پنجشنبه, ۰۹ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

خانم مطلقه؛ زیر چتر رحمتِ خلافت و جورِ نظام‏های جاهلیت

  • نشر شده در سیاسی

ضمن کمپاین "خانواده؛ چالش‏ها و راه‏حل‏های اسلامی"

(ترجمه)

هرگاه صحبت از نظام اجتماعی و به ویژه صحبت از ازدواج و طلاق مطرح می‌گردد؛ می‌ارزد که ما مسلمانان با افتخار برین رحمت و منت بزرگِ الله سبحانه وتعالی، شکر وی را بجا آوریم که با احکام بی‏آلایش‌اش درین بابت به ما عزت و کرامت بخشید؛ از هنگام خلقت ما را برجایگاه بلندی از حمایت و تنظیم امور خانوادگی قرار داد و از ورطۀ انحطاط نجات داد. ایدیولوژی‌های غیر اسلامی حتی از ارایۀ یکی از احکام نازل شده بر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم عاجز اند؛ چرا نباشند؛ چون او صلی الله علیه وسلم رحمت برای جهانیان می‌باشد. از آن‌جائی‌که طلاق از جمله موضوعات سؤال برانگیز است که برخی برای آموختن حکم شرعی و برخی به هدف ایجاد شک و تردید سوالاتی درین خصوص دارند؛ از جمله سازمان‏های حقوق زن، مستشرقین وغیره کسانی‌که پرسش‏های تعصب‏آمیزی درین خصوص مطرح می‌کنند تا تصویری از ظلم اسلام را در قبال حقوق زن به نمایش بگذارند. رسانه‏ها چنین صداها و پیشنهادها را نشر و فضاء‏سازی می‌کنند؛ حتی برخی‌ مسلمانان سرگردان هم تحت تأثیر آن‌ها قرار گرفته و چنین موقف اتخاذ می‌کنند؛ موقفی‌که نه در قبال دین خود انصاف می‌کنند؛ بلکه متهم بودن آن را پذیرفته تا جائی‌که جواب درستی را در برابر خبرنگاران ندارند.

این مقاله تصویری را رسم می‌کند که اسلام ذریعۀ قانون خانوادگی خود به حقوق زن اهتمام کرده و بسیاری از مسئولیت‌های سنگین را از دوش زن برداشته؛ ولی زن اکنون زیر سایۀ قوانین وضعی در بدترین حالت زندگی قرار دارد؛ طوری‌که در شرایط موجود، زنان برای بهتر زندگی کردن، خانه را ترک و زنده‏گی خانوادگی را خراب می‌کنند و تردیدی نمی‌بینند که زنان تحت هر اصلی تلاش در رفاه و آسایش زندگی کنند؛ در حالی‌که اصلاً زندگی خانوادگی مهربانی و رحمت را درپی دارد. اما بهترین قانون در زمانی ضرور است که زنان از بی‌عدالتی و از دست دادن آرامش رنج می‌برند که درین خصوص اسلام مشکلات زنان را در امور ازدواج و طلاق حمایت می‌کند و در تمامی موارد کرامت آن‌ها را حفظ می‌نماید.

مشکلات تنها منحصر به آمار طلاق در جهان اسلام محدود نیست؛ طوری‌که سرشماری 2015م می‌رساند که میلیون‌ها واقعۀ طلاق در مصر ثبت شده است؛ اما فراتر از آن، ظلم حکومت‌های استبدادی از یک سو وسنت‏های عرفی-اجتماعی که نسبت به حقوق زنان برداشت نادرست دارند،  از سوی دیگر؛ در نیتجه ازدواج را ناکام و تباه ساخته‌اند و جالب این‌که برخی سنت‏های عرفی حاکم، به دروغ بسوی اسلام نسبت داده می‌شوند که این سنت‏های حاکم زنان را در تگنا قرار داده و میلیون‏ها زن و فرزندان آن‌ها رنج این سنت‌ها را می‌کَشند که در نتیحه منجر به فروپاشی خانواده و روابط اجتماعی می‌شود.

برعلاوۀ واقعیت فوق، رژیم‌ها و معاهدات بین‌المللی قطعنامه‏های تساوی حقوق زنان را تصویب کرده‌اند؛ طوری‌که کنفرانسِ جمعیت توسعه در تصامیم خود خواستار برابری روابط زنان گردید و قبل از آن کنوانسیون سیداو در ماده 16 با صراحت بیان کرده است: «کشورهای عضو باید اقدامات مناسبی را جهت رفع تبعیض علیه زنان در تمام امور مربوط به ازدواج و روابط خانوادگی، به ویژه در خصوص برابری بین زنان و مردان اتخاذ نمایند که تمام این حقوق و مسئولیت‏ها در طول دورۀ ازدواج و فسخ آن در نظر گرفته شود و کشورهای امضاءکنندۀ این کنوانسیون مکلف اند که قوانین خود را موافق این قرارداد اصلاح نمایند.»

زنان طلاق شده در جهان اسلام در حال حاضر مانند دیگر زنانِ فقیر و بیچاره، تماماً از عدم عدالت دولت‌ها رنج می‌برند؛ علاوه بر این، دیدگاه‌هایی را به آن‌ها نسبت می‌دهند و تقصیری را متوجه آن‌ها می‌سازند که مرتکب نشده‌اند که در نتیجه از زندگی طبیعی‌شان محروم ساخته می‌شوند و گاهی ممکن است از فرزندان خود و ازدواج دوباره محروم کرده شوند. هم‌چنان قابل ذکر است که برخی از زنان طلاق شده از عدم پرداخت نفقه توسط شوهران نیز رنج برده و یا گاهی اوقات شوهران بدون سرپرستی زنان حاضر به طلاق  نشده و رشتۀ ازدواج را "معلق" می‌گذارند؛ غافل از ین حکم الله سبحانه وتعالی:

﴿وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ

[نساء: 19]

ترجمه: و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آن‌ها داده‌اید(از مهر)، تملک کنید! مگر این‌که آن‌ها عمل زشت آشکاری انجام دهند و با آنان بطور شایسته رفتار کنید!

وقتی اسلام آمد، با مکلفیت‏های شرعی زنان و مردان را اختصاص داد؛ زمانی‌که اسلام احکام را بیان می‌کند، مشکلات هردو را حل می‌سازد و مسئلۀ برابری یا تمایز میان آن‌ها را مورد توجه قرار نمی‌دهد. اما اسلام این را توجه دارد که یک مشکل خاص به عنوان یک مشکل، صرف نظر از این‌که آیا این مشکل برای یک زن است یا یک مرد نیاز به علاج دارد. واقعیت ازدواج برای تشکیل خانواده و ایجاد آرامش برای این خانواده بنا شده است. اگر در زندگی زناشویی مشکلی رونما گردد که سرور و شادی را تهدید می‌کند و مشکل به نقطه‏ای رسیده است که زندگی زناشویی نمی‌تواند تداوم یابد؛ درین میان باید طریقه‏ای وجود داشته باشد که زن و شوهر برای جدایی خود از یک‌دیگر استفاده کنند و جائز نیست که این رابطه با کراهیت و ناپسندی هردو و یا یکی از زوجین ادامه یابد. از همین جهت الله سبحانه وتعالی طلاق را چنین مشروع ساخته است:

﴿الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ

[بقره: 229]

ترجمه: طلاق(رجعى) دو بار است؛ پس از آن يا(بايد زن را) به خوبى نگاه داشتن يا به شايستگى آزاد كردن!

تا بدان جهت که بدبختی در خانه‏ها نباشد و یا این‌که حلاوت ازدواج در میان مردم باقی می‌ماند. اگر این امکان وجود نداشته باشد که بین زوجین به علت ناسازگاری طبیعت زندگی ادامه یابد؛ پس هرگاه آن‌ها آنچه که زندگی آن‌ها را خراب می‌سازد، توسط جدائی فساد را دفع نمایند. آن‌ها در حقیقت با این عمل خود یک‌دیگر را همکاری کرده اند تا حلاوت زناشویی را با دیگران اعطاء کنند. (منبع: نظام اجتماعی اسلام)

اسلام منزلت زنان را چنان بلند برده است که تنها ناپسندی را دلیلی برای طلاق قرار نداده است؛ اما زن و شوهر را به نیک زندگی کردن امر کرده و زوجین را تشویق بر تحمل ناپسندی نموده که شاید درین ناپسندی خیری نهفته باشد. چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا

[نساء: 19]

ترجمه: با آن‌ها به شايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان چیزی خوش‌تان نيامد؛ پس چه بسا چيزى را خوش نمى‌داريد و الله در آن مصلحت فراوان قرار مى‏‌دهد.

از همین جهت است که الله سبحانه وتعالی بر مرد حرام ساخته که به علت ناپسندی از زن خود کناره‏گیری کند و از ترس گرفتن مهر، نه آن را طلاق می‌دهد و نه با او زندگی می‌کند؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا ۖ وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ

[نساء: 19]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! برای شما حلال نیست که از زنان، از روی اکراه(و ایجاد ناراحتی برای آن‌ها) ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آن‌ها داده‌اید(از مهر)، تملک کنید! مگر این‌که آن‌ها عمل زشت آشکاری انجام دهند.

علی بن ابی طلحه از ابن عباس در تفسیر آیۀ "ولا تعضلوهن" می‌فرماید: «بر آن‌ها قهر نشوید تا برخی آنچه را بدان‌ها داده اید، با خود ببرید؛ یعنی مردی زنی دارد و از بودن با او خوشش نمی‌آید؛ ولی مهر این زن نزد مرد باقی است که با تحمیل ضرر می‌خواهد زن تا مهرش را ببیخشد.» (منبع: تفسیر ابن کثیر) پس بالای مرد واجب شده است که زن مطلقه را در طول عدت طلاق، نفقه داده و از خانه بیرون نسازد تا این‌که عدت‌اش پوره شود و هم‌چنان باید در مقابل شِیر دادن طفلش اُجرت رضاعت را بپردازد. در زمینه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ ۚ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَٰلِكَ ۗ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا﴾ 

[بقره: 233]

ترجمه: و بر آن کسی‌که فرزند برای او متولّد شده(= پدر) لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته(در مدت شیر دادن بپردازد؛ حتی اگر طلاق گرفته باشد)؛ هیچ کس موظّف به بیش از مقدار توانایی خود نیست؛ نه مادر(به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به کودک را دارد و نه پدر و بر وارث او نیز لازم است که این کار را انجام دهد(= هزینۀ مادر را در دوران شیرخوارگی تأمین نماید) و اگر آن دو، با رضایت یک‌دیگر و مشورت بخواهند کودک را(زودتر) از شیر بازگیرند، گناهی بر آن‌ها نیست.

به مرد اجازه است که قبل از طلاق سه‏گانه رجوع نماید:

﴿وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ

[بقره: 232]

ترجمه: و هنگامی‌که زنان را طلاق دادید و عدّت خود را به پایان رساندند، مانع آن‌ها نشوید که با همسران(سابق) خویش ازدواج کنند! اگر در میان آنان به طرز پسندیده‌ای تراضی برقرار گردد.

هم‏چنان برای زن اجازه است که پس از طلاق سه‏گانه، به مرد دیگری شوهر نماید:

﴿فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾

[بقره: 230]

ترجمه: اگر(بعد از دو طلاق و رجوع بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر این‌که همسر دیگری انتخاب کند(و با او آمیزش‌جنسی نماید. در این صورت) اگر(همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهی ندارد که بازگشت کنند(و با همسر اول دوباره ازدواج نماید)؛ در صورتی‌که امید داشته باشند که حدود الهی را محترم می‌شمرند. این‌ها حدود الهی است که(الله) آن را برای گروهی‌که آگاهند، بیان می‌نماید.

این احکام و این رحمت را زنان با از دست دادن دولتی‌که تمام امور آن‌ها را رعایت می‌کند، نیز از دست داده اند. خلافتی وجود ندارد که از زنان مراقبت می‌کند و احکام اسلام را عملی سازد؛ حالت چنان است که از ظلم و حاشیه‏نشینی رنج می‌برند و از سائر حقوق و امتیازات محروم اند. زن مسلمان در بدبختی جان می‌دهد و تنها تحت خلافت راشده بر منهاج نبوت از امنیت و مراقبت برخوردار است که این احکام را به شیوۀ مفصل عملی می‌سازد.

نویسنده: بیان جمال

برای رادیوی دفتر مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

در نهایت جایگاه مسلمانان جنت است

(ترجمه)

«عَنْ أَبِي ذَرٍّ رضی الله عنه، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «أَتَانِي جِبْرِيلُ فَبَشَّرَنِي أَنَّهُ مَنْ مَاتَ لَا يُشْرِكُ بِاللَّهِ شَيْئًا دَخَلَ الجَنَّةَ، قُلْتُ: وَإِنْ زَنَى وَإِنْ سَرَقَ؟ قَالَ: نَعَمْ»

(رواه ترمذی)

ترجمه: از ابوذر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: فرستاده‌ای از جانب الله نزد من آمد و به من مژده داد كه هركس از امت من بميرد؛ ولی به الله شرك نورزيده باشد، به بهشت می‌رود. ابوذر می‌گويد، پرسيدم: اگرچه دزدی و زنا كرده باشد؟ فرمود: اگرچه دزدی و زنا كرده باشد!

توضیح حدیث

در این حدیث مبارک نوعی بشارت و امیدواری برای هر مسلمانی است که ایمان به ربوبیت الله سبحانه وتعالی و رسالت حضرت محمد صلى الله عليه وسلم، تصدیق جازم و یقینی داشته باشد، عنقریب داخل بهشت می‌شود؛ اگرچه مرتکب گناهانی شده باشد و حتی اگر مرتکب زنا و دزدی شده باشد. لذا الله سبحانه وتعالی هرکسی را بخواهد، مغفرت می‌کند. هر گناه بنی آدم صغیره باشد یا کبیره، مورد مغفرت است؛ اگر توبه و آمرزش بخواهد، غیر از شرک؛ زیرا شرک ظلم عظیم است.

این مطلب تضمین بر این است که کسی در حال ایمان بمیرد که بدی‌هایش برخوبی‌هایش غلبه داشته باشد، در نهایت امر، جایگاهش جنت جاودانه است؛ اگرچه چندی در جهنم بماند تا از گناهانش پاک شود. این‌جا لازم است چیزی را که در غایت اهمیت قرار دارد، درک کنیم و آن ذکر زنا و سرقت در حدیث مبارک و سؤال رسول الله صلى الله عليه وسلم از جبرئیل در این مورد، بر عظمت و بزرگی گناه این دو عمل زشت دلالت می‌کند؛ ولی با آن هم الله سبحانه وتعالی برای کسی‌که بخواهد، مغفرت می‌نماید. اگر آن شخص توبه نموده و آمرزش بخواهد و اعمال صالح را به رضای الله سبحانه وتعالی انجام دهد، او سبحانه وتعالی قبول کنندۀ  توبه و نهایت مهربان است.

یقیناً رحمت الله سبحانه وتعالی وسیع و شامل حال همه بندگانش می‌باشد. الله سبحانه وتعالی خالق ما و آخرت می‌باشد. لذا جنت را جایگاه بلندقیمت گردانیده و ما را بخاطر حصول آن به انجام اعمالی تشویق نموده است و برحذر  از آنچه می‌دارد که حرام گردانیده است.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم ما را از اهل آن بهشتی داشته باشد که برای بنده‌گان صالح‌اش آن را آماده کرده است. بار الهی آمین!

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: راه‌پیمایی از بهر محکوم نمودن گشت‌وگذارهای ترکیه

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحریر-ولایه سوریه راه‌پیمایی را در شهر اریحا در حومه ادلب به هدف محکوم نمودن گشت‌وگذارهای ترکیه بخاطر بازنمودن جاده‌های بین‌المللی، برگزار نمود.

پنجشنبه 19 شعبان 14440 هـ برابر با 25 اپریل 2019م

ادامه مطلب...

ولایه سودان: درس مسجد" یادآوری در مورد وجوب کار از بهر تأسیس خلافت"

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحریر-ولایه سودان فعالیت‌هایی را در ماه رجب المحرم به مناسبت زنده‌نگهداشتن یاد بود سالروز دردناک سقوط دولت اسلام (خلافت) براه انداخت.

این درس در مسجد نیالای بزرگ زیر عنوان " یادآوری در مورد وجوب کار از بهر تأسیس خلافت"

توسط استاد محمد جامع (ابو ایمن) توسط همکار سخن‌گوی رسمی حزب التحریر ولایه سودان ارایه شد.

دوشنبه 18 رجب المحرم 1440 هـ برابر با 25 اپریل 2019م

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک: پیام مسجد"ومن يتق الله يجعل له مخرجا"

  • نشر شده در ویدیوها

"هر  کس  هم  از  الله  بترسد  و  پرهیزکاری  کند،  الله   راه  نجات  (‌از  هر  تنگنائی‌)  را  برای  او  فراهم  می‌سازد"

توسط شیخ ابو انس حصری

سرزمین مبارک (فلسطین)

پنجشنبه 19 شعبان 14440 هـ برابر با 25 اپریل 2019م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: گفت‌وگو" داستان ازدواج مدنی و حکم اسلام در برابرآن"

  • نشر شده در ویدیوها

استاد قدیر احمد القصص

عضو حزب التحریر-ولایه لبنان

گفت‌وگوی مذکور ضمن فعالیت‌ها

این گفت‌وگو در نمایشگاه کتاب در طرابلس برگزار شد

چهارشنبه 18 شعبان 1440 هـ بر ابر با 24 اپریل 2019م

ب
ادامه مطلب...

طلاق حلال است؛ هرچند بدترین حلال باشد!

(ترجمه)

اسلام، قانون کامل زندگی بوده که تمام راه‏های اشباع حاجات عضوی و غرایز انسانی را بدون این‌که این راه‏حل برای خود انسان و یا دیگران سبب مشقت و دشواری گردد، در بر می‌گیرد. اسلام برای تمام مشاکلی‌که پیش می‌آید، راه‏حل‏هایی را در نظر گرفته است و این یگانه دینی است که خالق بشر آن ‌را برای بندگانش پسندیده تا زوجین با زندگی گوارا ادامه‌ی حیات کرده و از خالق‌شان راضی باشند. اسلام غریزه‌ی نوع و حفظِ نوعیت بشری را مانند دیگر غرایز به انسان یاد داده، طریقه‌ی شرعی‌اش را نیز بیان کرده و برای حفظ و اشباع‌اش ازدواج را سنت قرار داده تا رابطه‌ی مقدس بین زوجین تأمین گردد؛ رابطه‌ای محکمی‌که هردوی‌شان را جمع می‌نماید. در زمینه الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا﴾

[نساء: 21]

ترجمه: و چگونه آن را باز می‌ستانید؛ حال آن‌که به‌یک‌دیگر رسیده‌اید(و باهم آمیزش کرده‌اید) و زنان از شما پیمان استوار گرفته‌اند.

هر آن کسی‌که به الله سبحانه‌وتعالی ایمان دارد، به‌خاطر اشباع غریزه‌اش به‌غیر از این رابطه، به راه‏حل دیگری نرود. از همین جهت است که اسلام برای "انتخابِ بهتر" تأکید نموده و آن انتخاب بهتر اینست: "مردانِ پاک برای زنانِ پاک" تا این شراکت در طولِ حیات، متین، قوی و دائم باشد.

احتمال دارد، گاهی زن و گاهی هم شوهر در انتخاب خود اشتباه نمایند که در نتیجه پیوندشان نیز فاسد شود؛ در اثر اختلاف مزاج و تقاضاهای منحصر به‌فرد و یا به‌اثر اختلاف و نبود محبت در بین‌شان؛ سرانجام این زندگی مشترک به‌تباهی کشیده می‌شود که در این‌صورت طلاق یگانه راه نجات آن‌ها محسوب می‌گردد.

آری، اسلام طلاق را مشروع قرار داده و این را بدترین حلال نیز دانسته که در برخی حالات از زوجیتی‌که توافق زوجین و زندگی مشترک بین‌شان امکان‌پذیر نباشد، طلاق بهترین راه‌حل می‌باشد. برای این‌که این خالیگاه خطرات و خرابی دیگری را متوجه تمام جامعه نسازد، اسلام، طلاق را مشروع قرار داده است. هم‌چنان، برای این‌که پس از تخریب رشته‏ی توافق و محبت بین زوجین، روابط بیشتر ملوث نگردد، اسلام طلاق را مشروع ساخته است؛ چون الله سبحانه‌وتعالی طبیعت و سرشت مخلوقات خویش را درست می‌داند؛ پس در انحلال زوجیت نیز اختیار داده تا زوجین از "حلال" استفاده نمایند و در جدایی نیز مسیر هوی و هوسی را که پروردگار دوست ندارد، اختیار نکنند.

برخلاف اسلام، نصرانیت این امر را ناپسند خوانده و برای زوجین طلاق را اجازه نمی‌دهد؛ چون زوجیت را مطلقاً یک رابطه‌ی مقدس تعبیر نموده و مرد را مکلف ساخته که در طولِ حیات‌اش با یک زن زندگی را ادامه دهد. در عینِ حال، زوجین را مکلف ساخته تا در تعهد رابطه‌ی مقدس زناشویی با یک‏دیگر امین باشند؛ پس نصرانیت طلاق را از اساس به حیث یک قاعده‌ی عمومی تحریم کرده است. در واقع دیده شد که این سخت‏گیری، زندگی زوجیت را به‌مشکلات زیادی سردچار کرد؛ زندگی مشترک را ناممکن ساخت؛ هرکدام زوجین هوای نفس خود را محکم گرفتند و رابطه‌ی فامیلی و اجتماعی منجر به فساد گردید. جامعه‌ی کلیسا که بیشتر بر مبنع اصلی خود(کتاب مقدس) معتقد است، در خصوص ازدواج صراحت دارد: «هر آن‌کسی‌که همسر خود را به‌علت زنا طلاق می‌دهد؛ یعنی این‌که خانم‌اش زنا کرده و یا کسی‌که با زن مطلقه ازدواج نماید؛ در حقیقت وی زنا کرده‌است.» اما به‌اثر وجود قوانین سخت‏گیرانه‌اش، کلیسا در مشکلات پیش‏آمده‏ای زوجیت بی‌جواب مانده و خلاف معتقدات خود ناگهان دست به‌وضع قوانین و اجتهاداتی زد که طلاق را ضمن شرایط خاص، امر پسندیده تلقی کرد؛ از جمله اگر یکی از زوجین مرتکب زنا شود که رابطه‌ی مقدس زوجیت را کثیف سازد و یا زوجین به‌مصیبت‏های هم‌چون دیوانه‏گی و مصاب شدن زوجین به‌مرض لاعلاجی‌که زیان‌های زیادی متوجه زندگی مشترک زوجین و یا اولاد آن‌ها شود و یا زوجین بدون اجازه‌ی هم‏دیگر بیشتر از سه سال غائب شوند و یا این‌که اصلاً ازدواج بدون رضایت زوجین عقد شده باشد؛ پس ضمن شرائط مذکور، طلاق را امر پسندیده دانسته‌اند.

این موقف کلیسا بود که رابطه‌ی ازدواج را مطلقاً یک رابطه‌ی مقدس دانسته که باید بدون طلاق ادامه پیدا کند؛ با وجود آن، در مقابل مشکلات فوق، که زندگی مشترک فامیل‏ها را ناممکن می‌سازد، خلاف معتقدات خود، طلاق را منحیث راه‏حل تلقی نمود.

موقف‏گرایان دیگر، آزادی‏خواه‏هان و فیمینست‌ها اند که به‌مجرد زیستن بدون رابطه‌ی زوجیت، فراخوانده و به‌فرد و جامعه اجازه می‌دهند که طبق خواسته و هوای نفس خود زند‏گی کنند. این موقفی‌است که اصحاب آن در پی تخریب خانواده و نظام فامیلی می‌باشند. یکی از نویسندگان مکتب وجودی خانم "سیمون‏دی بوفوار" معتقد است که: «ازدواج، زندان ابدی برای زن است که همه آرزوها و آرامش‌اش را از بین می‌برد.» هم‌چنان خانمِ مذکور سازمان زوجیت را سازمانِ جبر برای زنان تعبیر کرده که از بین بردن و الغای آن ‌را حتمی می‌داند. از همین جهت است که فمینیست‌ها بر "آزادی‏یی رابطه و آزادی‏یی جدائی بین زن و مرد و یا بین هم‏جنس‏بازان معتقد اند" پس این‌گونه موقف‏گیری، زند‏گی را بیهوده ساخته و سبب اختلاط نسل‌ها شده و خانواده و جامعه را خراب و فاسد می‌سازد.

اما دین اسلام، قانون الهی است که بهترین راه را برای حیات انسان‏ها ترسیم نموده است؛ پس بهتر از خالق، کی داناتر به‌مخلوق و کی تواناتر به‌تنظیم زندگی و اعمال انسان‌ها می باشد؟!

الله سبحانه‌وتعالی است که ازدواج را مشروع ساخته تا به‌واسطه‌ی آن انسان‌ها غرائز خود را اشباع نموده، در نتیجه تکاثر و تناسل نمایند و نوع بشریت در زمین ادامه پیدا کند. برای تحقق این هدف اسلام به‌انتخاب همسر بهتر تشویق کرده تا زندگی بدون تزلزل ادامه یابد؛ اما باوجود این‌هم، شیطان در این میان کار می‌کند تا در میان زوجین تفرقه را ایجاد نماید. در زمینه، رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرماید:

«إنّ إبليس يضع عرشه على الماء ثمّ يبعث سراياه فأدناهم منه منزلة أعظمهم فتنة يجيء أحدهم فيقول فعلت كذا وكذا فيقول ما صنعت شيئا قال ثمّ يجيء أحدهم فيقول: ما تركته حتّى فرّقت بينه وبين امرأته قال فيدنيه منه ويقول: نِعم أنت...»

ترجمه: ابلیس عرش خود را بالای آب می‌گذارد؛ بعد از آن لشکر خود را می‌فرستد؛ نزدیک‌ترین فرد لشکرش کسی است که به‌ایجاد بزرگ‌ترین فتنه موفق شود. فردی آمده گزارش می‌دهد که فلان فلان کار را انجام دادم، ابلیس می‌گوید که هیچ‌چیزی را انجام ندادی؛ باز یکی دیگرش می‌آید و می‌گوید: رهای‌شان نکردم تا این‌که در میان زن و شوهر جدایی افگندم؛ پس ابلیس آن فرد را نزدیک خود خواسته و برایش می‌گوید: بلی، تو بهترین کار را کردی!

تفرقه بین زوجین از جمله‌ی اعمال شیطان است و بدترین حلال نزد الله سبحانه‌وتعالی محسوب می‌شود. پس از آن‌که هرگونه سعی برای خاموش کردن آتشِ اختلاف در زندگی زوجین ناممکن گردد، طلاق یگانه راه‏حل باقی می‌ماند که در این صورت انحلال زوجیت بهتر از تباهی و خطرات زندگی است.

اسلام آمده تا جوامع را از هرگونه مشکلات، افکار فاسد و روابط غلط پاک سازد و در مقابل مفاهیم و روابط پاک را در جامعه نهادینه نماید تا جامعه کاملاً صاف گردد. اسلام برای تداوم زوجیت، افکار و راه‏حلی؛ مانند: رحمت و شفقت را پیشکش می‌کند؛ هرگاه بدبینی و کینه جای‌گزین آن شود، راه‏حل جدائی را در نظر دارد.

الله سبحانه‌وتعالی به این موضوع سوره‌ی کامل "طلاق" را اختصاص داده و به‌گونه‏ای مختصری در سوره‌ی بقره، از آن سخن گفته و احکام‌اش را بیان نموده تا مردم مانند این‌که پروردگار خویش را می پرستند، مطابق این حکم نیز به پیش بروند تا به‌سبب آن جامعه حفظ مانده و هرگاه سلولی از سلولی جامعه به مشکلی مواجه گردد، از لغزش‏ها در امان بماند. در این دین عظیم، راه‏حل‌هایی وجود دارد که جامعه را از مشکلات حفظ و ثبات می‌دهد.

اسلام، سراپا خیر است. هرازگاهی در امری از امور؛ اگر برای ما به‌گونه‌ی شر ظاهر گردد، برمقتضای حالش حکم می‌نماییم؛ از خفاء و پنهانش؛  جز الله سبحانه‌وتعالی هیچ‌کسی چیزی نمی‌داند. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾

[بقره: 216]

ترجمه: نزدیک است چیزی را ناپسند بدانید؛ در حالی‌که آن برای‌تان خیر باشد و نزدیک است چیزی را دوست بدارید؛ در حالی‌که آن برای‌تان شر باشد. الله می‌داند و شما نمی‌دانید.

 در طلاق هرآن‌چه به‌نظر شما بد باشد، آن به اذن الله سبحانه‌وتعالی خیر برای زوجین، فرزندان و در عموم برای خانواده بوده و انحلال آن بهتر از بقایش خواهد بود؛ چون ممکن است در صورت بقاء، زندگی را به‌تباهی کشانیده، بدبختی و مفاسد دیگر را در پی آرد.

ازدواج، پیوندِ محکم و ناگسستنی‌ست که اسلام بدان تشویق کرده تا این پیوند بر پایه‏های محکم و ثابتی از محبت و رضایت الله و احکام آن  بنا شود تا در برابر مشکلات و اختلافاتی‌که در آینده دامن‏گیر زوجین خواهد گردید، باثبات بمانند. این همان چیزی‌ست که الله سبحانه‌وتعالی برای بندگانش مشروع ساخته تا خانواده در میان خود با دوستی، محبت و رحمت آمیخته شوند و جامعه هم به‌همین اساس بنا یابد و همه افراد جامعه برای بدست آوردن رضایت پروردگارِ آسمان و زمین رقابت و سعی نمایند. هرگاه این پیوند با خلل و نقصی مصاب گردد، در زمینه، راه‏های حلِ زیادی وجود دارد که شریعت الهی بدان تفصیل داده است.

نویسنده: زینت صامت

برای رادیوی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه