چهارشنبه, ۲۳ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تلفزيون الواقية: إضاءات "تيلرسون يبارك عملية عرسال"

  • نشر شده در ویدیوها

بسم الله الرحمن الرحيم

 
 
تلفزيون الواقية: إضاءات "تيلرسون يبارك عملية عرسال"
 
تعليق سياسي للدكتور عثمان بخاش (أبو عبيدة)
 
مدير المكتب الإعلامي المركزي لحزب التحرير
 
للمزيد اضغط هنا
 
الإثنين، 16 شوال 1438هـ الموافق 10 تموز/يوليو 2017م
ادامه مطلب...

ولاية تركيا: مقتطفات من فعاليات شهر رمضان المبارك 1438هـ - 2017م

  • نشر شده در ویدیوها

بسم الله الرحمن الرحيم

 

ولاية تركيا: مقتطفات من فعاليات شهر رمضان المبارك 1438هـ - 2017م


مقتطفات من الفعاليات والنشاطات الواسعة التي نظمها حزب التحرير في ولاية تركيا خلال شهر رمضان المبارك 1438هـ - 2017م.


الإثنين، 16 شوال 1438هـ الموافق 10 تموز/يوليو 2017م

ادامه مطلب...

شماره ۱۳۸ جریده "الرایه" به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

سخن هفته: بسی دردناک است که ثروت های مسلمانان چرخش اقتصاد امریکا را به گردش می آورد؛ ازین رو زندگی آنان فراخ گردیده و معضل بیکاری آنان حل گردیده و با این ثروت سرزمین های اسلامی، آن ها غنی گردیدند. این درحالی است که بیکاری در سرزمین های اسلامی اوج می زند؛ مزدوران غرب ثروت های مسلمانان را غصب نموده و این ثروت ها نظر به شریعت الله سبحانه وتعالی ملکیت عامه ای مسلمانان است با آن هم آن را در خدمت ترامپ گذاشته تا با آن در سرزمین های اسلامی محل کشتارگاه مسلمانان قرار دهد! سبب اصلی، چنان چه معروف است از قدیم الایام می گوییم، عدم وجود خلیفه ای است که به آن پناه برده می شود. از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:

«انماالامام جنة يقاتل من ورائه و يتقى به.»

ترجمه: امام سپرى است كه از عقب آن مسلمين می جنگند و به آن(از تجاوز کفار استعماری و خون خوار وحشی) پناه می برند.

بناً بر هر مسلمان که الله سبحانه وتعالی و رسول الله وی صلی الله علیه وسلم را دوست دارد، درین قضیه ای اساسی؛ کار از روی اخلاص به الله سبحانه وتعالی و صدق روش رسول وی صلی الله علیه وسلم اشتراک نموده و برای اقامه ی خلافت راشده شبانه روزی کار و فعالیت نماید؛ تا بشارتی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در زمینه ی آمدن خلافت داده متحقق گردد؛ آن وقت است که مسلمان ها عزت پیدا خواهند کرد و کفار استعمارگر ذلیلانه از سرزمین های اسلامی به سرزمین های خودشان برگشتانده می شوند در صورتی اگر جایی برای استقرار داشته باشند.

درین شماره بخوانید:

  • سرمقاله: نشست ۲۰۱۷؛
  • رویکرد تهدید امریکا از سوی آلمان؛
  • بازداشت و زندانی نمودن اعضای حزب التحریر در ترکیه؛
  • ایران از روی خوش خدمتی به امریکا فتنه ی طائفی را در منطقه شعله ور ساخته است؛
  • تیره گی روابط مرزی بین چین و هند؛
  • وسعت پیدا نمودن حلقات فریبنده در عقب انقلاب شام تحت سایه ی تغییر موقف ها و برملا شدن مزدوران؛
  • زندان های سوریه ضرورت به آزاد کننده گان دارد نه به بازرس های بین المللی؛
  • ای اهل کنانه! تنها خلافت است که شما را از غول نظام نجات می دهد؛
  • انقلاب شام چهره ی منافقین را برملا ساخت؛
  • رعب و ترس قیصر روسیه از آمدن خلافت؛
  • نظام مصری در تبانی با چین ده ها تن از دانش آموزان مسلمانان ایغوری را تسلیم حکومت چین نمود؛
  • ای اردوغان! ممانعت دعوتگران از راه الله سبحانه وتعالی، خود کشی قراردادی است.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

ستیزه جویان فکر می کنند که صدای یلماز سیلیک را خاموش خواهند کرد

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

یلماز سیلیک حین افطاری توسط نیروهای پولیس در شهر انقره بازداشت و روانه زندان گردید. این گونه استبداد برای یک مسلمان در این ماه مقدس خصوصاً در آستانه ی عید تا ابد به عنوان یک لکه ی سیاه به صورت شان باقی خواهد ماند. یلماز چلیک که از چندین سال بدینسو مسوولیت پیشبرد دعوت اسلامی را عهده دار بود؛ اما در حال حاضر یکی از قربانیان بی گناه محکمه ی قضایی ظالم ترکیه قرار گرفته است. این در حالیست که پیش از این یلماز چلیک به ناحق و غیر قانونی چندین بار تحت پیگرد قرار گرفته بود.

دو قضیه ی دعوایی جداگانه که ادعای زندانی بودن او را در این روزهای مقدس دارند، خیلی مسخره و طعنه آمیز اند. یلماز چلیک به عنوان سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه ترکیه در سال ۲۰۰۵م، یک کارت تبریکی عید رمضان را به چندین غیرنظامی و مووسسات رسمی ارسال کرد و با شکایت سینان آیگون رئیس شورای مرکزی مجرم شناخته شده بود که بعداً وی با اتهامات ساختگی در مقابل رسانه های مزدور به ویژه رسانه ی فیتو((FETO قرار گرفته و این اتهامات را رد نمود. امروز یک بار دیگر بنابر آن خصومت های قبلی و به جرم دست داشتن با حزب التحریر از سوی محمکه ی قضای ترکیه به مدت هفت و نیم سال زندان نیز محکوم شد. وقتی کسانی که از سازمان مخفی سیکولران فاشیست ترکیه به دادگاه خواسته می شوند، بلافاصله بدون تاخیر آزاد شده و در کنار آن میلیون ها لیره نیز به عنوان جبران خساره به آنان پرداخت می شود. این در حالیست که دعوا و یا قضیه ی محکمه یلماز چلیک توسط این دادگاه سال ها به درازا می کشد.

از سوی هم هنگامی که سیکولرها و کمالیست ها درخواست دادخواهی می کنند، فوراً از جانب دادگاه پذیرفته شده و محکمه ی آن ها روی دست گرفته می شوند؛ اما تقاضای دادخواهی یلماز را هیچ کس نپذیرفته و از طرف این دادگاه رد می شود که این خود نشان دهنده ی محاکمه ی خصمانه علیه حزب التحریر می باشد. این وضعیت یک تحقیر خشِن و فرجام بد برای کسانی است که ستم پیشه کرده اند و ظلم می کنند.

با توجه به این وضعیت، کسانی که در اریکه قدرت به سر می برند، مقامات و مسوولین و همه ستمگرانی که در این گونه  ظلم و ستم شریک اند، خطاب قرار داده می گوییم: این شما هستید که افراد بی گناه را برای سال ها محکوم به زندان می کنید، در حالی که هیچ مدرکی از جرم یلماز چلیک یا هر عضو دیگری از حزب التحریر در دست ندارید. این شما هستید که علیه اعضای حزب التحریر از هیچ گونه ظلم و ستم دریغ نمی ورزید، در حالی که آن ها خود مخالف هر گونه خشونت و ترور می باشند. روزهایی بود که شما با دشمنان اسلام؛ یعنی کمالیست ها چنین می کردید، روزهایی بود که شما با دوستان قدیمی تان چنین می کردید که اکنون آن ها را به نام فیتو یاد می کنید و روزهایی بود که شما دیگران را با این جنایات آشنا می کردید.

ای ظالمین! آیا از الله سبحانه وتعالی نمی ترسید؟ آیا گاهی به فرجام خود فکر کرده اید؟ اگر شما به این فکر هستید که  با ظلم و ستم تان بالای یلماز وی را از هدف اش باز خواهید داشت، نا امید خواهید شد. این گونه ظلم و ستم های شماست که باعث می شود تا یلماز و بسیاری از مردم؛ همانند فولاد در دعوت به اسلام استوارتر گردند. این شما هستید که در آخرت به شدیدترین جزا محکوم خواهید شد. الله سبحانه وتعالی در کتاب مبین می فرماید:

﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ﴾

[ابراهیم: ١٤]

ترجمه: گمان مبر که الله سبحانه وتعالی از آن چه ظالمان انجام می دهند، غافل است(نه، بلکه کیفر)؛ آن ها را برای روزی به تأخیر انداخته است که چشم ها در آن روز(به خاطر ترس و وحشت) از حرکت باز می ‌ایستد.

 

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه

ادامه مطلب...

چیره شدن بر حرص

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

﴿وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَىٰ وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَىٰ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَىٰ وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى

[لیل: ۸-۱۱]

ترجمه: و اما کسی که بخل ورزد و(از این راه) بی نیازی طلبد، و پاداش نیک(الهی) را انکار کند، به زودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم و در آن هنگام که(در جهنم) سقوط می کند، اموالش به حال او سودی نخواهد داشت.

برای یک زنده گی خوش چی کافی است؟ این پرسش را می شود صدها پاسخ داد. وقتی پرسیده شود، در حقیقت این جواب در حال افزایش و اساس است و آزادی های مختلف و حدید شما را زیادتر آشکار می سازد. اسلام این را با ارتباط دادن آرزوها با رضای الله سبحانه وتعالی برای یک شخص، بسیار ساده ساخته است. الله سبحانه وتعالی به ما حق داده تا برای به دست آوردن چیزهایی که حرام نمی باشد، کوشش کنیم.

در تاریخ خود کسانی را داشته ایم که سرمایه هایی عظیمی داشتند و از مزایای آن بر خوردار می شدند؛ اما حالتی آمد که حتا آن ها برای لحظه ای فکر نکردند که آن را در راه الله سبحانه وتعالی انفاق نمایند؛ اما این کار زمانی ممکن است که یک مسلمان این را واقعاً در کرده باشد که سعادت تنها در خشنودی وی سبحانه وتعالی است و یگانه چیزی که ما در آن حریص باشیم کامیابی دنیا و آخرت است.

در حقیقت اساس انحطاط مسلمانان همین حرص و خیانت است. این حرص از نظام سرمایه داری است که مردم را به یک ماشین در آمد پول مبدل نموده است. حرصی که ابوالعزیز ابن سعود را مجبور نمود تا امت و آخرت خود را بالای کفار بفروشد، حرصی که حکام دست نشانده را مجبور نمود تا جرم های فجیعی را علیه مردم بی گناه خود مرتکب شوند و این حرص بود تا دولت ترکیه مردم سویه را گذاشت تا بمیرند. حرصی که اردوی پاکستان را از آزادسازی کشمیر واداشته است، حرصی که آل سعود را بیشتر از همه فریفته نموده و حرصی که قدرت و سرمایه حکام مسلمانان را ناتوان ساخته است.

 خلیفه مسلمن عمر بن عبدالعزیز رحمة الله علیه فرمودند: «قلب من خواهان هیچ یک از اموال دنیا نیست که به آن بدهم؛ مگر چیز بهتر را آرزو می کند، هرگاه بر آورده شود که هیچ چیزی از آن در دنیا بزرگ تر نیست و قلب من جنت را می خواهد.» اگر حاکم چنین باشد؛ پس رعیت آن چطور خواهد بود؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده اند:

«يوشك الأمم أن تداعى عليكم كما تداعى الأكلة إلى قصعتها فقال قائل ومن قلة نحن يومئذ قال بل أنتم يومئذ كثير ولكنكم غثاء كغثاء السيل ولينزعن الله من صدور عدوكم المهابة منكم وليقذفن الله في قلوبكم الوهن» فقال قائل يا رسول الله وما الوهن قال: «حب الدنيا وكراهية الموت»

ترجمه: هیبت شما از دل های دشمنان تان از بین خواهد رفت و در دل های شما وهن جاه خواهد گرفت. یکی پرسید: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم وهن چیست؟ او صلی الله علیه وسلم فرمودند: حب دنیا و از یاد بردن مرگ.

 این حب دنیا که زرق شده در بدن ما از مادیات دنیا که در جامعه ما است و ما را به مردمان برجسته و روشن فکر تبدیل نموده و حب به دست آوردن اموال دیگران که مردم را به حرام وا داشته است.

درین اواخر طرز جدید تجلیل از مراسم عروسی در پاکستان به نام طویل ترین تجلیل جشن عروسی به میان آمده است و این تجلیل یک سال دوام می نماید که یک نمایش بزرگی را به راه می اندازند. در حقیقت این نمایش سرمایه است که نه تنها باعث حسادت می شود؛ هم چنان حرص به دست آوردن سرمایه را در دیگران زیاد می کند خواه با کلاه برداری باشد یا به دام انداختن دیگران؛ اما باید به دست آورده شود. ما به یاد داریم، این حرص بود که یهود را نزد الله سبحانه وتعالی ذلیل ساخت و آن ها را مجبور نمود تا از الله سبحانه وتعالی نافرمانی نمایند.

﴿وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ

[بقره: ۹۶]

ترجمه: و آن ها را حریص ترین مردم، حتا حریص تر از مشرکان، بر زنده گی(این دنیا واندوختن ثروت) خواهی یافت(تا آنجا) که هر یکی از آن ها آرزو دارد که هزارسال عمر به وی داده شود؛ در حالی که این عمر طولانی او را از کیفر(الهی) باز نخواهد داشت و الله سبحانه وتعالی به اعمال آن ها بیناست.

ما مسلمانان باید این را بدانیم که این حرص ما را مجبور به نافرمانی از الله سبحانه وتعالی می کند و آرزوهای به دست آوردن دنیا ما را گمراه می سازد. ما باید راه های انفاق را بیاموزیم و باید برای حق برادران و خواهران خود صدای خود را بلند کنیم، حقی که حکام ظالم امروز آن را غصب نموده اند.

نویسنده:‌ اخلاق جهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

جنگ علیه اسلام در ازبکستان شاهد فرمان های سبک حبس علیه نصرانی ها و شدید آن علیه مسلمین!

(ترجمه)

خبر:

ازبکستان، محکمۀ تاشکند یازده تن را به جرم این که برای ادای نماز و بحث در مورد احکام دین خویش در مسجد گرد آمده بودند، الی شش سال حبس محکوم کرد. هرچند تعداد زیاد شان اعتراض نمودند؛ اما در معرض شکنجه قرار گرفتند و نظامی ها آنان را به تجاوز بر همسران، روبروی چشم شان تهدید نمودند؛ اما محکمه این اعتراض ها را را نادیده گرفت و علیه سه تن از پروتستانت ها فقط حکم پانزده روز حبس را صادر نمود.

تبصره:

چنان چه در گزارش ذکر گردید، یازده مرد مسلمان به طور دسته جمعی در زندان مرکزی شماره یک، مربوط وزارت داخله در تاشکند زندانی شدند. مقامات مدعی اند که در گردهمایی سال ۲۰۰۸م بعضی از مردان در مورد ضرورت اقامه خلافت اسلامی در ازبکستان و علیه اسلام کریموف سخن گفتند، آن ها قصد داشتند حکومت را سرنگون کنند و آن ها را به همکاری با حرکت اسلامی، افراطی و ممنوع الفعالیت و گوش دادن به سخنان امامی که ۲۲ سال قبل از طرف نیروهای امنیتی هشدار داده شده بود، متهم ساختند.

اما سورات اکراموف مدافع مستقل حقوق بشر، این اتهامات را رد نموده و بتاریخ ۱۵می در فورم شماره ۱۸ دوسیه تأکید و شکایت نمود: «متهمین فقط برای نماز خواندن جمع شده بودند. ازین که قضیه دروغ  است و غیر از اعتراف هایی که به وسیلۀ شکنجه در اثنای تحقیق از آنان گرفته شده است، دلیل دیگری نزد پولیس نیست.» قاضی اولی را بنابر ادعاهای مبنی بر مست بودنش برکنار نمودند و قاضی دوم هم با اجرا نمودن جلسات قضایی سریع، محکمه را در خدمت اجرای اوامر مقامات اجرایی گذاشت. بدون شک اتهامات وارده بر این یازده مرد که از اواخر سال ۲۰۱۶م در زندان بسر می برند، خطرناک است. آن ها به مجازات سنگینی؛ مانند حبس ابد و مجازات نقدی گزافی محکوم شدند. زمانی که مقامات از فورم ۱۸ دوسیه مورد سوال قرار گرفتند، به شکل مرموزی فرار نموده و به تلیفون های خویش پاسخ ندادند؛ چنان چه از معرفی هویت خویش ابا ورزیده و اندک ترین معلوماتی را هم ارایه نکردند.

اکراموف افزود: «محکمه اعتراض یکی از متهمین را بنام "رافشان صادیقوف" مبنی بر شکنجه شدنش در جریان تحقیق نیز چشم پوشی نمود.» صادیقوف گفته است: «پولیس وی را باگذاشتن کیسۀ پلاستیکی بر سرش خفه نموده و با وصل نمودن برق بگوش هایش بخاطر اعتراف به جرم، وی را بی هوش ساخته است.» وی افزود: «محکمه شش نفر شاهدی را که قرار بود برای برائت این یازده نفر شهادت دهند نیز نادیده گرفته است.» درحالی که در محکمۀ در نوکوس مرکز ایالت كاراكالباكستان بر سه نفر از مسیحیان پروتستانت برای این که بخاطر عبادت درخانه یی گرد آمده بودند، پانزده روز حبس صادر نموده و قبل از به پایان رسیدن مدت معینه، آن ها را آزاد ساختند.

همراه با حملۀ وحشیانه تمام عیار علیه کسانی که در مورد باور خویش به اسلام و ضرورت تغییر جامعه ابراز نظر می کنند، به مجرد تفکر نیز حکومت ازبکستان را وادار می کند تا به سرعت و شدت تمام از کسانی که مشکوک هستند، جلوگیری و ممانعت کند؛ حتی از مدافعین حقوق بشر هم. بدون شک موقف خشن شان علیه ملت، حکومت را ناگزیر خواهد ساخت تا به شکل وحشیانه یی از حقوق ملت ازبک سکوت کند. هرشکلی از تجمعات، چه تجمع برای تناول غذا چه برای نماز و چه هم برای تفریح و سر گرمی، همۀ این ها مصدر اتهام پنداشته می شوند. ثبات شخص بر عقیده اش بهایی بس گزاف دارد، به درجه یی که حیات شخص را به مخاطره می اندازد. اقارب زن شان تهدید به تجاوز می شوند، دروازه های معیشت را بر روی شان مسدود می کند، تفتیش ها غیر قانونی و به خانه های شان یوریش می برند؛ اما با آن هم تمام این ها در برابر شکنجه های ترسناکی که در زندان می شوند هیچ است.

این مهم است که افراد از حوادث اخیر در ازبکستان آگاه شوند تا برآنان آشکار شود که حکومت برای ترسانیدن ملت خود و تحمیل افکار و اعمال اش توسط ملاامامان، خطبای وفادار خویش و ذریعۀ مطبوعات، تلاش های زیادی به خرج می دهد. فرق گذاشتن در تعامل بین مسلمان ها و غیر مسلمان ها به شکل بیدادگری واضح و معروف است. در حالی که با غیر مسلمان ها در مسایل مربوط به محاکمه و زندان نسبت به مسلمان ها بسیار زیاد از لطف و نرمی کار گرفته می شود. بطور برنامه ریزی شده مساجد و تجمعات عمومی از بین برده می شوند؛ زیرا حکومت از حرکت و تلاش مبنی بر تغییر وضعیت موجود می تر سد؛ مخصوصاً زمانی که آن حرکت نشأت گرفته از بیداری و ثقافت اسلامی باشد. حکومت فکر می کند که با به کار گرفتن یک مشت آهنین می تواند شکایت های مردم را از شرایط نابسامان زنده گی برطرف کند.

برنامه های خبری و بحث های باز پیرامون آن چه در زندان ها اتفاق می افتد، بسیار زیاد کم هستند؛ چنان چه شیوه های سرکوب رسانه ها معمول و همیشه گی بوده است. سازمان های حقوق بشر نیز درغالب اوقات بعضی از آن ها تلاش می کنند؛ اما تلاش های شان بی ثمر است. حکومت بالای رسانه ها تسلط داشته و وسایل ارتباطی الکترونیکی را نیز پیگیری می کند. امروزه بیش از هروقت دیگری مسلمان ها در گوشه و کنار دنیا نیازمند بلند رفتن سطح بیداری بر آن چه که در جامعه و زندان های ازبکستان، تاجکستان و قرغزستان، از زمان حاکمان دولت های اتحاد جماهیر شوروی سابق تا حاکمان کنونی که به شکل وحشیانه و ظالمانه رخ می دهد، می باشند.

اما به خواست الله سبحانه وتعالی، مسلمان ها در ازبکستان و کشورهای همجوارش(دولت های اتحاد جماهیر شوروی سابق) با گرفتن و چنگ زدن بر دین شان، ما را به یاد قصۀ زن آرایشگر فرعون می اندازد که برای قبول نمودن فرعون به عنوان پروردگارش مورد تهدید قرار گرفت؛ اما وی به شدت رد نمود. حالت به جای رسید که پنج طفلش را پیش چشمانش در روغن جوشانده انداختند. ایمان این زن ضعیف وی را از فرعون قوی تر ساخته بود و فرعون در مقابل جوش و خروش ایمانش عاجز ماند و ایمانش وی را مانع شد که در برابر فرعون سر خم کند. به عنوان پاداش اعمالش و بخاطر ثبات بر عقیده اش الله سبحانه وتعالی آرایشگر فرعون و اطفالش را بهشت برین اعطا نمود.

همین حالت حالت مسلمانان ازبکستان در ثبات بر عقیدهٔ شان اند، باوجود این که شکنجه شده، مورد تجاوز و قتل قرار می گیرند، با آن هم بر عقیدهٔ خویش ثابت اند و با افتخار اعلام می دارند که پروردگارشان الله سبحانه وتعالی بوده، نیروی شان الهام شده و ایمان شان فروتنی و تسلیم شدن در برابر الله سبحانه وتعالی می باشد. این همان چیزیست که حکومت ازبکستان را واقعاً می ترساند و ملت از او هیچگاه نخواهد ترسید.

نویسنده: منال بدر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

تحمیل قانون نظامی در میندانائوی فلیپین توسط دوترتی، هدف قرار دادن مسلمانان مورو در این کشور می باشد

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

رودریگو دوترتی رییس جمهور فلیپین به تاریخ ۲۳ می ۲۰۱۷م قانون نظامی را در شهر ماراوی، ولایت میندانائو یک روز پس از محاصره مرگبار ماراوی که داعش مسوولیت آن را به عهده گرفت، اعلام کرد. ماراوی یک شهر عمدتاً مسلمان نشین است که دارای ۲صد هزار نفر نفوس و جایی که مسلمانان مورو از قرن ها بدین سو در آن بود و باش دارند.

به تاریخ۱۰ ماه جون سال روان روزنامه رپلر گزارش داد که حقوق دانان در شهر لاناو دل سور فلیپین خشم شدید شان را در رابطه به سوء استفاده از قانون نظامی ادعا شده در مورد بازجویی های غیر قانونی و متشنج توسط اردو، پولیس و دیگر سازمان های مجری قانون در ماراوی که باعث زیان و ضرر مالی و گرفتاری افراد ملکی بی گناه شده است ابراز داشتند. این جنگ منجر به کشته شدن تعداد زیادی و موجب بحران انسانی درین کشور گردیده است. به گفته دولت فلیپین اضافه تر از ۳۳۰ هزار نفر مجبور به فرار از خانه های شان گردیده اند. در حال حاضر تعداد زیاد مسلمانان مهاجر مورو از بحران غذایی رنج می برند. حدود ۴۷۵ فامیل برای یک ماه به ساختمان های دولتی فرار کردند و بر علاوه حدود ۱هزار فامیل دیگر همرای خویشاوندان شان در شهرهای نزدیک زنده گی می کنند که نیازمند کمک های غذایی هستند.

مسلمانان مورو در جزایر سولو و میندانائو در جنوب فلیپین سکونت دارند که از لحاظ جیوپولیتیک بسیار استراتیژیک می باشد؛ طوری که مسیر برای کشتی رانی جهانی، تجارت جهانی و منافع نظامی می باشد. این موقعیت با چنین مشخصات واضحاً توجه زیادی را جلب نموده است. بعضی از طرف ها و جریان ها می خواهند مداخله کنند و این امر با لفاظی های ضد اسلامی تحریک گردید که یک نوع مشروعیت برای منافع غرب گردیده تا در منطقه دخالت نماید. برای درک این که چه اتفاقی در منطقه صورت می گیرد ضرور است تا دو جنبه را مورد تحلیل و بررسی عمیق قرار دهیم:

نخست: ما باید تاریخ را بفهمیم چون مناقشه دراز مدت در فلیپین جنوبی ریشه در رقابت بین اسلام و عیسویت در جنوب شرق آسیا بعد از قرن ۱۳ دارد. در گذشته میندانائو حکومت شاهی مستقل بود، بعداً در اواخر قرن ۱۳ تاجران مسلمان در منطقه آمدند، از آن زمان اسلام به شکل خوب توسعه یافته است و در اواخر قرن ۱۴ حکمرانی اسلامی در میندانائو ایجاد گردید. سولو هم چنان مجمع جزایر واقع در قسمت جنوبی فلیپین می باشد. این شهر یک مسیر تجارتی بود و در قرن ۱۵ یکی از قوت های سیاسی گردید. مانند میندانائو اسلام در مجمع جزایر سولو از طریق عبور اعراب از مناطق مالاکا، بورنئو و فلیپین داخل گردیده و توسعه یافت.

زمانی که هسپانوی ها در مناطق میندانائو و سولو در سال ۱۵۶۵ جایگزین شدند، آن ها در مدت ۳۵۰سال با سلطنت اسلامی در جنگ و درگیری بودند. با وجود آن هم هسپانیه هیچ گاهی در حمکرانی بر سلطنت اسلامی پیروز نگردید. بعد از آن که هسپانیه در جنگ دوم جهانی در مقابل ایالات متحده امریکا شکست خورد، در سال ۱۸۹۸م فلیپین به ایالات متحده امریکا تسلیم داده شد. منطقه میندانائو و سولو که هرگز توسط هسپانیه کنترول نگردیده بود هم چنان به امریکا تسلیم داده شد. مردم مسلمان آن جا در مقابل اشغال امریکا شورش کردند و بلاخره در ۲۰ اگست سال ۱۸۹۹م سلطان سولو یک توافق نامه صلح را با امریکا به امضا رسانید. مگر بعداً در سال ۱۹۰۲م امریکا ولایت مورو را ایجاد کرد که شامل میندانائو و سولو می باشد. از آن زمان به بعد سرزمین فلیپین جنوبی مستقیماً توسط مانیلا کنترول می گردید. و بعد تا حال مانند دیگر کشورهای غیر اسلامی، مسلمانان مورو تبعیض شدید را تجربه می کنند. در مقایسه با دیگر شهروندان غیر مسلمان، آن ها در زنده گی شان بسیار عقب مانده اند. این به خاطری است که دولت فلیپین آن ها را منحیث شورشی می شمارد. در حالی که این منطقه بسیار حاصل خیز و از لحاظ منابع طبیعی غنی می باشد و دولت فلیپین مسلمانان را از حاکمیت در سرزمین خود شان و مدیریت ثروت شان ممنوع و محروم قرار داده است.

دوم: ما باید ضمیمه ساختن گروه های جنایت کار تحت نام اسلام را رد کنیم. جرم دانستن مبارزه مسلمانان علیه ظلم و ستم چیز جدید نیست که توسط غرب تحت لفاظی ضد تروریزم انجام می گیرد. گروه های چون ابوسیاف و جبهه آزادی ملی مورو، برای مدت طولانی مقصر دانسته شده و برچسپ تروریست زده شده اند و به تازه گی گروه های به اصطلاح الهام گرفته از داعش، قانون نظامی غیرانسانی را علیه ۳۳۰هزار مسلمان مورو قانونی ساخته اند.

باوجود پیچیده گی مبارزه مسلمانان مورو برای سرکشی محلی، امت مسلمه نیاز به ایستاده گی دارند. ما باید به وضاحت تمام ضمیمه ساختن اعمال جنایت به اسلام را رد کنیم بخاطری که خشونت، جنایت و دیگر اعمال جنایتکارانه در اسلام ممنوع قرار داده شده است. علاوه بر این امت مسلمه باید به نکوهش قانون نظامی ضد تروریزم منحیث راه حل برای ماراوی ادامه دهند، بخاطری که این در واقع نیرنگ برای هدف قرار دادن مسلمانان و ترویج اسلام هراسی می باشد. واضحاً در این بحران ماراوی این مسلمانان مورو هستند که قربانی عمده قرار گرفته اند نه دیگران و اگر ما در سیاق وسیع تر ببینیم، این دقیقاً یکسان است که مسلمانان همیشه قربانی تقریباً پروژه های جهانی ضد تروریزم گردیده اند.

نوسینده: فیکا کومارا

 عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

منبع: مجله الرایه/ شماره ۱۳۶

ادامه مطلب...

منشأ مشکلات، نظام خودساخته بشر و راه حل آن نظام خلافت!

(ترجمه)

خبر:

رییس جمهور اردوغان در پارلمان در یک پروگرام افطاری گفت: «این واضح و روشن است که حملات بالای پایه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما ادامه خواهد داشت، به خاطر این که ما ملت و کشوری هستیم که با ما حسادت کرده اند چرا که این بر ما واجب شده تا راهکار امنیتی کشور مان را تغییر دهیم. ما بیش از اندازه  قیمت هنگفتی را در پاسخ به حملات در داخل سرحدات و مناطق محرم مان پرداختیم، از همین حالا به بعد ما مستقیماً در برابر معضل ها و مشکلات و سرچشمه شان با توجه به راه حل آن ها اقدام خواهیم کرد.»

تبصره:

ترکیه و دیگر سرزمین های اسلامی ما از دهه ها به این طرف با مشکلات عظیم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبرو هستند. رهبران و کسانی که صاحب قدرت هستند، برای حل نمودن این مشکلات و معضل ها نیتی را برملا نمی کنند. گذشته از این، در حقیقت منشأ مشکلات خود آن نظامی است که ما از غرب آوردیم. اقدام در برابر این مشکلات و منشأ آن ها به معنی به پای زدن ماموران استخباراتی، سفرا، دیپلومات ها و کمپنی های استثمارگر امریکا، انگلیس، دولت یهود و روسیه از سرزمین ما می باشد. و این به معنی در زباله انداختن قوانین و مقررات امریکا، روسیه و غرب است که به ما مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را اعطا کرده است که تنها حکمروایی با قوانین و مقررات اسلام است.

این به معنی شستشوی افراد و سربازان بین المللی سرمایه دار؛ مانند سازمان ملل و ناتو از حریم فضایی، بندرگاه ها، کانال ها و سرزمین های ما می باشد. این به معنی ایستاد شدن در پهلوی مسلمانان عراقی، سوری و فلسطینی است که حتی در ماه مبارک رمضان هم با استقامت ایستاد هستند. برای ترکستان و دیگر سرزمین ها، متحد باشیم؛ چون متحد بودن با اهمیت است. به دلیل این که ما بهترین و نیک ترین امت در تمام بشریت هستیم. ما برادرانی هستیم که به الله واحد، به رسول واحد و دین واحد ایمان داریم؛ زیرا ما متحد بودیم، ما با همدیگر بودیم و ما همیشه با شکوه بودیم. الله سبحانه وتعالی با ما خوش بود و ما را یاری کرد. ما تنها فرمانروا بالای جهان و سرزمین ها، فاتح قاره ها و حامل اسلام  به جهان به وسیله دعوت و جهاد بودیم؛ زیرا زمانی که ما متحد نشدیم؛ تجزیه شدیم، مغلوب شدیم، استثمار شدیم، قتل عام شدیم و در حقارت زندگی کردیم.

حتی درماه مبارک رمضان مسلمانان در عراق و سوریه با سلاح های پیشرفته قتل عام شدند؛ اما بدبختانه این حوادث در اخبار هم به نشر نمی رسید. علی الرغم آن دولت ها و رهبران جهان سکوت اختیار می کنند، مردی وجود ندارد که این کشتارها و و حشی گری ها را حتی نکوهش کند. فقط زمانی عملیات سرحدی شروع می شود، سپاهیان حرکت داده می شود، موانع ساخته می شوند و بحران هایی اتفاق می افتد که منافع کفار و دستور کفار باشد. تمامی این اتفاقات به خاطر این است که ما متحد نیسیتیم یا نمی توانیم اتحاد کنیم.

امروز وحدت به معنی یک امت بودن به نماینده گی از ۵۷ کشور در مقابل امریکا که از ۵۱ ایالت، روسیه از ۸۳ منطقه فدرال و اروپا که از ۳۲ کشور تشکیل شده، است، می باشد. تنها چاره اینست که ما یک امت واحد باشیم و به عنوان یک امت واحد ما می توانیم معضل و مشکلات را از بیخ بر کنیم. ما قادر به حل مشکلات از بیخ و ریشه نبودیم، نتوانستیم که دولت داشته باشیم؛ چون غربی ها تخم نفاق و جدایی را در قلب های مان کاشته است. غرب با ایده پوچ شان قسمی تنظیم کرده که ما از مسیر و جوهر عقیده ی مان منحرف باشیم؛ چون ما دولت نداریم که ایده الهی را پشتیبانی نموده و زنده گی مان را مطابق آن تنظیم کند.

درست همانندی که روزه سپر است، خلیفه نیز سپر است که از مسلمانان نماینده گی می کند. روزه یک شخص را حفاظت می کند؛ مگر خلیفه تمام امت مسلمه را حفاظت می کند. قرآن عظیم الشان کتاب الهی است که برای تنظیم زنده گی بشر فرستاده شده که تنها توسط خلیفه تطبیق شده می تواند. قرآن پایه و اساس ساختمان دین است که خلیفه محافظ آن است. یک بنا بدون و پایه و اساس در حد سقوط است و یک بنا بدون محافظ در حد نابود شدن می باشد. خلیفه محافظ این دین و امت اسلامی است. خلیفه کسی است که  وحدت امت را می خواهد و زنده گی اسلامی را تطبیق می کند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«السُّلطانُ ظِلُّ اللَّهِ في الأرضِ يأوي إليْهِ كلُّ ضعيفٍ وملهوفٍ.»

ترجمه:  سلطان سایه الله سبحانه وتعالی در زمین است؛ تمام ضعیفان و ستمدیده گان در آن سایه پناه می برند.

نویسنده: موسی بای اوغلو

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

 

ادامه مطلب...

حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه حامی اسلام و مسلمین

  • نشر شده در سیاسی

 (ترجمه)

به راستی الله سبحانه وتعالی قوانین را برای تغییر جوامع وضع کرده است، قوانینی که نمی تواند متناقض باشد، و در زمره این قوانین الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾

[رعد: ۱۱]

ترجمه: به راستی الله سبحانه وتعالی حال و وضع هيچ قوم و ملتی را تغيير نمی ‌دهد(و ايشان را از بدبختی به خوشبختی، از نادانی به دانایی، از ذلت به عزت، از نوكری به سروری و... و بالعكس نمی كشاند) مگر اين كه آنان احوال خود را تغيير ندهند.

پس برای تغییر وضع مردم، این مربوط به آن ها می شود تا آن چه که در داخل خودشان، افکارشان، احساسات شان و نظامی که آن ها به آن وفادار هستند، برای قضاوت بالای یک دیگرشان تغییر دهند. علاوه بر این الله سبحانه وتعالی این را بالای مسلمین شرط گذاشته که آن چه را بالای آن ها فرض گردانیده تطبیق کنند. چنان چه که الله سبحانه وتعالی می تواند پیروزی را برای آن ها نصیب گرداند. او سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾

[محمد: ۷]

ترجمه: ای مومنان! اگر(دين) الله سبحانه وتعالی را ياری كنيد، الله سبحانه وتعالی شما را يار می کند(و بر دشمنان تان پيروز می گرداند) و گام های تان را استوار می دارد(و كار و بارتان را استقرار می ‌بخشد).

همین طور الله سبحانه وتعالی قادر است که وضعیت مردم را تغییر دهد و پیروزی شان را تضمین کند، بدون این که ضرورت به بشر باشد تا انگشت شان را بلند کنند. به همین شکل او سبحانه وتعالی این را بالای بشر فرض گردانیده تا اعمال مادی را به عهده بگیرند که پیامد های مادی نیز در پی داشته باشد.

الله سبحانه وتعالی این را بالای ما فرض گردانیده که از طریق یک دولت اسلامی با اسلام حکمروایی کنیم. هم چنان این هدف توسط یک فرد یا افراد محدود نایل شدنی نیست و ترجیح داده می شود تا آن به گونه ی جمعی با تمام کسانی که به دین شان مخلص هستند و رضای الله سبحانه وتعالی و احیایی مجدد امت شان را می خواهند، بدست آید. این در عصر پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز به وضوح دیده شده که صحابه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم از بخش های مختلف جامعه به دین اسلام مشرف شدند. در بین آن ها اشخاص برجسته یی بودند که به اسلام روی آورده و در داخل مکه از اسلام و مسلمین پشتیبانی می کردند. از این اشخاص اولین کسی که به اسلام مشرف شد، حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه بود.

 ویژگی های حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه تاثیر بزرگی در پابرجایی موقف رسول الله صلی الله علیه وسلم داشت. پیش از آن نیز حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه یکی از اشخاص نیک نام و با نفوذ قریش شناخته می شد. او رضی الله عنه قبل از اسلام برای حجاج خوراک تهیه کرده و مردم را میزبانی و مهمان نوازی می کرد. مردم در مصیبت و فاجعه ی شان از او رضی الله عنه کمک می خواستند و حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه از شخصیت خوبی در بین مردم برخوردار بود و آن ها او رضی الله عنه را به خاطر صفات حسنه اش دوست داشتند. او هم چنان به خاطر سخاوت اش نیز در بین مردم شهرت داشت.

گفته می شود حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه هرگز به بت ها سجده نکرده و یک شخصی دارای فکر روشن بود که به خرافات آن زمان مخالفت می کرد و حتی برای خود قبل از اسلام شراب را منع کرده بود. رسول الله صلی الله علیه وسلم لقب صدیق را به او به خاطری که حقیقت رسول الله صلی الله علیه وسلم را تایید کرده بود، اعطا کرد، و تصدیق او عظمت او را نیز گستردش داد. هنگامی که در صبح اسرأ به او گفتند: دوست شما ادعا کرده است که امشب سفر به اسرأ دارد، او رضی الله عنه پاسخ داد: اگر او رسول الله صلی الله علیه وسلم گفته باشد، پس او راستگو است. الله سبحانه وتعالی حضرت ابوبکر رضی الله عنه را به عنوان راستگو در قرآن عظیم الشان توصیف کرده، چنان چه می فرماید:

﴿وَالَّذِي جَاء بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾

[زمر: ۳۳]

ترجمه: ‏كسانی كه حقيقت و صداقت را با خود آورده ‌اند(و از سوی الله سبحانه وتعالی به مردمان ابلاغ كرده ‌اند كه پيامبرانند) و كسانی كه حقيقت و صداقت را باور داشته اند(و برابر آن رفته ‌اند كه مومنان اند) آنان پرهيزگاران واقعی هستند.

در حقیقت شخصیت حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه به عنوان یک حامی در اقتدار اسلام بود. هر کسی که متصف با چنین شخصیتی در محیط اش باشد، نظر و فکر او توسط هم دوره، کشور و محیط اش وزن گرفته و پیروی خواهد شد و باورش در افکار و اصلاح دیگران تاثیر گزار می باشد. برای مثال: وقتی که حضرت ابوذرغفاری رضی الله عنه به اسلام مشرف شد و به قبیله ی غفار برگشت، آن ها را به اسلام دعوت کرد، همان بود که شخصیت و نجابت وی رضی الله عنه تاثیر بالای مردم اش گذاشت و آن ها به اسلام مشرف شدند.

بنابرین نقش اشخاص برجسته در جامعه یک نقش اساسی و بنیادی است؛ پس وظایف شان به عنوان یک رهبر به جامعه در پروسه تغییر به خاطر حاکمیت شریعت الله سبحانه وتعالی یک مسوولیت بزرگ تر نسبت به مردم عام است که تاثیر کمتر نسبت به جامعه و فامیل شان دارند. ضمناً اگر آن ها در کار تقویت و احیای امت شان کم بیایند، پس گناه شان نیز  نسبت به عام مسلمین بزرگ تر است. اصحاب بزرگوار رضی الله عنهم که این ویژه گی و مشخصه را داشتند، این تاثیر گزاری را خوب تر می دانستند. مشرف شدن حضرات ابوبکر صدیق، عمر ابن خطاب، حمزه ابن ابوطالب، عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف رضی الله عنهم یک تکیه گاهی برای اسلام به شمار می رفت که این حمایت شان تنها در افزایش و کثرت مسلمین خلاصه نمی شد.

هر صحابه که به اسلام مشرف شدند، قسمی کار و فعالت نمودند که خود را از لحاظ تقوا، دعوت و پابندی به اسلام از دیگران متمایز کردند. حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه یار و یاور رسول الله صلی الله علیه وسلم بود و با تلاش و سرعت در عمل اش در دعوت کردن با رسول الله صلی الله علیه وسلم برای برپایی اسلام به عنوان یک نیروی تاثیر گزار از همه متمایز شده بود. وی در مورد قبایل اعراب آگاهی خوبی داشت و این به پیامبر صلی الله علیه وسلم امکان می داد که قبایل را برای برقراری ارتباط انتخاب کرده، اسلام را برای آن ها پیشکش نموده و برای تاسیس دولت اسلامی از آن ها طلب نصرت نماید. از ابو ابن تغلیب از اکرمه و از ابن عباس روایت شده که:

ترجمه: علی ابن ابو طالب به من گفت: وقتی که الله سبحانه وتعالی به پیامبرش امر نمود که خود را به قبایل عرب پیشکش نماید، او بیرون رفت و ابوبکر و من هم با او به منی رفتیم، تا جایی که به جمعی از عرب ها ملحق شدیم، ابوبکر از ما پیش رفت و با شناختی که از قبایل داشت و آن ها که او را می شناختند و در بین شان معروف بود، به آن ها سلام کرد و نزدشان نشست... سپس ما به جمعی دیگری رفتیم که جمعی با وقار و مردم محترم بودند. ابوبکر پیش رفت و به آن ها سلام کرد و او گفت: شما کی هستید؟ آن ها گفتند: بنوشیبان ابن تعلبه. ابوبکر برگشت و به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: پدر و مادرم فدایت ای رسول الله سبحانه وتعالی، این ها بهترین مردم هستند.

بدین گونه حضرت ابوبکر رضی الله عنه تنها با داخل شدن به اسلام قناعت نکرد و در موارد زیادی که نمی توان همه را یاد آوری کرد، با اسلام و مسلمین یاری کرده و در صف اول دعوت قرار داشت. در حالی که بسیاری از اشخاص برجسته در زمان ما وقتی که نماز ادا می کنند، روزه می گیرند، زکات می دهند و فرایض حج را به جا می آورند؛ دیده می شود بیشتر اوقات زنده گی شان را به دنبال دنیا صرف و اولادهای شان را تنها در امورات زنده گی تربیه می کنند که محض منفعت مادی داشته باشد؛ مگر او رضی الله عنه تمام زنده گی و هستی اش را برای بلند بردن دین الله سبحانه وتعالی به شکل عالی صرف کرده و ثروت اش را برای نشر و اقتدار این دین به مصرف می رساند.

حضرت ابوبکر رضی الله عنه هیچگاهی کوشش نکرد که چیزی از ثروت اش را برای خود و فامیل اش نگهدارد. او برای اصحابی که به دین اسلام مشرف شده بودند و در نتیجه اسلام آوردن شان توسط قریش شکنجه می شدند، برای آزادی آن ها دارایی اش را فدیه می کرد. او رضی الله عنه تا آخر زنده گی از سخاوت در راه  اسلام دریغ نورزید وهیچ درهم و دیناری هم از خود به جا نگذاشت؛ با آن که او خلیفه همه مسلمانان بود. در حقیقت تنها چیزی که او از خود برجا گذاشت اعمال نیک او بود که این آیه در مورد آن نیز صدق می کند:

﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ    لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ﴾

[قصص: ۷۷]

ترجمه: به وسيله آن چه الله سبحانه وتعالی به تو داده است، سرای آخرت را بجوی(و بهشت جاويدان را به چنگ آور) و بهره خود را از دنيا فراموش مكن(و بدان كه تو هم حق حيات داری و بايد از امتعه و لذایذ حلال استفاده بکنی و به خويشتن برسی) همان گونه كه الله سبحانه وتعالی به تو(بخشيده است و در حق تو) نيكی كرده است، تو نيز(به ديگران ببخش و بديشان) نيكی كن، و در زمين تباهی مجوی كه الله سبحانه وتعالی تبه كاران را دوست نمی ‌دارد.

به راستی تایید و احترام جامعه برای این گونه اشخاص پر نفوذ، آن ها را مردم راستین و موثر در جامعه می سازد. این در ظرفیت شان است؛ اگر بخواهند نظر عام را نسبت به اسلام شکل دهند. بنابرین نقش اشخاص برجسته برای این که نظر عام را بسازد، نقش اساسی برای تغییر واقعیت فاسد و جایگزین اسلام به عنوان راهنمای زنده گی به وسیله یک دولت با حاکمیت اسلام است. این نقش، یکی از وظایف اشخاص برجسته در مکان نخست بوده تا آن ها اگر صدایی بلند کنند، بقیه مردم نیز به آن ها لبیک گفته و پیروی خواهند کرد.

برعلاوه، اشخاص برجسته ویژگی خاص و موثر بالای مردم صاحب قدرت و صاحب اهمیت دارند و می توانند قدرت را از حاکمانی که اقتدار را به زور گرفته اند، بگیرند که این نصرتی است برای طرفداران مخلص برای برپایی دولت خلافت برمنهج نبوت. بناً اگرچه آن ها مردم اهل قدرت نیستند؛ اما آن ها نفوذ و فشار معنوی بالای اهل قدرت دارند. این تکلیف شان است که سیرت صحابه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم و حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه را الگوی خود قرار داده و از اهل قدرت برای حمایت طرفداران خلافت بر منهج نبوت طلب نصرت نمایند. اگر آن ها در انجام مکلفیت شان کوتاهی کنند، آن ها گنهکار شده و ضرر بزرگ را متحمل می شوند که گناه اش از کسی که از میدان نبرد فرار می کند کمتر نیست؛ زیرا این نصرت برای اسلام است که همانند جهاد در راه الله سبحانه وتعالی و حتی بزرگ تر از آن می تواند باشد.

طلب نصرت برای اسلام و تاسیس دولت نه تنها مستحفظ فریضه جهاد در راه الله سبحانه وتعالی بوده؛ بلکه کفیل همه مکلفیت هاست و ترک نمودن این مکلفیت بدین معنی است که امت اسلامی به این راضی هستند تا در تاریکی باقی بمانند و دیگران بالای آن ها حاکمیت کنند. شکی نیست که این برای کسانی که کم توجهی می کنند و برای کسانی که در ترازوی شریعت وزن داشتند و نتیجه مخرب کوتاهی این مکلفیت را متقبل می شوند، گناه عظیم باشد. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا﴾

[احزاب: ۱۵]

ترجمه: ‏آنان قبلاً با الله سبحانه وتعالی عهد و پيمان بسته بودند كه پشت به دشمن نكنند و نگريزند(و در دفاع از اسلام و مسلمين بايستند) عهد و پيمان الله سبحانه وتعالی پرسش دارد(و از بی وفایی بدان بازخواست می شود).

و الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ * وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

[انفال: ۱۵]

ترجمه: ‏ای مومنان! هنگامی كه با انبوه كافران(در ميدان نبرد) روبرو شديد، بدانان پشت نكنيد(و فرار ننمایيد) هركس در آن هنگام به آنان پشت كند و فرار نمايد؛ مگر برای تاكتيك جنگی يا پيوستن به دسته ای‌ گرفتار خشم الله سبحانه وتعالی خواهد شد و جايگاه او دوزخ خواهد بود، و دوزخ بدترين جايگاه است.

نویسنده: بلال مهاجر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه