پنجشنبه, ۰۳ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

با شکست هربار این رژیم، "تروریزم" وارد میدان می‌شود... عامل اصلی کیست؟

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

چیزی‌که در 27 جون 2019م  در نتیجه‌ی بمباران پایتخت واقع شد، یکی از مجموعه جنایات سفاکانه‌ای‌ست که به‌صورت زنجیره‌ای صورت می‌گیرد؛ اما مرتکبین واقعی این جنایات همیشه ناشناخته مانده‌اند، و دولت تونس همیشه به ابزار جرم اشاره می‌کند. درحالی‌که سوالاتی در خصوص ابداع‌کننده، تمویل‌گر و مستفیدشونده‌ی این جنایات به‌‌طور‌ مداوم بلندشده و انگشت‌ها به سمت آن نشانه می‌روند؛ اما مقامات دولتی کور و کر هستند؛ نه می‌بینند و نه می‌شنوند و یا ‌که نمی‌خواهند ببینند یا بشنوند.

ما در حزب‌التحریر – ولایه‌ی تونس، یکی از اولین کسانی هستیم که در این خصوص هشدارداده و فاش می‌سازیم که تروریزم یک صنعت جاسوسی و استخباراتی/اطلاعاتی ا‌ست که توسط قدرت‌های استعماری به‌منظور خاموش‌ساختن مردم انقلابی تونس و بیرون از تونس و به‌هدف بازاریابی برای مزدوران و برنامه‌های شرم‌آور "اصلاح‌طلبانه‌ی" شان به‌پیش می‌رود. بعد از هر عملیات، به‌شمول عملیات اخیر نخست‌وزیر برای اعلان یک پیروزی دروغین بر دشمن مصنوعی، در یک وضعیت خفت‌بار و تلاشی پرسروصدا بر می‌خیزد تا ادعا کند که دموکراسی در تونس تهدید شده و دشمنان آن می‌خواهند با برجسته‌کردن تروریزم و ویران‌ساختن اقتصاد، آن را مقهور و مطیع سازند، این موضوع توسط تمام احزاب (حزب حاکم و اپوزیسیون) و رسانه‌ها، تمام کسانی‌که فقط به‌فکر حمایت از این رژیم فاسد هستند، حمایت می‌شوند. آن‌ها جنایات پی‌درپی را بهانه کرده و از مردم می‌خواهند تا در اطراف رژیم جمع‌شده و علیه دشمنان تونس با هم متحد شوند، آن‌ها فکر می‌کنند که مردم در میان مصیبت، اندوه و هرج‌ومرج جنایات مقامات را فراموش می‌کنند، جنایاتی‌که منجر به فروختن و گروگذاشتن کشور و قراردادن آن تحت قیمومیت مستقیم استعمارگران شده است.

ما به این گروه سیاسی، دولت و اپوزیسیون، چنین می‌گوییم:

- بلی، تروریزم یک جنایت بزرگ است؛ اما بزرگ‌تر از آن قراردادن کشور تحت قیمومیت استعمارگران، تحت اداره‌ی سفرا و کنسول‌ها و اجازه‌دادن به استخبارات/اطلاعات خارجی‌‌ می‌باشد که از این طریق به مداخلات خود ادامه می‌دهند.

- بلی، تروریزم یک جنایت بزرگ است؛ اما بزرگ‌تر از آن مجهزکردن و استخدام‌کردن تروریزم برای ترساندن مردم می‌باشد تا توسط آن مردم را با وضعیت فعلی وفق داده و سیاست‌های فاجعه‌آمیز خود را بر آن‌ها بقبولانند.

- بلی، تروریزم یک جنایت بزرگ بوده و بزرگ‌تر از آن خاموشی در خصوص جنایت‌کار واقعی‌ست. کجا هستند مهندسین قتل "بلاید و الابراهیمی"؟ باکسانی‌که دستور قتل "محمد زواری" را صادر کردند،‌ چه‌کاری صورت گرفت، چه‌کسی در مقابل وزارت امور داخله/کشور جنایات ایشان را افشاء ساخت؟ و چه‌کسی عبدالفتاح عمر را به قتل رساند؟ چه‌کسی حقوق‌دان "فوزی بن مراد" را به قتل رساند؟ و چه کسی...؟

چرا این‌ها خاموش هستند؟ آیا این ترس است یا بی‌چاره‌گی و یا هم شرکت در جرم؟  

نیروهای امنیتی مورد نظر: شما خوب می‌دانید که تروریزم در سفارت‌خانه‌های استعماری ساخته می‌شود، غارهای ماری‌که پلان‌ریزی، تمویل و سربازگیری آن توسط یک بازی استخباراتی/اطلاعاتی کثیف و خونین انجام می‌شود که به ‌معنای مقهورساختن شما و مردم‌تان در تونس می‌باشد. تا این‌که انقلابی علیه این نظام فاسد که توسط استعمارگران ساخته شده و توسط مزدوران و آدم‌های ترسو تطبیق می‌شود، به‌وجود نیاید. بناءً در صدر امت، دین و کشور خود باشید.

هربار که رژیم در خاموش‌ساختن مردم ناکام می‌شود و رسواییِ آن آن‌قدر بزرگ می‌شود که قابل پنهان‌کردن نیست، و مردم تونس عدم پذیرش خود را از سیاست‌ نشان داده و تلاش می‌کنند تا سرنوشت خود را تغییر دهند، رژیم، ثروت‌شان را غارت می‌کند و اطفال‌شان را به برده‌گی می‌کشد؛ آیا چنین نیست؟ آن قدرت‌های استعماری برگشته‌اند تا از مترسک تروریسم استفاده کنند.

تا کی و تا چه وقت؟ مردان تونس؛ در درجه‌ی اول شباب حز‌ب‌التحریر در بین‌شان، به الله سبحانه و تعالی وعده‌کرده‌اند تا استعمار و هم‌دستان ظالم آن‌را ریشه‌کن کرده و دولت حق؛ دولت خلافت بر منهج و روش نبوت، را تأسیس کنند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر- ولایه تونس

مترجم: تمیم افشار

ادامه مطلب...

ائتلاف صلیبی، هندی و بودائی با حمایت امریکا بر علیه اسلام

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در این اواخر، با حمایت امریکا، ائتلاف جدید سه‌جانبه و خصمانه علیه اسلام و مسلمین تشکیل شده است و زوایای سه‌گانه آن از صلیبی، هندی و بودائی تشکیل شده است. زاویه اول این مثلث شوم را "ویکتور اوربان" نخست وزیر مجارستان که صلیبی کینه‌توز اروپائی و نوکر امریکاست، تشکیل می‌دهد. وی که عاشق سیاست‌های "دونالد ترامپ" رئیس جمهور امریکا بوده و در گذشته دوست صمیمی "استیو بانون" دست‌یار و مشاور ترامپ بود، می‌باشد. کسی‌که در زمان کارش همراه کابینۀ ترامپ، در اتخاذ مواضع آشکار بر علیه مسلمانان، مشهور بوده و اسلام را همانند غدۀ سرطانی در جسم می‌دانست.

اما زاویه دوم این ائتلاف را "ناریندرا مودی" نخست وزیر هند تشکیل می‌‌دهد. وی هندوی متعصب است که قوانین هندوئی را با زور و اجبار، بر مسلمانان تحمیل می‌کند و بر علیه مسلمانان هندی در هند و کشمیر اقدامات بی‌رحمانۀ نژادپرستانه را به اجراء در آورده است؛ تا جائی‌که وزیر داخلۀ آن قوانینی را اجراء می‌کند که بر اساس آن، مسلمانان نمی‌توانند از شرق کشور به داخل کشور مسکن گزین شوند. این در حالی‌ست که برای هندوها، بودائی‌ها و سینگ‌ها، این اجازه داده شده است که این خود، نمایان‌گر تبعیض آشکار است.

امریکا، "مودی" را به‌حیث مزدور قدرت‌مند خویش در هند برای توسعۀ نفوذ خویش از خلال گرایش آشکار اش برعلیه مسلمین و برای جای‌گزین کردن نفوذ خویش به‌جای نفوذ انگلیس به‌حساب "حزب کنگره"ی طرف‌دار انگلیس، به‌کار گرفت.

اما زاویۀ سوم در این ائتلاف، "آنگ سانگ سوچی"رئیس جمهور بودائی میانمار است که از دیروقت امریکا وی را در نظر گرفته بود تا در میدان سیاست از وی استفاده کند و جایزۀ "نوبل" را بر گردن‌اش آویخت تا رئیس جمهور بعدی میانمار شود و به این ترتیب میانمار از نفوذ انگلیس بدر آمده و زیر نفوذ امریکا قرار گرفت. حمایت امریکا، حس تنفر از اسلام و تعصب بودائی ابزاری بودند که "آنگ سانگ سوچی" برای رسیدن به‌قدرت، از آن استفاده نمود. وی با کمک گرفتن از اردوی میانمار، حملات وحشت‌ناکی را علیه مسلمانان روهینگیا راه اندازی نموده، هزاران مسلمان را کشته و آواره نمود؛ خانه‌های‌شان را ویران و از بازگشت مجدد به دیارشان‌، آنان را محروم نمود.

"سوچی" همراه با "مودی" مواضع خویش را در امر جنگیدن با اسلام در هند و میانمار، هماهنگ ساخته و در این تشکل و ائتلاف بودائی، هندوئی و صلیبی که بر علیه مسلمین می‌باشد، نقش "پدر تعمیدی" را بازی نمود؛ از کشور "چک" و "مجارستان" دیدن نموده و همراه نخست وزیر مجارستان ملاقات نمود و بر مبارزه با پناهنده شدن مسلمانان، به اتفاق نظر رسید.

در سال 2013م "سوچی" اظهارات صریح نژادپرستانه‌ای را ایراد نمود که در آن گفته بود: "تصور می‌شود که اسلام نیروی نهایت بزرگ جهانی بوده که این نیرو در کشور من و در جهان، وجود دارد." وی از جهانی بودن اسلام و قدرت آینده‌اش هراس دارد و انتظار نمی‌رود که چنین عبارات بزرگی از رئیس جمهور کشور کوچک بودائی مثل میانمار، گفته شود؛ چون این کشور کوچک توان گفتن این عبارات بزرگ را ندارد. ناگزیر کسی وجود دارد که برایش دیکته می‌کند و واضح است که امریکا این کار را می‌کند؛ چون: "سوچی" نیز همانند "اوربان" و "مودی" مزدور امریکا است.

بنابراین، امریکا بین سه‌مزدور خویش «اوربان، مودی و سوچی» ائتلاف صلیبی، هندوئی و بودائی را به‌منظور جنگ با اسلام و توسعۀ اسلام ایجاد کرده است؛ مگر تبلیغات جهانی منکر این بوده و به این ائتلاف با عباراتی اغواء کننده اشاره می‌کنند؛ مثل: "نزدیکی بین حاکمان راست افراطی". هیچ‌گونه تذکری از دشمنی‌ای آشکارشان که بر علیه اسلام دارند، به‎عمل نمی‌آید و بعضاً ایشان را به داشتن ویژه‌گی محبوبیت مردمی توصیف نموده؛ ولی از اصل سیاست‌های‌شان که به‌خاطر عداوت علیه اسلام و مسلمانان و نیز برانگیختن حس انزجار پیروان سایر ادیان علیه مسلمانان طرح ریزی شده است، سخنی رانده نمی‌شود.

در حالی‌که "ترامپ" این ائتلاف جدید علیه اسلام را به‌وجود آورده است، مزدوران وی و مزدوران غرب از حکام کشورهای عربی در جزیره العرب، به نصب مجسمه‌های بودا، ساخت معابد و کلیسا برای مسیحیان و هندوها می‌پردازند. مثلاً حکومت سعودی با بی‌تفاوتی کامل در تأسیس این نوع ائتلاف‌هائی که بر علیه امت اسلامی ایجاد شده است، رقاص خانه‌ "دیسکو" را در جده می‌سازد. نه تنها این؛ بلکه این حکام شدیدتر از جنگی که این ائتلاف صلیبی، هندوئی، بودائی به‌راه انداخته‌اند، علیه اسلام می‌جنگند.

این ائتلاف و جنگ‌هائی‌که علیه مسلمانان راه اندازی شده است، هدف آن طبیعتاً که نظام‌های حاکم سرزمین‌های اسلامی نیست؛ بلکه فقط هدف آن مسلمانان و خود اسلام است. نظام‌های حاکم، هم‌پیمان ودوست رهبران این نوع ائتلاف‌هااند و حکام مزدور مسلمانان، بر آن‌چه که علیه اسلام و مسلمانان اتفاق می‌افتد، سکوت ننگین اختیار نموده و هیچ‌گونه التفاتی به دسیسه‌ها و برنامه‌های کفار که علیه مسلمانان طرح ریزه شده است، ندارند.

امریکا که این ائتلاف‌ها را بر علیه مسلمانان ایجاد می‌کند، در پای‌تخت‌های سرزمین‌های اسلامی از فرستاده‌اش همانند مهتران و قهرمانی‌که سیاست‌های داخلی و خارجی این کشورها را تعیین می‌کنند، استقبال می‌شود. در نتیجه، هیچ تفاوتی بین عداوت امریکا علیه مسلمانان و عداوت نظام‌های حاکم وجود ندارد؛ چون هردوی‌شان به یک میزان علیه اسلام و مسلمانان جفا روا می‌دارند.

در واقع، راه نجات از دشمنان خارجی و داخلی فقط با تأسیس دولت اسلام واقعی امکان پذیر است؛ خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت که یگانه راه رهائی مسلمانان است و تنها همین دولت خواهد بود که توان آن‌را خواهد داشت تا دشمنان آشکار و پنهان مسلمانان را شکست دهد.

نویسنده: ابوحمزه الخطوانی

مترجم: اسماعیل نصرت

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه