- مطابق
درگیریها میان نیروهای امنیتی افغانستان و پاکستان در دو سوی خط دیورند
پرسش:
هر ازگاهی میان نیروهای امنیتی افغانستان و پاکستان در دوسوی خط دیورند درگیریهایی رخ میدهد که در نتیجۀ آن دهها تن زندگی خود را از دست میدهند. از زمان به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان در نیمۀ ماه آگست 2021م، تنشهای مرزی افزایش یافته، دلیل آن چیست؟ و اینکه آیا تنشهای مذکور اسباب داخلی دارد و یا خارجی؟
پاسخ:
برای روشن شدن اسباب این تنشها، موارد زیر را بررسی مینماییم:
اول) واقعیت تاریخی و جغرافیایی افغانستان و پاکستان:
1. در سال 1893م سرمورتیمر دیورند، وزیر خارجۀ وقت انگلیس و امیر عبدالرحمن خان پادشاه افغانستان توافقنامهای را امضا نمودند که بر اساس آن، مرز موسوم به "خط دیورند" به طول 2640 کیلومتر میان افغانستان و پاکستان، که از شمال شرق تا جنوب غرب افغانستان ادامه دارد، به وجود آمد. این مرز به عنوان مرز رسمی میان پاکستان و افغانستان شناخته شد و قبایل پشتون را به دو بخش در دو سوی مرز تقسیم نمود. جهت معلومات باید گفت که ساکنین مناطق مرزی میان دو طرف را اکثراً پشتونها تشکیل میدهند و پشتونها اکثریت نفوس افغانستان را نیز تشکیل میدهند؛ چنانچه حدود 40% از اتباع این سرزمین، پشتونها استند و تمام حکام آن در طول دو قرن، پشتون بوده اند. در پاکستان پشتونها پس از پنجابیها بیشترین نفوس را دارند. در هر صورت؛ افغانستان خط مرزی مذکور را به رسمیت نشناخته، مخصوصاً با توجه به اینکه انگلیس در زمان ترسیم خط دیورند در 12 نومبر 1893، ساختار جیوسیاسی، نژادی و قبیلوی منطقه را در نظر نگرفته و ترسیم آن به گونۀ خودخواسته و با درنظرداشت منافع استعمارگرایانۀ انگلیس صورت گرفته است. انگلیسها مانند بسیاری از قدرتهای پیش از خود تلاش نمودند بالای مناطق مرزی مذکور مسلط شوند؛ مناطقیکه قبایل سرکش آن بر فراز کوهها رفته و هرگز تسلیم تلاشهای توسعهطلبانۀ فارس و حکام هند نشدند. انگلیس در زمان تجاوزش به افغانستان، شکست نظامی شرمآوری را میان سالهای 1839 تا 1842م در این سرزمین متحمل گردید. سپس در سال 1878م، یکبار دیگر به افغانستان تجاوز نمود؛ اما دو سال بعد نیروهایش را از آنجا بیرون کشید. لیکن نفوذ انگلیس توسط حکام افغانستان، که در سال 1879م توافقنامۀ گندمک را امضا نموده بودند، همچنان در افغانستان باقی ماند و بر اساس توافقنامۀ مذکور، افغانستان مناطق وسیعی از خاک خود را به نفع انگلیسهای استعمارگر، که بر شبهجزیرۀ هند اسلامی حکومت مینمودند، از دست داد. حکام افغانستان پذیرفتند که انگلیس بالای روابط خارجی سرزمینشان اشراف داشته باشد؛ در حدیکه انگلیس در بدل مقدار کمک نقدی، روابط خارجی افغانستان را با خودش خلاصه نموده بود.
2. در حول و حوش نیمۀ قرن بیستم، انگلیس بالای هردو سرزمین؛ "افغانستان و پاکستان" و سیاست آنها مسلط گردید و این وضعیت تا سقوط نفوذش از طریق انقلابهای نظامی در پاکستان، که توسط امریکا طراحی گردیده بود و سقوط نظام پادشاهی در افغانستان و تسلط روسها در زمان اتحاد جماهیر شوروی بر آن و اشغال آن در اواخر سال 1979م، ادامه داشت؛ اما روسها در افغانستان شکست ننگینی خورده و ذلیلانه از آن بیرون رفتند. سپس امریکا شروع به فعالیت نمود تا خودش را در این سرزمین جایگزین روسها نموده و نفوذ خود را از طریق پاکستان و عربستان سعودی، که تابع امر آن بودند، در افغانستان بگستراند. سپس حکومت اول طالبان در سال 1996م در افغانستان برپا گردید؛ حکومتیکه امریکا آن را در سال 2001م سقوط داد و به این ترتیب افغانستان را اشغال نمود. اما همین امریکا پس از بیست سال اشغال این سرزمین و با متحمل شدن شکست نظامی در سال 2021م از افغانستان بیرون رفت و به این ترتیب؛ گروه طالبان از تاریخ 15 آگست 2021م یکبار دیگر بر افغانستان حاکم گردید.
دوم) درگیریهای اخیر میان افغانستان و پاکستان:
1. پس از آنکه امریکا بر اساس توافقنامۀ دوحه در ماه آگست 2021م از افغانستان بیرون رفت و گروه طالبان قدرت را در کابل در دست گرفتند، با صدایرسا و بهگونۀ علنی با اقدامات مرزی پاکستان مخالفت نمودند و به این ترتیب، فعالیتهای تحریکآمیز مرزی میان دو طرف در دو سوی مرز موجود، بالا گرفت. پاکستان هرازگاهی با اعمال فشار بالای مهاجران افغان و خانوادههای پشتونیکه قبلاً با سهولت در مرز رفت و آمد داشتند و هیچکسی مانع آنان نمیشد، به تنشها دامن میزد و این تنشها گاهی با درگیریهایی برای باز نمودن مرز و عبور و مرور کالاها و مردم همراه بود که در مواردی منجر به کشته و زخمی شدن شماری نیز میگردید. سپس پاکستان فشارهایش را افزایش داده و برای نخستین بار در تاریخ این مرز، داشتن ویزا را برای ورود به پاکستان بالای افغانها الزامی نمود. اقدام پاکستان برای ساخت مانع مرزی به ارتفاع 3متر در حدود صدها کیلومتر و با هزینه ملیونها دالر نیز تنشها را تشدید نمود. مانع مرزی مذکور به بهانۀ کنترول جریان کالاهای صادراتی و وارداتی و عبور و مرور افراد و جلوگیری از ورود "تروریستان" بنا گردید. به این ترتیب، مانع مرزی یاد شده یکی از اسبابی بود که باعث تنشها و درگیریها در منطقۀ مرزی میان این دو سرزمین گردید. سپس حکومت طالبان از ادامۀ نصب مانع مرزی توسط پاکستان در فاصلۀ حدود 2700 کیلومتر ممانعت نمودند و این در حالی است که حدود 90% کار مانع مرزی مذکور تمام شده بود. حکومت اشرف غنی پیش از آنکه سقوط کند، با نصب این مانع مرزی موافقت نموده بود؛ اما اینک هرگاه نیروهای پاکستانی تلاش نمودند مانع مرزی را نصب نمایند، با ممانعت حکومت طالبان مواجه گردیده اند و این امر منجر به درگیریهایی میان نیروهای دوطرف مرز گردیده که در مواردی شماری کشته و زخمی نیز در دو طرف به جا گذاشته است. مینا گل زدران، والی ولایت خوست افغانستان در اظهاراتی در این خصوص گفته: «موقف طالبان در این خصوص همگام با طبیعت قبائل موجود در دو سوی مرز است، نمیتوان میان فرزندان یک قوم و قبیله، که عرف، دین و جامعۀ واحد دارند، مانع مرزی گذاشت. مردم ساکن در دو سوی مرز روابط خانوادگی دارند و قبایل به همین دلیل از همان ابتدا با ساخت این مانع مخالف بودند؛ اما کاری از دست شان بر نمیآمد. حکومت اشرف غنی در خصوص ساخت این مانع مرزی موافقت نموده بود؛ اما طالبان اهمیت قبایل را در قبال خود درک میکند و تمام توان خویش را از همین قبایل گرفته است.» (منبع: العربی الجدید 19 اپریل 2022م)
2. به این ترتیب بود که اوضاع میان این دو سرزمین بحرانی شد؛ به ویژه زمانیکه پاکستان، گروه حاکم طالبان را متهم نمود که مانع حملۀ گروه طالبان پاکستان به اردوی پاکستان نمیشود؛ سپس پاکستان اقدام به پرتاب موشک به مناطقی در داخل افغانستان نمود و ادعا نمود که گروه طالبان پاکستان را هدف قرار داده است. خصومتها میان دو طرف شدت گرفت؛ سپس گروه طالبان پاکستان، حکومت پاکستان را متهم نمود که پاکستان هنوز گذرگاه هواپیماها/جنگندههای امریکا برای هدف قرار دادن افغانستان است؛ مانند حملهای که منجر به درگذشت ایمن الظواهری، رهبر القاعده در کابل گردید. «ملا محمد یعقوب سرپرست وزارت دفاع حکومت طالبان در اظهاراتی گفت: پاکستان نباید اجازه دهد، هواپیماهای بدونسرنشین امریکا برای ورود به آسمان افغانستان از فضای پاکستان استفاده نمایند. ماه گذشته موشکیکه یک هواپیمای بدونسرنشین امریکایی پرتاب نمود، ایمن الظواهری، رهبر القاعده را در کابل کشت. ملا یعقوب در خصوص آن گفت که چنین هواپیماها از پاکستان وارد افغانستان میشود.» (منبع: بی بی سی 28 آگست 2022م)
3. گروه طالبان پاکستان منافع پاکستان را چه در داخل پاکستان و چه در افغانستان هدف قرار دادند. اردوی پاکستان در واکنش به مواضع این گروه در داخل افغانستان حمله نمود و با حملات هوایی در ماه مارچ 2022م، مناطقی را در ولایتهای خوست و کنر در شرق افغانستان هدف قرار داد که منجر به کشته شدن 47تن گردید. این حملات هوایی پاکستان در پاسخ به حملاتی بود که از مناطق مرزی افغانستان، مناطقی را در داخل خاک پاکستان هدف قرار داده بود و 7 تن از سربازان پاکستانی را در منطقه وزیرستان به قتل رسانیده بود. کسانیکه این حمله را انجام داده بودند، افراد مسلحی بودند که با سهولتِ تمام و بدونِ هیچگونه مانعی در داخل خاک افغانستان گشت و گذار دارند. حکومت طالبان، حکومت پاکستان را هشدار داد که ساکت نخواهد نشست و در صورتیکه چنین حملاتی تکرار شود، با قوت تمام پاسخ خواهد داد. هرچند با وساطتِ حکومت افغانستان به تاریخ 2 جون 2022م میان گروه طالبان پاکستان و حکومت پاکستان توافق آتشبس صورت گرفت؛ اما زمانیکه پاکستان یکی از رهبران طالبان پاکستان را با سه تن از همراهانش در ماه آگست 2022م به قتل رساند و ادعا نمود که این رهبر مسئول کشتار محصلین نظامی بوده که در سال 2014م رخ داد و منجر به کشته شدن 126 محصل نظامی گردید، توافق مذکور نقض گردید و در پی آن بود که درگیریهای اخیر به تاریخ 15 دسمبر 2022م رخ داد و 16 غیر نظامی پاکستانی در اثر آن مجروح گردیدند؛ درگیریکه در کمتر از یک هفته دو بار میان نیروهای مرزی پاکستان و افغانستان اتفاق افتاد. سپس گذرگاه مرزی چمن برای یک هفته مسدود گردید؛ گذرگاهیکه یکی از شلوغترین گذرگاهها و راههای تجارتی اصلی به شمار میرود. بعد از آن به تاریخ 20 دسمبر 2022م مسئولین بلندرتبه نظامی و غیرنظامی دو طرف در دروازۀ دوستی پاکستان – افغانستان با یکدیگر دیدار نمودند تا چگونگی تلاشهای صلح و آرامش در مرز دو طرف را به بررسی گیرند؛ آرامشیکه در پی تنشهای موجود در مناطق مرزی با درگیریها و حملات متقابل متعدد میان نیروهای دو طرف مختل گردیده و پاکستان در پی آن مرزهای خود را در جریان آن به گونۀ موقت مسدود نمود؛ اما این دیدار و گفتگوها ناکام ماند و هیچگونه نتیجۀ مؤثری در پی نداشت.
سوم) انگیزه این درگیریها و دلیل تنشهای داغ میان دو طرف:
پاسخ به این پرسش میطلبد تا به دو مسئلۀ مهم دقت صورت گیرد: فشارها و اقدامات تحریکآمیز از جانب پاکستان و امریکا، که جزئیات آن قرار ذیل است:
الف) فشارها و اقدامات تحریکآمیز نظام حاکم در پاکستان:
1. اقدامات تحریکآمیزیکه پاکستان در مرزهایش در برابر افغانها انجام میدهد، مانند اعمال فشار و ممانعت از عبور و مرورشان، پرتاب موشک به داخل خاک افغانستان و نیز برپا نمودن مانع مرزی و اعمال آن به عنوان یک کار انجام شده و استحکام شدید مرزها. این اقدامات تحریکآمیز پاکستان، گروه طالبان حاکم در افغانستان را وادار به واکنش مینماید؛ طوریکه در واکنش به پرتاب موشک، آنان نیز به جانب پاکستان موشک پرتاب مینمایند و بخشهای از مانع مرزی را که اردوی پاکستان گذاشته در هم میشکنند و این واکنشها منجر به برخورد داغ و افزایش تنشها گردیده و هردو طرف را در حالت آمادهباش قرار میدهد.
2. همچنین، جنگ اردوی پاکستان برعلیه پشتونها در پاکستان و موارد دیگری از این قبیل، مانند انتقال خط مرزی به داخل افغانستان. و نیز اعمال فشار بالای مهاجرین افغان و خانوادههای پشتونی که به آسانی در دو سوی مرز رفت و آمد میکردند بدون این که کسی مانع آنان شود، تمام این موارد، اوضاع را چنان حساس نمود که منجر به درگیریهای خونین برای گشودن مرز و اجازه یافتن مردم برای رفت و آمد و انتقال کالا گردید، سپس پاکستان فشارهایش را تشدید نمود و برای نخستینبار در طول تاریخ، افغانها را وادار نمود تا برای تردد باید ویزا داشته باشند.
3. مسئلۀ دیگری که تنشها را تشدید بخشید این بود که نظام حاکم در پاکستان زمینۀ عبور هواپیماهای امریکایی به داخل افغانستان را آسان نمود تا به اهدافی در داخل افغانستان حمله نمایند، مانند حملهای که منجر به درگذشت ایمن الظواهری رهبر گروه القاعده در کابل گردید، چنانچه قبلاً در اظهارات ملا محمد یعقوب به آن اشاره شد.
ب) فشارهای امریکا بالای حکومت طالبان:
1. به رسمیت شناخته نشدن حاکمیت طالبان در افغانستان در سطح جهانی و اینکه آن را عمل انجام شده میخواند و همچنین شرطهای فراوانی را که برای به رسمیتشناخته شدن گذاشته است؛ در حقیقت مسئلۀ به رسمیت شناخته شدن توسط جهان تبدیل به سلاحی شده که بالای حکومت طالبان نصب کرده اند و این حکومت را با استفاده از آن، وادار مینمایند به شرطهای جهانی تن دهد؛ شرطهای مثل سهمدادن شماری از سکولرهای افغانستان و مزدوران سابق امریکا در حکومت و حقوق زن و درخواستهای ساختهگی و انتقاد از گروه طالبان در ارتباط به آن.
2. مسدود نمودن داراییهای افغانستان در خارج و منع حکومت جدید از استفادۀ آن؛ حتی از مصرف بخشی از آن در موارد غیرحکومتی، یعنی برای تضعیف حاکمیت گروه طالبان و نیز اعمال فشار برای ایجاد سازمانهای جامعۀ مدنی در داخل افغانستان که با غرب در ارتباط باشد.
3. ایالات متحده میخواهد مرزهای هند با پاکستان آرام باشد تا هند بتواند بالای چین تمرکز کند. برای اینکار لازم است پاکستان درگیر حوادث مرزیاش با افغانستان باشد. پس نمیگذارد درگیریها میان پاکستان و افغانستان آرام شود و به این ترتیب، جبهۀ جنگ میان پاکستان و هند آرام میماند و در نتیجه هند فرصت میداشته باشد بالای چین تمرکز نماید.
ج) وقتی فشارهای وارده بالای طالبان توسط امریکا و پاکستان را بررسی نماییم، به خصوص با توجه به اینکه پاکستان در حال حاضر زیر حاکمیت نظامی به سر میبرد که به شدت وابسته به امریکا میباشد؛ نظامیکه پس از به قدرت رسیدن شهبازشریف به تاریخ 11 اپریل 2022م بر سر کار آمد و در نتیجه حکومت موجود پاکستان هیچگونه روابط بینالمللی و سیاست خارجی را به پیش نمیبرد؛ مگر در چهارچوب خواستههای امریکا. اگر تمام این موارد را کنار هم قرار دهیم، نتایج زیر به دست خواهد آمد:
1. علی رغم آنکه امریکا توافقنامۀ صلح با گروه طالبان را در سال 2020م در دوحه، پایتخت قطر امضا نمود و گروه طالبان به نام امارت اسلامی افغانستان متعهد شد که "هرگز اجازه نخواهد داد از خاک افغانستان تهدیدی متوجه امنیت امریکا و همپیمانان آن شود و اینکه از گروهها و افرادی در افغانستان، که تهدیدی برای امنیت امریکا و همپیمانان آن باشند، جلوگیری خواهد نمود و همچنین اجازه نخواهد داد چنین گروهها و افرادی در افغانستان سربازگیری نموده، تمرینات نظامی انجام دهند و یا تمویل شوند و هرگز از آنان استقبال نخواهد نمود" و اینکه "امریکا و امارت اسلامی سعی خواهند نمود با یکدیگر روابط مثبت داشته باشند." علیرغم تمام این توافقات صورت گرفته در دوحه، بازهم خاک افغانستان هنوز در معرض حملات امریکا قرار دارد؛ چنانچه جوزف بایدن، رئیسجمهور امریکا به تاریخ 1 آگست 2022م در صفحۀ رسمی ادارۀ حکومت امریکا اعلام نمود که: «امریکا در یک حملۀ هوایی به کابل، پایتخت افغانستان، ایمن الظواهری، رهبر القاعده را به قتل رسانیده است.» و نیز چنانچه در اظهارات فوقِ ملامحمد یعقوب نیز به آن اشاره شد. تمام این واقعیتها بیانگر آنست که امریکا هنوز با استفاده از دستگاه استخباراتی، جاسوسان و مزدورانش در افغانستان فعال میباشد و اینکه پاکستان هنوز زیر نفوذ امریکا قرار دارد؛ چنانچه امریکا از خاک آن حرکت نموده و فعالیتهایش را در افغانستان در هماهنگی با آن به پیش میبرد.
2. همچنین درگیریهای مرزی میان افغانستان و پاکستان بیانگر اینست که با تشویق و انگیزهدهی امریکا صورت میگیرد و هدف از آن، مشغول نگهداشتن پاکستان به درگیریهای مرزی است تا هند بتواند بالای چین تمرکز کند. هدف دیگر اینست که طالبان، به خصوص شبکۀ حقانی را وادار نماید برخی از توافقات یا افکار بینالمللی را بپذیرد و تسلیم امریکا شود. لازم به ذکر است که شبکه حقانی بخشی از گروه طالبان میباشد و حملات زیادیکه در افغانستان علیه نیروهای امریکایی و نیروهای ناتو صورت گرفته، به این شبکه نسبت داده میشود.
چهارم: در اخیر باید گفت که امریکا و طرفهاییکه به صفت مزدوران و پیروان آن عمل مینمایند، اصل و اساس فساد در سرزمینهای مسلمانان به شمار میروند؛ زیرا امریکا و پیروان آن هیچگونه اهمیتی برای هیچ مؤمنی قایل نیستند.
﴿ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ﴾ [منافقون: 4]
ترجمه: آنان دشمن اند، پس از آنان برحذر باش!
بنابر این، جای تعجب است که مسئولین حکومت طالبان، با وجود تمام موارد فوقالذکر، با مسئولین امریکایی در قطر دیدار نمایند؛ امریکاییکه پیوسته در کمین افغانستان و تمام مسلمانان نشسته و هیچگونه احترامی به پیمانهای خود قائل نیست؛ چنانچه برخلاف توافق دوحه، داراییهای افغانستان را مسدود نمود و حریم زمینی و هوایی آن را نقض کرد! بلی، دولتهای استعمارگر کافر چنین اند؛ زیرا کفر ملت واحد است و به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند.
شکی نیست که واقعیت مسلمانان امروز بهبود نخواهد یافت؛ مگر با همانچیزیکه اول آن بهبود یافته است که همانا حکم بما أنزل الله در چهارچوب خلافت بر منهج نبوت میباشد؛ خلافتیکه کفار را فراری خواهد داد.
﴿فإمّا تثقفنّهم فی الحرب فشرّد بهم من خلفهم لعلّهم یذّکّرون﴾ [انفال: 57]
ترجمه: اگر آنها را در(میدان) جنگ بیابى، آنچنان به آنها حمله کن که جمعیّتهایىکه پشت سر آنها هستند، پراکنده شوند؛ شاید متذکّر گردند(و عبرت گیرند).
خلافتیکه قانون اساسی آن را اسلام به شمول کتاب الله جل جلاله و سنت رسولش صلی الله علیه وسلم و منابع دیگری تشکیل میدهد که قرآن و سنت به آن رهنمود کرده است؛ به شمول اجماع اصحاب و قیاس شرعی؛ نه قانون وضعی؛ چه این قانون، قانون سال 1964م زمانِ محمد ظاهرشاه افغانستان باشد که اعتبار آن در سال 1973م پایان یافت؛ اما طالبان به تاریخ 28 سپتمبر 2021م توسط وزیر عدلیهاش اعلام نمود که آن قانون اساسی را اعتبار میدهد. (منبع: الجزیره و اناضول 28 سپتمبر 2021م) و یا سایر قوانین اساسی وضعی باشد که در سایر سرزمینهای مسلمانان تطبیق میگردد. تمام این قوانین برخلاف دساتیر الله سبحانه و تعالی است.
﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ﴾ [ماءده: 49]
ترجمه: و (تو ای پیامبر) به آنچه الله فرستاده میان آنان حکم کن و پیرو خواهشهای ایشان مباش، و بیندیش که مبادا تو را فریب دهند و در بعض احکامیکه الله به تو فرستاده تقاضای تغییر کنند؛ پس اگر از حکم الله روی گردانیدند(باک مدار) بدان که الله میخواهد آنها را به عقوبت بعض گناهانشان گرفتار سازد و همانا بسیاری از مردم فاسق و بدکارند.
دلیل تمام این مصیبتها، فتنهها و آزمندیهای کفار استعمارگر در سرزمینهای مسلمانان اینست که این امت از حاکمیت قوانین الهی در چهارچوب دولت خلافت راشده بر منهج نبوت فاصله گرفته اند. این واقعیتی است که بر کسی پوشیده نبوده و برای هرکسیکه درک داشته و بصارت و بصیرتی داشته باشد، معلوم و آشکار است.
افغانستان و پاکستان را امریکا با یکدیگر درگیر نموده و دو طرف نمیدانند که گناه درگیری میان مسلمانان بسی سنگین است و نمیدانند که در اصل هردو باهم باید به سراغ دشمنان واقعی خود که همانا امریکا و هند باشد بروند؛ امریکا و هندیکه آتش این درگیریها را بر افروخته و از آن برای تحقق اهداف خبیثانۀ خود استفاده مینمایند. برای افغانستان و پاکستان زیبنده و لازم اینست که روابط برادرانۀ اسلامی را در میان خود استحکام بخشیده و هرگونه ارتباط خویش را با امریکا، که رهبر کفار است و با سایر دولتهای کفری استعمارگر و طماع قطع نمایند و اینکه فراخوان نصرت کسانی را که برای برپائی خلافت کار و پیکار دارند، بپذیرند تا باشد که اسلام و مسلمانان یکبار دیگر عزت خویش را به دست آورند و کفر و کفار خوار و ذلیل گردند!
﴿وَيَومَئِذٖ يَفرَحُ ٱلمُؤمِنُونَ (4) بِنَصرِ ٱللَّهِۚيَنصُرُ مَن يَشَآءُۖوَهُوَ ٱلعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ﴾ [روم: 4-5]
ترجمه: و آن روز مؤمنان شاد میشوند، به یاری الله؛ الله هر که را بخواهد نصرت و پیروزی میبخشد و اوست که مقتدر و مهربان است.
مترجم: عبدالله دانشجو