شنبه, ۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

افزایش قیمت نفت سفید؛ نمونۀ سیاست ظالمانه رژیم حسینه(غلام سرمایه‌داران)

جوبایدن رهبر کشورهای سرمایه‌داری در نشست اقلیمی COP۲۶ سازمان ملل خواستار لغو به‌اصطلاح معافیت مالیاتی مواد سوخت شد و رژیم حسینه بلافاصله قیمت نفت سفید را ۲۳ درصد افزایش داد. درحالی‌که مردم طبقۀ فقیر و متوسط ​​بنگله‌دیش در شرایط پسا کوید – ۱۹ مشکلات اقتصادی غیرقابل‌توصیفی را تجربه می‌کنند و با افزایش قیمت کالاها بین دو سنگ آسیاب: گرانی و فقر لِه می‌شوند، این افزایش قیمت رنج مردم عادی را به حد عمیق‌تری رسانده است. هم‌چنین شما شاهد بودید که چگونه مالکان حمل و نقل مردم را با اشارۀ ضمنی دولت به گروگان گرفته، کرایه اتوبوس را ۲۶ درصد و کرایۀ پرواز را ۳۹ درصد افزایش داده‌اند. وزرای این دولت با کمک اتحادیه‌های مالکان حمل و نقل در خارج از کشور خانه و موتر خریده، و مردم را طعمۀ هوس این مالکان قرار داده‌اند. رهبری اپوزیسیون BNP از یک سو از اعتصاب مالکان حمل و نقل که خواستار افزایش کرایه بودند، حمایت می‌کند، و از سوی دیگر با اعتراض به افزایش قیمت برای مردم اشک تمساح می‌ریزد. اخیراً قیمت پرچون فروشی گاز مایع  نیز به درخواست چند تاجر "خون‌آشام" واردکنندۀ‌ گاز مایع، تولیدکننده‌گان سیلندر و صاحبان کارخانه‌های بطری، ۲۲ درصد افزایش یافته‌است. به این ترتیب، این رژیم‌های ظالم و دست‌نشاندۀ‌ سرمایه‌داران، سیاست‌های استبدادی را اتخاذ می‌کنند تا منافع سرمایه‌داران را بدون توجه به مردم تأمین کنند.

دولت مدعی است که به‌دلیل افزایش قیمت سوخت در بازارهای جهانی چاره‌ای جز افزایش قیمت نفت سفید در کشور ندارد. با این حال، خود دولت تعرفه‌ها، مالیات افزوده بر ارزش و مالیات‌ تجاری ۳۰ درصدی را بر سوخت دریافت می‌کند و کشورهای سرمایه‌داری از اوپک پلاس برای کنترل و دست‌کاری بازار بین‌المللی استفاده می‌کنند. شرکت‌های سرمایه‌داری (شل، بریتیش پترولیوم، اکسون موبیل وغیره) مالکیت اکثر تولیدات نفتی جهان را از طریق تفاهم نامه‌ها و قراردادهای مختلف به دست می‌آورند؛ سپس آن‌ها را به قیمت‌های بالا در سراسر جهان می‌فروشند و سپس رژیم‌های دست‌نشاندۀ سرمایه‌داران بر آن مالیات وضع می‌کنند. این‌گونه دولت‌ها و شرکت‌های سرمایه‌داری و رژیم‌های دست‌نشاندۀ‌شان مردم را با تعیین قیمت‌های نفت و گاز استثمار می‌کنند. بلی، سیاست سرمایه‌داری چنین است.

ای مردم! در حکومت خلافت، قوانین شریعت اسلامی در مورد انرژی و مالیات راه‌حلی روشن و مؤثر ارائه می‌دهد که با ممانعت از گرانی نفت و گاز، این بار و مسؤولیت غیرانسانی را از دوش مردم برداشته‌است.

اولاً اسلام خصوصی‌سازی مالکیت نفت و گاز را بر اساس این حدیث منع کرده‌است: از انس رضی الله عنه روایت شده‌است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«الْمُسْلِمُونَ شُرَكَاءُ فِي ثَلَاثٍ فِي الْمَاءِ وَالْكَلَإِ وَالنَّارِ وَثَمَنُهُ حَرَامٌ» [ابن ماجه]

ترجمه: مسلمانان در سه چیز: آب، چراگاه و آتش شریک اند.

نفت و گاز بر اساس این حدیث از اموال عام محسوب می‌شود و مالکیت جمعی مردم است. هیچ فرد، شرکت یا دولتی نمی‌تواند مالک این دارایی‌ها باشد. دولت این منابع را بین مردم تحت تسلط‌اش توزیع می‌کند و یا درآمد حاصله از این منابع را برای رفاه مردم هزینه می‌کند.  ثانیاً وضع مالیات و عوارض گمرکی بر کالاهای اساسی مانند نفت و گاز در اسلام منع شده‌است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّ صَاحِبَ الْمَکْسِ فِی النَّارِ»  [ابو داود]

ترجمه: همانا مکّاس (جمع‌کنندۀ ناعادلانۀ مالیات) در جهنم است.

ای مردم! الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴾ (مائده: ۴۵)

ترجمه: و هر کس به احکامی که الله (سبحانه وتعالی) نازل کرده‌است حکم نکند، ستم‌گر است.

بدون‌شک رژیم کنونی یا مزدور سرمایه‌داران یک رژیم ظالم و ستم‌گر است، زیرا مطابق با اسلام بر ما حکومت نمی‌کند، بلکه مدام توسط نظام سرمایه‌داری سکولار بر ما ظلم روا می‌دارد. به اعتراضات‌تان علیه ظلم آن‌ها ادامه دهید! به یاد داشته باشید که هرچه بیش‌تر خودتان را با ظلم وفق دهید، ظلم آنان بیشتر می‌شود. اعتراض به هرگونه سیاست ظالمانۀ ظالم وظیفه هر مسلمان است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«أَیُّ الْجِهادِ أَفْضَلُ قَالَ کَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» [رواه ترمذی]

ترجمه: بهترین جهاد، گفتن سخن حق در برابر پادشاه ظالم است.

ای مسلمانان! تنها راه رهایی از این ظلم و ستم، از جمله افزایش قیمت نفت و گاز، اقامۀ مجدد حکومت اسلام – خلافت به منهج نبوت است. بنابراین، برای حذف حسینه (مزدور سرمایه‌داران)، نظام کپیتالیست – دمکراتیک و کارخانۀ تولید این حاکمان جاسوس، و برای ایجاد مجدد دولت خلافت، تحت رهبری "حزب‌التحریر" متحد شوید.

﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾ (رعد:۱۱)

ترجمه: (امّا) الله (سبحانه و تعالی) سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آن‌که آنان آن‌چه را در خودشان است تغییر دهند!

حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

نتیجه کمیتۀ شاهی؛ عصری‌سازی نظام ‌سیاسی، "شعله‌ور ساختن آتش" می‌باشد Featured

  • نشر شده در اردن

روز یک‌شنبه به تاریخ 2021/11/14، دولت؛ طرح اصلاحات سال 2021 را به قانون‌اساسی اردن، طرح قانون انتخابات و قانون احزاب سیاسی را برای تکمیل اقدامات قانون‌اساسی برای تصویب به مجلس پائین‌تر فرستاد. این قوانین دست‌آورد‌های کمیته شاهی برای عصری‌سازی نظام ‌سیاسی می‌باشد که نتیجۀ فرمان و ضمانت شاهی را شکل می‌دهد.

پیشنهادات این کمیته با نارضایتی، اختلاف ‌نظرهای متعدد و مناقشات گسترده در میان مردم مواجه شده است. نتایج یک نظرسنجی که توسط مرکز مطالعات استراتیژیک دانشگاه/پوهنتون‌ اُردن بالای کمیته شاهی؛ عصری‌سازی نظام‌ سیاسی انجام شد، نشان داد که تنها 31 در صد مردم به نتایج آن‌‌ها خوش‌بین هستند، یعنی 69 در صد دیگر اُردنی‌ها توقع جدید از وضعیت فعلی ندارند.

کمیسیون شاهی در یکی از پیشنهادات خود بالای نیاز تقویت هویت‌ملی جمعی تأکید کرد و گفت؛ این هویت‌ است که «همه را یکپارچه و متحد می‌سازد و یکی از شروط اساسی برای ساختن مودل ملی دموکراتیک می‌باشد» که در خصوص شهروندی بومی و‌ واگذاری حق عودت‌کننده‌گان که بالای آن نزاع و بحث است و انحراف افکار عامه با اتهامات و نظریات مختلف مواجه شد. رژیم اردن بی‌نهایت تلاش دارد تا برای تداوم بقای خود با پیشنهاد راه‌حل دو دلت، پروژه‌های استعماری را تطبیق نماید. این درحالی است که نیروهای امریکایی در سراسر کشور مستقر هستند و پروژه‌های مختلف همکاری با دولت یهود از جمله خرید آب و گاز و توافقات پی در پی که  این توافق را قوی ‌سازد، در حال گسترش است.

اگر قضیه چنین باشد که مسلماً در میان مردم اردن چنین است، پس این رژیم از همان اوایل حاکمیت اردن که توسط توافق سایکس-پیکو تأسیس گردید، هدف آن خدمت به مردم نبود، بلکه هدف آن حاکم ساختن یهود و اشغال‌گران کافر انگلیس و امریکا بالای اردن و مردم‌اش می‌باشد تا منابع آن را دزدی و ظرفیت این کشور را در خدمت دشمنان امت قرار دهند. در نتیجه ساکنین اردن دچار فقر شدید، بد‌بختی، ذلت، تشنگی گردیدند و تحت بهانه‌های سرمایه‌گذاری، اتحاد، همکاری با استعمارگران، جنگ علیه‌تروریزم و قرضه‌های صندوق بین‌المللی ‌پول، سرزمین‌شان به شکل واقعی اشغال گردید. اگر چنین است، پس چرا غفلت و بحث بر سر نتیجه کمیته‌ها می‌شود، در حالی‌که کم‌ترین چیزی‌که در مورد آن‌ می‌توان گفت اینست که آن‌‌ها «آتش را شعله‌ور می‌سازند» تا امت را از پروژه‌ بزرگ خود و اتحادشان تحت حکومت اسلامی و تطبیق قانون الله سبحانه‌ و‌تعالی که در آن شکوه و عزت مسلمین و نابودی واقعی حاکمیت یهود و بیرون راندن استعمارگران غربی نهفته است و زمینه استفاده از دارایی که الله سبحانه ‌و‌تعالی اعطا کرده را مساعد می‌سازد.

ای امت عزیز، ای اهل اُردن!

مهم‌ترین ویژگی ما این است که بخشی از امت هستیم که در اسلام ناب و با شکوه ریشۀ عمیق دارد و دارای چنان میراث ارزشمند و تاریخ گسترده‌ای است که بیش از هزار سال بر جهان سلطه داشت. بنابر‌این، نمی‌توان تاریخ ما را به صد‌سال موجودیت مرزها، بیرق، سرود‌ملی و رژیم که توسط قطعنامۀ استعماری برای توطئه علیه امت اسلامی ایجاد شد، محدود کرد. بلکه تاریخ ما به فتح سرزمین ما توسط اسلام، مسلمانان و حفظ و مراقبت آن در برابر دشمن توسط جهاد، عدالت و رحمت ارتباط دارد، و وابستگی ما به اولین حکومت اسلامی می‌باشد که پیامبر صلی الله علیه و سلم  در مدینه‌منوره تأسیس نمود و میثاق ما با الله متعال است و جز او محافظِ نداریم.

با تأسیس دولت‌های کاذب بر پیکرۀ نیمه‌جان خلافت اسلامی؛ این رژیم‌‌ها تلاش نمودند تا هویت‌جعلیِ را ایجاد کند که نه در میثاق امت اسلامی و نه در عقیدۀ آن‌‌ها ارتباط دارد. آن‌‌ها تلاش نمودند تا این اصطلاحات جعلی را در کشور‌های خود به حیث رابطه وطنی‌ترویج دهند که جوامع دولت‌های غربی به آن افتخار می‌نماید. در حالی‌که واقعیت زنده‌گی غربی‌‌ها برای همه معلوم است، به طرف شیوه زنده‌گی حیوانی روان اند. عزت، آزادی از ظلم، شکنجه و غلام بودن به کشور‌های استعماری وابسته به این رژیم‌‌ها‌ست.

اسلام تمام روابط قومی، نژادی، وطنی و ملی را تعصب جاهلیت خطاب کرده و مردود می‌داند و همه مردم را که تحت چطر حکومت اسلامی زنده‌گی می‌کنند را توسط عقیده اسلامی ذوب می‌نماید. هویت اسلامی توسط مفاهیم اسلام که جامعه اسلامی را با میثاقِ مانند ایمان به الله سبحانه و‌تعالی، پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و جهاد فی سبیل‌الله متحد می‌سازد، شکل می‌گیرد. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ‌ترضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾ ]توبه:24[

ترجمه: بگو: اگر پدران‌تان، فرزندان‌تان، برادران‌تان، همسران‌تان، خویشان‌تان، اموالی‌که فراهم آورده اید، تجارتی‌که از بی‌رونقی و کسادی‌اش می‌ترسید، خانه‌هایی‌که به آن‌ها دل خوش کرده اید، نزد شما از الله و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانید تا الله فرمان عذاب‌اش را بیاورد و الله گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.

اسلام تنها ایدیولوژی می‌باشد که عقیدۀ اسلامی اساس هویت، وفاداری و تابعیت پیروان آن را شکیل می‌دهد و تنها ایدیولوژی مناسبی است که می‌تواند امت را وحدت ببخشد و عزت و شکوه آن را دوباره برگرداند. بدون شک؛ این هویت بدون موجودیت دولت اسلامی " خلافت راشده بر منهج نبوت" به شکل درست آن بدست نمی‌آید.

پیرو این دین بزرگ بودن در حقیقت فضل و رحمتِ از جانب الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌باشد که با هیچ نعمتِ دیگر برابری نمی‌کند. پس تکلیف و مسؤلیت ما‌ست که برای حمل این دین با دعوت‌گران تلاش نمائیم تا این دین را به مقام و ارزش واقعی آن یعنی جایگاه خلافت راشده برسانیم.

دفتر‌مطبوعاتی‌حزب‌التحریر-ولایۀ‌اُردن

مترجم: احمد احمدی

ادامه مطلب...

درگذشت حامل دعوت

  • نشر شده در سوریه

 

﴿إِنَّا للهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

حزب التحریر-ولایه سوریه از درگذشت استاد فیصل کعکو (ابومحمود) ابراز تألم و سوگواری می‌کند.

استاد فیصل رحمه الله یک‌تن از سابقون شباب حزب‌التحریر-ولایه سوریه، ‌صبح امروز به تاریخ دو شنبه 15 نوامبر 2021م به عمر 73 سالگی درگذشت. وی که سال‌های زیادی از عمرش را در جهت حمل دعوت سپری نمود، مدت 17 سال را در زندان تدمر در زمان حاکمیت طاغوتی حافظ اسد پشت سر گذاشت. او طی این مدت به انواع شدید شکنجه و آزار مواجه گردید که با صبر و شکیبایی به امید اجر و پاداش از جانب الله سبحانه ‌وتعالی در برابر آن استقامت ورزید که در نهایت به عنوان قهرمان زندان تدمور در میان زندانیان لقب گرفت.

مهاجرت از دیار خویش و مریضیِ‌که عاید حالش بود، وی را از بیان حق و حمل دعوت باز نداشت. چنان‌که او عادت داشت، شباب  حزب را تحریک و تشویق می‌کرد تا برای احیای امت و تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت کار و فعالیت نمایند. روی این ملحوظ، ما وی را به عنوان یک شخص صادق می‌شناسیم. از الله سبحانه ‌و تعالی استدعا داریم که رحمت واسعه‌اش را به او عنایت فرماید و بهشت پهناورش را جایگاه او قرار دهد و او را با انبیاء، صدیقین، شهداء، صالحین و اصحاب محشور بدارد.

چشم‌ها اشک می‌ریزند و قلب‌ها محزون اند؛ ولی چیزی نمی‌گوییم، مگر آن‌چه که رضای پروردگار مان، سبحانه و تعالی باشد.

﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[بقره: 156]

ترجمه: ما از آنِ الله هستیم و به سوی او باز می‌گردیم.

احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه سوریه

مترجم: ابوزید

ادامه مطلب...

سازمان ملل متحد با ظاهرِ خیرخواهانه در دشمنی با مردم افغانستان کمر بسته است Featured

در یک گزارش برنامه انکشافی سازمان ملل متحد (UNDP)، آمده است که سیستم بانکی افغانستان با بحران نقدینگی مواجه است، و این مشکل می‌تواند در چند ماه آینده باعث سقوط بزرگ نظام بانکی شود. همچنان دیبرا لاینز، نماینده‌ی ویژه‌ای سر منشی عمومی سازمان ملل متحد در امور افغانستان در سخن‌رانی خود در جلسه شورای امنیت گفت: "زمانی داعش به چند ولایت و کابل محدود بود، اما اکنون به نظر می‌رسد که تقریباً در تمام ولایات حضور و فعالیت فزاینده دارند."

                پس از آن‌که امریکا و ناتو با شرم‌ساری افغانستان را ترک کردند، حالا در عقب سازمان ملل متحد جبهه گرفته‌اند و از تریبیون و آدرس سازمان ملل فعالیت‌های شان را به پیش می‌برند. سازمان ملل نیز برای تعقیب منافع قدرت‌های غربی گزارش‌های منفی و غیرواقعی را به نشر می‌رساند تا توسط آن هرج و مرج و نگرانی را در میان مردم افغانستان دامن زده و حاکمان فعلی افغانستان را تحت فشار فزاینده قرار دهند. جامعه جهانی برای تحت فشار قرار دادن امارت اسلامی افغانستان و در نهایت ناکام ساختن آن‌ها در راستای تأسیس یک نظام اسلامی از سه گزینه منحیث ابزار فشار استفاده می‌کنند: اول، عدم برسمیت شناختن؛ دوم، تحریم‌های اقتصادی و مسدود ساختن ذخایر ارزی؛ سوم، فضاسازی برای داعش، تا باشد با این گزینه‌ها امارت اسلامی افغانستان را وادار به قبولی شرایط غیراسلامی شان سازند. در حالی‌که این واضح و روشن است که داعش در تمامی ولایات افغانستان فعالیت ندارد، و اما سازمان ملل متحد و رسانه‌های غربی گویی که کمپاین رسانه‌یی را برای بزرگ‌نمایی داعش به پیش می‌برند.

                در سوی دیگر، سازمان ملل متحد یک بازی دوگانه و منافقانه‌ای را با مردم افغانستان راه انداخته است. از یک‌ سو از فاجعه‌ای بشری، فقر، بیکاری و خشک‌سالی سخن می‌گوید و یا اشک تمساح می‌ریزد، ولی در سوی دیگر با نشر گزارش‌های منفی علیه نظام مالی و بانکی افغانستان، اعتبار این سیستم را زیر سوال برده و در صدد فلج ساختن کارکرد آن است.

                در واقع نشر همچو گزارشات منفی هنگامی که بانک‌های افغانستان با بحران نقدینگی مواجه‌اند پیامدهای خطرناکی در پی دارد. این کار می‌تواند منجر به هجوم بیشتر مردم به بانک‌ها گردیده و آینده‌ای نظام مالی و بانکی را با خطر کلان مواجه ساخته و بحران بشری را بیشتر و بیشتر سازد.

مردم مسلمان افغانستان باید بدانند که در حال حاضر سازمان ملل متحد در تأمین منافع امریکا و ناتو می‌کوشد، و تلاش دارد تا اعتبار از دست رفته‌ای آنان را با بدتر ساختن اوضاع اقتصادی و امنیتی و وضع تحریم‌ها بالای مردم افغانستان احیاء کند. در حالی‌که غرب نه تنها در افغانستان بلکه در جهان اعتبارش را از دست داده و این اعتبار پوشالی هرگز قابل احیاء نیست.

                مسوولین امارت اسلامی باید متوجه این نکته باریک باشند که سازمان ملل متحد یک سازمان بی‌طرف و خیرخواه نیست، بلکه در واقعیت سازمانی است که توسط قدرت‌های بزرگ تأسیس و به خدمت گرفته شده و به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم در صدد تأمین منافع این قدرت‌ها می‌باشد. این سازمان و سایر سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی به ظاهر بشردوستانه همچو دست‌های شیطان (استعمارگران غربی) اند که منافع و اهداف آن‌ها را در سایر سرزمین‌ها تسهیل می‌کنند. پس هرنوع رابطه و دید مثبت نسبت به سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی و تلاش برای عضویت در همچو سازمان‌ها اشتباه بس بزرگ و جبران ناپذیر است.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ [آل‌عمران:۱۱۸]

ای کسانی که ایمان آورده اید! از غیر خود محرم اسرار برنگزینید، آنان از هرگونه شر و فسادی در حق شما کوتاهی نمی‌کنند. آنان آرزوی رنج و زحمت شما را (در دل) دارند (و پیوسته در انتظار آنند. نشانه‌های) دشمنی از دهان آنان آشکار است، و آنچه در دل دارند بزرگتر است.

دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

1-عدالت در خلیفه شرط است 2- جزا و عقوبت در دنیا کفاره گناه در آخرت می‌باشد 3- استعانت از کفار

  • نشر شده در فقهی

به پرسش عباده الشامي

پرسش
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته!

1- در دوسیه ازاله‌ی زمین یا خاک در مورد حکم حاکم غاصب سلطنت چنین وارد شده است: «حکم غاصب سلطنت و قدرت این‌است که با وی باسلاح جنگ نمایی تا این‌که خلع سلاح یا کشته شود. ما می‌دانیم که عدالت یکی از شروط خلیفه می‌باشد و کسی‌که قتل و خون‌ریزی نموده، قدرت‌را از امت غصب می‌کند، فاقد عدالت می‌باشد.آیا با جواب سوال سابق تحت عنوان "طریقه شرعی برای اقامه خلافت و سلطان متغلب" بود در تعارض قرار ندارد؟ اگر تعارض ندارد آیا فهم و برداشت ما از سلطان متغلب جدید شده است یا اصلاً فهم گذشته ما ملغی گردیده است؟ امیدوارم که توضیح بدهید.
2- ما امروز شاهد این‌هستیم که حدود بالای مسلمان‌ها از طرف تنظیم الدوله(داعش) تطبیق می‌گردد. آیا تطبیق حدود شرعی از طرف داعش و بعضی دولت‌های دیگر باعث پاکی گناه وی در روز قیامت در نزد الله شده و محاسبه نمی‌شود؟ امید وضاحت دارم.

3- آیا به دولت خلافت که آمدن آن به اذن الله قریب است، جایز می‌باشد که دوستان و هم‌پیمانانی از دولت‌های کفری هرچند که مثل آلمان حربی هم باشند، داشته باشد؟ البته از باب تقویه دولت خلافت و فتح آن‌سرزمین‌ها، یا چنین کاری جایز نبوده؛ مگر با دولت‌هایی‌که از نظر حکم محارب اند، مانند وینزویلا. آیا جایز است که با دولت‌های محارب کنونی پیمان‌ها بسته شده به صلح حدیبیه که بین رسول‌الله صلی الله علیه وسلم و مشرکین قریش منعقد گردیده بود، قیاس کرد؟
الله برای‌تان خیر و برکت‌را نصیب نماید.

پاسخ

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

1- آن‌چه که در دوسیه و جواب سوال وارد شده است، باهم اختلاف ندارند. معلوم می‌شود که در پیش شما نسخه‌ای از دوسیه است که قدیمی می‌باشد و در آن حکم متسلط نمی‌باشد، و نسخه‌ای که نزد ما موجود است، در آن حکم متسلط می‌باشد و هم‌چنان در کتاب نظام حکومت‌داری در صفحه 57 حکم سلطان متسلط موجود می‌باشد. لهذا آن‌چه در دوسیه و جواب سوال آمده است، کدام تناقض ندارد.

اما این‌که عدالت شرط است، در خلیفه درست است. با سلطان متغلب بیعت کرده نمی‌شود تا این‌که توبه نکرده، کارش‌را درست ننموده و مردم‌را قناعت ندهد. عدالت قبل از بیعت باید موجود شود، طوری‌که شما می‌دانید، کسی‌که توبه نمود، مصلح شده و از عمل بدش برگشته عدل‌ را پیشه‌ی خود نمود، عادل محسوب می‌شود. معلوم دار است که شما دچار اشتباه شده گمان کردید که بیعت با وجود تسلط و ظلمش و بی‌عدالتی‌‌اش می‌شود که چنین نیست. اگر خلیفه توبه نموده، اصلاح شد و مردم‌ را قناعت داد، سپس بیعت کرده می‌شود. امیدوارم که قضیه واضح شده باشد.

2- تطبیق عقوبات از سوی دولتی‌که به اساس شریعت حکم می‌کند، مکفر گناه می‌باشد. به این سوال در سال22/01/2014م جواب دادیم که در زیر متن آن ‌را تکرار می‌نمایم:

«اما سوال دیگر: آیا عقوبت در دنیا مکفر گناه در روز قیامت می‌باشد؟ این درست است که عقوبت شرعی که از طرف دولت اسلامی اجرا می‌شود، کفاره گناه می‌باشد؛ نه از طرف قوانین وضعی. تفصیل آن چنین است:

«أخرج مسلم عَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ، قَالَ: كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللهِ عليه الصلاة والسـلام فِي مَجْلِسٍ، فَقَالَ: «تُبَايِعُونِي عَلَى أَنْ لَا تُشْرِكُوا بِاللهِ شَيْئًا، وَلَا تَزْنُوا، وَلَا تَسْرِقُوا، وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلَّا بِالْحَقِّ، فَمَنْ وَفَى مِنْكُمْ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ، وَمَنْ أَصَابَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ فَعُوقِبَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ، وَمَنْ أَصَابَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ فَسَتَرَهُ اللهُ عَلَيْهِ، فَأَمْرُهُ إِلَى اللهِ، إِنْ شَاءَ عَفَا عَنْهُ، وَإِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ»

ترجمه: مسلم از عباده بن صامت روایت می‌کند که گفت: همراه رسول الله در مجلسی بودیم، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: با من بیعت کنید که به الله شریک قرار ندهید، زنا نکنید، دزدی ننمایید، نفسی را که الله کشتن آن را حرام قرار داده است، نکشید؛ مگر به حق. کسی که وفا نمود اجرش به الله است، کسی‌که آن را انجام داد و جزا داده شد، آن کفاره‌اش می‌باشد. کسی‌که به آن اقدام نمود، الله سترش نمود، امورش به الله محول می‌گردد؛ اگر خواست عفوش می‌کند و اگر خواست، عذابش می‌نماید.

حدیث بیان می‌دارد؛ کسی‌که در دنیا مجازات شد، در روز قیامت برایش کفاره می‌باشد و به آن‌گناه در آخرت عذاب نمی‌شود. از حدیث نیز واضح شد که مجازات مکفر گناه است که از طرف دولت اسلامی که به خلیفه به اساس اسلام بیعت شده باشد؛ چون در حدیث به قول تبایعونی... «فَمَنْ وَفَى مِنْكُمْ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ، وَمَنْ أَصَابَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ فَعُوقِبَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ» شروع شده است. عقوبت کفاره شده می‌تواند که در آن بیعت باشد و بیعت به حاکم می‌شود که به اساس اسلام حکم کند. خلاصه این‌که دولتی‌که به اساس اسلام بوده، حد را بالای مجرم جاری نماید، در آخرت گناه وی مجازات ندارد. الله سبحانه وتعالی بهتر می‌داند.» پایان.

3- سوال شما در مورد پیمان با دولت‌های کفری به این معنی‌است که از ایشان کمک و استعانت می‌خواهی، از نظری شرعی جایز نمی باشد. بنا به دلایل ذیل:

الف: در جزء دوم کتاب شخصیه در باب "الاستعانة بالكفار" واضحاً چنین وارد شده است: «دلیلی‌که کمک گرفتن از کفار -که دولت مستقل است- در جنگ جایز نمی‌باشد؛ احمد و نسائی از انس روایت می‌کنند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لا تستضيئوا بنار المشركين»

ترجمه: به آتش مشرکین روشنی نخواهید(آتش قوم کنایه از قدرت‌شان در جنگ به گونه‌ای که قبیله و یا دولت مستقل باشند).

بیهقی حدیث صحیح دیگری ‌را چنین روایت می‌کند:

«خرج رسول الله عليه الصلاة والسـلامحتى إذا خلَّف ثنيَّة الوداع إذا كتيبة قال: من هؤلاء؟ قالوا بني قينقاع وهو رهط عبد الله بن سلام قال: وأسلموا؟ قالوا: لا، بل هم على دينهم، قال: قولوا لهم فليرجعوا، فإنّا لا نستعين بالمشركين»

ترجمه:رسول الله صلی الله علیه وسلم خارج شده و از ثنیه الوداع گذشت و گروهی از مردم را دید. فرمود: این‌ها کی‌ها اند؟ گفتند: اهل قینقاع و قبیله عبد الله بن سلام اند. فرمود: آیا مسلمان شدند؟ گفتند تا هنوز از دین‌شان برنگشتند. فرمود: بگویید که بر گردند، ما از مشرکین کمک نمی‌خواهیم.

رسول‌الله صلی الله علیه وسلم قبیله عبد الله بن سلام‌ را رد نمود؛ به خاطری‌که به حیث یک گروه کافر آمده بودند. تحت یک بیرق از بنی قینقاع که با رسول‌الله نیز معاهدات داشته، به گونه دولت بودند که رسول‌الله صلی‌الله و علیه وسلم ردشان نمود. با بیرق آمده بودند که نماینده‌گی از دولت ‌را می کردند، از همین سبب رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم آن‌ها‌را رد نمود؛ در خیبر که یهود آمده، افراد بودند، نه به شکل گروه و دولت. در حدیث علت شرعی عبارت از وجود حکومت می‌باشد. علت در متن حدیث آشکار است؛ مانند این قول: «إذا كتيبة قال: من هؤلاء قالوا: بني قينقاع وهو رهط عبد الله بن سلام» در این جا کتیبه یا گروه به معنای لشکر مستقل و بیرق می‌باشد. قبیله بنی قینقاع حیثیت دولت‌ را داشت که بین آن‌ها و رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم معاهدات نیز وجود داشت که علت رد شدن‌شان نیز شد.

این‌که رسول‌الله صلی الله علیه وسلم قزمان ‌را، که مشرک بود، در غزوه احد قبول کرد، وی از آدرس کدام قدرت و گروه نبود؛ بلکه فرد بود. گروهی‌که تحت بیرق مشخص و قبیله مشخص باشد، جایز نیست که از آن‌ها استعانت گرفته شود؛ ولی قبیله بنی خزاعه در وقت عقد پیمان رسول‌الله صلی الله علیه وسلم و قریش حضور داشته، تعهد نمود که با مسلمین می‌باشد و قبیله بنی بکر گفت که ما در پیمان قریش می‌باشیم، و این واقعه در صلح حدیبیه به اساس متن ذیل رخ داده است:

«وإنه من أحب أن يدخل في عقد محمد وعهده دخل فيه، ومن أحب أن يدخل في عقد قريش وعهدهم دخل فيه» [رواه أحمد]

ترجمه: کسی‌که دوست دارد در عقد محمد داخل شود، داخل شود و کسی‌که دوست داشت که در عقد قریش داخل شود، داخل گردد.

بناءً قضیه بنی خزاعه با قضیه بنی قینقاع متفاوت بوده، بنی خزاعه با رسول الله صلی الله علیه وسلم پیمان بسته نکرده بود. آن‌ها با پیمان رسول‌الله صلی الله وعلیه وسلم و قریش یک‌جا شدند که جزء از مسلمین محسوب شده، تحت بیرق ایشان بوده، جزء دولت اسلامی به شمار می‌رفتند.

هیچ‌گونه پیمان بستن و کمک خواستن با دولت کافر جایز نمی‌باشد و به کفار ذمی که تابع دولت اسلامی‌ست، جایز است که در ارتش دولت اسلامی باشد.

ب: در ماده شماره 190مقدمه دستور پیرامون موضوع معاهدات با کفار چنین آمده است:

"ماده 190: ،معاهدات نظامی و آن‌چه مربوط آن است قطعاً ممنوع می‌باشد. معاهدات سیاسی، پیمان‌های اجاره پایگاه‌های هوایی نیز ممنوع می‌باشد. عقد پیمان‌های حسن هم‌جواری، اقتصادی، تجاری و مالی، فرهنگی و آتش‌بس جایز می‌باشد."

شرح متن فوق: (معاهدات به آن پیمان‌های گفته می‌شود که دولت‌ها جهت تنظیم روابط‌شان با وضع شروط پذیرفته شده منعقد می‌گردد. فقها آن ‌را معاهدات مسمی نموده اند. شرط صحت معاهدات آن‌است که عقد‌های وضع شده ‌را، که مدت آن محدود است ،شریعت اجازه داده باشد. احکام شرعی دیگری در زمینه موجود است و معاهدات نیز انواع مختلف دارد. نظر به قول رسول‌الله صلی الله وعلیه وسلم پیمان‌های نظامی حرام است: «لا تَسْتَضِيئُوا بِنَارِ الْمُشْرِكِينَ»؛ از مشرکین کمک نخواهید. آتش قوم کنایه از قدرت جنگی‌شان است. هم‌چنان فرموده است: «فَلَنْ أَسْتَعِينَ بِمُشْرِكٍ»؛ هرگز من از مشرکین کمک نمی‌خواهم. مسلم از عایشه رضلی الله وعنها روایت نموده است. و رسول‌الله در حدیث دیگر فرموده است:

«لاَ نَسْتَعِينُ بِالْكُفَّارِ عَلَى الْمُشْرِكِينَ»

ترجمه: ما از کفار علیه مشرکین کمک نمی‌خواهیم. (ابن ابی شیبه از سعید بن منذر روایت نموده است)

استعانت از مشرکین منحیث دولت حرام بوده و پیمان‌ها نیز با ایشان به اساس دلایل واضح ذکر شده مشکل دارد.)
ج: موضوع صلح حدیبیه بین رسول‌الله صلی‌الله وعلیه وسلم و قریش شامل پیمان نمی‌شود؛ چون در پیمان در یک صف باهم می‌جنگند. آن‌چه که رخ داد، یک‌صلح آتش‌بس مؤقتی قبل از فتح بود. بناءً انعقاد آتش‌بس بین ما و کفار حربی جایز می‌باشد و اگر آن‌ها در سرزمین‌های اشغالی مسلمان‌ها حاکمیت می‌کنند، بستن هیچ نوع پیمان جایز نمی‌باشد؛ زیرا اعتراف و تأیید اشغال را نشان می‌دهد که شرعاً حرام می‌باشد. با یهود که سرزمین مسلمان‌ها را اشغال نموده است، عقد هیچ‌نوع پیمان درست نیست. در بند چهارم ماده 189چنین آمده است:

ماده 189: ارتباط با دولت‌های غیر در دنیا به چهار اعتبار صورت می‌گیرد:

چهارم: دولت‌های محارب فعلی مانند اسرائیل در تمام حالات جنگ مد نظر گرفته می‌شود. تعامل با آن‌ها جنگ است، برابر است که آتش‌بس باشد یا نباشد و تمام اتباع آن از ورود به سرزمین‌های اسلامی ممنوع می‌شود.

شرح ماده 189: با دولت‌های محارب صلح دایمی جایز نبوده؛ چون جهاد معطل قرار می‌گیرد، در حالی‌که جهاد تا روز قیامت ادامه دارد و آتش‌بس دایمی مانع جهاد و نشر اسلام می‌گردد، دین الله سبحانه وتعالی اظهار نمی‌گردد. الله تعالی می‌فرماید:

﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ﴾ (انفال 39)

ترجمه: با آن‌ها بجنگید تا فتنه باقی نماند و دین کاملاً برای الله شود.

و رسول‌الله صلی الله وعلیه وسلم می فرماید:

«وَالْجِهَادُ مَاضٍ مُنْذُ بَعَثَنِي اللَّهُ إِلَى أَنْ يُقَاتِلَ آخِرُ أُمَّتِي الدَّجَّالَ» [أخرجه أبو داود من طريق أنس رضي الله عنه]
ترجمه: جهاد از زمانی‌که الله من را مبعوث نموده تا روزی‌که آخرین امت من با دجال می‌جنگد، ادامه دارد. (ابو داود از انس روایت کرده است)

اما صلح مؤقت با این دولت‌ها و آتش‌بس مؤقت در حالت جنگ شرایط ذیل در نظر گرفته می‌شود:

-‌ هرگاه دولتی‌که بین ما و آن‌ها فعلاً جنگ جریان دارد و آن‌سرزمین غیراسلامی است، صلح و آ تش‌بس با آن به صورت مؤقت جایز می‌باشد. توقف جنگ به مدت مؤقت مشکل ندارد، در صورتی‌که به مصلحت مسلمان‌ها بوده، مشروعیت شرعی داشته باشد.
دلیل آن صلح حدیبیه که بین دولت‌اسلامی در مدینه و دولت غیراسلامی قریش، که سرزمین غیر اسلامی بود، صلح صورت گرفت.
- ولی دولتی‌که در بین ما و آن‌ها بالفعل جنگ جریان دارد و آن دولت به سرزمین اسلامی مسلط است، مثلاً اسرائیل که غاصب سرزمین فلسطین بوده، صلح با آن جایز نمی‌باشد. بودن چنین دولتی شرعاً باطل است. صلح با آن به معنای تنازل و نادیده گرفتن سرزمین اسلامی‌ست که جرم بوده، حرام می باشد. با چنین دولتی جنگ ادامه داده می‌شود، هرچند که حکام نامشروع سرزمین اسلامی با آن آتش‌بس انعقاد کرده یا نکرده باشد.

صلح با دولت یهود و لو در یک وجب جای‌هم باشد، شرعاً حرام است؛ زیرا یهود غاصب و تجاوز‌گر است که سرزمین مسلمین ‌را غصب نموده است. صلح در این صورت به معنای مشروعیت دادن به مالکیت آن‌هاست که شرعاً حرام می‌باشد. اسلام از مسلمان‌ها می‌خواهد با آن محاربه و جنگ نمایند، لشکر کشی و تجمع کنند تا مسلمان‌ها از شر آن‌ها نجات پیدا نمایند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾ (نساء:141)

ترجمه: الله هرگز راه تسلط کفار را بالای مسلمان‌ها قرار نداده است.

در دیگر جای می فرماید:

﴿فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُم﴾ بقره: 194)

ترجمه: کسی بالای شما تجاوز نمود، شما به مانند آن‌ها بالای شان تجاوز نمایید.

در جای دیگر فرموده است:

﴿وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ (بقره: 191)

ترجمه: بیرون شان بکنید از جایی‌که شما را بیرون نموده اند.

صلح حدیبیه کدام پیمان نبود، صرف یک آتش‌بس مؤقتی بین دولت اسلامی و دولت قریش در سرزمین غیر مفتوحه بود. پس آتش‌بس مؤقتی با دولت‌های کافر بنا به دلایل فوق جایز می‌باشد، به شرطی‌که به مصلحت مسلمان‌ها باشد و با دولت غاصب هیچ صلحی جایز نمی‌باشد.»

برادر شما عطا بن خلیل ابو رشته

مترجم: بدرالدین "حسینی

ادامه مطلب...

بانک جهانی، دشمن فقر یا فقراء؟!

  • نشر شده در سیاسی

دیوید مالباس رئیس مجموعۀ بانک جهانی، در بازدید از سودان ابراز خوشحالی نموده و آن را بهترین بازدید برای سودان توصیف کرد و در اعلامیه مطبوعاتی بعد از جلسۀ بحث و گفتگوها به ریاست مجلس وزیران واضح ساخت که دیدار او با عبدالله حمدوک رئیس مجلس وزیران یک ملاقات مفید بوده که در جریان آن پیرامون چالش‌هایی‌که سودان با آن مواجه می‌باشد، بحث و گفتگو صورت گرفته است. وی گفت: "بعضی امور وجود داشت که در دوسال گذشته متحقق شد که از جملۀ آن موضوع صلح، پایان انزوای سودان و پیشرفت او به سوی برقراری ارتباط محکم با جامعۀ جهانی؛ کاری‌که اثر مثبتی را بر وضعیت قرض‌داری سودان گذاشته و برایش قدرت داد تا به نقطۀ اتخاذ تصامیم جهت لغو قرض‌هایش برسد."

وی بیان داشت که رسیدن زودهنگام سودان به نقطۀ اتخاذ تصامیم، یک امر کمیاب در جهان ما شمرده شده و حمایت قوی تمام بازیگران و فعالان جامعۀ جهانی را از سودان در مورد آنچه مربوط به این پروسه بوده که سودان در حال عبور از آن است نشان می‌دهد. دیوید مالباس بر استمرار حمایت‌های بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، امریکا، انگلستان و فرانسه تأکید کرد که تمام آن‌ها از طریق بانک توسعۀ افریقائی جهت قوت‎بخشیدن حمایت دوامدار از سودان به وجود خواهد آمد.

مالباس اشاره نمود که تمرکز مذاکرات پیرامون برنامۀ بانک جهانی در سودان بوده که برای مساعدت مردم در شراکت با حکومت انتقالی سودان کار می‌کند، با اشاره بر این‌که وی به همراهی یک گروه قوی از بانک جهانی به سودان آمده تا برای معالجۀ این قضایای مشکل کار کند. وی بیان داشت که سودان در حال عبور از یک وضعیت مضطرب که در آن نقص در منابع و خدمات وجود دارد، به سوی یک وضعیتی انتقال می‌کند که به تدریج نیکو خواهد شد و افزود که این پروسه مدتی از وقت را در بر خواهد گرفت. آنچه برای مردم مهم است این‌که با صبر و حوصلۀ زیاد و تسامح با همدیگر در این وضعیت مقابله کنند و به این باور داشته باشند که مصلحت جامعه در ساختار کلی سودان نسبت به مصلحت فرد برتری دارد.

تمام این گفته‌ها بخشی از دروغ‌هایی بود که دیوید مالباس بافته است. او از کدام صلح صحبت می‌کند؟! و آنچه در کنفرانس جوبا اتفاق افتاد، هیچ ارتباطی به صلح نداشت، بلکه کنفرانسی برای تقسیم کیک حاکمیت و ثروت بوده است. این معالجات در ذات خود پوسیده بوده که هیچ ارتباطی به علاج مشکلی‌که خواهان راه‌حل آن هستیم، ندارد و زندگی امروز ما شامل فراخوان‌های فراوان از شرق، شمال و میانۀ سودان است که در انتخاب نظام و حکومت خواهان حکومت خودمختار اند. از طرفی نزدیک به دو هفته می‌شود که شرق سودان بخاطر اعتراض بر اتفاقات ناگوار کنفرانس جوبا مسدود می‌باشد؛ کنفرانسی‌که ممکن است سبب تجزیه و پارچه پارچه شدن شهرها گردد.

اما این‌که مردم را به سوی صبر دعوت می‌کنی، تا زمانی‌که شهرها پیشرفت کند و مردم در آسایش زندگی کنند، در این مورد باید بگویم که دیگر فریب چنین بازی‌های را نمی‌خوریم؛ زیرا تاریخ شما برای ما معلوم است! به چه چیزی صبر کنیم؟ صبر کنیم تا از ملحقات این نظام بد و گندیده باشیم که هیچ چیزی جز ویرانی و خرابی از آن ندیدیم؟

به هر سرزمینی‌که بانک جهانی وارد شده است، آن را فقیر گردانیده و دلایل و شواهد بر این سخن چنان فراوان است که گویا غیر قابل شمار باشد. در مورد آنچه پیرامون قرض‌های سودان گفتی؛ نتیجۀ این قرض‌ها برای ما غم و اندوه و فقیر شدن سرزمین‌ها بوده و پرداخت این قرض‌های سودی که چندین برابر آن را گرفتید، تمام آن از جیب باشندگان این سرزمین‌ها شکست خورده بوده است. کنفرانس‌های خبیث تان مخفی نبوده است. کانال الجزیره مقاله‌ای را تحت عنوان بیان داشته «بانک جهانی، نخبه‌های فاسد را چگونه در سرزمین کمک می‎کند؟» که در آن آمده است: "در طول چندین سال و بر اساس مطالعه و بررسی باید گفت: سیاست‌های بانک جهانی به روش‌های مختلف در خدمت نظام جهانی جدید کار می‌کند. به این طریق که بانک جهانی برای زیر قرض قرار دادن دولت‌های فقیر و تنگ‌دست تحت عنوان ترقی و توسعه اقدام می‎‌کند؛ اما با وجود این، سیاست‌های پولی و اقتصادی خود را که معمولاً به خدمت نظم حاکم در این دولت‌ها قرار دارد، بر این دولت‌ها تحمیل می‌نماید؛ در حالی‌که به صورت واضح مصیبت بار و ضد مصالح مردم این سرزمین‌ها می‌باشد." کمترین چیزی‌که ما به آن اطمینان داریم، این است که سیاست‌های بانک جهانی غالباً در خدمت شرکت‌های چند ملیتی قرار دارد.

این دیدگاه ما در مورد سیاست‌های بانک جهانی در مقابل دولت‌های فقیری است که زیر قرض قرار دارند؛ در حالی‌که اخیراً چنان وانمود می‌کند که قرض دادنش برای سرزمین‌های فقیر جهت رشد و توسعۀ آن‌ها می‌باشد. مگر این‌که از خلال بعضی شرایط اطراف می‌بینیم که در اصل خواهان فروتنی مردم این سرزمین‌ها برای مصلحت امریکا و اروپا و سیاست‌های شان در منطقه و خصوصاً سیاست‌های شان جهت حمایت از نظام‌های دیکتاتوری این سرزمین‌ها و حمایت از رژیم یهود را هدف دارد.

تحقیقات نشان می‌دهد که میزان بیکاری، فقر و جرایم در سرزمین‌هایی‌که در بودجۀ عمومی خود بر قرض‌های بانک جهانی اعتماد نمودند، افزایش یافته است. این همه اتفاق می‌افتد طبق یک باور قدیمی که تا هنوز بین مردم منطقۀ عربی وجود دارد که می‌گویند: غرق در فقر، عقب‌ماندگی، بیکاری و جنایت زندگی کن تا دولت‌های کوچک یهود در امنیت و سلامت به سر ببرند و این باور امروز واقعیت بیشتری را کسب کرده است؛ خصوصاً بعد از بیرون شدن چنین تحقیقاتی‌که اخیراً آشکار شد.

چنان‌که حقایق وحشت‌ناک دیگری در مورد بانک جهانی کشف می‌شود نشان می‌دهد که این بانک از یک مؤسسۀ کوچک به یک قوت جهانی بزرگ در عرصۀ مال و قرضه‌دهی تبدیل گردیده است و این قوت به شکل سریع و عجیبی پیشرفت کرده و بانک را به جایگاهی قرار داده که در کوچک‌ترین مسایل مربوط به مردم سرزمین‌های مقروض دخالت می‌کند و تلاش دارد سیادت آن را نابود گرداند. بانک در بسیاری از اوقات به عنوان یک وصی برای اقتصادهای شان قرار گرفته است تا رقابت زشتی را بر مصارف عمومی شان تحمیل نماید و بر اساسات این مصارف دخالت نماید، مانند اجبار نمودن این سرزمین‌ها برای برداشتن حمایت از مواد سوخت و نان و کالاهای اساسی، برجسته ساختن واحد پولی و دیگر امور از سیاست‌های عجیب و ناگواری در مورد مردم که هدف اساسی آن نابودی بخشی از مردم عام این سرزمین‌هاست. چنان‌که بانک جهانی در این اواخر به مسئلۀ تعیین وزراء و رؤسای حکومت‌ها و قوانین انتخاب، احزاب و حمایت‌های عجیب و نابجا دخالت نموده است و دیگر امورِ از این قبیل که برای مردم همان منطقه عجیب و غریب است.

اما عجیب‌تر از همه، آنچه که در این اواخر پیرامون بانک جهانی کشف گردید، زمانی‌که پرده از یک تحقیقی برداشته شد که توسط سه تن پژوهشگر از نارویژ، دنمارک و کارشناس سابق بانک جهانی صورت گرفته بود، چنانکه تمرکز تحقیق پیرامون قرضه‌های بانک جهانی است که به سرزمین‌های رو به رشد و فقیر به اندازۀ پرداخت مصرفی این سرزمین‌ها می‌پردازد و از جملۀ نتایج عجیب و غریبی‌که تحقیق به آن خلاصه شده این است که ارتباط بسیار دور بین تعیین وقت تسلیم این قرض‌ها از بانک جهانی برای حکومت‌های این سرزمین‌ها و زیادت تحویلات بانکی به حسابات مصرفی وجود دارد که کار گرفته می‌شود. آنچه که به نام جایگاه امن خوانده می‌شود و غالباً همان چیزی است که در خدمت حسابات بزرگان مسئولین و متنفذین این سرزمین‌ها قرار می‌گیرد. از جمله دولت‌هایی‌که این جایگاه‌های مصرفی امن را برای متنفذین فاسد فراهم ساخته عبارت از سویس و لوکزامبورگ است. یافته‌های این تحقیق بیان می‌کند که این تحویلات بعد از رسیدن تحویلات قرضه‌های بانک جهانی به صورت مستقیم به حکومت‌های سرزمین‌های فقیر و عقب‌مانده سه یا چهار مرتبه افزایش می‌یابد.

مواردی از این قبیل، امکانات واقعی بودن پیش بینی‌های قبلی ما را بیشتر تقویه می‌کند که ‌گفته شده بود: قرض‌ها از بانک جهانی به حکومت‌های سرزمین‌ها ضمن آن دولت‌های عربی که در اجراآت سخت و مشکل به صورت عاجل همکاری می‌کنند، غالباً تمام آن به حسابات مسئولین، رؤسا، متنفذین و مقربین شان می‌رود، آن هم در مصارف خارجی که این جایگاه‌های امن برای شان فراهم نموده است؛ در حالی‌که مردم شان تحت خط فقر از پاافتاده اند و بسیاری شان در بدست آوردن نیازهای اساسی شان به مشکل مواجه اند و با وجود این هیچ فایده ندارد.

قطعاً که راه‌حل مشکلات اقتصادی سودان و دیگر سرزمین‌های اسلامی به تعامل با بانک جهانی نیست، بلکه به تطبیق نظام اقتصادی اسلام است و این زمانی خواهد شد که منابع بیت المال همان چیزی باشد که الله سبحانه و تعالی قانون قرار داده و حلال گردانیده است، از جمله: زکات، گنج‎ها، خراج، عشر، فیء، غنایم و منابع اموال عامه مانند نفت، گاز، معادن و غیره و مصرف کردن آن نیز به همان طریقی‌که الله سبحانه و تعالی فرموده است. همین گونه حل دیگر مشکلات زندگی سیاسی، اجتماعی، سیاست جهانی و تعلیم در سایۀ دولت خلافتی‌که راه‌های درست و مفید را برای مشکلات ما و مشکلات تمام جهان با خود حمل می‌کند.

نویسنده: استاد عبدالخالق عبدون علی

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایۀ سودان

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

دوستی با رسول الله صلی ‌الله‌ علیه وسلم مستلزم تأسیس خلافت بر منهج نبوت است

  • نشر شده در پاکستان

ماه ربیع‌الاول، از جمله مبارک‌ترین ماه‌هایی‌ست که در آن رسول‌الله صلی الله علیه و‌سلم چشم به جهان گشوده است. بالای ما واجب است تا رسول الله صلی الله علیه وسلم را دوست داشته باشیم و او را در تمام قضایای دنیا در اولویت قرار داده و از او اطاعت نماییم. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿ قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴾ [توبه: 24 ]

ترجمه :  ای (محمد صلی الله علیه وسلم) برای‌شان بگو اگر پدران، فرزندان، برادران، همسران، طایفه و قبیله شما، و اموالی‌که به دست آورده اید، تجارتی‌که از کساد شدنش می‌ترسید و خانه‌هایی‌که به آن علاقه دارید، در نظرتان از الله و رسولش و جهاد در راه الله محبوبتر است، در انتظار باشید که الله عذابش را برشما نازل کند! و الله قوم فاسق را هدایت نمی‌کند.

پس دوستی با رسول الله صلی الله علیه وسلم چی معنی دارد؟! امام النووی به نقل از سلیمان خطابی در باب دوستی با رسول الله صلی الله علیه وسلم در مسلم روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«لاَ تُصَدِق فِی حُبِی حَتَی تُفنِی فِی طَاعَتِی نَفسِکَ وَ تُؤثِرُ رِضَایَ عَلیَ هَوَاکَ وَ إِن کَانَ فِیهِ هَلاَکٌ»

ترجمه: در دوستی با من صادق نخواهی بود تا این‌که زندگی‌ات را در راه اطاعت  من صرف کنی و رضایت من را مقدم‌تر از خواهش نفس خویش قرار دهی، حتی اگر به قیمت جانت تمام شود.

 بناءً دوستی با رسول الله صلی الله علیه وسلم تنها در بیانیه میان خالی از موقف دولت اظهار نمی‌شود که با حرف‌های فریبنده و نظم و ترتیب سخنرانی کرده، روز 12 ربیع الاول را رخصتی اعلان کرده و جشن بگیرید، بلکه تنها به واسطه تأسیس خلافت بر منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم دوستی با وی را می‌توانیم اظهار کنیم.

ای مسلمانان و ای کسانی‌که اهل قدرت هستید! امروزه مسلمانان در سراسر دنیا زیر بار لطف و احسان کفار قرار گرفته اند و به دلیل نظم حاکم غربی مسلمانان در یک تنگنای سیاسی قرارگرفته، دچار خواری و ذلت شده اند و این در حالی‌ست که حکام مسلمین با افتخار با دشمنان صلیبی ما هم‌پیمان و متفق شده اند. وقتی از طرف حاکمان مسلمانان که با پشتوانه قدرت‌های استعماری غربی نسبت به حیثیت رسول الله صلی الله علیه وسلم بی‌حرمتی می‌شود، این حاکمان حتی از خلع ید کردن یک سفیر هم امتناع می‌ورزند؛ بگذریم از این‌که باید نیروهای اردو/ارتش ما بسیج شده و دست‌ها و زبان‌های طاغوت را کوتاه می‌کردند. حتی در سرزمین‌هایی‌که مسلمانان متعهد دوستی با رسول الله صلی الله علیه وسلم هستند، می‌بنیم که حاکمان آن‌ها اردو/ارتش ما را در سربازخانه‌ها محبوس کرده‌اند. با مشاهده این همه رویدادها و پیشامدها، دوستی با رسول الله صلی الله علیه وسلم ایجاب می‌کند تا برای اطاعت از پیامبر محبوب ما صلی الله علیه وسلم این حاکمان خائن را سرنگون سازید. این فقط زمانی ممکن است که شما وحدت سیاسی تان را با احیای دوباره خلافت بازگردانید که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را در مدینه منوره تأسیس کرد. یقیناً دوستی با رسول الله صلی الله علیه وسلم راجح‌تر و ارزشمندتر از دوستی این دنیا و تمام انسان‌های روی زمین، مقام و موقف و تجارت ما است. ما باید در راه اطاعت از وی با هرنوع مشکلات و خطرها کنار آمده و بالای موانعی‌که سد راه ما قرار می‌گیرد، غالب گردیم. این چیزیست که واقعاً در روز آخرت در مقابل الله سبحانه‌وتعالی به دردمان خواهد خورد و إنشاءالله ما را در آخرت نزدیک وی صلی الله علیه وسلم قرار خواهد داد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:    

«أنتَ مَعَ مَن أَحبَبتَ»

ترجمه: تو همراه با کسی‌که اورا دوست داری، خواهی بود. (متفق علیه)

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر- ولایه پاکستان

مترجم : عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

حکم اشتراک در انتخابات ریاست‌جمهوری

مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری 24 اکتوبر بر مسلمانان حرام است. گواه این امر این است که  یگانه نظام مورد تأیید شریعت اسلامی، همانا نظام خلافت اسلامی‌ست. ‏نظام جمهوریت که بر مبنای نظام دیموکراتیک استوار می‌باشد، خلاف نظامِ حکومت‌داری در اسلام است. ‏شخصی‌که در رأس دولت اسلامی قرار می‌گیرد، باید این هفت ویژگی را در خود داشته باشد: مسلمان باشد، مرد باشد، بالغ باشد، سالم/عاقل باشد، آزاد و عادل باشد، و این‌که توانایی حمل وظایف دولتی را داشته باشد.

 ‏در صورت نبود این همه شرایط در یک شخص، مطابق به اصول شریعت آن شخص در رأس دولت قرار گرفته نمی‌تواند. مطابق به نظام، وی مکلف به تطبیق نظام اسلام و قوانین آن می‌باشد؛ زیرا اجرای قوانین همه‌جانبه‌ی اسلام از مسولیت‌های خلیفه است و نقش مردم این است تا اطمینان حاصل کنند که شریعت الله سبحانه‌و‌تعالی به‌طور کامل اجرا گردیده است. اگر شخص مذکور علناً و بدون کدام تردید اعلام کند که قوانین اسلام را تطبیق می‌کند، ممکن به‌عنوان خلیفه انتخاب گردد. با تطبیق قوانین اسلامی، نظام خلافت نیز باید اعلام گردد. تمام سرزمین‌های اسلامی تحت یک دولت خلافت متحد شود. سرزمین‌های اسلامی از چنگ کفار اشغال‌گر آزاد گردد و هرگونه نفوذ آن‌ها قطع گررد و اسلام باید به سایر نقاط جهان حمل گردد.

اگر ما شوکت میرضیایف ریس‌جمهور فعلی ازبکستان و دیگر کاندیدای ریاست‌جمهوری را مشاهده کنیم، نمایان است که هیچ کدام آن‌ها صریحاً اعلام نمی‌کنند که خواهان تطبیق شریعت اسلامی‌ اند و خلافت را که فریضه‌ای از جانب خالق ما و منبع قوت ما است را  یک بار دیگر تأسیس کند.  ‏یا که آن‌ها خواهان این باشند تا سرزمین‌های اسلامی را از نفوذ خارجی پاک کنند و ثبات، وحدت و قوت خود را دوباره برگردانند. از ین‌رو، هیچ کدام آن‌ها نباید به‌عنوان رهبر دولت انتخاب شوند. تا جایی‌که این کاندیدان نسبت به قانون اساسی سیکولار وفادار بوده و از نظام جهوریخواه‌ سیکولار دفاع می‌کنند و سوگند به وفاداری آن می‌خورند. لذا اشتراک در انتخابات آن‌ها حفاظت از قوانین غیراسلامی، اجازه دادن نفوذ کشور‌های خارجی کافر، حکم‌فرمایی فساد در کشور، کمک به حاکمان مبنی بر تطبیق آن‌چه که الله ‌سبحانه‌و‌تعالی نازل نکرده است... را معنی می‌دهد؛ درحالی‌که الله‌سبحانه‌و‌تعالی مسلمانان را به تطبیق آن‌چه که وی نازل کرده، امر نموده است: ‏الله‌سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ﴾ [یوسف:40]

ترجمه: فرمان‌روایی تنها از آنِ الله است.

الله ‌سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ﴾ [مائده: 49]

ترجمه: و (تو ای پیامبر) به آنچه الله فرستاده میان آنان حکم کن و پیرو خواهشات ایشان مباش و بیندیش که مبادا تو را فریب دهند و در بعض احکام که الله به تو فرستاده تقاضای تغییر کنند.

الله سبحانه‌و‌تعالی در خصوص حاکمی‌که اسلام را پذیرفته است، ولی بر مبنای آن حکم نمی‌کند، ظالم و سرکش است: 

﴿وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ [مائده: 45]

ترجمه: و كسانى‌كه به موجب آن‌چه الله نازل كرده حکم نمی‌کنند، ظالم و ستم‌گر اند.

و الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ [مائده: 47]

ترجمه: و كسانى‌كه به آنچه الله نازل كرده حكم نكنند، آنان خود فاسقان اند.

 ‏اما انکار و رد این مطلب که حاکمیت برمبنای اسلام نامناسب است، کفر بوده و ما از این طرز تفکر بر الله پناه می‌بریم.

﴿وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾ [مائده: 44]

ترجمه: و كسانى‌كه به موجب آن‌چه الله نازل كرده حکم نمی‌کنند‏ آنان خود كافرانند.

ای مسلمانان ازبکستان! اشتراک در این انتخابات بدون‌شک گناه‌ عظیم است، پس خود را از آن بازدارید و به این امید نباشید که فقط با تغییر مردم در قدرت یک تغییر واقعی خواهد آمد. چنان‌که شما خود به چشم‌سر می‌بینید، به هر میزانی‌که رؤسای جمهور و حاکمان تغییر و تبدیل شوند، تا زمانی‌که دموکراسی حاکم باشد، هیچ خیری برای شما به بار نخواهد آورد. برعکس، وضیعت زنده‌گی شما روز به روز وخیم‌تر خواهد شد. وقت‌ آن است تا درک نمایید که یگانه راه نجات کنار گذاشتن این نظام غلط و ظالم و کار کردن برای بازگردانیدن نظام اسلام دوباره به زنده‌گی است.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ [انفال: 24]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله و پیامبر را اجابت کنید، هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ازبکستان

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

دولت خلافت با پشتوانه قرار دادن طلا و نقره به عوض پول کاغذی، تورم فعلی را ریشه‌کن خواهد نمود

  • نشر شده در پاکستان

در ماه نوامبر 2021، ارزش روپیه تا 175 روپیه در مقابل هر دالر کاهش یافت و تورم کوبنده‌ای را بالای شهروندان پاکستان وارد نمود. تورم، صرف نظر از دوباره باز شدن روابط اقتصادی پس از قرنطین، جز لاینفک نظام اقتصادی سرمایه‌داری‌ست. برخلاف پشتوانۀ طلا و نقره در نظام اسلام، پول کاغذی ارزش خود را از دست می‌دهد، زیرا دولت‌ها جهت رشد بخش مالی و سود مبنی بر قرض، پول کاغذی بیش‌تر را به چاپ می‌رسانند. 67 سال پس از لغو استندرد طلا برای دالر توسط ایالات متحده در سال 1934، شاخص قیمت مصرف‌کننده برای تورم 625 درصد افزایش یافت. در حالی‌که در 67 سال قبل از 1934، CPI "شاخص قیمت مصرف‌کننده" تنها 10 درصد افزایش یافته بود. از سال 1933 دالر امریکا بیش از 90 درصد ارزش خود را در برابر طلا از دست داده است. دیده می‌شود که طلا ارزش خود را حفظ کرده، درحالی‌که پول کاغذی ارزش خود را از دست داده و باعث تورم افراطی گردیده است. بین سال‌های 1771 تا 1971، قیمت طلا بین 20 الی 35 دالر در هر اونس ثابت بود. از زمانی‌که نیکسون در سال 1971 دالر را به طور کامل از طلا جدا کرد، قیمت طلا در نوامبر 2021 به 1800 دالر در هر اونس رسید. نقره نیز ارزش خود را حفظ کرده در حالی‌که ارزش پول کاهش یافته و منجر به تورم بی‌سابقه گردیده است. در سال 1546، حاکم اسلامی به نام شیرشاه سوری سکه نقره‌ای به وزن 11.5 گرام ساخت. اما، اکنون که همان سکه به پول کاغذی تبدیل شده به حدی ارزش خود را از دست داده است که در ماه نوامبر 2021 برای خریداری 11.5 گرام نقره به 1495 روپیه نیاز بود. پس؛ جای تعجب نیست که حالا تورم پول به سطح جهان وجود دارد.

پول اسلامی تورم فعلی را از بین می‌برد، زیرا نظام پولی‌اش بر اساس طلا و نقره استوار است، چون‌ طلا و نقره با ارزش، کمیاب و ساخت آن‌ها نیز ناممکن است، به همین دلیل قیمت‌ها ثابت باقی می‌مانند. پول اسلامی هم بر مخارج دولت و هم بر جمع‌آوری عواید آن نظم و انضباط را تحمیل می‌نماید، هم‌چنان اسلام سود و ذخیره پول در بانک را حرام ساخته که منجر به تورم بزرگ پول می‌گردد. دین اسلام به هیچ وجه دولت را اجازه نمی‌دهد بر اساس هر نوع پشتوانه، پول چاپ نماید که توسط دولت‌های فعلی حمایت می‌گردد، بلکه دولت اسلامی باید بر اساس ثروت حقیقی پول چاپ نماید. در اسلام دولت خلافت تنها با پشتوانه طلا و نقره پول را به چاپ می‌رساند. دلیل آن این است که احکام شرعی اسلام تنها طلا و نقره را به حیث پشتوانه تعیین نموده است. الله سبحانه و‌تعالی نساب زکات را تنها بر طلا و نقره واجب کرده است. این نشان می‌دهد که در اقتصاد سرزمین اسلامی به هیچ نوع پول دیگری مانند پول کاغذی توجه نمی‌شود. رسول الله صلی ‌الله‌ علیه‌ ‌و‌سلم تنها با طلا و نقره مبادله پول را مشخص کرده است که دلیل روشن بر این است که پشتوانۀ پول باید طلا و نقره باشد؛ نه چیز دیگر. رسول الله صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌سلم فرمود:

«الذَّهَبُ بِالوَرِقِ رِباً إِلاَّ وَهَاءَ» (بخاری ومسلم)

ترجمه: طلا برای نقره سود است، مگر این‌که دست به دست مبادله شود.

پیامبر صلی الله علیه و سلم طلا و نقره را به عنوان پول مشخص کرده است. واحد سنجش این پول عبارت‌ بود از: اوقیه، درهم، دانق، قیراط، مثقال و دینار و تمام معاملات و عقدها با طلا و نقره صورت می‌گرفت، همان‌طوری‌که روایات متعدد معتبر آن را تأیید کرده است. اسلام دینار طلا را به عنوان واحد پول اسلامی در قوانین مربوط به مجازات و دیه مشخص کرده است. مثلاً پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«لا تُقطَعُ یَدُ السَّارِقِ إلَّا فی رُبعِ دِینَارٍ فَصَاعِدًا» (مسلم)

ترجمه: دست دُزد را جز به چهارم حصۀ دینار یا بیش‌تر از آن نبُرید.

ای مسلمانان پاکستان! حزب‌التحریر- ولایۀ پاکستان شما را به اعمالی‌که منجر به رضایت الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌گردد، دعوت می‌کند. به پشتوانۀ طلا و نقرۀ که رسول الله صلی‌ الله‌ علیه‌ ‌و‌سلم تعیین نموده، فراخوانید. نظام اقتصادی امریکای سودخوار را -که بشریت را فقیر نموده- از هم بپاشانید. با حزب‌التحریر برای برپایی مجدد خلافت که حکم اسلامی را در مورد پول طلا و نقره اجرا می‌کند، سود و ذخیره پول در بانک‌ها را مردود می‌شمارد، تلاش نمائید. از بستگان و اقارب خویش در نیروهای مسلح پاکستان بخواهید تا حزب‌التحریر را برای تاسیس دوباره خلافت بر منهج نبوت نصرت دهند.

دفتر‌مطبوعاتی‌حزب‌التحریر-ولایۀ‌پاکستان

مترجم: احمد احمدی

ادامه مطلب...

بحران گرسنگی در افغانستان: رسوائی نظم نوین جهانی(کپیتلیزم/سرمایه‌داری) Featured

در حال حاضر یک میلیون کودک افغان از اثر گرسنگی در معرض خطر مرگ قرار دارند. ده میلیون پسر و دختر برای زنده ماندن به کمک‌های بین‌المللی وابسته هستند؛ ‏در‌حالی‌که مردم افغانستان از این بحران رنج می‌برند. سازمان‌ ملل از طالبان و روی کار آمدن آن سخن گفته و اشاره می‌کند که این بحران نتیجه یک ماه پس از قدرت گرفتن طالبان است. در یک بیانیه‌ای آنتونیو گوتِرشAnthony Guterres)) دبیرکل سازمان ملل‌ اظهار داشت: «از زمانی‌که طالبان در ماه گذشته به قدرت رسیدند، سطح فقر عمومی افزایش یافته است و خدمات اساسی عامه در حال فروپاشی است.» این واقعاً خیلی شرم‌آور است! یک مقام با وقار گوترش باید صادق باشد. آیا افغانستان قبل از ظهور طالبان در وهله اول از امنیت و رفاه برخوردار بود؟ آیا گزارش‌های سازمان ملل‌UN) ) و نگرانی‌های جامعه بین‌المللی واقعاً صادقانه است؟ افغانستان بیست سال است که تحت یوغ اشغالگری امریکا از بلایا رنج می‌برد. این کشور از کشتار، تخریب زیرساخت‌ها، ناپدید شدن منابع، خشکسالی و فقر رنج می‌برد، بدون این‌که امریکا (که افغانستان را به بهانه توسعه اشغال کرده بود) برای دستیابی به خودکفایی یا خودمختاری بدون کمک‌های بین‌المللی به افغانستان دست کمک دراز کند.

سازمان‌ملل‌ در تظاهر پست‌گونه‌ی تمدن سرمایه‌داری، از عمل‌اش برای فراهم نمودن میلیون‌ها دالر برای رفع گرسنگی افغان‌ها، با لاف و مباهات می‌بالد. نظم جهانی که جوانان مسلمان را به قتل رساند، مقدسات‌شان را زیر پا گذاشت و دارایی‌های‌شان را ربود، اما امروز به آن‌ها کمک نمی‌کند، زیرا غرب به خوبی می‌داند که خروج‌اش از افغانستان پس از انجام مأموریت‌اش و معنی فروپاشی کامل آن(افغانستان) است. از سوی دیگر، وزیر امور خارجه امریکا اظهار نمود: «امریکا در شرایطی افغانستان را ترک کرد که می‌دانست این کشور قادر به دستیابی‌ به خود کفایی نیست.» پس چرا عملکرد طالبان را که بر اساس نورم/موازین سیاسی بین‌المللی یک حکومت نوپا تلقی می‌شود، برجسته می‌کنند؟! اگر حکومت در دست "نیروهای افغانی طرفدار غرب می‌بود، آیا نظم جهانی با همین لحن عمل می‌کرد؟ همه ما دیده‌ایم که چگونه سازمان ملل‌ کمک‌های مالی خود را به کشورهای به اصطلاح جهان سوم در ازای محدود شدن‌شان در توافق‌نامه‌های زهرآلود سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که نظام غربی را به عنوان یک روش زندگی بر آن‌ها تحمیل می‌کند، ارائه می‌کند. بناءً قراردادهای "سیداو و پکن" در ازای حمایت مالی به زور بر سرزمین‌های مسلمان تحمیل شد.

این‌گونه ا‌ست که امریکا جهان را رهبری می‌کند: با ذهنیت باندی و مافیایی، خشکاندن منابع قدرت دولت‌ها، به غارت بردن ثروت‌شان و اشغالی‌که آن‌ها را از پا می‌اندازد، سپس به آن‌ها آزادی قدرت غصبی و جزئی مشروط(بر اساس منافع ملت‌های غربی) می‌دهند! و سپس دزد با چشم سخاوتمندانه به ما نگاه می‌کند تا ذره‌ای از ثروت غارت شده ما را به ما کمک کند! چه دزد سخاوتمندی! و سخاوت او بی‌پایان است، زیرا -با کمک‌هایش- او نمی‌خواهد ما را از گرسنگی نجات دهد، بلکه با اسلامی‌که ما حمل می‌کنیم، می‌جنگد و می‌خواهد چراغ تمدن غرب را به ما بدهد تا ما نیز مانند او شیطان شویم! الله رب العالمين می‌فرماید:

﴿وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء﴾ [نساء: ۸۹]

ترجمه: آنان دوست می‌دارند كه شما كافر شويد، همان گونه كه خود كافر شده‌ اند و (در كفر با ايشان) مساوی شويد.

وجوهی‌که سازمان ملل‌ مدعی است به افغانستان بدهد، خالص نیست. ما دیدیم که پول‌های سیاسی در سوریه چه کرده است و چگونه ابزاری برای پایان دادن به جنبش‌های جهادی و شهید ساختن مخلصین امت بود. الله سبحانه و تعالی همواره ما را از فریب کافران برحذر داشته و به ما توضیح داده است که چگونه هستند! رب العالمین می‌فرماید:

﴿إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ﴾ [آل‌عمران: 120]

ترجمه: اگر نیکی به شما دست دهد (و نعمتی هم‌چون پیروزی و غنیمت بهره‌ی شما گردد) ناراحت می‌شوند و اگر به شما بدی برسد، شادمان می‌شوند و اگر (در برابر اذیّت و آزارشان) بردباری کنید و (از دوستی با ایشان) بپرهیزید، حیله‌گری (و دشمنانگی خائنانه‌ی) آنان به شما هیچ زیانی نمی‌رساند، شکّی نیست، الله بدان‌چه انجام می‌دهند احاطه دارد (و قادر به دفع نقشه‌های خائنانه و نیرنگ‌های اهریمنانه‌ای ایشان از شما است).

هم‌چنین‌، الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ﴾ [بقره: 120]

ترجمه: یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر این که از آئین (تحریف شده و خواست‌های نادرست) ایشان پیروی کنی. بگو: تنها هدایت الله هدایت است. و اگر از خواست‌ها و آرزوهای ایشان پیروی کنی، بعد از آن که علم و آگاهی یافته‌ای (و با دریافت وحی الهی، یقین و اطمینان به تو دست داده است)، هیچ سرپرست و یاوری از جانب الله برای تو نخواهد بود (و الله تو را کمک و یاری نخواهد کرد).

هم‌چنین، رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را از پیروی آنان منع نموده است. او صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«لَا تَسْتَضِيئُوا بِنَارِ الْمُشْرِكِينَ»

ترجمه: هرگز از آتش مشرکین، روشنی طلب نکنید.

ای مردم حکومت افغانستان! دیدید که امریکا و نظم جهانی چگونه اهل خیانت هستند! قبل از آن به مردم فلسطین و سوریه و عراق خیانت کردند...! امروز جهان غرب، بر جنایات رژیم هندو علیه مسلمان آن کشور که در نزدیکی شماست، شاهد هستند و اما در مقابلش بی‌تحرک هستند. آن‌ها به خویشاوندی/هم‌دلی و پیمان‌های‌شان با مؤمنان احترام نمی‌گذارند. ‏آیا توقع دارید، با آن‌هم غرب از شما مراقبت و مواظبت کند؟ در هر حالت نفرت از قلب و دهان آنان‌مثل آتش بیرون می‌آید و شما را مقصر بحرانی می‌دانند که دهه‌ها پیش خودشان ایجاد کرده بودند، فقط به خاطر این‌که شما یک ملت و جنبش اسلامی هستید.

ریسمان محبت را برای دشمنان الله سبحانه‌وتعالی و دشمنان خودتان دراز نکنید، بلکه راه را برای آن‌ها قطع کنید و نفس و اهل/خانواده‌تان را از آتشی‌که هیزوم آن مردم و سنگ‌هاست، حفظ کنید. نجات از چنگال گرسنگی و فقر و سقوط اقتصادی در کتاب الله سبحانه‌وتعالی ذکر گردیده است که همه چیز را به تفصیل بیان می‌کند و برای جهانیان شفا بخش است. قرآن نه تنها یک کتاب رقیه است، بلکه با نظام‌‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود، اگر به خوبی به آن پایبند باشید و آن را تطبیق کنید، افغانستان و تمام سرزمین‌های اسلامی را نجات خواهید داد. بدانید، زنده‌ماندن و نجات تنها با متحد شدن با امت‌تان میسر می‌شود.

﴿وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ﴾ [انبیاء: 92]

ترجمه: به راستی این، امت شماست؛ امتی واحد و یکپارچه و من، پروردگار شما هستم؛ پس مرا عبادت و پرستش کنید.

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

#Afghanistan        #أفغانستان

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه