یکشنبه, ۰۵ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

آیا رسول الله صلی الله علیه وسلم قرآن‌کریم را تفسیر و معانی آن را توضیح داده‌است؟

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

در کتاب شخصیۀ اسلامی جلد سوم زیر عنوان "وجود حقائق شرعی" که متن آن قرار ذیل است، چنین آماده است: «اين ثابت است که شارع امت را در نقل اسماء از معانی لغوی شان به معانی جديدی‌که شرع آن‌ها را وضع نموده، توسط بيان رسول الله صلی الله علیه وسلم واقف و آگاه کرده است؛ الله سبحانه وتعالی گفته است:

﴿وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ

[نحل: 44]

ترجمه: و ما قرآن را به تو نازل کرديم تا برای مردم آن‌چه را که به سوی آنان نازل گرديده، بيان کنی!

مراد بيان کردن معانی آن می‌باشد که از آن جمله بيان معانی اسماء شرعی است؛ چنانچه پيامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«صلوا كما رأيتموني أصلی»

ترجمه: نماز گزاريد؛ همان‌طوری‌‌که من می‌گزارم!

 پس آنان را به اعمالی مکلف کرده و به ايشان فهمانده و به چيزی مکلف نیستند که  آن ‌را نفهمند.»

پرسش من اینست، آیا چنین برداشت می‌شود که رسول الله صلی الله علیه وسلم قرآن کریم را تفسیر و معانی آن را توضیح داده است یا این‌که به بیان و توضیح معانی اسماء شرعی بسنده کرده است؟ جزاکم الله خیراً! حامد نضال

پاسخ:

وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!

برای وضاحت پاسخ‌تان ذکر امور ذیل ضروری است:

اول) پرسش‌تان به آن‌چه در کتاب شخصیۀ اسلامی جلد سوم وارد گردیده است، برمی‌گردد: «واقعيت آنست که اقوال شرعی در الفاظ شرع به حيث حقايق متمايز از حقايق لغوی واقع شده است و آن لفظی است که عرب آن را وضع نموده؛ سپس شرع آمده، آن ‌را به معنی ديگری نقل کرده و در آن مشهور شده است. بنابرین، این "نقل دادن شرع" "مجاز" نبوده؛ بلکه "حقيقت عرفی" می‌باشد؛ زيرا شرع آن ‌را به معنی دوم از روی ارتباط نقل نکرده؛ چنان‌چه در "مجاز" شرط می‌باشد. علاوه بر آن، اين‌که در معنی دوم مشهور گرديده است. هم‌چنان، "مجاز" لفظی است که برای معنایی وضع شده باشد؛ سپس به معنی ديگری از روی ارتباط  نقل داده شود و در معنی دوم مشهور و غالب الاستعمال نگرديده باشد. بنابر آن، "نقل اسم شرعی" به معنی دومی ‌که شرع اين را در برابر آن وضع کرده، به هيچ‌وجه از وجوه "مجاز" نبوده؛ بلکه آن "حقيقت شرعی" می‌باشد. اين ثابت است که شارع امت را در نقل اسماء از معانی لغوی شان به معانی جديدی‌که شرع آن‌ها را وضع نموده، توسط بيان رسول الله صلی الله علیه وسلم واقف و آگاه کرده است. الله سبحانه وتعالی گفته است :

﴿وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ

[نحل: 44]

ترجمه: و ما قرآن را به تو نازل کرديم تا برای مردم آن‌چه را که به سوی آنان نازل گرديده، بيان کنی!

مراد بيان کردن معانی آن می‌باشد که از آن جمله بيان معانی اسماء شرعی‌ست؛ چنانچه پيامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«صلوا كما رأيتموني أصلی»

ترجمه: نماز گزاريد؛ همان‌طوری‌که من می‌گزارم!

 پس آنان را به اعمالی مکلف کرده و به ايشان فهمانده؛ چيزی را ‌که نفهمند، مکلف به آن نیستند.»

دوم) روشنی و وضاحتی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد آن‌چه در قرآن کریم ذکر گردیده و داده است، تنها معانی اسماء شرعی نبوده؛ بلکه در ‌ بیان کتاب(قرآن کریم) با سنت خلاصه می‌گردد:

1. تفصیل مجمل آن: از جمله این‌که الله سبحانه وتعالی در قرآن کریم بدون این‌که وقت، ارکان و تعداد رکعات نماز را ذکر نماید، امر به ادای آن نموده است. بنابرین، سنت آن‌چه را در قرآن کریم ذکر گردیده، بیان و وضاحت داده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«صَلوا کما رَأَیتُمُونِی أُصَلی»

(رواه بخاری)

ترجمه: نماز گزاريد؛ همان‌طوری‌که من می‌گزارم!

سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم تفصیل کیفیت نماز را خود با ادای نماز چنان‌چه ابوحمید ساعدی رضی الله عنه روایت می‌کند، بیان نموده است:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ  إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلاةِ اعْتَدَلَ قَائِمًا، وَرَفَعَ يَدَيْهِ حَتَّى يُحَاذِيَ بِهِمَا مَنْكِبَيْهِ، فَإِذَا أَرَادَ أَنْ يَرْكَعَ، رَفَعَ يَدَيْهِ حَتَّى يُحَاذِيَ بِهِمَا مَنْكِبَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُ أَكْبَرُ ، وَرَكَعَ، ثُمَّ اعْتَدَلَ ، فَلَمْ يُصَبِّ رَأْسَهُ، وَلَمْ يُقْنِعْ، وَوَضَعَ يَدَيْهِ عَلَى رُكْبَتَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، وَرَفَعَ يَدَيْهِ، وَاعْتَدَلَ حَتَّى يَرْجِعَ كُلُّ عَظْمٍ فِي مَوْضِعِهِ مُعْتَدِلا، ثُمَّ هَوَى إِلَى الأَرْضِ سَاجِدًا، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُ أَكْبَرُ، ثُمَّ جَافَى عَضُدَيْهِ عَنْ إِبِطَيْهِ، وَفَتَخَ أَصَابِعَ رِجْلَيْهِ، ثُمَّ ثَنَى رِجْلَهُ الْيُسْرَى، وَقَعَدَ عَلَيْهَا، ثُمَّ اعْتَدَلَ حَتَّى يَرْجِعَ كُلُّ عَظْمٍ فِي مَوْضِعِهِ مُعْتَدِلا، ثُمَّ هَوَى سَاجِدًا، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُ أَكْبَرُ، ثُمَّ ثَنَى رِجْلَهُ، وَقَعَدَ، وَاعْتَدَلَ، حَتَّى يَرْجِعَ كُلُّ عُضْوٍ فِي مَوْضِعِهِ، ثُمَّ نَهَضَ، ثُمَّ صَنَعَ فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ مِثْلَ ذَلِكَ.»

(ترمذی آن را روایت نموده و گفته این حدیث صحیح است)

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم وقتی به نماز ‌ايستاد می‌شد، بدنش را راست و آرام می‌گرفت؛ دست‌ها را تا نزديك گوش‌ها بالا می‌آورد؛ سپس تكبير می‌گفت و چون ركوع می‌رفت، دست‌ها را تا نزديك گوش‌ها بالا می‌آورد، تكبير می‌گفت و به ركوع می‌رفت؛ در رکوع، آرام و متعادل می‌بود؛ نه سر خود را فرو می‌برد و نه بلند می‌گرفت، دست‌ها را بر زانوها می‌گذاشت و هنگام بلند كردن سر از ركوع، می‌گفت: سمع الله لمن حمده و صبر می‌كرد تا بدنش آرام بگيرد؛ سپس تكبير می‌گفت و به سجده می‌رفت؛ در حالی‌كه دست‌ها را از بدنش فاصله می‌داد و انگشت‌های پا را باز می‌گذاشت، آن‌گاه بر زانوی چپ می‌نشست و آرام می‌گرفت؛ سپس تكبير می‌گفت و سجدۀ دوم را انجام می‌داد و ركعت دوّم را مانند اول به جا می‌آورد و ركعات بعد را هم به همين صورت انجام می‌داد و در ركعت آخر سلام می‌داد.

  1. تخصیص عام: در قرآن‌کریم عمومیات ذکر گردیده‌ و سنت این عمومیات را خاص ساخته است؛ از جمله این‌که الله سبحانه وتعالی امر نموده که پسر از پدر به نحوی‌که در قول اوتعالی ذکر گردیده است، میراث ببرد:

﴿يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ
[نساء: 11]
ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) به شما در باره فرزندان‌تان سفارش مى‌كند: سهم پسر مثل سهم دو دختر است.

این حکم در مورد هر پدرِ دارای میراث و هر پسری‌که میراث می‌برد، عام می‌باشد؛ سپس سنت، انبیاء را از پدرهای دارای میراث خاص ساخته است؛ فرمودۀ او صلی الله علیه وسلم چنین است:

«لاَ نُورَثُ، مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ»

(بخاری و مسلم)

ترجمه:ما انبیاء میراث نمی‌بریم؛ بلکه آن‌چه از ما به ارث گذشته می‌شود، صدقه است.

هم‌چنان، سنت نیز وارث را به غیر قاتل نظر به فرمودۀ او صلی الله علیه وسلم خاص ساخته است:

«وَلاَ يَرِثُ الْقَاتِلُ شَيْئاً»

(رواه ابوداود)

ترجمه: قاتل چیزی به ارث نمی برد.

  1. در قرآن‌کریم آیات مطلق(بی‌قید) وجود داشته و سنت این اطلاق را به قید معین محدود ساخته است؛ از جمله این‌که قول اوتعالی:

﴿وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ

[بقره: 196]
ترجمه: و سرهاى خود را نتراشید تا قربانى به قربا‌‌نگاه برسد و اگر كسى بیمار بود و یا ناراحتى در سر داشت(و ناچار بود سر خود را زودتر بتراشد)، باید كفّاره‏اى از قبیل روزه یا صدقه یا قربانى بجا آورد.

پس این هرسه: روزه، صدقه و  قربانی، لفظ مطلق بوده و با حدیثی‌که مسلم از طریق کعب بن عجرة قول رسول الله صلی الله علیه وسلم را روایت می‌کند که می‌فرماید:

«فَاحْلِقْ رَأْسَكَ وَأَطْعِمْ فَرَقًا بَيْنَ سِتَّةِ مَسَاكِينَ وَالْفَرَقُ ثَلاَثةُ آصُعٍ أَوْ صُمْ ثلاَثةَ أَيَّامٍ أَوِ انْسُكْ نَسِيكَةً»

ترجمه:پس موهايت را بتراش يا سه صاع خوراك ميان شش مسكين توزيع كن و فَرَق سه آصع است، یا سه روز روزه بگیر یا آنچه برایت میسر است، قربانی کن.

پس اطلاق روزه به سه روز قید گردیده و اطلاق صدقه به طعام دادن شصت مسکین و هر فرق(طعام) سه آصع است و اطلاق قربانی به ذبح کردن یک گوسفند است.

  1. الحاق فرع از فروع احکامی‌که اصل آن در قرآن‌کریم ذکر گردیده و این فرع چنین تظاهر می‌شود که تشریع جدید است؛ اما زمانی دقت شود، واضح می‌گردد که آن به اصل در قرآن کریم ذکر و ملحق گردیده است و از این قبیل موارد زیاد است. بنابرین، الله سبحانه وتعالی فرائض را به گونۀ تقدیری ذکر نموده و میراث عصبات(اقارب) را ذکر ننموده؛ مگر این‌که پیرامون آن‌ نص اوتعالی چنین است:

﴿يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ
[نساء: 11]
ترجمه: الله سبحانه وتعالی به شما در باره فرزندان‌تان سفارش مى‌كند: سهم پسر مثل سهم دو دختر است.

به این معنی که اقارب غیر از اولاد و برادر، فرض تقدیری نبوده؛ بلکه پس از فرائض دیگر اخذ می‌نمایند و چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«أَلْحِقُوا الْفَرَائِضَ بِأَهْلِهَا، فَمَا بَقِيَ فَهُوَ لأَوْلَى رَجُلٍ ذَكَرٍ»

(رواه بخاری)

ترجمه:سهميه‌های معين شدۀ ارث را به صاحبان آن‌ها بدهيد و باقی‌ماندۀ آن‌ را به نزديک‌ترين خويشاوند مردیت بدهيد.

درین‌جا اقارب غیر از اولاد با برادر و اولاد الحاق گردیده است و نیز خواهران با دختران عصبی الحاق گردیده است. از أسود رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«أَنَّ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ وَرَّثَ أُخْتًا وَابْنَةً، فَجَعَلَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا النِّصْفَ، وَهُوَ بِالْيَمَنِ، وَنَبِيُّ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَوْمَئِذٍ حَيٌّ»

(رواه ابوداود)

ترجمه: معاذ بن جبل سهمیۀ میراث یک خواهر  و یک دختر را به گونه‌ای تقسیم می‌نمود که برای هریک نصف تقسیم کرد و او در یمن بود؛ این حالی بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن روزگار زنده بود.

معاذ در زمان حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم این‌گونه قضاوت نمی‌کرد؛ مگر این‌که دلیلی نزدش موجود باشد تا آن را بداند و اگر نزدش دلیلی نمی‌بود، به چنین موارد  عجله نمی‌کرد.

سوم) با آن‌هم از رسول الله صلی الله علیه وسلم حدیثی وارد نگردیده که هر آیت را چنان‌چه می‌دانیم، بیان و وضاحت داده باشد. بنابرین، حدیثی‌که از رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد گردیده، به آن اعتماد می‌شود و در صورتی‌که وارد نگردیده، طریقه و روش درست تفسیر به نحو ذیل پیروی می‌شود:

1. آن‌چه از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد تفسیر بیان گردیده، در صورت صحت بودن آن جزء حدیث شمرده شده و به معنی معروف، که شهرت پیدا نموده، تعبیر نمی‌شود؛ به شرطی‌که از رسول الله صلی الله علیه وسلم در بیان آیت چیزی‌که صحیح روایت شده، نص تشریعی مانند قرآن کریم شناخته ‌شود.

2. اما آنچه از صحابه در مورد تفاسیر روایت شده، تفسیر آنان معتبر شمرده می‌شود؛ زیرا آنان رضوان الله علیهم اجمعین، به دلیل  بلند بودن مقام‌شان از حیث فهم لسان عربی و ملازمت‌شان با رسول الله صلی الله علیه وسلم، نزدیک‌ترین مردم به فهم تفسیر قرآن هستند.

3. اما روش معتمد در تفسیر اینست که به زبان عربی و سنت نبوی به عنوان یگانه وسیله برای فهم قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، از حیث مفردات، ترکیب‌های آن از جهت معانی شرعی، احکام شرعی و افکاری‌که واقعیت شرعی در آن قرار گرفته، تمسک شود. در صورتی‌که حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت شده باشد که آیتی را بیان کند، به آن اعتماد می‌شود؛ در غیر آن به زبان عربی، که قرآن به این زبان نازل گردیده است، در تفسیر آیۀ کریمه اعتماد می‌شود. ناگفته نباید گذاشت؛ به اهل زبانی، که دارای اطمینان اند، اعتماد می‌شود.

اینست روش تفسیر قرآن و به مفسر واجب است تا به آن التزام و پای‌بندی داشته و حین تفسیر قرآن، این مسئولیت را باید به عهده گیرد، پروردگار ذات دانا و حکیم است.

برادر تان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

25 ذوالحجة 1439هـ.ق

5 اکتوبر 2018م

ادامه مطلب...

ازدواج نامشروع در وارسا

(ترجمه)

رهبران عرب این‌گونه پردۀ حیای خویش را در دسیسه‌گری‌ها علیه اسلام، قبلۀ اول مسلمانان و سفر معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌درند؛ رهبران عرب این‌گونه تعهد خویش را مبنی بر عدم صلح، مصالحه و عدم به رسمیت شناختن دولت یهود، که در کنفرانس "خرطوم" در سال 1967م بسته بودند، می‌شکنند. آن‌ها بر اساس گفته‌های وزیر خارجۀ قطر و نخست وزیر اسبق، حمد بن جاسم، در تویتر شاهد ازدواج وارسا بوده اند: «من مخالف عادی‌سازی شرایط و یا مخالف ایجاد روابط با دولت یهود نیستم؛ اما روابط باید مساویانه باشد و به حقوق فلسطینی‌ها ظلم صورت نگیرد.» امریکا خواست تا از طریق این ازداواج نامشروع هرزه‌گی غرور حاکمان عرب را، که در کنفرانسِ برگزارشده در 15 اپریل 2018م در شهر شرقی زهران بود، آشکار سازد. امریکا تعهد عرب‌ها را که به رسمیت نشناختن بیت‌المقدس به حیث پایتخت نامشروع دولت یهود بود، نادیده گرفت و در ضمن تأکید نمود که فلسطین هدف اصلی ملت عرب باقی خواهد ماند.

 وضع به جای رسیده است که وزیر خارجۀ یمن پهلوی نتنیاهو، نخست وزیر دولت یهود، می‌نشیند و مایکروفون جُور‌َش را به جای مایکروفون خراب‌ وی می‌دهد تا صدایش در مراسم ازدواج نامشروع، که توسط طاغوت زمان(امریکا) تدویر شده بود، خوبتر به گوش مردم برسد. مایک پنس، سخنگوی دولت امریکا در سخنرانی‌اش در کنفرانس بالای ایران حمله کرده و گفت: «ایران بزرگ‌ترین تهدید در شرق محسوب می‌شود و اولین حامی تروریزم در منطقه می‌باشد.» در ضمن تمام اشتراک کننده‌های کنفرانس نیز با سخنان وی موافقت کردند؛ قسمی‌که سکرتر پامپیو در سخنرانی‌اش گفت: «این دورۀ جدید همکاری در مقابله با چالش‌های شرق میانه است که هیچ کشوری نمی‌تواند بی‌طرف باقی بماند.» ایران به نوبۀ خود این موضوع را نادیده نگرفته و دو‌رویی خویش را در قضیۀ فلسطین ثابت نمود.

جاوید ظریف وزیر خارجۀ ایران در مصاحبه‌اش با روزنامۀ فرانسوی "لی پاینت" در دسمبر 2018م تأکید نموده گفت: «کشورم هیچگاه نگفته است که اسرائیل را از نقشه پاک خواهد کرد.» وی سوال نمود: «چی وقت ما اعلام کردیم که اسرائیل را نابود خواهیم کرد؟ اگر یکی از مقامات ایرانی این را گفته باشد، برایم نشان دهید، هیچ‌کس و هیچ‌گاهی چنین نگفته است.» سخنان اظهار شده در روزهای رمضان در قدس از یک طرف، از طرف دیگر، انکار ظریف در بارۀ تصمیم نابودی دولت یهود؛ پس حاکمان تهران از شعله‌ور شدن جنگ، قتل و ویرانی عراق، سوریه، یمن و فتنۀ جنگ میان شیعه و سنی چشم‌پوشی نمی‌توانند که امریکا با استفاده از این بهانه‌ها، ازدواج نامشروع میان حاکمان عرب و یهود را به دلیل تهدید دانستن ایران مشروعیت ببخشد.

 خالد احمد الخلیفه وزیر خارجۀ بحرین، با اشتراک‌اش در جلسه که توسط همتایش عبدالله بن زاید و عدیل‌الجبیر وزیر خارجۀ عربستان، برگزار شده بود، در نوار ویدیویی نشر شده توسط نخست وزیر دولت یهود در کانال یوتیوب گفت: «ما این‌جا آمده ایم تا دربارۀ منازعات فلسطین و اسرائیل به حیث مهم‌ترین موضوع بحث کنیم. اما در مرحلۀ بعد، ما متوجه چالش بزرگ شدیم. ما موضوع بسیار خطیر و مهم را دریافتیم که در حقیقت یکی از بزرگ‌ترین خطرهای زهراگین در تاریخ معاصر می‌باشد و از جمهوری اسلامی ایران سرچشمه می‌گیرد.» (منبع: خبرگزاری اناتولیا)

ای مسلمانان! شما از خیانت حاکمان خویش، دسیسه‌های‌شان علیه‌تان، دورویی آن‌ها در محاکمۀ دشمنان‌تان و معاملۀ سرزمینی‌که خالق جهان و هفت طبقۀ آسمان آن‌ را مقدس ساخته است، آگاه شده‌اید. آن‌ها کسانی اند که برای پوشاندن گناهان‌شان از کسانی کمک می‌گیرند که قطعاً در بر افراشتن پرچم اسلام علاقه‌مند نیستند و بلکه مخالف برافراشتن آن هستند و پیوسته تلاش می‌کنند تا هرچه زودتر از طریق این طیف از آدم‌ها به کسانی‌که به ریسمان الله سبحانه‌وتعالی چنگ زده اند و خواهان تطبیق قوانین او تعالی اند، حمله نموده و گلیم‌شان را جمع کنند. امام ترمذی رحمه الله از حضرت حذیفه رضی الله عنه نقل می‌کند که پیامبر ﷺ فرمودند:

«والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَتَأْمُرُنَّ بالْمَعْرُوفِ، ولَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، أَوْ لَيُوشِكَنَّ اللَّه أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عِقَاباً مِنْهُ، ثُمَّ تَدْعُونَهُ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ»

ترجمه: قسم به ذاتی‌که جانم در ید اوست، یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید یا این‌که الله(سبحانه‌وتعالی) عذابش را بر شما خواهد فرستاد که بعداً توبه خواهید کرد؛ در حالی‌که سودی نخواهد داشت.

فلهذا به پا خیزید و با گفتن حق در برابر حاکمانی‌که بر الله سبحانه‌وتعالی، پیامبر ﷺ و شما خیانت و غدر روا داشته اند، چنان‌چه هیچ‌کاری بدتر از نافرمانی الله سبحانه‌وتعالی در زندگی نمی‌باشد، از کردار ناپسند آن‌ها جلوگیری کنید؛ شاید الله سبحانه‌وتعالی بر شما رحم کند و مورد عفو او قرار گیرید. بدانید که الله سبحانه‌وتعالی به وعده‌اش وفا خواهد کرد و سرزمین مقدس فلسطین را از کثافت یهود، نوکران خائن، علماء و سیاسیون خائن و منافق پاک خواهد کرد.

﴿وَقَضَيْنَا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوّاً كَبِيراً

[اسراء: ٤]

ترجمه: ما به بنی اسرائیل در کتاب(تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد و برتری‌جویی بزرگی خواهید نمود.

﴿فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً

[اسراء: ٥]

ترجمه: هنگامی‌که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضدّ شما می‌انگیزیم(تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتی برای به دست آوردن مجرمان)، خانه‌ها را جستجو می‌کنند و این وعده‌ی‌ست قطعی!

بناءً یک‌جا با حزب التحریر برای تأسیس دوبارۀ خلافت راشده بر منهج نبوت تلاش نمایید که با انجام این‌کار، یهودی‌های نجس و هم‌چنان حاکمان غربی‌ِکه آن‌ها را با ظلم و ستم قدرت‌مند ساخته اند، هرگز هوس نجوا و فریب‌کاری نکنند. زود است که این امر تحقق یابد.

داکتر عثمان "بخاش"

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

بخش زنان: فیسبوکِ کمپاین و کنفرانس "خانواده؛ چالش‌ها و راه‌حل‌های اسلامی"

(ترجمه)

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با افتخار اعلام می‌دارد که بعد از راه‌اندازی کمپاین و کنفرانس جهانی زنان در اکتوبر 2018م تحت عنوان "خانواده؛ چالش‌ها و راه‌حل‌های اسلامی"، حالا صفحات جدیدی را در فیسبوک مختص به ارایۀ مباحث و مسائل مرتبط به بحران جهانیی‌که بر "بنیاد خانواده" تأثیر افگنده است، ایجاد می‌نماید. این صفحات جدیدی‌که به زبان‌های عربی، انگلسیسی، ترکی و اندونیزی فعالیت خواهند نمود، مجدداً موضوعاتی را که در ضمن کمپاین و کنفرانس مذکور نشر گردیده بود، پیشکش خواهد نمود و هم‌چنان بر بسیاری از قضایای مرتبط با واقعیت ساختار خانواده در جوامع سراسر جهان، از هم‌گسیختگی و شگافی‌که خانواده از آن رنج می‌برد، و نیز بر دلائل پیشرفت جوامع مکث خواهد نمود.

بنابر این، از شما می‌خواهیم که صفحات ما را تعقیب و لایک نمایید؛ هم‌چنان صفحات جدید ما و محتوای آن را به اشتراک بگذارید و با کمنت‌ها و پیشنهادات تان ما را پشتیبانی نمایید. الله سبحانه وتعالی قادر و تواناست.

مترجم: حمزه "پارسا"

ادامه مطلب...

از امارت سفهاء برحذر باشید

(ترجمه)

از جابر بن عبد الله رضی الله عنه روايت است كه رسول الله صلی الله علیه وسلم برای كَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ رضی الله عنه فرمود‌:

«أَعَاذَكَ اللَّهُ مِنْ إِمَارَةِ السُّفَهَاءِ» قَالَ: وَمَا إِمَارَةُ السُّفَهَاءِ؟ «قَالَ أُمَرَاءُ يَكُونُونَ بَعْدِي لَا يَقْتَدُونَ بِهَدْيِي وَلَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي فَمَنْ صَدَّقَهُمْ بِكَذِبِهِمْ وَأَعَانَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ فَأُولَئِكَ لَيْسُوا مِنِّي وَلَسْتُ مِنْهُمْ وَلَا يَرِدُوا عَلَيَّ حَوْضِي وَمَنْ لَمْ يُصَدِّقْهُمْ بِكَذِبِهِمْ وَلَمْ يُعِنْهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ فَأُولَئِكَ مِنِّي وَأَنَا مِنْهُمْ وَسَيَرِدُوا عَلَيَّ حَوْضِي...»

(رواه احمد والبزار قال المنذری، ورواتهما محتج بهم فی الصحيح)

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) ترا از حُكام جاهل بی توجه در احكام دين حفظ نمايد! گفت: حكام جاهل چگونه است؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: بعد از من أميران يا حُكامی می‌باشند كه(در تطبيق احكام دين و روش زندگی) به من إقتداء نمی‌كنند، پس هركس دروغ ايشان را تصديق و به ظلم ايشان كمك نمايد، آن‌ها از من نيستند و من از ايشان نيستم؛ بر حوض من نيز وارد نمی‌شوند و هركس تصديق دروغ ايشان را نكند و به ظلم ايشان نيز كمك نكند، همين جماعت از من اند و من هم از ايشان هستم و نزد حوض من نيز وارد می‌شوند.

برادران مسلمان! سوء تفاهم نشود كه استدلال از آيت "59 سوره نساء" که فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ﴾ یعنی؛ ای مسلمانان! از الله متعال و رسولش اطاعت كنيد و از أولی الأمر(فرماندهان مسلمان) خود نيز اطاعت نمائيد؛ به اطاعت مُلُوكِ جَبرِی(حُكام دولت های موجوده) درست نيست، به دلیل این که: اين‌ها از طريق غيرشرعی(بدون بيعت مسلمين) و به مداخلۀ کفار به قدرت رسيده اند، عوض حكم به نظام اسلام، قوانين غير اسلامی(دموكراسی) را بالای مسلمانان تطبيق می‌كنند، پيمان‌ها وشروط دُوَلِ كفری(سازمان ملل) را كه شرعاً حرام است، مثل پيمان كمپ دويد وغيره پذيرفته اند، با غرب كافر اعلان دوستی کرده اند كه در نتيجه همان كفار بالای مسلمين غالب شده، با اسلام، مسلمين و حاملين دعوت اسلامی با انواع وسائل تحت لواء كفار می‌جنگند، سرزمين واحد مسلمين را تجزيه و تقسيم نموده و هرجزء آن را دولت مستقل نامیده اند. به اين ترتيب برای مسلمانان بيشتر از چهل حاكم مقرر شده، حال آن‌كه برای مسلمانان وجود بيشتر از يك حاكم در يك وقت جواز ندارد. بنابر اين حُكام دولت‌های موجوده در حقيقت "أولی الأمر يا ولاة أمر" نيستند؛ بلكه "أمراء سفهاء" هستند؛ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم از شرِ "أمراء سفاء" امتش را برحذر داشته است.

ای مسلمانان! بیائید از همکاری با این حکام ظالم و سفهاء(بی‌خردان) بس کنیم و برای برطرف نمودن ایشان سعی و تلاش نمائیم تا امت اسلامی را از شر ایشان نجات دهیم.

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: پیامی از مسجد "درخواست از گروه‌ها مبنی بر لغو نمودن نظام!"

سخنرانی استاد احمد عثمان عضو حزب التحریر در مسجد الحسین واقع در شهر ادلب با مضمون درخواست از گروه‌ها مبنی بر لغو نمودن نظام به عوض تحمیل مالیات و گمرک‌ها.
جمعه، 24 چمادی الثانی 1440هـ.ق / 01 مارچ 2019م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه