شنبه, ۱۱ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

جوانان سردرگُم

  • نشر شده در سیاسی

جوانان مسلمان امروز در فضای تولد و بزرگ می‌شوند که نظام‌ها و افکاری که بالای شان مسلط شده با آن‌چه در عقاید و ارزش‌های شان است، در تضاد می‌باشد. این جوانان درست در زمانی زیست دارند که اسلام از فراز یک دولت ابرقدرت به دینی تقلیل یافته که به مسائل فردی و خصوصی می‌پردازد و کاری به سیاست و دولت‌داری ندارد. در برهه‌ی از تاریخ قرار داریم که جوانان مسلمان تصویری از تطبیق و حاکمیت اسلام ندارند، حتی تصویری دقیقی از تاریخ اسلام ندارند. آن‌چه به عنوان تاریخ اسلام به آنان تدریس شده، تاریخ تحریف شده‌ای بوده که تنها به روایت جنگ‌ها و لشکرکشی‌ها و خونریزی‌ها می‌پردازد. توگویی همه‌ای تاریخ اسلام جنگ و وحشت بوده است. حالانکه چنین روایتی از تاریخ حاکمیت اسلام در جهان دقیق نیست و باعث تنفر مسلمان‌زاده‌ها از اسلام می‌گردد.

جوان مسلمان در عصری پا به حیاط جوانی می‌گذارد که افکار و اندیشه‌های معاصر همه برعلیه اسلام و مسلمانان صف واحد تشکیل داده‌اند و تلاش دارند تا توسط اسالیب و وسایل مختلف مسلمانان را از اسلام دور نموده و به طرف افکار و عقاید خود شان بکشانند. دموکرات‌ها، سرمایه‌دارها، کمونیست‌ها، سیکولرها، نژادپرست‌ها همه صف کشیده‌اند تا جوان مسلمان را شکار اندیشه‌های کثیف شان نمایند. آن‌ها می‌خواهند در کنار این که پیروان شان را حفظ کنند در تلاش این نیز هستند تا سایر مردم را نیز جذب ایدیولوژی و فکر شان بسازند. جوان مسلمانِ که در چنین فضای عرض وجود می‌کند و از چهار سُو مورد بمباران اندیشه‌های زهرآگین قرار می‌گیرد، چه سپری دارد تا از خود در برابر چنین اندیشه‌های مخرب و گمراه‌کننده محافظت کند؟ هیچ سپری!

این بدین معنا است که از آوان طفولیت فرزندان مسلمان در معرض افکار غیر اسلامی قرار می‌گیرند و به هر اندازه‌ی که جوان‌تر می‌گردند بیشتر در خطر ذوب شدن به اندیشه‌های غیراسلامی قرار می‌گیرند. از محیط مکتب تا پوهنتون و کورس، از برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و صفحات مشخص فیسبوکی همه و همه افکاری را به خورد جوانان مسلمان می‌دهند که آنان را از ارزش‌ها و مفاهیم اسلامی شان دور سازند.

مشکل دیگر این است که در عصر حاکمیت اندیشه‌های بحران‌زای غربی، هدف زندگی سعادت، پیشرفت و منفعت تعریف گردیده است. جست‌وجوی محض این اهداف در زندگی با مفاهیم و ارزش‌های اسلامی در تقابل شدید قرار دارد. از این‌رو هدف زندگی بیشتر جوانان مسلمانان با تاثیرپذیری از این فضا به جای این‌که کسب رضایت الله سبحانه و تعالی و حاکمیت اسلام باشد، برعکس کسب منفعت، تحصیلات عالی برای یافتن وظیفه خوب، دست‌یابی به پیشرفت و امکانات مادی و تلاش برای گرفتن مقام‌ها و وظایف محور زندگی شان قرار گرفته است.

جوانان مسلمانان در عصری بسر می‌برند که هتاکی و توهین به افکار و مقدسات اسلامی به نماد روشنفکری مبدل شده است. توسط رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی همه روزه مقدسات اسلامی مورد حمله قرار گرفته و افکار و اذهان جوانان توسط این شبکه‌ها در معرض بمباران فکری و سیاسی غرب‌پرستان قرار می‌گیرند. این شبکه‌ها یک وسیله‌ی بسیار مهم برای پخش افکار دموکراتیک پنداشته می‌شوند. آن‌ها بدون کدام هراس ارزش‌های اسلامی را زیر سوال انداخته، مقدسات اسلام را توهین می‌کنند و اسلام‌گرایان را تهمت زده و تحقیر می‌کنند، هیچ میکانیزمی نیز موجود نیست که از آن جلوگیری صورت گیرد. آنان این کار شان را تحت نام "آزادی بیان" توجیه می‌کنند، ولی صدای مسلمان‌ها را تحت عنوان افراط‌گرایی در گُلو خفه می‌سازند.

همچنان بخش اعظم مشکل سردرگُمی جوانان به گردن پدر، مادر، بزرگان خانواده و امامان مساجد نیز است. آنان در پاسخ دادن به اساسی‌ترین سوال‌های یک طفل غفلت می‌کنند و با جواب دادن سطحی و خشن از سوال‌های طفل می‌گذرند. همواره به یک طفل گفته می‌شود که ما باید به خدا ایمان داشته باشیم. یک خدا وجود دارد. پیامبر ما محمد صلی الله علیه وسلم است. ما در ملت ابراهیم خلیل الله هستیم. در مذهب فلان امام هستیم و ... اما سوال‌های بزرگ طفل که:« چرا خلق شده‌ام؟ هدف زندگی‌ام چه است؟ مسئولیت و مکلفیت‌ام در دنیا چیست؟ به کجا می‌روم؟» لاینحل می‌ماند و کسی به پاسخ آن نمی‌پردازد و طوری برای شان تفهیم می‌گردد که نباید این سوال‌ها را کرد. حالانکه این واقعیت باعث ضعف در اعتقاد کودک شده و باعث می‌شود وقتی طفل پا به عرصه جوانی بگذارد و در محیط‌های قرار بگیرد که عقایدش زیر سوال برود و ارزش‌هایش مورد تهدید واقع شود بدلیل این‌که جوابات مستحکمی پیدا ننموده احساس ضعف نموده و به سادگی مورد شکار سیکولرها قرار می‌گیرد.

پس تا زمانی‌که نظام سیاسی یک جامعه در نزدیکی کامل با عقاید همان مردم قرار نگیرد، جوانان سردرگُم باقی می‌مانند. تا زمانی‌که والدین احساس مسئولیت نکنند و به صورت درست و عقلی، عقیده اسلامی را به اطفال شان یاد ندهند، جوانان در مسیر زندگی به سادگی مورد شکار قرار می‌گیرند. زمانی‌که سیستم تعلیمی و تحصیلی در مطابقت به اسلام قرار نگیرد، توقع ببار آمدن جوانان آگاه و هدفمند که هم و غم شان اسلام باشد از بطن سیستم تعلیمی و تحصیلی سیکولر خواب و خیالی بیش نیست. همه‌ای این‌ مشکلات تا زمانی‌که دولت اسلامی تأسیس نشود و اسلام را در بُعد فردی و در بُعد سیاسی، اجتماعی، تعلیمی، اقتصادی و سیاست خارجی تطبیق نکند، پابرجا می‌ماند. پس لازم است تا جوانان مسلمان عقب اهداف و اندیشه‌های پوچ را رها نموده و تلاش و انرژی شان را برای احیای دولت اسلامی بسیج نمایند، تا نه تنها جوانان مسلمان، بلکه جوانان جهان نیز از سردرگُمی نجات یابند.

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

زبان دیپلماتیک امریکا؛ تحت نام صلح بر ادامه جنگ در افغانستان دلالت می‌کند

خبر:

همزمان با آغاز دور هشتم مذاکرات میان هیئت‌های امریکا و گروه طالبان، زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان در توییترش نوشت: "طالبان نشانه‌هایی از تمایل برای توافق نشان داده‌اند. ما هم آماده دست یافتن به یک توافق خوب هستیم." وی همچنان در توییت دیگرش بیان داشت: "ما به دنبال توافق صلح هستیم نه توافق خروج؛ یک توافق صلحی که زمینه خروج را فراهم سازد. حضور ما در افغانستان وابسته به شرایط است، و خروج ما از افغانستان نیز مشروط خواهد بود."

تبصره:

هرچند عدم استفاده از خاک افغانستان توسط «گروه‌های تروریستی» و خروج تدریجی نیروهای امریکایی از افغانستان بخش مهمی از شروط توافق صلح میان نمایندگان دو طرف است. اما جدا نمودن توافق صلح با توافق خروج نیروهای نظامی امریکایی از افغانستان از عمق مکر، فریب و دیپلوماسی جانب امریکایی پرده برمی‌دارد و به دام‌های دلالت می‌کند که جانب امریکایی برای طالبان در مسیر راه چیده است. افزون بر این جداسازی مذکرات با امریکا از مذاکرات بین‌الافغانی، چالش دیگریست که در مسیر راه قرار دارد؛ زیرا بعد از توافق طالبان با امریکا جنجالی‌ترین مرحله آن، توافق میان جناح‌های مختلف افغان می‌باشد.

همین حالا از روان مذاکرات بین‌الافغانی چنین برمی‌آید که طالبان را باید وادار به پذیرش دست‌آوردهای 18 ساله غربی در افغانستان، مانند؛ آزادی‌های دموکراتیک، قانون اساسی سیکولر، حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی رسانه‌ها و... نمایند. ارزش‌هایی که تا این‌حال مورد قبول طالبان قرار نگرفته است. در صورتی‌که دو طرف بر موقف شان استوار باقی بمانند و توافقنامه‌ی صلح با امریکا نیز دست طالبان را از ادامه‌ی جنگ قطع کرده باشد و بُن‌بست در پروسه‌ طوری به مردم وانمود خواهد کرد که کارشکنی از جانب امریکایی‌ها نه، بلکه از جناح‌های مختلف افغانی رونما گردیده است. لذا برخی از طالبان مجبور خواهند شد تا برای موفقیت پروسه صلح از اهداف خود تنازل نمایند، دقیقاً مانند حزب اسلامی حکمتیار، هضم واقعیت سیاسی افغانستان خواهند شد. برخی دیگر اما من‌حیث مخالفین این پروسه با نام‌های دیگر جنگ را در افغانستان ادامه خواهند داد.

در کنار این شرایط، پس از امضای توافقنامه با امریکا، نارضایتی‌ها را در میان طالبان به صورت طبیعی رقم زده و هویت واحد طالبان را در درازمدت دچار چنددستگی نموده و طرف مقابل امریکا در توافقنامه را متفرق نشان خواهد داد، که در نهایت خود این تفرقه زمینه ساز عدم پای‌بندی امریکا به توافقنامه خواهد شد. با توجه به این، ظرفیت‌های بروز چنین اختلافات از همین اکنون در صفوف طالبان هویداست. طوری که در اثر شدت بمباردمان مردم ملکی از جانب نیروهای امریکایی و افغان، همین اکنون فاصله را میان مردم و طالبان ایجاد نموده و این سبب شده است که نظامیان طالب دیگر در میان مردم مانند گذشته ملجاء و مآوی نخواهند داشت.

همچنان بر سر چگونگی پیشبرد گفتگوی صلح با امریکا روایت‌ها حاکی از اختلافات میان طالبان نظامی با هیئت سیاسی شان در قطر بوده است. به همین منوال بعضی از رهبران درجه دوم طالبان، در ولایت‌های جنوبی نیز مشاهده شده‌اند که عملاً جنگجویان طالب را برای نادیده گرفتن گفتگوی‌های صلح در قطر و ادامه‌ی جنگ دعوت نموده است. در هر دو طرف خط دیورند نیز روایت‌های از تأسیس تشکیلات جدید جنگجویان طالب برای ادامه‌ی جنگ با امریکا و نظام کابل وجود دارد.

هرچند طالبان سرگرم شعار خروج امریکا از افغانستان و به قدرت رسیدن این گروه شده است، اما نیت بد امریکا درین پروسه حتی مورد توجه آن‌عده از رهبران سیاسی نیز قرار گرفته که خودشان توسط نیروهای امریکایی وارد افغانستان شده‌اند. حامد کرزی رئیس جمهوری پیشین افغانستان، کسی است که انتقاداتی بالای پروسه صلح دارد، و می‌گوید که این روند تا حالا به هیچ عنوان افغانی(در کنترول افغان‌ها) نبوده و سعی برآن است تا این روند در اختیار امریکا و پاکستان باقی بماند. وی می‌افزاید: "نقش هند و ایران و دیگر کشورهای همسایه در روند صلح مهم است، و این کشورها باید صلح افغانستان را ضمانت کنند. اگر امریکاییان خارج شوند، در افغانستان باید صلح تامین شود. خروج امریکا باید مسئولانه باشد، نه این‌که با رفتن آنان فتنه‌‌بزرگ دیگری از سوی پاکستان به راه بیفتد." مطرح نمودن این موارد خود دلالت بر این دارد که بعد ازین توافقنامه، جنگی دیگری در راه است که مسوولیت آن در آینده نباید متوجه امریکا باشد، بلکه مسوولیت آن به دوش کشورهای منطقه خواهد بود.

در نتیجه‌ی خو‌ش‌باوری و اعتماد طالبان بر امریکا در گفتگوهای صلح اشتباه تاریخی‌ست که جبران آن برای گروه طالبان ناممکن می‌باشد. زیرا عهد شکنی‌های امریکا با دولت‌ها در درازای تاریخ نشان می‌دهد که امریکا از تعهدات خود با طالبان نیز روزی روگردان خواهد شد، طوری‌که خروج امریکا از توافقنامه‌ی برنامه اتومی با ایران و توافقنامه‌ی راکت‌هایی بالستیک میان‌بُرد با روسیه مثال‌های معاصری هستند که نتوانستند ‌توسط کشورهای بزرگ جهان و حتی روسیه از خروج امریکا از آن جلوگیری کند. لذا هر وقت که امریکا خواسته توافق نموده و هر وقت منافعش ایجاب نکرده به نقض آن اقدام نموده است.

پس نباید سرنوشت طالبان تنها کمپاین انتخاباتی ترامپ گردد. یگانه راه حل برای این معضل اینست که طالبان باید گفتگوی صلح را فوراً با امریکا متوقف نمایند، و با چنگ‌زدن بر ارشادات اسلام، صفوف جهاد را علیه اشغالگران مستحکم‌تر ساخته و تا آخرین رمق با اشغال‌گرانِ استعمارگر مبارزه خود را ادامه دهند. چون تنها صبر و ادامه مسیر در چنین شرایط موفقیت را تضمین می‌کند وبس؛ همان‌طور که شکست شوروی در افغانستان پایان استبداد کمونیزم در جهان بود، شکست امریکا نیز پایان هژمونی نظم دموکراسی در جهان خواهد شد.

سیف الله مستنیر

رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر- ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: روشنائی" ترامپ در هرمز تنش را ایجاد نموده و امتیاز خواهی می‌کند"!

  • نشر شده در ویدیوها

تحلیل هفته‌وار سیاسی توسط انجنیر صلاح‌الدین عضاضة  رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

برای بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید

پنجشنبه، 22 ذوالقعده 144هـ.ق/ 25 جولای 2019م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: روشنائی" حاکمان مزدور بازویی از بازوهای استعمار اند"!

  • نشر شده در ویدیوها

تحلیل هفته‌وار سیاسی توسط انجنیر صلاح‌الدین عضاضة

 رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

برای بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید

یکشنبه، 25 ذوالقعده 1440 هـ.ق/ 28 جولای 2019م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: روشنائی" حاکمان مزدور بازویی از بازوهای استعمار اند"!

  • نشر شده در ویدیوها

تحلیل هفته‌وار سیاسی توسط انجنیر صلاح‌الدین عضاضة

 رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

برای بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید

یکشنبه، 25 ذوالقعده 1440 هـ.ق/ 28 جولای 2019م

ادامه مطلب...

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ "فقط مؤمنان برادران یک‌دیگرند"

  • نشر شده در لبنان

(ترجمه)

پس از آن‌که وزارت کار با وزیران جنبش عونی در آزار و اذیت آوارگان سوریه رقابت کرد... با دانستن این‌که مردم فلسطین پس از آنکه دولت یهود آن‌ها را آواره و سرزمین‌شان را غصب کرد، بیش از هفتاد سال در لبنان بوده‌اند، وزیر کار به منطقه دیگری برای آزار و اذیت مردم فلسطین در لبنان رفت. اما طبق قوانین دست‌ساخت بشر، آن‌ها مجوز اقامت این کشور را دارند و خارجی نیستند، چنان‌که برخی ترجیح می‌دهند آن‌ها را خارجی صدا کنند. علاوه بر ادعای سیاست‌مداران در لبنان مبنی بر این‌که آن‌ها علیه موجودیت یهود بوده و مخالف عادی‌سازی با آن هستند و از آوارگان برای باز پس گرفتن سرزمین‌شان پشتیبانی می‌کنند.

با این وجود، اقدامات مقامات در لبنان برخلاف ادعای‌شان علیه مردم فلسطین است که از ابتدایی‌ترین حقوق در لبنان محروم هستند، آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار داده و ایشان را به مهاجرت از لبنان به غرب سوق می‌دهند!

برخی از نژادپرستان و افراد کینه‌توز در حال پخش ویدئویی از توهین، سوءاستفادۀ کلامی، تهدیدات، ارعاب و تحریک علیه مسلمانان آواره، چه از مردم شام و چه هم از مردم فلسطین هستند. موضوع حتی به آن حد رسیده است که  به اسلام، مسلمانان و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم حمله می‌کنند. گرچه قانون این موارد را جرم می‌پندارد. ما اقتدار پیدا نکرده‌ایم که جنایتکارانی را که موجب نزاع می شوند که منجر به یک جنگ داخلی فرقه ای جدید نشود، دستگیر کنیم، مخصوصاً با اظهارات و اقدامات وزیر امور خارجه که خواستار اعاده قدرت برای مسیحیان است. ادعا می‌کنند که فرقه‌گرایی سیاسی اهل سنت آن‌ها را از این طریق دزدی کرده است... سپس تصمیمات شهرداری الحدث در مورد منع فروش یا حتی اجاره املاک به مسلمانان صادر شد!

با توجه به وضعیت فعلی، ما در حزب التحریر-لبنان به مقامات هشدار می‌دهیم که از تصمیمات نژادپرستان و کینه‌توزان پیروی نکنند، چه آن‌ها وزیر باشند، چه سران شهرداری‌ها و چه دیگران. باید آن قطعنامه‌ها را لغو کنند و از هرگونه تحریک یا تجاوز جلوگیری کرده و جنایتکارانی‌که از دین ما و آوارگان و مهاجران ما سوءاستفاده می‌کنند، مورد مجازات قرار دهند. آن‌ها برادران و خواهران ما هستند و ما به کسی اجازه نخواهیم داد که آن‌ها را تضعیف کرده و به آن‌ها حمله کنند، چه رسد به این‌که آن‌ها را از حق‌شان سلب کنند؛ مانند کار و سرمایه.

ما هم‌چنین نسبت به تلاش برخی فتنه‌گران برای بازگرداندن جنگ داخلی هشدار می‌دهیم که در صورت نادیده گرفتن، هیچ چیز باقی و زنده نخواهد ماند. ما به مردم مسلمان لبنان توصیه می‌کنیم که برادران مسلمان خود را که از جنایت بشار آواره شده اند، آزار ندهید و نه هم کسانی را که توسط یهودی غاصب، خونگیر و متجاوز بخاطر افتخارات و مقدسات‌شان آواره شده‌اند. برادری مبتنی بر اسلام فراتر از ملاحظاتی‌ست که سرزمین ما را تقسیم می‌کند و ما هیچ حق بیشتری نسبت به آن‌ها در این سرزمین نداریم.

و به مردم غیرمسلمان لبنان می‌گوییم: شما باید دست نژادپرستان را بگیرید و مانع از توهین به اسلام و مسلمانان شوید، خواه از مردم لبنان یا سوریه یا فلسطین. نیاکان ما و شما در این سرزمین طبق قانون اسلام بدون جنگ‌های داخلی و فتنه‌های شیطانی زندگی می‌کردند؛ جایی‌که مسلمانان صدها سال از شما محافظت و مراقبت کردند...

شما هم‌چنین در درون یک ملت و منطقه‌ای از مسلمانان زندگی می‌کنید که به دنبال رهایی از نظام حاکمیت اجباری هستند که به ما و شما تحمیل شده‌است. ملت را از تقسیم غرب خلاص کنید و آن را در زیر کشوری متحد کنید که تحت کنترول قانون الله سبحانه وتعالی است و به امور همه افراد بدون توجه به مذهب، ملیت یا زبان آن‌ها توجه می‌کند.

امت اسلامی با اذن الله سبحانه وتعالی در حال دستیابی به این امر است. بنابرین، در مقابل حرکت امت و نجات نزدیک آن ایستادگی نکنید تا نشود که از جمله بازندگان شوید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه لبنان

مترجم: کریم خان

ادامه مطلب...

ماه ذِی الحِجَّه يك فُرصت طلایی برای دعوتگران

(ترجمه)

از ابن عباس رضی الله عنهما روايت است که رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود:

«مَا مِنْ أَيَّامٍ اَلْعَمَلُ الصَّالِحُ فِيْهَا أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ هَذِهِ الأَيَّامِ» يَعْنِيْ: أَيَّامَ الْعَشْر، قَالُوْا: يَا رَسُوْلَ اللَّهِ وَلَا اْلجِهَادُ فِيْ سَبِيلِ اللَّهِ؟ قَالَ: «وَلَا اْلجِهَادُ فِيْ سَبِيْلِ اللَّهِ، إِلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ، وَمَالِهِ فَلَمْ يَرْجِعْ مِنْ ذَلِكَ بِشَيْءٍ» (رواه البخاری فی کتاب كتاب الجمعة)

ترجمه: هر عمل صالح که در این ده روز اول از ماه ذِی الحِجَّه انجام داده می‏شود، نزد الله متعال محبوب‏تر است، از غیر آن، گفتند: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم و حتی جهاد فی سبيل الله؟ فرمود: حتی جهاد فی سبيل الله، مگر مردی‌که با جان و مالش به جهاد برود و هيچ چيزی از آن را باز نگرداند (به سنگر شتافته و شهيد شود).

شرح حدیث

در این حدیث از فضیلت عشر ذِی الحِجَّه (ده روز اول از ماه دوازدهم قمری) خبر می‏دهد که انجام دادن هرنوع عمل صالح در این روزها نزد الله متعال بسیار محبوب و دوست داشتنی است، اما یک مطلب دیگری‌که در ضمن این حدیث فهمیده می‏شود، همانا فضیلت و مقام جهاد فی سبیل الله است، زیرا صحابه رضی الله عنهم می‏دانستند که پاداش هیچ عمل صالحی به جهاد فی سبیل الله برابری کرده نمی‌تواند.

چنانچه در صحیح البخاری از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که مردی گفت: ای رسول الله! مرا به کاری رهنمائی کن که پاداش آن با جهاد فی سبیل الله برابر باشد؟ او صلی الله علیه وسلم فرمود: «چنین چیزی نمی‏یابم»! سپس فرمود:

«هلْ تَسْتَطِيْعُ إِذَا خَرَجَ الْمُجَاهِدُ أَنْ تَدْخُلَ مَسْجِدَكَ فَتَقُوْمَ وَلَا تَفْتُر، وَتَصُوْمَ وَلَا تُفْطِر؟»

ترجمه: آيا می‌توانی وقتی مجاهد از خانه به قصد جهاد بيرون رفت، داخل مسجد شوی و به نماز ایستاده شوی و در حالت نماز بمانی و روی نگردانی و روزه هم داشته باشی و افطار نکنی تا آن که مجاهد از سنگر جهاد باز گردد؟ گفت: هرگز نه؟!

از این جهت نزد صحابه رضی الله عنهم این سوال پیدا شد که آیا پاداش عمل صالح در عشر ذِی الحِجَّه از جهاد فی سبیل الله نیز بالاتر است؟ فرمود: بلی؛ حتی از جهاد فی سبیل الله، مگر آن مجاهدی‌که با جان و مالش به جهاد برود وهيچ چيزی از آن را باز نگرداند (به سنگر شتافته وشهيد شود).

پس واضح شد که در ماه ذی الحجه با انجام دادن اعمال صالح انسان می‏تواند رضایت الله متعال را بیشتر کسب نماید و اعمال صالح را علماء بعد از کلمه شهادت این چنین شمرده‏اند:

الف) ادای فرائض، واجبات، نوافل...

ب) اذکار صبح و شام و بعد از فرائض...

ج) نیکی به مخلوقات الله متعال...

اگر دقت نمائیم یکی از مهم‌ترین فرائض احیای دوباره خلافت است، زیرا ادای فرائض به صورت درست بدون حکومت (خلافت اسلامی) ناممکن است، از این جهت تأسيس خلافت نزد علماء از اهم الواجبات (از مهم‌ترین فرائض) محسوب می‏شود؛ طوری‌که ابن عابدین شامی گفته:

«ونصبه أهم الواجبات فلذا قدموه على دفن صاحب المعجزات» (الدر المختار شرح تنوير الأبصار "باب الامامة " (1/548)

ترجمه: انتخاب يا نصب(خليفه) چون از مهم‌ترين واجبات (فرائض) است، لذا صحابه کرام رضی الله عنهم دفن صاحب المعجزات [پيامبر صلی الله علیه وسلم] را به تأخير انداخته و به انتخاب خليفه مصروف شدند.

پس برای دعوت گران مخلص این یک فُرصت خوبی است که در این ده روز اول ذی الحجه وقت گران‏بهای خویش را در امور مهم و قضایای سرنوشت‌ساز سپری نمایند تا در نتیجه رضایت الله سبحانه وتعالی را بیشتر از اوقات گذشته کسب نمایند. چنان‌چه گفته شده: وقت طلائی را در کار طلائی مصرف کنید تا نتیجه طلائی بدست آورید.

یا لله ! امت اسلامی را با تأسیس دوباره خلافت اسلامی عزت و سربلندی نصیب گردان!

ادامه مطلب...

نظام سرمایه‌داری یک نظام غیرانسانی است که هیچ‌گاه مشکلات اقتصادی پاکسان را حل نخواهد کرد

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

به تاریخ ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۹م، تاجران در سراسر پاکسان بر خلاف پالیسی جدید مالیات حکومت اعتصاب نموده، دکاکین و بازار‌های خود را بسته نمودند. هیچ جای شکی نیست که هر شهروند پاکستانی پریشان است و بخاطر مالیات سنگینی‌که به دستور صندوق بین‌المللی پول(IMF) توسط رژیم بجوا-عمران بالای آنان تحمیل می‌شود، نگران هستند. مردم فقیر پاکستان بخاطر مالیات سنگین و افزایش بهای منابع طبیعی نگران هستند؛ زیرا این امر باعث شده تا بهای اجناس مصرفی روزانه مردم بلند رفته و بعضی اجناس حتی دور از دسترس‌شان قرار بگیرد. طبقه معاش‌گیر/دستمزدگیر جامعه تشویش می‌کنند؛ بخاطری‌که حکومت پول ماهانه آنان را قبل از این‌که به دسترس‌شان قرار گیرد، در مالیات‌دهی به فنا می‌برد و آنان ماه را به بسیار مشکل سپری می‌کنند. تاجران نیز نگران هستند، زیرا از یک سو تجارت‌شان به بدترین شکل توسط پایین آمدن روپیه کلدار در مقابل دالر و کاهش مشتری برای خرید کالاهای تجارتی‌شان متأثر شده و از سوی دیگر قوانین جدید مالیاتی‌که توسط رژیم بجواه-عمران اعلان شد، بالای فعالیت‌های اقتصادی مردم نیز تاثیر منفی گذاشته است. 

این حکومت رنج و مشقتی‌که مردم پاکستان با آن مقابل هستند را کاملاً نادیده می‌گیرد؛ زیرا به تامین هدف اقتصادی تلاش می‌ورزد که از سوی صندوق بین‌المللی پول تعیین شده است. ‏به رژیم هیچ فرقی نمی‌کند که با پیروی از چنین پالیسی‌های غربی نرخ بیکاری به اوج خود خواهید رسید و مردم توان خرید مواد غذایی را نخواهند داشت. رفتار این حکومت طبق نظریه جدید نظام اقتصادی سرمایه‌داری است. ‏نظام اقتصادی سرمایه‌داری مشکلات اقتصادی را به عنوان مشکلات اقتصادی انسان‌ها نمی‌بیند، بلکه مشکلات اقتصادی را صرفاً از نقطه نظر مادی یا اقتصادی می‌بیند و توجه بر رسیدن بعضی اهداف فنی می‌کند. در نظام اقتصادی سرمایه‌داری، یک اقتصاد درست آن‌ست که "تولید ناخالص ملی(GBP)" بلند باشد و نیز در حال رشد باشد و هیچ بحرانی تعادل پرداخت(قروض) و بودجه وجود نداشته باشد. بناً اگر این شاخص‌های فنی خوب هستند، پس باید اقتصاد کشور در نظر گرفته شود که در مسیر صحیح و پیشرف قرار دارد صرف نظر از این واقعیت که مردم این کشور روز به روز فقیر می‌شوند و بی‌عدالتی افزایش می‌یابد. ‏فلهذا در این هیچ جای شکی نیست که اجرای پالیسی‌های فاسد سرمایه‌داری نمی‌تواند مشکلات اقتصادی مردم پاکستان را حل بکند و نه حتی اگر تیم حکومت هدفی‌ را که برای خود با استفاده از ابزار سرکوب‌گرانه‌ توسط جمع‌آوری مالیات سنگین تعیین کرده بوده را هم بدست بیاورند، بازهم مشکلات مردم حل نخواهد شد؛ بلکه بیشتر خواهد شد!

 ‏در مقایسه با نظام اقتصادی سرمایه‌داری، اسلام تنظیم امور اقتصاد رعیت را به عنوان یک مشکل انسانی می‌بیند و حاکمیت اقتصادی اسلام مشکلات انسان‌ها را من‌حیث هدف شرعی دیده و به راه‌حل انسانی آن می‌پردازد، نه این‌که به مسائل فنی بر اساس شاخص‌های اقتصادی بپردازد. از نظر اسلام، نیازمندی‌های اساسی هر شخص و رعیت باید برآورده شود و هم‌چنین هر زن و مرد باید مجال دست یافتن به زندگی تجملی را به‌طور مساوی داشته باشند. طبق نظر اسلام، مسئله واقعی این نیست که تا بیشتر ثروت جمع‌آوری شود و میزان "تولید ناخالص ملی(GDP)" بلند برود؛ بلکه هدف اسلام اینست که ثروت و منابع به تمام رعیت در جامعه توزیع شود.

بنابر این، اگر مردم مجبور شوند که با شکم گرسنه بخوابند و هیچ پناه‌گاهی بر سر خود نداشتن باشند، پس از دید اسلام دولت در مدیریت اقتصاد امور رعیت‌اش ناکام مانده است؛ هرچند اگر پول دولت در مقابل ارز خارجی بلند باشد و میزان "تولید ناخالص ملی(GDP)" کشور بلند باشد. اسلام اصرار بر بُعد/جنبه انسانی می‌کند؛ حال‌آن‌که مدیریت اقتصاد به همین خاطر به جمع‌آوری درآمد توسط دولت با ثروت هریک شخص در عوض مصرف آن فرد ارتباط دارد. بناً پالیسی مالیات اسلام بر اساس توانائی مالی هریک شخص استوار است(یعنی هرکی مالک نصاب بیشتر بود تحت قوانین مالی اسلام باید مالیات بیشتر بپردازد و برعکس همین امر).

تعریف بحران اقتصادی اسلام کاملاً متفاوت‌تر از تعریف نظام سرمایه‌داری است. بر اساس تعریف اسلام، یک اقتصاد زمانی در بحران قرار می‌گیرد ‌که نیاز‌های اساسی هریک و هر فرد در جامعه تامین نشود و یا دولت خواه به علت کم‌بود منابع و یا به هر علتی‌که باشد، نتواند زمه شرعی‌که همانا مراقبت از امور رعیت محسوب می‌شود را نداشته باشد. ‏مگر امروز نظام سرمایه‌داری اعلان نموده است که پاکستان در یک بحران اقتصادی قرار دارد و توانایی پرداخت دوباره سود‌های قروض‌اش را ندارد.

ای مسلمانان پاکستان! شما در وضعیت بحرانی و بدبختی بخاطری قرار دارید که نظام سرمایه‌داری غیرانسانی و بی‌رحم بالای شما تطبیق می‌شود. ‏شما باید نه تنها مالیات ظالمانه را رد کنید؛ بلکه شما به‌طور وسیع در تمام امور زنده‌گی‌تان این نظام سرمایه‌داری دموکرتیک کفری را و تمامی نخبگان سیاسی که به آن ارتباط دارند را رد نموده و به آن کفر بورزید و شما باید هرچه زودتر تقاضای تأسیس خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت را بکنید که شما را از ظلم و ستم اقتصادی توسط اجرای نظام اقتصادی اسلام آزاد نموده و این نظام اسلام به موفقیت اقتصادی شما اطمینان می‌بخشد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: زکریا وهاج

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه