دوشنبه, ۰۶ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

خطاب حکام مسلمان برای کفار

(ترجمه)

از حضرت ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که گفت: در نامۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم به هرقل پادشاه روم و دعوتش به اسلام چنین آمده است:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، مِنْ مُحَمَّدٍ عَبْدِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ، إِلَى هِرَقْلَ عَظِيمِ الرُّومِ، سَلاَمٌ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدَى، أَمَّا بَعْدُ: فَإِنِّي أَدْعُوكَ بِدِعَايَةِ الإِسْلاَمِ، أَسْلِمْ تَسْلَمْ، وَأَسْلِمْ يُؤْتِكَ اللَّهُ أَجْرَكَ مَرَّتَيْنِ، فَإِنْ تَوَلَّيْتَ، فَعَلَيْكَ إِثْمُ الأَرِيسِيِّينَ»

(رواه بخاری، باب اهل الکتاب تعالو الی کلمة)

ترجمه: به نام الله(سبحانه وتعالی) که بی‌اندازه مهربان و نهایت بارحم است؛ از محمد(صلی الله علیه وسلم) بنده و فرستاده الله(سبحانه وتعالی)، به هرقل، بزرگ روم! سلام برکسی‌که پیرو هدایت است؛ امابعد: من ترا بسوی پذیرش اسلام فرامی‌خوانم! مسلمان شو تا در سلامت بمانی! اسلام بیاور تا الله(سبحانه وتعالی) برایت دو اجر(اسلام و مسیحیت) را نصیبت گرداند؛ پس اگر روگرداندی گناه اریسیین بر ذمۀ تو خواهد بود.

شرح حدیث

به قول صاحب فتح الباری، لسان العرب و ابن جزم، مراد از "اریسییون" پیروان عبد الله بن اریس نصرانی از سرزمین هرقل بودند، که آن‌ها او را تعظیم می نمودند و او کسی بود که در دین‌شان چیزهائی را ایجاد نمود که با دین حضرت عیسی علیه السلام مخالف بود.

بنابر این، نامه یا پیام رسالت رسول الله صلی الله علیه وسلم برای هرقل دلیل قاطع را دربر داشت؛ مبنی بر این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم این را می‌دانست که اکثراً مردم تحت امپراتوری وی از موحدین، پیروان مذهب اریوس بودند؛ از همین جهت رسول الله صلی الله علیه وسلم درعدم پذیرش اسلام، مسؤلیت گناه آن‌ها را به ذمۀ او محول نمود.

ای مسلمانان! شیوۀ خطاب پیامبر شما، صلی الله علیه وسلم و برخورد حاکمان شما که به اسلام حکم نمایند، همین طور می‌باشد، بالخصوص دولت‏ اسلامی(خلافت) که حالات شما را در زندگی تان متوجه می‌باشد؛ پس شیوۀ خطاب پیامبر ما صلی الله علیه وسلم برای رهبران همین است و به همین‌گونه خلفای راشدین بعد از وی صلی الله علیه وسلم روان بودند، چنانچه این موضوع در خطاب هارون رشید به نقفور پادشاه روم واضح است که برایش در نامه‌ای می‌گوید: «از هارون رشید، امیر المؤمنین به نقفور، سگ روم، ای پسر کافر نامه‌ات را خواندم، جوابت را قبل از شنیدن خواهی دید. والسلام!»

اما خطاب یا پیام‌های حکام امروزی تان را ببینید، این‌ها چقدر حکام خسیس، بزدل و فرومایه هستند؛ خطاب این‌ها به کفار همیشه، به نفع بادارهای‌شان بوده و سراسر مملو از رسوایی، نوکری و دورویی می‌باشد. پس ای مسلمانان، برای شما چه باقی می‌ماند؛ بعد از این‌که همه‌ای این حکام اتفاقاً به متابعت از کفار سر تسلیم نهاده اند؟

بیائید دست به دست هم داده و در عوض این حکام مزدور، خلیفه‌ای را نصب نمائیم که مطابق کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسولش صلی الله علیه وسلم حکم نماید؛ خلیفه‌ای که هرکافر را خطاب نموده و بگوید: «ای پسر کافر جواب را قبل از شنیدن خواهی دید.»

ادامه مطلب...

آن‌چه در ۲۰۱۸ انجام داده‌اید، دلیل بر چیزی‌ست که در ۲۰۱۹ انجام خواهید داد

(ترجمه)

خبر

رئیس جمهور رجب طیب اردوغان با پیامی سال نو را به دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا، ولادیمر پوتین رئیس جمهور روسیه، تریزامی نخست‌وزیر انگلیس، ایمانول ماکرون رئیس جمهور فرانسه، شی جینپینگ رئیس جمهور چین و نریندرامودی نخست‌وزیر هند تبریک گفت. اردوغان در پیام سال نو به همتایش در امریکا او را "محترم آقای رئیس جمهور، دوست عزیزم" خطاب قرار داده و گفت: «سال گذشته دورانی بود که ترکیه و ایالات متحده بر مشکلات بسیاری فایق آمدند و برای آوردن روابط دوجانبه به سطح دلخواه تلاش‌های زیادی را به خرج دادند.» (منبع: http://www.haber7.com/siyaset/haber/2795595-erdogandan-trumpa-yeni-yil-mesaj)

تبصره

بدبختانه، اردوغان در پیام سال نو به رؤسای جمهور امپریالیست کافر مزبور، که بر سرزمین‌های مسلمانان تجاوز کردند، آن‌ها را کشتند و بر آنان ظلم کردند، تأکید کرد که روابط دوجانبه مبتنی بر احترام متقابل و گفتگوهای صادقانه با انکشاف تلاش‌های مشترک و اهداف استراتیژیک پیشر‌فت خواهد کرد.

اما، ترکیه با امریکا چه تلاش مشترک را در ۲۰۱۸م و قبل از آن انجام دادند؟ چه کار خوبی را برای رفاه مردم و بشریت انجام داده‌اند؟ نتیجۀ همکاری استراتیژیک با امریکا چیست تا آن را تا به عام جامعه و مردم ترکیه پیشکش کنند؟ بگویید، تا کنون امریکا کدام مشکل ترکیه را حل کرده ‌است؟ چرا فقط به‌خاطر حفظ قدرت‌تان به چنین یک فساد دچار شده‌اید؟

آیا قتل‌عام روسیه را در سوریه که از سال ۲۰۱۵م جریان دارد، نمی‌بینید که می‌خواهید آن را در ۲۰۱۹م نیز ادامه دهید؟ آیا از آن‌چه چین با مسلمانان اویغور در ترکستان شرقی انجام می‌دهد آگاه نیستید که با این وجود، تمایل دارید به توافق‌نامه‌های تجاری ناچیزتان ادامه دهید؟ آیا کسی هست که از امپریالیزم انگلیس و فرانسه باخبر نباشد؟ با این حال، می‌خواهید به همکاری‌تان با آن‌ها ادامه دهید؟ چه‌زمانی آن‌چه را که حکومت هند-دشمن اسلام- با کشمیر انجام داد، فراموش کردید که این‌گونه از آنان خواهش و استدعا می‌کنید؟

زمانی‌که به قبل از ۲۰۱۸م نگاه می‌کنید، چی را می‌بینید؟ آن‌چه در ۲۰۱۸م انجام دادید، دلیل بر چیزی‌ست که در ۲۰۱۹م انجام خواهید داد. اکنون، نگاهی  به ۲۰۱۸م می‌کنیم:

کشورهای اسلامی آزار و اشک‌های کمی را به خود ندیده‌است. خون مسلمانان در جوی‌ها ریختانده می‌شود و زمین‌های خشک را آبیاری می‌کند. دستان کثیف کفار و همکاران‌شان به عفت زنان مسلمان تماس پیدا کرد. توهین به مسلمانان، غارت سرمایه‌های‌مان و افزایش آزار و اذیت از طرف کفار امپریالیست امسال نیز ادامه خواهد داشت. خلاصه این‌که، ۲۰۱۸ با ۹۵ سال قبل، زمانی‌که خلافت برانداخته‌شد، هیچ تفاوتی ندارد. سرزمین مقدس اسراء و معراج که قبلۀ اول مسلمانان است هنوز در سال ۲۰۱۸ در اشغال دولت صهیونیست قرار دارد. دولت صهیونیست گوشه و کنار فلسطین را مورد ظلم و ستم قرار داده‌است. ایالات متحدۀ متکبر با انتقال سفارت‌اش به بیت‌المقدس، جرأت را از حاکمان ترسوی سرزمین‌های مسلمانان سلب کرد.

مردم سوریه یک سال دیگر را درحالی سپری کردند که صدای بمب‌ها با صدای فریادهای مردم وصدای سپاس‌گذاری از دوست‌تان روسیه همراه بود. کسانی‌که به هدایت شما به انقلاب خیانت کردند، در ۲۰۱۸م بیشتر افشاء شدند. شما گفتید که در کنار انقلاب سوریه هستید، ولی دست‌تان را به دست رژیم اسد دادید. بجز حمایت تنی‌چند از مسلمان و مردم سوریه، انقلاب ازین‌پس بدون حامی شد. سال یأس و ناامیدی برای میانمار، سال تنهایی برای ترکستان شرقی و سال قصور برای تمام سرزمین‌های اسلامی مانند سودان، لیبیا و غیره.

۲۰۱۸م برای ترکیه نیز متفاوت نبود. نظام پارلمانی انگلیسی جایش را به نظام ریاستی امریکایی داد. شما گفتید زمانی‌که نظام ریاستی برپا شود، همه‌چیز درست خواهد شد و با آراستن دروغ‌ها مردم را فریفتید.

به همین ترتیب، بازهم مسلمانان مخلص مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. شما آنانی را که خلافت می‌خواهند، با محاکمه‌های ناعادلانه و غیرقانونی به زندان می‌اندازید، ولی کشیش برونسون را، فقط به‌خاطر این‌که ترامپ خواست، به امریکا تحویل دادید.

خلاصه: اگر به ۲۰۱۸م نظر کنید، هیچ قضیه‌ای را نمی‌بینید که در آن خیری برای امت باشد. به‌خاطری‌که امت مسلمه پارچه پارچه شده‌است! چون این امت به یک خلیفه نیاز دارد که سرحدات، لشکرها و سرمایه‌اش را واحد کند. امیدواریم ۲۰۱۹م سالی باشد که در آن تمام مشکلات امت مسلمه حل شود؛ سالی‌که بازگشت روزهای باشکوه امت را اعلان کند؛ سالی‌که دولت رسول الله صلی الله علیه و سلم به صحنۀ جهانی برگردد. امیدواریم این سالی باشد که لوای توحید آسمان را مزین کند، حکومت‌های خیانت‌کار یکی پی دیگری از صحنۀ وجود حذف شوند و کفار امپریالیست به دنبال مکانی باشند که خودشان را پنهان کنند. به الله سبحانه وتعالی دعا می‌کنیم تا سال ۲۰۱۹م سالی باشد که خلافت راشدۀ ثانی تأسیس شود. یقین داشته باشید، چون این اصلاً برای الله سبحانه وتعالی دشوار نیست.

محمود کار

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه ترکیه

ادامه مطلب...

تحولات اخیر قضیۀ سوریه؛ از اعلان نقشۀ هجوم اردوغان به شرق فرات تا اعلان خروج نیروهای امریکا از سوریه

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش

اردوغان در خصوص حمله به شرق فرات پیاپی اظهاراتی را مطرح نمود، بعداً این حمله را به تأخیر انداخت، سپس مجدداً این اظهارات را از سر گرفت و بعد از آن که کردها در منطقۀ منبج از حکومت سوریه درخواست پشتیبانی نمودند، اردوغان به روسیه رفت تا عملیات نظامی‌اش را هماهنگ کند. در جریان این موقف گیری‌ها و تحولات بود و ترامپ اعلان نمود که اردوی امریکا را از شرق فرات بیرون خواهد کرد. سپس این بحث بالا گرفت که جای نیروهای امریکائی را کی پر خواهد نمود. پرسش اینست که: چرا اردوغان در خصوص حمله به شرق فرات متردد است؟ آیا این اظهارات و موقف گیری‌های اردوغان در هماهنگی با امریکا صورت ‌می‌گیرد و یا بدون هماهنگی؟ و این اختلاف سیاسی میان ترامپ و اردوغان چه معنی دارد؟ پرسش اخیر این‌که انگیزۀ خروج نیروهای امریکا از سوریه چیست؟ از این‌که پرسش به درازا کشید، معذرت ‌می‌خواهم. جزاکم الله خیراً

پاسخ

با دقت نمودن به حوادث اخیری‌که از اعلان نقشۀ هجوم اردوغان به شرق فرات آغاز و تا اعلان خروج نیروهای امریکا از سوریه و تا امروز ادامه یافت، موارد ذیل روشن ‌گردد:

اول) سیاست اردوغان کاملاً همسو با سیاست امریکا است و هیچ تفاوتی قابل توجهی ندارد؛ به قول معروف: گام به گام آن را دنبال ‌کند. شرح آن قرار ذیل است:

1. جیمز جیفری نمایندۀ امریکا به سوریه به تاریخ 7 دسمبر 2018م وارد انقره شد و در دیدارش با مسئولین حکومت ترکیه، نقشۀ مرحله‌ای امریکا در سوریه، به ویژه در منبج و ادلب را برای‌شان‌ ترسیم نمود. جیفری تأکید نمود که همکاری در خصوص شهر منبج تبدیل به نمونه‌ای جهت تحکیم صلح و ثبات در سوریه گردیده، چنان‌چه وی گفت: «بدون همکاری نزدیک میان ایالات متحده و ‌ترکیه هرگز نمی‌توان به راه‌حل نهائی در آنجا دست یافت.» وی در مورد کمک‌های امریکا به کردهای مسلح گفت: «پیوسته تأکید ما این است که فعالیت مشترک ما با نیروهای دموکرات سوریه علیه "داعش"، فعالیت‌های موقتی و تاکتیکی است.» (منبع: آر تی آن لاین 8 دسمبر 2018م) چهار روز پس از این سفر بود که اردوغان نقشۀ جدیدش را در شرق فرات اعلان نمود. چنانچه در یک بیانیۀ تلویزیونی گفت: «به زودی و در خلال چند روز آینده برای تخلیه نمودن شرق فرات از وجود ‌تروریستان جدائی‌طلب عملیات نظامی‌را آغاز خواهیم نمود.» اشارۀ او به مناطقی است که "نیروهای حمایت مردمی" در آن مستقر ‌باشند. (منبع: بی بی سی 12 دسمبر 2018م)

2. چند ساعت از اعلان حملۀ نظامی‌ جدید‌ ترکیه به شرق فرات نگذشته بود که موقف‌گیری مخالف امریکا، که مرکز آن پنتاگون بود، بالا گرفت، چنانچه شون روبرتسون سخنگوی پنتاگون در بیانیه‌ای گفت: «اقدام به حملۀ نظامی ‌یک جانبه در شمال شرق سوریه، به ویژه با توجه به احتمال وجود افرادی از اردوی امریکا در این منطقه و یا اطراف آن، به شدت نگران کننده است.» وی افزود: «هرگونه اقدام این چنینی از طرف ما غیرقابل قبول است.» (منبع: سایت خلیج جدید 13 دسمبر 2018م) این اظهارات مخالفی‌که مرکز آن پنتاگون و افرادی از جمهوری‌خواهان برجسته در سنای امریکا بود، باعث گردید که ‌ترکیه خود را در برابر دو دیدگاه و موقف‌گیری مخالفی دریابد که از واشنگتن صادر گردیده بود. به همین دلیل بود که نقشۀ ‌ترکیه در خصوص این حمله متوقف گردید؛ به انتظار این‌که موقف نهائی واشنگتن روشن گردد. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور‌ترکیه روز دوشنبه 17 دسمبر 2018م در اظهاراتی گفت: «هر آن ممکن است کشورش عملیات نظامی‌ جدیدی را در سوریه راه‌اندازی نماید.» او که در منطقۀ قونیه که در مرکز‌ترکیه موقعیت دارد، سخن ‌گفت و افزود: «رسماً اعلان نموده‌ایم که به زودی در شرق فرات عملیات نظامی‌ راه اندازی خواهیم نمود.» وی افزود: «ما این مسئله را با آقای‌ ترامپ بررسی نمودیم و پاسخ وی مثبت بود.» (منبع: رویترز 17 دسمبر 2018م)

3. ترامپ رئیس جمهور امریکا روز چهار شنبه 19 دسمبر 2018م، به گونۀ غیرمترقبه اعلان نمود که نیروهای امریکائی را از سوریه خارج خواهد نمود، زیرا مسئولیت‌اش در آن جا، که شکست دادن "گروه داعش" بوده، به پایان رسیده است. وی گفت: «اینک پس از پیروزی‌های تاریخی علیه "داعش" وقت آن رسیده که جوانان بزرگ مان به خانه برگردند.» (منبع: اسپوتنیک روسیه 20 دسمبر 2018م) با این اعلان خروج، روشن شد که انگار امریکا قصد دارد منطقۀ شرق فرات را برای‌ترکیه تخلیه نماید، چنانچه نقشۀ حملۀ نظامی  ‌اردوغان فوراً پس از این اعلان جان تازه‌ای گرفت و همین منبع فوق الذکر اعلان نمود که: «اردوی‌ترکیه تجهیزات جدیدی روانۀ پایگاه‌های خودش را در نزدیکی مرز سوریه، در جنوب‌ ترکیه نموده است.»

4. به محض این‌که رئیس جمهور امریکا خبر خروج از سوریه را اعلان نمود، طوفانی از اعتراض‌ها میان سیاسیون امریکا در واشنگتن برپا گردید و هم‌چنین شماری از اعضای برجستۀ حزب جمهوری‌خواه نیز با این تصمیم مخالفت نمودند. واکنش‌ها در حدی شدید بود که منجر به استعفای ناگهانی وزیر دفاع امریکا شد. «جیمز ماتیز وزیر دفاع امریکا از مقام‌اش استعفا نمود. ماتیز در استعفانامه‌اش با قوت تمام به وجود اختلافات‌اش با سیاست‌های رئیس جمهور ‌ترامپ اشاره نمود.» (منبع: بی بی سی 21 دسمبر 2018م) همزمان با این نا آرا‌ها در واشنگتن بود که رئیس جمهور‌ ترکیه در اظهاراتی از استانبول گفت: «در هفتۀ گذشته تصمیم گرفتیم که به شرق نهر فرات حملۀ نظامی ‌‌کنیم. با‌ترامپ رئیس جمهور امریکا در این زمینه تلیفونی صحبت نمودیم و دیپلومات‌ها و مسئولین امنیتی دوطرف نیز دیدارهایی داشتند و ایالات متحده بیانیه‌هایی را منتشر نمود. این امور ما را وداشت تا حملۀ نظامی‌را برای مدتی به تعویق اندازیم.» اردوغان افزود: «عملیات نظامی‌ علیه "ملیشه‌های کرد" در شرق نهر فرات را تا معلوم شدن نتیجۀ تصمیم خروج امریکا از سوریه به تعویق انداختیم.» (منبع: رویترز 22 دسمبر 2018م)

5. به این‌ترتیب معلوم ‌شود که تصمیم عملیات نظامی ترکیه در شرق فرات درست دو روز پس از اتخاذ آن، مجدداً به انتظار گذاشته شد، زیرا ‌ترکیه با بادهایی به حرکت ‌آید که از واشنگتن بر ‌خیزد؛ بادهایی‌که گاه آتش‌ ترکیه را تیز و گاه آن را خاموش ‌کند. به این‌ترتیب اظهارات در مورد هجوم به شرق فرات و سپس به تعویق انداختن آن بسته‌گی به موقف‌گیری‌های امریکا، از زمان سفر جیفری و پیامدهای آن سفر داشت. این بدان معنی است که‌ ترکیه در قضیۀ سوریه به هیچ‌وجه سیاست مستقل و جدائی از تصامیم اتخاذ شده در واشنگتن ندارد؛ در حدی‌که نزدیک است این وابسته‌گی‌ترکیه را از درجۀ دولت‌های "در محور" به درجۀ دولت‌های "مزدور" نزدیک کنید، زیرا نظام حاکم در‌ ترکیه در بسیاری موارد، در قضیۀ سوریه، بیشتر از این‌که منافع‌ ترکیه را رعایت کند، منافع امریکا را در نظر ‌گیرد؛ چنانچه در دو عملیات موسوم به "سپر فرات" و "شاخۀ زیتون" این واقعیت به خوبی روشن گردید.‌ ترکیه پیوسته خط سرخ‌های امریکا را مراعات ‌نمود، چنانچه زمانی‌که عملیات "سپر فرات‌اش" به شهر منبج نزدیک شد، فوراً آن را با فاصلۀ زیاد از این شهر متوقف نمود.

دوم) در مورد انگیزۀ تصمیم‌ ترامپ برای خروج از سوریه باید گفت که با بررسی امور زیر ‌توان به آن پی برد:

1. پس از ناامیدی‌هایی‌که در پی مداخلات امریکا در افغانستان و عراق به وجود آمد، اوباما رئیس جمهور امریکا در زمان حکومت‌اش شکل جدیدی از مداخلۀ امریکا را روی دست گرفته و از آن دفاع نمود؛ شکلی‌که بر اساس آن، نیروهای امریکا حضور کمتر و یا اصلاً حضور نداشته باشند و در عوض آن‌ها، در جنگ‌ها از سربازان هم‌پیمان‌ها استفاده ‌شود. امریکا از همان آغاز بحران سوریه، پیروان منطقه‌ای‌اش را مانند‌ترکیه، ایران و دولت‌های شورای همکاری خلیج بسیج نمود، به علاوۀ اتحادیۀ اروپا تا در ناکام ماندن این انقلاب علیه بشار اسد نقش فعالی را بازی نمایند. وقتی‌که امریکا متوجه شد این دولت‌ها کافی نیستند، علناً به کمک روسیه روی آورد تا راه‌حل دیپلوماتیک را از طریق توافق نامه‌های ژینو ایجاد نماید؛ اما با وجود همه بازهم امریکا حضور نظامی‌اش را در سوریه کاملاً پایان نداد.

زمانی‌که ‌ترامپ قدرت را در دست گرفت، روی این مسئله تمرکز نمود؛ چنانچه تصمیم خروج به تاریخ 19 دسمبر 2018م اتخاذ و ‌ترامپ از این تصمیم‌اش دفاع کرد و در چند تویت در صفحۀ تویترش به تاریخ 20 دسمبر 2018م نوشت که: «من به تعهدی‌که در جریان تبلیغات انتخاباتی‌اش در سال 2016م در مورد خروج از سوریه داشته وفا ‌کند. ایالات متحده کار دولت‌های دیگری، از جمله روسیه و ایران را انجام ‌دهد، بدون این‌که بدیلی به دست آورد. اینک سر انجام زمان آن فرارسیده که دیگران بجنگند. روسیه، ایران و دیگران اند که دشمن داخلی داعش ‌باشند و ما داریم کار آن‌ها را انجام ‌می‌دهیم. اینک وقت آن راسیده که به وطن برگردیم و در بنای آن سهیم شویم.» ‌ترامپ هم‌چنین در یک تویت دیگر نوشت: «برنامۀ ما این بود که برای سه ماه در سوریه بمانیم و این تصمیم را هفت سال پیش گرفته بودیم؛ اما هرگز بیرون نشدیم.» وی افزود: «وقتی من رئیس جمهور شدم، خشونت و جنایت داعش در حال افزایش بود؛ اما اینک به بدترین شکل ممکن شکست خورده و حالا زمان آن رسیده که دولت‌های دیگری مانند ‌ترکیه نقش خود را برای نابود کردن بقایای آن به آسانی بازی نمایند و ما به سرزمین خود برگردیم.» (منبع: روسیۀ امروز 22 دسمبر 2018م)

در عین حال، ‌ترامپ از روسیه، ایران، حکومت سوریه و اردوغان به خاطر ادای خدمت بزرگ‌شان به امریکا در توافقنامۀ سوتچی در مورد حلب به تاریخ 17 سبتمر 2018م سپاس‌گزاری نمود و گفت: این من بودم که آن توافقنامه را آماده نمودم و آنان از آن استقبال کردند. پس‌ترامپ ‌می‌‌داند که روسیه، ایران و حزب ایران در لبنان و سایر دنباله‌روان‌اش،‌ ترکیه، سعودی و گروه‌های دنباله‌رو آنان و دیگران آماده اند به همان هدفی بجنگند که امریکا به خاطر آن می‌‌جنگند و آن جلوگیری از سقوط نظام حاکم سوریه و ممانعت از برگشتن اسلام به قدرت است. چنانچه به گونۀ سری و علنی در توافقنامه‌های ژینو، آستانه، سوتچی و در سازمان ملل و فیصله‌های شورای امنیت مربوط به قضیۀ سوریه، به ویژه فیصلۀ شماره 2254 که توسط امریکا پیشنهاد و موافقت شورا را به دست آورد و تمام طرف‌های فوق خواستار تطبیق آن شدند.

ما در پاسخ به پرسشی‌که به تاریخ 29 جولای 2018م منتشر نمودیم، گفتیم که بخشی از نقشۀ امریکا این است که: «"برای تأمین صلح" به نیروهای منطقه‌ای تکیه ‌کند و ممکن است، برای تحقق این هدف از نیروهای مصر، سعودی و ‌ترکیه استفاده نماید و این سخن جدیدی نیست. هنوز این تصور امریکا برای ایجاد راه‌حل در بحران سوریه، که مخالف آوردن نیروهای خارجی است، به پایان نرسیده. ادارۀ حکومت دونالد‌ترامپ برای تأمین صلح در شمال شرق سوریه پس از شکست تنظیم الدوله(داعش) اینک در حال برنامه‌ریزی برای آوردن نیروهای عربی و جایگزین کردن آنان با نیروهای امریکایی در سوریه ‌می‌باشد.» ‌ترامپ در اظهارات اخیرش این موضوع را به صراحت اعلان نمود.

2. ترامپ اندیشۀ تجارتی دارد، اندیشه‌ای که دید فایده و نقص بالای آن تسلط دارد و بر اساس همین دیدگاه است که ‌می‌خواهد مصارف سربازان امریکائی را از دوش خزانۀ امریکا کم نماید؛ هرچند این عربستان سعودی و امارات بودند که بیشترین هزینۀ سربازان کرد و تسلیحات آنان را ‌پرداختند و در فراهم نمودن مصارف ائتلاف جهانی نیز سهیم بودند. «کشور شاهی عربستان سعودی و امارات در این اواخر یکی از مهم‌ترین قدرت‌های ‌بودند که در داخل سوریه نقش بازی ‌کردند. این واقعیت توسط گزارش‌های مطبوعاتی روشن گردید که پرده از کمک‌های ریاض برای کردهای سوریه در مرز با‌ترکیه بر داشت.» (منبع: مصر عربی 4 دسمبر 2018م) هم‌چنین عربستان سعودی به تاریخ 14 دسمبر 2018م اعلان نمود که هزینۀ ائتلاف جهانی به رهبری امریکا را بپردازد. هیزر ناورت سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا گفت: «سعودی با پرداخت صد ملیون دالر سهم گرفته و امارات متعهد شده که 50 ملیون تمویل جدید را پرداخت خواهد نمود.» (منبع: خلیج آن لاین 17 دسمبر 2018م)

اما با وجود این همه پرداخت، بازهم‌ ترامپ قصد دارد تمام هزینه‌های سربازانش و حتی هزینۀ حمل و نقل آنان و تسلیحات‌شان نیز پرداخت گردد؛ زیرا از نظر او به صفت یک تاجر، این مصارف یک نوع خسارتی است که امریکا متحمل ‌شود، بناءً باید توسط دیگری پرداخت گردد. این واقعیت پنهانی نیست، بلکه خود آن را به صراحت در اظهارات‌اش در مورد تصمیم خروج از سوریه اعلان نمود و توسط خبرگزاری رویترز به تاریخ 20 دسمبر 2018م منتشر گردید: «وی افزود: آیا ایالات متحدۀ امریکا ‌می‌خواهد نقش پولیس خاورمیانه را بازی کند، بدون این‌که در بدل آن چیزی به جز از دست دادن جان‌های شیرین عزیزانش به دست آورد و‌ تریلیون‌ها دالر را برای حفاظت از جان دیگران مصرف کند؟ دیگرانی‌که در بسیاری موارد قدر این قربانی‌های ما را نمی‌دانند! آیا ‌می‌خواهیم برای ابد در آنجا بمانیم؟ اینک وقت آن رسیده که دیگران بجنگند.» از این اظهارات چنین بر می‌آید که امریکا قصد دارد در جنگ‌هایش از دیگران استفاده نماید تا به جای خون امریکائی‌ها، خون دیگران ریخته شود و به جای سرمایه‌های امریکا، دروازۀ خزانه‌های دیگران برای سرمایه‌گذاری در این جنگ‌ها باز گردد!

3. واقعیت این است که ‌ترامپ قصد دارد طرف‌های دخیل را، حد اقل در شرایط فعلی، سرگرم راه‌حل سیاسی نماید و نه اقدامات نظامی‌ و این خواست امریکاست؛ نه فقط‌ ترامپ.‌ ترامپ برای تحقق این هدف‌اش از لشکرکشی روسیه و حکومت سوریه به جانب ادلب جلوگیری نمود؛ زیرا او قصد دارد پیش از هرکار دیگری، راه‌حل سیاسی را بر اساس برنامه‌ریزی‌های خود روی دست گیرد. در پاسخ به پرسشی‌که به تاریخ 22 سپتمبر 2018م منتشر نمودیم، به این مسئله اشاره کردیم: «روسیه به این سیاست امریکا پی برده و به همین دلیل است که نتوانست حمله‌ای را که برای پایان دادن به بحران در ادلب آمادۀ آن شده بود، به طریقۀ خودش تکمیل نماید؛ زیرا‌ ترکیه به تحریک امریکا به آن اعتراض نمود و ایران سکوت اختیار کرد. به این‌ترتیب گردهمایی ایران، که به تاریخ 7 سپتمبر 2018م به هدف تأیید نقشۀ روسیه برای حمله به ادلب و پایان دادن به بحران به طریقۀ روسیه راه‌اندازی گردیده بود، به ناکامی ‌انجامید و چند روزی بیش نگذشت که اردوغان و پوتین با هم دیدار نمودند و پس از آن؛ ساختن منطقۀ عاری از سلاح جایگزین حمله به ادلب شد و امریکا از آن استقبال نمود! چنانچه آژانس نوستی به تاریخ 18 سپتمبر 2018م به نقل از یکی از مسئولین وزارت خارجۀ امریکا گفت: «ما روسیه و ‌ترکیه را تشویق ‌می‌کنیم که برای جلوگیری از حملۀ نظامی‌توسط حکومت بشار اسد و هم‌پیمانان‌اش به ولایت ادلب گام‌های عملی بر دارند. به این‌ترتیب روسیه دست از بمباردمان ادلب برداشت و کشتی‌هایی را که در بحر متوسط مانور ‌دادند، برگرداند. امریکا پیوسته سعی دارد از یک طرفه نمودن موضوع ادلب به گونۀ نظامی‌ قبل از راه‌حل سیاسی، چه مستقیم و چه توسط‌ ترکیه، جلوگیری نماید. امریکا می‌‌خواهد پیش از اقدام برای یک طرفه قضیۀ ادلب به گونۀ نظامی، به طریقۀ سیاسی حل و فصل گردد تا از آن به عنوان اهرم فشار علیه روسیه در خصوص پایگاه‌های نظامی آن در سوریه استفاده نماید و سپس مخالفان را وادار نماید موضوع این پایگاه‌ها را در روند حل سیاسی مطرح نمایند. به این‌ترتیب؛ جدیت‌ ترکیه، که به دستور امریکا عمل می‌کند، برای جلوگیری از حملۀ روسیه به ادلب در درجۀ نخست به نفع امریکاست و نه جلوگیری از دسترسی حکومت بشار به ادلب و حمایت غیر نظامیان! آنچه برای امریکا اهمیت دارد، منافع آن است و خون مردم ادلب، غیرنظامیان و نظامیان، عاری از سلاح و با سلاح هیچ کدام برای امریکا ارزشی ندارد، چنانچه موقف‌گیری‌های گوناگون این کفار در مناطق مختلف سوریه و جنایت‌های‌شان در هرگوشه و کنار به وضوح بیانگر چهرۀ واقعی آنان است.»

به این‌ترتیب، ‌ترامپ با اتخاذ تصمیم خروج از سوریه، طرف‌های دخیل را به این هدف نزدیک‌تر نمود، چنانچه‌ ترکیه را فریب داد تا گمان کند جای خالی نیروهای امریکا را پر خواهد نمود. از آن طرف با تهدید نمودن کردها توسط ‌ترکیه در دل‌شان رعب و وحشت انداخت؛ طوری‌که به حکومت بشار پناه برده و از آن کمک خواستند و این همان چیزی بود که نظام بشار ‌خواست، چنانچه نیروهای سوریه پس از تهدید کردها توسط‌ ترکیه در منبج، روانۀ این منطقه گردیدند. از آن جایی‌که روسیه از حکومت بشار حمایت ‌کند و در عین حال متحد ‌ترکیه ‌باشد، بعید به نظر می‌رسد ‌ترکیه در منبج با حکومت درگیر شود؛ مگر این‌که روابط جدیدی در منطقه ظهور نماید. به این‌ترتیب،‌ ترامپ طرف‌های ذیدخل در قضیۀ سوریه را طوری آماده نمود که هیچ یکی نتواند در برابر آن دست به کوچک‌ترین اقدا‌م بزند و تنها به راه‌حلی فکر کنند که امریکا ‌می‌خواهد؛ چنانچه برخی از طرف‌ها به گونۀ علنی و برخی دیگر به گونۀ سری شروع به زمزمه‌هایی در مورد این راه‌حل امریکائی نموده اند:

الف) سخنگوی وزارت خارجۀ روسیه در اظهاراتی گفت: «تصمیم واشنگتن مبنی بر خروج نیروهایش از سوریه در حقیقت سهم‌گیری در دستیابی به راه‌حل فراگیر برای این وضعیت ‌باشد. وی اشاره نمود که جدول زمانی خروج نیروهای امریکا از سوریه مشخص نیست.» (منبع: اسپوتنیک عربی 26 دسمبر 2018م)

ب) «اقدامات به هدف تسلط بالای منبج، که دو روز قبل اعلان شده بود، به درخواست ‌ترکیه متوقف و تا انجام دادن مذاکرات بیشتر توسط ‌ترکیه با روسیه و امریکا به تعویق افتاد.» (منبع: المدن 27 دسمبر 2018م)

به این‌ترتیب ‌ترامپ توانست تلاش‌های طرف‌های ذیدخل را با استفاده از موضوع خروج نیروهایش از سوریه به جانب راه‌حلی سوق دهد که خود ‌می‌خواهد، چنانچه این طرف‌ها برای حل بحران سوریه چیزی به جز نقشۀ امریکا در برابر خویش نبینند.

4- عامل انتخاباتی نیز از جمله اسبابی است که‌ ترامپ به آن اهمیت خاص می‌دهد.‌ ترامپ از گذشته شخصاً با جنگ‌های خارجی مخالف بود، چنانچه در تبلیغات انتخاباتی‌اش شعار "نخست امریکا" را بلند نمود؛ شعاری‌که توسط آن به پیروزی رسید. بنابر این، تصمیم‌ ترامپ به خروج نیروهای امریکا از سوریه و افغانستان، منافع شخصی نیز برای وی دارد و در انتخابات پیش‌رو در سال 2020م از آن استفاده خواهد نمود. پس او به برگرداندن 2000 سرباز امریکائی از سوریه، (منبع: گاردین 19 دسمبر 2018م) و 7000 دیگر از افغانستان، (منبع: npr 21 دسمبر 2018م) مصمم است تا به این‌ترتیب در نزد مردم امریکا به شکل عام چهرۀ مرد ‌پیدا نموده و در انتخابات مجددش در سال 2020م وی را کمک نماید.

سوم) به این‌ترتیب دیده ‌می‌شود که ‌ترامپ، مزدوران و دنباله‌روانش را با تصمیم خروج به درد سر انداخته؛ تصمیمی‌که حتی پیش از خروج کندی‌که ممکن است ماه‌ها را در بر گیرد، البته در صورتی‌که این تصمیم به صورت کامل عملی گردد و در در مورد آن تجدید نظر نشود.

با تأمل و تدبر بیشتر در آنچه تا کنون اتفاق افتاده و آنچه که در حال اتفاق افتادن است، روشن خواهد شد که ‌ترامپ هیچ اهمیتی به مزدوران و دنباله‌روانش نمی‌دهد و اگر آنان اندکی ‌می‌اندیشیدند، قطعاً باید از ماحول وی متفرق می‌شدند؛ اما آنان کسانی نیستند که از آنان انتظار اندیشیدن و تفکر را داشت! و به همین دلیل است که‌ ترامپ برای عملی شدن نقشه‌های خویش از آنان ذلیلانه و مکارانه استفاده ‌می‌کند، حتی روسیه و اروپا نیز از این استفاده در امان نماندند:

1. کردها، که خود را کاملاً در اختیار امریکا قرار داده بودند، گمان می‌کردند که امریکا به آنان تمرینات نظامی داده و آنان را مسلح ‌می‌کند تا سر انجام از سوریه اعلان استقلال نمایند و امریکا برای‌شان دولت مستقلی برپا نموده و حفاظت از آن دولت را به دوش خواهد گرفت؛ بناءً به همین امیدواری خود را در اختیار امریکا قرار داده و به امید دولت موعود از امریکا فرمان ‌بردند! چنانچه در هرجنگی‌که امریکا ‌خواست، آنان در صف اول قرار داشتند. آشتون کارتر وزیر دفاع آن زمان امریکا از نیروهای دموکرات سوریه تعریف و تمجید نمود. اصطلاح نیروهای دموکرات سوریه چتری بود که گروه‌های نظامی کرد توسط امریکا زیر سایۀ آن جمع و تنظیم گردیده بودند. کارتر در مورد آنان گفت: «آنان ثابت نمودند که در جنگ علیه "داعش" شرکای استثنائی استند. ما ممنون‌دار آنان بوده و در همکاری با آنان متعهد خواهیم بود؛ در عین حال اعتراف می‌کنیم که نقش منطقه‌ای آنان بسیار بغرنج و پیچیده است.». (منبع: صفحۀ حریت دیلی نیوز 18 مارچ 2016م)

به این‌ترتیب کردها گمان کرده بودند که امریکا در پیدا و پنهان از آنان حمایت خواهد نمود؛ در حدی‌که متوجه اظهارات صریح جیمز جیفری نمایندۀ ویژۀ امریکا در سوریه نیز نشدند که گفت: «پیوسته تأکید نموده‌ایم که همکاری ما با نیروهای دموکرات سوریه علیه داعش موقتی و تاکتیکی است.» (منبع: آر تی آن لاین 8 دسمبر 2018م) و به مزدوری‌شان ادامه دادند. بناءً استفاده از آنان در هرکجا که منافع امریکا تقاضا ‌کرد و نه منافع خودشان، کاری ساده و آسان شده بود. زمانی منافع امریکا تقاضا نمود که تصمیم بگیرد از سوریه خارج شود و کردها را در برابر تهدیدهای ‌ترکیه تنها می‌گذارد، امریکا بدون هیچ‌گونه توجهی به منافع کردها، این تصمیم را اتخاذ نمود. اینجا بود که کردها مجبور شدند به آغوش حکومت سوریه برگردند و این دقیقاً همان چیزی بود که امریکا خواستار آن بود تا راه برگشت حکومت بشار اسد به شمال سوریه و با درخواست خود کردها هموار گردد. «رهبران کردها، که بیشتر مناطق شمال سوریه را در اختیار دارند و تصمیم خروج امریکا از منطقه آنان را نگران نموده، روسیه و دمشق را تشویق نمودند تا برای دفاع از مرزهای سوریه در برابر خطر هجوم ‌ترکیه به آنجا نیرو بفرستند.

درخواست کردها از نیروهای حکومت سوریه به مناطق مرزی، که سال‌هاست در اختیار نیروهای مسلح کرد قرار دارد، بیانگر عمق بحران و نگرانی است که کردها پس از تصمیم ناگهانی ‌ترامپ مبنی بر خروج نیروهای امریکا از سوریه به سراغ آنان آمده.» (منبع: اسپوتنیک عربی 27 دسمبر 2018م) نیروهای دموکراتیک سوریه در نخستین واکنش خویش به تصمیم ناگهانی امریکا برای خروج از شرق سوریه این تصمیم را "خنجری از پشت و خیانت در خون هزاران سرباز خود" دانستند. کمسیون حقوق بشر سوریه به نقل از منابعی‌که خود آن را معتبر خوانده ‌می‌گوید که شماری از رهبران نیروهای دموکراتیک سوریه، «خروج نیروهای امریکا را در حال حاضر، خنجری خوانده که از پشت به نیروهای آنان و گروه‌های حمایت مرد‌زده شده؛ نیروها و گروه‌هایی‌که در جریان ماه‌ها و سال‌های گذشته بزرگ‌ترین مناطق جغرافیایی را از گروه "داعش" پس گرفتند که همان منطقۀ شرق فرات با منبج ‌می‌باشند.» (منبع: صفحۀ تحریر نیوز 19 دسمبر 2018م)

2. ترکیه نیز به حرج افتاد، چنانچه گمان ‌کرد که این فقط‌ ترکیه است که جای خالی امریکا را پرخواهد نمود، مخصوصاً پس از تصمیم خروج امریکا پس از تماس تلیفونی ‌ترامپ و اردوغان اعلان گردید. «یک مقام امریکائی گفته که دونالد‌ترامپ رئیس جمهور امریکا تصمیم خروج نیروهای ایالات متحده را از سوریه در نتیجۀ گفتگوهای اخیرش با همتای ‌ترک‌اش، رجب طیب اردوغان، روی دست گرفته است. این مقام امریکائی، که با آژانس رویترز صحبت ‌نمود افزود که این تصمیم پس از گفتگوی تلیفونی‌ترامپ و اردوغان در روز جمعۀ گذشته اتخاذ گردید. منبع مذکور در توضیح سخنان مقام یاد شده گفت که هر آنچه بعداً اتفاق افتاد در حقیقت اجرای توافقی است که در جریان این تماس تلیفونی به دست آمده است.» (منبع: روسیۀ امروز 19 دسمبر 2018م) آژانس ‌ترکی "آناضول" در مورد تماس تلیفونی یاد شده میان اردوغان و ‌ترامپ به تاریخ 21 دسمبر 2018م چنین گفت: «رئیس جمهور‌ ترکیه گفت که ‌ترامپ از ما پرسید: آیا توان نابود کردن "داعش" را دارید؟ اردوغان در پاسخ گفت: ما آنان را نابود کرده‌ایم و ‌می‌توانیم این کار را در آینده نیز انجام دهیم، کافی است کمک‌های لازم لوجستیکی را به ما بدهید... آنان "امریکائی‌ها" در نهایت شروع به خروج نمودند. حالا هدف ما این است که روابط دیپلوماتیک مان را به گونۀ مسالمت‌آمیز با آنان ادامه دهیم.»

به این‌ترتیب،‌ترک‌ها گمان ‌نمودند که این‌ ترکیه است که جای خالی امریکا را در سوریه پر خواهند نمود، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، این بود که حکومت سوریه به درخواست کردها به جانب منبج حرکت نمود. «نزدیک به یک هزار تن از سربازان حکومت با شمار زیادی تانک و سایر وسایل حمل و نقل نظامی‌می مجهز با سلاح‌های ثقیله در نقطۀ گذرگاه تایه تجمع نموده اند و در حدود 40 تن از نیروهای حکومت وارد منطقۀ مشترک "قسد" در قریۀ یالنی در شمال شرق شهر عریمه شده اند. این نخستین منطقه‌ای است که نیروهای حکومت پس از توافق با "قسد" بر سر انتشار نیروهای مشترک در برابر مناطق زیر تسلط ارتش آزاد و نیروهای ‌ترک، در این منطقه متمرکز ‌شوند.» (منبع: سایت المدن 27 دسمبر 2018م)

سپس به تاریخ 29 دسمبر 2018م یک هیئت ‌ترک به شمول وزیر دفاع، وزیر خارجه و رئیس ارکان ‌ترکیه جهت مناقشۀ این موضوع دست به کار شدند، اما اظهارات برخی از مقامات روس خطاب به‌ترکیه، تحریک‎آمیز بود، چنانچه ماریا زاخاروفا سخنگوی وزارت خارجۀ روسیه به تاریخ 27 دسمبر در سخنانی گفت: «مناطقی را که امریکائی‌ها‌ ترک ‌می‌کنند، باید زیر تسلط نیروهای حکومت سوریه قرار گیرند» وی افزود: «طبیعتاً پرسش اساسی مطرح ‌می‌شود، مناطقی را که امریکائی‌ها‌ ترک می‌کنند، در اختیار کی قرار خواهد گرفت؟ روشن است که بر اساس قوانین بین‌المللی؛ این حکومت سوریه است که این مناطق را باید در دست گیرد.» زاخاروف اعلان نمود: «در قضیۀ سوریه ما دیدگاه‌های مان را با همکاران‌ ترک‌مان هماهنگ نموده و سیاست‌های مشخصی را عملی خواهیم نمود، چه سیاست خارجی و چه در خصوص عملیات‌های نظامی ‌به هدف مبارزه با‌ترورزم.» (منبع: المدن 27 دسمبر 2018م) لینزی گراهام یکی از سناتوران برجستۀ امریکائی نیز در این زمینه گفت: «ترامپ مجدانه پیگیر است که مبادا ‌ترکیه پس از خروج نیروهای امریکائی از سوریه با نیروهای حمایت مرد ‌درگیر شود و با تأکید به‌ترکیه، که هم پیمان‌اش در پیمان ناتو ‌باشد، گفته که برای کمک به دفاع از منافع خودش منطقۀ حایل ایجاد نماید. ‌ترکیه قطعات حمایت مرد‌را بخشی از جریان‌های جدائی‌طلب کرد خاک خود می‌داند و پیوسته تهدید می‌کند که بالای نیروهای این قطعات حملۀ نظامی ‌خواهد نمود.» (منبع: عربی پوست 31 دسمبر 2018م)

سپس اردوی روس کار را به "مرکز هماهنگی‌های روسیه برای صلح در سوریه" کشانید که در شهر عریمه در حومۀ منبج قرار دارد؛ جایی‌که قبلاً از آن بیرون رفته بود. (منبع: سایت المدن 27 دسمبر 2018م) تمام این تحرکات و اقدامات موانعی را در برابر‌ ترکیه به خاطر پر نمودن جای خالی امریکا قرار می‌دهد!

3. به دلیل این‌که روسیه یک دولت نسبتاً قدرتمند است، امریکا تلاش ‌می‌کند آن را از یک بحران به بحران دیگر بکشاند. روسیه پی برده که بعد از مداخلۀ نظامی‌اش در سوریه، که پس از دیدار اوباما با پوتین به تاریخ 29 سپتمبر 2015م آغاز کرد، در این گرداب بحران این سرزمین غرق شده. پوتین امیدوار بود در بدل این مداخلۀ نظامی‌ در سوریه به نفع امریکا، تحریم‌های اعمال شده علیه آن به دلیل اشغال جزیرۀ کریمیه از بالای روسیه رفع گردد، اما هرگز چنین نشد. در این اواخر روسیه ‌خواست موضوع ادلب را به گونۀ نظامی ‌یک طرفه نماید تا بار سوریه را از دوش گذاشته و از این تنگناه بیرون رود و سپس راه‌حل سیاسی به درازا کشد، زیرا به درازا کشیدن مباحثات سیاسی، که همراه با فعالیت نظامی‌ نباشد(روسیه از زیر بار کارهای نظامی‌رها شده باشد)، هیچ ضرری را متوجه روسیه نمی‌کند. اما امریکا مانع این تصمیم روسیه شد و روی دست گرفتن راه‌حل سیاسی را قبل از یک طرفه نمودن عملیات نظامی‌ مقدم شمرد.

در پاسخ به پرسشی‌که به تاریخ 22 سپتمبر 2018م منتشر شد، در این زمینه چنین گفتیم: «به این‌ترتیب روسیه فعالیت‌های نظامی‌اش را متوقف نمود و ناوهای جنگی‌اش را به بحر متوسط برمی‌گرداند و امریکا پیوسته سعی دارد چه به گونۀ مستقیم و یا غیرمستقیم، پیش از یک طرفه نمودن نظامی، موضوع ادلب و راه‌حل سیاسی را روی دست می‌گیرد. امریکا با این کار(روی دست گرفتن راه‌حل‌های سیاسی قبل از یک طرفه نمودن قضیۀ نظامی‌) می‌خواهد از آن به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بالای روسیه در خصوص پایگاه‌های نظامی آن در سوریه استفاده کند و سپس مخالفان را وادار کند موضوع پایگاه‌ها را در مباحثات سیاسی مطرح نمایند.»

سپس تصمیم اخیر ‌ترامپ موضوع را حساس‌تر نمود! سپس روسیه در وضعیتی قرار گرفت که خود را در منبج و سایر مناطق کردنشین در شرق فرات، از یک طرف میان حکومت سوریه و از طرف دیگران‌ترکیه یافت! روسیه از یک‌سو حکومت سوریه را حمایت ‌می‌کند و از جانب دیگر با‌ ترکیه یک سلسله توافقاتی دارد؛ در این حال نظامیان‌ترک و نیروهای حکومت سوریه از دوطرف به هم نزدیک می‌شوند و روسیه در میان آنان قرار دارد؛ بناءً اگر میان این دوطرف برخوردی صورت گیرد، روسیه در تنگناه قرار خواهد گرفت و سرگردان خواهد شد که جانب کدام طرف را باید بگیرد. به این‌ترتیب است که امریکا، روسیه را پیوسته از یک بحران به بحران دیگر ‌می‌اندازد.

4. در مورد اروپا باید گفت که برخی از دولت‌های اروپائی در ائتلاف جهانی شریک بودند و اینک خروج امریکا آنان را نگران خواهد نمود، زیرا به تنهایی نمی‌توانند در آنجا باقی بمانند. در عین حال، اروپائیان طرفدار بقای امریکا در سوریه بودند تا از این بحران رنج ببرد و نه این‌که دور استاده و با امنیت کامل شاهد آنان باشد. به همین دلیل بود که با تصمیم خروج امریکا مخالفت نشان داده و به آن تاختند. چنانچه سخنگوی نخست‌وزیر انگلیس در اظهاراتی گفت: «ائتلاف جهانی علیه داعش پیشرفت‌های زیادی داشته، اما هنوز کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام داده شود و نباید از تهدید این گروهی‌که در یک سرزمین خلاصه نمی‌شود، غافل ماند، شکی نیست که این گروه هنوز یک تهدید است.» (منبع: یورو نیوز 19 دسمبر 2018م) یعنی دلیلی‌که ‌ترامپ برای خروج از سوریه مطرح نموده باطل است. رئیس جمهور فرانسه نیز از این تصمیم رئیس جمهور امریکا به شدت انتقاد نموده گفت: «یک هم‌پیمان باید مورد اعتماد باشد.» او که در پایتخت چاد صحبت ‌می‌نمود، گفت: «در مورد این تصمیم به شدت احساس تأسف ‌می‌کنم.»، تصمیمی‌که ‌ترامپ در مورد سوریه اتخاذ نموده است. ماکرون گفت: «هم‌پیمان بودن به این معناست که شانه به شانه بجنگی.» و افزود که فرانسه این کار را در کنار چاد در جنگ با گروه‌های مسلح جهادی انجام می‌دهد. (منبع: بی بی سی 23 دسمبر 2018م)

چهارم) در اخیر باید گفت: آنچه دردآور است، اینست که قضایای ما در اختیار کفار استعمارگر قرار داشته و تصمیم آن در دست آنان باشد، در عین حال حکام سرزمین‌های مسلمانان، بدون اندکی شرم و حیاء از الله عزیز و حکیم و رسولش صلی الله علیه وسلم، سرگرم حکمرانی باشند! بلکه حتی زمانی‌که حق به آنان توضیح داده شود، برای کسب رضایت باداران‌شان و حفظ مقام و موقف خویش، از آن روی بگردانند و از سرنوشت یاران پیشین‌شان هیچ عبرتی نگیرند، که وقتی نقش‌شان به پایان رسید، این باداران به ساده‌گی آنان را با دستان خودشان نابود کرده و به زباله‌دان تاریخ انداختند و در دنیا و آخرت خساره‌مند شدند؛ زیرا از حقی‌که برای آنان بیان گردیده، روی گردان شده اند و بدون شک این خسارت بزرگی‌ست که عائد حال آنان گردیده است.

﴿وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ

[انعام: ٢٦]

ترجمه: آن‌ها دیگران را از آن بازمی‌دارند و خود نیز از آن دوری می‌کنند؛ آن‌ها جز خود را هلاک نمی‌کنند، ولی نمی‌فهمند!

23 ربیع الآخر 1440هـ.ق

30 دسمبر 2018م

ادامه مطلب...

رژیم پاکستان درحالی حمایت خود را از چین ‌اعلام کرد که این کشور جنگ واضحی را علیه مسلمانان در اویغور سازمان‌دهی می‌کند! Featured

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

حکام پاکستان یک موضع نزدیکی را با آن‌هایی‌که واضحاً مسلمانان را آزار می‌دهند،‌ اختیار کرده و‌ با سکوتی معنی‌دار، از ایشان حمایت کرده و بدی‌های‌شان را با معاملات اقتصادی تلافی می‌کنند. هرچند،‌ اکنون حکام پاکستان به یک پستی دیگری دچارشدند و آن اظهار و اعلام حمایت از دولت چین،‌ حتی در زمانی است که این کشور جنگ را علیه دین مسلمانان ترکستان شرقی سازماندهی می‌کند. در یک مصاحبه با نشرات الجزیره در 30 دسمبر 2018 م،‌ وقتی از رئیس‌جمهور پاکستان عارف علوی در خصوص برخورد وحشیانه‌ی بیجینگ با مسلمانان بسیار رنج‌کشیده‌ی اویغور پرسان شد، او با اطمینان کامل اظهار کرد که در حیطۀ صلاحیت خود با آن معامله خواهد کرد.

رئیس‌جمهور پاکستان حمایت خود را از چین اعلام کرده،‌ حتی در زمانی‌که این کشور صدهاهزار مسلمان را در اردوگاه‌های اجباری محبوس ساخته است، مسلمانان را در بند نگه‌می‌دارد و به دهان‌شان سمنت می‌ریزد تا زمانی‌که بمیرند. او اطمینان خود را در خصوص چین اظهار می‌کند، حتی زمانی‌که این کشور زنان شایسته‌ی مسلمان را از باردار شدن و تولد طفل بازمی‌دارد و هنگامی‌که مردان مسلمان را اخته می‌کند(قطع غدد جنسی) و او از رژیمی حمایت می‌کند که یک جاسوس چینی را در بی‌اعتنایی آشکار به قانون تفکیک و جدایی میان جنسیت‌ها-که از جمله قوانین اسلامی است- در خانه‌های مسلمان می‌گمارد. روزها بدون عقب‌نشینی حمایت زهرآگین رژیم از چینی‌های ظالم، حتی بدون یک ندامت و پشیمانی می‌گذرد.

انتظار چنین موضعی از حکامی‌ می‌رود که به تمام آن‌چه الله سبحانه وتعالی وحی‌کرده، حکومت نمی‌کنند. این فقط چنین حکامی استند که برای عادی‌سازی روابط با تمام آنانی‌که جنگ آشکار را علیه مسلمانان سازماندهی‌می‌کنند، عجله دارند؛ اگر در شرق چین باشد و یا در غرب امریکا و روسیه؛ آن‌ها با ظالمان پیمان می‌بندند، درحالی‌که‌ الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمْ اللَّهُ عَنْ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الظَّالِمُونَ

[ممتحنه: 9]

ترجمه: جز این نیست که الله(سبحانه‌وتعالی) از دوستی ورزیدن با کسانی‌که با شما در دین جنگیده‌اند و از سرزمین خود بیرون‌تان رانده‌اند یا در بیرون راندن‌تان هم‌دستی کرده اند، شما را باز می‌دارد و هرکه با آن‌ها دوستی‌ورزد، از ستم‌کاران خواهد بود.

و آن‌ها ظالمان را رها می‌کنند، درحالی‌که الله سبحانه وتعالی فرموده است،

﴿وَإِنِ ٱسْتَنصَرُوكُمْ فِى ٱلدِّينِ فَعَلَيْكُمُ ٱلنَّصْرُ

[الانفال: 72]

ترجمه: ولی اگر شما را به یاری طلبیدند، باید به یاریی‌شان برخیزید.

ای مسلمانان پاکستان! وجود حاکمانی‌که حمایت سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را از آن‌هایی اعلام می‌کنند که دین ما را نادیده می‌گیرند و به مقدسات‌اش تجاوز می‌کنند، کافی است؛ بیایید آن‌ها را ترک کنیم، همان‌طوری‌که آن‌ها ما را ترک کردند و برای تأسیس دوبارۀ خلافت بر منهج نبوت تلاش کنیم؛ آن‌وقت است، حاکمانی خواهیم داشت که ما را با متحدکردن سرزمین‌های اسلامی تقویت خواهند کرد؛ نه‌این‌که با اتحاد همرای دشمنان نفرت‌انگیز ضعیف‌مان کنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا

[نساء: 139]

ترجمه: کسانی‌که به‌جای مؤمنان کافران را به‌دوستی برمی‌گزینند، آیا عزت و توانایی را نزد آنان می‌جویند؟ درحالی‌که عزت به تمامی از آن الله(سبحانه‌وتعالی) است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

تصمیم ناگهانی‌ ترامپ برای خروج از سوریه، روند سیاسی را مختل نمود

(ترجمه)

تصمیم ناگهانی دونالدترامپ رئیس جمهور امریکا در خصوص خروج نیروهای امریکایی از سوریه، باعث ایجاد طوفان سیاسی و ویران‌گر در پایتخت‌های کشورهای ‌منطقه و بین‌الملل(تصمیم گیرنده در خصوص اوضاع سوریه) شد، همان‌گونه که این تصمیم بر کاخ سفید نیز بی‌تأثیر نبوده و منجر به اخراج جیمز ماتیس وزیر دفاع امریکا از سمت‌اش شد. این تصمیم، روند سیاسی را در سوریه مختل کرده و آن را در موجی از سیاست‌های ‌مبهم غوطه‌ور ساخت، چنانچه اوضاع را پیچیده‌تر از قبل نمود. روزنامۀ وال استریت ژورنال امریکایی‌ به نقل از منبعی که از ذکر نامش خودداری‌ می‌نماید، این تصمیم را به عنوان "گامی‌که می‌تواند به بی‌ثباتی استراتیژی ایالات متحده در شرق میانه منجر شود" توصیف نمود.

از اینرو ترامپ به بهانۀ انحلال سازمان داعش به تاریخ 19 دسمبر 2018م خروج نیروهای امریکایی را رسماً اعلان کرده، چنین گفت: «تنها دلیل حضورمان در سوریه سرکوب نمودن داعش بود که ما آن‌ را سرکوب نمودیم.» بنا‌‌‌‌ به اظهارات پنتاگون خروج این  نیروها، حد اکثر در صد روز کامل خواهد شد. لذا برای آموزش و مسلح‌سازی ‌نیروهای‌ مزدور محلی، تحت نام واحد‌های حمایت مردمی و نیروهای دموکراتیک سوریه برای‌ مبارزه با داعش حدوداً ۲۰۰۰ سرباز از نیروهای امریکایی در سوریه باقی‌ خواهد ماند، روی این ملحوظ امریکا ده‌ها پایگاهی نظامی را در شرق فرات تأسیس نموده است. یک مقام امنیتی روسیه می‌گوید: «ایالات متحده حدوداً بیست پایگاه نظامی را در مناطق تحت کنترل کرد‌ها در سوریه تأسیس نموده است.»

عجیب این است که امریکا تا همین نزدیکی‌ها بر حمایت و مستقر ساختن نیروهایش در سوریه تمرکز داشته، دو روز قبل از این تصمیم در 17 دسمبر 2018م جیمز جفری فرستادۀ امریکا به سوریه در واشنگتن اعلان کرد که کشورش تا شکست کامل داعش و کاهش نفوذ ایران در سوریه باقی خواهد ماند. هم‌چنان امریکا در ماه گذشته عربستان سعودی را دستور داد که جهت تمویل و حمایت از وظیفۀ نیروهایش ‌شرق فرات ۱۰۰ میلیون دالر پرداخت نماید. چنانچه چند روز پیش جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا گفت: «ایالات متحده برای اطمینان از شکست دائمی ‌گروهای ‌تروریستی باید هزاران نفر از جنگجویان محلی را آموزش دهد.» بنابر این، به‌گونۀ غیرمترقبه‌ ‌شرایط تغییر کرد؛ در حالی‌که نیاز به آموزش نیروهای ‌نظامی هنوز پا برجاست و آنچه که در مورد نیاز به باقی ‌ماندن نیروهای‌ نظامی امریکای‌ برای‌ بیرون راندن ایرانی‌ها از سوریه گفته می‌شد، هنوز هم در همان حد نیاز می‌باشد؛ اما زبان سیاسی امریکا در یک شب تغییر می‌کند.

باید دید که دلیل این سرعت و تغییر در موقف امریکا چیست؛ با آن که اوضاع هنوز در حال خود قرار دارد؟ چرا دیگر نیازی‌ به نیروهای امریکایی در سوریه نیست؟ دلیل این تصمیم ناگهانی‌ برای خروج نیروهای امریکایی در عرض دو یا سه ماه چیست؟ واقعیت تصمیم‌گیری در امریکا چگونه می‌باشد؟ تصمیم گیرندۀ اصلی چه کسی است؟ آیا او رئيس جمهور است یا پنتاگون و یا دولت عمیق؟

برای پاسخ به‌ این پرسش‌ها، باید تحولات سیاسی قبل از این تصمیم و تحولات همراه با آن و تحولات پس از آن را نادیده نباید گرفت، همان گونه تحولات مرتبط به ترکیه را و مخصوصاً این‌که ترکیه مهم‌ترین و خطرناک‌ترین نقش را در مهار نمودن انقلاب و رام ساختن جبهه‌النصره و گروه‌های‌ مشابه آن بازی‌ می‌کند. ترکیه هنوز هم در ارتباط به شمال سوریه و شرق فرات برگه‌یی برنده را در دست دارد.

این گام ناگهانی امریکا اظهارات ناگهانی اردوغان را در خصوص عملیات قریب‌الوقوع نظامی ‌ترکیه در  شرق فرات در پیش داشت؛ اردوغان گفت: «این امکان وجود دارد، ما هر زمان که بخواهیم طبق طرح و پلان ویژۀ خود در خاک سوریه عملیات نظامی داشته باشیم. ما این دسترسی را داریم که از مناسب‌ترین نقطۀ خط مرزیی خود که به گسترده‌گی ۵۰۰ کیلومتری‌ می‌باشد، وارد سوریه شویم؛ طوری‌که هیچ‌گونه آسیبی‌ متوجه سربازان امریکایی ‌نشود.»  اردوغان طرف سخنش را امریکا قرارداد، سخنانش طوری صریح بود که می‌شد پیش از پیش موقف امریکا را از آن‌ها دانست؛ چنانچه گفت: «چون ما و ایالات متحده شرکای استراتیژیک می‌باشیم، لازم است که واشنگتن آنچه را که باید انجام دهد، در حال حاضر نوبت شرق فرات فرا رسیده است.»

در مکالمات تلیفونی ‌بین اردوغان و ترامپ به طور واضحی ‌توافق بر نقش جدید ترکیه در شرق فرات بر ملاء بود، طوری‌که پس از آن اردوغان بگونۀ افتخارآمیزی در برابر رسانه‌ها گفت: «ارتش ترکیه برای‌ مبارزه با تروریست‌های داعش و گروه‌های مسلح کردی‌ مجهز و آماده می‌باشد.» چنانچه در حال حاضر آماده‌گی ‌برای اقدام به انجام چنین کاری می‌گیرد؛ چنانچه گفت: «گفتگوی‌ تلیفونی وی ‌با ترامپ و تماس‌های دیپلوماتیک و امنیتی و هم‌چنین اظهارات امریکا، ترکیه را وادار نموده تا چند ماه منتظر بماند؛ اما این انتظار طول نخواهد کشید.» این بدین معنی ‌است که از اردوغان خواسته شده بود، تا زمان پایین آمدن امریکا از موضع‌اش، منتظر مانده و بعد اقدام نظامی ‌نماید.

از اینرو این تصادف ‌نیست که وقایع با اعلان وزارت امور خارجه امریکا از معاملۀ فروش سیستم مدافع هوایی و دفاع موشکی ‌به ارزش ۳.۵ میلیارد دالر برای ‌ترکیه، همزمان باشد. مسئله واضح‌تر و واضح‌تر می‌شود، هم‌چنان این تصویر پروسۀ شفاف شدن‌اش را تکمیل می‌کند. امریکا تصمیم‌اش را به واگزاری‌ شمال سوریه به ترکیه به هزینۀ کردها، جزم نموده است؛ زیرا که ترکیه از روس‌ها و ایرانی‌ها برای ‌تأمین منافع امریکا در سوریه کاراتر است. علاوه بر کاهش هزینه‌های‌ مداخلات مستقیم امریکا در کشورهای دیگر، درین میان با این تصمیم امریکا بیشترین خطر و صدمه را کردها متحمل می‌شوند؛ کردهایی‌که رهبران‌شان از هیچ همکاری ‌با امریکایی‌ها دریغ ننموده اند، این تصمیم امریکا در واقع خیانتی‌ به کردها ‌می‌باشد.

تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه پیش از پیش توسط سیاست‌گزاران امریکایی‌ آماده شده و خاتمۀ ‌برای اختلاف نظر‌های ‌بود که مدت‌هاست در راهروهای ‌کاخ سفید و پنتاگون در جریان بوده و به طور مداوم در مورد ماندن و یا خروج از سوریه، تبصره می‌شد. خروج از سوریه بیشتر به مصلحت منافع امریکا می‌باشد تا باقی ‌ماندن در آن؛ چون اهداف و منافع امریکا در سوریه از طریق وکلایش برآورده و تأمین می‌شود؛ پس نیازی ‌به مداخلۀ مستقیم آن در سوریه وجود ندارد.

ساختار این تصمیم ضربه مهلکی‌ به اروپایی‌ها، مخصوصاً به انگلیس‌ها و فرانسوی‌هایی‌که در کنار نیروی‌های امریکایی‌ نیز درین سرزمین می‌باشند، است. انگلیس‌ها می‌گویند خطر تروریست‌ها هنوز در سوریه پا‌برجاست و برخلاف اظهارات ترامپ هنوز تنظیم داعش منحل نشده است؛ اما فرانسوی‌ها برای پیروی از تصمیم امریکا به جمع کردن پایگاه‌های‌ نظامی خود مجبور می‌باشند، این درحالی ‌می‌باشد که امریکا برای از بین بردن امکانات نظامی خود در نزدیکی‌ مرز ترکیه شتابانه عمل می‌نماید.

بنابر این، تصمیم به خروج نیروهای امریکا از سوریه یک تصمیم جدی ‌است و اجراء شدنی‌ می‌باشد و شروع به اجراء می‌کند. ترامپ با ردی از مخالفان تصمیم خود، از جمله سناتوری جمهوری لیندسی گراهام چنین می‌گوید: «سخت است باور داشته باشید که گراهام مخالف حفظ جان هزاران سرباز و مخالف حفظ میلیاردها دالر باشد.» وی افزوده و چنین پرسش را مطرح می‌سازد: «چرا ما به نیابت از دشمنان خویش(سوریه، ایران و دیگر ساکنین محلی) در سوریه باقی‌ مانده و با داعش مبارزه کنیم؟»

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: ابو حمزه الخطوانی

ادامه مطلب...

حکومت پاکستان در ستایش "کمال اتاترک"؛ مردی‌که باعث انهدام دولت خلافت شد، بی‌حد غلو نمود؛ حال آن‌که همین حکومت ادعای وفادری را به خلافت راشده نیز نموده است

(ترجمه)

عمران خان در بیاینه‌ی سفر ترکیه‌‌اش مصطفی کمال را به‌ حیث "رهبر صاحب بصیرت و سیاست‌مدار عظیم قرن بیست میلادی" لقب داد، اما در خلال چند ساعت اولاً از سوی متفکرین لیبرال غربی مورد استهزا و تمسخر قرار گرفته و ثانیاً سبب ناامیدی و مایوسی شدید هزاران مسلمانی شد که اسلام را از دل و جان دوست می‌دارند. رژیم باجواه-عمران با ادعای این‌که "خلافت راشده برای شان در عرصه‌ی حکمرانی و اقتدار دولت یک نمونه بوده و خواهان ایجاد دولت مدینه در کشور اند"، به اریکه قدرت رسیدند، مگر خائنی را مورد ستایش و تمجید قرار داد که به تاریخ ۳ مارچ ۱۹۲۴م، مطابق به ۲۸ رجب ۱۳۴۲هـ.ق برای انهدام دولت خلافت اسلامی توطئه کرده بود. علاوه بر این، این بیانیه تنها موضوع منافق بودن عمران خان نیست، بلکه چهره‌ی اصلی نظام را نمایان می‌سازد.

طوری معلوم می‌شود که حکومت فعلی پاکستان در میان دو مسیر قرار دارد: اول امتی‌که قاطعانه مخالف استعمارگران و حامی اسلام اند و دوم ترامپ استعمارگر؛ کسی‌که علناً مبارزه‌ی ایدیولوژیک و فکری را علیه طرز زنده‌گی اسلامی به راه انداخته است. حکومت فعلی با حمله بر صندوق‌ بین‌المللی پول به اریکه‌ی قدرت رسید، مگر اکنون با قبول شرایط مخرب صندوق بین‌المللی پول تورم شدید را بر بالای مردم مظلوم تحمیل نموده که باعث قیمتی در بازار شده است. حکومت باجواه-عمران با حمله بر تسلیم شدن در مقابل هند یعنی هرکی دوست هند بود غدار است، در اریکه‌ی قدرت رسید، مگر اکنون آشکارا دروازه‌ی دسترخوان مهمان‌نوازی خود را بر روی دولت هند مشرک باز نموده است.

حکومت باجواه-عمران با حمله بر ظلم و ستمی‌که علیه مسلمانان در کشمیر اشغال‌شده صورت می‌گیرد، به اریکه‌ی قدرت رسید؛ مگر همین حکومت غدار از انتقام خون هزاران مسلمان خویشتن داری نموده و بر خونین‌ترین قتل عام مودی در سال ۲۰۱۸م که حتی خونین‌تر از سال ۲۰۰۹م بود، پرده افگند. این رژیم منافق و غدار با حمله بر معاملات غیرمنصفانه با چین بر اریکه‌ی قدرت نشست، مگر اکنون زیری بار همین معاملات کثیف غرق شده و از سوی دیگر اظهار حمایت از دولتی می‌کند که به طور ظالمانه بر مسلمانان آیغور ستم را روا می‌دارد.و این حکومت ریاکار با حمله بر کسانی‌که غلام حلقه به گوش امریکا اند، در قدرت آمد، مگر اکنون خودش منحیث غلامان تسهیل‌کننده برای حفظ حضور ارتش و نظامیان خصوصی امریکا در افغانستان توسط معاملات سیاسی نقش بازی می‌کند.

ای مسلمانان پاکستان! رسول الله صلی الله علیه و سلم به شما انذار داده:

«لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ»

(رواه بخاری و مسلم)

ترجمه: مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود.

درد یاس و ناامیدی که شما اکنون می‌کشید، بخاطریست که شما این‌بار نیز از همان سوراخ دوباره گزیده شده اید. دلیل بر گزیده شدن دوباره‌ی‌تان اینست که شما بالای مردی؛ یعنی عمران خان اعتماد کردید که حامی تطبیق احکام غیر نظام الله سبحانه‌و‌تعالی یعنی توسط دموکراسی کفری است. فلهذا حقیقت امر اینست که مخلص‌ترین حاکم کسی‌ است که از الله سبحانه‌و‌تعالی اطاعت و توشه‌ی برای آخرت خود بسازد، اما ضعیف‌ترین و غدار‌ترین حاکم کسی‌ است که از هوای نفس خود پیروی کند. رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«الْكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسَهُ وَعَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَاجِزُ مَنْ أَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَتَمَنَّى عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»

(رواه ترمذی، ابن ماجه)

ترجمه: زیرک کسی است که خود و اعمال‌اش را برای آن‌چه که بعد ازمرگ می‌آید، محاسبه نماید و ضعیف کسی است که از هوای نفس خود پیروی نموده و بعدًا از الله(سبحانه ‌وتعالی) آرزوی بخشیده شدن را بنماید.

فلهذا ما برای پیشبرد نظام اسلام نیاز به حکمران مخلص و توانان مانند حضرت عمر فاروق رضی الله عنه داریم که همواره از الله سبحانه‌و‌تعالی اطاعت می‌کرد، نه حکمران مانند ابوجهل که در کفر و بی‌اطاعتی بسر می‌برد. بگذارید که از اشتباهات گذشته‌ی خود عبرت گرفته و بخاطر آن‌ها طلب مغفرت کنیم و بدانید که توبه و رجوع ما به درگاه الله سبحانه‌و‌تعالی قبول نخواهد شد؛ مگر توسط اطاعت و تسلیم شدن بر اسلام. بناءً برای رجوع به رب العالمین شما باید دموکراسی و حامیان آن را ترک نموده و با رغبت خاص بخاطر تاسیس مجدد خلافت راشده‌ی ثانی بر منهج نبوت همراه دعوتگران آن یکجا فعالیت کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

قرار گرفتن دو سوم ثروت جهان در دست یک درصد از ساکنین جهان تا سال ۲۰۳۰م

همواره ثروتمندان اموال بیشتر از حد اوسط درآمدشان را جمع‌آوری می‌کنند و به همین سبب فاصله میان ثروتمندان و فقرا در طول چند سال محدود آینده بیشتر از این افزایش خواهد یافت. بر اساس تازه‌ترین تحقیقات و مطالعات انجام شده، در جریان ۱۲ سال آینده، بیشتر از دو سوم ثروت جهان در دست فقط ۱درصد از ساکنین جهان قرار خواهد گرفت و افزایش دارایی افراد ثروتمند به تناسب ۶درصد در سال، از سال ۲۰۰۸م به این طرف هم‌چنان ادامه دارد و نظر به سال گذشته، میزان اشخاصی‌که نیمی از ثروت جهان را در دست دارند، به ۱درصد رسیده است. با ملاحظه نمودن میزان رشد این حالت، در طول چند سال محدود آینده و تا سال ۲۰۳۰م، ثروت مندان بر ۶۴درصد از مجموع ثروت جهان تسلط خواهند یافت. این گزارش طبق ارزیابی‌های ارائه شده از سوی مجلس عمومی بریتانیا می‌باشد که به روز شنبه در انترنت به نشر رسید.

در هنگام مقایسه، مقدار باقی مانده که به ۹۹درصد یا بیشتر از ۷ میلیارد شخص می‌رسد، فقط در جریان یک سال شاهد افزایش دارایی‌های‌شان به اندازۀ کمتر از ۳درصد بوده اند و اگر این تمایل به افزایش ثروت ادامه یابد، توقع می‌رود که در سال ۲۰۳۰م، ثروت جهان به ۱۹۵ تریلیون دالر برسد. طبق گزارش ارزیابی ثروت، که توسط موسسه نایت فرانک تهیه گردیده است، توقع می‌رود که تعداد اشخاصی‌که دارایی بیش از حد دارند و کم‌تر از ۳۰ میلیون دالر نمی‌باشد، تا آغاز سال ۲۰۲۶م حد اقل به ۶۰درصد خواهد رسید. دبی دارای بلندترین جایگاه در داشتن میلیونرهایی‌که دارایی‌های‌شان از ۱۰میلیون دالر کم نیست، می‌باشد. شرکت‌های عامه در هر یک از ممالک شرق میانه، از ۶۳درصد از اشخاص ثروتمند در امارات نمایندگی می‌کنند. (منبع: خبرگزاری خلیج)

بدون شک نظام سرمایه‌داری در جهان، زمینۀ جمع‌آوری مقدار زیادی از ثروت را برای ثروتمندان فراهم ساخته است. ننگ بزرگ این است که بعضی از کشورهای اسلامی در حالی از داشتن میلیاردرها ابراز فخر می‌کنند که بیشتری از ساکنین این کشورها در فقر و تنگدستی به سر می‌بردند.

ذبیح الله رضوان

ادامه مطلب...

اگر شما واقعاً به غیر از الله سبحانه وتعالی از کسی دیگری اطاعت نمی‌کردید؛ حالت شما چنین نخواهید بود!

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

عمر البشیر رئیس جمهوری سودان گفت: «تجمع مردم در میدان وادالحدید در الجزیره پاسخی به هر خاین و غلام است.» وی علاوه کرد: «ما به زانو زدن به ارتش خاین و استعمارگران در نمی‌آییم و آن‌ها برای به زانو در آوردن ما مبارزه می‌کنند. ما متعهد به افتخارات، عزت و دین خود هستیم و ما این‌ها را به گندم، دالر یا یورو نمی‌فروشیم.» وی در یک جلسۀ دیگری در منطقۀ سیدی را گفت: «مردم در عصر صحابه برگ‌های درختان را خوردند.»                                 

ما حزب التحریر ولایه سودان با میلیون‌ها مردم شریف امت اسلامی متحیر و متعجب با چنین سخنان وی هستیم:

  • آیا این تجمع بزرگ از مردمی‌که در مرکز و شهرهای مختلف از خانه های‌شان خارج شده اند، حکومت می‌خواهد که آن‌ها را در گرسنگی امتحان کنند تا کاسۀ صبر آن‌ها برای ساعت‌ها استادن در صف‌ها برای بدست آوردن نان، موادسوخت و پول از صاحبانی‌که عادل نیستند، بدست آورند؟ آیا با این همه آن‌ها خائنین و غلامان نیستند؟
  • خائن اصلی کسی‌ست که به الله سبحانه وتعالی، پیامبر صلی الله علیه وسلم و مؤمنین خیانت کردند. این خائنین دولت‌مردانی هستند که سال‌ها بر این کشور حکومت کرده و به غیر بماانزل الله حکم کرده اند. کشور را به دستوری امریکا به دو قسمت سودان شرقی و شمالی تقسیم کردند و دیگر مناطق را به قسمت‌های خورد و ریزه ترتیب و تنظیم کردند تا وسیله‌ای برای چپاول‌گران سودی بین‌المللی باشد. خائن کسی‌ست که به امر وی مردم و حیوانات و حاصلات آن‌ها را نابود کردند و بدتر از این همه، حکومت آن‌ها نظام کفری و استعمارگری بوده و نتیجۀ آن خاموش ساختن حیات مردم است.

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾

[طه: 124]

ترجمه: و هركه از ياد من روی بگرداند(و از احكام كتاب‌های آسمانی دوری گزيند)، زندگی تنگ(و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت‌(چون نه به قسمت و نصيب الله دادی قانع خواهد شد و نه تسليم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخيز او را نابينا(به عرصه قيامت گسيل و با ديگران در آنجا) گردمی‌آوريم.

  • کجاست افتخارات و عزت تان؛ وقتی‌که شما به امریکا گدایی می‌کنید تا نقش شما را قبول کند و نمایندگان تان را یکی بعد از دیگری به کاخ سفید می‌فرستید؟ ولی با این همه، امریکا از شما راضی نمی‌شود و شما دوباره تحقیرانه از روسیه برای حفاظت نظام‌تان در جستجو هستید! آیا ما الله سبحانه وتعالی را فراموش می‌کنیم؟ الله سبحانه وتعالی از شما راضی نخواهد شد؛ مگر این‌که حکومت، سیاست، اقتصاد و نظام زندگیی تان را به اساس اسلام عیار سازید. پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«مَنِ الْتَمَسَ رِضَا اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ مُؤْنَةَ النَّاسِ، وَمَنِ الْتَمَسَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَكَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَى النَّاسِ»

ترجمه: کسی‌که رضای الله)سبحانه وتعالی( را در خشم و قهر مردم جستجو می‌کند، الله)سبحانه وتعالی( برای وی کافی است و هر آن کسی‌که در جستجوی رضایت مردم نظر به الله)سبحانه وتعالی( باشد، الله)سبحانه وتعالی( وی را به مرد واگذار می‌کند.

علاوه بر این، آن دین کجاست که ما آن را به گندم و دالر نخواهیم فروخت. این رژیم برای یک روز هم به بماانزل الله حکومت نکرده است. اسلام صرف شعار نیست که مسلمانان عادی را فریب دهد؛ بلکه نظام حکومت در اسلام خلافت و آن هم بر اساس و منهج نبوت است. نظام حکومت در اسلام نه جمهوریت؛ نه سلطنتی و نه کدام نظام دیگری‌ست که زندگی مردم را جنت بسازد. نظام اسلامی عدالت و رحمت الهی است. بنابر این، بشیر هیچ کسی دیگری را فریب داده نمی‌تواند؛ مگر خود را. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید.

﴿يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُون﴾

[بقره: 9]

ترجمه: ‏(اينان به نظرشان) الله(سبحانه وتعالی) و كسانی را گول میزنند كه ايمان آوردهاند؛ در صورتی‌كه جز خود را نمی‌فريبند؛ ولی نمیفهمند.‏

حقیقت اینست که اصحاب رضی الله تعالی عنهم برگ‌های درختان را می‌خوردند؛ ولی باهم برابر بودند؛ طوری مثال: در غزوۀ خندق اصحاب رضی الله تعالی عنه یک سنگ به شکم خود بسته بودند؛ ولی پیامبر صلی الله علیه وسلم دو سنگ را به شکم خود بسته بود. سوال اینجاست که آیا امت در حالت اضطراری فعلی که شما با صندوق وجهی پولی ساخته اید، باهم برابر اند؟ دوام گدایی با کج نشستن و حکومت کردن!!

بالاخره، ما به رژیم و محافظان آن می‌گویم: در مورد این امت از الله سبحانه وتعالی بترسید؛ جایی‌که شما بدبختی را به این کشور آورده اید و وقتی‌که آن‌ها از خانه‌های‌شان برای دریافت حقیقت بیرون شدند، با آتش و گلولۀ شما روبرو شدند و بعد از آن آن‌ها را لقب غلام و خائن دادید. زود است که به اذن الله سبحانه وتعالی حقیقت دوباره به بندگان الله سبحانه وتعالی برگردد تا آن‌که عدالت الهی در زمین گسترش یابد و خلافت راشده بر منهج نبوت تأسیس گردد. همان روزها قریب است و همان زمان هم قریب است. در این مورد پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است که بعد از حکومت‌های ظالم، خلافت راشده بر منهج نبوت تأسیس خواهد گردید. بیایید برای وقوع خلافت باهم یکجا کار کنیم.                                                                                                                                  

ابراهیم عثمان(ابوخلیل)

سخنگوی حزب التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

باشنیدن و اطاعت کردن آفتاب خلافت طلوع می‌کند

(ترجمه)

از حضرت عبد الله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«السَّمْعُ وَالطَّاعَةُ حَقٌّ مَا لَمْ يُؤْمَرْ بِالْمَعْصِيَةِ، فَإِذَا أُمِرَ بِمَعْصِيَةٍ، فَلاَ سَمْعَ وَلاَ طَاعَةَ»

(رواه بخاری، باب السمع والطاعه للأمام)

ترجمه: شنیدن و اطاعت نمودن(از امام) واجب بوده تا وقتی‌که به گناه امر نکند؛ زمانی‌که امر به گناه کرد، در آن حالت شنیدن و اطاعتی وجود ندارد.

خوانندگان محترم! زمانی‌که عده‌ای از صحابه از فرمان رسول الله صلی الله علیه وسلم در غزوۀ احد سرپیچی نمودند، نتیجه این شد که مسلمانان بعد از پیروزی شکست خوردند، خوشحالی رسول الله صلی الله علیه وسلم و مسلمانان برهم خورد و شمشیر مشرکین به آن ها اصابت نمود و از آن ها(اصحاب) کسانی کشته و زخمی گردیدند؛ حتی این‌که دندان رباعی رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز شهید شد و مردم از شکست پیامبر صلی الله علیه وسلم و صحابه رضی الله عنهم سخن می‌گفتند.

این به سبب مخالفت امر رسول الله صلی الله علیه وسلم بود، عده‌ای از تیراندازانی‌که در کوه قرار داشتند، دیدند بعضی از مسلمانان غنیمت جمع می‌نمایند، همان تیراندازان نیز جاهای خود را ترک نموده از فرمان رسول الله صلی الله علیه وسلم اطاعت نکردند تا از غنیمت بهره‌ای نصیب‌شان گردد.

وقتی از شکست مسلمانان در اُحد به سبب مخالفت امر رسول الله صلی الله علیه وسلم سخن می‌گوئیم، واضح است که شکست و ذلت امروز نیز نتیجه‌ای از مخالفت امت از امر رسول الله صلی الله علیه وسلم است. احکامی را که به آن دستور داده ترک نموده‌ایم؛ حتی این‌که در همه جوانب زندگی نتایج آن شکل میراثی را به خود گرفته است،. پس امت اسلامی چنان زندگی نادرست، دردآور و غم‌انگیز دارد که مثل آن در سختی و مشقت قبلاً مشاهده نشده بود. زندگی امت در آتش کفر صبح بعد از شام و شام بعد از صبح دور می‌زند.

بلی، ای مسلمانان! دنیا با این بزرگی‌اش بالای مسلمانان تنگ گردیده و شبِ کفر طولانی. با وصف این‌که ظلم و استبداد بیداد می‌کند؛ اما ما در رأس طلوع صبحی قرار داریم که آن به حکم الله سبحانه وتعالی نزدیک است. بلی، آفتاب خلافت جدید بر منهاج نبوت زود است که طلوع نماید، برای جهان روشنی آن عود خواهد نمود و در زندگی نور و عزت آن باز خواهد آمد؛ لیکن به شرط این‌که ما امر رسول صلی الله علیه وسلم را بشنویم و اطاعت نمائیم، پس در مسیری‌که قدم نهاده، ما نیز روان شویم و جهت اقامۀ خلافت ثانیی‌که الله سبحانه وتعالی به آن وعده نموده و رسول الله صلی الله علیه وسلم بشارت آن را داده است، کار نماییم.

ادامه مطلب...

حمکرانان پاکستان نقش‌شان را به طور تسهیل کننده‌گان یا "قسم‌خوران" کرایی در مذاکرات صلح افغانستان اداء کردند تا بادار شکست‌ خوردۀ‌شان را نجات بدهند

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

بعد از این‌که مذاکرات امریکا با بعضی عناصر طالبان افغان در امارات متحدۀ عرب به دومین روز‌ش کشیده شد، در این میان حکمرانان پاکستان نتوانستند افتخار تسهیل‌ کننده‌گان یا گره‌گشایان مذاکرات را به خود کسب کنند، که آنان جهت این کار تنها یک نامه از جانب ترامپ دریافت کرده بودند. به تاریخ ۱۸ دسمبر ۲۰۱۸م، عمران خان در یک تویتی در صفحۀ تویتر‌ رسمی‌اش تصریح نموده که حکومت پاکستان جهت "تقویت روند صلح" از هر راهکاری استفاده خواهد کرد؛ تا جایی‌که این امر به جنرال باجواه تعلق می‌گیرد. او در تعریف و ستایش زلمی خلیلزاد نمایندۀ خاص امریکا برای صلح افغانستان غلو کرد؛ زیرا خلیلزاد به تاریخ ۱۹ دسمبر ۲۰۱۸م با وی دیدار نمود و گفت: «تلاش‌های پاکستان در راستای روند صلح افغانستان ستودنی است.» لیکن از سوی رژیم باجواه-عمران این چنین نمایش اظهار خوشی و شاه‌باشی برای نقش خودشان در مذاکرات کاملاً نامنظم و بی‌جا بود. یقیناً تسهیل‌کاری و گره‌گشایی آنان در مذاکرات منبع صلح دائمی و حیثیت افتخار ورزیدن را ندارد؛ بلکه ذلت و تداوم ناامنی به شمار می‌رود.   
امریکا پس از  اشتباهات‌اش در افغانستان و عراق از لحاظ اقتصادی و نظامی ضربۀ شدید دیده است. بناءً امریکا برای این‌که حضور دایمی نظامی‌ و نظامیان خصوصی‌اش را در افغانستان محکم و حفظ بکند، نیازمند به امضای یک سلسله معاهدات سیاسی است. غرب به مقاومت افغان‌ها بی‌حد مصمم است؛ ‏زیرا امریکا را با ضعیف‌ترین سلاح‌اش به زانو در آورد است. به همین ملحوظ، امریکا نیازمند مذاکرات بوده تا حضور خود را در سرزمین بی‌اندازه غنی با منابع طبیعی، که آن را پنتاگون تشبیه به "لیتیم عربستان سعودی" کرده، حفظ و قایم بسازد؛ ‏از سوی دیگر، با عساکر‌ش که از ترس جنگ دست به خودکشی می‌زنند. امریکا بخاطر برنده شدن در میز مذاکره ناامید است، زیرا عساکر بی‌غیرت و ترسو‌اش در این هفده سال در میدان جنگ چیزی جز مرگ بهره‌ی حاصل نکردند. 
اکنون امریکا بیچاره و درمانده شده که نفوذ شکست‌ناپذیر و قهر شدید خود را در جهان از دست ندهد، بناءً به گره‌گشایان و تسهیل‌ کننده‌گان پاکستان وابسته است تا حضور دایمی خود را در افغانستان مستقر کند؛ بدین سان، تا بتواند با رشد رابطۀ نزدیک هند-امریکا سرپرستی مقابله با یگانه قدرت هسته‌ای مسلمانان در جهان و چین را به عهده بگیرد.  
اولاً برای مسلمانان در چنین شرایط مطلوب، بجای به درازا کشیدن ریسمان مذاکرات تا اشغال امریکا را از غرق شدن نجات دهند، بالای قیادت سیاسی و نظامی پاکستان واجب است تا امریکا را بگذارند که در مرگ خبیثانه‌‌اش در سرزمین "قبرستان امپراتوری‌ها" هلاک شوند. دوماً، به عوض تشدید تبادلۀ اطلاعات استخباراتی با امریکا، بر حکام پاکستان واجب است تا امریکایی‌ها را از اطلاعات استخباراتی بی‌خبر و کور بگذارند. بدین لحاظ آنان نمی‌توانند آن عده فرماند‌هان مخلص طالب را که واقعاً از راه "جهاد فی سبیل الله" برای این جنگ صلیبی کفار برخاسته اند، شناسایی، ترور و هدف قرار بدهند؛ نه آن عده طالبانی‌که با اشتراک در مذاکرات بخاطر حفظ آخرین نفس‌های دشمن، آبروی خود را می‌ریزانند. ‏سوماً، به عوض تأمین خطوط تدارکاتی مهم زمینی و هوایی ناتو، بر حکام پاکستان واجب است تا نیروهای‌ امریکایی را بگذارند در قحطی هلاک شوند؛ یقیناً آنان راه عساکر بی‌شرف اتحاد جماهیر شوروی و امپراتوری انگلیس را با خروج کامل‌شان تعقیب خواهند کرد و درس و عبرتی خواهند گرفت که دیگر جرئت بازگشت را نخواهند داشت. 
ای مسلمانان پاکستان! آتش توطئۀ امریکا علیه ما به بلند‌ترین ارتقای آن رسیده و هنوزهم برای ما دیری نشده که این آتش را خاموش کنیم؛ حتی اگر همین اکنون اقدام کنیم. ‏با توجه به حکومت باجواه-عمران، به عوض هم‌دست شدن با ما(مسلمانان)، با آن کسانی همکاری می‌کند که در سدد آسیب رساند به ما و دین اسلام هستند. ‏این خصلت از پست‌فطرت بودن حکومت است؛ زیرا زمانی‌که مراقبت امور ما به رژیم می‌رسد، بی‌کفایتی و غفلت خود را نشان می‌دهد، مگر هرگاه مسئلۀ کمک به بادار شغال‌صفت واشنگتن‌اش می‌رسد، تمام زنده‌گی خود را فدای کفار بی‌ارزش و ناپاک می‌کند. این حکومت بسان خائنی‌ست که در راه ظلم و استبداد حکام سابقۀ امریکا قدم می‌نهانند و قسمی ضروریات امریکای کافر را مرفوع می‌سازند گویا ضروریات ما امت مسلمه باشد. بناءً هرگاه امریکا نیازمند جنگ باشد، این حکام خائن جنگ کفار را منحیث جنگ خود ما به تصویر می‌کشند و در آن خود را دخیل می‌سازند. 
لیکن اکنون امریکا نیاز به یک معاملۀ سیاسی دارد که حضور خود را محکم بسازد. فلهذا حکام خائن پاکستان جنگ را در کشور ما طرح‌زیری کرده و قید در زنجیر امریکایی‌ها را برای ما صلح به تصویر می‌کشانند. این حکام خائن مثل منافقین با ما بازی می‌کنند و استخبارات و نیرو‌های امنیتی ما را به خدمت کفار قرار می‌دهند؛ مگر آن روز دور نیست که حکام درک کنند که تا این مدت به خود ستم کرده اند. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ﴾
[بقره: ۹]
‏ترجمه: ‏‏(اينان به نظرشان) الله(سبحانه‌و‌تعالی) و كسانی را گول می‌زنند كه ايمان آورده اند، در صورتی‌كهجز

خود را نمی‌فريبند؛ ولی نمی‌فهمند.‏
 این حکام پست به مثل مزدوران حقله به گوش عمل می‌کنند؛ هرگاه امریکا نیازمند آنان باشد که خدمتی انجام بدهند، آنان به مثل قسم‌خوران، تسهیل‌ کننده‌گان نقش بازی نموده و هرگاه امریکا قاصدی ضرورت داشته باشد، آنان آمادۀ دستور بادار خود هستند و در هر حالت به کردار و خدمت‌گذارای به امریکا افتخار می‌کنند. این حکام با تسلیم شدن به کفار ‏خود را خوار و ذلیل می‌کنند؛ زیرا آنان در جستجوی قدرت از طریق دوستی با دشمنان الله سبحانه‌و‌تعالی هستند؛ نه از طریق پیروی نظام الله سبحانه‌و‌تعالی و دین حق او تعالی. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا﴾
[نساء: ۱۳۹]
ترجمه: ‏‏اين منافقان كسانی هستند كه كافران را به جای مؤمنان به سرپرستی و دوستی می‌گيرند. آيا عزت را در پيش كافران می‌جويند؟(چنين چيزی محال است) چرا كه عزت و شوكت جملگی از آن الله(سبحانه‌وتعالی)

 است(و هر كه از الله(سبحانه‌وتعالی) عزت جويد، عزيز شود و هر كه از غير او عزت طلبد، ذليل گردد).
فلهذا، از حکامی‌که بالای ما ظلم و ستم را روا می‌دارند، روی گردان شوید و صدای تان را با داعیان خلافت در قالب مخالفت با دوستی امریکا و توطئۀ جدید مذاکرات‌اش بلند کنید. 
ای مسلمانان نیروهای مسلحه و استخبارات پاکستان!  توطئۀ امریکا علیه ما در شدیدترین حد آن رسیده و بر شما هنوزهم دیری نشده که آن را واژگون کنید و رابطۀ نزدیک هند-امریکا را به انزوا بکشانید. بدانید که استخبارات شما به مجاهدین افغان بصیرت و اطلاعات جنگی را دادند که آنان را قادر ساختند با نیروی ضعیت‌شان به اشغال اتحاد جماهیر شوروی خاتمه داده و این امر باعث پارچه پارچه شدن اتحاد جماهیر شوروی نیز گردید. امروزه نیز با یاری الله سبحانه‌و‌تعالی، که الله سبحانه‌و‌تعالی بر اطاعت کننده‌گان خیر کثیر نصیب می‌گرداند، شما می‌توانید با یک تکان دیوار ظلم و ستم و حاکمیت امریکا را فرو ریزید. بر شما لازم و واجب است تا علناً و فعالانه به تمام عناصر طالبان افغان بگویید که هرگونه مذاکرات را مسترد نموده و راه جهاد را پیش گیرند که در این خیر دنیا و آخرت است. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید

:
«مَا تَرَكَ قَوْمٌ الْجِهَادَ إلاّ ذُلّوا»
(رواه احمد)
ترجمه: هیچ قوی جهاد را رها نکردند؛ مگر این‌که خوار و ذلیل شدند!

 ‏ای حکام! بر شما واجب است که تمام خطوط تدارکاتی ناتو را قطع نموده و دروازۀ‌ نهاد‌های جاسوسی امریکا را که به حیث سفارت‌خانه و قونسول‌ مبدل شده ببندید و تمام استخبارات و نظامیان خصوصی امریکا را از خاک ما اخراج کنید. 
ای افواج امت مسلمه! شما شیران دلیر امت هستید که می‌توانید بر دشنمان ما حمله‌ور شده و آنان را خوف‌زده اخراج کنید. ‏دشمنان‌تان از شما در هراس اند، از ترس در چهاراطراف تان آهسته آهسته با اختیاط قدم گذاشته و جال فرینده‌ای عنکبوتی را می‌بافند تا از غلطی قهر و غضب شما را بر نینگیزانند. خود را و مردم تان را از این نظامیان غدار و بی‌شعور و قیادت سیاسی کفار نجات دهید؛ زیرا آنان با مردمی دشمنی می‌کنند که شما برای محافظت آنان بر الله سبحانه‌وتعالی قسم یاد کرده اید. در پیش‌گاهی الله سبحانه‌و‌تعالی، رسول پاک‌اش و این امت اسلامی با دادن نصرت برای تأسیس مجدد خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت خود را عزیز نموده و رضایت خالق را کسب کنید؛ بعداً شما قیادتی را حاصل خواهید کرد که سزاوار آن بودید. با قایم ساختن این دولت مقتدر اسلامی با شهادت جنت را و با پیروزی قیادت زمین را حاصل می‌نماید. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿فَلاَ تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمْ الأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ﴾
[محمد: ۳۵]
‏ترجمه: ‏‏سست مشويد و(كافران را) به صلح مخوانيد، چرا كه شما برتريد و الله(سبحانه‌و‌تعالی) با شما است و هرگز از( اجر و ثواب) اعمال‌تان نمی‌كاهد.
حزب التحریر ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه