چهارشنبه, ۰۸ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

آیا می‌دانید بخیل کی‌ست؟

(ترجمه)

از حضرت علی بن ابی طالب رضی الله عنه روایت که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: البَخِيلُ الَّذِي مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ»

(رواه ترمذی)

ترجمه: کسی‌که نام من نزد او برده شود و او بر من درود نگوید، بخیل است.

مفهوم حدیث

الله سبحانه وتعالی این امت را با بعثت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم عزت بخشید؛ پیامبری‌که بسیار مشفق و مهربان و بهترین خیرخواه امت‌اش بود؛ راه مستقیمی را برای امتش ترسیم نمود که در آن هیچ کجی و نقصانی نیست. اگر امروز پیامبر صلی الله علیه وسلم در بین مسلمانان وجود ندارد که با حضور آن نفس‌های‌شان عزیز گردد؛ اما سیرت گرانبهای ایشان وجود دارد و درود امت برای رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌رسد.

ای مسلمانان! یقیناً علمای امت امروزی در رابطه با اهمیت درود بر رسول الله صلی الله علیه وسلم سخن گفته اند؛ هم‌چنان از فواید، فضیلت، چگونگی، آثار و نتایجی‌که از آن به دست می‌آید و از معجزات و از قصه‌هایی‌که در فضیلت درود واقع گردیده، بحث نموده اند که این به ذات خود یک امر پسندیده و خوب است. اما علمای امت از این‌که مردم را به عمل کردن چیزی دعوت نمایند که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را انجام داده است یا این فراموش کرده اند و یا اظهار فراموشی می‌کنند. آن‌ها پای‌بندی به سنت می‌کنند؛ اما فرض را ترک می‌نمایند و برای مردم تنها یک بخش از سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم را بیان می‌کنند؛ باید در این مورد از الله بترسند؛ بلکه آن را به طور واضح چنین بیان نمایند: کسی‌که در وقت گفتن نام پیامبر صلی الله علیه وسلم درود نمی‌گوید، بخیل است؛ پس حال کسی‌که به سنت او عمل نمی‌کند، چگونه می‌باشد؟ حال کسی‌که در نقش قدم او صلی الله علیه وسلم نمی‌رود و کسی‌که از امر او مخالفت می‌نماید، چگونه است؟

علماء امت را به سنت و طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم دعوت نکرده اند تا امت از کفر و فسقی‌که واقع گردیده، نجات یابند و خلافت و عزت امت در صحنۀ زندگی دوباره عودت نماید و احکام قرآن در بین مردم تطبیق گردد. ...

یا الله! مارا با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت، که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد، مستفید بگردان و از امت مصایب و بلاها را دور نما! یا الله! زمین را به نور و جه کریمت منور گردان. اللهم آمین آمین!

ادامه مطلب...

لویه جرگه آجندای سیاسی امریکا و مزدورانش را بازتاب می‌دهد، نه نظریات واقعی مردم را Featured

ریاست جمهوری افغانستان طی یک فرمانی نهم ثور 1398 را به عنوان تاریخ برگذاری لویه جرگۀ مشورتی صلح مشخص کرده است. هدف این جرگه ظاهراً استماع مشوره‌ها و نظریات نمایندگان مردم و جستجوی راه حل و تسریع روند مذاکرات صلح عنوان شده تا در پایان این جرگه خط مشی صلح را به دولت مشخص نماید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان برگذاری این لویه جرگه را تحرک ناکام آن‌عده از حُکام مزدور می‌خواند که از روند صلح امریکا با طالبان توسط بادار شان کنار زده شده‌اند و می‌خواهند ازین طریق بر طرف‌های دخیل فشار وارد نمایند تا شامل پروسۀ صلح گردند. از سوی دیگر آنان تلاش دارند بر خیانت‌های بیش از یک‌ونیم دهۀ خود علیه مردم این مرز و بوم سرپوش گذاشته و در نهایت خود را یکی از قهرمانان کاذب بتراشند.

ما به تاریخ بسیار دور و دراز لویه جرگه‌ها اشاره نمی‌کنیم، بلکه در جریان 18 سال گذشته مشاهده کردیم که چگونه لویه جرگه‌ها به نفع استعمارگران تمام شده است. چنان‌چه طی لویه جرگۀ 2004 قانون اساسی فعلی افغانستان که یک قانون غیر اسلامی و فرمایشی از سوی امریکا است بر مردم افغانستان تحمیل گردید. لویه جرگۀ عقد پیمان امنیتی با امریکا 2013 که در آن به عنوان نمایندگان مردم، رشوه خواران سفارت امریکا گرد هم آمده بودند با اکثریت آراء خواهان عقد این پیمان ننگین با امریکای اشغال‌گر گردیدند که دولت فعلی در اولین روزکاری‌اش آن را به امضاء رساند، و اکنون یک بار دیگر ندای لویه جرگۀ مشورتی برای صلح را سَر می‌دهند تا آجندای دیگر استعماری را بر مردم تحمیل کنند. 

این درحالی‌ست ‌که دین مبین اسلام مشوره را در تمام امور مردم حق رعیت بر حُکام می‌داند. اما این نوع جرگه‌های مشورتی همواره برای مشروعیت امور ناروا، بازتاب آجندای سیاسی استعمار و گلوگیر کردن نظر واقعی مردم به گونۀ فرمایشی توسط حُکام مزدور و باداران شان برگذار گردیده است. لذا حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان یک‌بار دیگر مردم مجاهد افغانستان را مخاطب می‌سازد که نباید از سوراخ لویه جرگه بار دیګر گزیده شوند و منحیث ابزار در آجندای صلح امریکایی و مزدورانش مورد سوء استفاده قرار گیرند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

فقر و گرسنگی زیر ظلم نظام سرمایه‌داری و عدالت اسلام

(ترجمه)

در خصوص وضعیت اقتصادی کنونی، که هر ثانیه یک انسان را به‌دلیل گرسنگی و یا سوءتغذیه به‌هلاکت می‌رساند، نمی‌توان از مسئولیت سرمایه‌داری انکار و یا چشم‌پوشی کرد. بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، دو ابزار اساسی و مهم سرمایه‌داری بوده و به‌طور مستقیم مسئولیت اوضاع نابسامان اقتصادی کنونی در جهان‌ درحال توسعه و سرزمین‌های اسلامی به‌ این دو نهاد برمی‌گردد. سیاست‌های مبتنی بر و جود این دو نهاد است که بیش‌تر از 500 میلیون فقیر در سرزمین‌های اسلامی؛ چون: یمن، سودان، جیبوتی، موریتانیا، اردن، عربستان سعودی، تونس، مراکش، بنگله‌دیش، اندونزیا وغیره، از شدت گرسنگی رنج می‌برند.

بدون شک، فقری‌که جهان را به تاریکی کشانده است، ارتباط مستحکمی به بانک جهانی دارد. حالات و وقایع بسیاری اند که شاهد این رابطه بوده و این واقعیت را به تصویر می‌کشانند. بحران مالی و بالا رفتن نرخ‌ها در اردن و سودان، بزرگ‌ترین شاهد بر دخالت‌های بانک جهانی در تحمیل این حالت گرسنگی و وضعیت سخت بر مردم می‌باشد. بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول از طریق آن‌چه که بنام "تعدیل ساختاری" یاد می‌شود، به‌جنایاتی می‌پردازند که این شرایط ظالمانه را به‌وجود آورده است. بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، تغییراتی را در سیاست‌های کلان اقتصادی ایجاد می‌کنند که دولت‌ها را ملزم به اقدام سیاست‌های تجاری آزاد و سرمایه‌گذاری‌هایی می‌نمایند که بر اساس آن‌ها شرکت‌های استعماری به سادگی می‌توانند دارایی‌های مردم را غارت نمایند. مبنی بر این سیاست‌ها، دولت‌ها تعرفه‌های گمرکی بر کالاهای وارداتی را کاهش داده و از حمایت محصولات داخلی، به‌ویژه مواد غذایی، دست برمی‌دارند؛ بنابر این، مناطق زیادی از زمین‌های کشاورزی نامزروع باقی‌مانده و جوامع را زیر لگدهای سیاست‌های اقتصادی و مالی قرار داده و آن‌ها را گرفتار مشکلات کمرشکن قرضه‌ها می‌گردانند. نتیجۀ این سیاست‌ها و قرضه‌ها تکیه بر مواد غذایی وارداتی و کمک‌های شرکت بزرگ سرمایه‌داری می‌باشد. فقر، گرسنگی، بیماری‌های همه‌گیر و مشکلات محیط‌زیستی در بسیاری از کشورها، به‌ویژه سرزمین‌های اسلامی، پیامد تسلط سرمایه‌داری بر اوضاع اقتصادی جهان می‌باشد.

این از ویژه‌گی‌های قوانین نظام سرمایه‌داری می‌باشد که به‌گونۀ حتمی‌ باعث فقر مردم و گرسنگی میلیون‌ها انسان می‌شود. علی‌الرغم این‌که افزایش تولید و ثروت، قانون عرضه و تقاضا تنها راه توزیع ثروت در نظام سرمایه‌داری محسوب می‌شود، واقعیت اینست: به‌همان پیمانه‌ای‌که سرمایه‌داری در طول صدسال گذشته به‌ثروت بالایی دست پیدا کرده، تعداد افرادی‌که طبقۀ فقراء و گرسنه‌گان را شکل می‌دهند، نیز افزایش یافته و در حال توسعه می‌باشد. پدیدۀ فقر و گرسنگی یک پدیدۀ جهانی است که دامن کشورهای بسیار ثروت‌مندی؛ چون امریکا را نیز گرفته است و کشورهای فقیری؛ چون: هائیتی، سرزمین‌های جنوب صحرای افریقا، لبنان، اردن و سودان نیز شامل این ماجرا اند.

این واقعیت را بیانیه‌ای سازمان خوار و بار و کشاورزی سازمان ملل(فائو) که نگرانی عمیق خود را از تداوم گرسنگیی‌که جوامع را تهدید می‌نماید، اظهار داشت که خلاصه آن این است: «این غیرقابل قبول است که بیش از 800 میلیون تن در سراسر جهان، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، غذای کافی برای برآورده ساختن نیازهای غذایی اولیۀ خود نداشته باشند؛ در حالی‌که کمک‌های غذایی در سطح جهان به‌شکل چشم‌گیری افزایش یافته‌است. در عین حال، فقر و گرسنگی هم‌چنان ادامه دارد.» همان‌گونه که مدیر سازمان همکاری و توسعه اقتصادی امریکا، اظهار می‌دارد که مشکل کمبود منابع مواد غذایی نیست: «این باور که مشکل گرسنگی جهان را می‌توان با افزایش تولیدات غذایی حل نمود، گزافه‌گویی بیش نیست؛ بلکه مشکل واقعی فقر در توزیع نامناسب مواد غذایی و ثروت است.» سرمایه‌داری نظامی‌ است، علاوه بر آن‌که مشکل گرسنگی را حل نمی‌تواند؛ بلکه افراد جامعه را در برابر برآورده ساختن نیازهای اولیۀ‌شان نیز ناتوان می‌سازد. سرمایه‌داری در تحقق سعادت مردم و تأمین امنیت و رفاء ملیاردها انسان در سراسر جهان، شکست خورده و در زمین، فقر، بیماری، جنگ، گرسنگی و ویران‌گری را زرع نموده است.

اما در مقابل، نظام اقتصادی اسلام راه‌حل اساسی را برای مسئلۀ فقر و گرسنگی به‌عنوان جزء جدایی ناپذیر نظام اسلامی ارائه داشته است. قوانین مربوط به اقتصاد و پول با سایر قوانین؛ مانند: ازدواج، روابط خانوادگی، سیاست، اخلاقیات، عبادات، عقاید وغیره رابطۀ مستحکمی دارد. زکات یکی از ستون‌های اقتصاد است که مقارن با نماز فرض شده است. الله سبحانه وتعالی در بیش‌تر از چهارده‌ آیه چنین می‌فرماید:

﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاة﴾

[بقره: 110]

ترجمه: نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید!

غذا دادن مساکینی‌که قُوت یومیه‌ای خود را نداشته باشند، علاجی برای برخی از مسائل؛ مانند: ظهار قرارداده شده است:

﴿فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً

[مجادله: 4]

ترجمه: کسی‌که این را هم نتواند، شصت مسکین را اطعام دهد.

این به‌این معنی است که نظام اقتصادی در اسلام جزء از کل می‌باشد. نظام اقتصادی اسلام به‌مفاهیم، عقیده و نظام‌های آن مرتبط است. درک و آموختن و تطبیق نظام اقتصادی اسلام بدون درنظرداشت این مفاهیم، عقاید و دیگر نظام‌های اسلامی‌ ممکن نیست. نظام اقتصادی در اسلام زمانی عدل و انصاف را محقق می‌سازد که به‌طور کامل به‌عنوان جزء از تطبیق کامل اسلام، در جامعه تطبیق شود. از جمله مفاهیم مرتبط به‌اقتصاد در اسلام مفهوم رزق و ثروت، فراوانی منابع به‌جای کمبودی، فقر افراد به‌جای فقر جامعه و ارایۀ خدمات واقعی و مطابق به‌نیازها می‌باشد.

مشکل فقر از نظر اسلام مشکل فقیری است که قادر به برآورده نمودن نیازهای اساسی خود؛ چون: غذا، لباس و مسکن نمی‌باشد. اسلام به فقر منحیث مشکل جامعه‌ای‌که نیاز به‌منابع طبیعی دارد، نگاه نمی‌کند؛ بلکه به‌فقر از این دید نگاه می‌کند که مشکل اشباع حاجات افراد جامعه به‌طور جداگانه می‌باشد. به‌عبارت دیگر، اسلام به‌مشکل فقراء به‌گونه‌ای رسیدگی می‌کند که بتوانند نیازهای اساسی خود را به‌صورت فردی برآورده سازند. اسلام راه را برای همه مردم نشان می‌دهد تا بتوانند به وسیلۀ دانش، تلاش و کوشش به اشباع حاجات خود بپردازند. اسلام در نظام اقتصادی خود، برای این‌که بتواند به‌اشباع حاجات اساسی تک تک افراد جامعه بپردازد، بر توزیع عادلانۀ منابع طبیعی تأکید دارد. اسلام با فقر مبارزه می‌کند؛ چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«لَيْسَ الْمُؤْمِنُ الَّذِي يَشْبَعُ وَجَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ»

ترجمه: کسیکه سیر است و همسایۀ وی در کنارش گرسنه است، مؤمن نیست.

و در حدیث دیگری می‌فرماید:

«مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَجَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ وَهُوَ يَعْلَمُ بِهِ»

ترجمه: کسیکه شب را سیر سپری میکند؛ در حالیکه همسایۀ وی در کنارش گرسنه بوده و او از احوالش آگاه می‌باشد، مؤمن نیست.

اسلام با گرسنگی و فقر در جامعه به‌شدت مبارزه نموده و از طرفی مقاومت در برابر آن‌ها را نشانۀ ایمان به الله سبحانه وتعالی می‌داند. باید با دقت کامل درنظرداشت که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم چگونه میان رد و مبارزه بافقر و میان ایمان به‌قضاء ارتباط بر قرار کرده است. اسلام مسئلۀ فقر را صرف یک مسئلۀ اداری معرفی نکرده است که دولت بر آن تسلط داشته و قوانینی را برای تأمین موادغذایی برای فقراء وضع نماید؛ لیکن رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه‌ وسلم بر اساس بنیاد فکری عقیده‌ای‌که آن را کم کم در طول 23 سال بناء نمود، مسلمانان را خطاب قرار داده و چنین می‌فرماید:

«إنْ كُنتُم تؤمِنونَ بالإسلام كما تَزعُمونَ، فلن تناموا شَبعى وتتركوا جيرانكم يبيتونَ جَوعى»

ترجمه: اگر همان‌گونه که ادعا می‌کنید به اسلام ایمان دارید؛ پس هرگز سیر نخوابید، در حالی‌که همسایه‌گان‌تان شب را گرسنه می‌گذرانند.

اسلام بر این واقعیت مهم تأکید دارد که فقر به‌طور فراگیر غیرقابل قبول بوده و در جامعۀ اسلامی نادیده گرفته نمی‌شود. خلفای راشدین نیز بر منهج رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه ‌وسلم بافقر تعامل نموده و برای این‌که جامعه‌ای بدون فقری داشته باشند، همواره به‌حاجات مردم رسیده‌گی می‌نمودند.

اما ایدیولوژی سرمایه‌داری ثبات اقتصادی جامعه را با رشد اقتصادی سنجش می‌کند و نشانۀ اقتصادسالم از نظر آن افزایش تولید ناخالص داخلی و بالا رفتن ارزش سهام در بازار مالی می‌باشد و اگر رشد اقتصادی کُند شده یا مدت طولانی متوقف شود و یا ارزش سهام در بازار مالی اُفت کند، زنگ هشدار سرمایه‌داری به‌صدا در می‌آید؛ یعنی بر خلاف اسلام، زنگ هشدار آن در صورتی به‌صدا در می‌آید که وجود گرسنگی در جامعه ادامه پیدا کند. اسلام تا زمانی‌که یک انسان گرسنه‌ای در جامعه و جود داشته باشد، خواه مرد باشد؛ خواه زن؛ خواه پیر باشد؛ خواه کودک؛ به‌جامعه اجازۀ استراحت  نمی‌دهد.

قرآن‌کریم هشت دسته از مردمی را که حق استفاده از اموال زکات جمع‌آوری شده توسط دولت اسلامی را دارند، معرفی و مشخص نموده است؛ همان‌گونه که غذا دادن به‌مسکین را اهمیت بسیار داده و برای کسی‌که به‌مسکینی احسان می‌کند، بلندترین درجات را وعده داده است و آن را با عباداتی‌که بیش‌ترین تقرب با الله سبحانه وتعالی را در خود دارند؛ هم‌طراز قرار داده است؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَۖ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُۖ فَكُّ رَقَبَةٍۖ أو إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍۖ يَتِيماً ذَا مَقْرَبَةٍۖ أو مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَةٍۖ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِۖ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ﴾

[بلد: 11-17]

ترجمه: ولی او از آن گردنه مهمّ نگذشت و تو نمی‌دانی آن گردنه چیست! آزادکردن برده‌ای و یا غذا دادن در روز گرسنگی... یتیمی از خویشاوندان یا مستمندی خاک‌نشین را، سپس از کسانی باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به شکیبایی و رحمت توصیه می‌کنند!

همین‌گونه اسلام غذا دادن به‌مساکین را کفارۀ افطار روزۀ رمضان، کفارۀ حانث‌شدن در قسم و کفارۀ ظهار قرار داده است، چیزی‌که بیان‌گر اهمیت مبارزه با گرسنگی در جامعه می‌باشد.

المالکی در کتاب خود به‌نام "سیاست اقتصادی نمونه" به‌طور خلاصه چنین بیان داشته است: «مشکل اصلی که نظام اقتصادی در اسلام به‌حل آن می‌پردازد، مشکل فقر افراد در جامعه است. قبل از این‌که اسلام قواعد و قوانین و میکانیزم‌هایی را برای حل مشکل فقر در میان مردم وضع نماید؛ آگاهی اسلامی را در میان طبقات جامعه، در خصوص مسئلۀ فقر و گرسنگی بالا می‌برد. اسلام برای مسلمان سخاوت‌مندی‌که برای فقراء و مساکین انفاق نموده و برای‌شان موادغذایی و کالا فراهم می‌کنند، بالاترین شأن گفته است؛ همان‌گونه که در صدر اسلام جامعۀ مکۀ آن زمان که با فقراء، نیازمندان و یتیم‌ها رفتار ظالمانه‌ای داشتند، مورد انتقاد قرار می‌داد...»

حاصل سخن: اسلام اشباع حاجات اساسی افراد را به‌طور جدا گانه تضمین نموده و با گرسنگی و از بین‌بردن آن به‌مبارزه برخاسته است؛ چنان‌چه در زمان حاکمیت‌اش در میدان واقعیت چنین بود. اسلام افراد را بر کسب وکار و طلب رزق و تلاش برای به‌دست آوردن آن، تشویق می‌نماید. اسلام نفقۀ مربوط به‌اقارب و محارم را به‌دوش افراد فرض قرار داده، از اموال زکات و از واردات ملکیت‌های عامه و ملکیت‌های دولتی، نفقه فقراء را تأمین می‌کند.

امروزه تمام جهان، بیش‌تر وقت خویش را در حالت فقر و گرسنگی، فساداخلاقی و ارزش‌های غیرانسانی و فطری به سرمی‌برد؛ حالتی‌که ثروت‌مندان بر فقراء حکومت می‌کنند؛ حالت فروپاشی امپراتوری‌ها و سقوط بت‌های ساخته شدۀ دست انسان، که اربابان دیگر قادر به‌نگهداری برده‌گان خود نمی‌باشند. این همان زمان مناسب برای ظهور نظام رب‌العالمین است؛ نظام رب واحد و اَحد؛ الله رحمن و رحیم و نظامی‌که بساط فقر و گرسنگی را از جامعه برچیده و در لابلایش جانب‌داری، تبعیض و تعصب، به‌منفعت ثروت‌مندان، جای ندارد، است. در نظام اسلام سیاه، سفید، غربی و شمالی از یک جایگاه واحد برخوردار اند. اکنون زمان مناسب برای ظهور نظام جدیدی می‌باشد که تعادل را در توزیع ثروت بر قرار نموده و برای قواعد و مقررات همان مقیاسی را قرار دهد که الله سبحانه وتعالی قرارداده و چنین می‌فرماید:

﴿وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ۖ أَلاَّ تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ۖ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ﴾

[الرحمن: 7-9]

ترجمه: و آسمان را برافراشت و میزان و قانون(در آن) گذاشت تا در میزان طغیان نکنید(و از مسیر عدالت منحرف نشوید) و وزن را بر اساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید!

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: دکتور محمد الجيلانی

ادامه مطلب...

خلافت، یگانه سپری‌ست که حقوق از‌دست‌رفته‌ی مردم کشمیر را می‌ستاند

(ترجمه)

خبر:

واشنگتن: در پی حملۀ انتحاری جامو و کشمیر، که 49 نظامیِ هندو در آن کشته‌شد، دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری امریکا گفت: «وضعیت خطرناک بین هند و پاکستان حاکم شده است.»‌ وی افزود: «امریکا تلاش دارد تا تشدید تنش بین این دو همسایه را کاهش دهد.» (منبع: گلف نیوز)

تبصره:

احمقانه خواهد بود که تصورکنیم امریکا در تلاش کاهش تنش‌ها بین این دو کشور است؛ چون یکی از دلایل اصلی واگذاری مبارزه‌ی کشمیر توسط پاکستان بعد از یازدهم سپتمبر، جنگ امریکا علیه تروریزم است. چی از این مسخره‌تر خواهد بود که ما نظر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری امریکا را در خصوص قضیه‌ی توحش جاری دولت هندو در کشمیر اشغال‌شده داشته باشیم. بیل کلینتون، رئیس‌جمهوری وقت امریکا یک‌بار آن ‌را "خطرناک‌ترین منطقه‌ی جهان" نامیده‌بود. فارغ از این حقیقت؛ در هرجایی‌که مسلمانان ساکن هستند، آن منطقه برای‌شان خطرناک شده است. کشمیری‌که توسط "راج" برای "گلاب سینگ" به 7.5 میلیون روپیه‌ی سیک، یک اسب، 12 بز و شش شال کشمیری فروخته شده بود، هنوز من‌حیث یک بخشی از سرزمین بی‌جان و مردم آن بی‌سرنوشت باقی‌مانده است. قضیه‌ی کشمیر برای پاکستان بیش از 70 سال عمر دارد و در این 70 سال، وقایع بی‌شمار تجاوز و قتل جوانان کشمیری را شاهد بوده است. از 1989م تا حال، نزدیک به 100هزار تن ناپدید و یا کشته‌شده اند که بیشترشان غیرنظامیان بوده و بسیاری از آن‌ها در قبرهای دسته‌جمعی دفن شده اند. فقط در سال 2018م، شمار افراد کشته شده بیش از 400 تن بود و نیمی از ایشان برچسپ "جنگ‌جو" را خورده اند. تعریف "جنگ‌جو "در قاموس دولت هندو مانند تعریف تروریست در قاموس غرب است و آن‌ها کسانی هستند که در اطاعت از حکومت بی‌عدالت و ظالم، سر تعظیم فرود نمی‌آرند. آنانی‌که در توقیف نگهداری شده و در زندان‌های بدنام دولت انداخته می‌شوند، من‌حیث افراد متفاوتی به جامعه بازمی‌گردند که اصلاً قادر به بهبودی نخواهند بود.

حمله‌ی انتحاری اخیر بر نظامیان هندو را می‌توان نتیجه‌ی میکانیزم واکنش جوانان محلی کشمیر دانست؛ آن‌هایی‌که حاضر اند در ازای زنده‌گیِ‌شان این مشکل بزرگ را حل کنند؛ اما این یک واکنش به رهبری‌ مسلمانان در جهان و بالاخص پاکستان است که برادران کشمیریی خود را در برابر قیمتِ بسیار کمتر از چیزی‌که راج انگلیسی دولت را معامله کرده بود، فروخته است. محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، در دیدار اخیرش از هند، نریندرا مودی نخست وزیر هند را که به "قصاب گجرات" مشهور است، برادر بزرگ خود خواند. جای تعجب نیست که برادر جوان‌تر در سلاخی مسلمانان یمن از برادر بزرگ‌ترش در کشمیر پیشی گرفته است.

کشمیری‌ها شجاع اند و این را نمی‌پذیرند تا از مبارزه‌ی خود دست‌بکشند؛ اما چیزی‌که آن‌ها کمبود دارند، سپری‌ست تا از آن‌ها حفاظت کرده و شجاعت شان‌ را به شکل درست آن جهت دهد.

از این‌رو، فقط و فقط ارتش مسلمانان تحت رهبری دولت خلافت، برای آزادکردن کشمیر اشغال‌شده از دست ظلم کفار، لحظه‌ای درنگ نخواهد کرد و برای عاملین این شرارت و هم‌چنان کسانی‌که وانمود به همدردی می‌کنند، درس سختی خواهد داد. قضیه‌ی کشمیر تنها موضوع نزاع بین دولت هندو و پاکستان نیست؛ درواقع،‌ قضیه‌ی تمام امت؛‌ مانند تمام جنگ‌ها در مناطق مسلمانان، که تحت تأثیر نظام سرمایه‌داری قرار دارند، است. یگانه راه‌ برای حل این مشکل، وحدت سیاسی در قالب تأسیس یک دولت اسلامی بر منهج و طریقه‌ی پیامبر بزرگوار صلی‌الله علیه وسلم می‌باشد:

«إِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ فَإِنْ أَمَرَ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَعَدَلَ كَانَ لَهُ بِذَلِكَ أَجْرٌ وَإِنْ يَأْمُرْ بِغَيْرِهِ كَانَ عَلَيْهِ مِنْهُ»

(رواه مسلم)

ترجمه: بی‌گمان‌ امام(خلیفه) سپری‌ست که در عقب آن شما می‌جنگید و توسط آن از خود محافظت می‌کنید؛ بناءً اگر به تقوی امر کند و عدالت نماید، برایش اجر است و اگر به چیزی غیر از آن امر کند، علیه خودش خواهد بود.

نویسنده: اخلاق جهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

سرانجام چهرۀ واقعی حسینه، "مادر بشریت" آشکار شد

حسینه به شورای امنیت سازمان ملل خبر داد که ازین بیشتر نمی‌تواند پناه‌جویان فراری روهینگیا را قبول نماید

(ترجمه)

سرانجام نقاب از چهرۀ حسینه، "مادر بشریت" برداشته شد؛ وقتی‌که "شهیدالحق" سکرتر خارجۀ بنگله‌دیش به شورای امینت سازمان ملل، روز 5 شنبه 28 فبروری 2019م گفت: «کشور بنگله‌دیش ازین بیشتر در شرایطی نیست که توانایی جادادن مردمان روهینگیا را داشته باشد.» (منبع: روز نامۀ گاردین، 1 مارچ 2019م) شیخ حسینه، "مادر ظالم بشریت" بعد از استفادۀ نامشروع سیاسی از بحران مهاجرین رو هینگیا برای رسیدن به اهداف شوم سیاسی‌اش؛ حالا تصمیم گرفته تا از رسیدگی به قضیۀ مردم روهینگیا؛ مانند لباس کهنه، شانه خالی کند. مردم، بسیار به خوبی از این حقیقت آگاه اند که حسینه از همان ابتدا به اندازۀ سر سوزن قصد کمک به مسلمانان آواره را نداشت. پناه دادن این پناه‌جویان مظلوم، صرف دلسوزی و ترحم عام مردم بود که دولت حسینه را مجبور به کمک این مردم کرد.

ما بار دیگر تذکر می‌دهیم که حسینه چطور از موقف غیرانسانی حکومت‌اش بی‌شرمانه حمایت می‌کند؛ وقتی‌که در مصاحبه‌اش با شبکۀ خبری الجزیره در سال 2012م گفت: «کشور بنگله‌دیش از جمله کشورهای پرجمعیت است و هیچ جای خالی برای پناه دادن به مردم رو هینگیا ندارد. ما نمی‌توانیم این مسئولیت سنگین را قبول نماییم؛ آن‌ها شهروندان میانمار هستند؛ لهذا این وظیفۀ آن‌هاست که با شهروندان خویش چگونه رفتار می‌کنند. من به خود این حق را نمی‌دهم که در امورات داخلی هیچ کشور دخالت کنم.» (منبع: Bdnewws24.com 28 جولای 2012م) حسینه نه تنها به این اکتفا ننمود؛ بلکه سه نهاد بین‌المللی" داکتران بدون سرحد(MSF)، مجادله با گرسنگی(َACF) و نهاد کمک‌رسانی مسلمانان انگلیس" را نیز وادار نمود تا از کمک‌های بشردوستانۀشان برای پناهنده‌گان روهینگیا در کمپ‌های منطقۀ "کاکس بازار" امتناع ورزند. وی این شایعه را پخش کرد که کارمندان این نهادها پناهنده‌گان را تشویق به شورش علیه ما می‌کنند. (منبع:شبکۀ خبری الجزیره، 2 اگست 2012م)

وقتی‌که آخرین قتل عام مسلمانان روهینگیا از 25 اگست 2017م آغاز شد، حسینه بار دیگر محافظان سرحدی بنگله‌دیش را وادار نمود تا فراری‌های روهینگیا را به طرف دریا بکشانند. حسینه که یک سیاست‌مدار مکار است، با وجود تنفر مردم از تصمیم ظالمانه‌اش، ناگهان از کمپ مهاجرین در منطقۀ "کاکس بازار" دیدار نمود، وعدۀ باز شدن مرزهایش را برای مسلمانان داد و می‌گوید: «اگر ما توانایی غذا دادن 160 میلیون مردم بنگله‌دیش را داریم، می‌توانیم 700هزار مردم روهینگیا را نیز غذا دهیم.» گویا آن مسلمانانی‌که با بسیار بی‌رحمی قربانی می‌شدند، نزد وی آمده و خواستار کمک شده‌اند؟! حسینه با این کارش بسیار به آسانی لقب "مادر بشریت" را از باداران خارجی‌اش کسب نمود؛ در حالی‌که این "مادر ظالم" اطفال روهینگیا را در شرایط دشوار و خطرناک در کمپ‌ها قرار داده است؛ اکنون که سریال بی‌فایدۀ حسینه ازین بیشتر برایش نفع رسانده نمی‌تواند، دوباره رفتار ملایمانه را که در حقیقت یک ذره‌یی مسلمانان فراری رو هینگیا را کمک نخواهد کرد، در پیش گرفته است.

ای مسلمانان! حزب التحریر هرگز از تذکر دادن خسته نخواهد شد: یگانه راه‌حل اساسی برای حفاظت از عزت و شرف زنان مسلمان روهینگیا و حفظ جان تمام برادران و خواهران مسلمان، در احیای دوبارۀ خلافت حقیقی نهفته است. امت مظلوم و رنج‌دیدۀ روهینگیا نیاز به حسینه، مادر بشریت، ندارند که با مکرهای سیاسی‌اش بحران بشریت را افزایش داده است. آن‌ها چنین مادر فریب‌کاری‌ را که به عوض اعزام ارتش‌اش برای حفاظت جان و عزت مسلمانان، تیم فوتبال زنان را در میانمار می‌فرستد تا مسابقه دهند؛ هر گز نیاز ندارند. در حقیقت مسلمانان آوارۀ روهینگیا به عوض چنین مادر دروغگو، به رهبر واقعی مانند معتصم باالله نیازمند اند؛ کسی‌که تنها با شنیدن خبر تجاوز بالای دختر مسلمان توسط سرباز روم، مانند سنگ جامد نماند؛ بلکه بزرگ‌ترین شهر آسیای میانه(عموریه) را کاملاً فتح نمود و اردوی ظالم روم را شکست فاحش داد تا مصونیت دایمی را برای حفظ عزت زنان مسلمان، در آنجا تأمین نماید.

ای مسلمانان! امروز بیشتر از دیروز نیازمند همان دولت واقعی هستیم که اردویش توسط غرب امپریالیست به شکل فریب‌کارانه تشکیل نگردیده باشد. تنها اردوی دولت خلافت می‌تواند، ارتش قاتل و ظالم میانمار را، که وجودش تهدید برای بشریت است، ازبین ببرد. تنها حاکم همان دولت، خلیفۀ دولت اسلامی، با عملی نمودن سیاست خارجی دولت اسلامی می‌تواند به این مشکل نقطۀ پایان دهد. لذا از شما می‌خواهیم تا یک جا با ما، برای تحقق این راه‌حل واقعی از همه مصیبت‌ها دست به دست و کنار هم، از افسران مخلص اردو بخواهیم تا حزب التحریر را نصرت داده و با احیای دوبارۀ خلافت راشده حاکمیت دولت حسینۀ ظالم را برای همیشه محو و نابود کند. از حضرت ابوهریره رضی الل عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:

«السُّلطانُ ظلُّ اللَّهِ في الأرضِ، يَأوي إليهِ الضَّعيفُ، وبهِ ينتصرُ المظلومُ ومَن أكرمَ سلطانَ اللَّهِ في الدُّنيا أكرمَهُ اللَّهُ يومَ»

(رواه بخاری)

ترجمه: خلیفه سایۀ الله(سبحانه وتعالی) در زمین است؛ ضعیف و مظلوم توسط وی آزاد می‌شود. کسی‌که خلیفۀ الله(سبحانه وتعالی) را در ین دنیا عزت دهد، الله(سبحانه وتعالی) وی را در آخرت عزت خواهد داد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگله‌دیش

ادامه مطلب...

عدالت یگانه معیار بقای دولت‌هاست؛ نه قوانین اضطراری

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

رئیس جمهور البشیر، بر اساس وضعیت اضطراریی‌که به روز جمعه 22 فبروری 2019 م  اعلام کرد، به صدور فرمان‌های اضطراری شروع و تاکنون پنج فرمان را صادر کرده‌است. آیا این فرمان‌ها و فرمان‌های متعاقب‌شان راه‌حل بحران‌های موجود در کشور است؟ یا تلاشی برای بسته کردن دهان مردم و ممانعت‌شان از محاسبۀ رژیم از بابت اعمال‌اش می‌باشد؛ اعمالی‌که سودان را در سطوح مختلف جامعه به فلاکت کشانده‌است؟!

اگر درنگی بر این فرمان‌ها شود، دیده می‌شود که آن‌ها فقط درمان‌ها و دستورالعمل‌های امنیتی اند که به منظور حفظ چوکی‌های ضعیف حکومتی و اطرافیان‌‌شان صادر می‌شود که به معالجۀ بحران‌های زنده‌گی دشوار مردم راه‌حلی ندارد. با توجه به این امر، به توضیح برخی از آن‌ها می‌پردازیم:

۱. رها کردن نیروهای رژیم برای ترور و دستگیر نمودن مردم و تصرف اموال و سرمایه‌های‌شان، نه بر مبنی شواهد قطعی؛ بلکه بر اساس سوءظن، گمان و قانون جنگل است؛ قسمی‌که با قانون اسلام که دستگیر کردن افراد را مبنی بر سوءظن جواز نمی‌دهد، در تضاد قرار دارد. از حضرت عایشه رضی الله تعالی عنها روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«ادْرَءُوا الْحُدُودَ عَنِ الْمُسْلِمِينَ مَا اسْتَطَعْتُمْ؛ فَإإِنْ كَانَ لَهُ مَخْرَجٌ، فَخَلُّوا سَبِيلَهُ، فَإِنَّ الإِمَامَ أَنْ يُخْطِئَ فِي الْعَفْوِ، خَيْرٌ مِنْ أَنْ يُخْطِئَ فِي الْعُقُوبَةِ»

ترجمه: از مجازات قانونی مسلمانان تا جای توان بپرهیزید؛ اگر راهی برای رهایی‌اش یافتید، راه را برایش باز کنید. همانا برای یک قاضی، اشتباه در عفو کردن مسلمانان بهتر از اشتباه در مجازات کردن‌شان است.

۲. جلوگیری از اجتماعات و گردهمایی‌ها، همانند ممانعت از برگزاری سیمینارها و رویدادها و فعالیت‌های گوناگون؛ مگر به اجازۀ دولت که هرگز اجازه نمی‌دهد؛ در حقیقت، این کارها روشی برای بسته کردن دهان مردم و مانع کردن‌شان از محاسبۀ رژیم در برابر جرایم‌اش می‌باشد. ابن مسعود رضی الله تعالی عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«...كَلاَّ وَاللهِ لَتَأمُرُنَّ بالمَعْرُوفِ، وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، وَلَتَأخُذُنَّ عَلَى يَدِ الظَّالِمِ، وَلَتَأطِرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أطْراً، وَلَتَقْصُرُنَّه عَلَى الحَقِّ قَصْراً، أَوْ لَيَضْرِبَنَّ اللهُ بقُلُوبِ بَعْضِكُمْ عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ ليَلْعَننكُمْ كَمَا لَعَنَهُمْ»
(ابوداود و ترمذی)

ترجمه: خیر، سوگند به ا الله(سبحانه و تعالی) شما می‌توانید به نیکی سفارش کنید، از بدی نهی کنید، دست ظالم را بگیرید، او را ترغیب کنید که عادلانه عمل کند و به سمت حقیقت سوق دهید یا الله(سبحانه وتعالی) قلب‌های برخی از شما را با قلب‌های برخی دیگر درگیر می‌کند و شما را همانند آنان لعنت می‌کند.

۳. در واقع تفاوتی بین قوانین گرفته‌شده از قانون اساسی که معلق شده‌اند و قوانین اضطراری وجود ندارد، چون آن‌ها کاملاً بر مبنی تمایلات انسان‌ها(ساخت بشر) اند؛ درحالی‌که ما اصولاً مسلمان هستیم؛ قانون اساسی و همۀ قوانین باید بر اساس عقیدۀ‌مان باشد. این قوانین به اضطرار یا چیز دیگری نیاز ندارد، چون از طرف پروردگار جهانیان، که نفع و ضرر مردم را می‌داند، صادر شده‌است:

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
[ملک: ۱۴]

ترجمه: آیا آن کسی‌که موجودات را آفریده‌است، از حال آن‌ها آگاه نیست؟! درحالی‌که او(از اسرار دقیق) باخبر و آگاه است.

ما در حزب‌التحریر-ولایه سودان تأیید می‌کنیم که این رژیم گمراه هنوز مبهوت اشتباهات‌اش است، نصیحت و ناصح را نمی‌پسندد و به صداقت پاسخ نمی‌دهد. آن‌ها نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند که این رژیم‌ها با ارتش‌های امنیتی و قوانین اضطراری نه، بلکه با عدالت حفظ می‌شود:

﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ
[أنبیاء: ۱۰۷]

ترجمه: ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.

فلهذا فرزندان صادق این امت باید دستان حکام این کشورها را بگیرند و با آنانی‌که برای بازگشت خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم کار می‌کنند، فعالیت کنند. این شایسته‌ترین راه برای حل مشکلات این کشور و مشکلات این جهان زودگذر است.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ
[أنفال: ۲۴]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله(سبحانه وتعالی) و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) را اجابت کنید، هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد.

ابراهیم عثمان (ابو خلیل)

سخنگوی رسمی حزب‌التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

دولت خلافت فروپاشید؛ اما امیدواری مسلمین برای بازگشت آن مستحکم و پابرجاست

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوم مارچ 1924م، روز سقوط سپر و نگهبان(دولت خلافت عفت، ثروت، خون، ارزش‌ها، فرهنگ و افتخارمان) می‌باشد؛ اما امیدواری ما جهت اعادۀ دولت خلافت پابرجاست. از آن زمان تا کنون مسلمین مورد هرگونه ظلم و ستم قرار گرفته و ما نیز شاهد هزاران تصویر و ویدیوی ظلم و ستم علیه مسلمانان در رسانه‌ها هستیم: سوءتغذیۀ کودکان در یمن، زنده سوختاندن مسلمانان در اراکان و افریقای مرکزی، بمباردمان و تکه‌تکه شدن مسلمانان در سوریه، افغانستان و غزه و بلعیده شدن سرزمین مقدس فلسطین به وسیلۀ گرگان گرسنه؛ هم‌چنان، ‌حبس و زندانی شدن مسلمانان بی‌گناه و مخلص در ترکیه، اردن... شکنجه و اعدام جوانان نوشکوفای بی‌گناه و مخلص، ظلم و ستم دولت چین علیه مسلمانان اویغور، همدستی حکام سرزمین‌های اسلامی با کفار... سیاست‌های ضداسلامی برای تحقیر ارزش‌های اسلامی و تروریست خطاب نمودن مسلمانان، جرم شمردن حجاب در اروپا، روسیه، امریکا و رژیم‌های دست‌نشاندۀ آن‌ها در سرزمین‌های اسلامی... زندان‌های خطرناک مانند گوانتانامو، ابوغریب، بگرام، گولاگ، فلوجه، حلب و فهرست بی‌انتهای از افزایش هرلحظه ظلم و ستم علیه مسلمانان... با این حال، هیچ یک از این‌ها نتوانسته و نمی‌تواند مسلمانان را از اعادۀ دولت خلافت ناامید و مأیوس نماید.

از سوی دیگر، ما به عنوان مسلمان در مناطقی زندگی می‌کنیم که این نوع خشونت‌ها بالای ما ممکن اعمال نشود‌؛ اما ما نیز تحت شکنجه قرار داریم؛ شکنجۀ روانی ناشی از مشاهدۀ تصاویر و اخبار حاکی از ظلم و ستم علیه خواهران و برادران مسلمان ما در سراسر جهان؛ همین‌طور اخبار غم‌انگیز از مصر، سوریه، ترکستان شرقی و دیگر سرزمین‌ها ‌بیانگر آنست که شیاطین غربی تعدادی از مسلمانان را شکنجه و به زندان انداخته و تعداد دیگری را مجبور به تماشای فحشاء نموده و به منظور نابود کردن افکار و امیال مسلمانان، هم‌چنان یأس و ناامیدی را بالای‌شان تحمل کرده تا فکر و ذهن‌شان را فلج نماید.

به هر حال، به عنوان مسلمانانی‌که به الله سبحانه وتعالی، پیامبران علیهم السلام، قرآن و سنت، روز حشر، اجل، رزق و این‌که قضا و قدر از جانب الله سبحانه وتعالی است، ایمان و باور داریم، نباید تحت تأثیر این تصاویر و اخبار قرار گیریم؛ بلکه منحیث یک مسلمانی‌که تنها هدفش بدست آوردن رضامندی الله سبحانه وتعالی است، بدانیم که نظام الهی عالی‌ترین راه‌حل را دارا بوده و بهترین گزینه برای پایان دادن به ظلم و ستم‌ها می‌باشد که باید هرچه سریع‌تر به تطبیق آن اقدام نماییم.

متأسفانه برخی عواملی وجود دارد که باعث جلوگیری از چنگ زدن مسلمانان به نظام الهی می‌شود؛ به این معنی؛ سیاست‌مدارانی‌که بر ما حکومت  می‌کنند، غلامان درباری بوده و آن‌ها را به اصطلاح مسلمانان روشن‌فکر و مدرن می‌نامند؛ زیرا چنین اشخاص پای‌بند اوامر و نواهی الهی نبوده و  تلاش می‌کنند تا موانع مختلفی را سد راه ما قرار دهند؛ آن‌ها ما را در مرزهای نشنلستی، که توسط استعمارگران ترسیم شده است، محصور نموده تا مانع خیزش ما بخاطر کمک نمودن برای برادران و خواهران مسلمان ما شود. آن‌ها تلاش می‌کنند تا افکار و احساسات اسلامی ما را با افکار پست و پائین مانند ملیت‌گرایی، میهن‌پرستی، فرقه‌گرایی و سودگرایی فرونشانند. آن‌ها قوانین اسلامی را حمله و زیر سوال قرار می‌‌دهند و در عین زمان، قوانین و افکار غربی خویش را عالی جلوه داده تا آموزه‌های قرآن و سنت را از ذهن مسلمانان کمرنگ و نابود نمایند؛ به ویژه به دنبال شست‌وشوئی مغزی نسل جوان با فرهنگ غربی خویش است که با روحیۀ اسلامی کاملاً در تضاد می‌باشد و از طریق برنامه‌های آموزشی در مکاتب، رسانه‌ها و نشان دادن راه و روش زندگی سیاست‌مداران دست‌نشاندۀ شان، هستند. به این‌ها نیز اکتفاء نکرده؛ بلکه بخاطر ناتوان ساختن ما از طریق ایجاد فقر، بیکاری، فقدان معیشت و آموزش بی‌کیفیت نیز کار و فعالیت می‌کنند. هنوزهم برای آن‌ها کافی نیست؛ خانه‌ها و جاده‌های ما را با ایجاد ترس و وحشت تسخیر و محاصره می‌کنند. این همه زادۀ غرب استعمارگر در کشورهای تحت استعمارش می‌باشد.

همین‌طور، آخرین و بی‌رحم‌ترین اقدام غرب علیه مسلمانان اینست: کسانی‌که فریب بازی‌های‌ کثیف‌شان را نخورده و برنامه‌های مخرب غرب را افشاء می‌کنند، آن‌ها را محکوم به مرگ نموده و بدون هیچ‌نوع مدرکی برچسپ خائن، اسلام‌گرا تندرو و حتی تروریست را می‌زنند.

هم‌چنان، اشخاصی وجود دارند که به فریب امت پرداخته و ادعا می‌کنند، منبع تمام بدبختی‌ها، ضعف مسلمانان به شکل انفرادی می‌باشد؛ نه نظام غیر اسلامی که از عقاید سرمایه‌داری گرفته شده و بالای‌شان تطبیق می‌شود. همین‌طور، آن‌ها قصد دارند شخصیت‌های مسلمانان را علت تمام مصائب و بدبختی‌ها به جای رژیم‌های دست‌نشاندۀ نظام سرمایه‌داری غرب، عنوان کنند؛ اما واقعیت این است: زمانی‌که شکست خویش را با وجود سعی و تلاش‌های زیادشان در مقابل مسلمانان می‌بینند، خشم و غضب آن‌ها روز به روز تشدید می‌یابد؛ صرف نظر از این‌که آن‌ها به چی اندازه از پیروزی مسلمانان چشم‌پوشی می‌کنند. امت مسلمه به آیت ذیل ایمان کامل دارند:

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ

[انفال: 36]

ترجمه: آن‌هایی‌که کافر شدند، اموال‌شان را برای بازداشتن(مردم) از راه الله(سبحانه وتعالی) خرج می‌کنند؛ آنان این اموال را(که برای به دست آوردنش زحمت کشیده‌اند، در این راه) مصرف می‌کنند؛ امّا مایۀ حسرت و اندوه‌شان خواهند شد و سپس شکست خواهند خورد و(در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد.

بنابر این، کافران و کسانی‌که همراه آن‌‌ها همدست هستند، مغلوب خواهند شد؛ چراکه الله سبحانه وتعالی مؤمنان را کمک و حمایت می‌کند. به عبارت دیگر، پیروزی از آن مؤمنان است؛ زیرا الله سبحانه وتعالی همیشه پیامبران و رسولان و کسانی‌که از آن‌ها پیروی می‌کنند، مورد لطف و مرحمت خویش قرار داده و آن‌ها را کمک و حفاظت می‌نماید.

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ

[غافر: 51]

ترجمه: ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و(در آخرت)؛ روزی‌که گواهان به پا می‌خیزند، یاری می‌دهیم!

وعدۀ الله سبحانه وتعالی، عجب وعدۀ بزرگی‌ست! الله سبحانه وتعالی، ذاتی‌ست بسیار عظیم و مالک جهان هستی و کسی‌ست که به وعده‌هایش وفا می‌کند. به خاطر بیاورید؛ فرعون، نمرود و دیگر ستم‌کاران را که قدرت زیادی داشتند؛ اما الله سبحانه وتعالی آن‌ها را مغلوب و نابود ساخت. بناءً مؤمنان باید تمام تلاش خود را برای به دست آوردن وعدۀ الله سبحانه وتعالی به خرج دهند. از طرفی، این تلاش‌هاست که روزنۀ امید را در قلب‌ها زنده نگه‌می‌دارد. ممکن است بعضی اشخاص هرگز از این وعدۀ الله آگاهی نداشته باشند؛ بنابر این، وظیفۀ هر مسلمان است تا چنین اشخاص را مطلع سازد؛ این یک انگیزه و هدف والا و یک امر چالش برانگیز می‌باشد؛ اما این انگیزه وهدف منجر به پیروزی واقعی خواهد شد!

خلیفه عمر بن عبدالعزیز، که برخی از علمای اسلامی وی را به عنوان پنجمین خلیفه راشده پس از حضرات ابوبکر صدیق، عمر فاروق، عثمان غنی و علی رضی الله عنهم اجمعین دانسته اند، می‌فرماید: «رسول الله ﷺ و حاکمان پس از وی، سنت(فکره و طریقۀ) خویش را برای ما به جا گذاشتند که در حقیقت پیروی از راه و طریقۀ رسول الله ﷺ، چنگ زدن به نظام الهی و حفاظت از آن می‌باشد. همین‌طور، نباید سنت پیامبرﷺ را تغییر داده و یا خلاف آن‌را جستجو کرد. سپس هرکس از راه و طریقۀ رسول الله ﷺ پیروی نماید؛ در راه صراط المستقیم روان بوده و کامیابی دارین را نصیب خواهد شد. اگر کسی راه و طریقۀ رسول الله ﷺ را ترک نماید و مسیر دیگری غیر از مسیر مؤمنان را دنبال کند، الله سبحانه وتعالی نیز وی را به مسیری هدایت می‌کند که به سوی جهنم منتهی می‌شود و این یک سرانجام و عاقبت ناگوار و بد می‌باشد.»

بنابر این! باید کسانی را از میان امت قدردانی نماییم که ظلم و ستم و برنامه‌های شوم ظالمان، خائنان، حکام دست‌نشاندۀ غرب و علمای درباری را افشاء می‌کنند و امت اسلامی را واضح به سوی حمل فکر، طریقه و هدف اسلامی رهنمائی می‌کنند؛ به همین لحاظ است که این امت از زمان فروپاشی دولت خلافت اسلامی تاکنون امیدواری خویش را جهت اعادۀ آن از دست ندادند. برعکس؛ این عصر عصر مشکلات، امتحان و احیاء مجدد زندگی اسلامی برای مسلمانان به شمار می‌رود. این امت هیچ‌گاه اسلام را کنار نگذاشته و در مقابل اسلام ناامید نشده؛ بلکه با وجود مشکلات فراوان به نصرت و پیروزیی‌که الله سبحانه وتعالی وعده داده است، ایمان دارند. به همین دلیل است که تا امروز مبارزه علیه کفار در میانمار، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان هم‌چنان ادامه دارد. مقاومت مسلمانان چنان قوی است که کفار  برای مقابله با آن‌ها به شکست مواجه شده اند؛ اگرچه هیچ محدودیتی برای هزینۀ مبارزه علیه اسلام و مسلمانان وجود ندارد و حتی شواهدی وجود دارند که اکثریت منابع مالی خویش را در این عرصه از دست دادند.

با وجود این همه تصاویر و گزارش‌های ناشی از رنج و درد امت، بازهم باعث ناامیدی خاطر ما نشده؛ بلکه برعکس فقط باعث ازدیاد خشم و درد ما شده و عزم و ارادۀ ما را بخاطر یاری رساندن به دین الله سبحانه وتعالی و گذشتن از جان، مال و زندگی قوی‌تر می‌کند. ای مؤمنان! هم‌چنان به یاری دین الله سبحانه وتعالی شتافته تا به زودی او سبحانه وتعالی وعدۀ خویش را، که عبارت از دولت خلافت و قدرت است، برای ما ارزانی نماید.  

﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا إِن تَنصُرُوا ٱللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ

[محمد: 7]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! اگر(آیین) الله(سبحانه وتعالی) را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گام‌های‌تان را استوار می‌دارد.

نویسنده: زهره مالک

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

عمران خان جنگ صلیبی ترامپ و مودی را علیه مقاومت در کشمیر کاملاً مشتاقانه پذیرفته است

(ترجمه)

عمران خان هم‌چون ابزار دست ترامپ و مودی در جنگ صلیبی‌شان علیه مقاومت مقدس کشمیر اشغالی به‌کار می‌رود؛ مقاومتی‌که تاکنون از مفکورۀ "کشمیر بخشی از پاکستان خواهد شد" قاطعانه حمایت کرده‌است. به تاریخ ۴ مارچ ۲۰۱۹م، حکومت فدرال پاکستان دستور ۱۹۴۸(قانون شماره ۱۴، ۱۹۴۸م) ۲۰۱۹م را در موافقت با شروط قانون شورای امنیت سازمان ملل صادر کرد. این دستور بخشی از اعمال رژیم بجوا-عمران علیه گروه‌هایی است که دهه‌ها مخلصانه و با همه وسایلی‌که در توان دارند، از مقاومت مقدس در کشمیر اشغالی حمایت می‌کنند.

ای مسلمانان پاکستان! باوجود تجاوز و ضعف درونی مودی، اکنون عمران خان، با پابرجا نگهداشتن ادارۀ وحشیانۀ نیروهای فاسد هندو بر کشمیر اشغالی، به مودی یک تحفۀ انتخاباتی را تضمین می‌کند. عمران خان می‌خواهد مقاومت حمایت‌طلبانۀ کشمیر را خفه کند؛ حالآن‌که تجهیز مؤثر و حمایت کامل از مقاومت کشمیر اشغالی در این برهه، نیروهای خسته و درماندۀ هندو را از کشمیر اشغالی بیرون خواهد کرد. عمران خان ادارۀ مودی را بر کشمیر اشغالی تثبیت می‌کند؛ درحالی‌که نیروهای شجاع پاکستان با وارد کردن شکست سنگین به دولت هندو و انداختن‌اش در دام اضطراب و سراسیمه‌گی، ظرفیت‌های‌شان را هویدا کردند. عمران خان راه را برای تسلط دولت هندو بر کشمیر اشغالی هموار می‌کند؛ حالآن‌که اعلام مقاومت کشمیر و حمایت از آن تحت عنوان "تروریزم" بخشی از برنامۀ امریکا می‌باشد تا به دولت هندو اجازه دهد به یک ابرقدرت بی‌رقیب منطقه‌ای مبدل شود. عمران خان مسلمانان کشمیر اشغالی را به سلطۀ دولت هند واگذار می‌کند؛ درحالی‌که الله سبحانه وتعالی فرموده‌است:

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلْوِلْدَانِ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هَـٰذِهِ ٱلْقَرْيَةِ ٱلظَّالِمِ أَهْلُهَا
[نساء: ۷۵]

ترجمه: چرا در راه الله(سبحانه و تعالی) و(در راه) مردان و زنان و کودکانی‌که(به دست ستم‌گران) تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد(ستم‌دیده‌ای) که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که اهل‌اش ستم‌گر اند بیرون ببر.

برماست تا صدای‌مان را برای رد صریح این توطئه علیه مقاومت کشمیر، که چیزی جز خواری در دنیا و عذاب آخرت را در پی ندارد، بلند کنیم.

ای شیران ارتش پاکستان! اکنون واضحاً عمران خان در همان مسیر خیانت مشرف و نواز شریف قدم گذاشته‌است؛ حالآن‌که موضع‌اش قبل از انتخابات این بود: "دوست مودی یک خائن است". برشماست تا این توطئه علیه مسلمانان پاکستان و کشمیر را در مسیرش متوقف کنید. کشمیر آزاد، با زور و قدرت آزاد شد و آزادی کشمیر اشغالی نیز ان‌شاءالله، به دستان شما صورت خواهد گرفت. حالا نصرت‌تان را برای تأسیس مجدد خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم تضمین کنید. سپر امت را یک‌بار دیگر تأسیس کنید تا سرانجام با خون، آتش و سلاح‌تان از امت در برابر دشمنان‌شان حفاظت کنید. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»
(رواه مسلم)

ترجمه: همانا امام(خلیفه) سپر است؛ در عقب‌اش می‌جنگید و به او پناه می‌برید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

کمک به مستضعفین مانند جهاد است

(ترجمه)

عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، رضی الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «السَّاعِي عَلَى الْأَرْمَلَةِ وَالْمِسْكِينِ، كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللهِ - وَأَحْسِبُهُ قَالَ - وَكَالْقَائِمِ لَا يَفْتُرُ، وَكَالصَّائِمِ لَا يُفْطِرُ»

(متفق علیه)

ترجمه: از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: کسی‌که در امور بيوه گان و فقرا، کوشا باشد(به آن‌ها کمک و از آن‌ها نگهداری کند)، مانند شخص مجاهد در راه الله است و گمان می‌کنم که فرمودند: مانند نماز شب‌خوانی است که خسته و سست نمی‌شود و مانند روزه‌داری است که افطار نمی‌کند(هر روز روزه است).

شرح حدیث

در این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم اجر کسانی را که در امور بیوه‌ها و فقراء کوشا است با اجر مجاهد در راه الله سبحانه وتعالی تشبیه نموده است؛ زیرا دین اسلام دین مسئولیت‌پذیری و همکاری با یک‌دیگر است، دین رحمت و مهربانی است؛ دینی است که انسان در آن به تنهایی زندگی کرده نمی‌تواند. بدین اساس، مسلمانان باهم زندگی می‌نمایند، در امورات یک‌دیگر چنان رسیدگی می‌کنند که گویا ایشان مثل جسد واحد هستند. اگر عضوی از جسد درد نماید، همه جسد او را در بیدارخوابی و احساس همراهی می‌کند؛ آن‌ها مثل یک دیوار محکم هستند...

این همان حقیقتی است که همیشه در میان اولاد این امت زنده بوده؛ اما استعمارگران غربی این احساس را بنابر تقسیم و منقطع ساختن امت به محدوده‌ها و سرزمین‌ها از بین برده اند؛ سرزمین‌های اسلامی را ناچار به این ساختند تا به دولت‌های مختلف و یا مانند آن تقسیم شوند. پس در نتیجه چنان شد که اهل منطقه‌ای در مورد رسیدگی به بیوه و فقیر منطقۀ دیگر کوشش و فکر نکند؛ بلکه سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم در همه اهل سرزمین‌ها از بین رفته است؛ مثلاً در گذشته اهل مغرب به اهل اردن و اهل اردن به اهل جزایر و مردم یمن به مردم بیت المقدس و... رسیدگی و توجه داشتند. امروزه این پارچه‌گی که در پیکره امت وارد گردیده، لیکن فهم و دانش در رابطه به برادری پوشیده نمانده؛ بلکه زیاد گردیده و در حال نمو می‌باشد.

یقیناً اسلام و احکامش چنین است و بدانید که اسلام باقی می‌ماند و زخم‌ها و دردها را مرحم می‌گذارد و در رفع سختی‌ها و مشکلات پیشی می‌گیرد تا برای همه آشکار گردد که امت، امت واحد است؛ دین و پرودگارش یکی بوده و احکامش نیز واحد می‌باشد؛ چنانچه دولت آن یکی بوده؛ همان دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهاج نبوت، که بازگشت آن به اذن الله سبحانه وتعالی نزدیک است.

یا الله! مارا با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت، که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد، مستفید بگردان و مصایب و بلاها را دور نما! یا الله! زمین را به نور و جه کریمت منور گردان. اللهم آمین آمین.

ادامه مطلب...

اینک جایگاه زن پس از سال‌ها تجلیل از روز جهانی‌اش به کجا کشیده شده؟

(ترجمه)

همه‌ساله در هشتم مارچ سال میلادی جشن‌هایی به نام روز جهانی زن راه‌اندازی گردیده و در آن کنفرانس‌ها و سمینارها برگزار می‌گردد؛ سخنرانی‌های پرآب و تاب صورت گرفته و کلمات و جمله‌های رنگارنگ نثار زنان می‌شوند؛ از به اصطلاح "دست‌آوردهای زنان در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی" یاد شده و از زن به دلیل تلاش‌ها و نقش‌اش در تغییر و پیشرفت قدردانی صورت می‌گیرد؛ حتی دولت‌هایی مانند فلسطین، روسیه، کیوبا و چین در 8 مارچ رخصتی رسمی‌ به زن‌ها می‌دهند.

اگر به تاریخچه و بنیاد این روز برگردیم و جستجو کنیم که چرا مشخصاً این روز برای این هدف برگزیده شده، به هشتم مارچ سال 1908م می‌رسیم؛ زمانی‌که هزاران کارگر زن نساجی در شهر نیویارک امریکا به دلیل شرایط غیرانسانی و ساعت‌های درازکاری، که از آن رنج می‌بردند، دست به اعتراض زدند. آنان شعار این اعتراض‌های‌شان را "نان و گل" گذاشتند؛ چنانچه قطعاتی از نان خشک و دسته‌هایی از گل را در جریان اعتراض‌ها با خود حمل می‌نمودند. زن‌های اعتراض‌کننده خواستار کاهش ساعت‌های طولانی کار، متوقف نمودن کار کودکان، مساوات در دست‌مزدشان با مردان و دادن حق رأی به زنان شدند. هرچند این اعتراض‌ها توسط طبقۀ کارگر راه‌اندازی گردید؛ اما رفته‌رفته رشد نمود و زنانی از طبقه‌های متوسط جامعه نیز به آنان پیوستند و سرانجام تبدیل به یک حرکت قوی زنانه در امریکا شد که خواستار مساوات میان زن و مرد گردید.

به این ترتیب، هشتم مارچ تبدیل به روز زن امریکایی شد تا به وسیلۀ آن یاد زنان اعتراض‌کننده‌ای که خواستار حقوق‌شان بودند، جاویدان بماند و سپس داستان این روز به سایر دولت‌ها نیز گسترش داده شد تا سرانجام تبدیل به روز جهانی زن گردید. این بود داستان تاریخی این روز، که همه ساله در آن به اصطلاح از زن "تجلیل" صورت می‌گیرد؛ درست مانند روز "مادر"، روز "عشق" و سایر مزخرفات و دروغ‌های شاخ‌دار دیگری‌که با استفاده از آن؛ بیدادگری، کوتاهی و هتک حرمت‌شان را به زن در پس آن پنهان می‌کنند؛ زیرا دید آنان به زن هرگز از منفعت و سوءاستفاده از کرامت زن فراتر نمی‌رود.

پرسش اینست که زنان خود، به جز دویدن دنبال سراب و دل‌خوش کردن به دروغ‌های آنان، چه چیزی به دست آورده‌اند؟ دروغ‌هایی مبنی برابری اقتصادی، جایگاه اجتماعی بلند و استقلال و آزادی، که به قیمت زن بودن، مادر بودن و آرامش‌شان تمام شده! زن را با توهم مساوات فریب دادند و با وعده‌های دروغین چشم‌وگوشش را بسته و او را به دور خودش می‌چرخانند و او گمان می‌کند که چشم‌هایش به واقعیت‌ها باز شده اند!

آنان، غیر مسلمانان، به زنان خود اکتفاء نکردند؛ بلکه این مفاهیم و یاوه‌گویی‌های شان را به زنان مسلمان نیز سرایت دادند و با تمام ابزار و امکانات خویش در استحکام این مزخرفات در اذهان زنان مسلمان تلاش کردند و طوری وانمود کردند که زن مسلمان نیازمند آزادی و اخذ حقوق ضایع شده‌اش می‌باشد. مفاهیم اسلام را در نظر زن مسلمان بد جلوه داده و وی را قناعت دادند که احکام اسلام دست و پای زن را بسته و در زندان قرار داده است؛ پس باید برای آزادی خود تلاش کند. به زن مسلمان چنین جلوه دادند که اسلام دین خشونت بوده و با اجازه دادن به "کتک زدن زن" و تعدد ازدواج مردان، در حق زن اهانت نموده است. اصطلاح ازدواج قبل از وقت را ساخته و طوری وانمود کردند که این کار به معنی تجاوزجنسی به زور قناعت داده شده است؛ در حالی‌که خودشان روابط نامشروع و حرام را حتی در سنین پایین اجازه می‌دهند و آن را آزادی شخصی می‌نامند! زنان مسلمان را به بهانۀ مساوات با مردان و لزوم سرپیچی از نقش اساسی، که الله سبحانه وتعالی فطرت‌شان را بر مبنای آن رقم زده، فریب و قناعت داده اند. آنان خود اعتراف می‌کنند که فاصله میان مرد و زن تا سال 2186م به صورت کامل از بین نخواهد رفت و بدون این‌که به اسباب و دلایل آزار و اذیت‌های جنسی را در نزد خودشان اشاره کنند، خواستار مساوات می‌شوند.

پرسش اینست که آیا با این همه تمرکز و فعالیتی‌که همه‌ساله روی روز جهانی زن صورت می‌گیرد، خشونت و کوتاهی‌ها در حق زن کاهش یافته؟ برعکس، آمار خشونت‌های جنسی و برخوردهای سوء با زنان توسط نزدیکان و بیگانه‌گان در سراسر جهان سالانه به 35درصد افزایش یافته است. البته این آماری است که یونیسف در سال 2014م منتشر نمود و این آمار مخصوص دولت‌های فقیر و یا سرزمین‌های اسلامی‌نیست؛ بلکه آمار دولت‌هایی رده اول در ایجاد مساوات میان زن و مرد و دولت‌هایی‌که با فریاد حفظ حقوق و آزادی زنان گلو می‌درند، تکان دهنده است؛ چنانچه فیصدی خشونت جنسی در دنمارک به 52درصد، در فنلند به 47درصد، در سویدن به 46درصد و در انگلیس به 44درصد رسیده است. این خشونت‌ها شامل زدن، کشتن، تجاوز و آزارجنسی و هم‌چنین آزار و اذیت زبانی می‌شود که زنان خودشان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و این آمار بازهم، همه روزه در حال افزایش است.

چنان‌که دیده می‌شود، خشونت‌ها علیه زن در دولت‌هایی‌که تابع اسلام نیستند، به مراتب بیشتر و متنوع‌تر است؛ اما به هیچ‌وجه بالای آن تمرکز نمی‌کنند؛ چنان‌که در سرزمین‌های اسلامی‌ بالای خشونت تمرکز می‌کنند و پیوسته به اسلام و احکام آن می‌تازند، انگار مسئول تمام این خشونت‌ها اسلام است؛ در حالی‌که دلیل اصلی تمام این ستم‌گری‌ها، دوری بشریت از اسلام است. مشکل اینست که آنان میان رسم و رواج‌های کهنه و پوسیدۀ ناشی از فرهنگ‌های مزخرف انسانی، که حقوق زن را پایمال می‌کند، زن را از تحصیل، کار، ازدواج به رضایت خود و میراث محروم می‌کند و احکام پاک اسلام، که شرافت و کرامت زن را به خوبی رعایت و حفظ می‌کند، خلط نموده و با استفاده از آن به اسلام می‌تازند.

باید دانست که احترام به زن این نیست که یک روز در سال شعار سر داد؛ سخنرانی‌های با آب و تاب نمود، با الفاظ رنگارنگ به افکار ساده‌اندیشان و سطحی‌نگران دست‌برد زد و به احکام اسلام، به ویژه احکام نظام اجتماعی اسلام عزیز تاخت؛ احکامی‌که رابطۀ مرد و زن را به خوبی مشخص می‌کند و خانواده و جامعه را به هم پیوسته، متجانس و نیرومند نگه‌می‌دارد. این‌ها ارزش‌هایی اند که دشمنان اسلام و مزدوران‌شان نمی‌خواهند در میان مسلمانان به وجود آیند؛ بلکه می‌خواهند خانواده‌ها و جامعۀ اسلامی ‌از هم گسیخته، متلاشی و پیرو افکار و مفاهیم فاسد آنان باقی بماند تا به ساده‌گی بتوانند بالای آن تسلط یابند و هرگز شاهد بیداری و قیام نباشند.

واقعیت اینست که احترام به زن در حقیقت با تطبیق احکام اسلام میسر است و بس؛ احکام شریعتی‌که زن را همیشه و در تمام اوقات تکریم و احترام نموده و نه یک روز در سال؛ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم به احترام زنان توصیه نموده و دستور داده تا در تمام مراحل و جایگاه‌هایی‌که زن در جامعه دارد، به وی احترام و رسیده‌گی صورت گیرد: مادر، دختر، خواهر، همسر، خاله، عمه، مادر بزرگ و... در حقیقت توصیه‌های قرآنی و وصیت‌های رسول گرامی ‌اسلام به زنان، احترام و جشن‌های دائمی‌اند که اسلام به زنان گرفته است.

اما در جهت دیگر و در نبود دولت حامی ‌و پشتیبان است که جامعه بخش عظیمی‌ از مسئولیت را متحمل می‌شود. درست است که علیه زنان مسلمان از بیرون دسیسه‌ها طراحی شده و جنگ‌ها راه‌اندازی می‌گردند؛ اما اگر کوتاهی‌ها و ستم‌های بی‌شمار و عدم تعامل خودمسلمانان با زنان‌شان بر اساس شریعت اسلامی‌نمی‌بود، هیچ یک از این کارها صورت نمی‌گرفت. این کوتاهی‌ها شگاف‌هایی را باز نموده که سازمان‌هایی به ظاهر خیریه از آن استفاده می‌کنند و تمدن فاسد و متعفن غرب را به زنان مسلمان نیکو و براق جلوه می‌دهند و به این ترتیب، آنان را از اسلام دور می‌کنند.

نفرین به این جشن‌های ظاهری و فریبنده و شعارهای دروغین آنان و چه نیکوست اسلام واقعی و غیرآلوده به تهمت‌ها و فتواهای داعیان گمراه کننده و علمای سوء. و اما تو ای زن! چشم‌ات را باز کن و ببین که راه درست کدام است؛ آن را دنبال کن و فریب شعارهای براق و فریبندۀ دشمنان را نخور و به این روزها و جشن‌های دروغین دل‌خوش مکن!

نویسنده: ام صهیب شامی

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه