تلویزیون الواقیه: فرق میان جامعۀ مترقی و جامعۀ عقب مانده چیست؟
- نشر شده در ویدیوها
ارایه کننده: استاد توانا احمد القصص عضو حزب التحریر-ولایه لبنان
چهار شنبه، 09 محرم الحرام 1440هـ.ق / 19 سپتامبر 2018م
ارایه کننده: استاد توانا احمد القصص عضو حزب التحریر-ولایه لبنان
چهار شنبه، 09 محرم الحرام 1440هـ.ق / 19 سپتامبر 2018م
خطبۀ جمعه استاد منذر عبد الله در مسجد الفرقان
جمعه، 11 محرم الحرام 1440هـ.ق / 21 سپتامبر 2018م
ایراد پیامی از مسجد توسط دکتور محمد عفیف شدید
پنج شنبه، 10 محرم الحرام 1440هـ.ق / 20 سپتامبر 2018م
ارایه کننده: شیخ یوسف ابو اسلام
چهارشنبه، 09 محرم الحرام 1440هـ.ق / 19 سپتامبر 2018م
بخش زنان حزب التحریر-ولایه سودان نشستی را تحت عنوان "زنان با اسلام عزت مند شده و ارتقاء مینمایند" با استاد محترمه "غاده عبد الجبار –ام اواب" در مورد امضای "سیداو" توافق نامۀ تبعیض علیه زنان، تقدیم نمود.
پنج شنبه، 10 محرم الحرام 1440هـ.ق / 20 سپتامبر 2018م
ارایه کننده: استاد احمد سعد فتالجمعه،
11 محرم الحرام 1440هـ.ق / 21 سپتامبر 2018م
بنابر گفتۀ روزنامۀ گاردین: «مسئولین چینی انتقادات بیشماری را مبنی بر دستگیری مسلمانان و حبس آنها در بازداشتگاه ها رد کرده و ادعاء نمودهاند که حکومت، حتی زمینۀ هرنوع آموزش و تمرینات ویژه را برای آنها فراهم ساخته است، این در حالیست که ادعاهای بیشماری بالای پیکینگ مبنی بر بازداشت و آزار و اذیت گروهی مسلمانان اویغور، قزاق و سایر گروههای نژادی در سینکیانگ واقع در شمال غرب چین وارد گردیدهاست. تخمین زده میشود که حدود ۱.۱ میلیون تن در بازداشتگاهها حبس گردیدهاند. به گفتۀ بازداشت شدهگان قبلی و شاهدان عینی، بازداشت شدهگان به فراگیری برنامههای سیاسی مجبور گردیده و مورد بد رفتاری قرار میگیرند.»
بر اساس گزارش رویترز، لی شیوجان مسئول ادارۀ معلومات مجلس حکومت در مورد حقوق بشر، روز پنجشنبه به خبرنگاران گفت: «این کار بد رفتاری نیست؛ بلکه آنچه را که چین انجام میدهد، عبارت از ایجاد مراکز حرفوی-آموزشی میباشد.» لی اضافه کرد: «شاید گفته شود که این روش درستی نیست؛ ولی یگانه روش لازم برای مقابله با اسلامگرایان میباشد؛ زیرا غرب در مبارزه با اسلامگرایان ناکام ماندهاست. شما به طرف بلژیک، پاریس و برخی دیگر از کشورهای اروپایی بنگرید؛ یقیناً که در این امر ناکام گردیدهاند.»
بدون شک سیاستهای سختگیرانه در سینگیانگ، که بخشی از عملیات "محکم بزن" جهت مبارزه با تروریزم است که بعد از راهاندازی تظاهراتی توسط اقلیتهای نژادی در سال ۲۰۰۹م به راه انداخته شده است. این عملیات شکهای زیادی را به سبب آنچه خبرنگاران و شاهدان عینی از بازداشتگاهها جمع آوری کردهاند، بر انگیخته است؛ ولی حکومت چین از این واقعیتیکه در بازداشتگاهها جهت تطبیق برنامههای سیاسی استفاده میشوند، انکار میکند.
روی این ملحوظ، دو تن از بازداشتشدهگان قبلی به روزنامۀ گاردین خبر دادند که آنها وادار به یادگیری رسوم چینی، سرودن سرودهای وطنی و سیاست حزب کمونیستی چین میشدند. آنها میگویند که هیچ نوع مهارت کاری برایشان آموزانده نشدهاست. پس بدون شک اوضاع در مراکز آموزشی و بازداشتگاهها کاملاً غیر انسانی میباشد، یکی از بازداشتشدهگان قبلی گفته است که به اتهام نافرمانی یکی از محافظین مجبور به پوشیدن لباس آهنی، که از نقرۀ گداخته شده و آهن ساخته شدهبود، گردیده که تا مدت ۱۲ ساعت او را از حرکت باز داشته بود و همچنان یکی از بازداشت شدهگان زن در بازداشتگاه زنانه به روزنامۀ گاردین گفته که او شاهد بستن دست و پای یکی از زنان توسط زنجیر به مدت چهار روز بوده است.
همچنان طبق گزارش سازمان جهانی حقوق بشر به روز دوشنبه: «بازداشتشدهگان قبلی محرومیتشان را از غذا، مجبور شدن به ایستادن به مدت ۲۴ساعت، حبس انفرادی و محرومیت از خواب را در این بازداشتگاهها توصیف کردهاند.»
از اینرو، بدون شک تمام کافران یکسان اند، ولو که در چین باشند یا در غرب و یا هم در هرجای دیگری، این در حالیست که کافران از راضی ساختن مسلمانان به ترک دینشان ناکام گردیدهاند و بدین اساس فعلاً بخاطر غالب شدن بر اسلام هیچ راهی به جز از متوسل شدن به زور و تعذیب برای شان باقی نماندهاست. به خواست الله سبحانه وتعالی، مسلمانان دولت خلافت راشده را برمنهج نبوت برپا خواهند کرد؛ دولتیکه وظیفهاش آزادسازی تمام سرزمینهای اسلامی و حمایت و پاسداری از زندگی، اندیشه، کرامت، دارایی، دین، امنیت و حکومت مسلمانان از هرنوع تعرض، آزار و اذیت خواهد بود.
(ترجمه)
سخنان تند اخیر تونی بلیر نشان میداد که او میخواهد افکار گروههای اسلامی را به چالش دعوت کند، که در این میان از حزبالتحریر نیز نام برد.
واقعاً مسخره است، همانطور همۀ جهان بخاطر دارند، او همان نخست وزیری بود که لیبرال-دیموکراسی را از طریق بمبها و گلولهها بر عراق و افغانستان تحمیل کرد؛ ولی حالا روی چوکی نشسته است و در مورد یک چالش فکری صحبت میکند. باید پرسید که کجا بود آن بحثهای فکری، زمانیکه میلیونها تن بخاطر نارضایتی از تجاوز به عراق راهپیمایی کردند؟ کجا بود آن زمان که او حقایق را جعل کرد و در کنار امریکا ایستاد، طوریکه به منظور کسب حمایت برای ماجراجوییشان در شرقمیانه به جهان دروغ گفتند؟
ما در حزبالتحریر به هر چلنج فکری در بارۀ افکارمان خوشآمد میگوییم. برعلاوه، ما نیز تونی بلیر را به این چالش دعوت میکنیم که برخیزد و افکارش را به بحث گیرد. بر اساس مناظرهای در گذشته، دروغ، ترس و جنگهای بیحاصل را میتوان شیرازۀ طرز تفکر تونی بلیر دانست، ولی احتمالاً او اینبار آماده است که به منظور ممانعت از بررسیهای دقیق، تاکتیکهای خائنانهاش را عقب بگذارد. احتمالاً او اکنون واقعاً میخواهد مباحثه کند. شاید اینبار بخواهد واقعاً در مورد اینکه دولت انگلیس، نه تنها دشمن مسلمانان، بلکه همچنان دشمن تمام دوستداران صلح در جهان میباشد، بحث نماید.
اگر از هر مسلمانی در برما، بیتالمقدس، سوریه، عراق، افغانستان یا لیبیا بپرسید که آیا دولت انگلیس دشمنشان است؟ جواب حتماً بلی است. این انگلیس بود که دولت برمایی را ایجاد کرد، مسلمانان را از تمام جریانهای سیاسی بیرون کرد و همۀ آن شکنجههایی را که امروزه میبینیم، بذرپاشی کرد. این انگلیس بود که اشغال دولت یهود را فراهم کرد، طوریکه همواره زمینهای مردم فلسطین را به زور غصب میکنند و با وجود هزینۀ بزرگ و رنجیکه تا به امروز بر زندهگی مردم فلسطین داشتهاست، باز هم تا امروز این اشغال را حمایت میکند. انگلیس دههها دیکتاتور لیبیا، قذافی و معاصر او صدام، را در عراق حمایت میکرد. سپس طیارههایش را علیه لیبیا فرستاد، همانکاریکه امروزه در سوریه انجام میدهد. انگلیس و امریکا به بخشهای بزرگی از افغانستان و عراق تجاوز و آنان را اشغال کردند، طوریکه بار دیگر به گرفتن جان و ظلم بیشماری از مردم منجر شد.
این گوشهای از جرایم بیشمار اخیر حکومت انگلیس است که علیه بشریت مرتکب شدهاست. بنابرین، عجیب و نادرست نیست این که مسلمانان آگاه سیاست، دشمنی را که انگلیس در برابر مسلمانان نشان دادهاست، آشکارا نمایان کنند.
جالب است؛ در حالیکه مردم عادی سرزمینهای اسلامی دشمنی دولت انگلیس را کاملاً خوب میدانند؛ اما دیکتاتورهاییکه این کشورها را رهبری میکنند، از آن چیزی نمیفهمند. کسانی مانند محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، که دستانش در خون مردم یمن غرق است، مهمان محترم انگلیس میباشد. واقعاً مسخره است، این خود تونی بلیر بود که به قذافی نزدیک شد. حتی زمانیکه رئیس جمهور پیشین مصر، حسنی مبارک، سه تن از شهروندان انگلیس را، که خودم نیز در میانشان بودم، بعد از یک محاکمۀ غیرعادلانه به زندان انداخت. تونی بلیر به عنوان مهمان این دیکتاتور، که چندی بعد از طرف مردم مصر دور انداخته شد، در دریای سرخ مصر مشغول خوشگذرانی بود.
خندهآور است اینکه جنایتکار جنگجو و دروغگوی مانند تونی بلیر افکار ناب اسلامی را زیر سؤال برده و به چالش بکشد. دولتاش نهتنها از دستگیری و ظلم علیه مسلمانانیکه افکار سیاسی صلحخواهانۀ آنان مخالف منافع تجاریاش میباشد، حمایت میکند، بلکه همچنان آشکارا اعلان کرد که حزبالتحریر باید متوقف شود.
مردم عام انگلیس باید بدانند، زمانیکه سران سیاسی وابسته به بلیر از چلنج افکار سخن میگویند، هدفشان هرچیزی بهغیر مباحثۀ فکری میتواند باشد. آنها خیلی خوب میدانند که دیگر این افکار سیکولری ضعیف توان ایستادهگی در برابر هر بازرسی دقیق را ندارد. آنها تنها میتوانند پشت سیکولریزم و سیاستهای بدنامسازی مانند ممانعت کردن پنهان شوند که هدف آن ممانعت از نشر مقالات واقعی در مورد اسلام است.
یحیی نسبت
نمایندۀ مطبوعاتی حزبالتحریر-بریتانیا
(ترجمه)
بعد از آنکه دیکتاتور شام نواحی اطراف دمشق را اشغال کرد، تمرکزش بر موشکباران ساحات خارج از شهر درعای شرقی، که در موافقتنامۀ کاهش خشونت شامل است، بیشتر شد؛ موافقتنامهایکه برای همه ثابت شده که یکطرفه بوده و هدف آن توقف تمام جبهات برای اجازه دادن به دیکتاتور شام برای تسخیر این نواحی یکی پس از دیگری است. همچنان، این واضح شده است که تهدیدهای امریکاییها بالای دیکتاتور شام در خصوص ناحیۀ جنوبی فقط برای مصرف خارجی و فریب، بهخصوص با داخل شدن طیارات روسی به جنگ است که توطئۀ بینالمللی را علیه مردم شام بهطور عام و مردم حران در حال حاضر بهطور خاص واضح میسازد.
این اقدام در پی اقدامات دیگر دیکتاتور شام برای تخلیۀ نفوس ساحات زیادی و بهدست گرفتن کنترول کامل آنها است که بالای بمباردمان ظالمانۀ طیارات روسی متکی است. در بعضی از آمارهای توطئوی از داخل انقلابیونی است که منحیث نفوذی نقش مهمی را با حرکاتشان با موشکباران سنگین و مشارکت در خیانت بهانقلاب و در تسلیمی این ساحات داشتند.
اکنون دیکتاتور شام همین سناریو را در ناحیۀ جنوبی و در تلاش برای فشار آوردن بر ساکنین آن برای رسیدن بهتوافقنامه یا مصالحه با قاتل اطفال و متجاوز عزتشان دارد تا آنان را بهمصیبت دیگرانیکه قبل از آنها دچار بودند، گرفتار سازد. این حوادث ثابت ساخت که بدون توطئهها و خیانتها، دیکتاتور شام نمیتوانست حتی یک وجب از ساحات فوق را تحت کنترول خود داشته باشد. این ضعف و خستگی نیروهای وی را نشان میدهد که بههمه واضح شده است و این نمونهای از مثالهای بیشمار است.
ای مسلمانان شام؛ اقامتگاه اسلام! شکستهای انقلابیون در بسیاری از ساحات بهخاطر ضعف آنها و قوت نیروها و ملیشههای طاغوت نه؛ بلکه بهخاطر از دست دادن استقامت رهبران جناحها و تسلیمیشان به دستورات و اوامر حامیان و توطئهکنندهگانی بود که بهآنها چسپیده بودند؛ در غیر آن نتیجۀ این جنگ متفاوت میبود. رژیم طاغوت از تار عنکبوت هم ضعیفتر است و انقلاب به یک رهبری مخلصیکه پراکندهگی را جمع کرده و تلاشها را در محور پروژۀ بزرگ اسلام یکجا کرده و صادقانه و مخلصانه در مقابل رژیم ظالم با اعتماد به الله سبحانهوتعالی در تمام امور ایستاده و تنها بهریسمان اوتعالی تا زمان سقوط رژیم و نابود کردن آن به اذن الله سبحانهوتعالی چنگ زند، نیاز دارد.
افرادی را که دیکتاتور شام تبلیغ میکند، مزدورانی را که او جمع میکند و هرکاریکه برای قوی نشان دادن خود و توانایی کنترول گهوارۀ انقلاب میکند، تنها ثبوتی است بر ضعف وی و چیزیکه او میکوشد تا بپوشد؛ جز این که: "گربهای که غرش شیر را قرض گرفته باشد" چیزی بیش نیست.
شما دانستید توافقنامهای که برای کاهش خشونتها توسط غرب کافر و حامیان توطئهگراش تحمیل شدهبود، یک دام مرگبار بود که باید محکوم شده و با آنهاییکه برای آن صدا میزنند، رد شود.
ای مردم صبور و مجاهدین مخلص در حران و دیگر نواحی شام! الله سبحانهوتعالی شما را با این مقاومت مخلصانۀتان در مقابل دیکتاتور شام و کسانیکه با وی اند، عزت داده است؛ پس فقط خاص برای الله سبحانهوتعالی ایستاده شده و فریاد بزنید که: "این برای الله است، این برای الله است" و "رهبر و پیشوای ما برای همیشه حضرت محمد ﷺ است". پس با اینحال آیا شما قبول میکنید که پس از قبول صدها هزار شهید و بیخانمان، دوباره غلام رژیم جنایتکار شوید تا شما را تحقیرکرده، از شما انتقام بگیرد و شما را بیش از آنچه تا کنون از تحقیر شدن چشیدهاید، با بیعدالتی و بیآبرویی آزار دهد؟ یا اینکه اعمالتان را با لغاتی با صدای پر از افتخار با گفتن " مرگ بهتر از تحقیر" تأیید میکنید؟
نصرت الله سبحانهوتعالی نزدیک است و راهش واضح و آشکار است و آن اینکه ما الله سبحانهوتعالی را نصرت داده و به ریسماناش محکم چنگ زده و بالای پروژهایکه رضایت خالقمان را خشنود میسازد، همانگونه که پیامبر صلیاللهوعلیهوسلم مژدهاش را داده اند(پروژه خلافت راشده برمنهج نبوت) متحد شویم تا اینکه تلاشهای پراگنده و ظرفیتها در پشت یک رهبری مخلص و آگاه برادران و فرزندانمان برای بدست آوردن چیزیکه رضایت خالقمان و نجات و رستگاری را باخود دارد، جمع شود. پس ای مخلصین و درستکاران، بهپیمانی بیایید که شما رادر تحت پروژه "خلافت راشدۀ ثانی برمنهج نبوت" متحد سازد؛ به پیمانی با خالقتان روی آورید که واضحاً برایتان اعلان کرده است و بخاطر الله سبحانهوتعالی از ملامت ملامتگران نترسید. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾
[آل عمران: ۱۶۰]
ترجمه: و اگر الله(سبحانهوتعالی) شما را نصرت دهد، هیچکس بر شما غالب نیست و اگر شما را فروگذارد، چهکسی بعد از او شمارا نصرت خواهد داد؟
احمد عبدالوهاب
ریس دفتر مطبوعات حزبالتحریردر ولایه سوریه
(ترجمه)
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!
پرسش اول از اسماجوبی: اگر شخصی یک تُن آهنرا قرض گيرد، سپس آن را با مقدار بیشتر بدون هیچ نوع فشار و بهخواست خود بهقرض دهنده اداء کند، آیا این اداءکردن قرض بهوجه احسن نیست؟ امیدوارم که در این مورد مستفید مان سازید.
پرسش دوم از ام احمد: چنانچه معلوم است، درست نیست که یک شی قرض گرفته شود و در تأدیهاش کم و یا زیاد اداء گردد، بلکه مثل آنچه که قرض گرفته شده از نوع آن باشد. الله سبحانه وتعالی شما را جزای خیر نصیب نماید. لیکن نزد من در کلمۀ "حسنالقضاء" یعنی اداء کردن قرض به وجهاحسن شبهای پیش آمده، چرا وقتیکه زیادت در نوع و مقدار باشد، قسمیکه شما در پاسخ سود ذکر کردید، سود شمرده نمیشود؟ اگر حدیث رسولالله صلی الله علیه وسلم را حسن قضاء در نظر گیریم، چرا وقتیکه یک چوچه شتر را قرض گرفت، در عوضاش شتر چهار ساله اداء کرد؟ و همچنان قرضگرفتن یکتن آهن واداء کردناش یک و نیم تن سود میباشد؟ آیا این ذکر نشده که زیادت در نوع و در مقدار درست نیست؟
پرسش سوم از واثقه ابوعبدالله: سلام بر شما شیخ بزرگوار! الله سبحانه وتعالی شما را جزای خیر نصیب فرماید. در یک پاسخ شما چنین وارد شده: واجب است که قرض به وجهاحسن و بدون زیادت(منفعت) داده شود، در غیرآن سود میباشد. آیا اینجا مقصود از زیادت همان زیادتیکه از طرف قرض دهنده در وقت قرض گرفتن مشروط قرار داده شده و یاهم بدون ذکر شرطیکه زیادت جواز ندارد؟
پاسخ به پرسشهای سهگانهای که از موضوع واحد سؤال کردهاند:
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!
بهنسبت آنچه که در حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم در ارتباط اداء کردن قرض به وجهاحسن ذکر شده، مقصودش زیادت در عدد، وزن و یاهم در "کیل" نبوده؛ بلکه مقصودش از عدد، وزن و کیل در نفساش بهتر از آنچه که گرفته است، میباشد. مثلاً: اگر مردی 10 کیلوگرام گندم قرض گرفت، درست است که در عین وزن که 10 کیلو میباشد، بهتر از آنچه که گرفته اداء کند، و اگر شخصی 10 کیلو برنج را قرض گرفت، جائز است که به عین "کیل" که 10 است، برنج بهتر از آنچه گرفته اداء کند. همینگونه، اگر یک گوسفند قرض گرفت، جائز است که یک گوسفند بهتر از آن اداء کند؛ نه دو گوسفند. این است معنی اداء کردن قرض به وجهاحسن، نه اینکه زیادت در وزن و کیل و عدد باشد. حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم پاسخ قبلیمان را بهتر توضیح میدهد:
«عن أبي رافع قال «اسْتَسْلَفَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسـلم بَكْرًا فَجَاءَتْهُ إِبِلٌ مِنْ الصَّدَقَةِ فَأَمَرَنِي أَنْ أَقْضِيَ الرَّجُلَ بَكْرَهُ فَقُلْتُ لَمْ أَجِدْ فِي الْإِبِلِ إِلَّا جَمَلًا خِيَارًا رَبَاعِيًا فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسـلم أَعْطِهِ إِيَّاهُ فَإِنَّ خِيَارَ النَّاسِ أَحْسَنُهُمْ قَضَاءً»
(رواه أبوداود)
ترجمه: از ابی رافع(رضی الله عنه) روایت است که فرمود: رسول(الله صلی الله علیه وسلم) یکچوچه شتر را قرض گرفتند، سپس یک شتر از مال صدقه برایشان آورده شد، مرا امر نمود که چوچه شتر آن مرد را اداء کنم، برای رسول الله گفتم: در میان شترها موجود نمی یابم؛ مگر شتر چهارساله را؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: برایش بده، بهترین مردم کسانی اند که از لحاظ اداء کردن، قرض خود را به وجهاحسن اداء میکنند.
یعنی اینکه شتر را بهتر از شتر که قرض گرفته بود، اداء کرد، لیکن به عین عدد(یک شتر ادا کرد). این همان چیزی است که ما در پاسخ قبلی خود در ارتباط قرض گرفتن یک تُن آهن و اداءکردن یکنیم تُن اشاره کردیم که جائز نبوده؛ بلکه باید به عین وزناش باشد.
خلاصه اینکه، مقصود از اداءکردن قرض به وجهاحسن زیادت در وزن، کیل و در عدد نمیباشد، بلکه در نفس خود وزن و کیل و عدد باشد؛ مگر وقتیکه قرض گیرنده میخواهد بدون شرط قرض دهنده بهتر اداء کند، جائز است که از نوع همان شی باشد؛ چراکه رسول الله صلی الله علیه وسلم بدون شرط قرض دهنده، قرض را بهتر وخوبتر اداءکردند. در کتاب نظام اقتصادی در باب سود آمده:
«وأما القرض فجائز في هذه الأصناف الستة، وفي غيرها، وفي كل ما يتملك، ويحل إخراجه عن الملك، ولا يدخل الربا فيه إلا إذا جر نفعاً لما رواه الحارث بن أبي أسامة من حديث علي رضي الله عنه بلفظ «أن النبي صلى الله عليه وسـلم نهى عن قرض جر منفعة» وفي رواية «كل قرض جر منفعة فهو رباً» ويستثنى من ذلك ما هو من قبيل حسن القضاء دون زيادة لما رواه أبو داود عن أبي رافع قال «استسلف رسول الله صلى الله عليه وسـلم بكراً فجاءته إبل الصدقة فأمرني أن أقضي الرجل بكره فقلت لم أجد في الإبل إلا جملاً خياراً رباعياً فقال: أعطه إياه فإن خيار الناس أحسنهم قضاءً»
(رواه ابوداود و ابی رافع)
ترجمه: قرض در این اصناف ششگانه و در غیر اینها هم جائز است و در هر آن چیزیکه در ملکیت درآورده میشود، بیرون نمودن آن از ملکیت درست بوده و کدام سود درپی نداشته؛ مگر اینکه منفعت درپی داشته باشد. حارث بن ابیاسامه از حدیث علی رضی الله عنه به این لفظ روایت میکند که: رسول الله صلی الله علیه وسلم از قرضیکه منفعت درپی داشته باشد، منع نمودند. همچنان در روایت دیگر هم آمده: هر قرضیکه منفعت در پی داشته باشد، آن سود است و آنچه از اداءکردن قرض به وجهاحسن بدون زیادت است، استثناء میباشد. قسمیکه ابوداود از ابی رافع روایت میکند: رسول الله صلی الله علیه وسلم یک چوچه شتر را درخواست نمودند و برایشان یک شتر از مال صدقه آورده شد، من را امر نمود که چوچهشتر آن مرد را اداء کنم، برای رسول الله گفتم: در میان شترها موجود نمییابم؛ مگر شتر چهار ساله را؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: برایش اعطاء کن، بهترین مردم کسانی اند که از لحاظ اداءکردن، قرض خود را به وجهاحسن اداء میکنند.
جایز نیست اینگونه گفته شود؛ چون تحفه و بخشش جایز است، پس زمانیکه مقروض قرض را به اکثر از وزن و عدد و کیل و بارضایت خاطر و بدون شرط، اداء نماید، نیز جایز و درست میباشد؛ اما اگر موضوع غیرمتصل به موضوع قرض باشد، پس در این اشکالی وجود ندارد؛ مگر زیادت در اینجا از جهت قرض پیش آمده است و آن منفعتی است که از جهت قرض بدست آمده است. چنانچه حارث بن ابیاسامه از حدیث علی رضی الله عنه به این لفظ روایت میکند که: رسول الله صلی الله علیه وسلم از قرضیکه منفعت درپی داشته باشد، منع نمودند، و همچنان در روایت دیگر هم آمده: هرقرضیکه منفعت در پی داشته باشد، آن سود است.
همچنان درست نیست گفته شود که بهتر اداءکردن در نوع، منفعت میباشد؛ چرا که رسول الله صلی الله علیه وسلم این را جائز شمرده و این را از جملۀ اداءکردن قرض به وجهاحسن بر شمرده است، چنانچه در حدیث ابی رافع در فوق ذکر شد. امیدوارم که این توضیح کافی باشد إن شاء الله.
برادرتان عطاء ابن خلیل ابورشته
5 شعبان 1439هـ.ق
21 اپریل 2018م