دوشنبه, ۲۸ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

اختلافات و تنش‌های درون‌حزبی در زمان انتخابات، بخشی از سیاست‌های دموکراتیک است

"وعده‌های انتخاباتی" تنها در زیر نظام خلافت عملی خواهند شد

(ترجمه)

به‌تاریخ ۲۹ مارچ ۲۰۱۸م، انتخابات عمومی و میان دوره‌ای ۱۳۳ عضو حکومت محلی بنگله‌دیش، در یک فضای امنیتی قوی و مستحکم، در سراسر این کشور برگزار شد. همانند دیگر انتخابات‌های ملی و محلی، این انتخابات نیز با قتل، تنش‌های سیاسی درون‌حزبی، سرقت اوراق رأی‌دهی و تقلب‌های انتخاباتی، خراب می‌شود. بعد از ‌آن هم بازی سیاسی معروف دموکراسی-یکدیگر را مقصر دانستن- به جریان می‌افتد که در آن احزاب قانون‌گذار و رقیب‌شان، حزب ملیت‌گرای بنگله‌دیش(BNP)، یکدیگر را بخاطر تمام تنش‌ها و رویداد‌های ناگوار پیش آمده، متهم می‌کنند.

این چنین اختلافات معمول سیاسی در میان احزاب سیاسی بنگله‌دیش، مخصوصاً در زمان انتخابات، باعث ایجاد این سوال می‌شود که آیا دموکراسی غربی می‌تواند ثبات و رفاه را در بنگله‌دیش فراهم کند؟ تنها در پنج سال اخیر، اختلافات سیاسی در بنگله‌دیش باعث کشته شدن ۱۰۲۸ تن و زخمی شدن ۵۲۰۰۰ تن شده است (منبع: www.dhakatribune.com ۲۱ نومبر ۲۰۱۷م) حتی گفته‌های عبیدالقادر دبیرکل AL نیز بر موجودیت این پدیده در بنگله‌دیش گواهی می‌دهد، زمانی‌که در نومبر گذشته گفت: «دیگر صداقت و شکیبایی در سیاست موجود نیست،‌ مگر در پوستر‌ها و پرچم‌ها.» (منبع www.dhakatribune.com ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷)

در حقیقت، تمام این اختلافات و فساد‌های اخلاقی موجود در سیاست ما، محض نشانه‌های از این مشکلات‌اند، درحالی‌که ریشۀ مشکل، ذات نظام دموکراسی است. در واقع، دموکراسی به یک طبقۀ خاصی از نخبگان سیاسی و سرمایه‌داران، که در بالا رفتن از پله‌های قدرت با یکدیگر مسابقه می‌دهند، اجازه می‌دهد تا تنها منافع خودشان را تأمین کنند،‌ نه این‌که از سلامتی و تندرستی مردم حمایت کنند. در حقیقت، تنش‌ها و اختلافات سیاسی در میان این نخبگان سیاسی دموکراسی‌های جهان سوم، که مخصوصاً در زمان انتخابات بالا می‌گیرد، حاصلات فرعی و اجتناب‌ناپذیر مسابقۀ حیاتی‌شان برای بدست آوردن پول و قدرت است.

از همه مهم‌تر این‌که، ما نباید تحت تأثیر زوال دموکراسی تنها در بنگله‌دیش قرار بگیریم، بلکه جهان غرب نیز سخت کوشش می‌کند تا افت اعتبار و محبوبیت این نظام دموکراتیک را، که ثابت کرده است که نمی‌تواند از امور بشر به‌صورت مؤثر مراقبت کند، متوقف سازد. همانند بنگله‌دیش، حتی در دیگر دموکراسی‌های به اصطلاح پیشرفته جهان مثلاً: امریکا، جاپان و فرانسه، سیاسیون کاملاً با پول خریده شده‌اند و اکثریت کسانی‌که به فساد متهم اند، کسانی اند که در چند دهۀ اخیر در انتخابات برنده شده‌اند. ازینرو، حیرت‌آور نیست این‌که بدانیم گزارش انکشاف جهانی بانک جهانی در سال ۲۰۱۷م حاکی از آن بود که گردهمایی برای انتخابات در سراسر جهان، به دلیل بی‌احساسی و بی‌اعتمادی مردم به این نظام ناقص، در حال کاهش است. مراکز انتخاباتی در جهان غرب به سرعت از ناکامی سیاست‌های دموکراتیک، که آوردن عدالت، امنیت اجتماعی و اقتصادی و اصلاح سیاسی را وعده می‌دهد، آگاه می‌شود. ازینرو عجیب نیست که ببینیم در ۲۵ سال اخیر، میزان گردهمایی‌های رأی‌دهی در جهان بیشتر از ۱۰درصد افت کرده است. (منبع: qz.com ، 10 فبروری ۲۰۱۷م)

ای مسلمانان بنگله‌دیش! خشونت، بی‌حرمتی و فسادی را که امروزه شما شاهد هستید، در حقیقت نتایج "دموکراسی واقعی" است؛ هیچ نوع دموکراسی دیگری در جهان وجود ندارد، تا ماهیت و سرشت نفرت‌انگیز ایدیولوژی‌سازان و سیاسیون آن را بپوشاند، مگر خود دموکراسی؛ فرق نمی‌کند که در بنگله‌دیش یا جهان غرب باشد. حالا برای شک و تردید به دموکراسی زمان مناسبی است، چون دیگر نباید اقدامات متکبرانه و تجاوزکارانه احزاب(AL-BNP) را بخاطر افزایش قدرت‌شان، برای بهره‌کشی از ما تحمل کنیم. ما باید از شر این دموکراسی دروغین و شکننده و مزدوران دست‌نشانده در مستعمره‌های‌شان خلاص شویم، کسانی‌که فقط بخاطر کسب سعادت خودشان با یکدیگر می‌جنگند و استعمارگران غربی نیز تا زمانی‌که منافع جیوپولیتیک‌شان در آن‌جا محفوظ باشد، آنان را همراهی می‌کنند.

برعکس، خلیفه، والیان، مقامات حکومتی و سیاسیون در زیر چتر خلافت، اعمال‌شان را مطابق تقوا(ترس از الله سبحانه وتعالی) عیار می‌کنند، و برخلاف دموکراسی، نظام خلافت برای هیچ کسی اجازه نمی‌دهد تا کارهای هرزه، بیهوده و خود‌تخریبی را، مانند چیزی‌که فعلاً در زمان انتخابات مشاهده می‌کنیم، انجام دهد. تنها برنده شدن در انتخابات اساس کار خلافت نیست، بلکه خلیفه باید اطمینان دهد که در زمان برعهده‌داشتن این مسئولیت، عملکرد مردم به طور اخص بازدید می‌شود و دقیقاً جواب‌گویی صورت می‌گیرد. روایت شده است که یک روز حضرت عمر رضی الله تعالی عنه به مردم اطرافش گفت: «آیا فکر می‌کنید که وظیفۀ من بعد از این‌که بهترین‌ها را بالای‌تان مقرر کرده و آنان را به عدالت امر نمودم پایان میابد؟ آن‌ها گفتند: بلی. او گفت: نه، تا این‌که رفتارشان را نظارت نکنم و نبینم که آیا آن چیزی را که به آنان امر کرده‌ام عمل می‌کنند یا خیر.»

ای مسلمانان! حزب التحریر از شما می‌خواهد تا برای آوردن یگانه راه‌حل مشکلات مان-تأسیس خلافت راشدۀ ثانی به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم- فعالیت کنید. ما شما را بخاطر کار برای خلافتی ترغیب می‌کنیم که تأسیس مجدد آن توسط الله سبحانه وتعالی وعده شده است.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾

[انفال: ۲۴]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده اید!(دعوت) الله سبحانه‌و‌تعالی و پیامبر(او)صلی‌الله‌ علیه‌وسلم را اجابت کنید، هنگامی‌که شما را به سوی چیزی فرا می‌خواند که شما را حیات(و زندگی) می‌بخشد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگله‌دیش

ادامه مطلب...

حکومت افغانستان به دستور امریکا صدها تن از فرزندان امت را به قتل رساند

 خبرگزاری اناضول ترکیه نقل نموده است که طیارۀ حکومت افغانستان به روز دوشنبه مورخ 2 اپریل 2018م مدرسۀ حفظ قرآن کریم را که در ولایت قندوز-شمال افغانستان- قرار دارد، بمباردمان نمود، و نیز سخنان نصرالدین سعدی ولسوال دشت ارچی را به خبرنگاران نقل نموده که وی گفته است: «نیروهای هوایی افغان مدرسۀ حفظ قرآن‌کریم-در منطقۀ دشت ارچی- را بمباردمان نمود، که در نتیجه 100 کشته و 50 زخمی به جای گذاشت که اکثریت آنان افراد ملکی بودند.» و نیز ترس وی را مبنی بر زیاد شدن تعداد کشته شده‌گان اظهار نمود؛ زیرا جنگجویان مدرسه را در جریان محفل دستاربندی(فراغت حافظان قرآن‌کریم) مورد هدف قرار داده‌اند. و نیز افزوده است که: «شماری از فرماندهان حرکت طالبان در محفل فراغت حفاظ اشتراک نموده بودند که فرماندهان برجستۀ طالبان میان کشته شده‌گان وجود دارند. خبرگزاری مذکور از انعام الدین رحمانی سخنگوی پولیس قندوز چنین نقل نموده است: «حمله زمانی صورت گرفته است که رهبران گروه طالبان در داخل مدرسۀ مذکور تجمع کرده بودند.»

این وحشی‌گری‌های حکومت افغانستان است که به مشوره و دستور امریکا اهل سرزمین مسلمانان افغانستان را اعم از افراد ملکی و مقاومت کنندگان علیه اشغال امریکایی و نظام سیکولریستی کفریی، که اشغالگران آن را بنا نهاده و از آن  نظارت نموده و آن را به هر سمت سوق می‌دهند، بمباردمان می‌نماید. در این شکی نیست که امریکا، مزدوران و جیره‌خواران‌اش از حفظ قرآن‌کریم، عمل به آن و تأسیس دولت آن(خلافت اسلامی) بسیار کراهیت دارند.

 این حمله برای تحت فشار قرار دادن حرکت طالبان به هدف بازگشت به مذاکرات صلح با این حکومت مجرم و پذیرفتن اشغال امریکا صورت گرفته است. طوری‌که اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان و مزدور امریکا برای طالبان پیشنهاد مذاکره را ارایه نمود، تا این‌که حرکت طالبان در حکومت‌داری کفری اشتراک بورزد و قانون اساسیی را که امریکا طرح‌ریزی نموده است، بپذیرد. سازمان بین‌المللی کرایسس قانون اساسی افغانستان را چنین توصیف نموده است: «قانون اساسی حکومت افغانستان، مورد تأیید امریکا و سائر کشورها قرار دارد که هدف آن فقط تضمین ادامۀ حالت کنونی کابل است.» کرایسس سازمان تحقیقاتی است و مقر آن در بروکسل است. این قانون اساسی را کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان در آغاز سال 2004م تصویب نمود؛ سپس بعد از این‌که به لسان‌های دری و پشتو ترجمه گردید و لویه جرگه آن را امضاء نمود.

حمزه پارسا

ادامه مطلب...

پوشش فعالیت‌‌های جهانی به مناسبت یادبود سالروز سقوط خلافت

  • نشر شده در مرکزی

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید: ‏

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ ‏[نور: 55]

ترجمه: خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترس‌شان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آن‌چنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.

و  نیز رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«تكون النبوة فيكم ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون خلافة على منهاج النبوة فتكون ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون ملكًا عاضًا فيكون ما شاء الله أن يكون، ثم يرفعها إذا شاء الله أن يرفعها، ثم تكون ملكًا جبرية فتكون ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون خلافة على منهاج النبوة ثم سكت.» (رواه احمد)

ترجمه: تا مدتی که الله سبحانه وتعالی خواست، در ميان شما نبوت و پيامبری باقی خواهد ماند و هنگامی که الله سبحانه وتعالی خواست آن را از ميان برمی دارد، بعد از آن خلافت بر روش و منهج نبوت خواهد بود و آن تا هنگامی كه الله سبحانه وتعالی خواسته باشد، ادامه می‌یابد؛ سپس وقتى الله سبحانه وتعالی خواست آن را برداشته، مُلك عاض(به دندان قبضه شده) یا موروثی می‌آيد و آن تا وقتی الله سبحانه وتعالی خواسته باشد، داوم مى‌كند؛ سپس هنگامى که الله سبحانه وتعالی خواست آن را برداشته، ملك جبر و ستم خواهد آمد و تا وقتی كه الله سبحانه وتعالی خواست دوام می‌یابد، بعد از آن هنگامی كه الله سبحانه وتعالی خواست آن را دور كرده، بار ديگر خلافت بر روش و منهج نبوت می‌آيد، و بعد سكوت كرد.

هرگاه انسان آیت فوق را تلاوت و بالای حدیث آن تدبر کند، سپس سیری بر امت و خواست شان پیرامن خلافت داشته باشد؛ عاملین و مخلصین از بهر ایجاد آن تنها امید به او سبحانه وتعالی بسته و به یاری او سبحانه وتعالی پیوسته برای گمشدۀ شان شبانه روزی تلاش می‌ورزند. بناً حزب‌التحریر؛ گروه که هرگز به اهلش دروغ نمی‌گوید با وجود ظلم ظالمین علیه جوانان آن از جمله تعذیب و شکنجه و شدیدترین انواع عذاب حتی به درجه شهادت، با آنهم این حزب بدون ترس و هراس از کسی در مسیر خود به پیش می‌رود، با این وجود تمام این واقعیت‌ها به آمدن نصرت بشارت می‌دهند؛ و این‌که نصرت او تعالی بدون شک در حال ظاهر شدن است؛ خلافت راشده قدم‌هایش پس از غیابت طویل درحال پدیدار شدن است، و دروازۀهای عزت مسلمان‌ها به یاری او تعالی در حال باز شدن است.

بدین مناسبت حزب‌التحریر در جریان ماه مبارک رجب سال جاری 1439 هـ.2018م به مناسبت یادبود دردناک سالروز سقوط خلافت توسط مجرمین و خائنین در 28 رجب 1342 هـ.ق فعالیت‌های جمعی خود را در تمام سرزمین‌های که حزب در آن فعالیت دارد آغاز نموده و درین راستا دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر از آدرس این صفحه، به پوشش فعالیت‌های وسیع‌اش می‌پردازد، از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که فعالیت‌های آینده مان ان‌شاءالله بشارت دهندۀ نصرت و خیری باشد که مسلمان‌ها پس از آن بتوانند خلیفۀ شان را انتخاب، تطبیق احکام الهی و در راه الله سبحانه وتعالی جهاد و پیکار نمایند، حقا که  اين كار برای الله متعال مشكل نيست.‏

﴿ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾ [یوسف:21]

ترجمه: الله سبحانه وتعالی بر كار خود چيره و مسلّط است، ولی بيشتر مردم  نمی‌دانند.‏

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

عثمان طه

ادامه مطلب...

ولایه لبنان: کنفرانس زنان "واقعیت انتخابات پارلمانی و حکم شرعی در آن"

  • نشر شده در ویدیوها

بخش زنان حزب التحرير ولايه لبنان کنفرانس ارزشمندی را  تحت عنوان "واقعیت انتخابات پارلمانی و حکم شرعی در آن" در دفتر حزب واقع در أبي سمراء برگزار نمود.طرابلس الشام،

20 رجب 1439هـ / 07 اپريل 2018م  

     ۱۴۳۹ه، د رجب ۲۰مه، د شام طرابلس/ ۲۰۱۸م، د اپریل ۷مه

ادامه مطلب...

جنگ‌های تجارتی و خطرهای آن بر اقتصاد جهانی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

صفحۀ انترنتی بی‌بی‌سی-عربی به تاریخ 9 مارچ 2018م با انتشار خبری نوشت: «ترامپ هشدارهای قبلی‌اش را مبنی بر اعمال 25 درصد مالیات گمرکی بالای واردات فولاد و 10 درصد بالای واردات المونیم عملی نمود. ترامپ در این اظهارات گفت: "این اقدام صنعت امریکا را تقویت خواهد نمود، به ویژه پس از آن‌که امریکا با اقدامات تجارتی غیرعادلانه‌ای دست و پنجه نرم نموده است." وی افزود: "این گام از امنیت ملی امریکا حمایت خواهد نمود.»

این اقدام ترامپ با مخالفت شدیدی شماری از سیاست‌مداران در داخل امریکا حتی برخی از مالکین صنایع؛ مانند صنعت ساخت موتر و طیاره نیز مواجه شده است. در عین حال، این اقدام از جانب شماری از دولت‌ها مانند: چین، اتحادیۀ اروپا، جاپان و سایر دولت‌های متضرر نیز رد و تقبیح گردید. صندوق جهانی پول و "روبرتو ازیفیدو" مدیرکل سازمان تجارت جهانی نیز عکس‌العمل نشان داده و هشدارهایی را در این زمینه اظهار نموده‌اند. چنان‌چه صفحۀ بی‌بی‌سی به تاریخ 3 مارچ 2018م در گزارشی چنین نوشت: «سخنگوی صندوق جهانی پول در مورد تصمیم ترامپ در خصوص تجارت هشدار داده و چنین می‌گوید: «این اقدام رئیس جمهور امریکا در قدم نخست به ضرر خود امریکا بوده و سپس سایر دولت‌ها.» هم‌چنین روبرتو ازیفیدو مدیرکل سازمان تجارت جهانی در زمینه گفت: «بدون شک، جنگ تجارتی به نفع هیچ جهتی نخواهد بود.»

اینک پرسشی‌که مطرح می‌گردد که واقعیت این‌نوع اقدامات و فعالیت‌های اقتصادی از چه قرار است؟ بدون شک، امریکا در افروختن آتش این‌نوع جنگ‌ها(جنگ‌های تجارتی)، حیثیت مغز متفکر را داشته و نسبت به سایر دولت‌ها برای افروختن این نوع جنگ‌ها و کشانیدن شعله‌های آن به سراسر جهان از امکانات و توانایی‌های برتر و بیشتری بر خوردار است. دلیل آن اینست که امریکا نیروی برتر اقتصادی جهان بوده و پشتوانۀ پول جهانی(دالر) را در اختیار دارد. در عین حال، امریکا بزرگ‌ترین واردکنندۀ کالا و خدمات جهانی به شمار می‌رود، زیرا بیشترین کالا و خدمات را مصرف می‌کند و بزرگ‌ترین منبع کالا و خدمات نیز به شمار می‌رود، که بیشترین بازارهای خارجی جهانی را نیز در اختیار داشته و دلیل آن همین حکام مزدور و نفوذ سیاسی امریکا در بخش‌های عظیمی از جهان است.

امریکا نیرومند‌ترین قدرت نظامی جهان را در دست داشته و توانایی‌های اقتصادی کافی برای حمایت از این نیروی نظامی، از طریق بحرها و اقیانوس‌ها را نیز در اختیار دارد. یکی از نویسنده‌گان مشهور به نام دیویدگومبرت می‌گوید: «امریکا امکانات و توانائی‌هایی را در اختیار دارد که باعث شده نسبت به سایر دولت‌های جهان پیشتاز باشد، چنان‌چه صاحب 30 درصد سهام کل سرمایه‌گذاری‌ها بیرونی بوده و چهار بانک بزرگ جهان، از مجموع هفت بانک را در اختیار دارد. در عین حال، دالر امریکا اساس معاملات بازارهای جهانی و بانک‌ها به شمار می‌رود. 95 درصد از درامد رسانه‌های جهان به جیب امریکا سرازیر می‌شود. سه چهارم حصۀ فروش اسلحه در سراسر جهان به امریکا برمی‌گردد و بیشترین مؤسسات و سازمان‌های جهانی، به شمول سازمان‌هایی را که بالای اقتصاد جهانی تسلط دارند، امریکا رهبری می‌نماید. این امریکا است که بالای بحرها تسلط داشته و صلاحیت منع تردد بحری از آن امریکا می‌باشد. امریکا در تحقیقات و نوآوری‌هایی‌که جهان را به سوی پیشرفت سوق می‌دهد، نیز جایگاه نخست را داراست.»

اسالیبی را که امریکا در افروختن جنگ‌های اقتصادی به کار می‌برد، متنوع، فراوان و پیوسته در حال تغییر شکل است. چنان‌چه این نخستین بار نیست که امریکا به جنگ های اقتصادی جهانی دامن می‌زند؛ طوری‌که بارها با بلند بردن مکرر نرخ سود در جریان سال‌های گذشته، سایر دولت‌های جهان، به ویژه دولت‌های صنعتی را به چالش کشیده، در حدی‌که برخی از این دولت‌ها در واکنش مجبور به بلند بردن نرخ سود شدند تا با این‌کار از سرازیر شدن سرمایه‌های‌شان به داخل امریکا جلوگیری نمایند. هم‌چنین، امریکا اقدام به کارهایی نمود، که از آن به‌نام(پشتیبانی گمرکی) بر واردات و یا تعرفۀ گمرکی بر کالاهای مشخصی مانند: تعرفۀ گمرکی 50 درصد بالای ابزار بزرگ شست و شو، 30 درصد بالای قطعات انرژی آفتابی وارداتی و 22 درصد بالای طیاره‌های کانادایی(بمباردی)، یاد می‌شود. امریکا مصدر برافروختن جنگ بازارهای بورس و افزایش و کاهش قیمت پترول، خلق بحران‌های اقتصادی، طراحی اسناد بزرگ بدون مراقبت و سایر فعالیت‌ها و تسلط‌های اقتصادی نیز به شمار می‌رود، که شعلۀ این جنگ‌ها و بحران‌ها خیلی زود سراسر جهان را در بر گرفته و باعث خسارات هنگفتی می‌شود.

شکی نیست که این سیاست‌های امریکا و سیاست‌های واکنشی سایر دولت‌ها، پیامدهای اقتصادی ناگواری مانند: تأثیرگذاری بالای میزان پروژه‌های صنعتی، که دلیل آن افزایش نرخ سودی است و بالای قرضه‌ها وضع می‌گردد، بالای این دولت‌ها نیز خواهد داشت. هم‌چنین، باعث می‌شود که بهای کالا در داخل این کشورها به سبب افزایش هزینۀ مواد تولید شده(افزایش نرخ انرژی و مواد خام) افزایش یابد. این سیاست‌ها پیامدهای بدی بالای جریان‌های تجاری جهانی صادرکننده، حتی بالای امریکا و یا دولت‌های دیگری‌که دالر را اساس معاملات خارجی‌شان برگزیده‌اند و دلیل آن افزایش متداوم قیمت دالر است، نیز داشته است.

نزارعریضی یکی از آگاهان استراتیژیک شرکت ADS به تاریخ 15 دسمبر 2016م در اظهاراتی به تلویزیون "سکای نیوز" چنین گفت: «بانک مرکزی فدرال امریکا نرخ سود را در جریان سال 2016م، سه بار افزایش داد و دلیل آن کاهش شاخص‌های فعلی اقتصاد امریکاست.» وی افزود: «قیمت طلا و معادن شاهد کاهش زیادی بوده و قیمت یک بشکه پترول به کمتر از 55 دالر رسید که باعث بروز خسارات بزرگی در بازارهای خلیج و آسیا شد.» صفحۀ انترنتی الجزیره نیز به تاریخ 16 دسمبر 2016م با نشر گزارشی چنین نوشت: «افزایش نرخ سود توسط بانک مرکزی فدرال امریکا، مشکلاتی در اقتصاد سایر دولت‌ها به وجود آورده، به ویژه اقتصاد دولت‌های در حال رشد مانند: ترکیه، برازیل و روسیه؛ زیرا تفاوت نرخ سود باعث می‌شود که سرمایه‌های این دولت‌ها، به امید کسب سود بیشتر به جانب امریکا سرازیر گردد. در عین حال، بار سنگینی قرضه‌های دالری، که بردوش اقتصاد این دولت‌های رو به رشد گذاشته می‌شود، با افزایش نرخ سود در امریکا پیوسته در حال افزایش است که اقتصاد آن دولت‌ها را به نوبۀ خود زیر فشار بیشتر قرار می‌دهد.» اهدافی‌که امریکا با روی دست گرفتن این سیاست‌ها و به گونۀ جنگ‌های تجارتی و سایر اسالیب به پیش می‌برد، قرار ذیل است:

1- جبران کاستی‌های بودجۀ تجارتی امریکا: صفحۀ انترنتی روزنامۀ "روز جدید" به تاریخ 11مارچ 2018م در این خصوص زیر عنوان "جنگ‌های تجارتی" چنین نوشت: «دلیل افروختن این جنگ‌ها کاهش و عجز بودجۀ تجارتی امریکاست، بودجه‌ای‌که در جریان سال‌های گذشته پیوسته در حال کاهش بوده، این روند در حال گسترش است. چنان‌چه مجموع بودجۀ تجارتی امریکا در سال 2017م، 566 ملیارد دالر ثبت گردید، که در حدود 2.9درصد درامد داخلی امریکا را نشان می‌دهد.»

2- تضعیف دشمن‌های سیاسی و اقتصادی امریکا و وادار نمودن آنان به فرمانبری از سیاست‌های آن و هم‌چنین کاستن از توانایی‌های آنان، در به چالش کشیدن سیاست‌های شریر و سیر ناپذیر امریکا و به ویژه در هم‌کوبیدن اتحادیۀ اروپا و چین است.

3- هدف دیگر، محدودساختن توانایی‌های چین و منزوی کردن آن در محدودۀ خود و در عین حال وابسته نمودن ساختار اقتصادی چین از نظر واردات، صادرات و پشتوانۀ پولی به امریکا است.

4- جلب سرمایه‌های خارجی به داخل امریکا به هدف افزایش میزان پروژه‌های اقتصادی از طریق بلند بردن نرخ سود بر دالر در بانک‌ها.

5- تسلط بالای بازارهای خارجی از نظر واردات و صادرات و فروش اسلحه و هم‌چنین تسلط بالای بازار نفت و قیمت آن.

بدون شک، موفقیت امریکا در این سیاست‌ها به معنی این نیست که خودش از خطرها و پیامدهای ناگوار این جنگ‌های شرور جهانی در امان خواهد بود. قطعاً اقتصاد امریکا به ویژه صنعت داخلی آن، از این جنگ‌ها متضرر و آسیب پذیر شده و بالای میزان بیکاری و استخدام و هم‌چنین صادرات، به دلیل بلند رفتن قیمت کالا و خدمات در این کشور تأثیر گذاشته است. این سیاست‌های خصمانه بالای قیمت‌های بازارهای جهانی بورس، نیز تأثیر گذاشته و به همین دلیل است که امریکا خود نیز از پیامدهای آن در امان نخواهد بود، زیرا امریکا به دلیل سیاست‌های شروری‌که دارد، تا هنوز از بحران اقتصادی سال 2008م رنج برده و زخم‌های ناشی از آن هنوز بهبود نیافته، که دلیل آن کاهش بودجۀ تجارتی می‌باشد.

چنان‌چه بر اساس اظهارات منتشر شده از "دفتر بررسی اقتصادی امریکا"، کاهش بودجۀ تجاری امریکا در ماه نومبر 2017م به 50.5 میلیارد دالر رسید، که از سال 2012م تا آن زمان، بزرگ‌ترین میزان در این خصوص به شمار می‌رود. انتظار می‌رود، کاهش در بودجۀ امریکا در سال 2018م تا سقف 702 میلیارد دالر برسد، چنان‌چه میک‌مالفانی مسئول بودجه در قصر سفید در برابر رسانه‌ها چنین گفت: «رشد روند کاهش بودجه در کوتاه‌مدت، بیانگر نیاز شدید به تجدید ساختار مالی ما می‌باشد. در خصوص روابط اقتصادی کشور باید گفت که اگر می‌خواهیم مردم ما در امنیت به سر برده و به آیندۀ روشن امیدوار باشند، باید تغییرات بزرگی را در سیاست‌های خویش روی دست گیریم.»

بدون شک، شرارت این سیاست‌ها، خود‌خواهی‌ها و رقابت‌های اقتصادی، که شکل جنگ میان دولت‌های بزرگ را به خود گرفته، نه‌تنها دولت‌های بزرگ را؛ بل تمام بشریت را می‌رنجاند. دلیل آن وابستگی اقتصاد جهانی توسط بازارهای پولی مشترک و تسلط دالر بالای تمام واحدهای پولی جهان است. متأسفانه بیشترین ضرر را دولت‌هایی متحمل می‌شوند که در جهان اسلام حاکمیت می‌کنند، زیرا توان وقایۀ خویش را در برابر نوسانات و بحران‌های اقتصادی ندارند. دولت‌های جهان اسلام به‌شدت وابسته به اقتصاد دولت‌های کفار بوده و از هیچ‌گونه امکانات حمایوی برخوردار نیستند و هیچ‌گونه استقلالیتی در صنعت و حتی زراعت خویش ندارند. به علاوۀ این‌که این دولت‌ها دالر امریکایی را پشتوانۀ اساسی واحدهای پولی و ذخایر خویش قرار داده‌اند، نفت و گاز را نیز به دالر معامله می‌‌کنند.

شکی نیست که این جنگ‌های استعمارگرانۀ جهانی، تمام جهان را در لبۀ پرتگاه عمیقی قرار داده که عنقریب در آن سقوط می‌کند و آنگاه ویرانی و هرج و مرجی به بار خواهد آمد، که بشریت در طول تاریخ خویش مثال آن را هرگز تجربه نکرده باشد. هم‌چنین، این بحران باعث خواهد شد برخی دولت‌ها به سبب ویرانی بزرگ اقتصادی که دامنگیر آن‌ها خواهد شد، از نقشۀ جهان کاملاً محو گردد.

در اخیر باید گفت: تنها یک چیز می‌تواند بشریت را از کام این آتش سوزان بیرون کشیده و آن را در آرامش قرار دهد، و آن پیروی نمودن از نظام اقتصادی الهی در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و دور انداختن این ساختار و نظام شرور و ویرانگر حاکم بر سرمایه‌های الهی است. نظام‌های شروری‌که خود و دیگران را به دلیل فسادی‌که دارد، سخت در گمراهی و سردرگمی قرار داده است. با نظری گذرا و ساده، خواهیم دانست که نمی‌توان از شر نظام شرور سرمایه‌داری نجات یافته و به نظام کامل اقتصادی اسلام دست یافت، مگر در سایۀ حاکمیت نظام الهی اسلام، نظامی‌که به گونۀ درست به فریاد همه رسیده و از دارایی‌های مردم به درستی محافظت نموده و عدالت را به بهترین شکل ممکن در توزیع مال رعایت می‌کند. از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم تا هرچه زودتر بشریت را از شر نظام سیاسی و اقتصادی ظالم حاکم بر جهانیان نجات داده و زمینۀ آرامش آن در سایۀ دولت خلافت برمنهج نبوت را فراهم آورد.

نویسنده: احمد طیب

ادامه مطلب...

صدای اصلاحات‌خواهان قانون اسلحه در امریکا به گوش حکام لال و کر می‌رود؛ چون پول به آنان با ارزش‌تر از خون انسان‌ها است

(ترجمه)

خبر:

به روز شنبه صد‌ها هزارتن در واشنگتن و دیگر شهر‌های بزرگ جهان بخاطر موضع‌گیری علیه خشونت‌های قانون "اسلحه" در سرک‌ها سرازیر شدند. (منبع: نیویارک تایمز، تاریخ ۲۴ مارچ 2018م) هم‌چنین، نواسۀ مارتین لوتر کینگ جر، به نام یولندا کینگ از جمله کسانی بود که در ماه مارچ بخاطر زندگی شهروندانش در واشنگتن دی‌سی علیه قانون "خشونت اسلحه" چنین سخنرانی کرد: «من یک رویا دارم؛ اما صبر ما لبریز شده، بس است بس.»

تبصره:

به گفتۀ سازمان صحی جهان، امریکا‌یی‌ها نسبت به تمام نفوس شهر‌های جهان اسلحه‌ بیشتر دارند و آمار قتل و جرایم از اثر شلیک اسلحه به میزان ۲۵.۲ درصد نسبت به کل کشورهای توسعه یافته جهان بالا است. (منبع: شبکۀ CNN) این آمار، واقعیت تلخی از کشورهای به شدت توسعه‌ یافته را که به طوری وحشیانه با بالاترین حوادث و جرایم اسلحه مواجه‌اند، نشان می‌دهد. مطمئناً امریکایی‌ها معتقدند، همان‌گونه که در فیصلۀ اصلاحیۀ دوم قوانین تصویب شد، داشتن اسلحه حق قانونی آنان به منظور دفاع شخصی است؛ اما این امر ثابت ساخت که اصلاحیۀ مذکور باعث صدمه زدن به افراد و قتل گسترده در کشور شده است که اکثراً ترس و هیبت را میان مردم در مکان عامه و مکاتب با راه‌اندازی حملات وخیم گلوله‌باری ایجاد کرده است، که در حال‌ حاضر اکثریت مکاتب تمام اقدامات خاص ایمرجنسی و امبولانسی را گرفته‌اند؛ در حالی‌که به طور واضح اقدامات پیشگیرانۀ آشکار و معقول(عامل اصلی) را نادیده می‌گیرند.

گروه فعال دانش‌‌آموزان جوان، از عواقب غیرقابل برگشتی‌که خشونت‌های اسلحه به بار می‌آورد، کاملاً آگاه‌اند. به همین ملحوظ، صدها هزارتن در شهر کاپیتول هیل برای اصلاحات قوانین اسلحه به تظاهرات برخاستند تا جلو خشونت‌ها گرفته شود. ‏هزاران معترض، که اطفال و جوانان بخش عمدۀ آنان را تشکیل می‌دهد و سخنرانان این حرکت بودند، برای حقوق دفاعی خود فریاد می‌زدند؛ در حالی‌که نظام‌های پول‌پرست گریه‌های آنان را نادیده گرفته و اشک‌های‌شان را توسط دالر خشک نموده و قدرت خود را توسط اسلحه به آنان تحمیل می‌کنند‌.

ویژگی‌های مشترک کوسه‌ماهیان نظام سرمایه‌داری، که به شدت از نمایده‌گان مجلس سنا حمایت می‌کنند، اینست که با غرور معاش(سرمایۀ دست داشتۀ) خود را با لگد می‌زنند و تف دهن خود را روی هر آن کسی‌که در برابر قانون اسلحه مخالفت نشان دهد، می‌اندازند؛ طوری‌که استدلال می‌کنند که امریکا‌ تنها کشور برجسته‌ای است که شهروندان درجه اول، درجه دو و درجه سوم خود را اجازه می‌دهد تا سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین را در خاک خودشان بدون درنظرداشت هیچ‌گونه قوانین و مقررات در بعضی شهر‌های امریکا حمل کنند. در فبروری ۲۰۱۷م، دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا معاهده‌ا‌ی را امضاء کرد که بر بنیاد آن مقررات دوران اوباما در خصوص اجازه ندادن حمل اسلحه به تمام افراد روانی و خشن را مورد هدف قرار داده و قانون اوباما را رد نمود. ‏این امر دونالد ترامپ باعث می‌شود که به تمام افراد ناسازگار و خشن جامعه اجازه بدهد تا اسلحۀ مورد نیاز و دلخواه خود را خریداری و آن را بر هم‌وطنان خود استفاده کند، که نتیجۀ آن باعث تباهی، خشونت و خونریزی می‌شود.

رئیس جمهور امریکا و برخی بخش‌های‌ ایالات‌های مختلف این کشور، در حالی فروش این‌نوع سلاح‌ها را در بازار ممنوع قرار دادند که خلاف میل آن‌ها، مصیبت و فاجعه‌ها را در اماکن امن به‌خصوص در مکاتب به‌ وجود آورد‌. اغلباً پوشش کامل و یا پوشش زنده در رسانه‌ها طوری پخش می‌شود که "یک گرگ تنها و گرسنه" سلاح در دست گرفته و لبخندزنان بسوی هم‌صنفی‌ها و معلمین خود حمله‌ور می‌شود. ما شاهد هستیم که در هم‌چو حوادث هیچ اقداماتی از جانب حکام، که بلند‌گوهای دولت‌اند، در هم‌چو موارد گرفته نمی‌شود.

در حال حاضر، تنها جوانان‌ و بزرگ‌سالان متوجه این مصیبت شده‌اند، مگر اکنون در این شرایط اطفال بلندتر از یازده‌سال نیز درک کرده اند که تمام آن‌ها خواهان اقدامات امنیتی قوی و اصلاحیه‌ای ممنوع قرار دادن سلاح‌های جنگی از بازار اند؛ چون هرروز به گونه‌ای‌ به یک حادثه‌ برخورد می‌کنند. اصول‌گرایان و قانون‌سازان امریکا، زمانی‌که نتوانستند شهروندان خود را از چنگال کسانی‌که در برابر منافع خود وحشی‌اند و اسلحه دارند، محافظت  کنند، شکست خود را ثابت ساختند. مردم عام جامعه از حکام منتخب خود می‌خواهند که در برابر این مصیبت‌ها مقابله کنند؛ نه این‌که از مردم خواهان همکاری در این زمینه باشند؛ چون یک سناتور اسبق از مردم و دانش‌آموزان خواست که به‌جای اعتراضات علیه قوانین اسلحه، کمک‌های اولیه، از جمله "احیای مجدد قلبی(CPR) را یاد بگیرند.

لذا، در چنین یک جامعۀ محزون و بدی‌که زیستن در آن دالر نسبت به زندگی انسان‌ها با ارزش‌باشد، کی‌ها در این میان برنده خواهند شد؟ کی‌ها رنج این حالت را خواهند کشید؟

نویسنده: منال بادر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه