شنبه, ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
تنش های سیاسی و اقتصادی میان ترامپ و اروپا به ویژه آلمان
بسم الله الرحمن الرحيم

تنش های سیاسی و اقتصادی میان ترامپ و اروپا به ویژه آلمان

(ترجمه)

پرسش

تنش های سیاسی و اقتصادی میان ترامپ و اروپا به ویژه آلمان، در این اواخر بالا گرفته است. در حالی که انتظار می رفت پس از سپری شدن مراحل انتخابات ریاست جمهوری امریکا از حدت و شدت این تنش ها کاسته شود؛ زیرا این در غرب معمول است که روسای جمهور پس از کسب آرای کافی و به قدرت رسیدن، از شدت ادعاهای شان در جریان تبلیغات انتخاباتی می کاهند؛ اما ترامپ بر خلاف این معمول، تنش های مذکور را پس از به قدرت رسیدن جدی گرفته، دلیل آن چیست و چرا بیشترین میزان تنش ها با آلمان است؟ و پیامدهای احتمالی این تنش های رو به افزایش میان امریکا و اروپا به ویژه آلمان چه خواهد بود؟

پاسخ

اول) در خصوص بالا گرفتن تنش های سیاسی و اقتصادی میان دو طرف باید گفت که: دلیل آن عمل کردهای سطحی و تحریک آمیز ترامپ در جریان مراحل انتخابات و پس از آن می باشد، عمل کردهایی که وی به علاوۀ حکام مزدور و دست نشاندۀ امریکا، حتی با هم پیمانان اش نیز روی دست گرفته است. اقدامات اخیر رئیس جمهور امریکا بر اساس آن عده از باورهایش می باشد که در جریان تبلیغات انتخاباتی سال ۲۰۱۶م مطرح نموده بود؛ وی گفته بود که کشورهای عضو پیمان ناتو به دلیل سهم بزرگی که امریکا در بودجۀ این پیمان دارند، مدیون امریکا می باشند و این کشورها به دلیل حمایت امریکا از آن ها در جریان چند دهۀ اخیر باید به امریکا پول پرداخت نمایند.

ترامپ رئیس جمهور امریکا پس از تسلیم شدن قدرت به تاریخ ۲۰ جنوری ۲۰۱۷م، تلاش هایی را در جهت عملی نمودن باورهایی کرده که در جریان تبلیغات انتخاباتی مطرح نموده بود و تلاش دارد این باورها را تبدیل به موقف رسمی دولت امریکا نماید. به همین دلیل است که اینک از اروپا به ویژه آلمان، می خواهد تا در بودجۀ پیمان ناتو سهم بیشتری بگیرد، پیمانی که ترامپ در مورد آن شک و گمان های زیادی را برانگیخت و در خصوص کمبود سطح تجارت میان کشورش با آلمان، با آلمانی ها به بحث و مباحثه پرداخت. چنان چه وی در نخستین دیدارش با انگلا مرکل نخست وزیر آلمان در واشنگتن، این تنش ها را برملا نمود. دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا روز جمعه از انگلا مرکل نخست وزیر آلمان در قصر سفید استقبال به عمل آورد، اما تنش ها و اختلافات میان دو طرف بسیار واضح بود، به ویژه در خصوص مسأله های تجارت آزاد و پناهنده گی. (منبع: فرانس۲۴، ۱۷ مارچ ۲۰۱۷م)

ترامپ پیش از دیدار با مرکل، گفت: «آلمان مبالغ هنگفتی را به پیمان اتلانتیک شمالی "ناتو" بدهکار بوده و برلین باید به دلیل دفاع امریکا از آلمان پول بیشتری به ایالات متحده بپردازد.» ترامپ این سخنان را اندکی پیش از دیدارش با انگلا مرکل نخست وزیر آلمان مطرح نمود و در صفحۀ تویترش نوشت: «آلمان مبالغ هنگفتی به پیمان اتلانتیک شمالی بدهکار بوده و ایالات متحده در بدل خدمات دفاعی بزرگ و پرهزینه ای که برای آلمان فراهم می کند، باید مبالغ بیشتری دریافت نماید.» (منبع: روزنامۀ روز هفتم، ۱۸ مارچ ۲۰۱۷م)

اما آلمان نپذیرفته که تعامل امریکا با این کشور بر مبنای طرز تفکر رئیس مافیای جهان که می خواهد باج گیری کند، باشد. وزیر دفاع آلمان روز یک شنبه گذشته اتهامات دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا را مبنی بر این که آلمان مبالغ هنگفتی را به پیمان آتلانتیک شمالی و برای امریکا در بدل هزینه های نظامی بدهکار است، رد نمود. اورسولافون دیرلین که از افراد نزدیک به نخست وزیر آلمان می باشد، در اظهاراتی چنین گفت: «هیچ گونه حسابی وجود ندارد که در آن آلمان به پیمان اتلانتیک شمالی بدهکار باشد.» وی افزود: «نباید هزینه های پیمان ناتو یگانه معیار سنجش تلاش های نظامی آلمان قرار داده شود.» (منبع: فرانس۲۴، ۱۹ مارچ ۲۰۱۷)

رئیس جمهور امریکا در نشست اعضای پیمان ناتو که به تاریخ ۲۵ می ۲۰۱۷م دایر گردید، لحن اظهاراتش علیه کشورهای اروپایی در خصوص سهم این کشورها در هزینۀ پیمان را تندتر نمود. دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در بیانیه ای که در نشست سران کشورهای عضو ناتو ایراد نمود، سخنانی به زبان آورد که حاضرین نشست مذکور را تکان داده و همه را متعجب و حیرت زده نمود. سخنان تعجب انگیز وی در خصوص کمک امریکا به پیمان اتلانتیک شمالی بود. ترامپ در این بیانیه اش به سران کشورهای ناتو، شروع به ملامت کردن آنان نمود و عکس العمل های این سران نشان می داد که از سخنان ترامپ به شدت تعجب نموده اند، به ویژه انگلا مرکل نخست وزیر آلمان و ایمانویل مکرون رئیس جمهور جدید فرانسه.

بر اساس ترجمه ای که کانال عربی ۲۱ از سخنان ویدیویی ترامپ منتشر می نمود؛ ترامپ خطاب به رهبران کشورهای پیمان ناتو گفت: «اعضای ناتو باید سهم عادلانه ای پرداخته و به تعهدات پولی شان پایبند باشند.» وی سخنان ملامت آمیزی را متوجه سران پیمان نموده گفت: «۲۳ کشور از مجموع ۲۸ کشور عضو به تعهدات پولی شان در قبال این پیمان عمل نکرده اند و این کار برای مردم امریکا و کسانی که در ایالات متحده مالیه پرداخت می کنند عادلانه نیست.» وی افزود: «بسیاری از این کشورها در جریان سال هایی که از تاسیس ناتو می گذرد تعهدات شان را نپرداخته و بدهی های شان در این خصوص به شدت افزایش یافته و تا هنوز برای پرداخت آن هیچ اقدامی نکرده اند.» او در ادامه لحن ملامت آمیزش را در برابر سران این کشورها شدت بیشتری داده گفت: «در جریان هشت سال گذشته امریکا بیشتر از سایر اعضای ناتو در این پیمان سرمایه گذاری نموده است.»

بهت زده گی سران کشورهای ناتو از شنیدن این اظهارات ترامپ را می توانست در چهره های شان به خوبی مشاهده نمود؛ طوری که با تعجب به یک دیگر می نگریستند و آثار نگرانی از این سخنان بی سابقه و غیر مترقبه در چهره های شان موج می زد. ترامپ در ادامه، سران کشورهای عضو ناتو را به تمسخر گرفته گفت: «حتی یک بار هم از شما نپرسیدم که هزینۀ مقر جدید ناتو چقدر است و این کار را نخواهم نمود.» (منبع: عربی ۲۱، ۲۷ می ۲۰۱۷م) این اظهارات و موقف گیری های ترامپ باعث شد که تنش ها با اروپا بالا گیرد.

دوم) این که چرا این تنش ها نسبت به سایر کشورهای اروپای بیشتر با آلمان بالا گرفت؛ دلایل آن قرار ذیل است:

شکی نیست که آلمان بزرگ ترین مرکز اقتصادی اروپا پس از امریکا، چین و جاپان چهارمین اقتصاد جهانی به شمار می رود و به همین دلیل است که ترامپ در تلاش هایش برای جمع آوری پول های هنگفت به نفع امریکا به این کشور چشم دوخته است، به ویژه با توجه به این که امریکا در وادار نمودن آلمان به سهم گیری و مشارکت بیشتر در ناتو خطرهای ناشی از روسیه را بهانه می گیرد و این بهانه ای است که امریکا از آن علیه تمام کشورهای اروپایی، به ویژه شرق اروپا استفاده نموده و وابستگی نظامی آن به امریکا را برجسته می نماید.

از جانب دیگر، مصارف کم آلمان در ناتو مطرح می باشد، چنان چه برلین ۱.۲ درصد از درامد ملی اش را در عرصۀ نظامی مصرف می کند که معادل ۴۲ ملیارد دالر می شود. هزینۀ آلمان در این زمینه نسبت به فرانسه کمتر است؛ زیرا مصارف نظامی فرانسه به ۱.۷۹ درصد از درامد ملی آن می رسد که معادل ۴۴ ملیارد دالر می شود. این در حالی است که کشورهای عضو ناتو توافق نموده بودند که هر یک از اعضا باید ۲ درصد از درامد ملی شان را در این زمینه به مصرف برسانند، توافقی که تنها انگلیس و شمار اندکی از کشورهای حاشیه ای اروپا به آن پایبند مانده اند؛ اما کشورهای اصلی این قاره از آن تخلف نموده اند. لازم به یاد آوری است که امریکا ۳.۶۱ درصد از درامد ملی اش را در عرصه های نظامی به مصرف می رساند که معادل ۶۴۴ ملیارد دالر می شود و به این ترتیب امریکا به تنهایی بیشتر از دو سوم هزینه های نظامی منظومۀ نظامی ناتو را پرداخت می کند. مبالغ هزینه های نظامی که در فوق تذکر داده شد از سایت انترنتی عربی نوین برگرفته شده که به تاریخ ۲۷ می ۲۰۱۷م در خصوص هزینه های سال ۲۰۱۶م منتشر نموده بود.

تفاوت حجم اموال تجاری میان این دو کشور بسیار زیاد می باشد، طوری که حجم این اموال در سال ۲۰۱۶م به ۱۶۵ ملیارد یورو رسید که ۱۰۷ ملیارد آن را واردات امریکا از آلمان تشکیل می دهد. این آمار به تاریخ ۲۴ فبروری ۲۰۱۷م در سایت عربی ۲۱ منتشر گردید. این بدان معنی است که میزان واردات آلمان از امریکا متباقی مبلغ مذکور، یعنی ۵۸ ملیارد یورو می باشد. به این ترتیب ترامپ عقل اش را از دست داده و اظهارات تندی را علیه آلمان مطرح نمود. دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در جریان گردهمایی اش با رهبران اتحادیۀ اروپا در بروکسل از سیاست های تجاری آلمان شکایت نمود. این معلومات را مجلۀ Der Spiegel به نقل از شرکت کننده گان در این گردهمایی منتشر نمود. یک منبع آگاه به مجلۀ مذکور گفته که ترامپ هم چنین در این زمینه گفت: «آلمانی ها بد اند، آن ها بسیار بد اند، به میلیون ها موتری نگاه کنید که آنان در ایالات متحده به فروش می رسانند. این وحشتناک است، ما این روند را متوقف خواهیم نمود.» (منبع: روسیۀ امروز ۲۶ می ۲۰۱۷) دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا روی صفحه ی تویتر اش نوشته: «ما در تجارت با آلمان ناتوانی شدیدی داریم، بر علاوۀ این که آن ها در خصوص ناتو و اردو به مراتب کمتر از میزانی می پردازند که باید بپردازند، این برای ایالات متحده بسیار بد است و این به زودی تغییر خواهد نمود.» (منبع: DW ۳۰ می ۲۰۱۷م)

زمانی که نشست ناتو به پایان رسید و نشست هفت کشور بزرگ صنعتی که در ایتالیا در خصوص تغییرات آب و هوا برگزار گردیده بود به ناکامی انجامید. آلمان به سرعت شروع به دفاع از اروپا نموده و موقف گیری این اتحادیه را در دست گرفت، چنان چه سایت الجزیره نت به تاریخ ۲۹ می ۲۰۱۷م به نقل از سیگما گابراییل وزیر خارجۀ آلمان گفت که وی انتقادهای تندی را متوجه رئیس جمهور امریکا نموده و سیاست هایش را "کوتاه نظرانه" خواند و گفت که امریکای زیر رهبری ترامپ دیگر از آن موقعیت رهبری کنندۀ جهان غرب برخوردار نیست. روزنامۀ روزهفتم نیز به تاریخ ۲۹ می ۲۰۱۷م به نقل از این وزیر آلمانی نوشت: «اقدامات دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا غرب را تضعیف نموده است.» وی افزود: «هرکسی که با تضعیف نمودن تلاش های حمایت از محیط زیست باعث شود آب و هوا با سرعت بیشتری تغییر کند و هر آن که به مناطق پر آشوب سلاح های بیشتر بفروشد و تمایلی به حل سیاسی کشمکش های دینی ندارد، در حقیقت صلح و ثبات اروپا را به خطر می اندازد.» وی تاکید نمود که سیاست های کوتاه نظرانۀ واشنگتن منافع اتحادیۀ اروپا را متضرر می کند.

این اظهارات وزیر آلمان درست یک روز پس از سخنان تند و تیز مرکل نخست وزیر آلمان مطرح گردید، چنان چه انگلا مرکل اعلام نمود که: «وی حالا به این باور رسیده که اروپا پس از این نمی تواند به دیگران تکیه کند.» هدف مرکل اشاره به فشارهای سختی است که واشنگتن در این اواخر به منظور کسب منافع بالای هم پیمانان اش اعمال نموده است. روزنامۀ آلمانی BILD به نقل از مرکل گفته است: «زمان آن گذشته که ما کاملاً به دیگران تکیه می نمودیم و این حقیقتی است که من در چند روز گذشته به آن پی برده ام. ما اروپاییان پس از این زمام امور خویش را باید خود مان در دست گیریم.» (منبع: روسیۀ امروز ۲۸ می ۲۰۱۷م)

امریکا متوجه شده که آلمان تا حدودی شروع به سرکشی کردن علیه امریکا نموده و تلاش می کند، در رویارویی با امریکا پیشگامی اروپا را در دست گیرد، به ویژه با توجه به این که آلمان در بسیاری موارد پیشگام اروپا بوده و می کوشد خود را به صفت یک قدرت جهانی بروز دهد، اگرچه از سلاح هسته ای نیز برخوردار نیست و منتظر فرصت و فضای جهانی بود تا با استفاده از آن عرض اندام نماید. آلمان در حال حاضر آن فرصت و فضا را در اروپا و در سراسر جهان مناسب دیده و به این باور است که می تواند به سرعت خودش را برجسته نماید و به همین دلیل است که دیده می شود بدون درنگ در رویارویی با سیاست های امریکا و سیاست های روسیه به نیابت از اروپا قدم پیش می گذارد. و اما واقعیت این فضا و فرصت جدیدی که آلمان برای تحقق سریع اهداف اش شناسایی نموده قرار ذیل می باشد:

۱) شروع روند خروج انگلیس از اتحادیه اروپا؛ زیرا موانعی که توسط تصامیم دو جانبۀ انگلیس و فرانسه در قالب اتحادیۀ اروپا در برابر آلمان قرار داده می شد، اینک با خروج انگلیس از این اتحادیه از مقابل آلمان برطرف می گردد. آلمان تا کنون اسیر تصامیم گرفته شده در قالب اتحادیۀ اروپا بود، تصامیمی که بیشتر در سطح جهانی به نفع انگلیس و فرانسه تمام می شد.

۲) آشکار شدن ضعف سیاست امریکا که با روی دست گرفتن سیاست جدید ترامپ مبنی بر "اولویت دادن به امریکا" کاملاً ظاهر گردیده، این ضعف سیاست امریکا به آلمان فرصت داده تا خود را از قید و بندهایی که امریکا بر دست و پای آن بسته آسان تر رها نماید؛ زیرا آلمان تا کنون به دلیل حفظ منافع مشترک غرب از امریکا اطاعت می نمود؛ اما امروزه که امریکا به صورت علنی دنبال منافع خود بوده و هیچ توجهی به منافع مشترک هم پیمانان اش ندارد، آلمان دلایل کافی به دست آورده تا بدون در نظر داشت سیاست امریکا به ساخت سیاست مستقلانه ای بپردازد. سیاست های فوق الذکر ترامپ با قوت تمام فضا را برای آلمان مساعد می نماید تا یک بار دیگر خودش را در سطح جهانی برجسته نماید. هرچند حکومت امریکا به رهبری اوباما آلمان و سایر دولت های اروپایی را از دخالت در بحران سوریه دور نگهداشته و پای روسیه را از فاصلۀ دور به این بحران باز نمود، اما روشن است که ادارۀ اوباما در عین حال از زیر بار رهبری جهان غرب نیز شانه خالی نکرد، لکن ادارۀ ترامپ اینک به صورت علنی از این مسوولیت شانه خالی کرده و با شمار اندکی از هم پیمانان اروپایی اش کنار می آید و تمام تمرکز اش را روی یک بخش خاصی از شکوه و عظمت امریکا قرار داده که همانا اقتصاد امریکا و هزینه هایی است که امریکا به دلیل رهبری نمودن جهان متحمل می شود. شکی نیست که این سیاست جدید امریکا کوتاه نظری بوده و پیامدهای بدی را برای آن به بار خواهد آورد.

۳) تغییرات بنیادینی که در فرانسه رونما گردیده، چنان چه انتخابات اخیر در فرانسه نشان داد که زنده گی سیاسی فرانسه به صورت بنیادین متحول گردیده است؛ زیرا معلوم شد که احزاب بزرگ راست و سوسیالیستی یی که فرانسه را پس از جنگ جهانی دوم تا کنون رهبری می نمودند از هم پاشیده و انتخابات سال ۲۰۱۷م سران این احزاب را به صورت کامل کنار زده و رئیس جمهور جوانی را به قدرت رساند که به هیچ یک از احزاب کهن و با پیشینۀ سیاسی وابسته نیست و این مسأله به آلمان فرصت می دهد تا با قوت تمام در رهبری سیاست اروپا به فرانسه مزاحمت ایجاد نماید.

با توجه به موارد فوق، دیده می شود که عکس العمل های آلمان در برابر سیاست های ترامپ نسبت به سایر اعضای اتحادیۀ اروپا برجسته تر بوده و ربطی به بازی های انتخاباتی نداشت، چنان چه دیده شد که رقبای مرکل در انتخابات پیش رو در کنار وی علیه سیاست های امریکا ایستادند. مارتن شولتس رئیس حزب سوسیال دموکرات و رقیب انگلا مرکل نخست وزیر آلمان، طرحی متشکل از پنج مورد را جهت استحکام بخشیدن اروپا در برابر دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا به نخست وزیر این کشور پیشکش نمود. شولتس که قرار است با مرکل برسر چوکی نخست وزیری رقابت کند، در جریان ضیافتی که نماینده گان پارلمانی حزب سوسیال در برلین برای چهره های اقتصادی آماده نموده بودند، گفت: «داشتن اروپای قوی برای تامین صلح، رفاه و امنیت ما امر قاطع و غیر قابل نزاع می باشد.» (منبع: سایت انترنتی رأی الیوم ۳۱ می ۲۰۱۷م)

هم چنین مارتن شولتس رقیب مرکل در انتخابات بعدی در اظهاراتی از تمام حکومت های دموکرات اروپا خواست تا برای پایان دادن به سیاست های لگام گسیختۀ دونالد ترامپ دست به دست هم دهند. شولتس که رهبری حزب سوسیال را بر عهده دارد، شام روز دوشنبه در سخنانی در برلین گفت: «مسوولیت اصلی ما در حال حاضر این است که با تمام توان در برابر این مرد و سیاست خطرناک تسلیحاتی او که قصد دارد ما را به پذیرش آن وادار کند، قرار گیریم.» (منبع: عربی۲۱، ۲۹ می ۲۰۱۷م) ترامپ به این واقعیت های آلمان پی برده قصد دارد، بخش زیادی از تهاجم اش را به آلمان اختصاص دهد.

سوم) در مورد پیامدهای احتمالی این تغییرات سیاسی در سطح جهان می توان به نکات زیر اشاره نمود: شکاف میان اروپا و امریکا فراخ تر شده و رفته رفته به حدی خواهد رسید که امکان پر کردن آن نیز از دست خواهد رفت، مگر این که امریکا قبل از تمام شدن دورۀ حکومت ترامپ به این مشکل پی ببرد. آن چه بیانگر این مسأله بوده و آن را مورد تأکید قرار می دهد، مسألۀ خروج ترامپ از توافق نامۀ پاریس در مورد تغییر آب و هوا است که به تاریخ ۲جون ۲۰۱۷م اتفاق افتاد. امریکا پس از این اقدام در برابر طوفانی از انتقادهای اروپا قرار گرفت، انتقادهایی که این اقدام امریکا را یک گام غلط و بسیار خطرناک توصیف می کند و از جهانیان می خواهد تا در مبارزه علیه مشکل تغییر آب و هوا به رهبری اروپا اعتماد کنند.

ایمانویل مکرون رئیس جمهور فرانسه، انگلا مرکل نخست وزیر آلمان و باولو گنتیلونی نخست وزیر ایتالیا در بیانیۀ مشترک و بی سابقه ای که دیروز از روم منتشر نمودند، از تصمیم امریکا مبنی بر خروج از توافق پاریس اظهار تأسف کرده و در عین حال تأکید ورزیدند که به هیچ وجه امکان ندارد توافق نامۀ یاد شده مجدداً به بحث و بررسی گرفته شود. از جانب دیگر میگل اریاس کانیتی نمایندۀ اتحادیۀ اروپا در خصوص بحران آب و هوا در اظهاراتی گفت: «برای مبارزه با گرمایش زمین می توان به اعتماد روی اروپا ادامه داد.» وی هم چنین از تصمیم یک جانبۀ ترامپ در این زمینه به شدت ابراز تأسف نمود. (منبع: سایت انترنتی الجزیره نت ۲جون ۲۰۱۷م) این فاصله و آسیب بوجود آمده در روابط امریکا و اروپا شامل کشورهای اصلی این اتحادیه گردیده و بجز انگلیس که طبق معمول هم چون مار افعی خودش را کنار کشیده و به امریکا نزدیک می کند به این امید که از جایگاه مهم تر جهانی برخوردار گردد. تقریباً سایر کشورهای اروپا به صورت کامل در این قضیه از امریکا فاصله گرفته اند.

به نظر می رسد، اروپا به جانب برجسته تر شدن موقف رهبری کنندۀ آلمان در دو عرصۀ سیاسی و اقتصادی در حرکت است. آن چه بیانگر این مسأله بوده و آن را مورد تاکید قرار می دهد، پیشگامی مسوولین آلمان در عکس العمل به سیاست های امریکا و اظهار تمایل آلمان به علنی نمودن اختلاف ها میان اروپا و امریکا می باشد. اگر این اختلاف ها گسترده تر شود، سراسر اروپا را در بر گرفته و ممکن است در نهایت آلمان را به سرعت به جانب مسلح شدن به سلاح های سنگین بر انگیزد. این دو مسأله که در فوق تذکر داده شد در خور تأمل و دقت بیشتر است؛ زیرا پیامدهای ناشی از آن در بروز مرحلۀ نوینی در سیاست های بین المللی اثر گذار بوده و در نتیجه، ساختار کنونی بین المللی را دگرگون خواهد نمود.

چهارم) درد آور این است که این تغییرات بزرگ جهانی و این فضای نوین بین المللی در حالی رخ می دهد که دولت اسلامی(خلافت) وجود ندارد تا مسلمانان با استفاده از این فضای بوجود آمده و آن تغییراتی که در شرف اتفاق افتادن است-تا جهان را به سوی فلاح و رستگاری واقعی رهبری نماید- درد نبود خلافت از یک طرف و درد حاکمیت شماری از حکام مزدور و خود فروخته بر سرزمین های مسلمانان از جانب دیگر، حکام مزدوری که خود را بر شانه های امت اسلامی تحمیل نموده و شب و روز بی شرمانه تلاش می کنند که از بروز و تأثیر اسلام بر مواقف بین المللی جلوگیری نمایند و درد آورتر از همه این که سرمایه های اقتصادی امت را به جای این که در راستای فروپاشی و هلاکت امریکا به کار گیرند، آن را صرف نجات دادن آن از غرق آب های اقتصادی می کنند که در آن گیرمانده است.

اما واقعیت این است که مقاومت این حکام مزدور و باداران شان در برابر این امواج سهمگین به درازا نخواهد کشید؛ زیرا بادار بزرگ شان خودش را چون موریانه از داخل در حال خوردن است و موج بیداری امت اسلامی که از دعوت گران مخلص تشکیل گردیده و حضور میلیون ها مسلمانی که از پس آنان خواستار تحکیم شریعت پروردگار خویش از طریق برپایی خلافت بر منهج نبوت می باشند، به شدت در حال گسترش می باشد، و این موجی است استوار و در حال بزرگ شدن که دست آوردهای آن را به خواست الله سبحانه وتعالی به زودی خواهیم دید. الله عزیز و حکیم می فرماید:

﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا﴾

[طلاق: ۳]

ترجمه: الله فرمان خود را به انجام می رساند؛ و الله برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است!

Last modified onچهارشنبه, 16 می 2018

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه