شنبه, ۰۴ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تبنی پروژۀ احیای خلافت و ادعای علنی آن؛ از نخستین گام‌های نصرت به شمار می‌روند!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

تلاش برای بدست آوردن کامیابی(نصرت) بر اساس اصولی استوار است که شریعت آن را واضح و طریقه‌اش را مشخص ساخته است. بر آنانی‌‌که در تلاش راه سعادت و شگوفایی دولت اسلامی برای امت مسلمه هستند ‏و آنانی‌که می‌خواهند نصرت الله سبحانه‌و‌تعالی را بدست بیاورند، باید این طریقه را تعقیب کنند، بدون آن‌که یک وجب هم از آن منحرف شوند. ما باید اطمینان داشته باشیم که تمام مسلمانان مشتاق دیدار آن روز عظیم و پرشکو هستند؛ روزی‌که مؤمنین از نصرت الله سبحانه‌و‌تعالی خوشحال خواهند شد.

حال آن‌که اکثریت مردم برای اقامۀ خلافت اسلامی طبق طریقۀ شرعی فعالیت نمی‌کنند، که اسلام آن را منحیث قضیۀ حیاتی برای امت تشریح نموده است. بدین لحاظ، با انهدام خلافت؛ سپری‌که ما را محافظت می‌کرد، درهم شکست. بنابر این، عزت و شرف ما مورد تجاوز قرار گرفت، خون ما ریخته شد، ثروت ما به غارت رفت و ما در هرگوشه‌ای این دنیا منزوی و مورد تبعید قرار گرفتیم. ‏با انهدام خلافت، اسلام از صحنۀ عملی و اجرایی ناپدید شد؛ بنایر این، احکام‌اش قطع و معلق ماند و افکار آن مورد هدف قرار گرفت. در نتیجه اسلام تنها به مسجد خلاصه شد و به قوانین زنده‌گی فردی تبدیل شد. ‏حال آن‌که حکم دعوت و فعالیت برای تأسیس خلافت اسلامی بر وفق طریقۀ شرعی، که از جانب رب ما نازل و توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم به پیش برده شد، از جملۀ ام الفرایض می‌باشد.

به تمام مسلمانان لازم است تا اقامۀ مجدد خلافت را یک امر واجب به خود دانسته و آن‌ را قضیۀ سرنوشت‌ساز مرگ و زنده‌گی خود محسوب بدارند. با این‌حال، دین دوباره بر تطبیق عملی در صحنۀ زنده‌گی بازگشت خواهد کرد و امت اسلامی عزت خود را و آنچه که الله سبحانه‌و‌تعالی به آنان عطاء کرده، حاصل می‌کنند و آنان از جملۀ "خير أمة أخرجت للناس" یعنی "بهترین امت برای مردم محسوب خواهند شد". نه تنها این کفایت می‌کند، بلکه بر تمام مسلمانان لازم است تا برای اقامۀ مجدد دولت اسلامی ثانی فعالیت کنند؛ آنان باید طریقۀ تنظیم دعوت خود را اقتباس از منهجی نمایند که ناشی از منهج و روش رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینۀ منوره در جهت ایجاد دولت اسلامی(خلافت) بود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾

[یوسف: ۱۰۸]

ترجمه: ‏‏بگو، این راه من است كه من(مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی الله(سبحانه‌و‌تعالی) می‌خوانم و پيروان من هم(چنین می‌باشند، و الله(سبحانه‌و‌‎تعالی) را منزه(از انباز و نقص و دیگر ناشایست) می‌دانم و من از زمرۀ مشركان نمی‌باشم(و كسی و چیزی را شریک الله سبحانه وتعالی قرار نمی‌دهم).

این آیات از جانب پروردگار یکتا بر پیامبرش محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و بر آنانی‌که از سنت او پیروی می‌کنند، خطاب شده است که آن‌ها باید یک طریقۀ مشخص را تعقیب کنند و بر اساس یک طریقۀ مشخص و مستقیم پیش بروند و دعوت آنان در راه الله سبحانه‌و‌تعالی با بصیرت روشن و آشکار باشد. یعنی دعوت‌شان باید عاری از هرگونه ابهام و اغماض، هم‌چو آفتاب درخشان باشد. جنگ میان حق و باطل، میان کفر و اردوی آن و میان ایمان و اردوی آن، یک جنگ ازلی است و آنچه‌ که بر مسلمانان واقع می‌شود، به خصوص در سرزمین شام، دلیل واضع بر این جنگی است که تا روز قیامت ادامه خواهد داشت. کشورهای کفری و دولت‌های توطئه‌آمیزش با تمام قدرت، توان  و وسایل جنگی‌شان باهم جمع شدند تا انقلابیونی را از بین ببرند که شعار اسلام در آسمان بلند نموده اند و قربانی‌های بزرگی را در راه الله سبحانه‌و‌تعالی برای ریشه‌کن کردن رژیم خائن و جنایتکار و غلامان غرب کافر متحمل شده اند. 

در این‌ مبارزه تنها این کافی نیست که خلافت را صرف در قلوب مان دوست داشته باشیم و نصرت دین الله سبحانه‌و‌تعالی را تنها در شعار پیاده کنیم؛ بلکه ما باید در این راه گام برداریم و کمر همت بسته کنیم؛ همانگونه که رب تعالی این امر را در کتاب خود واضح، آشکار و صراحتاً بیان نموده و یقیناً باید این طریقۀ پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را تعقیب کنیم، آنگاه که از جانب پروردگارش خطاب شد که در میان قومش چنین دعوت کند و او جناب اطاعت نمود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾

[حجر: ۹۴]

ترجمه: ‏‏پس آشكارا بیان كن آنچه را كه بدان فرمان داده می‌شوی(كه دعوت حق است) و به مشركان اعتناء مكن(كه چه می‌گویند و چه می‌كنند).‏

بنابر این، درود بر روان پاک رسول الله صلی الله علیه وسلم که دعوت خود را با چالش‌های سخت عملاً حمل می‌کرد؛ او و اصحاب مؤمنی‌که همرایش بودند، علی‌الرغم جبریت و ظلم و ستم قریش در گفتن حرف حق همیشه صادق بودند و از هیچ‌کسی هراس نداشتند. این پاسخ کوبندۀ قرآنی بر کسانی است که می‌خواهند راز پروژه‌ای را پنهان کنند که تحت حاکمیت غرب کافر است و نمی‌خواهند آن را برملا کنند. یقین داشته باشید که غرب از شما خوشنود نخواهد شد؛ مگر تا هنگامی‌که از دین آنان پیروی کنید. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴾

[بقره: ۱۲۰]

ترجمه: يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد؛ مگر اين‌كه از دین تحريف شده و خواست‌های نادرست آن‌ها پيروی كنی. بگو! تنها هدايت الهی، هدايت است و اگر از خواست‌ها و آرزوهای آن‌ها پيروی كنی، بعد از آن كه علم و آگاهی يافتی، هيچ سرپرست و ياوری از جانب الله(سبحانه وتعالی) برای تو نخواهد بود!

اگرچه، تبنی پروژۀ احیای خلافت شرط نصرت است، ادعای آن بخشی از این طریقه محسوب می‌شود و یکی از ضروریات این امر است. ‏این‌ یگانی راه حصول دوباره عزت و نصرت و حاکمیت است و این دعوت چیزی است که بر فرزندان امت حکمت‌اش را آشکار ساخته و آنان را وادار ساخته تا در روشنایی ایمان این راه را تعقیب کنند و برای این قضیۀ حیاتی فعالیت کنند تا بر یک دولت مقتدر برسند که سرانجام پروژۀ غرب کافر شکست خواهد خورد و قوانین کثیف و نظام فاسد‌ش سقوط خواهد کرد و این چیزی‌ست که دشمنان ما از آن ترس و هراس دارند. بناءً به منظور شکستن مسیر باطل مترددین بی‌جرئت و بی‌غیرت که همواره بخاطر ترس از ظالمان حق را می‌پوشانند و ظلم و ستم آنان را نادیده می‌گیرند، رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«لا يَمْنَعَنَّ أَحَدَكُمْ رَهْبَةُ النَّاسِ أَنْ يَقُولَ بِحَقٍّ إِذَا رَآهُ، أَوْ يُذَكِّرَ بِعَظِيمٍ، فَإِنَّهُ لا يُقَرِّبُ مِنْ أَجَلٍ، وَلا يُبَاعِدُ مِنْ رِزْقٍ أَنْ يَقُولَ بِحَقٍّ أَوْ يُذَكِّرَ بِعَظِيمٍ»

(رواه احمد)

ترجمه: مبادا بیم از مردم، فردی از شما را با دیدن و مشاهدۀ حق از گفتن آن باز دارد؛ زیرا گفتن حق یا یادآوری امری بزرگ، نه

مرگ‌ را و نه رزق را دور سازد.

ای مسلمانان صابر در سرزمین شام! غم و اندوه طولانی شد؛ پریشانی شدت یافت و قیمت این دشمنی بسیار گران تمام شد. شما شاهد لشکری از دشمنان در چهار اطراف مان بوده اید و هر آن کسی‌که ادعای دوستی با ما را نموده ترک کردیم. ما جز الله سبحانه‌و‌تعالی هیچ محافظی نداریم و الله سبحانه‌و‌تعالی وعدۀ نصرت و حاکمیت را برای بندگان مؤمنش، که به رشتۀ ناگسستنی(اسلام) چنگ می‌زنند و راه و طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب با وفایش را دنبال می‌کنند، داده است.

بنابر این، ای مردمان مخلص و صادق! بیایید تا با هم و با پروردگار هم عهد و پیمان نماییم که از دین الله سبحانه‌و‌تعالی حمایت می‌کنیم؛ دین مان را علناً اظهار می‌کنیم و پروژۀ مان را-که "پروژه خلافت راشدۀ ثانی برمنهج نبوت" است- اعلان نموده و بخاطر رضایت الله سبحانه‌و‌تعالی از ملامت هر ملامت‌گری نمی‌هراسیم. دست به دست دعوتگران مخلص و صادق هیم که برای تأسیس خلافت با خود عهد بستند تا نصرت الله سبحانه‌و‌تعالی را در دنیا و آخرت بدست بیاورند. در نهایت شاهد قوانین الله سبحانه‌و‌تعالی باشیم و تنها بیرق رسول الله صلی الله علیه وسلم را در اهتزاز در بیاوریم ‏و تنها این همین امر شکوهمند و رستگاری و شفای کامل برای قلوب آسیب دیده ما‌ست. این امر نه خیال است و نه هم توهم، بلکه بشارتی است که از جانب پیامبر امین صلی الله علیه و آله وسلم و وعدۀ حقیقی رب العزيز الحكيم است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله(سبحانه‌وتعالی) به‏کسانی از شما که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، وعده داده‏است که قطعاً آن‏ها را در زمین جانشین(حکمران) خواهد کرد؛ همان‏گونه کسانی را که پیش از آن‏ها بودند، جانشین(حکمران) ساخت و دین‌شان را که برای آن‏ها پسندیده‏است، برای آن‏ها استوار(پا برجا) خواهد سازد و یقیناً(خوف) و ترس‌شان را به‏آرامش و امنیت مبدل می‏کند، تنها مرا پرستش می‏کنند و چیزی را با من شریک نمی‏سازند و کسانی‏که بعد از این کافر شوند، اینان اند که فاسق اند.

حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...

کشمیر با زور اشغال شد و با زور جهاد توسط نیرو‌های مسلح پاکستان آزاد خواهد شد!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

در چند روز گذشته، شاه محمود قریشی وزیر خارجۀ پاکستان در یک مناظره‌ای که به تاریخ 27 سپتمبر 2018م در تلویزیون الجزیره به نشر رسید، با اشاره به مسئلۀ کشمیر گفت: «جنگ گزینه‌ای برای آزادسازی کشمیر نیست. هیچ راه‌حل نظامی در این مورد وجود ندارد و یگانه راه‌حل از طریق گفتگو‌های صلح‌آمیز می‌تواند ثمر بخش باشد.» در چند هفتۀ اخیر، حکام خائن پاکستان طبق دستور و ترغیب امریکا اقداماتی را از طریق منحرف ساختن افکار عامه در مورد توانائی دولت برای آزادسازی کشمیر از چنگال هندوهای مشرک روی دست گرفته اند .انجام این کار آن‌ها خیانت رهبری نظامی و سیاسی پاکستان به مسلمین و وفاداری‌شان را به آرزو‌ها و راه‌حل‌هایی که باداران غربی‌شان به آن‌ها دستور می‌دهند تا بر مشکلات ما افزوده شود، نشان می‌دهد. این حاکمان حیثیت ترجمان را برای باداران غربی‌شان دارند و جز سخن آن‌ها چیزی دیگری بر زبان نمی‌آورند. این رزالت آن‌ها امری‌ست که منجر به بهانه‌جوئی‌شان در خصوص حمایت از مسلمانان مظلوم این وادی می‌گردد که علی‌الرغم مظلومیت‌شان هندوهای مستبد اشغالگر را پس از شهادت "برهان وانی" به مبارزه طلب کردند.

اگر‌چه حکام پاکستان امروزه از نیروی قوی و گسترده‌ای برخوردار اند و پس از هفت دهه اشغال توانائی از پا در آوردن نیروهای اشغالگر را هندو را دارند؛ ولی با آن‌هم از راه‌اندازی یک قیام مسلحانه در کشمیر اباء می‌ورزند. این حاکمان حاضر به یک قیام مسلحانه در کشمیر نیستند؛ زیرا آن‌ها پیوسته گوش به فرمان بادار‌شان(امریکای غدار) اند که این قیام مسلحانه را "تروریزم" عنوان کرده است. این حاکمان از ترس این‌که مبادا جامعه جهانی، که هیچ علاقه‌ای بخاطر حل مسئله کشمیر ندارد، بالای‌شان قهر شود، حاضر نیستند تا دست به یک قیام مسلحانه بزنند. این بی‌علاقگی جامعۀ جهانی در خصوص حل مسئلۀ کشمیر ناشی از هشداری‌ست که توسط شورای امنیت سازمان ملل از طریق قطعنامه‌هایش در مورد مسئلۀ کشمیر، که بطور غیراجباری در فصل ششم منشور سازمان ملل به جای قطعنامه‌های اجباری و لازم الاجرا در فصل هفتم آن به نشر رسید، می‌باشد. این در حالی‌ست‌که حکام پاکستان این قطعنامه‌ها را به عنوان یک راه‌حل در مورد مسئلۀ کشمیر پیش‌کش می‌کنند؛ در حالی‌که خوب می‌دانند که ارزش این قطعنامه‌ها حتی ارزش اوراقی را ندارد که روی آن نوشته شده اند. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا﴾

[نساء: ٦٠]

ترجمه: آیا ندیدی کسانی را که گمان می‌کنند به آنچه(از کتاب‌های آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، ولی می‌خواهند برای داوری نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟! با این‌که به آن‌ها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند؛ امّا شیطان می‌خواهد آنان را گمراه کند و به بیراهه‌های دوردستی بیفگند.

جنگ برای حکام نخبۀ پاکستان گزینه‌ای برای آزادسازی کشمیر نیست؛ زیرا آن‌ها چنان دل‌باخته مفکورۀ غربی دولت-ملت شده اند که چشمان‌شان از دیدن حالت زار مسلمانان کشمیر اشغالی کور و گوش‌های‌شان از شنیدن صداهای مظلومانۀ آن‌ها کر شده اند؛ چون آن‌ها در آن طرف مرزهای‌ کاذب ساخته شده توسط استعمارگران انگلیسی گیر مانده اند. پس سؤال ما این است که اگر سریناگر، لاهور و اگر لاهور، سریناگر می‌بود باز هم جنگ را گزینه‌یی نمی‌پنداشتید؟ آیا بخاطر مرزهای جغرافیایی کاذب دست‌ساختۀ انگلیسی‌های کافر هنوز هم خشونت‌ها و قربانی‌های را که به قیمت خون مسلمانان کشمیر تمام شده است، نادیده می‌گیرید؟ رسول الله ﷺ می‌فرماید:

«مَا مِنْ امْرِئٍ يَخْذُلُ امْرَأً مُسْلِمًا فِي مَوْضِعٍ تُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ وَيُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ وَمَا مِنْ امْرِئٍ يَنْصُرُ مُسْلِمًا فِي مَوْضِعٍ يُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ وَيُنْتَهَكُ فِيهِ مِنْ حُرْمَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ نُصْرَتَهُ»

ترجمه: هر مسلمانی‌که دیگر مسلمانی را در جایی بی یار و یاور رها کند که مورد هتک حرمت قرار گرفته و بی‌عزت شود، الله(سبحانه‌و‌ تعالی) او را در چنین جایی‌که آرزومند مدد و کمک الهی است، تنها و بی‌یاور و مددکار قرار می‌دهد و هر مسلمانی‌که دیگر مسلمانی را در جایی‌که آبرو و حیثیتش مورد حمله قرار گرفته نصرت و یاری کند، الله(سبحانه‌و‌ تعالی) او را در چنین جایی‌که خواهان و آرزومند نصرت الهی باشد،  کمک و همکاری می‌کند.

جنگ گزینۀ آزادسازی کشمیر برای حکام نخبه پاکستان نیست، چون هنگامی‌که مسئلۀ حمایت از منافع امریکا در منطقه در قالب حمایت از جنگ امریکا و اهداف امریکایی در خصوص اشغال افغانستان مطرح شود، تانک و توپ رژیم مذکور منسجم شده و نیروهای ما به عنوان چوب سوخت در این جنگ "جنگ فتنه" استفاده می‌شوند؛ جنگی‌که پاکستان و منافع‌اش را به شدت متضرر می‌کند.

رژیم باجوا-عمران با وعده‌‍‌های دروغینی‌که ادعای عادی‌سازی روابط‌‌اش را با دولت هند می‌کند؛ بر چشم مردم خاک زده و آن‌ها را فریب می‌دهد. این رژیم از ما می‌خواهد تا به خاطر چشم‌انداز دست‌آورد‌های اقتصادی، مسلمانان کشمیر را بفروشیم. با انجام چنین امری، رژیم مذکور تماماً ارزش‌های اسلامی را نادیده گرفته و اهانت بزرگی را بر مسلمانان پاکستان روا می‌دارد که آن‌ها پیوسته بخاطر عقیدۀ اسلامی‌‌شان و اطاعت از الله و رسولش و آنانی‌که پیمان برادری‌شان را نسبت به هر دست‌آورد اقتصادی دیگر محکم‌تر بسته و ترجیح داده اند و تظاهرات‌های را انجام داده اند. با فراخوانی روابط با دولت هند، این رژیم فرزانگی و مبارزات خستگی‌ناپذیر نیاکان مارا که زندگی تحت حاکمیت هندوهای ظالم را رد نموده و ترجیح دادند که مسلمانان پاکستان در دیگر سرزمین‌ها به سر ببرند، نادیده می‌گیرد. بناءً وعده‌های رفاه اقتصادی جز یک امر دروغ و خیالی چیزی دیگری نیست. اتحادیۀ اروپا که متشکل از ملت‌های متمدن یهودی-مسیحی و عقیدۀ مشترک لیبرال دموکراسی و سرمایه‌داری می‌باشند، امروزه در یک ائتلاف اقتصادی به سر می‌برند و هرگز از پاکستان در خصوص مسئلۀ کشمیر حمایت نخواهند کرد؛ پس چگونه می‌توان انتظار داشت که دولت هند، که بر اساس قوانین کفری‌اش به عنوان روش زندگی حکم می‌کند، با مسلمانان پاکستان که پابند به زندگی اسلامی اند، به طور صلح‌آمیز زندگی کند؟ نخیر، یگانه راه در جهت صلح و رفاه این است؛ همان طوری‌که اسلام قرن‌ها بر شبه قاره هند حاکم بود، به همین شکل باید که تسلط اسلامی بالای آن‌ها دوباره سایه افگند.

ای مسلمانان پاکستان! هیچ تفاوتی در میان حکام فعلی و قبلی پاکستان نیست؛ بلکه همۀ آن‌ها بطور بی‌شرمانه‌ای در مقابل دولت هندو زانو زده اند. بناءً بر شماست تا با کار کردن در جهت تأسیس خلافت اسلامی برمنهج نبوت، تغییر واقعی را در پاکستان به ارمغان آورید؛ نظامی‌که خلیفه مسلمین جز اسلام چیزی دیگری را تطبیق نمی‌کند تا مردم در صلح و رفاه به سر برند. این امر بیانگر آنست که قدرت و سلطه در دستان امتی است که با تطبیق قوانین اسلامی منطقه و جهان را اداره می‌کند. بنابر این، هنگامی‌که سلطه آن تحت رهبری اسلام قرار داشته باشد، در واقع شبه قاره هند بزرگتر از این گونه چشم‌انداز صلح و رفاه اسلامی بوده نمی‌تواند؛ چون خلیفۀ اسلام هیچ پروایی نسبت به قوانین بین المللی، سازمان‌های بین المللی و مرزهای وستفالی ندارد. او کسی است که شما را به عزت و شرافتمندی رهبری نموده و با راه اندازی جهاد سازمان یافته توسط نیروهای مسلح پاکستان به آزادسازی کشمیر مبادرت ‌ورزیده و برای فتح هند بر اساس این بشارت رسول الله ﷺ دست به عمل می‌شود. رسول الله ﷺ می‌فرماید:

«وَعَدَنا رسولُ اللّـهِ صلى الله عليه وسلم غزوةَ الهند، فإنْ أدركتُها أُنْفِقْ نفسي ومالي، وإنْ قُتِلْتُ كنتُ أفضلَ الشهداء، وإنْ رجعتُ فأنا أبو هريرة الـمُحَرَّرُ»

ترجمه: رسول الله ﷺ وعده فتح هند را دادند و گفتند اگر در آن می‌بودم جان و مالم را فدا می‌کردم، و اگر کشته می‌شدم از جمله افضل الشهداء می‌بودم و اگر زنده برمی‌گشتم، ابوهریره آزاد شده می‌بودم.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

 

ادامه مطلب...

انقلاب اساسی به معنی تغییر حکام نیست؛ بلکه به معنی تغییر رژیم و تأسیس نظام اسلام است!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

هوثی‌های یمن در صنعا و سایر نقاط تحت ادارۀ‌شان از روز 21 سپتمبر-که با چهارمین سالروز انقلاب آن‌ها برابر است- تجلیل کردند. انقلابی را که هوثی‌ها از آن تعریف دارند، با اتخاذ تصمیم حکومت ائتلافی در سال 2014م که در آن وقت توسط صدراعظم یاسین داوا رهبری می‌شد، آغاز گردید. اما این انقلاب فقط جز فصلی از جنگ انگلیسی-امریکایی در یمن چیزی دیگری نبود؛ درست همان‌گونۀ که نیاکان‌شان در گذشته انجام دادند. انقلاب 26 سپتمبر در سال 1962م که توسط امریکا سازماندهی و به راه انداخته شد و از رژیم نوظهور جمهوریت توسط جمال عبدالناصر حمایت نمود. این درحالی بود که انگلیس انقلاب را به دلیل این‌که از عدن بیرون نشود، تحریم کرده و از حکومت سلطنتی، که توسط امام محمد البدر رهبری می‌شد، در برابر جمهوری‌خواهان حمایت خود را اعلان کرد و از آل سعود بخاطر حمایت بیشتر آن کمک گرفت تا جایی‌که جنگ میان طرفداران خاندان شاهی و جمهوری خواهان هفت سال طول کشید.

امروزه توازن ماموریت عوض شده است؛ طوری‌که هوثی‌ها(نسل شاهان) به دامن ایران افتاده تا مزدوران جدیدی برای امریکا باشند و جناح مقابل آن‌ها شعار مردود شمردن راهکار پیشنهاد شدۀ بانک جهانی را، که با تطبیق آن هوثی‌ها در یمن قدرت را در دست گرفته و مزدوران انگلیس را بیرون می‌کنند، سر داده اند. این جنگ بین‌المللی میان امریکا و انگلیس، یمن را در آشفتگی جنگی‌که چهار سال ادامه یافت، قرار داد. این جنگ باعث شد تا جان هزاران بی‌گناه گرفته شود، میلیون‌ها تن دیگر گرسنه بماند، زیربناها ویران شود، معاشات قطع شود، امراض کشنده افزایش یابد، خدمات اولیه برهم بخورد، استخراج نفت متوقف شود، قیمت‌ها بالا برود، ریال یمنی ارزش خود را ازدست دهد و بحران‌ها و مصائبِ دیگر نیز به وجود آید.

امریکا با به تصویر کشیدن هوثی‌ها در جمع قربانیان جنگ در مقابل انظار عامۀ جهان، برای عربستان در شعله‌ور ساختن این جنگ چراغ سبز نشان می‌دهد، در حالی‌که قربانیان این جنگ مردم ملکی یمن می‌باشند. امریکا تلاش نموده تا نمایش این گونه قربانی شدن‌ها را  از طرق مختلف و یا سازمان ملل گسترش بدهد تا توسط این جنگ آن‌ها را از دسائس مزدوران انگلیس نجات داده و نفوذ‌شان را به شکل کلی از میان بردارد. هرچند باوجود این همه، امریکا می‌خواهد تا نقش ایران را در منطقه محدود ساخته و به عربستان سعودی در قضیۀ یمن نقش آفرینی نماید تا به اثبات برساند که هوثی‌ها در قدرت سهم داشته و در تلاش گسترش آن هستند. این در حالی‌ست که انگلیس تلاش دارد تا نفوذ‌ش را در یمن با ایجاد موانع در برابر هوثی‌ها و کم کردن ادارۀ شان در نقاط ممکن، حفظ داشته باشد. انگلیس این خواست‌اش را از طریق امارات متحدۀ عربی، مزدورانش هادی و سایر مزدوران محلی‌اش در داخل یمن به پیش می‌برد.

هوثی‌ها اهداف انقلاب‌شان را در مخالفت با اهداف انقلاب سال 1962م ندانستند، ولی افرادی‌که به انگلیس وفادار بودند، توسط مردم در درون نظام تبدیل و تغییر شدند، بدون این‌که نظام در مجموع تغییر داده شود. آن‌ها راه انقلاب خمینی ایران را تعقیب نمودند که نفوذ سیاسی انگلیس را از ایران بدور کرده و با نفوذ امریکایی مبدل ساخت و نظام جمهوری را در آن بنا کرد که بصورت کامل از انقلاب فرانسه اخذ گردیده بود و بسیار دور از اسلام بود. آن‌ها پیروان‌شان را تحت نام نظام قرآنی گمراه ساختند، در حالی‌که آیا ممکن است جمهوریت بخشی از نظام قرآنی باشد؟! شما را چی شده است؟ چرا چنین قضاوت می کنید؟!

ای مردم یمن! تا چی زمانی این افراد شرور به فریب دادن شما ادامه خواهد داد و شما در جنگ آن‌ها برای باداران‌شان، که قدرت‌های بزرگ استعماری و کافر هستند، خواهید سوخت؟ انقلاب واقعی آنست که نظامی را از بنیادش ریشه‌کن کرده و نظام درست دیگری به جای آن قرار داده شود و هیچ نظامی درست دیگری بجز اسلام در روی زمین وجود ندارد. دینی‌که ما شما را امروزه به تأسیس نظام آن فرامی‌خوانیم-که همانان خلافت بر منهج نبوت می‌باشد- بر خرابه‌های بجا ماندۀ نظام جمهوریت تإسیس گردد؛ نه این‌که تنها افراد تغییر یابند و نظام جمهوریت-که از فرهنگ غربی گرفته شده است- بجای خود باقی بماند. نظام جمهوریت به هیچ صورتی از اسلام نیست. در اصل کمتر دیده می‌شود که کسی شعار مرگ بر امریکا(حامی نظام جمهوریت در جهان) را سر بدهد. به این هم اکتفا نکرده؛ بلکه فرهنگ و تمدن‌شان را نیز در دست دیگر خود حمل می‌کنند. کسانی‌که خرد نداشته باشند، مدافعین این نظام‌ها را شهدای جنگ می‌نامند؛ در حالی‌که آن‌ها فقط جنگجویان بی‌تأثیر و خاکستر هستند!

بگذارید تا مردم یمن با قاطعیت بدانند که هیچ چیزی آن‌ها را از این زنده‌گی مصیبت زده، جنگ، تضاد‌‌های گروهی، نژادی و منطقوی بجز نظام اسلامی رهانیده نمی‌تواند. همانا خلافت راشده برمنهج نبوت است که اسلام و قضاوت‌های روشن و مناسب‌اش را-که مشکل انسان را منحیث انسان بدون در نظر داشت، دین، رنگ ونژاد حل می‌نماید- پیاده می‌سازد. بنابر این، ما شما را به این چنین چیزی‌که سبب رضایت الله سبحانه‌وتعالی و خوشی‌تان در دنیا و آخرت می‌گردد، دعوت می‌کنیم.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایۀ یمن

ادامه مطلب...

مقامات امنیتی رژیم اردن، زنان آزاد و پاکدامن و اشخاص مخلص را دستگیر میکنند

  • نشر شده در اردن

(ترجمه)

روز دوشنبه به تاریخ اول ماه اکتوبر سال 2018م، مقامات امنیتی رژیم اردن خواهر "وفا صبح" یک‌تن از حاملین دعوت را همراه با دو پسرش به شکل وحشیانه از داخل خانه‌اش دستگیر کردند. سپس مقامات امنیتی بخاطر دستگیر کردن پسر سومی‌اش دوباره برگشتند و زمانی‌که وی را نیافتند، پدر هشتاد سالۀ وی را بدون ملاحظۀ سن و ریشِ سفید‌ش دستگیر نمودند. بعد از آنکه مقامات امنیتی خواهر ما را دیروز رها کردند، صبح روز بعدی آن دوباره در پی آن به گشت زنی پرداخته و هشدار هجوم برخانه‌اش را دادند. رژیم اردن از دیر زمانی بدین‌سو در مخالفت با حاملین دعوت قرار داشته و به حدی از دورغ و نیرنگ علیه آن‌ها کار گرفته است که به بخشی از فعالیت‌های‌شان مبدل شده است. این‌ها علیه حاملین دعوت به شکل بی‌رحمانه و وحشیانه پیکار می‌کنند، درحالی‌که نسبت به افراد مفسد چشمان‍‌شان را کور نگهداشته و حتی آن‌ها را در فرار نمودن‌شان کمک می‌نمایند و هر طوری‌که مفسدان بخواهند، همانطور از آن‌ها محافظت می‌نمایند.

داشته‌های اردن به غارت و یغما رفته و مرتکبین این جرم را همۀ مردم می‌شناسند و به بخش از سخنان روزمرۀ مردم مبدل شده اند. واقعات توهین به مقدسات و زنده‌گی افراد به حد غیر قابل تصور آن بالاگرفته است و حتی به جای رسیده که اطفال بی‌گناه در این نوع مجالس ذبح می‌شوند. قضایای فساد را که رژیم بر پی‌گیری از آن تعهد می‌سپارد، ناپدید گردیده و اگر احیاناً به محاکم هم راجع شوند، محاکمۀ آن بسیار به طول می‌انجامد.

خواهر وفا یکی از حاملین دعوت است؛ او فقط بخاطر الله سبحانه‌‎وتعالی دعوت می‌نماید و به خوبی‌ها امرکرده واز منکر نهی می‌کند. خواهر وفا نه در عقب‌مانی اردن نقشی داشته و نه ثروت آن را فروخته است و نه هم علیه آن کدام دسیسه‌ای ساخته است. خواهر وفا اردن را به فابریکه‌های قاچاق دخانیات مبدل نکرده و نه هم به قاچاقبران مواد مخدر وسایر اوباشان، زمینه سازی کرده است.

بناءً ما از عزت و افتخارات خود به قیمت جان خود دفاع می‌کنیم و هیچ کسی را نمی‌گذاریم تا به آن توهین ویا حقارت نماید. باطل باید از میان برود و راستی و حقیقت به مردانی نیازمنداست تا از آن دفاع نمایند.

ای مردم ما و ای خانواده‌‎های ما! آیا شما از استفادۀ خشنونت در تقدس در درون خانه‌های‌مان و تعقیب زنان آزاد و پرهیزکار، آن‌هم به شکل بی‌رحمانه و تحقیرآمیز آن، موافق هستید؟ ای مردم ما و ای خانواده های ما! پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح و معتبر فرموده است:

«إِنَّ النَّاسَ إِذَا رَأَوْا الظَّالِمَ فَلَمْ يَأْخُذُوا عَلَى يَدَيْهِ أَوْشَكَ أَنْ يَعُمَّهُمُ اللَّه بِعِقَابٍ مِنْهُ»

ترجمه: اگر مردم ظالمی را در ظلم ببینند و دستاش را از ظلم کوتاه نکنند(مانعاش نشوند) الله(سبحانهوتعالی) تمامی آنها را به عقاباش گرفتار مینماید.

پس آیا ممکن است بیش از این بی‌عدالتی وجود داشته باشد که افراد باعزت تحت تعقیب قرار گیرند و مفسدان در سراسر مملکت حمایت شوند؟! بخاطر وقار وشرف‌تان، ما از شما می‌خواهیم تا دستان اشرار و مفسدان را در درون مملکت قطع کرده و از افراد دعوتگر و مخلص حمایت و حفاظت نمایید تا باشد که الله سبحانه‌وتعالی دین‌اش را چیره گرداند و دعوت‌اش را افتخار بخشد؛ در آن صورت شما از جملۀ کسانی خواهید بود که برای دین و دعوت‌تان موفقیت بخشیده اید و به اذن الله سبحانه‌وتعالی  شما ظرفیت این کار را دارا هستید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایۀ اردن

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه