چهارشنبه, ۰۸ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

امضای سند باطل نماینده‌گی از اسلام و مسلمانان نمی‌کند شیخ ازهر تنها از نفس خویش و آنانی‌که در عقب‌اش اغفال شدند، نماینده‌گی می‌کند!

  • نشر شده در مصر

(ترجمه)

روزنامۀ الیوم‌السابع به روز دوشنبه تاریخ ۴ فبروری ۲۰۱۹م، در خصوص امضای سند یا وثیقه‌ای تحت عنوان "برادری انسانی" میان شیخ ازهر و پاپ واتیکان" گزاراشی را منتشر نمود که این وثیقه حسب ادعای آنان یکی از مهم‌ترین سند را در طول تاریخ روابط میان ازهر و واتیکان تشکیل می‌دهد و یکی از مهم‌ترین سند دوستی میان اسلام و عیسویت در طول تاریخ به شمار می‌رود‌. سند مذکور دیدگاه مانند چگونه باید روابط میان پیروان ادیان و اصول مشترک میان‌شان برقرار باشد و ادیان در جهان امروزی چه نقشی را بازی کنند، دربر دارد. هم‌چنین، متن کامل این سند، که هر بند آن در مخالفت، مغایرت و هجوم بر احکام شرعی قرار دارد، در حقیقت سندی‌ست که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد. یک سندی‌که حداقل به عنوان اصول سیکولری معرفی می‌شود و با خود آزادانه مفاهیم تفسیری را حمل می‌کند؛ بناءً به راحتی می‌تواند با هر قطرۀ زهری‌که حمل می‌کند، افراد عام جامعه را گمراه و آلۀ دست خود قرار دهد. ‏سندی‌که بدون شک نخست از دهلیز استخبارات بین‌المللی عبور نمود و هدف آن ایجاد یک دین جدید غیر از اسلام است؛ در حالی‌که ما اسلام را می‌شناسیم که از سوی الله سبحانه‌و‌تعالی بر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل گردیده و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم پیام آن را برای ما رسانده و ما با دل و جان به آن ایمان آورده‌ایم.
درست است که دین اسلام ایمان به خالق را بالای مان ملزم قرار داده؛ مگر نه بر اساس قوانین بین‌الملی که غرب آن را تعیین و بر مردم تحمیل می‌دارد؛ بلکه بر اساس احکام اسلام و در روشنی عدالت اسلام. چنان‌چه ربعی بن عامر با فهمی‌که از اسلام داشت، در مقابل پادشاه خراسان، رستم، قرار داشت و به سوالات او پاسخ می‌داد. هنگامی‌که رستم از او پرسید چرا این‌جا آمدی؟ این عرب ساده با عقیدۀ راسخش، چنین پاسخ ارائه نمود:
«إنما ابتعثنا الله لنخرج من شاء من عباده من عبادة العباد إلى عبادة رب العباد ومن ضيق الدنيا إلى سعة الدنيا والآخرة ومن جور الأديان إلى عدل الإسلام»
ترجمه: الله (سبحانه‌و‌تعالی) ما را فرستاده تا بنده‌گان را از قید عبادت بنده به عبادت الله رب العالمین، از تنگی دنیا به فراخنای این دنیا و آخرت و از ظلم و جور ادیان به عدالت اسلام، آزاد کنیم.
ای شیخ ازهر! هیچ عدالتی به‌‌جز از اسلام و تحت قوانین‌اش در جهان وجود ندارد؛ بلکه بی‌عدالتی مطلق برای تمام بشریت در اصل تطبیق نظام کپیتلزم غرب کافر است، که در حقیقت توسط پاپ واتیکان حمایت می‌شود.
سپس هنگامی‌که امضای سند از سوی احزاب طرفین به امضاء رسید؛ چنین اظهار نمودند: «ما، مسلمان و عیسویان، مؤمنان بر الله سبحانه‌و‌تعالی هستیم.» ای شیخ ازهر! این چگونه خدایی است که ایمان تو با ایمان پاپ واتیکان مساوی است؟! این سند همراه با امضاء کننده‌گانش، نویسنده و شاهدانش همه و همه فاسد هستند، ایمان ما هرگز با ایمان کسی‌که بر الله سبحانه‌و‌تعالی نسبت پسر و زن را داده، یکی نیست و نخواهد بود!
ای شیخ ازهر! علت اصلی تمام بحران و جنگ‌ها در دنیا نظام کپیتلزم است، که تو در آخرین نفس‌های زنده‌گیت از آن دفاع می‌کنی و حال تو بخشی از این نظام شدی و مهرۀ سودمند جنگ این نظام علیه اسلام، مردمانش و دعوتگرانی‌که آن را حمل می‌کنند، شدی. همین کپیتلزم، ثروت مردم مصر را به دهه‌ها به غارت برده و هر آن‌کسی‌که تلاش برای رهایی از شر یوغ امریکا کرده یا زندانی شده و یا مورد سوءقصد و قتل قرار گرفته است. همین کپیتلزم، مردم شام را به قتل رساند؛ زیرا آنان تمام راه‌حل‌هایی‌که هژمونی غرب را تأمین و باعث غارت ثروت سرزمین‌شان می‌شوند، رد کردند. همین کپیتلزم بخاطر نفت، میلیون‌ها انسان را در عراق به شهادت رساند. وحشی‌گری در خون این‌ کپیتلزم وجود دارد که عامل بدبختی بشریت و حتی پرنده‌گان و درختان شده است...
این همان شعارهایی بشر دوستانه‌ای است که فرانسه به مردم الجزایر می‌فرستاد؛ حقیقت شعار‌ها اینست که نفرت بی‌سابقه‌ای آنان از اسلام و مردم مسلمان بود. سران مجاهدین مسلمان الجزایر تااکنون در موزیم فرانسه مومیایی شده نگهداری می‌شوند و قبلاً ‏کفار همین کار را در الأزهر انجام دادند و خون علمای الأزهر شاهد آن‌ ماجرای زشت است؛ آیا این بشریت است؟!
طوری‌که در خصوص چهار آزادیی‌که این سند در موردش نقل کرده و صراحتاً نوشته که آزادی حق مسلم هر انسان باورمند است و به آن تفکر کند، آن را آشکار کند و بر آن عمل کند. این‌ آزادی‌ها در قلب عقیدۀ سیکولریزم و ایدیولوژی کپیتلیزم قرار دارد که چهار آزادی را به رسمیت می‌شناسند: آزادی عقیده، آزادی شخصی، آزادی بیان و آزادی مالکیت. تمام آن‌ها آزادی‌های اند که اسلام آن را تأیید نمی‌کند و هرگز در کل آن‌ها را قبول ندارد. این حقیقتی‌ست که الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾
[بقره: ۲۵۶]
ترجمه: اجبار و اکراهی در(قبول) دین نیست!

پذیرش اسلام به وسیلۀ زور شناخته نشده است؛ با این‌حال برای کسانی‌که به اسلام مشرف می‌شوند تا دوباره ترک اسلام کنند، اجازه نیست. ما در اسلام آزادی شخصی نداریم؛ اما همه اعمال بنده‌گان در درجۀ نخست از طریق حکومت و سیاست اسلامی، توسط احکام اسلام محدود می‌شوند. هیچ آزادیی بیان وجود ندارد؛ زیرا نظرات ما در چارچوب شریعت سیر می‌کند و از آن بیرون نمی‌آیند:

﴿مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ﴾
[ق: ۱۸]
‏ترجمه: ‏‏انسان هيچ سخنی را بر زبان نمی‌راند؛ مگر اين‌كه فرشته‌ای، مراقب و آماده(برای دريافت و نگارش) آن سخن است.‏

ما مالک جایداد نمی‌شویم؛ به‌جز بر اساس شریعت و هر فرد بخاطر پولش در محاسبۀ الله سبحانه‌و‌تعالی قرار می‌گیرد، که آن را از کجا بدست آورده و چگونه به مصرف رسانده است. آزادی‌های غرب هیچ مربوط ما نمی‌شود؛ نه سندشان و نه اسناد متعددی‌که باعث شد، غلامان‌شان آن را امضاء کنند. آنچه که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرامش تعیین کرده، هرگز توسط آن‌ کسانی‌که دنیا و آخرت‌شان را به بهای اندک برای این دنیا فروختند، تغییر نخواهد کرد.
ای اهل کنعان! این سند کاملاً بر خلاف شعایر صحیح دین شما است؛ بناءً آن را رد کنید و بدانید که دین شما یک دین روحانی کشیشی نیست و دینی نیست که امضاء کننده‌ای آن از جانب الله سبحانه وتعالی آمده باشد؛ مگر ما علماء، فقهاء و محدثینی داریم که تمام‌شان از نسل بشر اند؛ حقوق فردی دارند و همواره در خطا و عصیان قرار دارند؛ آنان معصوم نیستند و شعایر و حقایق احکام اسلام توسط آنان تعیین نمی‌شود؛ بلکه احکام اسلام از شواهد آن در قران‌کریم و سنت شناخته می‌شود ‏و الله سبحانه‌و‌تعالی بر ادای مکلفیت، تطبیق شریعت و تبلیغ در راه اسلام بر ما خطاب نموده و این خطاب بر کل امت مسلمه واجب گردانیده شده و هیچ تمایزی میان عرب و غیرغرب و نه هم سفید و سیاه وجود دارد. به هرحال، نمایندۀ شما بخاطر اجرای اسلام بالای شما کسی‌ست که شما با آن عهد و بیعت می‌کنید تا خلیفه مقرر شود، که در حاکمیت‌اش اسلام را بالای شما در چهارچوب دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت جاری کند و زود است که ان‌شاءالله وعدۀ الله سبحانه‌و‌تعالی تحقق یابد:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾
[انفال: ۲۴]
ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله(سبحانه‌و‌تعالی) و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد و بدانید الله(سبحانه‌و‌تعالی) میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همۀ شما(در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه مصر

ادامه مطلب...

چرا ایالت سینکیانگ برای چین مهم است؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ظلم و استبداد شدید کشور چین بالای مسلمانان در سراسر جهان بی‌مانند است. سال گذشته، مملو از گزارشات و ویدیوهایی است که از توقیف شدن مسلمانان اویغور از سراسر چین غربی در کمپ‌ها خبر می‌دهد. با موجودیت فشار بالای رسانه‌های غربی، که اهداف شخصی خود را تعقیب می‌کنند، حالا رژیم چین به این حقیقت تلخ اعتراف کرده است که جزیره‌ای از کمپ‌های متمرکز ساخته شده است. پایگاه خبری دولتی "شین‌هوآ" روز شنبه به تاریخ 13 اکتوبر سال 2018م اعلامیۀ رسمی را نقل نمود که مطابق آن، رسوم دینی باید مطابق به رسوم کشور چین ادا گردد. با وجود بالا بودن سطح اقتصاد چین، این کشور برای تسخیر این منطقۀ رام ناشده مبارزه می‌نماید. این منطقه نه تنها اهمیت استراتیژیک داشته، بلکه دلیل موجودیت چین را نیز شکل می‌دهد.
منطقۀ گمنام "اویغور سینکیانگ" در قسمت شمال غربی کشور چین با وسعت بیش از 1.6 میلیون کیلومتر مربع موقعیت دارد. این منطقه یک ششم حصۀ خاک کشور چین را تشکیل داده و با هشت کشور دیگر هم سرحد می‌باشد. امروزه شهر سینکیانگ سرزمین تقریباً 21 میلیونی است که از 13 قبیلۀ مختلف در این خاک مستقر شده اند و بیشترین آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند. از لحاظ تاریخی این منطقه با قرار گرفتن من‌حیث بخش مهم راه ابریشم، معبر اصلی اقتصادی و تبدیل فرهنگ‌ها میان شرق و غرب بوده است. با قیام کشورهای استعماری اروپایی در سال‌های 1800م، امپراتوری‌های روس و انگلیس خواستند تا در آسیای میانه استعمار خویش را وسعت دهند. روس استعمارگر نفوذش را تا مرزهای شمالی چین در جریان قرن 19م افزایش داد و در نتیجه خاندان شاهی این منطقه را تحت تسلط خود در آورد و سینکیانگ را در سال 1884م ولایت رسمی چین اعلان نمود. اما دولت به مقاومت شدید مسلمانان رو برو شد و در نیمۀ دوم قرن 19م هنگامی‌که خاندان شاهی درگیر جنگ تریاک گردید، به علت شورش‌های بی‌شمار و مداخلات خارجی‌ها نتوانست که ارتش قوی را در شهر سینکیانگ مستقر نماید.
بعد از فرو پاشی خاندان شاهی در سال 1911م چین قادر به کنترول سینکیانگ گردید. "مائوتسه تونگ" در سال 1949م اقدام به از بین بردن استقلال آن سرزمین نمود و خواست تا این منطقه را با چین یکجا نماید. به همین مناسبت، "مو" کوشش نمود تا با زور این منطقه را از وجود مسلمانان پاک‌کاری نموده و در عوض، مردمان چینی مسکن‌گزین شوند. این شیوۀ جبریه تاهنوز ناکام مانده است و منجر به قیام مردمی "اورومچی" در سال 2009م گردید. شهر سینکیانگ یکی از چهار شهر حایل برای کشور چین محسوب می‌شود. این مناطق، دلیل سر پا بودن امپراتوری هان در چین را تضمین می‌کند. سرزمین مرکزی چین بدو بخش تقسیم شده است: چین شمالی و چین جنوبی، که هرکدام به نوبۀ خود اهالی ماندارین در شمال و اهالی کانتونس در جنوب را دارا می‌باشند.
سرزمین مرکزی چین اساساً توسط دو دریا از هم جدا می‌گردند: دریای زرد در شمال و دریای یانگ‌تسه در جنوب و این سرزمین منطقۀ زراعتی کشور چین است. مردم هان به طور مساویانه در سراسر چین مرکزی ساکن نشده اند. این مردم در شرق مستقر گردیده اند؛ زیرا مناطق چین غربی از اقلیم بارانی کم برخوردار بوده و نمی‌تواند مردم زیاد را در خود نگهداری کند. از همین خاطر، کشور چین با نفوس بسیار زیادش، نسبتاً کم پهنا است. یکی از گروه‌های داخلی منطقۀ هان مسمی بر منگولیا و منچوریا منطقۀ مرکزی تبت ولایت سینکیانگ را احاطه می‌کنند. از لحاظ تاریخی این مناطق حیاتی وقتی‌که چین قدرتمند بود، تحت کنترول چین قرار داشت، اما زمانی‌که اقتدار چین توسط قدرت‌های خارجی و مداخلات زیاد تضعیف گردید، از کنترولش خارج شد. از دید تاریخی این مناطق جایی است که تهدید تاریخی چین از آن سرچشمه می‌گیرد؛ اما صرف نظر از حایل بودن این مناطق، مالکیت این مناطق مرزهای دفاعی برای کشور چین محسوب می‌گردد.
لهذا سینکیانگ یکی از چهار منطقه‌ای است که برای تحکیم قلمرو چین حیاتی می‌باشد. اقتصاد معجزه‌آسای چین مبتنی بر دسترسی به انرژی و محصولات‌‌اش می‌باشد. سینکیانگ منطقۀ مهم است که ماشین نفت اقتصاد چین را می‌چرخاند و از لحاظ استراتیژیک در منطقه راهای اکمالاتی قرار دارد. شهر سینکیانگ بیشتر از 20 درصد ذغال سنگ، گاز طبیعی و منابع نفتی را دارا است. این شهر دارای بیشترین ذخایر فوسیل نفت در سراسر کشور چین نیز می‌باشد. ساحۀ نفت‌خیز در منطقۀ کارامی یکی از بزرگترین منطقه‌ای است که ذخایر بزرگ از ذغال سنگ، نقره، مس، سرب، نایتریت، طلا و زینک در آن موجود می‌باشد. سینکیانگ یکی از بزرگترین مناطق تولیدی گاز طبیعی بوده و یکی از مهم‌ترین راه خط لوله‌ای تجارتی در مناطق آسیای میانه و مناطق دورتر آن محسوب می‌شود. شهر سینکیانگ یکی از خواست‌های چین است تا منابع نفتی آن را متنوع بسازد و هم‌چنان این منطقه راه ترانزیتی کلیدی می‌باشد.
سینکیانگ یگانه منطقه در چین است که نفت کشورهای جمهوری آسیای میانه(نفت آسیای میانه و مقدار زیاد نفت روسیه) باید از طریق پایپ لاین‌های آن عبور نماید. اولین پایپ لاین ترانزیتی برای این هدف توسط شرکت لوله‌سازی نفت به نام "سینو قزاقی" در ماه جولای سال 2006م ساخته شد. این پایپ لاین از منطقۀ آتاسو در مزرهای چین آغاز و به منطقه پیترو چین دوشنزی خاتمه می‌یابد. اما عجیب است که سینکیانگ در ردیف عجایب چین قرار نگرفته است؛ در حالی‌که نیروی حیاتی چین را فراهم می‌کند و به همین سبب منطقۀ مهم استراتیژیک می‌باشد.
رشد اقتصادی چین بر ساخت منطقۀ ویژۀ اقتصادی در مناطق ساحلی چین؛ جایی‌که مواد برای انتقال به کشورهای جهان از طریق ابحار را ممکن می‌سازد، می‌باشد. مشکلی‌که دامنگیر چین می‌گردد، اینست که این کار اقتصادش را وابسته به راه‌های بحری می‌سازد؛ اما چین ارتشی ندارد که بتواند امنیت را در این خط‌های بحری تأمین نماید. چون نیروهای بحری امریکا بر ابحار جهان کنترول داشته و هر جزیرۀ کوچکی‌که من‌حیث مانع، چین را درین ساحه احاطه نموده است، منجر به فلج شدن اقتصاد چین می‌گردد. به همین ملحوظ، سینکیانگ برای چین حایز اهمیت گردیده است و از لحاظ تاریخی اینجا کلید راه زمینی چین بر جهان می‌باشد. چین غربی دسترسی وسیع از طریق پاکستان به بحیرۀ عرب، بحر هند و خلیج فارس پیدا نموده است. چین می‌تواند از طریق سینکیانگ به پاکستان، آسیای میانه، شرق میانه و تمام کشورهای اورآسیا و کشورهای دوردست، منابع حمل و نقل بالای زمین، دست‌رسی پیدا کند و از مسیرهای بحری آسیب‌پذیر در امان بماند. به همین دلیل، پیش‌قدمان مسیر کمربند بزرگ چین، اهداف مختلف دارند تا از طریق سینکیانگ تمام کشور را به اور آسیا و کشورهای دورتر وصل کنند. بدین شکل سینکیانگ محور جغرافیایی برای اتصال اقتصاد چین به کشورهای اورآسیا تبدیل شده است.
تمام پیش‌قدمان مسیر کمربند بزرگ چین وعده سپرده اند که همکاری وسیع برای روابط تجارتی چین و اعتبار جهانی آن در مرکز شهر سینکیانگ انجام خواهند داد. شهر سینکیانگ از دیدگاه استراتیژیک، اقتصادی، تجاری، نفوس و دلایل سیاسی به موضوع حیاتی برای چین مبدل گشته است. اما با وجود مصارف هنگفت پول درین منطقه و استفاده از مشت‌آهنین در گذشته‌ها، نتوانسته اند که بالای مسلمانان این جا غالب شوند؛ در حالی‌که حالا رسانه‌های غربی درک نموده اند که کشور چین در حال انجام چیست. این رسانه‌ها نیز از تخنیک‌های بیجینگ در مسیر هدف غرب، که دارای استراتیژی واحد در رفتار با مسلمانان، برای مدت طولانی استفاده کرده تا مسلمانان را تجزیه نمایند. این روش‌ها در غرب ناکام مانده است و یقیناً که در کشور چین نیز ناکام خواهد ماند. موضوع قابل ترس برای رهبران چین مسایل اقتصادی و سیاسی آینده‌اش است که از منطقۀ مسلمان‌نشین جریان پیدا خواهد نمود. به همین ملحوظ، بیجینگ برای بیش از یک قرن برای تسخیر این منطقه مبارزه نموده است.

نویسنده: عدنان خان

ادامه مطلب...

ای سیسی؛ آیا کینه‌ات از خون اهل مصر اشباع نمی‌گردد؟!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

با خونِ سرد، صبح روز چهارشنبه مصادف با 20 فبروری 2019م، عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر در طول سه و نیم ساعت، نه تن از مصری‌ها را در آغاز جوانی‌شان به اتهام قتل هشام برکات، دادستان کل مصر بعد از محاکمۀ بی‌اساس و اعترافاتی‌که بر اساس شکنجه با برق، گرفته شده بود، اعدام نمود؛ در حالی‌که مروه، دختر هشام برکات در حساب فیسبوک خود گفته است: «...آن‌ها(9 جوان مصری) پدرم را به قتل نرسانده اند و آن‌ها مظلومانه می‌میرند. قاتلین اصلی را پی‌گیری و دستگیر نمایید.» (منبع: العربی الجدید)
ای سیسی؛ آیا تاهنوز از خون مصری‌ها سیر نشده‌ای؟! آیا کینۀ تو و غلامان حلقه‌به‌گوش‌ات با خون‌هایی‌که در دو قتل عام: "رابعۀ عدویه و النهضه" ریختی، که در عصر جدید هیچ کشوری شبیه آن را ندیده است، سیر آب نشدید؟! آیا از خون سربازانی‌که پای آن‌ها را در جنگ خیالی در سینا کشانده‌ای‌، که در ظاهر مبارزه با "تروریزم" و در حقیقت تأمین امنیت دولت یهود است، سیر نمی‌شوی؟! چه وقت از خون اهل مصر سیر می‌شوی؟! چه وقت سیر می‌شوی؟! یا این‌که غرورت تو را کور ساخته و غوطه‌ور شدنت در مزدوری دشمنان امت تو را در برابر خون، ناموس و اموال اهل مصر جرئت بخشیده است؟ گروهی را می‌کشی و گروهی را بازداشت می‌کنی و کسی‌که از میان آن‌ها زنده ماند، با سایۀ شبح فقر، گرسنگی و ترس بر آنان حمله‌ور می‌شوی!
قبل از تو و ظالمانی‌که از تو قدرت بیشتر و در گردآوری دارائی مهارت زیادتری داشتند، به اندازه‌ای قتل و خون‌ریزی کردند که تو یک دهم آن را هم نه ریختانده‌ای؛ اما آن‌ها کجاست؟! آیا یکی از آن‌ها را می‌بینی و یا صدای یکی آن‌ها را می‌شنوی؟! تو و مظلومان؛ کسانی‌که بر آن‌ها ظلم کرده‌ای، به زودی در مقابل الله سبحانه وتعالی ایستاد خواهید شد و نزد الله سبحانه وتعالی قسم خواهی خورد؛ چنانچه به دروغ در دنیا قسم می‌خوری و گمان می‌بری ‌که چیزی هستی؛ در حالی‌که هیچ‌کاره‌ای نیستی. پس هر قسمی‌که خواستی، دروغ بگو و هرکه را خواستی به قتل برسان؛ چون هر موعد سررسید مشخصی دارد. نفسی را که بخواهی به قتل برسانی، قبل از آن‌که رزق‌، اجل و آنچه را که الله سبحانه وتعالی به او مقدر کرده است، به دست نیاورد؛ هرگز نمی‌میرد. ترامپ و شیخ ازهر در مقابل الله سبحانه وتعالی از تو دوری خواهند جست و یکدیگر را نفرین خواهید کرد.
یقیناً خود را به اوج فجور و هرزه‌گی رساندی؛ هنگامی‌که عقل مردم را سبک شمردی و به آن‌ها تمسخر نمودی؛ سپس قانونی را برای‌شان وضع نمودی‌ که از آن به جای الله بُتی ساخته و بر عبادت‌اش سوگند یاد کردی و مردم را نیز به عبادت آن فرمان می‌دهی و کسی را که از سجده(عمل به قانون‌ ساختگی‌ات) ابا ورزد، به قتل می‌رسانی؛ بعداً در همان قانونت تغییر می‌آوری، گویا بُتی باشد که آن را از خرما ساخته‌ای که برخی یا تمام آن را با یک دست می‌خوری و با دست دیگرت کسی را که از سجدۀ بت(قانون) ساختگی‌ات ابا می ورزد، به قتل می‌رسانی و بعد سوگند می‌خوری‌ که چیزی به جز اصلاح، اراده‌ای نداری(؟!) این چگونه سبک و خوار شمردن است؟ یا این خون‌ها و سبک شمردن عقل‌ها مقدماتی‌ست که تو و جهاز امنیتی‌ات بخاطر تطبیق سیاست‌هایی‌که از طرف امریکا برایت دیکته می‌شود، انجام می‌دهید؟
به سلیقۀ خودت، در جنوری ۲۰۱۴م و قبل از فتوی خواستن برای قانونی‌که امروز آن را تعدیل می‌کنی و بعد از آن در همان سال-قبل از انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی در اکتوبر ۲۰۱۵م- تمام فتوی خواستن‌ها و انتخابات به وسیلۀ انفجارات، خون‌ریزی‌ها و قتل صورت گرفته اند؛ اما به دنبال آن، فریادهایی توسط رسانه‌های خودت، که تو را به کار کردن برای نابودی تروریزم فرامی‌خواند، بلند می‌شوند. آیا این یک تصادف است یا فریبی‌ست که در کشورها انجام می‌دهید تا به وسیلۀ آن مردم را ترسانده، ترس و وحشت را در این سرزمین‌ها منتشر ساخته و یک حالت آشفتگی و اضطراب را ایجاد نمایید تا باشد که این کار، شما را در تطبیق این سیاست‌های ناکامی‌که به وسیلۀ آن بالای کشورها و بندگان الله حکومت می‌نمایید، بیشتر کمک نموده و سپس مردم را در ظرفی از طلا به دشمنان‌شان تقدیم نمایید؟ هیچ چیزی به جز ضعیف بودن شأن تان، کمبود توانایی تان و زیر پا شدن سیاست‌های تان و این‌که امت با شما به زبان نافرمانی سخن می‌گوید، شما را به این کار وادار نساخته است.
بدون شک، امت امروز امتی نیست که دیروز گذشته‌گان تو از مزدوران امریکا بالای آن‌ها حکومت کرده بودند! یقیناً که بیداری وسیعی در میان امت با وجود غلامی و برنامه‌های شوم تان و برنامه‌های باداران تان در قصر سفید، بخاطر ایستادن بر سر راه برگشت دوبارۀ اسلام به زندگی، به میان آمده است؛ اما چه دور است آنچه که شما می‌خواهید. قطعاً کامیابی از آنِ دین الله سبحانه وتعالی و امت اسلامی خواهد بود و خلافت امت، دوباره به آن برخواهد گشت و زمین را از نور عدالت و امنیت مملو خواهد ساخت و در آن هنگام به خواست الله سبحانه وتعالی تمام بشریت و حتی پرندگان در آسمان، در زیر سایۀ آن به آرامش خواهند رسید. یقیناً که فردا برای کسی‌که چشم به راه آنست، بسیار نزدیک است.

نویسنده: حامد عبدالله
برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک: تفسیر آیت "92" سوره مبارکۀ آل عمران

  • نشر شده در ویدیوها

آيت (92) سوره مبارکۀ آل عمران "لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ"تقدیم: شیخ محترم یوسف مخازره (ابو الهمام)
بیت المقدس – سرزمین مبارک (فلسطین)سه شنبه، 18 ربیع الثانی 1440هـ.ق / 25 دسامبر 2019م

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک: پیامی از مسجد "اعدام‌های مصر ظالمان مصر را هرگز نجات نجات نمی‌دهد، قبلاً فرعون هم چنین کرده بود اما الله سبحانه وتعالی او را غرق نموده و حق را یاری نمود!"

سخنان دکتور مصعب ابو عرقوب عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – سرزمین مبارک (فلسطین)جمعه، 17 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 22 فبروری 2019م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه