌دانست که اگر انتخابات برگزار شود، مزدوران انگلیس دوباره پیروز خواهند شد، زیرا آن‌ها هم‌چنان بر دولت کنترول دارند و به همین جهت می‌خواست بر حاکمان کینیا منت گذارد تا نفوذ او بر آن‌ها قوی‌تر شود و در نتیجه نفوذ آمریکا در کینیا را تقویت کند و فشارهایی را اعمال کند تا مزدوران آیندۀ آن‌ها بتوانند به حاکمیت دسترسی پیدا کنند. اما بریتانیا برای حفظ نفوذ تهدیدآمیز خود در کینیا هر بار از مزدوران خود طفره رفت و مزدور خود کینیاتا را فریب داد که گویی دوستدار مزدور آمریکایی اودینگا بود و باعث شد که مزدورش روتو برنده شود.
این پنجمین بار است که رایلا اودینگا نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام می‌کند و در آن شرکت می‌نماید و شکست می‌خورد. او قبلاً چهار بار در سال‌های 1997، 2007، 2013 و 2017 نامزد شد، اما مزدوران انگلیسی که صحنۀ سیاسی کینیا را کنترول می‌کنند، مانع پیروزی وی شدند. او امیدوار بود جانشین اوهورو کینیاتا شود که دو دورۀ ریاست جمهوری او به پایان رسیده و طبق قانون اساسی نمی‌تواند برای دورۀ سوم نامزد شود. اودینگا و صالح کینیاتا پس از دست دادن با او در 9 مارچ 2018 بعد از ماه‌ها درگیری خونین بین حامیان شان بپا خاستند و پیروزی کینیاتا را به رسمیت نشناخته و خود را رئیس جمهور کینیا اعلام کردند و با این دست دادن پایان اختلافات بین خود و به رسمیت شناختن ریاست جمهوری کینیاتا را اعلام کردند. اودینگا از کینیاتا به دلیل "حس میهن‌پرستی او در آغاز گفتگو که منجر به دست دادن شد" تمجید کرد. برخی فکر می‌کردند که به توافقی رسیده‌اند که در آن شرط شده تا اودینگا جانشین کینیاتا شود یا اودینگا به مزدور بریتانیا تبدیل گردیده است؛ اما کینیاتا و مزدوران بریتانیا فریب این مصالحه را نخوردند، بلکه از آن به نفع خود استفاده کردند. کینیاتا در طول مبارزات انتخاباتی با نشان دادن این‌که از اودینگا حمایت می‌کند، یک بازی انجام داد و گفت: «روتو لیاقت ندارد و نباید بالاترین مقام کشور را بگیرد و سپردن چنین مقامی به وی مناسب نیست.» بعد از آن روتو سخنان وی را چنین رد نمود که: «کینیاتا می‌خواهد تا اودینگا را جانشین وی سازد؛ زیرا وی چنین عروسک بازی‌ها را دوست دارد.» (بی بی سی 16/8/2022)
مشخص است که حزب روتو در زمان توافق در سال 2012 با حزب کینیاتا ادغام شد. سپس حزب حاکم آن‌ها گسترش یافت. حزب (پیمان) یوبیل از ادغام 11 حزب در تاریخ 8/9/2016 برای شرکت در انتخابات 2017 تشکیل شد. کینیاتا ریاست آن را پس از آن که در سال 2013 به عنوان یک اتحاد سیاسی برای حمایت از کینیاتا در مبارزات انتخاباتی وی بود، بر عهده گرفت. روتو در هر دو دوره متحد و معاون بود و از حامیان دانیل آراپ موی مزدور قدیمی انگلیس و رئیس جمهور سابق بود، جوانان را برای حمایت از وی بسیج می‌کرد؛ بنابراین رضایت او را جلب کرد و شروع به ترفیع وی در مناصب دولتی کرد. او سمت‌های وزارتی را به عنوان وزیر داخله، وزیر زراعت و وزیر تحصیلات عالی داشته است. جنایتکاران بین المللی او را به همراه کینیاتا در سال‌های 2007 و 2008 به ارتکاب جرائم متهم کردند و محکمۀ تحت کنترول اروپا آن دو را تبرئه کرد. کینیاتا در سال 2014 و روتو در سال 2016 تبرئه شد تا هردو باهم در انتخابات سال 2017 حضور یابند و پیروزی کینیاتا به عنوان رئیس جمهور و روتو به عنوان معاون او اعلان گردد. به همین دلیل، روتو یکی از مزدوران با سابقۀ انگلیسی است و فکر نمی‌کند به این راحتی از او بی نیاز گردد و اودینگا مزدور آمریکا بر اساس توافقنامه جایگزین او شود، مگر این‌که فریبکاری سازماندهی شده توسط حیله‌گری انگلیسی‌ها باشد.
کینیاتا بین 26-29/7/2021 از بریتانیا دیدن کرد و با نخست وزیر جانسون دیدار نمود. هدف از این سفر را "تقویت مشارکت استراتژیک بین کینیا و بریتانیا" اعلام کرد و دو طرف قرارداد همکاری دفاعی جدیدی را به مدت پنج سال امضا کردند. وی اعلام کرد که هدف از این توافق "تقویت و استحکام همکاری بین دوکشور در مقابله با چالش‌های امنیتی مشترک در شرق آفریقا" است. (بی بی سی بریتانیا). وقتی کینیاتا به ملاقاتش رفت، بریتانیا مانند آمریکا عمل نکرد و موضوع اسناد پاندورا، مسائل حقوق بشر و فساد را مطرح نمود، او به دلیل وفاداری و تبعیت از او این کار را نکرد! با وجود فهم مبنی بر این که بریتانیا بر اساس توافقنامه بین دوکشور دو پایگاه نظامی در کینیا دارد که یکی از آن‌ها نزدیک به نایروبی، پایتخت کینیا است و ماموریت آن کمک به ثبات حکومت کینیا به نفع نفوذ بریتانیا و حرکت از آن به مناطق دیگر برای محافظت از این نفوذ می‌باشد و دیگری در شمال کینیا است که ماموریت آن آموزش نیروهای بریتانیایی است که برای جنگ در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی آماده می‌شوند. نیروهای بریتانیایی را در ساحه‎ای معادل چهار برابر مساحتی‌که ارتش بریتانیا در کشورش استفاده می‌کند، با سلاح‌های زنده و مهمات که موقعیت واقعی جنگ را شبیه‌سازی می‌نماید، تمرین می‌دهد. گزارش‌های رسانه‌ای حاکی از آن است که نیروهای انگلیسی که در افغانستان می‌جنگیدند، در این پایگاه در کینیا آموزش دیده‌اند. به همین دلیل است که آمریکا به دلیل وجود این پایگاه های انگلیسی برای کینیا اهمیت دیگری قائل است، چنانکه در تلاش است آن را از آنجا تصفیه کند.
به نظر می‌رسد انگلیس در سفر کینیاتا از وی خواسته که برای ابراز دوستی با آن‌ها و تأکید مصالحه با اودینگا ترتیب سفر به آمریکا را بدهد تا آمریکا در آینده دست به اقدامات "برهم زننده" برای انتخابات آینده نزند. بنابراین، برنامه‌ریزی برای سفر به آمریکا بود و این اتفاق پس از حدود دو ماه از سفرش به بریتانیا صورت گرفت. بایدن، رئیس جمهور آمریکا در تاریخ 14/10/2021 از اوهورو کینیاتا رئیس جمهور کینیا پذیرایی کرد و او اولین رئیس جمهور آفریقایی است که مورد استقبال رئیس جمهور آمریکا قرار گرفت. جان ساکی، سخنگوی کاخ سفید گفت: دو رئیس جمهور در مورد "روابط دوجانبۀ مستحکم و هم‌چنین نیاز به شفافیت و پاسخگویی در سیستم‌های مالی داخلی و بین المللی" گفتگو خواهند کرد. نام کینیاتا در تحقیقات "مقاله‌های پاندورا" که توسط کنسرسیوم بین‌المللی روزنامه‌نگاران تحقیقی انجام شد، ذکر گردیده و در آن آمده که کینیاتا، که عزم خود را برای مبارزه با فساد نشان می‌دهد، مخفیانه با شش عضو خانواده‌اش شبکه‌ای متشکل از 11 شرکت فراساحلی را در اختیار دارد؛ شرکت‌هایی‌که یکی از آن‌ها دارای سهامی به ارزش سی میلیون دلار است. ساکی در پاسخ به این اطلاعات افزود: «رئیس جمهور همواره عدم تقارن (سوءاستفاده) در سیستم مالی بین المللی را محکوم کرده است. این بدان معنا نیست که ما با اشخاصی‌که با آنان اختلاف داریم، ملاقات نکینم؛ موضوعاتی وجود دارد که کار بالای آن‌ها همراه کینیا به مصحلت ماست و این هدف اصلی دیدار بین دو رئیس جمهور خواهد بود.» دو رئیس جمهور در مورد تلاش‌ها برای دفاع از دموکراسی، حقوق بشر، پیشبرد صلح و امنیت، تسریع رشد اقتصادی و تعامل با تغییرات اقلیمی گفتگو خواهند کرد. (فرانس پرس 14/10/2021). آمریکا سعی کرد با استفاده از اوراق فشار بر کینیاتا حمایت خود را از نامزد خود اودینگا اعلام کند و او این کار را کرد و به نظر می‌رسید که طرفدار اودینگا است، اما این حمایت جدی نبود، بلکه منافقانه بود تا رسوایی‌های او را پوشش دهد. آمریکا او را تحریک نمی‌کند و بدنام نمی‌سازد، زیرا نامزدی وی برای سومین ایالت دشوار بود و آمریکا مخالفت خود را با چنین چیزی نشان داد. بلینکن وزیر خارجۀ امریکا به تاریخ 17/11/2021 به دیدار کینیا اقدام کرد، ضمن سفر وی به افریقا که شامل نیجریه و سنگال بود که یک هفته به طول انجامید. وی در پایتخت نیجریه گفت: "دولت‌ها کمتر شفاف می‌شوند. این در سراسر آفریقا اتفاق می‌افتد. رهبران محدودیت‌های ایالت را نادیده می‌گیرند، انتخابات را تقلب می‌کنند یا به تعویق می‌اندازند، از نارضایتی‌های اجتماعی برای به دست آوردن و حفظ قدرت سوء استفاده می‌کنند، چهره‌های مخالف را دستگیر می‌نمایند، رسانه‌ها را سرکوب می‌نمایند و... به نهادهای امنیتی اجازه می‌دهند تا محدودیت‌های بیماری همه‌گیر (کرونا) را وحشیانه اعمال کنند". (شرق اوسط 21/11/2121)
به همین ترتیب، پایگاه‌های حزب کینیاتا برای جلب حمایت از روتو، با توافق داخلی در حزب بین مزدورانی‌که بازی را می‌دانستند و روتو را با وجود تظاهر به مخالفت با او انتخاب کردند، کار می‌کردند.
بسیاری از کشورهای آفریقایی تحت نفوذ اروپا از جمله کینیا و سنگال در تلاش برای تقویت چین در مقابل آمریکا هستند که در تلاش برای گسترش نفوذ خود در آن است. سنگال تحت نفوذ فرانسه روابط خود را با چین تقویت می‌کند. این مجمع بین 29 و 30/11/2021 میزبان مجمع همکاری چین و آفریقا در پایتخت خود داکار بود و ایساتا تال سال، وزیر امور خارجۀ سنگال گفت: «ما دیپلماسی مستقل داریم که هیچ‌کس را از آن مستثنی نمی‌کنیم.» در حالی‌که نفوذ آمریکا در آفریقا در مقابل نفوذ بریتانیا و فرانسه محدود باقی می‌ماند، برای تقویت آن با ابزارهای مختلف تلاش می‌کند و برای رقابت با نفوذ اقتصادی چین که بریتانیا و فرانسه برای حفاظت مزدوران‌شان در آفریقا با آن تقویت می‌شوند، تلاش به خرچ می‌دهد. اخیراً وانگ یی، مشاور دولتی و وزیر امور خارجۀ چین در تاریخ 6/1/ 2022 از کینیا بازدید کرد و با رئیس جمهور کینیاتا ملاقات کرد که گفت: «چین نه تنها دوست صمیمانه‌ای کینیا است، بلکه شریک توسعه دهنده برای همکاری‌های دوامدار است. دستاوردهای توسعه‌وی در کینیا بدون حمایت قوی چین به دست نمی‌آید. کینیا مایل است همکاری‌های سودمند دوجانبه با چین را برای دستیابی به توسعۀ مشترک تعمیق بخشد.» در همین حال وانگ یی وزیر خارجۀ چین گفت: چین علاقه‌مند است تا با کینیا جهت افزایش قابلیت‌های خودسازی، تسریع صنعتی شدن و ترویج همبستگی و هماهنگی با آن در امور بین‌المللی و چندجانبه کمک کند. وانگ یی "ابتکار توسعۀ صلح‌آمیز در شاخ آفریقا" را ارائه کرد. کینیاتا گفت: «این ابتکار با نیازهای فوری کشورهای شاخ آفریقا موافقت می‌کند و کینیا باید در این زمینه نقش ایفا نماید.» (شین هوا 6/1/2022) همه این‌ها باعث ناراحتی آمریکا می‌شود که در تلاش برای تضعیف نفوذ اروپا در آفریقا و هم‌چنین محدود کردن قدرت رو به رشد چین است.
نتیجه این است که نفوذ انگلیس در کینیا هم‌چنان قوی است و اکثر بازیگران سیاسی در میدان، مزدوران آن هستند و در صورت لزوم آن‌ها را متحد می‌کند؛ چنانکه در صورت لزوم آن‌ها را متفرق می‌سازد. اگر توافقی بین مزدوران او و مزدوران آمریکا باید وجود داشته باشد، سپس در حالی‌که کنترول را در دست دارد، قدرت را با آن‌ها تقسیم می‌کند، این کار را انجام می‌دهد و به مزدوران خود دستور می‌دهد که در این زمینه مصالحه کنند و توافقی منعقد نمایند. اگر موفق شود که مزدور خود، روتو را به قدرت برساند و بتواند مخالفان را ساکت سازد، به مزدور خود دستور نمی‌دهد که این کار را انجام دهد، زیرا آن‌ها در اختیار او هستند و مانند مزدوران امریکا صرف به دنبال اقتدار می‌باشند، نه چیز دیگری. این حالت مزدوران در هر کشوری است! آمریکا عرصه را ترک نمی‌کند و برای تقویت نفوذ خود در کینیا تلاش می‌نماید و خون‌ریزی، هرج ‌و مرج و ناآرامی در آن و سایر کشورهای آفریقایی برایش مهم نیست. با وسایل و اسالیب مختلف، فرق نمی‌کند، اقتصادی باشد یا سیاسی و یا در سطح امنیتی و نظامی. او برای کسب مزدورانی در این دو عرصه تحت عنوان سرمایه‌گذاری امنیتی، کمک به آموزش ارتش و نیروهای امنیتی کار می‌کند، سپس برای ساختن کودتا، همانطور که در مالی انجام داد، یا برانگیختن شورش‌ها، چنانکه در چاد انجام داد و شورش منجر به کشته شدن مزدور فرانسه، ادریس دبی شد، فعالیت می‌نماید.
این سرزمین‌ها و اکثراً سرزمین‌های اسلامی به همین قسم؛ عرصه‌ای برای درگیری بین المللی به ویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه باقی می‌مانند. برای این سرزمین‌ها هیچ امیدی به رهایی از این درگیری استعماری نیست که آنان را عقب‌مانده ساخته در حالی‌که یکی از ثروتمندترین سرزمین‌های جهان است؛ مگر با بازگشت خلافت به منهج نبوت و رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد تأسیس و برپایی آن بشارت داده و فرمودند:
«ثم تکون خلافة علی منهاج النبوة» (به روایت احمد)
ترجمه: سپس خلافت بر منهج نبوت است.

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه