ارایه کننده: شیخ ابو انس الخضری
پنج شنبه، 13 ذو القعده 1439هـ.ق / 26 جولای 2018م
(ترجمه)
طبق گزارش در سیزدهم جولای 2018م توسط سازمان مستندسازی ظلم علیه مسلمانان و هم‌چنان طبق گزارش منتشر شده در ویب‌سایت انجمن مسلمانان سازمان هانگ‌کانگ: «دولت چین یک رویداد تبعیض‌آمیز دیگر را به لیست طولانی جنایات خویش علیه اقلیت‌های مسلمان آیغور در شرق ترکستان اضافه نمود که منجر به ایجاد "دولت پولیسی" بخاطر کنترل فعالیت‌های مذهبی ترک‌های مسلمان آیغور در منطقۀ سینکیانگ شد. پولیس در ترکستان شرقی در وسط جاده لباس زنان مسلمان آیغور را کوتاه نمود و چنین توجیه نموده که لباس‌های‌شان بیش از حد دراز می‌باشد.»
هم‌چنان دولت چین مسلمانان آیغور را مجبور به ترک مکلفیت‌های شرعی‌شان نموده که از جمله: خوردن گوشت خوک، منع گرفتن روزه، داد و ستد به اساس نظام اقتصادی دولت چین، منع حجاب، منع گذاشتن ریش، فروختن مشروبات الکولی و دیگر ظلم و ستم‌های فروان جسمی و روحی را بالای شان روا داشته است. علاوه برآن، زنان مسلمان آیغور را مجبور به ازدواج با مردان غیرمسلمان چینائی نموده و از طرفی بخاطر از بین بردن نسل مسلمانان، مردان آیغور را به اجبار به کمپ‌های کاری‌که ظلم زیادی بالای‌شان صورت می‌گیرد، فرستاده است.
تبصره:
این‌ها تنها آخرین سیاست‌های نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز دولت دیکتاتور و ضداسلامی چین علیه زنان مسلمان آیغور-که شامل منع گرفتن روزه، ممنوعیت کسانی‌که با لباس اسلامی اند، مجبور ساختن‌شان برای ازدواج با مردان غیرمسلمان و وادار ساختن‌شان به شکل اجباری به سقط جنین می‌باشند- نیست. بسیار آشکار است که دولت کمونیستی چین هیچ‌کدام ارزش و احترامی نسبت به زنان مسلمان آیغور قایل نبوده و با بسیار بی‌شرمی لباس‌شان را-فقط بخاطر دراز بودن آن- کوتاه می‌کند. واقعاً که یک رژیم نادان می‌باشد. این رژیم ویرانگر با پیش گرفتن چنین سیاست‌هایی علیه زنان مسلمان آیغور، می‌خواهد جلو رشد و ظهور اسلام را در ترکستان شرقی بگیرد. همه‌ای این موارد بیانگر چهرۀ واقعی وحشیانۀ این دولت بوده که همواره در تلاش است تا خود را منحیث یک دولت مدرن و متمدن با دست‌آوردهای اقتصادی چشمگیری در جهان تبارز دهد.
این حالت رقت‌بار در حالی گزارش می‌شود که ما شاهد قتل عام و کشتار بی‌شمار زنان باعفت مسلمان در سرزمین‌های غزه، سوریه، پاکستان، میانمار و دیگر نقاط جهان هستیم. فقدان رهبری سیاسی در دنیای اسلام، سبب شده است تا دختران پاکدامن این امت شکار گرگان قرن شده و از آبرو و عزت، جان و مال و عقایدشان محافظت صورت نگیرد.
در واقع در طول 9 دهه‌ای که گذشت، چنان حالات رقت‌بار بر مسلمانان جهان رخ داد که نمی‌توان در طول تاریخ خلافت سراغ کرد. پس از سقوط سپر مسلمانان(خلافت) داستان زندگی زنان مسلمان سراسر با بی‌عزتی، بی‌عدالتی، رنج و مشقت، ناامنی، تعقیب و پیگردی، مرگ و میر و تباهی و بربادی گره خورده است. زنان مسلمان در تحت چتر نظام‌های دموکراتیک و دیکتاتوری، بی‌چاره و بی‌سرپرست شدند و رژ یم‌های خودکامه و کافر نیز از هیچ‌نوع ظلم و شکنجه بر آن‌ها دریغ نکردند. نظم جهانی کنونی با عفت و آبروی زنان و دختران این امت، جز بازی چیزی دیگر نکرده و حکام خائن سرزمین‌های اسلامی نیز خواهران این امت را از حقوق‌شان محروم کردند و مانع حس بشری آن‌ها شدند. حکام برای نظام‌های غربی خدمت کردند و قدرت خویش را وقف تطبیق نظام‌های سیکولریستی و سرمایه‌داری کردند. مسلماً که دستان حکام خائن در قتل عام و ظلم بر زنان مسلمان آغشته است؛ زیرا آن‌ها از هیچ‌نوع خونریزی در حق خواهران این امت دریغ نورزیدند.
هرکسی‌که حس داشته باشد، درک کرده می‌تواند که امروزه امت سپر خویش را، که محافظ امورشان است، از دست داده و بدون سپر، سرزمین‌های اسلامی تبدیل به محل ریختن خون‌های پاک زنان، کودکان و اشخاص پیر و محل رقابت و کشمکش‌های دشمنان اسلام بخاطر حکمروایی و تقسیم سرزمین‌های اسلامی شده است. هم‌چنان امت مسلمه، خلیفه یا امام خویش را-که به وی پناه برده و در عقبش جنگ می‌نمایند- از دست داده اند. قسمی‌که رسول الله ﷺ می‌فرمایند:
«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»
(رواه مسلم)
ترجمه: امام سپری است که مسلمانان در پی او به مبارزه پرداخته و به او پناه می‌برند.
پس ای خواهران مسلمان آیغور! در قبال ظلم بی‌رحمانه و فشارهای سخت از طرف رژیم‌های سفاکی‌که می‌خواهند شما را از اصل‌تان-که اسلام است- برگردانند، صبور باشید. طلوع خلافت بسیار نزدیک است و ما امت واحد هستیم؛ دین ما یک است؛ پیامبر ما یک است؛ قرآن ما یک است؛ بیرق(رایۀ) ما یک است و بالآخره جنگ ما علیه کفار نیز یکی می‌باشد. تنها با تأسیس دولت خلافت ممکن است که مظلومین سرزمین ترکستان شرقی از ظلم ستمگران استعمارگر نجات داده شود و زمینۀ تطبیق احکام الله سبحانه وتعالی برای‌شان مساعد گردد، به شمول تضمین پوشش حجاب و جلباب برای خواهران مسلمان تا با عزت و وقار تحت حمایت و حفاظت قوی دولت خلافت زندگی کنند.
نویسنده: فیکا کومارا
عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
(ترجمه)
پس از تصمیم امریکا مبنی بر انتقال سفارتش از تل آویو به بیت‌المقدس، جلسۀ فوق العاده‌ای کشورهای عضو سازمان همکاری در استانبول به دعوت فوری ترکیه از کشورهای اسلامی برگزار شد که در نتیجۀ آن ۴۰ کشور به شمول ۱۳ رئیس دولت ۴ رئیس جمهور و ۱۱ کشور دیگر در سطح نماینده‌گان دیپلوماتیک در این جلسۀ فوق‌العاده اشتراک نمودند. این نشست در پایان کنفرانس خود تحت عنوان "اعلامیۀ نهایی هفدهمین کنفرانس سران سازماندهی فوق‌العادۀ اسلامی" را صادر نمود. این بیانیه پابوسی و چاپلوسی دولت‌های دست‌نشانده و مزدور را نسبت به کفار اشغالگر نشان می‌دهد که باعث حضور کثیف‌شان در سرزمین‌های اسلامی، غارت ثروت مسلمین، خیانت به مسجدالاقصی، خون شهداء و خیانت به سرزمین‌های اسلامی محسوب گردید. این بیانیه طبق معمول شامل عبارتی؛ "محکوم کردن دولت یهود به شدید‌ترین الفاظ" بود. این بیانیه خواستار حمایت بینالمللی از مردم فلسطین و اعزام نیروهای بینالمللی صلح سازمان ملل در منطقه بود.
این کمیته هم‌چنین خواستار تشکیل یک کمیتۀ مستقل بینالمللی برای بررسی جنایات و قتل‌های عامی‌که توسط دولت یهود صورت گرفته است، گردید، و هم‌چنین خواستار تشخیص جرم جنایی در این زمینه گردید.
ای حکام احمق، خائن و دست نشانده! رویارویی در مقابل امریکا و دولت یهودی اشغالگر با محکوم کردن و نکوهش کردن تنها به زبان و بلکه با یک تقابل پارابولیک کافی نیست؛ زیرا آن‌ها از ریزاندن خون ما دریغ نکردند و بلکه آن را مباح دانستند، سرزمین مقدس مان را اشغال نمودند، سفارت‌شان را بر شهر مقدس‌مان انتقال دادند، با بوت‌های کثیف‌شان به مسجدالاقصای شریف وارد شده و نسبت به آن بی‌حرمتی نمودند و مسلمانان را اسیر نموده و زندانی کردند. با توجه به این امر، آیا هنوز هم از سال 1948م بدین‌سو دست از محکوم کردن و نکوهش کردن بر نمی‌دارید؟ آیا به غیر از سخن گفتن و جستجوی راه‌حل از استعمارگران کافر چیزی دیگری از دست تان ساخته نیست؟ آیا واقعاً آنچه که می‌توانید انجام دهید، این است که خواستار تشکیل کمیتۀ متخصصین شوید تا آن‌ها را بخاطر حساب کردن زخیمان و کشته شده‌گان الاقصی اعزام بدارید؟ آیا واقعاً فلج شده اید و قادر به انجام چیزی نیستید؛ مگر این‌که از جنایات و نسل کشی‌های یهودی‌های کثیف به سازمان ملل و دیگر نهاد‌های بینالمللی شکایت کنید؟ آیا به نظر خودتان هم این کار خوب است که شما به انجام آن مبادرت می‌ورزید؟
نخیر، قطعاً که چینین نیست؛ بلکه شما می‌توانید در پاسخ به این‌گونه جنایات در مقابل امریکا و انگلیس ارتش‌های‌تان را به حرکت در آورید. شمایید که بخاطر تحقق منافع تان به نیابت از امریکا در جنگ‌ها به رقابت می‌پردازید. شمایید که بدون ترس از الله سبحانهوتعالی و بدون احساس شرم از مسلمانان به انجام هم‌چو اعمال مبادرت می‌ورزید. آیا تا به حال با اتکاء به سازمان ملل توانسته اید که به تمام اهداف مورد نظرخود دست یابید؟ آیا تا به حال توانسته اید یهودی‌های نجس را که اطفال معصوم ما را در کنار ساحل غزه-که مشغول بازی اند- با بی‌رحمی به قتل می‌رسانند، محاکمه نمایید؟ آیا تا به حال توانسته اید احکامی را علیه قاتلانی‌که برادران ما بدستان ناپاک آن‌ها در "ناوگان مرمرا" به شهادت رسیدند، اتخاذ کرده باشید؟ آیا تا به حال توانسته اید از تطبیق یک حکم واحد علیه یهودی‌های اشغالگر حفاظت کنید؟
ای مسلمانان! شما خود به چشم سر می‌بینید که چهل حاکم مزدور، احمق و دست نشانده جز بیانیه‌های محکومی علیه یک مشت یهودی قاتل چیزی دیگری ندارند و تنها چیزی‌که آن‌ها می‌توانند انجام دهند، لاف‌زدن‌ها و خودستایی‌هایی در مورد اعزام یک کمیتۀ متخصص بخاطر تشخیص جنایات یهود و شمردن تعداد شهدای اقصی می‌باشد وبس. اما اگر خلیفه‌ای وجود می‌داشت، آیا چنین چیزی اتفاق می‌افتاد؟ قطعاً که نه؛ زیرا شما بهتر می‌دانید که اگر ما خلیفه‌ای می‌داشتیم، قطعاً که او به انسجام ارتش‌های اسلامی دستور می‌داد و هم‌چو صلاح الدین ایوبی به ریشه‌کن کردن کیان یهود از بیت‌المقدس و فلسطین اقدام می‌نمود، و اگر خلیفه می‌داشتیم، امریکا حتی نه تنها که خواب انتقال سفارتش را به بیت‌المقدس نمی‌دید، بلکه بازدید هر امریکایی از آن‌جا بدون مجوز یک امر مهال می‌بود.
«الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِه»
ترجمه: بی‌گمان امام(خلیفه) سپری است که از عقب او جنگ کرده می‌شود و به او پناه برده می‌شود.
پس وقتی‌که قضیه از این قرار باشد، بر شماست تا هرچه زودتر این حکام دست‌نشانده و مزدور را مورد محاسبه قرار داده و برای تأسیس خلافت واقعی اسلامی برمنهج نبوت-که آزادی اقصی بر آن وابسته است- دست به‌کار شده و برای دست‌یابی به این امر خطیر، دوشادوش برادران‌تان در حزب التحریر کار و فعالیت نمایید.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه
(ترجمه)
سایت الاخبار به تاریخ 7 جولای 2018م با انتشار خبری از صدور مسوده‌ای خبر داد که توسط نمایندۀ فرانسه در پارلمان اروپا و به هدف تسریع روند تلاش‌های جدید برای حل بحران یمن صادر گردیده. این مسوده تحت عنوان "سهم‌گیری پارلمان اروپا در بازگشائی مسیر دوم گفتگوها در مورد مشکلات داخلی یمن" منتشر گردیده و گفته شده که این تلاش‌ها موازی با مسیری خواهد بود که نمایندۀ سازمان ملل پیش برده بود.
درین اواخر حوثی‌ها تلاش‌های روسیه و اتحادیۀ عرب را در سهم‌گیری حل مشکلات یمن به فال نیک گرفتند. جریان طوری به نظر می‌رسد که حوثی‌ها قبل از شکست در جنگ شهر حدیده نیاز به پروسۀ سیاسی دارند تا ازین طریق دروازۀ گفتگوها را باز نموده و حوثی‌ها را جزء برنامه‌ای سیاسی آیندۀ یمن سازند و این چیزی‌ست که پارلمان اروپا تلاش‌های خود را روی دست گرفته تا برای حوثی‌ها در آیندۀ یمن نقش سیاسی دهد. مگر پارلمان اروپا، حرکت جنوب، شورای انتقالی و احزاب اصلاحی را درین گفتگو سهیم ساخته است.
مارتين گريفيتس نمایندۀ سازمان ملل در امور یمن در هفتۀ گذشته درین زمینه گزارش خود را به شورای امنیت پیش نموده گفت: «طرف‌های بحران یمن را به گفتگو‌های سیاسی دعوت و برای شان توصیه نمودیم که باید از هرگونه عمل نظامی دست بکشند.» اما ظاهراً هیچ کس به این درخواست گریفیتس گوش نداده و به حرف‌هایش توجه صورت نگرفته است. امارات متحدۀ عرب آخرین وقت خروج حوثی‌ها را از شهر حدیده اعلان نموده، گفته است: «پروسۀ آزادسازی حدیده تحت نام "پوشش نیروهای هم‌پیمان و اردوی یمن به پیروی" عبدربه هادی" از سر گرفته خواهد شد. چنانچه روز جمعه 6 جولای 2018م فعالیت‌های نظامی در اطراف شهر حدیده از سر گرفته شده و نیروهای نظامی زمینی و دریائی اضافه گردیده است.» اما در مقابل، سید عبدالملک نمایندۀ حوثی‌ها اعلان نمود که جنگ‌جویان او از شهر حدیده و ساحل غربی دفاع نموده و بسیاری از جنگ‌جویانش را در آن‌جا فراخوانده است.
علی‌الرغم پیروی امریکا در پروسه‌ای به تعویق انداختن پیشرفت امارات متحدۀ عرب به طرف شهر حدیده تحت نام کمک‌های بشر دوستانه و حمایت از شهروندان، شورای امنیت را تحریک نمود تا به طرف‌های درگیر بگوید که از هرگونه فعالیت نظامی دست بکشند تا از ین طریق حوثی‌ها را زنده نگهداشته و آن‌ها را وارد گفتگو‌های سیاسی نماید؛ اما اروپا در جنگ حدیده در کنار امارات متحدۀ عربی قرار گرفت. انگلیس‌ها گفته اند: «جنگ حدیده جنگ مشروعی است که به در خواست یک حکومت مشروع راه اندازی شده است.» هم‌چنان فرانسه موافقت نمود که در پاک‌سازی حدیده از ماین‌های جاسازی شده، با امارات متحده همکاری خواهد نمود. به نظر می‌رسد که پارلمان اروپا به خاطر ایجاد وقت بیشتری برای پیشرفت‌های نظامی نیروهای امارات و منصور هادی در جنگ حدیده، به این مسوده اقدام کرده تا حوثی‌ها در بدترین وضعیت‌شان داخل مذاکرات گردند؛ اما مسیر این جنگ به این معنی نیست که آزادسازی شهر حدیده آسان است.
[Mw1] جنگ طرف‌های درگیر تا زمانی ادامه دارد که غرب کافر از طریق این جنگ بالای سرزمین‌های اسلامی حاکمیت کامل پیدا نموده و در عوض آن اجیران غرب، که به منافع غرب می‌جنگند، به چوکی‌های شان باقی مانده و پس خورده‌ای غربی‌ها را بخورند.
شکی نیست که امریکا، اروپا و در صدر آن انگلیس به خاطر حاکمیت و به دست آوردن ثروت یمن با یک دیگر رقابت دارند و هرکدام شان در تلاش اند تا بر مهم‌ترین گذرگاه‌های جهان و مناطق استراتیژیک، برعلاوۀ پایگاه‌های نفت و گاز طبیعی در جزیرۀ عرب تسلط، پیدا کنند و غرب کافر وظیفۀ جنگ و درگیری را در این سرزمین به ابزار منطقوی‌اش سپرده تا از فرزندان امت مسلمه به نیابت از اردوهای خود سربازگیری نموده و در بین شان شعله‌های جنگ را به دلیل تعصبات گمراه‌کن مذهبی، قومی و منطقوی بر افروزند و خون مسلمانان را بدون کمترین قیمت و ارزشی به خاطر دفاع از نفوذ انگلیس و توسعۀ خدمت به امریکا در جهان بریزند، در حالی‌که مردم یمن به خواری و ذلت و زنده‌گی سختی‌که چشم انسان تحمل دیدن آن را ندارد، به سر می‌برند. این در حالی است که مردم یمن بالای معادن و ثروت‌هایی زنده‌گی می‌کنند که بزرگترین قدرت‌های جهان به خاطر به دست آوردن آن باهم رقابت دارند. یقیناً اسلام عزیز هر نوع قتل و قتال را در بین مسلمانان حرام کرده و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:
«لَا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّاراً يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»
ترجمه: مبادا پس از من به کفر برگشته و بعضی شما گردن بعضی دیگر را بزنید و به قتل برسانید.
چه زشت است که قتل و قتال در بین مسلمانان به خاطر خدمت به غرب کافر در سرزمین‌های خودمان راه‌اندازی شود! بدون شک راه‌حل مشکلات یمن، جز پس‌گرفتن قضیۀ این سرزمین از دست سازمان ملل و رهبران اجیر منطقوی، که گوش به فرمان این سازمان هستند، به جز پایان دادن فوری کشتار بین طرف‌های درگیر و آوردن حکم شریعت در منصۀ تطبیق راه دیگری نیست. آن زمان است که خون‌ها محفوظ شده، آبرو و اموال مسلمانان در امان می‌مانند و بیرق لا إله إلا الله محمد رسول الله در دولت خلافت برمنهج نبوت به اهتزاز در می‌آید؛ دولتی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم نزدیکی آن را بشارت داده است و از الله سبحانه وتعالی استدعاء دارم که یمن هستۀ این دولت باشد.
نویسنده: عبدالله باذیب
(ترجمه)
امت اسلامی اکنون درروزهایی قرار دارد که هر جای صحبت از یادبود مصیبت تاریخی ماه جون ۱۹۶۷م می‌باشد، یادبود از توطئه‌ای که علیه باقی‌ماندۀ سرزمین اسراء و معراج صورت گرفته‌بود. حال سوال این جاست که آیا فصل‌های این فاجعه‌ها و مصیبت‌ها در حق فلسطین پایان یافته یا هنوز با اشکال جدید و متنوع خود در حال افزایش می‌باشد؟ اما در پاسخ باید از این واقعیت یاد نمود که فاجعه‌ها و مصیبت‌هایی‌که هر روز، بلکه هر لحظه در مسائل مربوط به امت اسلامی، تکرار می‌شوند که آخرین مورد آن معامله‌ای‌ست موسوم به "معاملۀ قرن" که بر اساس آن، سرزمین فلسطین رایگان تسلیم یهودی می‌شود.
تحولات جدی و جدید بینالمللی و منطقه‌ای در سال ۲۰۱۷م رو نما شده و تا امروز ادامه دارد، درین تحولات توطئه‌های بزرگی نهفته است و پیش زمینه‌ای برای تکمیل تمام بخش‌های توطئه‌های مذکور می‌باشد. برخی از این تحولات عبارت اند از:
1- فضاسازی داخلی در فلسطین و کشورهای اطراف آن، به ویژه مصر و اردن: حاکم مصر در صحرای سینا به قتل، ترور و بی‌جاه ساختن مردم پرداخته و سیاست فقیرسازی و گرسنه نگهداشتن مردم را تعقیب می‌کند. حاکم اردن بحران اقتصادی را درین سرزمین، تشدید و در میان عامۀ مردم رعب و وحشت ایجاد نموده‌است؛ طوری‌که اردن در حال حاضر در آستانۀ ورشکسته‌گی قرار داشته و برای نجات از این پرتگاه، سخت نیاز به کمک دارد. در ادامۀ این تحولات، شاه سعودی از کنفرانسی تحت نام "مهار بحران اقتصادی" در مکۀ مکرمه در ۱۱ جون ۲۰۱۸م میزبانی نموده و به اشتراک در آن، دعوت می‌نمود. "مایک پنس" معاون ریاست جمهوری امریکا، در پایان ماه جون ۲۰۱۸م به هدف تلاش در بازار یابی برای "معاملۀ قرن" و اطمینان از کمک‌های بینالمللی امریکا برای مصر و اردن، به قاهره و عمان سفر نمود.
در قسمت اوضاع داخلی فلسطین این مسئله از کسی پوشیده نیست: مردم این سرزمین سال‌هاست که با فشارهای سیاسی و اقتصادی زیادی، مواجه می‌باشند، هم در مناطق تحت ادارۀ دولت خودگردان فلسطین و هم در مناطق مربوط به نوار غزه. دولت‌های چهارجانبۀ عربی، دولت خودگردان فلسطین را شدیداً تحت فشار دارند تا در مسیر برنامۀ "معاملۀ قرن" قرار داشته‌باشد، طوری‌که "محمد ابوهدیب" رئیس کمیتۀ امور خارجۀ پارلمان اردن به تاریخ ۲۰ جون ۲۰۱۸م گفت: «اردن و دولت خودگردان فلسطین در راستای به جریان انداختن "معاملۀ قرن" در دروازه‌های غزه، فشارهای زیادی را متحمل شده اند.» وی افزود: «سه هفتۀ آینده برای آنچه که امریکا آمادگی آن را می‌گیرد، حیاتی خواهد بود.» به همین ترتیب، سال‌هاست که بر غزه نیز هنوز فشار مشترک مصر و یهود، متوقف نشده است. حتی این فشارها گاه‌گاهی با وعده‌های زیادی همراه بوده است؛ مانند: کمک‌های سخاوت‌مندانه، تسهیل عبور و مرور، گسترش مناطق ماهی‌گیری و پروژه‌های دیگر از این قبیل.
جریده العربی به تاریخ۱۱مارچ ۲۰۱۸م با نشر مقاله‌ای، از تشکیل "کمیتۀ مشترک" میان امریکا، مصر و دولت یهود به اهدافی از قبیل: ارسال کمک‌های بشردوستان و امدادرسی به فلسطینی‌ها، به و یژه مناطق تحت محاصره در نوار غزه، خبر داد. در حالی‌که معلومات درز کرده نشان می‌دهد که قرار است پروژه‌ای ساخت یک بندر و یک فرودگاه، که بر اساس تفاهمنامۀ اسلو، در بیست سال قبل، قرار بود در غزه ساخته شود، به وسیلۀ مصر در العریش و یا منطقۀ دیگری از مناطق نزدیک به ساحل غزه انتقال داده‌شد تا تحت اداره و نظارت مصر، در خدمت ساکنین نوار غزه قرار گیرد.
2- ارتباط مستقیم توسعۀ اقتصادی و سیاسی منطقه‌ای و بینالمللی به معاملۀ قرن: امریکا فعالانه در تلاش است تا از دولت‌های منطقه، به ویژه سعودی و از مؤسسات مالی بینالمللی، مبالغ زیادی از پول را برای پیشبرد این برنامه جمع آوری نماید. روز نامۀ "آرتس به زبان عبری" به تاریخ ۱۷جون ۲۰۱۸م از منابع دولت یهود چنین نقل می‌کند: «ادارۀ دونالد ترامپ از دولت‌های خلیج خواست که یک میلیارد دالر را در نوار غزه، برای اجرای برنامه‌های درازمدت اقتصادی سرمایه‌گذاری کنند.» اما تلاش‌های سیاسی‌ای که امریکا و هم‌پیمانانش در مورد ایجاد جو کنونی در فلسطین به اجرای آن پرداخته اند، بارزترین آن‌ها در سال گذشته، به رسمیت شناخته شدن قدس به عنوان پایتخت دولت یهود توسط رئیس جمهور امریکا و نقل سفارت امریکا به قدس بود، جنایتی‌که تحت اقدامات به اصطلاح صلح‌آمیز صورت گرفت و جزء کارهای مربوط به روند صلح خوانده‌شد.
چنانچه ترامپ گفت: «ایالات متحده برای کمک به تسهیل فیصلۀ توافقنامۀ صلحی‌که مقبول طرفین قرار داشته باشد، کاملاً مصمم می‌باشد و امریکا هر کمکی‌که در توانش باشد، در خصوص این توافقنامه انجام می‌دهد.» از جملۀ این تلاش‌ها، تصمیم نشست تاریخی ۱۵ اپریل۲۱۰۸م "ظهران" در سعودی می‌باشد، نشستی‌که به حل قضیۀ فلسطین بر اساس تصامیم هیئت سازمان ملل و به رسمیت شناخته شدن دولت یهود و به این که قدس پایتخت هردو کشور باشد، دعوت می‌نمود. به همین ترتیب از مواردی‌که ترکیه به انجام آن پرداخته است، میزبانی از نشست سران اسلامی در استانبول می‌باشد، نشستی‌که بعد از نشست ظهران، به تاریخ ۱۸می ۲۱۰۸م برگزار و در نتیجه از نیروهای بینالمللی در خواست نمود که دولت فلسطینی را بر مرزهای ۱۹۶۷م تأسیس و پایتخت آن را قدس شرقی قرار دهند.
3- اقدامات دولت یهود در سرزمین فلسطین، بدون هیچ عکس‌العمل بینالمللی و عملی: از جمله مواردی‌که یهود به انجام آن پرداخته است، تصامیم یکجا نمودن قدس و شهرک‌ها با دولت یهود می‌باشد. طوری‌که کنیسۀ یهودی به تاریخ 28 جنوری ۲۰۱۸م به تصویب قانونی رأی داد که مذاکرات در خصوص شهر قدس، کوتاه آمدن از کوچک‌ترین قسمت آن و یا تقسیم آن در هر حل و فصل آینده را ممنوع قرار می‌دهد. این قانون مؤافقت ۸۰ نماینده را از ۱۲۰ نمایندۀ کنیسه، که یک سوم آن‌ها می‌شود، قبل از امضای هرگونه توافقنامه‌ای دیگری با فلسطین، گرفته است.
اقدامات و تلاش‌های بینالمللی و منطقه‌ای و یا داخلی فلسطین بدون کدام توجیه و تأملی نشانگر این است که توطئه‌های خطرناکی در حال وقوع است، این توطئه‌ها در ازای عبور از معاملۀ قرن، باقی‌ماندۀ سرزمین فلسطین را به یهود خواهندداد، طوری‌که پس از آن مردم فلسطین، در کانتین‌ها-منزوی و جدا از یکدیگر بدون مجاورت جغرافیائی و حاکمیت حتی جزئی- زندگی کرده، یهود نیز به تصرف خود بر سرزمین فلسطین و بنای شهرک‌ها در آن ادامه خواهند داد. به این معنی که اقدامات کنونی مقدمه‌ای برای تسلط یهود بر باقی‌ماندۀ سرزمین فلسطین است. درین معاملۀ جنایتکارانه، مسئلۀ خطرناک‌تر از این و آن، طرح منطقه‌ای و بینالمللی می‌باشد که جنایت مذکور در ضمن آن قرار دارد، طرحی‌که برای مبارزه علیه اسلام سیاسی در نظر گرفته شده‌است.
بدین ترتیب درگیری یهود و عرب پایان یافته و دولت یهود جزء نظام‌های منطقه می‌گردد و به لطف همکاری‌های بدون پردۀ دولت‌های حاکم در سرزمین‌های اسلامی، این دولت به رسمیت نیز شناخته خواهدشد. بناءً این شرارت‌ها و توطئه‌های بینالمللی و منطقه‌ای به قضیۀ فلسطین خلاصه نشده؛ بلکه غرب به همکاری‌های نظام‌های خودفروختۀ منطقه، به دنبال تأسیس دولت بزرگ یهودی در قلب جهان اسلام می‌باشد تا آن را در جنگ علیه اسلام و جلوگیری از بازگشت در صحنۀ حیات، کمک نماید.
اما ما به این شک نداریم که سحر بر ساحرش بر خواهد گشت؛ چون همانگونه که غصب سرزمین اسراء و معراج به وسیلۀ یهود، باعث بیداری اسلامی و برانگیخته شدن احساسات مسلمانان نسبت به اسلام، مسجدالاقصی و دیگر مقدسات شده و انگیزای برای تأسیس حزب التحریر در سال ۱۹۵۳م در فلسطین شد تا این‌که این حزب مسجدالاقصی را از طریق بازگرداندن شکوه اسلام، آزاد سازد.
غرب نیز همان بازی جنایتکارانه‌ای خویش را با مکر و حیله برای اسلام و اهل آن شروع کرده‌اند، در حالی‌که مکر الله سبحانه وتعالی سریع‌تر از مکرآن‌ها می‌باشد. آن‌ها چیزی را تدبیر می‌کنند و الله سبحانه وتعالی چیزی دیگر می‌خواهد. الله سبحانه وتعالی از این توطئه‌های جنایتکارانه‌ای که در خصوص سرزمین مقدس، مسجدالاقصی و مردم مسلمان فلسطین چیده‌اند، زهر چشمی خواهد گرفت. بدین وسیله الله سبحانه وتعالی گشایش خیری را ایجاد خواهد کرد که به نجات مسجدالاقصی، وحدت امت و باز گشت آن به دین، تمدن و تاریخ بزرگ آن منجر خواهدشد، چیزی‌که اقصی را آزاد و سال‌های زیادی از آن محافظت خواهدکرد. چنانچه حق سبحانه وتعالی در سورۀ اسراء از فساد یهود و نصاری، از توطئه‌ها علیه اسلام و مسلمین خبر داده و وعدۀ مجازات آنان را به دستان مؤمنین مخلص داده است. الله سبحانه وتعالی این گونه می‌فرماید:
﴿عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا﴾
[اسراء: ٨]
ترجمه: امید است پروردگارتان به شما رحم کند! هرگاه برگردید، ما هم باز می‌گردیم و جهنّم را برای کافران، زندان سختی قرار دادیم.
برگرفته از جریدۀ الرایه
نویسنده: حمد طبیب
(ترجمه)
با بی‌علاقه‌گی گسترده‌ای‌که برای انتخابات آینده وجود دارد، دموکراسی ناکام شده است. حتی آنانی‌که هنوز هم در پروسۀ رأی‌دهی شرکت می‌کنند، از درماندگی مجبور به انتخاب بین "بد و بدتر" شده اند. در یک طرف کسانی‌اند که بعد از دهه‌ها تمرین، به فساد مهارت یافته اند و در طرف دیگر، کسانی قرار دارند که ادعاء می‌کنند که فساد را پایان می‌دهند، درصورتی‌که صفوف‌شان پر از افراد فاسد اند و ادعاء می‌کنند که تنها فاسدین "قابل انتخاب" اند.
ما حق داریم که بی‌علاقه، ناراضی و بیزار از دموکراسی باشیم؛ زیرا دموکراسی امور ما را تنظیم نمی‌کند، بلکه یک وسیله‌ای برای حکام است تا به تنظیم امور خود و منافع مورد نظر‌شان دست یابند. این عجیب نیست، آن‌هایی‌که دموکراسی را تطبیق می‌کنند، قانون‌سازان بوده و آنان اند تصمیم می‌گیرند که چه صحیح و چه غلط، حلال و یا حرام است و قانون به‌دست آن‌هایی است که انتخاب شده اند تا بتوانند قانون را دست‌کاری نمایند تا منافع شخصی‌شان‌را تأمین نمایند. به‌همین خاطر است که ما تا کنون حتی یک نفر پاک را هم؛ نه از حکام ملکی و نه از نظامی ندیده‌ایم که توسط دموکراسی حکومت کرده باشد، چه مشرف و شوکت عزیز، یا زرداری و کیانی یا هم نواز و راحیل و... به‌همین خاطر است که امروزه ازدحام افراد فاسد را به اطراف دموکراسی مثل ازدحام مگس به اطراف مرداری می‌بیینیم.
هرکسی‌که در انتخابات برنده شود، وضعیت ما بدتر خواهد شد؛ همانگونه که در هر دورۀ دموکراسی بوده است. حکام فاسد بالای حمایت مردمی تکیه نکرده؛ بلکه بالای حمایت خارجی استعمارگران تکیه می‌کنند. بدین‌گونه، اقتصاد ما توسط صندوق بینالمللی پول و بانک‌جهانی با غرق کردن ما به قروض عمیق و جلوگیری کردن از شناسایی ظرفیت‌های واقعی‌مان ویران می‌شود. سیاست خارجی ما توسط وزارت خارجۀ امریکا با ادامۀ خویشتن‌داری و تواضع در مقابل هند ویران خواهد شد. امور نظامی و استخباراتی ما توسط وزارت دفاع امریکا(پنتاگون) و سی آی ای با استخراج بی‌رویۀ نیرو و تأثیرگذاری ما در امر ماندن امریکا در افغانستان ویران می‌شود، و پالیسی رسانه‌ها و تعلیم و تربیۀ ما توسط "یونیسکو" با مسموم کردن نسل آیندۀ ما با رهنمایی‌های غلط باور‌های غربی آلوده خواهند شد.
ای مسلمانان پاکستان! رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم به‌ما هشدار داده است:
﴿لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ﴾
ترجمه: مؤمن از یک سوراخ، دو بار گزیده نمی‌شود.
بدون شک دموکراسی ناکام شده و حکومت توسط قرآن و سنت نیاز عصر ماست. هیچ چیز کم‌تر از تأسیس دوبارۀ خلافت برمنهج نبوت تغییری را که ما به‌آن نیازداریم، نمی‌آورد. این تنها خلافت برمنهج نبوت است که امنیت ما را تأمین خواهد کرد. خلافت برای ازبین بردن تمام تقسیمات مرزی میان سرزمین‌های اسلامی کار کرده و آن‌ها را منحیث پردرآمدترین منبع دولت، با یک خزانه، یک پول واحد، یک زبان رسمی، یک اردوی واحد و یک خلیفه متحد خواهد کرد.
خلافت با دولت‌های متخاصم به‌یک حالت جنگی برخورد کرده و دیپلومات‌های ناکام‌شان را همراه استخبارات و نیروهای خصوصی‌شان از خاک‌مان بیرون خواهد کرد. خلافت از ابزارهای استعمارگران غربی؛ مثل سازمان ملل، بانک‌جهانی و صندوق بینالمللی پول بیرون شده و از دیگر ملت‌های مظلوم نیز درخواست چنین اقدامی را می‌کند.
نیروهای مسلح دولت خلافت برای جواب دادن به فریادهای مظلومان چه در فلسطین، کشمیر اشغالی و یا میانمار(برما) باشد، بدون درنظر داشت استندردهای دوگانۀ غربی به‌حرکت درخواهد آمد، و این دولت، حریم سخاوت‌مند و پذیرای مظلومان خواهد بود؛ همانگونه که در قرون گذشته بوده‌است. این خلافت برمنهج نبوت است که رفاه را تأمین می‌کند. این دولت از تصاحب خصوصی معادن و انرژی عظیم ما، که به صدها میلیارد دالر ارزش‌گذاری شده است، جلوگیری می‌نماید؛ زیرا اسلام این گنجینۀ عظیم را منحیث مالکیت عام تلقی کرده که تمام نفع آن به‌خاطر رفع نیازهای ما است.
دولت خلافت به‌مالکیت خصوصی وسیع شرکت‌های حساس ما، هم‌چون صنایع سنگین، شرکت‌های بزرگ ساختمانی، ترانسپورت و مخابراتی توسط الغای شرکت سهامی سرمایه‌داری پایان خواهد داد. این به‌خاطری است که اسلام قوانین و شرایط خاص خود را که اندازۀ مالکیت خصوصی بالای صنایع حساس را محدود کرده و به‌دولت اجازه می‌دهد که سکتورهای بزرگ را به‌دست بگیرد تا امور ما بهتر تنظیم گردد.
خلافت به فشار دادن گلوی نیازمندان و فقیران ما که با مالیات‌های سنگین-که شریعت آن‌ها را منع کرده- پایان داده و در عین‌حال خزانۀ دولت ما را از منابع مالی خاص عواید اسلامی پر خواهد کرد. این دولت به گرفتن قرضه‌های سودی سنگین خارجی-که ما را برای همیشه افتاده و غرق در قرض و شرایط فلج می‌خواهند- با شکستن این کاسۀ گدایی برای همیشه پایان خواهد داد، و این خلافت برمنهج نبوت است که از دین ما حفاظت نموده و آن را محافظت می‌کند. پالیسی رسانه‌ها و تعلیم و تربیه‌اش بالای پایه‌های قوی قرآن و سنت در هر کتاب و هر نشراتی قرار خواهد داشت.
قوۀ عدلیۀ دولت خلافت با دین، جنسیت، شهروندی یا حالت دنیوی تبعیض قایل نشده و قانون الله سبحانهوتعالی را بالای همه تطبیق نموده و حق مظلوم را از ظالم خواهد گرفت. هر قانونی‌که تطبیق شود، باید اساس آن بالای قرآن و سنت باشد، در غیر آن قوۀ عدلیه آن را ناحق شمرده و مسئول حاکم را بدون معطلی و فرصت برای مراجعه رخصت خواهد کرد.
ای مسلمانان پاکستان! دموکراسی ناکام شده و حالا وقت آن است تا همۀ ما برای تأسیس دوبارۀ خلافت برمنهج نبوت با حزب التحریر کار کنیم. این حزب با داشتن کتابخانه‌ای از کتاب‌های برنامۀ دولت خلافت و گروه‌های متعهد مرد و زن، از مراکش در غرب تا اندونیزیا در شرق به‌طور کامل آماده است تا ما را رهبری نماید. این مکلفیت ماست تا این‌کار را انجام دهیم؛ زیرا که حکومت توسط اسلام در همۀ امور ما یک انتخاب نه بکله یک مکلفیت توسط الله سبحانهوتعالی بالای ما است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمْ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُبِينًا﴾
[احزاب: ۳۶]
ترجمه: و هیچ مرد و زن مؤمنی را سزاوار نیست هنگامی‌که الله(سبحانهوتعالی) و رسول او(ﷺ) به‌کاری فرمان دهند، برای آنان در کارشان اختیاری باشد و هرکس نافرمانی الله(سبحانهوتعالی) و رسول‌اش(ﷺ) را کند، قطعاً در گمراهی آشکاری فرورفته است.
ای مسلمانان مخلص در نیروهای مسلح پاکستان! دموکراسی ناکام شده و شما کاملاً قدرت دارید تا خلافت برمنهج نبوت را در ظرف چند ساعت بیاورید. دموکراسی گندیده را دفن نمایید، حکام فاسد را دستگیر نموده و نصرت را حالا به حزب التحریر برای تأسیس دوبارۀ خلافت برمنهج نبوت ببخشید، تا این‌که ما در نهایت توسط دین خود حکومت نموده، ایمن شده و برای جنگ علیه دشمنان مان رهبری شویم. پس چه کسی در میان شما به وعدۀ الله سبحانهوتعالی پاسخ داده و این قضیه را حمایت خواهد کرد؟ الله سبحانهوتعالی فرموده است:
﴿وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾
[حج: ۴۰]
ترجمه: وقطعاً الله(سبحانهوتعالی) کسی را که قصد نصرت وی کند، نصرت می‌دهد؛ زیرا الله(سبحانهوتعالی) سخت قوی و عزیز است.
حزب التحریر ولایۀ پاکستان
از حضرت علی رضی الله عنه روايت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم سپاهی را به فرماندهی مردی از انصار[به يکی از ميدان‌های جنگ] اعزام داشت و به ايشان دستور داد که سخنان فرمانده خويش را بشنوند و از او اطاعت کنند، ولی سپاهيان سريه، فرمانده خود را خشمگين ساختند؛ او دستور داد تا هيزوم جمع کنند. هيزوم که جمع کردند، گفت: آتش افروزيد، آتش که افروختند، گفت: آيا رسول الله صلی الله علیه وسلم به شما دستور نداده بود که سخنان مرا بشنويد و از دستورهايم اطاعت کنيد. گفتند: آری، گفت: پس در اين آتش داخل شويد، آن‌ها به يک‌ديگر نگاه کردند و گفتند: ما برای نجات از آتش سوزان از رسول الله صلى الله عليه وسلم اطاعت کرديم. فرمانده سپاه اين سخن را که شنيد، خشمش فرو نشست. هنگامی‌که سپاهيان سريه به حضور رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند و جريان را به اطلاع ايشان رساندند، گفت: اگر داخل آتش می‌شدند، هرگز از آن خارج نمی‌شدند، فرمود:
«إنما الطاعة في المعروف»
(رواه البخاری و مسلم)
ترجمه: از امری اطاعت شود که به خير و مطابق دستورات شرع باشد.
وضعیت امت اسلامی باحکام امروزی مانند وضعیت همان انصاری با افرادش است که از ایشان هیزوم را طلب کرد و آنان جمع کردند و هنگامی‌که امر کرد خودشان در آتش اندازند، توقف نمودند. حکام امروز از شما جمع کردن هیزوم را می‌خواهد، پس شما هیزوم دموکراسی و قوانین وضعی بشری را جمع می‌کنید، آتش آن را شعله‌ور می‌سازید و با تطبیق آن نفس خودتان در آتش می‌اندازید.
ای مسلمانان! پیامبر صلی الله علیه وسلم برای ما تعلیم داده که اطاعت در کار معروف و نیک است. پس تطبیق احکام اسلام همان معروف و نیک است و اطاعت از کسی‌که مخالف اسلام امر می‌کند، جواز ندارد؛ اما مسلمانان امروزی ثقافت(فهم و دانش) جدیدی پیداکرده اند، طوری‌که در هر وقت و هرحالت از حکام اطاعت می‌کنند، اگرچه می‌بینند که صریح و آشکار به کفر حکم می‌کنند، ثقافتی‌که اگر حکام هر نوع ظلم کنند، به محاسبۀشان ایستاده نمی‌شوند و علیه‌شان دعاء نمی‌کنند؛ بلکه به تقویۀشان دعاء می‌کنند؛ اگرچه مسلمانان را بکشند، اموال‌شان را بگیرند و زن و اولادشان را بکشند؛ گویا اعتراض بالای‌شان جواز نداشته باشد. این ثقافت مانند همان جمع کردن هیزوم و دردادن آتش و انداختن خود در آتش است. گویا این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را نشنیده‌اند. در بخاری و مسلم از عبَادَةَ بنِ الصَّامِتِ رضی اللَّه عنه روایت است که گفت:
«بَايَعْنَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى السَّمْعِ والطَّاعَةِ...»
ترجمه: با رسول الله صلی الله علیه وسلم بيعت نموديم كه در همه اوقات اعم از حالت رضايت وغير رضايت، دشوارى و آسايش و در حالتی‌كه زمامداران عدالت را رعايت نمی‌کنند، از ايشان اطاعت نماييم، جز اين‌كه از آن‌ها كفر علنى را مشاهده نمايیم؛ چنان کفری‌که دليل صريح بر آن داشته باشیم.
هم‌چنان در حدیث دیگری از عوفِ بن مالكٍ رضی اللَّه عنه روایت است که رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فرمود:
«خِيَارُ أَئمَتكُمْ الَّذينَ تُحِبُّونهُم ويُحبُّونكُم...»
ترجمه: بهترين رهبران شما کسانی هستند که شما ايشان را دوست داريد و ايشان نيز شما را دوست دارند و شما برای آنان دعای خير می‌کنيد و ايشان نيز برای شما دعای خير می‌کنند، و بدترين رهبران شما آنانی هستند که شما از ايشان متنفريد و ايشان نيز از شما تنفر دارند و شما ايشان را نفرين می‌کنيد و ايشان نيز شما را نفرين می‌کنند.
پس این ثقافت کینه‌توز و مردود، که هیچ نفعی در آن دیده نمی‌شود، در قرون گذشته ائمه و حکام آن را استهلاک نموده و مثل عمامه یا دستار از آن‌ها استفاده کردند، اما ایشان را در پرتگاه هلاکت و سقوط مواجه ساخت. اکنون مسلمانان با درک عقیدۀ اسلامی دیدگاه خاص و ویژه‌ای پیرامون شناخت این واقعیت فاسد پیداکرده‌اند و خوشبختانه برای تغییر حقیقی نیز طریقه‌ای را در یافته‌اند که آن را رسول الله صلی الله علیه وسلم برای‌شان ترسیم نموده است. امت اسلامی امروزه شب و روز چشم‌به‌راه پیروزی و اعادۀ عزت‌شان از طریق اقامۀ خلافت اسلامی هستند.
والسلام علی من اتبع الهدی
ارایه کننده: شیخ یوسف مخارزة (ابو همام) –سرزمین مبارک فلسطین
شنبه، 01 ذو القعده 1439هـ.ق / 14 جولای 2018م
ارایه کننده: مفکر سیاسی احمد الخطوانی (ابو حمزه)
چهارشنبه، 05 ذو القعده 1439هـ.ق / 18 جولای 2018م
مهمان برنامه: شیخ محترم عصام عمیره از سرزمین مبارک فلسطین
مجری برنامه: شیخ عدنان مزیان شنبه، 08 ذو القعده 1439هـ.ق / 21 جولای 2018م
