شنبه, ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

‏‏موسسه تحقیقاتی رند: آیا خورشید امریکا در حال افول است؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در مقاله‌ای در واشنگتن پست، نویسنده برجستۀ آمریکایی، دیوید ایگناتیوس از تحقیقات عمیقی پرده برداشت که توسط شرکت رند و به سفارش وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) انجام شده است. این تحقیقات تأکید بر این داشت که امریکا به سمت سربه نشیبی در حال حرکت است، وضعیتی‌که از آن تنها چند کشور بزرگ توانستند نجات یابند. ایگناتیوس افزود: تحقیقات رند بر این تأکید داشت که امریکا ابزارهای زیادی برای بازیابی و اجتناب از خطرات این فروپاشی را دارد. اما مشکل این‌جاست که آن‌ها هنوز شناخت جمعی از مشکل و نحوه حل آن را ندارند. وی توضیح داد که این تحقیقات تحت عنوان: «منابع تجدید پذیر تحرک ملی» ارائه گردیده و نویسنده اصلی آن، مایکل ج مزار است. این تحقیق بخشی از مجموعه گزارش‌هایی است که به سفارش پنتاگون برای ارزیابی موقعیت رقابتی امریکا در برابر چین تهیه شده است. ایگناتیوس گزارش رند را به "انفجار" توصیف کرده و گفت که این گزارش اسبابی را که منجر به "افت نسبی جایگاه امریکا" شده است، مورد سوال و بازپرسی قرار می‌دهد.

به گفته این نویسنده، گزارش مذکور واضح می‌سازد که "وقتی قدرت‌های بزرگ به دلیل عوامل داخلی از جایگاه رهبری کنار زده و سرخورده می‌شوند، به ندرت می‌توانند این روند را معکوس نموده" و جریان تاریخ را تغییردهند. این تحقیق علل انحطاط و فروپاشی همه جانبه ملی را آشکار ساخته و می‌گوید که می‌توان این موارد را نیز از جمله این علل برشمارد: اعتیاد به تجمل‌گرایی و انحطاط، عدم همگام شدن با تکنالوژی، بوروکراسی حقوقی و سخت گیرانه، فقدان فضایل مدنی، لشکرکشی‌های بیش از حد و مفرط و فرسودگی نظامی، علاوه بر وجود نخبه‌گان خودخواه و متخاصم و تلاش‌های متناقض از محیط زیست. بر حسب این تحقیق، ما باید در زمینه شتاب به خرج دهیم تا «پیش از این‌که مشکلات ما را به زانو درآورد، به حل آن بپردازیم».

ایگناتیوس تاکید کرد که تحقیق رند به وضوح نشان می‌دهد که عدم شتاب در عمل برای منافع عمومی و نهضت کشور، استفاده از ابزار اصلاح و واگذاری اداره به رهبران جدید تا قوانین اصلاحی مناسب همه را اجرا‌کنند، به این معنی است که امریکا حتماً غرق خواهد شد.

تبصرۀ مجله الوعي: این مقاله پیش از این‌که به ناتوانی دولت اشاره کند، به ناتوانی تمدن غرب اشاره نمود و نشان می‌دهد که امریکا درحال پیوستن به اروپا است تا بسان آن به عجوزه‌ای تبدیل شود. هیچ کس نباید وضعیت نابسامانی را که مردم امریکا در آن به سر می‌برند، دست کم و ساده بگیرد، از قبیل بیهودگی معنوی، انحطاط فکری، فقدان ارزش‌های اخلاقی، غلبه تفکر منفعت طلبانه و تجمل‌گرایی و دامن زدن به تبعیض نژادی... چرا چنین نباشد، در حالی‌که تمدن غرب در حال فروپاشی است؛ چیزی‌که منجر به فروپاشی زیربناهای اساسی دولت‌های آن‌ها از داخل خواهد شد...

بلی، این مقاله بیشتر از این شکننده بودن ستون‌های تمدن غرب را با وجود ضخامت ساختاری آن،  آشکار می‌سازد و این ترکیب بین شکنندگی ستون‌ها و ضخامت ساختاری، سقوط تمدن غرب را بتدریج حتمی قرار می‌دهد.

برگرفته از شماره 455 مجله الوعی ذو الحجة 1445هـ

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

استغفار امت بابت گناهی‌که بخاطر سکوت در برابر حاکمان خود مرتکب شده

(ترجمه)

از انس بن مالک رضی‌الله عنه روایت است که از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که می‌فرمودند:

«قال اللَّه تعالى: يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَا دَعوْتَني وَرَجوْتَني غَفَرْتُ لَكَ عَلى ما كَانَ مِنكَ ولا أُبَالِي، يا ابنَ آدم، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُكَ عَنَانَ السماء، ثم اسْتَغْفَرْتَني غَفَرتُ لَك، يَا ابْنَ آدَم، لَو أَتَيْتَني بِقُرابٍ الأَرْضِ خطايا، ثُمَّ لَقِيْتَني لا تُشْرِكُ بِي شَيْئًا، لأَتَيْتُكَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً». (رواه الترمذي)

ترجمه: الله متعال می فرمايد: ای فرزند آدم! تا وقتی‌که مرا بخوانی و به من اميدوار باشی، همۀ گناهانی را که از تو صادر شده، می‌بخشم و (به گناهانت) اهميت نمی‌دهم. ای فرزند آدم! اگر گناهانت به اندازه‌ای بزرگ و زياد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می بخشم و (به گناهانت) توجه نمی کنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بيايی و با من ملاقات کنی که به پُریِ زمين گناه کرده‌ای، ولی هيچ چيز و هيچ کس را شريکم نکرده باشی، من با همين اندازه مغفرت و آمرزش نزدت خواهم آمد.

این حدیث شریف از امیدبخش‌ترین احادیثی است که در سنت پیامبر گرامی صلی‌الله علیه وسلم آمده است. در آن دعوت به خوش‌بینی و مغفرت فراوان از جانب الله متعال وجود دارد. پس گناهکاران از کثرت خطاها و گناهان خود ناامید نشوند و از طلب بهشت و نجات از آتش جهنم باز نمانند. رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«حولها ندندن، أي حول سؤال الجنة والنجاة من النار، فمن كثرت ذنوبه وغفل عنها حتى فاقت العدد والإحصاء فعليه بالاستغفار»

ترجمه: دربارهٔ آن زمزمه می‌کنیم، یعنی دربارهٔ خواهش بهشت و نجات از آتش جهنم. پس کسی‌که گناهانش بسیار شده و از آن‌ها غفلت کرده تا حدی‌که تعداد گناهانش از حساب و شمار فراتر رفته باشد، باید به استغفار بپردازد.

هم‌چنین حضرت عایشه رضی‌الله عنها از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«طوبى لمن وجد في صحيفته استغفارا كثيرا»

ترجمه: خوشا به حال كسى‌كه در نامۀ اعمالش، استغفار بسيار وجود داشته باشد.

بزرگ‌ترین گناهان و معاصی در این روزها چیست؟! چقدر مردم به استغفار و طلب رضای الله متعال نیاز دارند؟! در جوامع مسلمانان امروزی در هر ساعت و در هر دقیقه چقدر اعمال منکر و ناشایست انجام می‌شود؟! بر مسلمانان و بر این امتی که گرفتار حکام فاسد و علمای درباری شده‌اند روزی نمی‌گذرد مگر این‌که مسلمانان در خیابان‌ها و بازارها، در زندگی عمومی و خصوصی، در بانک‌های ربوی و نهادهای دولتی، در ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و مؤسسات و در هر مکان مرتکب حرام می‌شود.

همه منکراتی‌که امت اسلام گرفتار آن شده از یک موضوع اساسی نشأت گرفته و آن عدم وجود حاکم مسئولیت‌پذیری است که امت را بر اساس کتاب و سنت رهبری کند. بنابراین موجودیت تمام منکرات مرتبط به موجودیت منکر بزرگ است و آن وجود حکامی است که بر اساس کفر و قوانین آن حکم می‌راند. این اتفاق پس از سقوط دولت خلافت به وقوع پیوست؛ دولتی‌که مسلمانان حدود چهارده قرن در زیر سایه آن زندگی کردند و بر اساس قرآن و سنت پاک رسول الله صلی الله علیه وسلم برآنان حکم می‌شد. امروز بر امت اسلامی واجب است که تعالی خود را بازیابد و بابت گناه سکوت در برابر حاکمانش در نزد پروردگار خویش استغفار کند و با کار و تلاش همراه با کسانی‌که مخلصانه برای بازگرداندن دین به عنوان دولت فعالیت می‌کنند به استغفار خود مفهوم ببخشد.

پروردگار! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت نورانی گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

برادری اسلامی

(ترجمه)

أبوهریره رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت مى‌كند كه ایشان فرمودند:

«لاَ تَحَاسَدُوا وَلاَ تَنَاجَشُوا وَلاَ تَبَاغَضُوا وَلاَ تَدَابَرُوا وَلاَ يَبِعْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَيْعِ بَعْضٍ وَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لاَ يَظْلِمُهُ وَلاَ يَخْذُلُهُ وَلاَ يَحْقِرُهُ التَّقْوَى هَاهُنَا وَيُشِيرُ إِلَى صَدْرِهِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنْ الشَّرِّ أَنْ يَحْقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ دَمُهُ وَمَالُهُ وَعِرْضُهُ». (رواه المسلم)

ترجمه: شما مسلمانان به یكدیگر حسادت نورزید، به زیان یكدیگر سازش نكنید، به یكدیگر بغض و كینه نورزید و به همدیگر پشت نكنید و هیچ یک از شما روی معامله دیگری، معامله نکند، بندگان الله و برادران همدیگر باشید. مسلمان برادر مسلمان است، به برادر خود ستم نمى‌كند، دست از یاری و كمک او نمى‌كشد، او را تكذیب نمى‌كند، او را خوار و ذلیل نمى‌شمارد، این تقوا و پرهیزكاری است و ایشان سه بار به سینه‌شان اشاره نمودند و گفتند: برای انسان همین كافی است كه برادر مسلمان خویش را تحقیر کند و او را كوچک شمارد، خون، مال، شرف و ناموس هر مسلمان بر مسلمان دیگر حرام است.

این حدیث و احادیث فراوان دیگر به امور مختلفی می‌پردازد که روابط عمومی بین مسلمانان را تنظیم می‌کند، اموری مانند حسادت نورزیدن و عدم ایجاد اسبابی که منجر به حسادت و دشمنی بین برادران مسلمان شود. حسادت به معنای آرزوی  زوال نعمت از برادر مسلمان است.  بنابراین، روابط مسلمانان باید بر مبنای محبت، هم‌دردی در لحظات شادی و غم باشد و مسلمان باید برای برادر مسلمان خود چیزی را بپسندد که برای خود می‌پسندد. هم‌چنین این حدیث برخی از معاملات تجاری بین مسلمانان را نیز تنظیم می‌کند، مانند منع کردن مسلمان از معامله کردن بر معامله دیگران.

یکی از مهم‌ترین مواردی‌که در این حدیث شریف به آن اشاره شده تأکید به برادری در دین اسلام است؛ زیرا این رابطه بهترین نوع روابط انسانی است که اساس آن اشتراک در عقاید، افکار و اصول می‌باشد.

از مقتضیات برادری اینست که هیچ‌کس نباید به برادر مسلمانش ستم کند، هم‌چنین نباید کاری انجام دهد یا سخنی بگوید که حق برادر مسلمانش زیر پا شده یا به آن تجاوز شود. در موقعیتی که برادر مسلمانش نیاز به یاری دارد، نباید از یاری کردن وی دست بکشد، بلکه باید او را در حق یاری نموده و از ارتکاب حرام بازدارد و در نهایت نباید در بین مسلمانان تبعیض، تفرقه و تحقیر کردن دیگران وجود داشته باشد. عدم پایبندی به این حقوق در بین برادران مسلمان، مخالف اصولی است که این رابطه ایمانی و این برادری را تنظیم می‌کند.

حدیث شریف این رابطه را به چیزی ارتباط داده که باعث ایجاد و شکل‌گیری آن می‌شود و آن عبارت است از  تقوا و ترس از الله سبحانه وتعالی و تلاش برای خشنودی او، اشتیاق به کسب رضایت الله سبحانه وتعالی و اجتناب از حسادت که این رابطه را نابود می‌کند.

در پایان حدیث، رسول الله صلی‌الله علیه وسلم به حرمت دست‌درازی یا تجاوز به مهم‌ترین دارایی‌های مردم یعنی خون، مال و ناموس اشاره کردند؛ مگر در مواردی که شرع اجازه داده باشد. بنابراین قتل یک مسلمان بدون دلیل شرعی حرام است و قصب مال متعلق به برادر مسلمان به زور و بدون دلیل شرعی حرام است. اما آبرو خط سرخی است که الله سبحانه وتعالی برای دفاع از آن یا مردن در راه حفظ آن، پاداش بزرگی تعیین کرده است. بنابراین چگونه ممکن است که برادر به آبروی برادرش دست‌درازی کند؟ این یک گناه کبیره است که شرع از آن منع کرده است.

لذا بر ما مسلمانان که به دنبال خشنودی الله متعال هستیم، لازم ست که در حفظ اموری که این حدیث به آن اشاره نموده است کوشا باشیم و آن را بر اساس موازین شرعی حفظ نمائیم.

بنابراین، باید سعی کنیم تا معنی و هدف شریعت در تنظیم دقیق روابط انسانی به خصوص برادری اسلامی را درک کنیم تا جامعه‌ای کامل، بی‌نقص و با زیرساخت درست داشته باشیم؛ زیرا جامعه تنها در صورتی به یک‌دستی و انسجام می‌رسد که به احکام شرعی منضبط باشد،؛ چون شریعت اسلام یگانه نظامی است که می‌تواند مردم را برای رسیدن به خوشبختی دنیایی و دستیابی به رضایت الله سبحانه وتعالی و بهشت جاویدان ارتقا دهد.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

قدرت و توانایی برای تطبیق احکام

(ترجمه)

ابوهریره رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«ذَرُونِي مَا تَرَكْتُكُمْ؛ فَإنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِيَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِأَمْرٍ فَخُذُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَمَا نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (سنن ابن ماجه)

ترجمه: تا زمانی‌که رهای‌تان می‌کنم (دستوری نمی‌دهم) رهایم کنید؛ زیرا امت‌های گذشته به خاطر سوال‌های‌شان و مخالفت با پیامبران هلاک شدند. لذا هر گاه شما را به چیزی دستور دادم آن را در حد توان خود بگیرید و اجرا کنید و از آنچه شما را باز داشتم اجتناب ورزید.

در این حدیث شریف هدایات فراوانی نهفته است. اگر انسان به حال خود گذاشته شود به دنبال آسانی می‌گردد؛ زیرا انسان تنبل است و به تلاش و مجاهده رغبت ندارد. با این حال ما کسانی را می‌بینیم که برای انجام کار خیر تلاش می‌کنند و با کسانی‌که به آسان‌گیری علاقه داشته و سختی را دوست ندارند، مقابله می‌کنند. صحابه رضوان الله علیهم در راه شناخت احکام الله متعال سعی و تلاش می کردند تا گرفتار حرام نشوند.

برخی مسلمانان به گمان این‌که برای‌شان آسانی حاصل خواهد شد، به وفور سؤالات می‌پرسند. در گذشته نیز اتفاق افتاده که برخی از مردم برای شانه خالی کردن از فرامین الله سبحانه وتعالی، سوالات بسیاری می‌پرسیدند. چنانچه داستان گاو بنی اسرائیل (بقره) و شتر صالح علیه السلام که در قرآن کریم آمده، برای اذهان آشنا است.

آری، رسول گرامی صلی الله علیه وسلم مسلمانان را از کثرت سوال درباره مسائلی که شریعت بیان نموده است منع فرموده؛ زیرا در گذشته هنگامی‌که پیامبران به سوی قوم خود فرستاده می‌شدند، مردم‌شان بیش از حد سوال می‌پرسیدند، این امر به دلیل عدم پذیرش حکم و میل به گناه بود تا این‌که عذاب بر آنان نازل می‌شد. دین اسلام به صورت کامل آمده است، هیچ نقصی در آن وجود ندارد و چیزی‌که شریعت به آن نپرداخته است، حلال می‌‌باشد.

نکته دیگری‌که در این حدیث شریف توجه را به خود جلب می‌کند، این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم است که الله متعال مسلمانان را به چیزی‌که توان انجام آن را ندارند، مکلف نساخته است. لذا هرکس به اندازهٔ توانش مکلف بوده و الله سبحانه وتعالی هر مسلمان را بر اساس توانایی و قدرتش محاسبه خواهد کرد. او سبحانه وتعالی از این امر آگاه است و از احوال بندگان خویش نیز آگاه است و هر انسان بر نفس خودش گواه می‌باشد. اما تحریم و ممنوعیت از یک عمل، درخواست امتناع و خودداری از آن عمل است و هر فردی قادر است از حرام دوری کند و برای شخصی‌که مرتکب عمل حرام شده هیچ عذری وجود ندارد.

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که ما را در اجرای دستوراتش یاری فرماید، امور را بر ما آسان سازد و ما را از حرام دور گرداند؛ زیرا در آن‌ هیچ عذری نداریم که در محضر الله متعال استدلال کنیم! از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که امورمان را آن‌طور که راضی است و دوست دارد آسان گرداند و  هرچه زودتر کسی را بیاورد که ما را در برپایی احکام الهی در این دنیا یاری کند.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

سخنگوی ارتش اسرائیل: حماس یک ایدیولوژی است که نمی‌توانیم نابودش کنیم

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سخنگوی ارتش اسرائیل، دانیل هغاری به شبکه 13 اسرائیل گفت: «حماس یک ایدیولوژی است و ما نمی‌توانیم که یک ایدیولوژی را نابود کنیم. گفتن این‌که ما حماس را نابودی می‌کنیم مانند ریختن خاکستر در چشم‌هاست، اگر جایگزینی برای حماس پیدا نکنیم؛ وی هم‌چنان باقی خواهد ماند.» این اظهارات از سوی دولت اسرائیل رد شد و دفتر نتانیاهو گفت: «نابودی توانایی‌های نظامی و حکومتی حماس یکی از اهداف جنگ بوده که از سوی شورای وزیران و شورای امنیتی به ریاست نخست‌وزیر، نتانیاهو تعیین شده است و ارتش متعهد به انجام این امر است.»

این اظهارات شبیه به اظهارات قبلی جان‌کربی، هماهنگ‌کنندۀ ارتباطات استراتژیک شورای امنیت ملی امریکا است که در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن در تاریخ 3 ژانویه 2024 ارائه شد که در آن چنین گفت: «ارتش اسرائیل قادر به مقابله با تهدیدی است که حماس برای مردم اسرائیل ایجاد می‌کند. اما آیا می‌توان ایدئولوژی آن را نابود کرد؟ آیا احتمال نابودی این گروه وجود دارد؟ با احتمال زیاد که نخیر. اقدامات نظامی نمی‌تواند ایدئولوژی‌ها را نابود کند.» جان کربی هم‌چنان گفت: «حماس هم‌چنان در نوار غزه از توانایی زیادی برخوردار است و ما باورمند نیستیم که حملۀ نظامی بتواند ایدۀ آن را نابود سازد و می‌پذیریم که ایدۀ حماس همچنان باقی خواهد ماند.»

جریدۀ الرایه: اسرائیلی‌ها و امریکایی‌ها خوب می‌دانند که اگر بتوانند حماس را نابود سازند؛ نمی‌توانند مفکورۀ اسلامی، عقیدۀ امت اسلامی و ایدۀ جهاد را که در نفوس شان ریشه‌ دوانده نابود سازند و دیگر این‌که امت اسلامی زنده مانده و با وضع کنونی‌اش دشمنش را می‌ترساند. یهودیان، امریکایی‌ها و غرب از قیام دولت اسلامی، دولت خلافت اسلامی می‌ترسند و در آن زمان، جمع شان شکست خواهد خورد و در برابر شیران امت فرار خواهند کرد.

برگرفته شده از شماره 501 جریدۀ الرایه

نویسنده: جریدۀ الرایه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

ترویج مفکورۀ پوسیدۀ غرب، حامیانش را به قدرت بر نمی‌گرداند

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

عبدالله حمدوک تأکید کرد که کنفرانس توافق، برنامۀ ملی و مشارکت زنان و حمایت از مسائل مربوط به زن و توافق به نمایندگی زنان و مردان را تا چهل در صد را ایجاد کرده است. (منبع: سودان تربیون/30می2024م)

حمدوک، نخست وزیرسابق که در قسمت فراهم کردن زندگی خوب برای زنان در سودان در زمان حکومت‌داری‌اش به شدت به ناکامی مواجه شد به یک حکومت غیر نظامی رجوع کرده که برای مشارکت سیاسی زنان چانه‌زنی می‌کند. او نقش"اولیمپ دی گوگیس" را شکسته است. "گوگس" شخصی بود که با دیدگاهش حق شهروندان زن را در یکی از کتاب‌های شاهی اعلان کرد و به سبب آن اعدام شد و بعد از آن کتابش نشر شده و شخصی بود که اولین مدافع عصری به حساب می‌آید که به خاطر حقوق زنان در انتخابات وارد مبارزه شد.

سوال اینست که مشکل زن در سودان در این وقت در گیرو مشارکت و یا عدم مشارکت سیاسی است و یا در گیرو نظام حاکم عادلی که حقوق شهروندی که توسط نظام سکولاریزم غلط سلب شده بازگرداند؟ هم‌چنان سوال است که اگر زن در نظام حکومت‌داری سکولاریزم مشارکت داشته باشد به همان قلۀ بلند آرزوهایش در زندگی باعزتی دست پیدا خواهد کرد که مورد رضایت‌اش باشد؟ و آیا زن با دست یافتن به مشارکت سیاسی الگوی در جهان قرار خواهد گرفت؟ زنانی‌ که فریاد و فغان شان به آسمان‌ها رسیده است!

حقیقت این شعارهای که حقوق زن را سر می‌دهند چی خواهد بود؟ زنی که غم‌های بزرگ و تلاش‌های فراوان برای رفع این رنج‌ها کشیده تا این سنگینی‌ها را از دوش‌اش بردارد؛ شعارهایی‌که مساوات زنان را با مردان و حق مشارکت کامل را در ابعاد مختلف زندگی طلب نموده و میزان ظلم تحمیل شده بر زنان و وخیم بودن حالت زنان را بیان می‌کنند. حقیقت این شعارها و مطالبات چی می‌باشد؟ میزان دست‌آوردهای که تلاش دارند برای زنان به دست آورند چی قدر بوده و کدام زن هدف شان است؟ هم‌چنان سوال است که چی کسی بر حق زنان ظلم کرده است؟

امروزه مسألۀ مشارکت سیاسی زنان از جمله مسائل بحث‌‌برانگیز بوده که این مورد را فرهنگ غرب همیش دامن زده و ادعاء می‌کند که برای زنان در تمام میدان‌های زندگی مشارکت داده است. اما سوال است که آیا هدف زن تنها مشارکت سیاسی است و یا آن‌چه این مشارکت برایش داده است؟ شکی نیست که فرهنگ غرب در تمام میدان‌‌ها پیش‌رفت نموده اما در این فرهنگ، زن است که آزادی و کرامت خود را از دست داده و مردان طوری با آن تعامل دارند که با حیوانات تعامل داشته باشند. در این فرهنگ زن به حالتی رسیده که آن را از دائرۀ انسانیت به دائرۀ حیوانیت کشانده و زن را آنقدر بی‌ارزش و خوار کرده که حیوانات از حالت شان ننگ و عار می‌کنند!

بدون شک آخرین مرحله‌ای را که مدعیان حقوق زن در غرب برای زنان طلب دارند همان است که تمام محدودیت‌ها را از بالای زنان پس کنند تا باشد که زنان مانند کالای تجارتی به دسترس همه‌گان قرار گیرد و به یک کالای بی‌ارزش تجارتی تبدیل شود که هیچ حرمتی برایش نباشد؛ چنانچه احصائیه‌های که منشورات، روزنامه‌ها و تحقیقات اجتماعی نشر و تحت پوشش قرار داده بر این مسأله دلالت دارند؛ تحقیقات و نشریاتی که بلند بودن میزان قضایای لت و کوب، تجاوز را بیان کرده و ثابت ساخته است که برای زنان استقلال مالی که در اسلام است در آنجا وجود ندارد بلکه تنها زندگی مدنی جنجالی مشترک بین زوجین است.

هم‌چنان در غرب ظلم بر زن تحمیل شده و مجبور به کار می‌شود تا بتواند لقمۀ نانی برای زندگی‌اش آمده کند، در غیر آن جایش کنار سرک است؛ آنچه در همین ماه در امریکا اتفاق افتاد که سایت‌های اجتماعی قطعۀ ویدیوی را دست به دست کردند که درکانال"فردا" نشر شد. در این ویدیو مادری را نشان می‌دهد که با دخترش عقد اجاره را به امضاء رسانده تا اطاقی برایش به اجاره بگیرد. در این ویدیو آمده است که این مادر این عملش را از طریق این ویدیو توجیه نموده و تأکید نموده است که گامی برای کامیابی دخترش است که به سن 18 سال رسیده است. طبق این عقد اجاره طوری توافق شده که این دختر از تاریخ امضای عقد در هر ماه مبلغ صد دالر امریکائی پرداخت نماید و این مبلغ را در ابتداء هر ماه اداء نموده و حتی روز دهم همین ماه شامل قرار داد شده است. به این ترتیب دختران در نظام‌های استعمارگر غربی به هر روش و طریقه‌ای که شده وسیله و ابزار کار قرار گرفته تا مبلغ پول و لقمۀ نانی برای زندگی شان در خانۀ مادران شان کمائی کنند!

یقیناً که زنان جهان به این نسخۀ شوم اصلاً نیاز ندارند که غرب و اجیرانش برای حقوق زن سر می‌دهند و فرهنگ پوسیده و درنده خوی شان را  ترویج داده و فقه اسلامی را به رکود پرداخت حقوق زن متهم می‌کنند و می‌گویند که اسلام از این‌که سلطۀ سیاسی را به زن نمی‌دهد بر ضد حق زن قرار می‌گیرد.

من در این مقاله به کدام موضوع جدیدی نمی‌پردازم، بلکه به صورت کلی به همان چیزی تمرکز می‌کنم که شریعت اسلامی  در مورد نقش زن گفته، مخصوصاً نقش سیاسی را به صورت مشخص بیان می‌کنم تا هر چیز بر همان حقیقت که دارد نمایان گردد.

بدون شک اسلام از همان شروع و آغازش توجه به نقش سیاسی زن نموده و از جریان سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و سیرت خلفاء راشدین به وضوح دانسته می‌شود که شریعت اسلامی بر مشارکت سیاسی زن تأکید نموده است؛ چنانچه حق کاملی را در کار سیاسی برایش در نظر گرفته که با طبیعت و ساختار جسمی آن مناسبت دارد و هیچ حقی را از آن کم نکرده و ممنوعیت زن در بعضی کارها از جانب اسلام به دلیل نقصان شخصیت زن نبوده چنانچه بعضی چنین ترویج می‌کنند، بلکه این ممنوعیت به دلیل عدم مناسبت طبیعت و ساختار جسمی آن است؛ چنانچه مرد نمی‌تواند بعضی از اعمال را که مناسب طبیعت جسمی وی نیست انجام دهد. لذا خالق زن و مرد نسبت به احوال هردوی شان از همه داناتر است. آنچه برای مرد از حق قائل شده برای زن نیز قائل شده و آنچه بر مرد فرض و واجب گردانیده بر زن نیز فرض و واجب نموده است، مگر بعضی مواردی‌که نسبت به زن و یا نسبت به مرد خاص کرده است. بناءً زن حق دارد که تجارت، زراعت، صنعت انجام داده، عقود و معاملات را مدیریت کند و انواع مالکیت‌ها را داشته باشد و اموالش را خودش و یا به وسیلۀ دیگران تصرف و فایده نمایند و تمام بخش‌های زندگی را خودش انجام دهد. اسلام برای زن اجازه داده تا به استثنای حاکمیت، تمام شغل‌ها و وظائف را در امور دولت‌داری انجام دهد؛ چون غیر از حکم و حاکمیت در تمام بخش‌های دولت‌داری هیچ فرقی بین زن و مرد نبوده و برای زن ممکن است همان‌طوری که مرد امور را به عهده می‌گیرد، او نیز به عهده داشته باشد.

بهترین نمونۀ مشارکت زن در زندگی سیاسی و اشتراک آن در تمام عرصه‌ها، همان نمونۀ زنان صحابیه است، که زن پهلو به پهلوی مرد در زندگی سیاسی، اقتصادی، جهاد و غیره امور شرکت می‌نمود و از این نوع مثال‌ها و نمونه‌ها بسیار زیاد است که بعضی از  آن‌ها را یاد می‌کنیم:

زنان بودند که در بیعت عقبۀ دوم برای رسول الله صلی الله علیه وسلم شرکت نمودند؛ بیعتی‌‌که توانست هستۀ اولی دولت اسلامی را در مدینۀ منوره بگذارد. هم‌چنان زنان بودند که در هجرت حبشه برای حفظ دین شان شرکت نموده و مشقت‌های فراوانی را مانند مردان قبول کنند. قصۀ ام هانیء بنت ابوطالب که بسیار واضح است، وقتی مردی از مشرکین به آن پناه برد، حضرت علی رضی الله عنه می‌خواست آن مرد را بکشد، رسول الله صلی الله علیه وسلم حمایت آن زن را قبول نموده فرمود: «قد أَجَرْنا مَن اجرتِ یا ام هانیء؛ ما پناه دادیم کسی را که تو پناه دادی ای ام هانی.» اینست نمونۀ احترام اسلام نسبت به  زنان.

به همین ترتیب مشارکت زن در جهاد نیز اتفاق افتاده است که این مشارکت برای هم‌کاری لشکر بوده و یا هم در حالت اضطرار  در قتال و جنگ بوده، مثل نسیبة المازنیة، ام عماره، خوله بنت ازور و سائر زنان، اما اسماء بنت ابوبکر رضی الله عنهما که رسول الله صلی الله علیه وسلم و پدرش را در سفر هجرت کمک کرد و برای شان غذاء برد با وصف این‌که آن سفر مملو از خطرات تعقیب و ترور بود. هم‌چنان ام المومنین عائشۀ صدیقه رضی الله عنها لشکر کاملی را برای مطالبه و در خواست خون عثمان بن عفان رضی الله عنه در جمل حرکت داد و به همین ترتیب عبدالرحمن ابن عوف است که بر حق زنان در انتخابات تأکید فراوان داشت و از تمام زنان مدینه به شمول دختران خانه در امور تعیین خلیفه مشوره خواست.

قصص و روایت‌های بسیاری است که دال بر مشارکت زن در زندگی سیاسی است که گنجایش بیان آن در یک مقاله ممکن نیست و از هیچ یک از صحابه و خلفای راشدین نقل نشده که فکر و نظر زن را بی‌اهمیت شمرده و یا آن را از مشارکت سیاسی به دلیل زن بودنش منع کرده باشد، بلکه نظر زن مورد تقدیر و توجه جامعه قرار داشته است. هم‌چنان در زمانی‌که اسلام من‌حیث یک نظام تطبیق می‌گردید، یک حادثه‌ای را نقل نکرده که دال بر عیب گرفتن نسبت به زن و عدم کفایت آن در مدیریت باشد، بلکه زن را به یک سلسله اعمالی خاص مکلف ساخته و از یک سلسله اعمالی منع ساخته که مناسب به طبیعت آن نیست، با وصف این‌که زن مادر و مدیر خانه است و عزت و دانۀ قیمتی است که باید حفظ شود. پس از نظر اسلام بر زنان لازم است که با این چهرۀ زیبا و با کرامت در امور زندگی بدرخشند. چهرۀ زن با تقوی، پاک و عامل به دین و شریعت پروردگارش، زنی‌که هم‌کار برای آباد کردن جامعه‌اش بوده  و عامل برای بیداری امت برای رضای پروردگاش باشد.

ما این‌گونه، نظریۀ ترویج کنندگان نقش زن را بر اساس نمونه‌ها و الگوهای منحط غربی سکولاریزم إفشا می‌سازیم؛ مفکورۀ غربی که ستارۀ آن در حال سقوط بوده و تنها در انتظار فرصتی هستیم که به همان نقش با شکوه خود بازگردیم.

برگرفته از جریدۀ الرأیه شمارۀ 498

نویسنده:استاد غادة عبدالجبار

مترجم:مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

بیانیۀ نهایی گروه هشت؛ خیانت به غزه و مردمش

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

دربیانیۀ پایانی وزرای خارجۀ گروه کشورهای هشت‌گانه اسلامی (در حال رشد) یا (D-8) در استانبول، پس از جلسۀ فوق العاده برای بحث دربارۀ جنگ جاری اسرائیل علیه نوار غزه از هفتم اکتوبر 2023م، که توسط وزیر خارجۀ ترکیه، حاکان فیدان، خوانده شد، آمده است:

1. جنایات اشغال‌گران در غزه لکۀ ننگی بر پیشانی اسرائیل است.

2. باید فشار بین‌المللی بر اسرائیل اعمال شده و آن را منزوی کرد تا جنایاتش در غزه متوقف و کمک‌ها وارد شود.

3. روزی فرا خواهد رسید که اسرائیل و رهبرانش به خاطر جنایات شان علیه فلسطینیان محاکمه خواهند شد.

4. فلسطین به عضویت کامل سازمان ملل درخواهد آمد و ما از سایر کشورها می‌خواهیم که فلسطین را به رسمیت بشناسند.

5. ما (کشورهای هشتگانه) بار دیگر در استانبول به همۀ دنیا اعلام می‌کنیم که نمی‌توانیم در برابر سرکوب اسرائیل در غزه سکوت کنیم.

6. آن‌هایی‌که با اشغال اوکراین مخالفت می‌کنند، مقاومت در برابر اشغال فلسطین را جرم و جنایت می‌خوانند.

7. غزه به وضاحت ضعف و ناکارآمدی نظام بین‌المللی را نشان داد.

8. ما در مورد آنچه که با هم می‌توانیم انجام دهیم تا جنایات وحشیانه و نسل‌کشی در غزه متوقف شود، بحث کردیم.

9. ما برادران فلسطینی خود را تنها نخواهیم گذاشت و همۀ امکانات خود را برای دستیابی به آتش‌بس فوری و دائمی در غزه و ورود کمک‌های انسانی، بسیج خواهیم کرد.

10. ما با تمام توان خود برای پایان دادن به اشغال اسرائیل و تطبیق راه‌حل دو دولتی تلاش خواهیم کرد.

11. دولت افراطی نتانیاهو به شوخی به جنگ ادامه داده و نتانیاهو از خطرانداختن آیندۀ کل منطقه، از جمله مردم خودش عقب‌نشینی نمی‌کند.

12. ما از تلاش‌های مصر و قطر در زمینۀ میانجی‌گری بین طرفین تقدیر می‌کنیم و به حمایت از این تلاش‌ها ادامه خواهیم داد.

13. فاجعۀ غزه، دوگانگی  رفتارها برخی کشورها را برملا کرد.

14. طبیعی‌ترین حق فلسطینیان این است که دولت مستقل خود را داشته باشند.

15. دولت فلسطین توسط تعداد زیادی از کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده است، اما به دلیل وتوی امریکا نتوانسته به عضویت سازمان ملل درآید یا رسمًا به رسمیت شناخته شود.

16. ما کشورهای هشت‌گانه، می‌خواهیم این ظلم هرچه زودتر پایان یابد.

17. ما از مواضع همۀ کشورهای که در برابر این ظلم و بی‌عدالتی ایستاده اند، قدردانی می‌کنیم.

18. ما شجاعت برخی از کشورهای اروپایی را برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین به عنوان نشانه‌ای از امید می‌بینیم.

19. در همین راستا، حرکت در داخل جوامع غربی در مخالفت با مواضع دولت‌های افراطی، احساس امید به آینده را ایجاد می‌کند.

20. با گذشت زمان، اسرائیل بیشتر منزوی و تنها خواهد شد.

21. ما در گروه D-8 متحد و مصمم به همکاری برای حمایت از فلسطین هستیم و همکاری ما فقط به جنبۀ اقتصادی محدود نمی‌شود.

22. ما منتظر حل مشکل توسط کسی نیستیم... بلکه جمع می‌شویم و مشورت می‌کنیم و راهی برای دستیابی به اهداف خود و رسیدن به راه‌حل‌ها پیدا می‌کنیم.

23. گام‌های مشترکی که در بیانیۀ مشترک در جریان جلسه اتخاذ کردیم، فشار بر اسرائیل را افزایش داده و به حمایت از برادران فلسطینی ما در دستیابی به آزادی شان کمک می‌کند.

گروه کشورهای هشت‌گانۀ اسلامی در حال توسعه شامل ترکیه، مصر، نیجریه،  پاکستان، ایران، اندونزی، مالزی و بنگلادش است. این گروه در سال 1997م. در ترکیه تأسیس شد و هدف آن تقویت روابط اقتصادی و اجتماعی بین کشورهای عضو است، اما این اولین باری است که جلسه‌ای برای بررسی مسأله‌ای سیاسی مانند مسألۀ فلسطین برگزار می‌کند.

کسی‌که به دقت این نکات مطرح شده بیانیه را بررسی کند، متوجه می‌شود که آن‌ها صرفًا خواب و خیال‌های هستند که این کشورها آرزوی تحقق آن‌ها را در سر می‌پرورانند و هیچ ارتباطی با سیاست و عمل سیاسی ندارد و نشان‌دهندۀ وجود هیچ اراده یا جدیتی برای تحقق آن‌ها نیست. جملات این بیانیه بیشتر توصیفی هستند که از نهادهای بین‌المللی ناشناخته می‌خواهند که محتوایش را تطبیق کنند!

مثلاً وقتی گفته می‌شود باید فشار بین‌المللی بر اسرائیل اعمال شود، سوالی مطرح می‌شود که کدام نهاد بین‌المللی مسئول اعمال فشار است؟ کدام پاسخی وجود ندارد! سپس چرا این گروه از جامعه بین‌المللی موهومی درخواست می‌کند، در حالی‌که رهبران خود این گروه آنچه را که می‌خواهند انجام نمی‌دهند، با وجود این‌که کشورهای شان دارای ارتش‌ها، منابع و امکاناتی هستند که آن‌ها را قادر به انجام بزرگ‌ترین اقدامات می‌کند؟

چه چیزی شما را از انجام اقدام نظامی و اقتصادی علیه اسرائیل باز می‌دارد؟ و چه چیزی شما را حتی از تهدید عملی به استفاده از نیرو علیه اسرائیل مانع می‌شود، درحالی‌که جمعیت کشورهای گروه شما بیش از یک میلیارد نفر است و جمعیت اسرائیل از هفت میلیون نفر تجاوز نمی‌کند؟

چه ذلت و خواری دامن‌گیرتان شده است که درخواست می‌کنید، محکوم می‌کنید، بحث می‌کنید، بیانیه صادر می‌کنید، اما هیچ کار عملی انجام نمی‌دهید؟

چه ذلتی شما را از سر تا نوک پای تان پوشانده است که فقط زبان درخواست و التماس از دیگران را می‌دانید؟

چرا در بیانیه تان از مصر و قطر برای تلاش‌های شان در زمینۀ میانجی‌گری برای توقف جنگ تقدیر کردید، درحالی که می‌دانید سیسی نوار غزه را شدیدتر از اسرائیل محاصره کرده و قطر فقط پیام‌رسان امریکایی‌ها و اسرائیل بوده و هیچ نفع و ضرری به غزه و مردمش رسانده نمی‌تواند؟

چرا جمع می‌شوید و خودتان را با اثبات ناتوانی و شکست تان در واردکردن یک کیسه آرد به نوار غزه افشا و رسوا می‌کنید؟ شما دارای منابع و امکانات عظیمی هستید؛ اما ارادۀ استفاده از آن‌ها را برای حمایت از فلسطین و کار برای آزادسازی سفرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم را ندارید.

شما نمی‌توانید هیچ چیز مفیدی را برای مردم خودتان انجام دهید، پس چگونه می‌توانید برای رفع ظلم و محاصره از بالای دیگران که مردم غزه هستند، کار کنید؟!

خوب بدانید که شما فقط اعداد صفری در موقف بین‌المللی هستید، پس بهتر است سکوت کنید و ساکن بمانید و این گفتگوهای زبانی شما دیگر کسی را فریب نخواهد داد، حتی ساده‌لوحان و کودکان این امت را.

این جلسات بیهوده و بی‌فایده را متوقف کنید و هزینه‌های آن‌ها را صرف نیازمندان کنید که این بهتر است از صدور چنین بیانیه‌های ضعیفی که کسی نمی‌خواند جز برای مسخره کردن آن‌ها.

این گروه شما که نمایندۀ کشورهای بزرگ در جهان اسلام است و جمعیتش بیش از یک میلیارد نفر است، اکثر مسلمانان هیچ چیزی دربارۀ آن نمی‌دانند، زیرا فقط هرچند سال یک بار جسله برگزار می‌کند و به دلیل نقش کم‌رنگ آن در مسائل اسلامی، وقتی جمع می‌شود هیچ چیز جز کف و جملات صوتی خالی از هر مضمون و یا آرزوها و رویاهای جدا از واقعیت از آن صادر نمی‌شود، پس بهتر است این گروه را منحل کرده و یا لغو نمایید!

برگرفته شده از شماره 501 جریدۀ الرایه

نویسنده: أحمد الخطوانی

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

چه کسی جلو جنایات رژیم غاصب یهودی را خواهد گرفت؟!

(ترجمه)

خبر:

رژیم یهودی تهدید می‌کند که فرودگاه بیروت را بمباران و لبنان را همانطوری که غزه را ویران کرد، ویران می‌کند و ترورها را در لبنان افزایش می‌دهد.

تبصره:

بداخلاقی رژیم یهودی  در غزه و نابودی آن و مردمش با رضایت و حمایت غرب به ویژه امریکا و سازمان ملل که به اظهارات توخالی بسنده می‌کنند، صورت گرفت. این کار جسارت رژیم یهودی را به کشتارها و نسل کشی‌ها بیشتر ساخته است؛ چه در کرانه باختری و بیت المقدس و چه در لبنان.  روزنامه تلگراف انگلیسی گزارش داد که فرودگاه بیروت انبار اسلحه برای حزب ایران لبنان است؛ گویی که یهودیان را به بمباران فرودگاه تشویق می‌کنند. در زمانی‌که رژیم غاصب هر روز  رهبران حزب ایران یا گروه‌های  اسلامی از قبیل جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی را ترور می‌کند و مسئولان این رژیم غاصب تهدید به نابودی لبنان می‌کنند که غزه را ویران کردند و هواپیماهایش در آسمان لبنان گشت و گذار دارند، جنوب و  منطقه بقاع را بمباران می‌کنند. در برابر جنایات رژیم غاصب و غرب ، اسلحه،  پول و سربازی که می‌فرستد، تعجب می‌کنیم.

چرا دستگاه‌های امنیتی هنوز ماموران یهودی را شناسایی و دستگیر نکرده‌اند؟ توجه داشته باشید که بمب‌گذاری و ترور روزانه توسط این عوامل مزدور انجام می‌شود.  با وجود این‌که شاهد رقابت فعال این سازمان‌ها در تعقیب مردم مظلوم و آواره شام و تعقیب اسلام‌گرایان به بهانه تروریزم هستیم.

زمانی‌که لبنان تهدید می‌شود، حکومت و ارتش آن کجاست؟  آیا ارتش لبنان کار را به ایران و حزبش سپرده؟ اگر حکومت در مورد رویاروی با رژیم یهودی جدی است، پس اجازه  داوطلب شدن را برای مبارزه با یهودیان از همه ساکنان لبنان باز کند.

ای مردم لبنان! رژیم یهودی رژیم غاصبی است و امکان همزیستی با آن در این حد وجود ندارد و تنها راه‌حل ریشه‌کن کردن و هم‌چنان مقابله نظامی با آن است و واقعیت گواهی می‌دهد که یهودیان برای مسلمانان دشمن هستند. حتا برای کسانی‌که در کنار آن‌ها ایستاده‌اند؛ پس بنگرید که چگونه با حکومت عباس که به یهودیان کمک می‌کند برخورد دارد و چگونه به دنبال پایان دادن به اقتدار او هستند!

به الله سوگند، به الله سوگند، اگر غرب از آن‌ها حمایت و مساعدت نمی‌کرد، به طواغیت مسلمان کمک نمی‌کرد، مرزهای موجود آن‌ها را حفظ نمی‌کرد و لشکریان مسلمانان را از جهاد آن‌ها باز نمی‌داشت، جرأت نمی‌کردند در مقابل ما بایستند و تنها با ما بجنگند.

ای مردم لبنان! این رژیم از حمله به شما دست برنمی‌دارد و لبنان و اکثر سرزمین‌های شام و حتا مصر و حجاز را حق خود می‌داند.  آیا سکوت در مقابل آن جواز دارد؟ آیا اجازه می‌دهید نهادهای امنیتی بر آن‌ها چشم ببندند؟  آیا به صهیونیست‌های عرب، چه رسانه‌ها و چه روحانیون اجازه تبلیغ آن‌ها را می‌دهید؟!

حقيقت نيز گواهی بر بزدلی و ضعف آن‌ها می‌دهد. همانا الله سبحانه وتعالی در مورد آن‌ها به ما گفته است، از جمله اين‌كه الله متعال فرموده :

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ﴾ [حشر: 14]

ترجمه: یهودیان هرگز با شما به صورت دسته‌جمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمیجنگند. عداوت و دشمنی در میان خودشان شدّت دارد.

و هم‌چنان  الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلاَّ بِحَبْلٍ مِّنَ اللهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاؤُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ﴾. [آل‌عمران: 112]

ترجمه: (آنان هرکجا یافته شوند) مُهر) خواری بر ایشان خورده است؛ مگر (این که از روش ناپسند خود دست بردارند و در اعمال خویش تجدیدنظر کنند و) با پیمان الله( یعنی رعایت قوانین شریعت) و پیمان مردم (یعنی رعایت مقرّرات همزیستی مسالمتآمیز، خویشتن را از اذیّت و آزار در امان دارند و از مساوات حقوقی و قضائی برخوردار گردند) و آنان شایستهی خشم الله شدهاند و(مُهر) بیچارگی بر ایشان خورده است.(

ما معتقد هستیم که پایان یهودیان نزدیک است و شاید امت بیدار شود و محدودیت‌هایی را که مانع از مبارزه با آن‌ها و از بین بردن آن‌ها می‌شود بشکنانند. به زودی آن را خواهیم دید و راست گفت رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«تُقاتِلُكُمُ اليَهُودُ فَتُسَلَّطُونَ عليهم، ثُمَّ يقولُ الحَجَرُ: يا مُسْلِمُ، هذا يَهُودِيٌّ ورائِي، فاقْتُلْهُ»

ترجمه: با یهودیان میجنگید و  بر آنان مسلط می شوید، سپس سنگ میگوید: ای مسلمان، این یهودی پشت سر من است، پس او را بکشید.

نویسنده: الشيخ د. محمد إبراهيم

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

شورای امنیت در "مشت امریکا"

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

فیصلۀ مؤرخ 11 جون 2024م شورای امنیت، برنامۀ بایدن برای تجاوز وحشیانۀ یهود بر غزه، بلکه سراسر فلسطین را تأیید کرد! در متن این فیصله که شبکۀ تلویزیونی CNN آن را به تاریخ 11 جون 2024م منتشر نمود، چنین گفته شده: «شورای امنیت از پیشنهاد جدید آتش‌بس، که به تاریخ 31 می اعلان گردید و (اسرائیل) آن را پذیرفته، استقبال می‌نماید و از حماس نیز می‌خواهد آن را قبول کند. این شورا دو طرف را تشویق می‌نماید تمام شروط این پیشنهاد را بدون هیچ گونه تأخیر و یا شرط عملی نمایند.»

"پیشنهاد آتش‌بسی" که فیصلۀ شورای امنیت به آن اشاره می‌کند، همان پیشنهادی است که بایدن رئیس‌جمهور امریکا به تاریخ 31 می 2024م در قصر سفید اعلان نمود. در بخشی از آن اعلان، چنان که سایت Arabic.rt.com به تاریخ 1 جون 2024م منتشر کرد، چنین گفته شده:

«...اینک پس از فعالیت‌های دپلوماتیک گسترده‌ای که تیم من به کار گرفت و گفتگوهای زیادی که با رهبران (اسرائیل)، قطر، مصر و سایر دولت‌های خاورمیانه انجام شد، (اسرائیل) پیشنهاد جدید و فراگیری را پیشکش نموده که از سه مرحله تشکیل گردیده است:

۱. مرحلۀ اول شش هفته را در بر می‌گیرد و شامل این موارد می‌شود: آتش‌بش کامل و فراگیر، خروج تمام نیروهای (اسرائیلی) از تمام مناطق مسکونی غزه. (اسرائیل) و حماس در جریان این شش هفته با هم مذاکره خواهند نمود. مرحلۀ اول مذاکرات شامل آمادگی‌های لازم برای دستیابی به مرحلۀ دوم می‌باشد که شامل پایان دادن به تمام فعالیت‌های خصمانه می‌گردد. در صورتی‌که مذاکرات یاد شده بیشتر از شش هفته به درازا کشد، روند آتش‌بس تا زمانی‌که مذاکرات ادامه دارد هم‌چنان باید ادامه داشته باشد. امریکا، مصر و قطر موظف اند تداوم مذاکرات را تا زمان دست‌یابی به تمام ترتیبات لازم ضمانت نمایند.

۲. مرحلۀ دوم شامل این موارد می‌گردد: رهایی تمام اسرای باقی مانده که تا هنوز در قید حیات استند، به شمول سربازان. آتش‌بس موقت به تعبیری که در پیشنهاد مطرح شده توسط (اسرائیل) گفته شده، باید تبدیل به "متوقف‌شدن دائمی اقدامات خصمانه" گردد؛ البته در صورتی‌که حماس به تعهدات‌اش پایبند بماند. (اسرائیل) حق دارد در صورتی‌که حماس به تعهدات خود بر اساس توافق‌نامه پایبندی نکند، عملیات نظامی خود را از سرگیرد.

۳. مرحلۀ سوم، که با برنامۀ بازسازی فراگیر غزه آغاز می‌شود...

بایدن اظهارات‌اش را این گونه به پایان رسانید: رهبری (اسرائیل) را تشویق نمودم تا علی رغم تمام فشارها بازهم به این معامله پایبند باشد...

- اجازه دهید خطاب به مردم (اسرائیل) چنین بگویم: «من به صفت یک فرد که در تمام زندگی خود در برابر اسرائیل متعهد بوده و به صفت یگانه رئیس‌جمهور امریکا که در جریان جنگ، به اسرائیل سفر نمود و نیز به صفت رئیس‌جمهوری که نیروهای امریکا را اخیراً برای دفاع مستقیم از (اسرائیل) در برابر هجوم ایران فرستاد، از شما می‌خواهم با دقت بیش‌تر فکر کنید که اگر این لحظه را از دست دهیم چه خواهد شد»...

- این معامله زمینۀ رشد و تکامل بیشتر (اسرائیل) را در منطقه فراهم خواهد نمود، به شمول عادی‌سازی احتمالی روابط‌اش با عربستان سعودی. گمان نمی‌کنم این برای کسی غافلگیرانه باشد...

کاملاً روشن است که این اعلامیه طوری طراحی گردیده که عمر تجاوز و اشغال را طولانی می‌نماید؛ چنان‌چه در اعلامیه، مسأله خروج کامل نیروها خواسته نشده، بلکه گفته شده «تمام نیروهای اسرائیل باید از تمام مناطق مسکونی غزه بیرون روند.» اعلامیه با بازی نمودن با الفاظ و نیرنگ‌وار چنین ‌می‌گوید: «آتش‌بس کامل و فراگیر... پایان دادن کامل به اقدامات خصمانه...» سپس می‌گوید: «اسرائیل می‌تواند در صورتی‌که حماس به توافق پایبند نماند، عملیات نظامی‌اش را از سرگیرد.» در پایان اعلان می‌کند که او و یهودیان اشغال‌گر دو روی یک سکه اند؛ می‌گوید: «من به صفت فردی‌که در تمام زندگی خود متعهد به حمایت از اسرائیل بوده ام» او یهود را به عادی‌سازی تاریخی روابط‌اش مژده داده می‌گوید: «اسرائیل با این معامله خواهد توانست در منطقه بیشتر رشد نماید، به شمول احتمال توافق بر سر عادی‌سازی روابط‌اش با عربستان سعودی که یک اتفاق تاریخی خواهد بود.» سپس خودش ادعای خود را نقض نموده می‌گوید: «اسرائیل پیشنهاد جدیدی را پیشکش نموده است.» یعنی انگار این یک پیشنهاد (اسرائیلی) است، سپس ادعا نموده می‌گوید: «من رهبری اسرائیل را به حمایت از این معامله تشویق نمودم.» طوری‌که انگار این یک پیشنهادی از جانب (اسرائیل) نیست! و سر انجام این‌که با وجود ادعاهای بایدن، بازهم در اعلامیه گفته شده که این توافق با ضمانت مصر، قطر و امریکا عملی خواهد شد. «هر یک از ایالات متحده، مصر و قطر سعی خواهند نمود مذاکرات تا زمان دست‌یابی به تمام آمادگی‌های لازم ادامه یابد.»

لازم به یادآوری است که این فیصله در حالی مطرح می‌شود که یهودیان جنایت‌پیشه به تاریخ 9 جون 2024م مرتکب کشتار وحشیانۀ پناهندگان اردوگاه "النصیرات" شدند و 274 فلسطینی را در آن شهید نموده و 698 تن دیگر را مجروح کردند. این یکی از خونین‌ترین روزهایی است از چند ماه به این سو مردم غزه متحمل آن گردیده اند.

ای مسلمانان! این تعجب‌آور نیست که امریکا، کفار استعمارگر و دولت یهود که ساخته و پرداختۀ آن‌هاست بر ما هجوم برده و مرتکب چنین جنایت‌هایی گردند، زیرا آنان به صراحت دشمن اسلام و مسلمانان می‌باشند، نه از امروز که از سالیان سال به این سو. این نیز تعجب‌آور نیست که کفار استعمارگر با استفاده از قانون بین‌المللی به سرزمین‌های مسلمانان هجوم ببرند، زیرا اساس و بنیاد این قانون برعلیه مسلمانان و دولت‌شان (دولت عثمانی) در کنفرانس وستفالیا در سال 1648م گذاشته شد و بعدها به ملل متحد و سپس به سازمان ملل متحد تغییر نام داد. هیچ یک از این‌ها جای تعجب ندارد. آن‌چه تعجب‌آور است، اینست که حکام حاکم برسرزمین‌های مسلمانان، مخصوصاً آنانی‌که در جوار فلسطین موقعیت دارند مهر سکوت بر لب زده و به نظارۀ جنایات و جرائم وحشیانۀ یهود بنشینند و از یاری رسانیدن لشکریان مسلمانان به غزه و تمام فلسطین ممانعت نمایند و بزرگ‌ترین کارشان "در این فجائع یهود در حق برادران مسلمان شان" این باشد که تعداد شهدای به جا مانده از جنایات را با اصطلاح "کشته شده‌گان" بر شمارند و سپس شمار مجروحین را! انگار آنان در این قضیه کاملاً بی طرف، بلکه حتی به یهود نزدیک‌تر اند! انگار این حوادث دلخراش در یک سرزمین دور افتاده‌ای رخ می‌دهد و نه در سرزمین مقدس و مبارکی که الله متعال آن و اطراف آن را برکت داده! از

شروع تجاوز وحشیانۀ یهود برغزه یک یا دو روز نمی‌گذرد، بلکه نَه ماه کامل، اما حکام مسلمانان هنوز هیچ تکانی به خود نداده اند، بلکه "وقاحت شان به جایی رسیده که" متعهد می‌شوند تا فیصله‌های ظالمانۀ سازمان ملل در حق مسلمانان را ضمانت اجرایی بخشند. وای به حال آنان که چه بد موقفی گرفته اند!

ای لشکرهای "خسپیده" در سرزمین‌های مسلمانان! آیا زمان آن نرسیده تا در برابر این همه جنایت و کشتاری که در حق برادران تان در غزه و سراسر فلسطین رخ می‌دهد خون در رگ‌های تان به جوشش آید؟!  چرا داد کودکان، فریاد زنان و آه و نالۀ بزرگ‌سالان شما را به حرکت نمی‌آورد تا به یاری آنان بشتابید؟

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾ [انفال: ۷۲]

ترجمه: و اگر (مؤمنین) از شما بخواهند که آنان را در راه دین، کمک کنید (و با کافران به مبارزه برخیزید) بر شما لازم است که آنان را یاری کنید.

چرا آیات کلام الله قوی و جبار شما را به حرکت نمی‌آورد تا هم‌چون مردان شجاع و دلیر در برابر رژیم یهود به ایستید؟

﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ﴾ [توبه: 14]

ترجمه: با آن‌ها بجنگيد تا الله آن‌ها را بدست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آن‌ها پيروز نمايد و قلب‌های گروه مؤمنان را شفا بخشد.

آیا اطاعت از الله بهتر است یا اطاعت از حکامی که امنیت ملی خود را از غزه و مردم آن جدا می‌دانند؛ در حالی که غزه در فاصلۀ چندقدمی آنان قرار دارد؟ اگر از این حکامی که کفار استعمارگر را به دوستی گرفته اند و تمام هم و غم شان این است که تخت و تاج ناپایدارشان را حفظ کنند، اطاعت کنید، آنان نه در دنیا به شما نفعی خواهند رسانید و نه هم در آخرت و در روز قیامت استدلال شما در این که از آنان اطاعت می‌کردید، استدلالی محکوم به شکست خواهد بود؛

﴿إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ(۱۶۶) وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا ۗ كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ اللهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ ۖ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ﴾ [بقره:  166-167]

ترجمه: آن زمان کسانی‌که فرمانده بوده‏ اند، از فرمانبرداران خود بیزاری می‏‌جویند و عذاب را می‏‌بینند و از همه وسیله‏‌ها، دست‌شان بریده شده است و فرمان برداران می‏‌گویند: اگر برای ما به دنیا بازگشتنی می‏‌بود، ما هم از آن‌ها ابراز بیزاری می‏‌کردیم، همان گونه که آن‌ها از ما اظهار بیزاری می‏‌کنند. این چنین پروردگار اعمال آن‌ها را که مایه حسرت‌شان هست، به آن‌ها نشان می‏‌دهد و این‌ها به هیچ وجه از آتش خارج نمی‌‏شوند.

ای سربازان اردوهای مسلمانان! بدانید که رژیم یهود اهل جنگ و مبارزه نیست. آنان مشتی بزدل اند و مهر ذلت و مسکنت بر جبین شان نقش گردیده، چنان‌چه دیدید چند تن از برادران جوان و مؤمن تان با سلاح‌هایی که به هیچ وجه قابل مقایسه با سلاح‌های یهودیان نیست، توانستند ضربۀ مهلکی بر آنان وارد کنند، چنان که یهودیان پا به فرار گذاشتند و برای حمایت از خود به طیاره‌ها پناه بردند.

﴿لَن يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ﴾ [آل‌عمران: 111]

ترجمه: آن‌ها هرگز نمی‌‏توانند به شما ضرر برسانند، مگر اذيّت‌هائی و اگر با شما جنگ کنند (شکست خواهند خورد و) به شما پشت کرده و فرار می‏‌کنند و بعد هم آن‌ها ياری نمی‏‌شوند.

شکی نیست که شما به خوبی می‌دانید که فلسطین یک سرزمین اسلامی و مبارک است و این‌که درست نیست یهود بر آن تسلط داشته باشد و این‌که راه‌حل تشکیل دو دولت در آن هیچ توجیهی ندارد، بلکه واقعیت این است که این سرزمین چنان که عمر فاروق آن را برای بار نخست فتح نمود، خلفای راشدین از آن محافظت نمودند، صلاح‌الدین ایوبی آن را آزاد کرد و عبدالحمید از آن در برابر یهود حفاظت نمود، اینک نیز در نتیجۀ تلاش‌های صادقانه و مخلصانۀ سربرکفان اسلام به آغوش امت اسلامی برخواهد گشت، همان سربرکفانی که این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را جامۀ عمل خواهند پوشانید که فرمود: «لتقاتلنّ الیهود فلتقتلنّهم...» این حدیث را مسلم از ابن عمر روایت نموده. و

﴿وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ﴾ [ص: 88]

ترجمه: و بی گمان خبر آن را پس از مدتی خواهید دانست.

حزب‌التحریر

ششم ذی الحجة 1445هـ.ق

12 جون 2024م

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

پوتین در کوریای شمالی؛ موفقیت استراتژیک یا حماقت چندوجهی؟

(ترجمه)

خبر:

تنها چند روز از امضای توافقنامه امنیتی  و استراتژیک بین روسیه و کوریای شمالی نگذشته بود که یک ناو هواپیمابر امریکایی در کوریای جنوبی اعزام شد. به گزارش رویترز، نیروی دریایی کوریای جنوبی روز شنبه اعلام کرد که ناو هواپیمابر اتمی یو اس اس تئودور روزولت برای انجام تمرینات نظامی مشترک در ماه جاری با دولت میزبان و جاپان وارد شهر ساحلی بوسان در کره جنوبی شده است. (منبع: العربیه)

تبصره:

اول: میزان سردرگمی کرملین در همه زمینه‌های داخلی و خارجی کاملاً مشخص است و با حماقت‌های سیاسی معمول خود با طی کردن راهی که برای امریکا منافع می‌رساند، به امریکا خدمت می‌کند. اصل اساسی اینست که اگر در مسائل سیاسی آگاهی و بصیرت وجود داشته باشد؛ باید راه دیگری را برای خود تعیین کند که در خدمت دشمنش نباشد. او با این کار دولت‌های همسایه، به ویژه کره جنوبی را محکم به آغوش امریکا می‌اندازد و این یک استراتژی دقیق امریکایی است که باید با اقدامات روسیه هم پیمانانش متوجه میزان خطر روسیه شوند تا این دولت‌ها متحدان با قدرت و با قاطعیت بیشتر در استراتژی و نقشه امریکا قرار گیرند.

اصل اساسی اینست که  روسیه تلاش دارد روابط دولت‌های همسایه را با امریکا قطع کند؛ اما در نتیجه اقدامات روسیه، ناوهواپیمابر هسته‌ای یو اس اس تئودور روزولت وارد شهر بندری بوسان در کره جنوبی شد تا در ماه جاری تمرینات نظامی مشترکی را با دولت میزبان و جاپان انجام دهد.

بناءً جنگ فرسایشی (فرایند مستمر فرسودگی دشمن تا فروپاشی فیزیکی از طریق تلفات مستمر افراد، تجهیزات و تدارکات و یا او را تا حدی خسته کنید که در برابر فروپاشی آسیب‌پذیر شود و اراده او برای مبارزه از بین برود) به رهبری امریکا علیه روسیه به لطف حماقت روسیه، واکنش‌های پوتین و نحوه بهره‌برداری امریکا از آن نتیجه می‌دهد.

دوم: وقتی جنگ در اوکراین شروع شد، روسیه در ابتدا فکر می کرد که «عملیات نظامی ویژه» آن به طور قاطع و سریع پایان خواهد یافت. این دولت از جنگ چچن یا از جنگ‌های که به تغییرات اساسی در روسیه منجر شد، از دوره یلتسین تاکنون، درس نگرفته است. روسیه درک نموده که یک قدرت است؛  قدرتی‌که بدون عقیده و تفکر می‌باشد و قدرتی بدون عقیده خنجری است که صاحب خود را آزار می دهد.

سوم: این حماقت سیاسی روسیه است که به یک دولت ویران و تحریم شده پیمان می‌بندد و همکاری با این دولت از نظر سیاسی تأثیر بدی بر روسیه دارد؛ علاوه بر این‌که در همه زمینه‌ها بار سنگینی بر دوش مسکو خواهد بود. از دولتی مثل کوریای شمالی چه سودی می توان انتظار داشت؟! اما چیزی‌که آن‌ها را گرد هم آورد، سطحی بودن سیاسی، حماقت و تلاش برای ستایش موفقیت‌های استراتژیک خیالی بود.

در پایان: روابط روسیه و کوریای شمالی یک رابطه استراتژیک نیست؛ بلکه باری چندوجهی است.

این در بعد روابط بین آن‌هاست. در مورد این‌که امریکا چگونه این رابطه را برای خدمت به استراتژی خود سرمایه گذاری می‌کند، این یک بحث مهمی است و روسیه در هر دو واقعیت  گیر افتاده است.

نویسنده: حسن حمدان

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه