- مطابق
هدف از روزه تقوا و رأس تقوا هم تحکیم اسلام است
(ترجمه)
الله سبحانه وتعالی روزه ماه رمضان را بر مسلمانان فرض گردانیده و هدف نهایی آن را تقوا قرار داده است. تقوا یعنی امتثال به اوامر الهی و اجتناب از نواهیاش میباشد. وقتی مسلمانی احسان را در روزه خود مراعات کند، متقی خواهد شد؛ چنانکه الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿يَٰأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾ [بقره: 183]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده اید! بر شما روزه واجب شده است؛ همانگونه بر کسانیکه پیش از شما بوده اند، واجب بود تا باشد که متقی شوید.
مفسرین درباره تقوا اقوال زیادی گفته و نگاشته اند؛ اما من در این مقاله به اقوال حضرت علی کرم الله وجهه در مورد تقوا میپردازم: «تقوا یعنی ترس از الله جلیل، عمل به تنزیل، قناعت به قلیل و آمادهگی به روز رحیل میباشد.» من درینجا، روی این جمله تمرکز میکنم: «و عمل به تنزیل.»
تنزیل یعنی کتاب الله و سنت نبیاش ﷺ؛ اگر مروری به واقعیت امت در صدر اسلام و قرون اولیه داشته باشیم، خواهیم دید که امت به تنزیل عمل میکرد؛ یعنی اسلام را در تمام امور زندگیاش؛ عبادی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکمیت بخشیده بود.
رمضان نزد مسلمانان گذشته ماه تقویه ارتباطشان به الله و التزامشان به تقوا سدی برای انحرافات اخلاقی بود که ممکن از یک مسلمان در طول روزهای سال بروز کند؛ بنابر این، سعی میکردند تا در رمضان تقوای کامل و همهجانبه را کسب کنند. اما واقعیت مسلمانان بعد از آنکه دولت خلافت نابود گردید، احکام اسلام برچیده شد و حال مسلمانان متغییر گشت؛ اسلام نزد مسلمانان منحصر به احکام تعبدی گردیده و در امور زندهگی شان از احکام سیاسی، اقتصادی و دیگر نظامهای اسلامی خبری نیست. حکم بماأنزل الله رخت بسته و به جایش حاکمیت جدائی دین از دنیا -که کافر استعمارگر با خود آورده- جایگزین شده است. دست اسلام را از صحنه سیاسی کوتاه کرده و حکام سرزمینهای اسلامی برای راضی نگهداشتن اربابان امریکایی، انگلیسی و امثالهم تلاش مینمایند؛ حتی اگر به قیمت غضب الهی هم تمام شود. خواهشات و هوای نفس استعمارگر حکم قوانین را به خود گرفته و او کسی است که نظامهای دولتی و سیاسی را حد و مرز بخشیده؛ بلکه حاکم واقعی بوده و حکام دیگر، عروسکهای بیش نیستند که استعمارگر هرگونه بخواهد آنان را میرقصاند. اکثریت مردم این حقیقت را میدانند؛ اما همچنان دست زیرالاشه گذاشته و هیچ کاری نمیکنند؛ این درحالیست که کتاب الله متعال در میانشان موجود بوده و این قول الله سبحانه وتعالی را هم در آن میخوانند:
﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ أَعْمَىٰ﴾ [طه: 124]
ترجمه: و هرکس از یاد من روی گرداند، بیگمان برای او زندگی (سخت و) تنگی خواهد بود و ما او را در قیامت نابینا محشور میکنیم.
بلی، امروزه ما مسلمانان در تنگنا و سختی بسر میبریم؛ زیرا منهج الله و شریعت وی را رها نموده و به قوانین کفری متمسک شده، جهاد فی سبیل الله را -که تنها راه رساندن اسلام به کفار و اظهار دین بر سایر ادیان و ملتهاست- ترک نمودهایم و از دولت و خلیفهای که اسلام را در داخل تطبیق و رسالتِ هدایت و نور را برای جهانیان در خارج حمل کند، محرومیم؛ با وجودیکه این حدیث رسول الله ﷺ را هم میخوانیم:
وَالجِهَادُ مَاضٍ مُنذُ بَعَثَنِی اللهُ إلیَ أن یُقاتِلُ آخِرُ أمتِی الدَجَّالَ، لَا یُبطِلُهُ جَورُ جَائِرٍ، وَ لَا عَدلُ عَادلٍ... الدیلمی عن أنس.
ترجمه: جهاد همیشه باقی است، از زمانیکه الله مرا به پیامبری مبعوث کرد تا آنکه آخرین امتِ من با دجال میجنگند، ظلم ظالمی و عدالت عادلی آن را(جهاد را) از بین برده نمیتواند.
اما چگونه با کسی جهاد کنیم که ضلالتها و گمراهیهای آن را پذیرفته و حاکم خود گرفته ایم؟! به قول دیگر؛ خفته خفته را کی کند بیدار؟!
در بخش اقتصاد، اقتصاد مان را احکام اسلام جهتدهی و تنظیم نمیکند؛ بلکه نظام سرمایهداری و بانکهای سودی مثل صندوق بینالمللی پول و دیگر بانکهای بینالمللی آن را رهبری و جهتدهی میکند. در عرصه اجتماعی(رابطه مرد با زن و احکام خانواده) هم غرب کافر استعمارگر میخواهد تا مسلمانان احکام توافقنامه سیداو را جایگزین احکام اسلام کنند؛ احکامیکه بین مرد و زن به سوی مساوات کامل دعوت کرده و میخواهد قیمومیت مرد و احکام ازدواج و طلاق و امثالهم را لغو نماید. در نهایت غرب قصد دارد اسلام را -که مسیر زندگی امت را هموار میسازد- از صحنه زندگی ناپدید سازد. بلی، از صحنه زندگی امتیکه الله برایش بزرگترین و با شرفترین وظیفه را داده است؛ وظیفهای که میراث انبیاء را به پیش ببرند؛ الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾ [آل عمران: 110]
ترجمه: شما (ای مؤمنان) بهترین امتی هستید که به سود مردم آفریده شده اید (مادامیکه) امر به معروف و نهی از منکر مینمائید و به الله ایمان دارید!
ماه رمضان فرصتیست برای بازنگری در حسابها و بررسی و مراجعه به مواضع مان و همچنان، فرصتیست برای بازگشت به کتاب پروردگار و سنت پیامبرمان تا آن را در واقعیت زندگی خود بسان اصحاب بزرگوار پیامبر صلی الله علیه وسلم و تابعین آن تطبیق کنیم. پس چگونه بازگردیم؟ و چگونه اسلام را تطبیق کنیم تا به تقوا نایل شده و در حالی با رمضان وداع گوییم که این هدف بزرگ تحقق یافته باشد؟
کسیکه در احکام اسلام نظر بیندازد، درخواهدیافت که احکام فردی مثل نماز، زکات و حج و امثالهم وجود داشته که مردم با آنها کدام مشکلی ندارند و اکثریت مسلمانان، روزه میگیرند، نماز میخوانند، حج میکنند و زکات میدهند؛ اما احکام دیگری نیز وجود دارد که تطبیق آن در توان افراد نیست، مثل قطع دست دزد و تازیانه زدن زناکار مجرد -که افراد و مردم آن را تطبیق کرده نتوانسته و هرج و مرج بوجود میآید- بنابر این باید مرجعی وجود داشته باشد که چنین احکامی را تطبیق کند و رسول اللهﷺ که فرستاده الله بود، همچنان حاکم و رهبر مردم نیز بود که امور مسلمانان را تنظیم و احکام اسلام را بالای شان تطبیق میکرد. سپس رسول الله ﷺ بعد از خود کسی را به عنوان خلیفه خود برگزید که به امور مردم و تطبیق احکام اسلام رسیدگی کند، در عوض شان حاکمیت را به پیش ببرد و وی نماینده امت در تطبیق اسلام میباشد. این همان چیزی است که امت امروزه از آن محروم است. بلی، خلیفهای که احکامی را تطبیق میکند که افراد توانایی تطبیق آن را نداشته و وی در تطبیق این احکام از تمام امت نمایندگی میکند. در موجودیت چنین کسی با چنین شرایطی ما میتوانیم به تنزیل کاملاً عمل کنیم و برای مان تقوا حاصل شود.
پس وظیفه امروزی امت برای کسب رضایت پروردگارش اینست که احکام الله را در تمام عرصههای زندگی خود تطبیق و در یک بخش منحصر نکند و این زمانی عملی خواهد شد که با یک خلیفه بیعت شود.
این وظیفه و مکلفیت ماست که دوباره دولت خلافت را روی کار آوریم؛ دولتیکه کافر استعمارگر آن را نابود کرد و احکام کفری دیموکراسی، لیبرالیزم و امثالهم جایگزینش شد. پس بر همه ما لازم است تا با حاملان دعوت و فعالیت کنندگان تأسیس دولت خلافت بر منهج نبوت کار کنیم!
از الله سبحانه و تعالی میطلبیم که رمضان امسال نگذرد؛ مگر اینکه او سبحانه وتعالی ما را با خلافت راشده بر منهج نبوت کرامت بخشد! همانا او ولی این کار بوده و بر آن قادر است.
نویسنده: ابراهیم عثمان (أبوخلیل)
سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان
مترجم: محمد مزمل