جمعه, ۲۰ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
ادعای همبستگی امریکا توسط اوباما، از تارِ عنکبوت هم ضعیف‏تر است!
بسم الله الرحمن الرحيم

ادعای همبستگی امریکا توسط اوباما، از تارِ عنکبوت هم ضعیف‏تر است!

به تاریخ 2016.01.12م، بارک اوباما در بیانیه‏ای اخیر خود پیرامون حالت همبستگی ایالات متحده امریکا ابراز نظر نموده، در ادامه ارزش‏های امریکائی و دست‏آورد قانون همجنس‏گرایان را نیز فراموش نکرد. اوباما در این سخنرانی سالانۀ خود درباره وضعیت عمومی امریکا، اقتصاد، امنیت، تغییرات آب و هوا، بالای رهبری جهان توسط امریکا بدون آن‏که پولیس جهانی باشد، بحث نمود. هم‏چنان به مسائل مهم داخلی آن کشور و چالش‌های بین ‌المللی نیز اشاراتی داشت. اوباما در این سخنرانی اش انتقاد کرد، هرکس ادعا کند که اقتصاد امریکا روبه انحطاط افتاده است، خیال‏ بافی می‌‏کند. سپس وی تناقض‏گوئی کرده بیان داشت: "اکثریت شغل‏های که در امریکا ایجاد شده است پایدار نبوده و شرکت‏های امریکائی به اثر وفاداری کمتری که به جوامع خودشان دارند، زمینه‏های اشتغال را خارج از امریکا برده و این سبب ورشکسته‏گی شرکت‏ها شده و به تناسب قبل، شرکت‏ها با رقابت سختی روبه‏رو اند.

هنوز سه روز از سخنان اوباما سپری نشده بود، که بازار سهام امریکا 3 درصد ورشکسته گردید. بر کسانی که مسایل اقتصادی امریکا را دنبال می‏کنند، پوشیده نخواهد بود که شعارهای بهبود و بالا گرفتن و به نقطه اخیر رسیدن وضعیت اقتصادی، خیال‏ بافی بیش نبوده، و اقتصاد سرمایه‏داری امریکا هم جزء خیال ‏بافی‏ها می‏باشد. چنان‏چه اوباما در جریان سخنرانی خود اعتراف داشت که چالش‏های بزرگ اقتصاد سرمایه‏داری در توزیع و ذخیره سرمایه است، که سرمایه در دست گروه اندک بر جامعه امریکا زانو زده، و سرمایه را متراکم و خون دل فقرا و مساکن را می‏مکند که این وضعیت خودبه‏خود زیان آفرین می‏باشد.

وی علاوه نمود، فقرا و دریافت کنندگان کمک‏های مواد غذائی عامل بحران مالی نیستند، بلکه وال استریت(wall street)  بی‏رحمانه عامل بحران بوده که از راه  افتتاح حساب خارج از امریکا، از مالیات طفره می‏رود. سپس اوباما راه برون رفت بحران مالی-اقتصادی و شیوه‏های رونق گرفتن اقتصاد را  بیان می‏دارد، که باید پیش‏رفت علمی، تحقیقی و اختراعات صنعتی درین میان انکشاف یابد. باوجودی که اوباما مشکل اقتصادی را در طریقه غلط توزیع ثروت و تراکم ثروت بدست اغنیا دانست؛ ولی در رسیدگی به چنین معضله‏ای خود را کنار زده بیان داشت که این وضع سبب می‏شود تا مردم صدای بلندتری داشته باشند نه خاموش‏تر. بلی! تاکنون اوباما و مانند او خدمه‏های معبد سرمایه‏داری نتوانسته اند راه حل مشکلات توزیع ثروت را پیشکش نمایند.

در بخش رهبری جهان توسط امریکا، اوباما اظهار داشت: "انزوای امریکا از رهبری جهان به مصلحت امریکا نیست، و بر امریکا لازم است تا رهبری جهان را بدوش داشته باشد." هم‏زمان با این، اوباما اشاره نمود که ساخت مجدد هر کشوری؛ مانند: افغانستان و عراق که با بحران مواجه استند آن را دوباره بسازیم، رهبری نیست. این دستور العملی برای در تله افتادن است؛ و هدر کردن خون و ثروت امریکائی‏ها، در نهایت تضعیف ماست. در ادامه اوباما این ادعا را که «دشمنان امریکا قوی‏ترند و امریکا ضعیف‏تر شده است» را رد نموده گفت: "دشمنان سرسخت ما در جهان امروز امپراتوری‏های اهریمنی؛ مانند: اتحاد جماهیر شوروی سابق نیستند، بلکه سرسخت‎ترین دشمنان ما دولت‏های اند، که درحال درمانده‏گی قرار داشته و نظام مستقری ندارند. در مورد القاعده و داعش اظهار نمود: "آن‏ها هیچ‏گاهی هستی ملی ما را تهدید نمی‏کنند، چون بیش از یک سال است که ائتلافی به رهبری امریکا با شرکت بیش از 60 کشور، نزدیک ده هزار حمله هوائی را بالای رهبری، منابع نفتی و اردوگاه‏های آموزشی و سلاح‏های داعش، انجام داده است."

اوباما با این سخنان‏اش اعتراف می‏کند که امریکا در مقابله با داعش به قوت‏های مختلف تکیه دارد؛ ولی وی سبب رشد سریع داعش را بیان ننمود که چرا باوجود هزارها حمله هوائی و ائتلاف 60 کشور جهانی، علاوه بر همکاری روسیه و دولت بشار اسد؛ داعش این‏قدر پیشرفت نموده است؟! اوباما از وضعیت خراب در سوریه استفاده نموده از «کانگریس» خواست تا استفاده «نیروی نظامی» را برای جنگ‏های تصویب نماید که در سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، امریکای مرکزی، افریقا و آسیا، بار دوش امریکا شده است.

در عین زمان که اوباما برای مبارزه با جریانات جهانی، از کانگریس خواهان تصویب استفاده نیروی نظامی می‏باشد، ولی برعکس به کانگریس امریکا استفاده سیاست نرم و صبورانه و نیز دیپلوماسی را بجای سیاست سخت مشوره می‏دهد! این سیاست دوگانه‏ای اوباما به این دلالت دارد، جریانات و انقلاباتی که در جهان به‏ویژه در سرزمین‏های اسلامی، ایدیولوژی را حمل می‏نمایند که مخالف نظام فاسد، ارزش‏های فاسد و ایدیولوژی ظالمان‏ای امریکا، می‏باشد. تمام جنگ‏های که امریکا در آن فرورفته است، جنگ‏های سیطره طلبانه، استعماری و جنگ‏های اند که می‏خواهد مردم را تحت فرمان‏برداری خود در آورد؛ ولی با بسیار بی‏شرمانه‏گی اوباما از رهبرئی صحبت می‏نماید که گویا سیطره طلبانه نبوده، بلکه نرم می‏باشد!

ایالات متحده امریکا، داعش را خطر جدی تلقی می‏نماید؛ کدام خطر؟! در حالی‏که کشتار بی‏گناهان هیچ خطری برای امریکا تلقی نمی‏گردد. آیا خود امریکا در کشتار بی‏گناهان سهمی بزرگی را ندارد؟ این امریکا نبود که از استعمال مواد کیمیاوی بشار اسد در سوریه چشم پوشی نمود؟ آیا امریکا کشتار مردم فلوجه‏ی عراق را توسط مواد کیمیاوی فراموش نموده است؟ چگونه خون‏های مقدس که در زندان «ابوغریب» ریختانده شده ‏اند را فراموش نمائیم؟ آیا امریکا بشکل مرموزانه خطر اعلان خلافت را توسط داعش تمثیل نمی‏نماید؟ صرف نظر از صحت و عدم صحت خلافت داعش، خلافت بحیث یک دولتی که در آینده منافع امریکا را تهدید می‏نماید، یا این ‏که این کار توسط داعش محقق خواهد شد؟ در حالی ‏که خود اوباما پاسخ را می‏داند که القاعده و داعش هیچ کدام تهدید جدی برای امریکا نمی‏باشند.

این واقعیت را امریکا کاملاً درک می‏کند که داعش هیچ خطری برایش نبوده و خوب می‏داند که از همان روز اول تمامی کارهایش در سوریه فقط برای جلوگیری از سقوط دولت بشار بود، که مبادا اداره سوریه به دست کسانی بیفتد که هیچ ارزشی را برای جامعه جهانی و امریکا قایل نیستند. عجب نخواهد بود که در بیانیه‏اش اوباما بی‏شرمانه بیان داشت، که امریکا همیشه در مقابل هرگونه تهدید باهوشیاری کامل و با تمام نیرو از مردم و متحدانش؛ مانند: بشار اسد، سیسی وغیره حفاظت خواهد نمود؛ حتی اگر لازم باشد به تنهائی وارد عمل خواهد شد. اوباما هم‏چنان تأکید داشت، که امریکا در باره نگرانی‏های جهانی، جهان را برای همکاری با خود بسیج خواهد نمود تا جهان وارد عمل شده ثقل و فشار امریکا را خفیف سازد. شاید اوباما با این سخنان‏اش به عمل‏کرد خود در سوریه اشاره داشته باشد که روسیه و قبل از آن، ایران را برای حفاظت نظام بشار استعمال نموده است.

برعلاوه این‏که اوباما اداره جنگ سوریه و حفاظت نظام بشار اسد را در اختیار دارد. بارک اوباما در بخشِ از سخنرانی‏اش به سیاست خارجی بسوی آسیا توجه نموده و اعتماد خود را از پیمان همکاری‏های اقتصادی دو سوی اقیانوس آرام که اقتصاد روبر رشد چین را در محاصره خود دراورده، و بدین وسیله اندونیزیا، مالیزیا و استرلیا را تحت حمایت خود قرار داده است، یاد کرد. چنان‏چه اظهار نمود: "این پیمان سیاست بازار آزاد را به‏تحرک در آورده، جامعه کار را تقویه و اهداف رهبری امریکا را تحقق خواهد بخشید."

اوباما در جریان سخنرانی‏اش چندین موضوع را برشمرد، از جمله به امضاء نرساندن توافق‏نامه تغییر آب و هوا، و هم‏چنان موضوع اکراین را بیان نموده روی مسئله از دست دادن کریمه بحث کرد، و آن را در مقابل عملیات نظامی روسیه در سوریه، بدیل دانست. سپس بالای فاجعه فقر افریقا بحث نمود. وی خوب می‏داند که فقر در افریقا به اثر استعمار اروپا و امریکا بوجود آمد، که ثروت فراوان آن را از طریق شرکت‏ها و بانک‏های امریکائی و اروپائی به یغما ‏برده‏اند. هم‏چنین وی بالای فاجعه مرض «ایدز» که در افریقا تمرکز یافته است، صحبت کرد، در حالی‏که خوب می‏داند سبب شیوع ایدز ثقافت منحط و بی‏ارزش غربی می‏باشد. هم‏چنان علاج این مرض مهلک تحت سیطره شرکت‏های دارو سازی سرمایه‏داری قرار دارد، که در غرب اکثر مردم توان خرید هم‏چون ادویه را ندارند؛ چه رسد به مردم فقیر افریقا.

اظهار همبستگی اوباما با آن‏چه که در قبال مردم جهان تعامل می‏نماید، در تضاد قرار دارد. واقعیت امریکا چنین است که تمام جهان را از دیدگاه منافع خود نگریسته و هرگونه تغییرات سیاسی یا نظامی که در جعرافیای زمین اتفاق می‏افتد، امریکا می‏خواهد در ردیف اول قرار داشته باشد. برای حفاظت منافع خود در زمین از استفادۀ هیچ‏گونه قوت دریغ نخواهد کرد؛ پس این امریکاست که مشاکل و بحران‏های را ایجاد و سپس راه حل‏ها را پیش‏کش می‏نماید، و به جهانیان نشان می‏دهد که این فقط امریکا می‏باشد که توان حل مشکلات و بحران‏ها را دارا است. امریکا امور را طوری زير تصرف خود قرار می‏دهد که گویا پروردگار جهان باشد؛ از این‏رو لازم می‏داند که تمامی از او اطاعت نمایند و اگرنه هر نافرمانی از فرمان امریکا، تباهی را در پی خواهد داشت!

جهان در حالی زير سیطره امریکا قرار گرفته است که دالر فقط ارزش‏اش همان یک کاغذ بیش نیست، بر تمامی ثروت جهان سیطره افگنده و امریکا این اوراق(دالر) را به مردم، طلا وانمود می‏سازد؛ ولی در حقیقت سراب و ریگزار بی ‏آب و علف می‏باشد. به همین علت فرهنگ امریکا تقلبی، سرمایه‏اش خیالی و مفکوره‏اش کم ژرف که آن را به غلاف زرین دموکراسی، لیبرالیزم و سکولاریزم پوشش داده که آزادی‏های چهارگانه آن، از خون کَیک(حشرۀ کوچک) هم کرده بی‏ارزش‏تر می‏باشد، زیرا نکاح مرد بامرد را جائز می‏داند، سود را فراوان نوش جان می‏نماید؛ خلاصه رشته‏های این نظام از تار عنکبوت هم ضعیف‏تر می‏باشد. ولی رفع تمام این بدبختی‏ها توسط آئینه شکننده‏ای محجوب مانده، که إن‏شاءالله در فاصله یک سفر دوره‏ای(خلافت بر منهج نبوت) که قرار است ظهور نماید، و این شیشۀ شکننده(امریکا و نظام سرمایه‏داری) را از بین خواهد برد. عنقریب آن تغییر را که اوباما و سران کفر در نقشه جهانی هراس دارند، خواهند دید؛ در آن روز این فوموده الله سبحانه وتعالی محقق خواهد شد که می‏فرماید:

ويومئذ يفرح المؤمنون بنصر الله ينصر من يشاء وهو العزيز الرحيم

[روم: 4-5]

و آن وقت كه روميان غلبه كنند مؤمنين خوشحال شوند؛ خوشحال می‏شوند به اين ‏كه الله به وعده خود در باره روميان وفا كرد. آری! او هر كه را بخواهد نصرت می‏دهد و او عزيز و رحيم است.

نویسنده: دکتر محمد ملکاوی

منبع: جریده الرایه

شماره 62 روز چهارشنبه

 

 

 

 

Last modified onیکشنبه, 05 فوریه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه