دوشنبه, ۲۸ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تیلرسون! تو هیچ مشکلی را حل کرده نمی‌توانی؛ ایدیولوژی شیطانی سرمایه‌داری شما، ملت خود شما و دنیا را بطور عام نابود می‌کند Featured

  • نشر شده در کینیا

(ترجمه)

ریکس تیلرسون، وزیر خارجۀ امریکا، دیدارهایی را از پنج کشور افریقایی روز چهارشنبه ٧ مارچ ٢٠١٨م از ایتوپیا شروع کرد؛ او امروز در کینیا است و قرار است تا از چاد، نایجریا و جیپوتی هم دیدن نماید. این دیدار‌ها به منظور روشن کردن استراتیژی‌های مبارزه با تروریزم و انکشاف امنیت و همکاری‌های تجاری و سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد. ما می‌خواهیم نکات ذیل را در این خصوص برجسته سازیم:

دیدارهای تیلرسون و دیگرانی قبل از وی، زمانی صورت می‌گیرد که مردم امریکا شاهد سقوط اقتصاد ناشی از حرص سرمایه‌داری، اشغال دیگر کشورها و ریختاندن خون مردمان بی‌گناه می‌باشند. این اوضاع باعث شده تا ادارۀ ترامپ به سقوط امریکا اعتراف نموده و اقدام به برداشتن گام‌های مهمی در راستای ارجیحیت‌دهی به مصلحت اقتصادی امریکا، در قدم اول علیه رقبایش، بردارد. این مطلب را گزارش استراتیژی امنیت ملی(National Security Strategy) که در دسمبر ٢٠١٧م نشر نمود، تأیید می‌کند.

ما تصامیمی امریکا را تحت عنوان تجارت و سرمایه‌گذاری، به حیث قدم‌هایی برای نجات دادن‌اش از طریق غارت اقتصاد سرزمین‌های افریقایی به بهانۀ انکشاف آن‌ها می‌بینیم. کشورهای قوی مثل امریکا، اروپا و چین ادعاء می‌کنند که به افریقا قرضه داده و کمک می‌نمایند؛ ولی بعضی از آن‌ها این وام‌ها را به هدف دائمی کردن پایه‌های استعمار اقتصادی در افریقا بکار می‌برند؛  این در حالی‌ست که سرزمین‌های افریقایی در منجلاب قروض بزرگی دست‌و‌پا می‌زنند و تا اکنون، کینیا نیمی از عایدات ملی(GDP) خود را صرف پرداخت وام‌هایی می‌کند که تا حال به ٥٫٤ تریلیون شیلینگ رسیده است. امر عجیب این است که رهبران این کشورها منحیث نماینده‌ها و محافظین استعمار سرمایه‌داری، افریقا را بحیث فقیرترین قاره در جهان تبارز داده‌اند.

روی این ملحوظ، حزب التحریر-کنیا در خصوص امنیت و مبارزه با تروریزم، مشخصاً اعلام می‌دارد: از آن‌جایی‌که امریکا و متحدان‌اش بزرگ‌ترین تضمین کننده‌گان تروریزم در جهان هستند؛ هرگز نمی‌خواهند با پدیده‌ای بنام تروریزم از دروازۀ مبارزه مقابل شوند. نیروهای نظامی غرب، رهبریی عملیات هوایی و زمینی‌یی را که مردم حلب و غوطه را روزانه با بی‌رحمی قصابی می‌کنند، دارند. با این وجود، امریکا به بهانۀ تروریزم، بیشتر سرزمین‌های افریقایی را زیر چنگ خود قرار داده و از آن‌ها جهت تأسیس پایگاه‌های نظامی برای استراتیژی تعویض خود، به جای کشورهای اروپایی به خصوص انگلیس، اجباراً بهره گرفته تا سهم بزرگ‌تری را از غارت افریقا داشته باشد. به‌همین خاطر بیشتر کشتار‌ها در افریقا که از طرف جنبش‌های برای تغییر راه‌اندازی می‌شوند، توسط امریکا حمایت مالی می‌شوند.

در نهایت، ما اعلام می‌نماییم که این ابتکارات برای امریکا هستند تا خود را از شرم ایدیولوژی سرمایه‌داری‌اش نجات داده و این از منطق خیلی بدور است که امریکا، اروپا و چین به افریقا سعادت و آسایش بخواهند. ما تکرار می‌کنیم که این تنها اسلام است که با نظام سیاسی‌اش تحت عنوان خلافت واقعی به منهج نبوت توان پایان دادن به این بن‌بست را دارد، که سیاست خارجی‌اش بر مبنای استعمار و سرمایه‌داری استوار نبوده؛ بلکه بر مبنای توسعه و عدالت برای همه بشریت استوار است.

شبانی موالیمو

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-کینیا

ادامه مطلب...

دفتر مرکزی: نگاهی به شماره 173 جریده الرایه

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال افتخار و خورسندی اعلام می دارد که با نشر شدن هر شماره جدید جریده " الرایة " به هدف رسانیدن خیر ونیکی موجود در جریده از طریق این صفحه روی موضوعات آن تبصره می شود، پس با ما باشید.. امریکا از دعوت گران پروژه خلافت راشده خوف دارد!
ارایه کننده: استاد خالد الأشقر (ابو المعتز)
چهارشنبه، 26 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 14 مارچ 2018م

ادامه مطلب...

نقاب

(ترجمه)

خبر:

رشید‌ نکاز الجزایری، که در پرداختن جریمۀ زنان نقاب‌پوش در فرانسه شهرت دارد و فعال سیاسی در فرانسه و الجزایر می‌باشد، به روز جمعه ۹ مارچ ۲۰۱۸م در مقابل پارلمان دنمارک به همین مقصد کنفرانس مطبوعاتی را برگزار خواهد کرد.

تبصره:

اگر در حال حاضر  رشید نکاز به‌ خاطر نجات زنان مسلمان از پرداخت جریمۀ حجاب برای بسیاری‌ها معتصم باالله معاصر به نظر می‌رسد، در آینده‌های نزدیک دیده خواهد شد که وی با چه انگیزه‌ای این عمل را انجام می‌دهد. هنگامی‌که از او سؤال ‌شد، که چرا به دنمارک آمده تا تحریم پیشنهاد شده را خنثی سازد، بلافاصله تأکید کرد که او علیه نقاب است و احساس می‌کند که نقاب به یکپارچگی در کشورهای اروپایی آسیب می‌رساند؛ اما او در مورد چنین گفت: «من برای دفاع از اسلام و یا دین به دنمارک نیامده‌ام. من یک فعال حقوق‌بشر هستم و این‌که زنان نقاب بپوشند یا نه، این حق و آزادی شخصی آن‌ها است.»

از طرفی هم پاسخ سیاست‌مداران دنمارکی، طوری‌که انتظار می‌رفت، همین‌گونه بود. حزب محافظه‌کاران دنمارکی این عمل وی را به عنوان تلاشی برای تضعیف قانون دنمارک می‌بیند. ناصر خادر در این مورد گفت: «ما قبلاً در مورد چگونگی جلوگیری از این‌که یک اسلام‌گرای ثروتمند جریمۀ زنان را پرداخت می‌کند، بحث کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ما می‌توانیم این نوع مجازات را، که جریمۀ نقدی است، به زندانی شدن تغییر دهیم.» از سوی دیگر، مارتین هنریکسن این  تصمیم محافظه‌کاران را فرصت خوبی برای بدست آوردن رأی اکثریت در پارلمان این کشور می‌داند که قبلاً در پیشکش این موضوع از طرف وی مورد حمایت پارلمان قرار نگرفته بود.

در مورد رشید نکاز باید گفت که به نظر می‌رسد تمرکز او بر موضع‌گیری در سیاست الجزایر، جایی‌که او برای ریاست جمهوری در سال آینده کار می‌کند، باشد. ظاهراً او می‌خواهد نقشی را به عنوان "مردی میانه‌رو" بازی کند، که سیکولرها و "اسلام گرایان" را با نشان دادن این‌که آزادی واقعی حق آزادی اسلام را تضمین می‌کند، مجذوب خود بسازد.

اما بدون شک از سیاست و سیاست‌مداران دنمارکی هیچ امیدی برای تغییر وجود ندارد. آن‌ها مانند همیشه از هر امکاناتی برای تنگ‌ساختن فضاء برای اسلام و مسلمانان به‌منظور سیکولر ساختن جامعه استفاده خواهند کرد. پیروزی در دنیا یک توهم است. استراتیژی‌ها و برنامه‌های آن‌ها شاید موفق گردد؛ اما رضایت شیطان و خشم الله سبحانه وتعالی را با خود همراه دارد. هم‌چنان مسلمانان با این وضعیت و حملات، دیگر وعده‌های دروغین و توهمات آزادی برای عمل کردن به اسلام در سایۀ سیکولریزم، تا زمانی مواجه خواهند بود که ما قدرت را در دست خود بگیریم. ما مسلمانان در غرب دیگر خود را منحیث اقلیت نمی‌دانیم؛ بلکه خود را بخش از کتلۀ مردمی می‌دانیم که یک پنجم نفوس جهان را تشکیل می‌دهد. ما پی برده‌ایم که فقط اسلام می‌تواند از ما محافظت کند، و این‌که حاکمیت اسلام به کار، فعالیت و قربانی‌های ما نیاز دارد، این چیزی است که ما منحیث یک مسلمان باید به آن تعهد نمایم.

نویسنده: جونزکاک

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

ای اهل غوطه نگران نباشید؛ زیرا شما الله سبحانه وتعالی را دارید!

 (ترجمه)

  بیش از دو هزار پرتاب موشک‌های هوایی توسط نیرو‌های هوایی روسیه(١١٥٠ حمله) و ۹۰۰ حملۀ دیگر توسط نیرو‌های هوایی سوریه، مردم و سرزمین آن‌ها را به خاک و خون کشانده است. در این حملات شفاخانه‌ها، بازار‌های سبزی فروشی و نانوایی‌ها از بین رفته و از میان غیرنظامیان به تعداد ۹۰۰ تن شهید و ۲ هزار زخمی برجای مانده است. امروزه تمام جهان دست‌به‌دست هم داده و با قصابان دمشق و جنایت‌کاران روسیه در خصوص جنایات بی‌قید و شرط آن‌ها برای نابودی مردم غوطه، قهرمانانی‌که هرگز در مقابل بشار اسد مستبد سرخم نکرده‌اند، یکجای شده‌اند. ولی باید گفت که بشار چیزی جز یک دست نشانده و غلام حلقه‌بگوش نیست، زیرا او کسی است که به مداخلۀ نیرو‌های هوایی روسی مشروعیت داده است تا هر طوری‌که می‌خواهند، به قتل و کشتار مسلمانان در این سرزمین ادامه دهند، که این امر بیانگر نفرت و دشمنی عمیق پوتین نسبت به اسلام و مسلمین می‌باشد.

سکوت کشورهای غربی یا به اصطلاح "جامعۀ جهانی" مشارکت آن‌ها را در این تجاوز ظالمانه نشان می‌دهد. این کشور‌ها در حال حاضر شعار‌هایی را بخاطر جلوگیری از وقوع دوباره‌ای به اصطلاح کشتار جمعی سر می‌دهند. ولی با آن‌هم این شعارها در "صربستان-بوسنیا" در سال ١٩٩٥م زمانی‌که صلح‌بانان سازمان ملل مسلمانان را به گروه‌های جنایت‌کار صرب تسلیم کردند، تا بدین وسیله چراغ سبزی برای ارتکاب هولوکاست دیگری علیه یازده‌هزار مسلمان باشند، عملی نشد. به همین‌گونه، این شعار‌ها نه در رواندا در سال ١٩٩٤م، نه هم در افریقای‌مرکزی در سال ٢٠١٦م و نه هم در میانمار در سال ٢٠١٧م جامۀ عمل پوشید. جای تعجب نیست؛ زیرا دگروال جان توماس از ادارۀ مرکزی ستاد ارتش امریکا به روزنامۀ Daily Beast Newspaper گفت: «این‌ مسائل به ما مربوط نمی‌شود  و سنت‌کام هیچ نقشی در سوریه به غیر از شکست دادن داعش و مبارزه با تروریزم ندارد.»

متوقف کردن بشار اسد، بزرگ‌ترین تروریست و غلام  وفادار امریکا، در هیچ جایی و به هیچ‌وجه مأموریت نظامی امریکا در سوریه نیست. "جفری فلتمن" معاون سرمنشی سازمان ملل برای امور سیاسی، با ادامۀ بازی جنایت‌کارانه‌اش طی نشستی در شورای امنیت سازمان ملل به تاریخ ٢٨ فبروری ٢٠١٨م در بارۀ وضعیت انسانی در سوریه گفت: «سازمان ملل باید که به طور مؤثر برای عدالت و حسابدهی  فراخوانی نموده و آن‌هایی را که مسئول وحشت آفرینی‌های روزانه در سوریه هستند، مسئول می‌داند.»

این چراغ سبز بیانیۀ لاوروف را این گونه تشریح می‌کند: «در غوطۀ شرقی و ادلب گروه‌هایی وجود دارند که بحیث میانه‌رو از طرف همکاران و حامیان غربی‌شان معرفی می‌شوند، که شامل احرارالشام و جیش‌الاسلام می‌باشند و آن‌ها با گروه احرارالشام همکاری می‌کنند.» وی اضافه می‌کند که رژیم سوریه و مسکو به هدف قرار دادن آن‌ها ادامه خواهند داد. بلی، لاوروف جبهۀ احرارالشام را متهم می‌کند که در مقابل هیئت تحریرالشام، این سازمانِ تاپه خوردۀ "تروریستی" جنگ بزرگی را در ادلب برپا کرده و بدین ترتیب، سیاست زمینِ سوخته در کمپاین ویرانی غوطه را توجیه می‌کند.

به‌همین خاطر است که نه روسیه و نه هم سازمان ملل پیشنهاد گروه‌های جیش‌الاسلام و فیلق‌الرحمن را برای بیرون کردن عناصر هیئت تحریرالشام از غوطه را نپذیرفتند؛ زیرا بیرون کردن آن‌ها بهانۀ جنگ علیه تروریست‌ها را زیر سؤال می‌برد. فلهذا گذاشتن آن‌ها در داخل غوطه، بمباردمان اطفال و زنان، ویران کردن شفاخانه‌ها، بازارها، نانوایی‌ها، دواخانه‌ها و آمبولانس‌ها را توجیه می‌کند؛ چون، همۀ این‌ها در پیش چشم‌وگوش جامعۀ جهانی اتفاق می‌افتد، که شعار تمدن و حقوق بشر را سر داده است. هم‌چنین، همه‌ای این‌ها در پیش چشم‌وگوش حاکمان مسلمانی اتفاق می‌افتد که در حال خدمت در راستای منافع باداران‌شان، یعنی غربیان استعمارگر قرار دارند. این ارتش‌ها که هزاران میلیارد از سرمایۀ مسلمانان را به مصرف می‌رسانند، اگر برای حفاظت از مسلمانان و دفاع از عزت و خون آن‌ها نیستند، پس بخاطر چه چیزی ایجاد شده‌اند؟ از حضرت جابر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَا مِنْ امْرِئٍ يَخْذُلُ امْرَأً مُسْلِمًا فِي مَوْضِعٍ تُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ وَيُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ وَمَا مِنْ امْرِئٍ يَنْصُرُ مُسْلِمًا فِي مَوْضِعٍ يُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ وَيُنْتَهَكُ فِيهِ مِنْ حُرْمَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ نُصْرَتَهُ»

ترجمه: هر مسلمانی‌که دیگر مسلمان را در جای بی‌یار و یاور رها کند، که مورد هتک حرمت قرار گرفته و بر عزت و آبروی وی  حمله شود، الله(سبحانه وتعالی) او را در چنین جایی‌که آرزومند مدد و کمک الهی است، تنها و بی‌یاور ومددگار میگذارد، و هر مسلمانی‌که دیگر مسلمان را در جایی‌که آبرو وحیثیت‌اش مورد حمله قرار گرقته نصرت و یاری کند الله(سبحانه وتعالی) او را در چنین جایی‌که خواهان و آرزومند نصرت الهی باشد، نصرت ویاری می‌کند.

ای الله سبحانه وتعالی، ما شکست خورده‌ایم، ما را پیروز بگردان. آمین!

داکتر عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

وضعیت خونین غوطه و نشانه‌های پیروزی

(ترجمه)

بر اساس حملات پی‌در‌پی و بمباردمان‌های سنگینی‌که رژیم خون آشام سوریه در غوطۀ شرقی انجام داد، صد‌ها غیرنظامی بی‌گناه جان‌های‌شان را از دست داده‌اند. بر اساس واقعیت موجود در جنایات غوطه، متحدان استعمارگر و حکام مسلمان با رژیم مستبد سوریه، مسئولیت مشترکانه‌ای را به پیش می‌برند، که این امر یا با اختیار نمودن خاموشی مطلق در برابر این جنایات و یا هم با کمک‌های‌شان در این جنایات باعث حمایت این رژیم مستبد گردیده است. روی این ملحوظ، بخش زنان دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس نکات ذیل را بیان می‌دارد:

-واضح است، آن کشور‌های بزرگی‌که توسط امریکا، روسیه، انگلیس و فرانسه رهبری می‌شوند، به طور مستقیم در جنایاتی‌که علیه مردم در سوریه صورت می‌گیرد، مسئول اند.

  • خاموشی جهان اسلام در خصوص جنایات بشار و غرب، دلیل واضح بر غلام بودن این حکام را تأیید نموده و آن‌ها در برابر مقام و صلاحیت خود بر آن‌چه که بطور عام در سوریه و بطور خاص در غوطه بر مردم بی‌گناه اتفاق می‌افتد، پاسخگو هستند.
  • ما بخش زنان حزب التحریر-ولایه تونس اعلام می‌داریم که علت تمام ناهنجاری‌های مردم غوطه را آشکار نموده، برای بیداری و آگاهی علل این بدبختی‌ها تلاش ورزیده و به منظور از بین بردن مشکلات آن‌ها فعالیت خواهیم کرد.‏
  • ما از امت مسلمه می‌خواهیم تا تلاش خود را برای متحد شدن به خرج دهند و مردم بی‌گناه غوطه را به هر شکل ممکن کمک و یاری نمایند.‏
  • ما از حکام و صاحبان قدرت می‌خواهیم تا در صفوف ملت‌های شان قرار بگیرند؛ زیرا این ملت‌ها از ظلم و ستم استبدادگران، غلامان و محافظین صلح، همراه با جنبش‌های انقلابی، و هم‌چنان  از استعمارگران و غلامان آن‌ها به ستوه آمده‌اند.‏
  • ما از ارتش مسلمانان در هرجایی‌که هستند، خواه در سوریه و یا هم در هرگوشه‌ای دیگری از جهان می‌خواهیم که با جدیت و استحکامیت کامل برای احیای مجدد خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت فعالیت کنند، که یگانه راه‌حل برای حفظ آبرو و عزت ما مسلمانان می‌باشد.

این ارتش اسلام است که حکام مستبد و غلامان حلقه‌بگوش را نابود نموده و اقتدار امت مسلمه را یک‌بار دیگر توسط خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت، اعاده نموده که باعث آزادی تمام مردم و سرزمین‌های اسلامی خواهد شد.

﴿إِلا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾

[توبه: ۳۹]

ترجمه: ‏‏اگر برای جهاد بیرون نروید، الله(سبحانه وتعالی) شما را(در دنیا با استیلای دشمنان و در آخرت با آتش سوزان) عذاب دردناكی می‌دهد و(شما را نابود می‌كند و) قومی را جایگزین تان می‌سازد كه جدا از شما اند(و پاسخگوی فرمان الله سبحانه وتعالی اند و در اسرع وقت دستور او را اجراء می‌نمایند، و بدانید كه با نافرمانی خود تنها به خویشتن زیان می‌رسانید)، و هیچ زیانی به الله(سبحانه وتعالی) نمی‌رسانيد(چرا كه الله سبحانه وتعالی بی‌نياز از همگان و دارای قدرت فراوان است) و الله(سبحانه وتعالی) بر همه چیز قادر است(بدون شما هم می‌تواند اسلام را پيروز گرداند، و هم‌چنین شما را از بین ببرد و دستۀ فرمانبرداری را جانشین شما كند).

بخش زنان دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس

ادامه مطلب...

گفتگو‌های صلح: هم آغوشی مرگ‌بار با اشغالگران

  • نشر شده در سیاسی

همزمان با شدت گرفتن جنگ و بمباردمان هوایی بر مواضع طالبان از سوی امریکا، گفتگوی صلح با طالبان نیز در افکار عامه طنین‌انداز شده و یک غوغای محض را بر پا کرده است. در گذشته سه پیش‌شرط اساسی برای مذاکرات صلح با طالبان وجود داشت: به زمین گذاشتن اسلحه(توقف جنگ)، جدا شدن از تروریزم بین‌المللی و محکوم نمودن آن، پذیرش قانون اساسی؛ حفظ و احترام به دستاورد‌های که در جریان 17سال گذشته تحقق یافته است. در حالی‌که رئیس جمهور افغانستان در دومین کنفرانس "پروسۀ کابل" آغاز مذاکرات صلح با طالبان را بدون کدام پیش‌شرط خواند؛ اما حین سخنرانی رسمی، هفت مورد را که در حقیقت پیش‌شرط‌ها می‌باشد، چنین برشمرد: « ... که چوکات سیاسی صلح ایجاد شود، آتش‌بس اعلان شود، طالبان به حیث یک حزب سیاسی به رسمیت شناخته شوند، ترتیبات اعتماد سازی روی دست گرفته شود، و راه برای انتخابات آزاد و عادلانه هموار گردد. چوکات حقوقی برای صلح وضع شود و در صورت درخواست، از طریق پروسۀ قانون اساسی، قانون اساسی بازنگری شود.»

طالبان نیز در اثر شدت گرفتن حملات و در برابر این پیشنهادات، تمایلات خویش را نسبت به مذاکرات صلح ابراز نموده و یک نامه هم به کانگرس امریکا فرستادند.

از تجزیه و تحلیل شرایط قبلی و فعلی، واضح می‌گردد که در موقف ایدیولوژیک امریکا و دولت افغانستان، کدام تغییر اساسی رونما نگردیده است. بلکه تمام پیش‌شرط‌ها در قالب الفاظ جدید بیان گردیده که باز هم دلالت بر تسلیمی بی قید و شرط طالبان دارد؛ چنان‎چه همین گونه شرایط، سال پیش حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار را نیز بدون کدام قید و شرط به قانون اساسی سیکولر و ارزش‌های 17 ساله دموکراتیک تسلیم نمود.

پس درک این مسئله ضروری‌ست که مفهوم صلح نزد مردم عام و دولت افغانستان و امریکایی‌ها معانی متفاوت و جداگانه دارد. مردم عام افغانستان صلح را به معنی "توقف جنگ" تعبیر می‌کنند. درحالی‌که امریکایی‌ها صلح را از دید در امن بودن سفارتخانه، پایگاه‌های نظامی، ادارات ملکی اتباع شان می‌بینند. عدم درک این تناقض، مردم و حتی تعدادی از تحلیل‌گران سیاسی را به روند صلح امیدوار کرده است.

با توجه به مطلب فوق، همان طوری‌که صلح با حزب اسلامی حکمتیار تأثیر چندانی بالای روند جنگ نداشت، به عین شکل اگر صلح با بخشی از طالبان هم صورت گیرد، تأثیری بر جنگ‌های جاری نخواهد داشت. زیرا از یکسو در حال حاضر طالبان مانند گذشته یک گروه متحد و یک‌پارچه نیستند -اگر با یک گروه آن صلح صورت گیرد، گروهای دیگر آن می‌توانند مخالفت کنند- و از سوی دیگر از چندی بدینسو فعالیت‌های داعش در افغانستان نیز فضاگیر شده و بزرگ‌نمایی می‌شود، در حالی‌که چنین بزرگ‌نمایی‌ها در میدان عمل واقعیت ندارد. در کنار داعش، دولت افغانستان همواره از موجودیت بیست گروه تروریستی در افغانستان سخن می‌زند. البته این 20 گروه واضح نیست که کدام‌ها اند؟ پس روشن است که جنگ افغانستان، جنگ قدرت‌های بزرگ بین‌المللی برای اهداف استراتیژیک شان می‌باشد که با پیوستن بخشی از طالبان به روند صلح، تأثیر چندانی بالای جنگ ندارد و در ضمن، گروه‌های بالقوه‌ای دیگری نیز وجود دارد که ناامنی‌ها را تداوم بخشیده می‌توانند.

ازینرو استراتیژی امریکا در افغانستان، اکنون استراتیژی ادامۀ جنگ است، نه صلح؛ زیرا امریکا از یکسو موقعیت جیوپولیتیک افغانستان را من‌حیث پروژۀ جنگی خویش در منطقه علیه چین و روسیه استفاده می‌کند و از سوی دیگر؛ مناطق تحت تهدید جنگ را من‌حیث مزارع کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر قرار داده است تا نیازمندی بزرگ‌ترین مارکیت جهانی بعد از نفت و اسلحه -که مواد مخدر برای دواسازی و اعتیاد است- را پوره نموده و ازین طریق پول هنگفتی را برای جان تازه دادن به اقتصاد رو به زوال خود کمایی نماید.

پس در نتیجه، مردم مسلمان و مجاهد افغانستان باید درک نمایند که اشغال مستقیم یک سرزمین اسلامی نیاز به دفع اشغال و آزادی سرزمین اشغال شده دارد، نه گفتگو؛ اما اکنون امت مسلمه در سراسر سرزمین‌های اسلامی دولتی ندارد که ناشی از عقیدۀ اسلامی باشد و از خون، مال، نوامیس و سرزمین‌های آنان دفاع نماید. فلهذا هر نوع گفتگو با اشغالگران همواره مرگبار بوده و به غیر از تسلیمی و مستحکم ساختن ریشه‌های استعمار چیز دیگری را برای امت به ارمغان آورده نمی‌تواند. پس ما باید دیدگاه سیاسی خود را در مورد دولت اسلامی که "دولت خلافت" است و سیاست خارجی آن تصحیح نماییم، تا نشود مانند بسا گروه‌های غیر سیاسی جهان اسلام، به نمایندگی از امت و دولتش وارد گفتگو با اشغالگران شویم. و بالاخره به جای استعمارزدایی سبب مشروعیت، رسوخ نظام‎های کفری و آب دهندگان به ریشه‌های استعمارگران گردیم. 

سیف الله مستنیر

رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

فلسطین: تفسیر آیات 37-38 سوره مبارکۀ آل عمران

آيات (38-37) سوره مبارکۀ آل عمران: "فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا...." ارایه کننده: شيخ يوسف مخارزة (ابو الهمام)
سه شنبه، 27 جمادى الأولى 1439هـ مطابق با 30 جنوری 2018م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه