پنجشنبه, ۰۹ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

بعد از فتح مکه هجرت نیست؛ بلکه جهاد و نیت است

«عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ: «لاَ هِجْرَةَ بَعْدَ الْفَتْحُ، وَلَكِنْ جِهَادٌ وَنِيَّةٌ، وَإِذَا اسْتُنْفِرْتُمْ فَانْفِرُوا»

(رواه بخاری)

ترجمه: از عبد الله بن عباس رضیالله عنهما روایت است که گفت: رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم روز فتح مکه فرمودند: بعد از فتح مکه هجرتی و جود ندارد؛ ولی جهاد در راه الله و اخلاص نيت در اعمال به جای خود باقی است و هرگاه برای جهاد از شما درخواست خروج شد، خارج شويد.

توضیح حدیث

در صدر اسلام هجرت در مدینه بخاطر قلت مسلمین و ضرورت آن‌ها به ایجاد اجتماع فرض بود؛ اما زمانی‌که مکه به نصرت الله سبحانه وتعالی فتح شد، مردم گروه‌گروه در دین اسلام داخل شدند و فرضیت هجرت به مدینه ساقط گردید؛ ولی فرضیت جهاد و اخلاص نیت به آن بر کسانی‌که توان جهاد را داشته باشند، باقیست. حکمت در و جوب هجرت برکسانی‌که اسلام می‌آوردند، این بود که از اذیت و آزار مشرکین مصون بمانند؛ زیرا مشرکین هرکسی را که مسلمان می‌شد، سخت عذاب و شکنجه می‌کردند تا از دینش برگردد؛ حتی قرآن در مورد ایشان فرمود:

﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا...

[نساء : 97]

ترجمه: به راستی فرشتگان، هنگام قبض روح کسانی‌که(با ترک هجرت) به خويشتن ستم کردند، می‌گويند: در چه وضعی بوديد؟ پاسخ می‌دهند: ما در زمين مستضعف بوديم. می‌گويند: آيا زمين پروردگار وسیع و پهناور نبود که در آن هجرت می‌کرديد؟

لذا این هجرت در حق کسانی‌که در دار کفر مسلمان می‌شوند و قدرت خروج را از آن دارند، حکم‌اش باقیست. نسائی از طریق بهز بن حکیم بن معاویه از پدرش و از جدش به طریق مرفوع روایت نموده که رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمود:

«لَا يَقْبَلُ اللهُ مِنْ مُشْرِكٍ بَعْدَ مَا يُسْلِمُ عَمَلًا أَوْ يُفَارِقَ الْمُشْرِكِينَ إِلَى الْمُسْلِمِينَ»

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) هیچ عمل مشرکی را بعد از اسلامش قبول نمی‌کند تا آن‌که از مشرکین به سوی مسلمین مفارقت نکند.

ابوداود از سمره به طور مرفوع حدیثی را چنین روایت نموده که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمود:

«أنا بريءٌ مِن كُلِّ مُسلِمٍ يُقيمُ بَينَ أظهُرِ المُشرِكينَ»

ترجمه: من از هر مسلمانی‌كه بين مشركين اقامت می‌كند، بيزارم!

حافظ ابن حجر، طیبی و دیگران در مورد این سخن: «وَلَكِنْ جِهَادٌ وَنِيَّةٌ» فرموده‌اند: از این سخن مخالفت حکم مابعدش از ماقبلش مفهوم می‌شود و معنی چنین می‌شود: «هجرتی‌كه در آن ترك وطن مقصود بود و از افراد خواسته می‌شد که به مدينه هجرت كنند، تمام شده است؛ اما ترك وطن به سبب جهاد، هم‌چنان به قوت خود باقی است و نيز حكم ترك وطن به نيت خير مانند فرار از ديار كفر يا هجرت در راه كسب علم يا گريز از فتنه‌ها برای حفظ دين، كه همه‌ای اين‌ها را شامل می‌شود، هم‌چنان باقی است و نیت اخلاص نیز باقی است.» پس خير در اينست كه بيرون شدن از هر شهری‌كه به صلاح دينش باشد، برايش بهتر است؛ برابر است كه هجرت ناميده شود يا نشود.

مراد از این سخنان(وإذا استنفرتم فانفروا) اینست که هرگاه حاكم اسلام شما را به جهاد فراخواند، به جهاد برويد. امام نووی فرموده است: «خیری‌که از طریق هجرت میسر بود، با انقطاع هجرت قطع گردیده است، که حصول آن از طریق جهاد و نیت صالحه ممکن است و بس؛ پس زمانی‌که امام یا خلیفۀ مسلمانان امر خروج به جهاد و عمل صالحه را داد؛ پس به اطاعت از آن خارج شوید و برائید.»

دوستان گرامی! هجرت از دار کفر به دار اسلام کما فی‌السابق به حکم خود باقی است؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا

[نساء: 97]

ترجمه: بی‌گمان كسانی‌كه فرشتگان(برای قبض روح) به سراغ‌شان می‌روند و(می‌بينند كه به سبب هجرت نكردن به سرزمين ايمان) بر خود ستم كرده‌اند، بديشان می‌گويند: كجا بوديد(كه چنين بی‌دين و توشه مرده‌ايد؟) گويند: ما بی‏چارگانی در سرزمين(كفر) بوديم. گويند: مگر زمين الله وسيع نبود تا در آن كوچ كنيد؟ جايگاه آنان دوزخ است و چه بد جايگاهی و چه بد سرانجامی!

لذا هجرت از دار کفر به دار اسلام باقیست و هرگز قطع نمی‌شود؛ چنانچه امام احمد در مسندش روایت نموده که نبی کریم صلی‌الله علیه وسلم فرموده‌اند:

«إِنَّ الْهِجْرَةَ لَا تَنْقَطِعُ مَا كَانَ الْجِهَادُ»

(رواه احمد)

ترجمه: تا زمانی‌که جهاد است، هجرت قطع نیست.

اما حکم هجرت به تناسب توانمندی در افراد نسبت به آن متفاوت می‌باشد؛ چنانچه در بعضی حالات فرض و در بعضی حالات مندوب یا مستحب می‌باشد. اما کسانی‌که هرگز به هجرت قادر نباشند، پس الله سبحانه وتعالی آن‌ها را عفو نموده است که این عفو به سبب عجز ایشان از تحمل هجرت می‌باشد یا بخاطر مرضی‌که اقامۀ آن را برایش دشوار ساخته است یا بخاطر ضعیفی و سستی جسمی مانند زنان، کودکان و مشابه این‌ها، چنانچه در اختتام آیه ذکر است. بدین اساس، کسی‌که قادر به هجرت باشد و در منطقه‌ای زندگی کند که دینش را اظهار کرده نتواند و احکامی را که اسلام از وی خواسته است، قائم کرده نتواند، به سبب آنچه در آیت وارد است، هجرت بر وی فرض می‌باشد:

﴿أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا

ترجمه: مگر زمين الله وسيع نبود تا در آن كوچ كنيد؟

اما کسی‌که به هجرت هم قادر است و لیکن اظهار دینش را نیز کرده می‌تواند، اقامۀ احکام شرعی، که از وی خواسته شده(با درنظرداشت سلطۀ حکومت اسلامی) نیز می‌تواند؛ پس هجرت به چنین شخصی فرض نبوده؛ بلکه مندوب یا مستحب می‌باشد. اما فرض نبودن آن به سبب اینست که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم در حق کسانی‌که در مکه باقی ماندند، تقریر نموده و چیزی اظهار نکرد. روایت است که شخصی بنام نعیم حام زمانی‌که قصد هجرت کرد، بنی عدی، که قومش بودند، آمده و به وی گفتند: تو نزد ما بمان؛ در حالی‌که در دینت باشی و ما کسانی را که به تو قصد اذیت کنند، مانع می‌شویم و تو از ما آنچه می‌توانی، حمایت کن. لذا وی در یکی از خانه‌های بنی عدی مقیم شده و یک مدتی از هجرت تخلف کرده و بعداً هجرت نمود، که پیامبر صلی‌الله علیه وسلم فرمودند: «قومت در حق تو خیرخواه بودند، نسبت به قوم من در حق من؛ زیرا قومم مرا اخراج کرده و ارادۀ قتل مرا کردند؛ ولی قوم تو تو را حفظ کرده و مانع ضرر به تو شدند.» این مطلب را ابن حجر در الاصابه ذکر کرده است و نعیم گفت: «ای رسول الله صلی الله علیه وسلم؛ بلکه قومت تو را بسوی طاعت الله سبحانه وتعالی و جهاد با دشمنش اخراج کردند؛ ولی قوم من مانع هجرت و طاعت الله سبحانه وتعالی برای من شدند.»

والسلام علی من اتبع الهدی

ادامه مطلب...

سرنگونی رژیم سودان فقط توسط ازبین‌بردن ریشه‌های آن: براندازی قانون اساسی، دستورات،‌ نهادها و مظاهر آن، انجام خواهد شد Featured

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

در یک نمایش مضحک و برآیند ناقص، معاون اول ریاست جمهوری و جنرال عوض بن عوف وزیر دفاع اعلام کرد که رژیم را سرنگون‌کرده و البشیر را بعد از دستگیری، در یک مکان امن نگه‌می‌دارد. او خود را به رهبریی شورای نظامیِ منصوب‌کرده که هنوز اعضای آن به‌غیر از دگر جنرال کمال عبدالمعروف؛ کسی‌که منحیث معاون شورای نظامی سوگند یاد کرد و خود بن عوف که قبل از او سوگند یاد کرده بود، افشاء‌نشده است. عوض بن عوف قانون اساسی سودان را که مربوط سال 2005م می‌شود، لغو و برای سه ماه در سودان وضعیت اضطرار اعلام کرده و قیود شب‌گردی طولانی را از ده شب تا چهار صبح وضع نمود. تمام این‌ها در بیانیه‌ای توسط بن عوف روز پنج‌شنبه، 11 اپریل 2019م‌ خوانده شد.

انقلابیون فهمیدند که این فقط یک انحراف و نیرنگی‌ست که به هدف فریب‌دادن آن‌ها در خصوص خواسته‌های‌شان که سرنگونی نظام است، انجام می‌شود؛ بناءً آن‌ها گفته‌اند که به تظاهرات‌شان ادامه‌خواهند داد.‌ قبل از آن جنرال ارتش در یک فرمانی با کمال خون‌سردی قیود شب‌گردی را اعلام کرد. انقلابیون تا حال به تظاهرات خود ادامه‌‌داده و بر اجرای خواسته‌های‌شان برای سرنگونی رژیم و تمام مظاهر آن به شمول بن عوف، پافشاری می‌کنند.

ما در حزب‌التحریر-ولایه‌ سودان به منظور تقویت این جنبش در مقابل دزدان انقلاب، که رژیم‌های فرسوده و فاسدی را در مصر، تونس و یمن روی‌کار آورده‌اند، می‌خواهیم که نکات زیر باید انجام شود:

اول: رژیم باید از ریشه سرنگون شود. قانون اساسی،‌ دستورات و نهادها و تمام مظاهر آن، که به مقدسات بی‌حرمتی کرده،‌ خون‌ها ریخته‌اند و سرمایه‌ها‌ی مردم را به‌صورت غیرقانونی به هدر می‌دهند، چه در شرایط اجرای قانون اساسی و چه در تعلیق آن توسط اعلام وضعیت اضطرار باید از بین برود. توقیف البشیر در یک مکان امن، ریشه‌کن کردن رژیم نبوده؛ بل صرفاً یک فریب و چرخش نظام فاسد است.

دوم:‌ هدف باید آوردن یک نظام عادل باشد که قانون برحق الله را تطبیق و از امور مردم با معیار اسلام مراقبت کند. این فقط توسط احیای دولت اسلامی، خلافت راشده بر منهج نبوت، به‌دست خواهد آمد.

سوم: هیچ وابسته‌گی به کشورهای کافر استعمارگر خصوصاً امریکا که سر مار‌ و حافظ رژیم کنونی‌ست، نداشته باشد؛‌ چراکه پشت این نمایش مضحک قطعاً امریکا قرار دارد تا مزدوران خود را بگمارد. ضرور است تا به الله قوی و متین اتکاء کرده و بعداً به فرزندان مخلص امت تکیه کنیم.

چهارم:‌ ایجاد رهبریی مخلصی‌که با استعمارگران کافر: امریکا و اروپا ارتباط نداشته باشد. راه انجام چنین کاری، فعالیت با غم‌خوار امت است که به مردم خود دروغ نمی‌گوید.‌ حزب‌التحریر یک رهبری صادق و آگاه، سیاسی و ایدیولوژیک بوده که تلاش می‌کند تا با امت و توسط امت تغییر واقعی را بر اساس اسلام ایجاد کند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾

[انفال: 24]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده اید، چون الله(سبحانه‌وتعالی) و پیامبرش شما را به چیزی فراخوانند که به شما زنده‌گی‌ می‌بخشد، دعوت‌شان را اجابت کنید و بدانید که الله(سبحانه‌وتعالی) میان آدمی و قلب‌اش حایل است و همه به پیشگاه او گرد‌آورده می‌شوید.

ابراهیم عثمان(ابوخلیل)
سخنگوی رسمی حزب‌التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

احیای خلافت به کشتار کودکان فلسطینی -توسط دولت یهود- پایان خواهد داد

(ترجمه)

خبر:

به روز جمعه پنجم اپریل، که به روز کودکان فلسطینی معروف است، انجمن زندانیان فلسطین(PPA) بیانیه‌ای را نشر کرد که در آن آمده است: «از سال ۲۰۱۵م تاکنون ۶هزار کودک فلسطینی توسط نیروهای اسرائیل زندانی شده‌اند و ۹۸ درصد از کودکانی‌که دستگیر شده بودند، در جریان حبس مورد بدرفتاری روحی و یا جسمی قرار گرفتند. این بدرفتاری و شکنجه، لت‌وکوب، ساعت‌ها محرومیت از غذا و آب، محرومیت از خواب، تحقیر، تهدید به تجاوز جنسی و تهدیدهایی را علیه خانواده‌های این کودکان شامل می‌شوند.»

اغلب کودکان در هنگام بازجویی از داشتن حق والدین یا حضور سرپرست و حتی از داشتن حق ملاقات با خانوادۀ‌شان در هنگام حبس محروم بودند. بسیاری از آن‌ها در جریان حمله‌های شبانه به خانه‌های‌شان به صورت وحشیانه دستگیر شدند. تنها در جنوری ۲۰۱۸م، ادارۀ هماهنگ‌سازی امور انسان‌دوستانۀ سازمان ملل، ۳۳۶ تجاوز شبانۀ نیروهایی یهودی را ثبت کرد. برعلاوه، انجمن زندانیان فلسطین بیان کرد که ده‌ها کودک بعد از آن‌که عمداً به گلوله بسته و زخمی شده بودند، دستگیر شدند؛ حال‌آن‌که ده‌ها تن از آنان یک‌بار دیگر، مخصوصاً در جریان اوج تنش‌ها؛ مانند اعتراض الاقصی، باب الرحمه... در مارچ همین سال، دستگیر شدند.

تبصره:

بر اساس گزارش کمیتۀ دولت فلسطین برای امور زندانیان در رام‌الله، هم‌اکنون به تعداد ۲۵۰ کودک فلسطینی در زندان‌های دولت یهود محبوس‌اند. هم‌چنان‌ مبنی بر گزارش دفاع از کودکان بین‌الملل–فلسطین، همه‌ساله دوسیه‌های ۵۰۰ تا ۷۰۰ کودک فلسطینی در محاکم نظامی دولت یهود مورد پیگرد و بررسی قرار می‌گیرند. دستگیری و زندان اغلباً به دلایل جزئی، مانند پرتاب سنگ به سمت اشغال‌گران و غاصبان سرزمین‌های‌شان صورت می‌گیرد؛ طوری‌که نیروهای بزدل یهودی به آن برچسب "جرم امنیتی" زده‌اند و می‌تواند مجازات ۲۰ سال حبس را درپی داشته باشد. در اوایل همین ماه، ویدیوئی از سربازان یهودی نشر شد که یک پسر نه سالۀ فلسطینی را بنام "زین ادریس" در مکتب‌اش در هبرون تهدید و دستگیر می‌کردند و می‌کوشیدند برادر هفت ساله‌اش را نیز به سبب انداختن سنگ به سمت یکی از این تجاوزگران دستگیر کنند.

سازمان‌های حقوق بشر و داکتران اعلام کرده‌اند که دستگیری، زندان و رفتار بی‌رحمانۀ دولت جنایت‌کار یهود در برابر فلسطینیان در توقیفگاه‌ها سبب شده است که این افراد از مشکلات روانی و رفتاری زیاد، مانند کابوس، بی‌خوابی و کاهش دست‌آوردها در مکاتب، رنج ببرند؛ هم‌چنان، عده‌ای از رفتن به مکتب و بازی با دوستان‌شان می‌ترسند. البته تمام این‌ها برعلاوۀ خشونت و کشتار کودکان فلسطینی به دست اشغال‌گران سرزمین‌های‌شان می‌باشد. براساس گزارش وزارت معلومات فلسطین، از ۲۰۱۷م تاکنون حداقل ۸۳ کودک فلسطین توسط دولت یهود شهید شده‌اند.

نه تنها تمام این اعمال مخالف هریک از اصول، قوانین و پیمان‌های بین‌المللی در مورد حقوق کودکان است؛ بلکه مخالف هرگونه ارزش انسانی و اخلاقی در رفتار با کودکان نیز می‌باشد. واقعاً چه کسی از سازمان ملل و دولت‌های عضو‌ش انتظار دارد که موقف معتبری را به خاطر پایان دادن به تهدید مرگ کودکان علیه دولت جنایت‌کار یهود اتخاذ کند؛ درحالی‌که دستان‌اش را به منظور انجام جنایات و کشتار مسلمانان فلسطین برای دهه‌ها، با عفو کامل، باز گذاشته است؟ آن‌ها کاملاً از چنین نیرنگ‌های وحشی‌گرانه آگاهی دارند که نیروهای یهودی برای هراساندن نسل آیندۀ مسلمانان فلسطین به پیش گرفته‌اند تا آنان را از رویارویی با اشغال‌گران سرزمین‌های‌شان بترسانند. برنامۀ آن‌ها این است که تمام کشورهای جهان همان چیزی را قبول کنند که مطابق منافع آن‌ها در منطقه، یعنی حفظ این اشغال بی‌رحم و حذف مخالفان‌اش می‌باشد.

برعلاوه، رژیم‌های جهان اسلام در ماه‌های اخیر، با اعلام رضایت آشکار به منظور ممانعت از رسیدن آسیب به این دولت و راحت‌تر کردن کارش، خیانت‌شان را در برابر امت مسلمه و دین اسلام افزایش داده‌اند و نقش‌شان را هم‌چون خط مقدم محافظان و نیروهای مدافع این اشغال ایفاء کرده‌اند. در فبروری همین سال، وزیران خارجۀ سعودی، امارات متحدۀ عربی و دیگر کشورهای خلیج به کنفرانسی در "وارسا" فرستاده شدند تا به صورت آشکار آغوش محبت‌آمیز خود را به نتنیاهو تقدیم کنند. هم‌چنان، عمان در اکتوبر گذشته از قاتل مسلمانان در خاک‌اش میزبانی کرد. انور گرگاش وزیر امور خارجۀ امارات متحدۀ عربی، اعلام کرد که کشورهای عرب باید دروازه‌های‌شان را بر روی اسرائیل(دولت یهود) بیش‌تر باز کنند و کشورهای عرب در گذشته "تصمیم بسیار اشتباهی" را گرفتند که با این دولت روابط رسمی نداشتند. هم‌چنان یوسف بن علوی بن عبدالله وزیر امور خارجۀ عمان، در اوایل این ماه اعلام کرد: «به باور من، ما اعراب باید این موضوع را دقیقاً مدنظر بگیریم و برای برداشتن نگرانی‌هایی‌که اسرائیل به عنوان پیش‌شرط برای مذاکرۀ واقعی با ما دارد، اقدام کنیم... ما از آنان می‌خواهیم، با تمام وجود احساس کنند که هیچ تهدیدی برای آیندۀشان وجود ندارد.»

آیا در این‌ شکی است که احیای رهبری حقیقی و مخلص اسلامی، خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم، که خالصانه بر پایۀ منافع اسلام و مؤمنان بنا شده‌است، می‌تواند به کابوس‌هایی‌که مبنای زنده‌گی روزانۀ کودکان فلسطینی و خانواده‌های‌شان قرار گرفته، نقطۀ پایان بگذارد؟ تنها خلافت است که برای آزادی حتی یک نقطۀ این سرزمین مقدس از چنگال این اشغال‌گران بی‌رحم و بازگرداندن امنیت و عزت به مؤمنان در زیر سایۀ قانون اسلام، ارتش عظیم‌اش را به حرکت می‌اندازد؛ درست همان‌طوری‌که در تاریخ خلافت شاهد آن بودیم. مطمئناً ما به عنوان امت مسلمه نباید تمام راه‌حل‌های غلطی را که برای این مصیبت بر ما تحمیل می‌شوند، بپذیریم؛ راه‌حل‌هایی‌که تنها به رنج برادران و خواهران ما می‌افزاید و در عوض باید تمام توجه و انرژی‌مان را برای برپایی مجدد شکوه و عظمت امت متمرکز کنیم.

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَلَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾
[نور: ۵۵]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد؛ همان‌گونه‌که به پیشینیان آن‌ها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و ترس‌شان را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند؛ آن‌چنان‌که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من قرار نخواهند داد و کسانی‌که پس از آن کافر شوند، آن‌ها فاسقان‌اند.

نویسنده: دکتور نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

ولایه ترکیه: فعالیت‌های جهانی حزب التحریر به مناسبت یادبود سقوط خلافت–ماه رجب 1440هـ.ق

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

جلوه‌ای از فعالیت‌های وسیع مردمی حزب التحریر -که به مناسبت یادبود دردناک فروپاشی دولت اسلام توسط جنایتکاران و ملغی اعلام نمودن نظام حکومت‌داری اسلامی(خلافت) در بیست‌وهشتم رجب المحرم 1342هـ.ق / 03 مارچ 1924م- در تمامی سرزمین‌هایی‌که در آن فعالیت دارد، در ماه رجب المحرم امسال 1440هـ.ق / 2019م، راه‌اندازی نموده و در این فعالیت‌ها مسلمانان را به جدو جهد نمودن با حزب التحریر برای باز گردانیدن دوبارۀ زندگی اسلامی با برپایی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت، تشویق و ترغیب نمود.

ادامه مطلب...

دفتر مطبوعاتی مرکزی: اعزام هیئت‌های از سوی حزب التحریر به سفارت خانه‌های چین برای یاری به اهل مان در ترکستان شرقی

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

بر اساس هدایت عالم بزرگوار عطاء ابن خلیل ابوالرشته، امیر حزب التحریر، هیئت‌های از سوی حزب در نقاط مختلف جهان اعلامۀ مطبوعاتی‌ای را که توسط دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر تحت عنوان "خلافت ترکستان شرقی را آزاد ساخته و مسلمانان اویغور را از ظلم و جنایت چین نجات خواهد داد" صادر شده بود، به سفارت خانه‌های چین تسلیم نمودند و این کار در ضمن فعالیت‌های کمپاین جهانی‌ای‌که حزب برای یاری و یاری طلبی به اهل مان در ترکستان شرقی به راه انداخته بود، انجام شد.

ادامه مطلب...

خطاب به اعتصاب‌کننده‌گان معترض در مقابل فرماندهی عمومی ارتش: به دنبال طلب نصرت برای احیای خلافت باشید؛ زیرا‌ عزت دنیا و آخرت‌تان در آن نهفته است Featured

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

برای سومین روز متوالی، جوانان معترض اعتصاب خود را در‌ مقابل مقر فرماندهی عمومی نیروهای مسلح ارتش سودان ادامه داده و خواهان کناره‌گیری رژیم هستند؛ رژیمی‌که با دیدن این سیل انبوه مردم حیرت‌زده شده، حالآن‌که رسانه‌ها تعداد انقلابیون را بسیار ناچیز می‌شمارند. حتی سخنگوی دولت تصریح کرد که تعداد معترضان در مقابل فرماندهی عمومی بیشتر از 4000تن نبوده و تصریح کرد که آن‌ها بعد از مدت کوتاهی دوباره این محل را ترک خواهند کرد؛ درحالی‌که شبکه‌های ماهواره‌ای در‌حال پخش نشان می‌دهند که جمعیت عظیم صدهاهزار نفری با وجود مسدود بودن پل‌های منتهی به پایتخت و سرک‌های منتهی به مقر فرماندهی عمومی، در آن‌جا تجمع کرده و شعارهایی را علیه رژیم سر می‌دادند. 

پارلمان سودان امروز نشستی را دایر نمود تا در جریان آن وزرای داخله و دفاع، فراخوانده شده تا گزارشات‌شان را مبنی بر وضعیت امنیتی ارائه کنند. شورای امنیت و دفاع به ریاست البشیر به روز یک‌شنبه در نشستی دیدار و تأکید کرد که معترضان بخشی از جامعه بوده و باید دولت به دیدگاه و تقاضای‌شان رسیده‌گی کند. دولت هم‌چنین به‌طور جدی با همۀ معترضان گفتگو کرده تا باهم به یک توافق ملی برسند. در‌ واقع این یک تغییر جهت در شیوۀ رفتار دولت در مقابل معترضان و شورشیان جهت آرام کردن آن‌ها می‌باشد.      

ما در حزب‌التحریر-ولایۀ سودان جنبش این معترضان را ارزش‌مند توصیف کرده و به امت خاطرنشان می‌سازیم‌که به هر اندازه‌ای‌که تاریکی بی‌عدالتی به طول ‌انجامد، در مقابل آن باید طلوعی مخلصانه وجود داشته باشد تا دین الله سبحانه‌و‌تعالی توسط آن حفظ شود. ما به انقلابیون یادآوری می‌کنیم که آن‌ها اکنون در مقابل مردمان قدرت‌طلب قرار دارند. پس اشتباه پیشینیان را تکرار نکنند؛ چنان‌چه در جریان ماه اکتوبر سال 1964م و اپریل 1985م، زمانی‌که معترضان انبوه با قدرت‌مندان ارتش سودان سازش کرده؛ اما قدرت دوباره از آنِ کسانی شد که لیاقت آن را نداشتند. مزدوران سیاسی که خواهان نماینده‌گی از کافر استعمارگر غربی بودند و بر اساس غیر آن‌چه که الله سبحانه‌و‌تعالی نازل کرده، حکم نموده، زنده‌گی مردم را به انحطاط فروبرده و آن‌ را به فساد کشانیدند.

معترضان بایستی از ارتش طلب نصرت کرده تا دولتِ حق و عدالت و دولتی را که در آن به هیچ کسی ظلم نمی‌کند، تأسیس کنند؛ زیرا در این دولت، حکم از آن الله سبحانه‌و‌تعالی، پروردگار جهانیان بوده و حاکم دولت، خدمت‌کار حقیقی امت و اجراء‌کنندۀ قانون الله سبحانه‌و‌تعالی بر روی زمین خواهد بود. فلهذا، تنها نصرت را جهت برپایی خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت بطلبید؛ زیرا در آن وعدۀ الله سبحانه‌و‌تعالی، مژدۀ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم و سرچشمۀ شکوه‌ و افتخار‌تان نهفته بوده و عزت‌تان در دنیا و آخرت خواهد بود.          

ابراهیم عثمان(ابو‌ خلیل)
سخنگوی رسمی حزب‌التحریر- ولایۀ سودان

 

ادامه مطلب...

ما خواهان حاکمیت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت بوده و از دموکراسی ناکام، خواه جمهوری باشد یا پارلمانی، بیزاریم

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

به تاریخ ۱۴ اپریل ۲۰۱۹م، فواد چوهدری وزیر اطلاعات فدرال پاکستان، گفت‌وگو و مذاکره را در مورد تشکیل یک حکومت از نوع ریاست جمهوری من‌حیث یک موضوع غیر قلم داد کرد و آن را رد نموده و اظهار نمود که این موارد صرف در شبکه‌های اجتماعی روی بحث قرار گیرد و بس. ‏در واقع بحث و مذاکرات روی دموکراسی از نوع جمهوریت بالا رفته است، زیرا نظام تازه‌نفس کنونی "نه ماه" از تشکیل‌اش نگذشته؛ ولی واضحاً در همه عرصه‌ها ناکام شده است. به هرحال، انتقال قدرت از دموکراسی پارلمان به دموکراسی ریاست جمهوری و سپس دوباره به حالت اولی برگشتن، به جهیدن ماهی از ‌تابۀ داغ دوباره به آتش سوزان می‌ماند. ‏دموکراسی از نوع پارلمانی، به نحوه عالی راه را برای فساد باز می‌کند؛ زیرا سیاسیون منتخب قوانین کشور را برای حفظ منافع شخصی‌شان از طریق آرای مجلس توشیح می‌نمایند؛ طوری‌که بارها چنین اتفاق افتیده است و اصلاحیۀ هژده قانون توسط مجلس یکی از صد‌ها مثال‌ آن به شمار می‌رود.

دموکراسی از نوع ریاست جمهوری، تمرکز قدرت را به یک شخص منحصر می‌سازد، که بعداً آن شخص می‌تواند بدون چالش در برابر سیاسیون فاسد برای سهمیۀ آنان، منافع فاسد را در رهبری نظامی تأمین کند؛ طوری‌که در زمان ریاست جمهوری جنرال پرویز مشرف دیده شد. ‏خواه پارلمانی یا جمهوری، ذات این دموکراسی برای مسلمانان و دین‌شان خطر وارد می‌کند؛ چنان‌چه ما در طول چندین دهۀ متوالی شاهد درد و رنج دنباله‌روی از دموکراسی بودیم. 

ای مسلمانان پاکستان و به خصوص علمای کرام و گروه‌‌های اسلامی! رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما هشدار می‌دهد:

«لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ»

(رواه بخاری و مسلم)

ترجمه: مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود.

 ‏بنابر این، لذت دموکراسی با تمام انواع آن تجربه و چشیده شده و ما همیشه از منفذ چنین نظام گزیده شده‌ایم. ‏بدانید که دموکراسی یک طاغوت است، زیرا حاکمیتی‌ست که به غیر آن‌چه الله سبحانه وتعالی نازل کرده، حکم می‌کند؛ الله سبحانه‌وتعالی نه تنها ما را از آن ممنوع نموده؛ بلکه دستور داده تا به آن کفر بورزیم؛ زیرا طاغوت است‌‌. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا﴾

[نساء: ٦٠]

ترجمه: آیا ندیدی کسانی را که گمان می‌کنند به آنچه(از کتاب‌های آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، ولی می‌خواهند برای داوری نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟! با این‌که به آن‌ها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند؛ امّا شیطان می‌خواهد آنان را گمراه کند و به بیراهه‌های دوردستی بیفگند.

فلهذا مسئله این نیست که قانون‌اساسی پارلمانی ۱۹۷۳م تااکنون موجود است یا خیر؛ یا تحت اصلاح قرار گرفته و یاهم غیب است؛ بلکه مسئلۀ ریشه‌کن کردن "دموکراسی" و جایگزین ساختن آن با قوانینی‌که هر مادۀ آن از قرآن‌کریم و سنت مشتق شده، می‌باشد. بنابر این، خلافت یگانه نظامی‌ست که هر قانون واحد آن برگرفته از قرآن‌ و سنت است. ‏خلافت یگانه نظامی‌ست که خلیفه و حکامی را بالای امت می‌گمارد که مطابق قرآن‌کریم و سنت حکم می‌کنند. خلافت یگانه نظامی‌ست که اعضای منتخب مجلس شوری مطابق قرآن‌کریم و سنت "خلیفه و حکام" را محاسبه و مشورت می‌دهند‌. بناءً بیایید به این سیاه‌چالۀ مخرب نظام‌ دموکراسی پارلمانی و ریاست جمهوری، توسط احیایی مجدد خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت، خاتمه دهیم.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه