جمعه, ۰۴ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تلویزیون الواقیه: تحلیل سیاسی"کیفیت نظر در اعمال سیاسی"!

تلویزیون الواقیه: تحلیل سیاسی"کیفیت نظر در اعمال سیاسی"!

تحلیل هفته وار سیاسی از مسجد مبارک اقصی

ارائه کننده: مفکر سیاسی احمد خطوانی( ابوحمزه)

بیت المقدس- سرزمین مبارک (فلسطین)

چهارشنبه، 25 شعبان 1440 هـ برابر با 01 می 2019م

برای معلومات بیشتر لینک ذیل مراجعه کنید

ادامه مطلب...

روزه سپر مسلمان از آتش دوزخ است...

(ترجمه)

عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «الصِّيَامُ جُنَّةٌ، فَلاَ يَرْفُثْ، وَلاَ يَجْهَلْ، وَإِنِ امْرُؤٌ قَاتَلَهُ، أَوْ شَاتَمَهُ، فَلْيَقُلْ: إِنِّي صَائِمٌ مَرَّتَيْنِ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْيَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِيحِ المِسْكِ، يَتْرُكُ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ وَشَهْوَتَهُ مِنْ أَجْلِي الصِّيَامُ لِي، وَأَنَا أَجْزِي بِهِ، وَالحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا»

(رواه بخاری، باب فضیلت روزه)

ترجمه: از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: روزه در برابر آتش دورخ سپر است. روزه‌دار نبايد ناسزا بگويد و عمل جاهلانه انجام دهد؛ اگر كسی با او درگير شود و يا به وی ناسزا گويد، در جوابش بگويد: من روزه‌دار هستم، من روزه‌دار هستم و افزود: سوگند به ذاتی‌كه جانم در دست اوست، بوی دهان روزه‌دار، نزد الله متعال از بوی مُشك خوشبوتر است. الله متعال می‌فرمايد: روزه‌دار، خوردن، آشاميدن و ارضای تمايلات جنسی خود را بخاطر من ترك می‌كند. روزه از آنِ من است و من خود پاداش آن را می‌دهم و هر نيكی، ده برابر پاداش دارد.

شرح حدیث

در این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را خبر می‌دهد که روزه سپر است؛ به این معنی که برای ما وقایه و حجت و برهان در روز قیامت است؛ ما را امر نموده که روزه را بدون کلام بیهوده و جهالت همراهی نمائیم؛ لفظی یا فعلی از ما صادر نشود که معصیت و مخالف واجبات روزه باشد و قصداً از گناهان دوری نمائیم. پس تمام تلاش و حرص مان مبنی بر طریقه‌ای باشد که الله سبحانه وتعالی ما را به آن امر نموده؛ نه آنچه که مطابق خواست و هوای نفس ما باشد.

باید سلوک و روش مسلمان در این ماه طوری باشد، اگر کسی از لحاظ فعل و یا سخنی می‌خواهد ما را تحریک به عمل ناشایسته نماید، در پاسخ چیزی بگوئیم که کلام بیهوده و جهالت نباشد(من روزه دار هستم)؛ به این معنی که من پابند به عمل بزرگی هستم که مرا به خالقم نزدیک می‌نماید و من از خوردن، نوشیدن و از گناه نمودن درین وقت منع گردیده‌ام. در این حدیث از ما خواسته شده که این سخن را طور تأکید دو بار بگوئیم تا پابندی ما در این عمل جهت رضایت الله سبحانه وتعالی ثابت گردد و این‌که شخص متعدی از عمل خود باز ایستد.

هم‌چنان در این حدیث شریف اشاره به چیزی می‌نماید که آن را روزه‌دار می‌داند و از آن شکایت نیز می‌نماید که آن بوی دهن در وقت روزه داشتن است؛ پس درین مورد رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را خبر می‌دهد: اگر چه آن بوی اذیت کننده هم است؛ اما آن به نزد الله سبحانه وتعالی خوشبو و پاکیزه‌تر از بوی مشک می‌باشد. این حالت دریافت صبر و عدم شکایت از دیگران می‌باشد؛ زیرا اصل برای یک مسلمان این است: هر آنچه را که الله سبحانه وتعالی دوست می‌دارد، آن را دوست بدارد و از آنچه اوتعالی ناخوشنود می‌شود، بد ببیند.

الله سبحانه وتعالی پاداش هر عمل را مبنی بر اخلاص، جهد و تلاش بنده می‌دهد، چنانچه پاداش هر حسنه را تا ده برابر بالا می‌برد که این همه لطف و کرم و محبت الله سبحانه وتعالی برای بندگان صالحش می‌باشد.

ادامه مطلب...

اعلان نتیجۀ رؤیت هلال ماه مبارک رمضان سال 1440هجری Featured

(ترجمه)

﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾

[بقره: ١٨٥]

ترجمه: (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی‌که قرآن، برای راهنمایی مردم و نشانه‌های هدایت و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! الله راحتی شما را می‌خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و الله را بر این‌که شما را هدایت کرده، بزرگ بشمارید؛ باشد که شکرگزاری کنید!

ثنا و ستایش پروردگاری را سزاست که رب عالمیان است و درود و رحمت بی‌پایان الله سبحانه‌وتعالی بر پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد مصطفی ﷺ، بر آل او، یاران با وفایش، انصار و بر آنانی‌که راه ایشان را پیموده و عقیدۀ اسلامی را اساس افکار و احکام و قوانین شریعت اسلامی را مقیاس اعمال خویش قرار داده‌اند.

بخاری در صحیح خود از محمد بن زیاد آورده است که گفت: «از ابوهریره رضی الله عنه شنیدم که می‌گفت: رسول الله ﷺ فرمودند:

«صوموا لِرُؤيتِهِ وأَفْطِرُوا لرؤيتِهِ فإنْ غُـبِّيَ عليكم فأَكْمِلُوا عِدَّةَ شعبانَ ثلاثين»

ترجمه: بارؤیت ماه(نو رمضان) روزه بگیرید و با رویت ماه(نو شوال) افطار نمایید و اگر آسمان تیره است؛ پس سی روز شعبان را تکمیل کنید.

پس از استهلال رؤیت ماه نو مبارک رمضان، پس از غروب یک‌شنبه و شب دوشنبه، رؤیت ماه نو بر اساس معیارات شرعی تأیید شده و فردا دوشنبه برابر با اول روز ماه مبارک رمضان است...

ماه پرفیض رمضان در حالی می‌آید که ما شاهد شدت اختلاف در میان امت و گروه‌های حاکم، که در مزدوری و غلامی به باداران‌شان، غرب استعمارگر کافر به سر می‌برند، هستیم. این حاکمان در الجزایر و سودان پیوسته تلاش می‌کنند تا از یک‌سو امت اسلامی را وابسته به غرب نگهدارند و از سوی دیگر از بازگشت امت اسلامی به عنوان یک امت، تحت سایۀ شریعت پروردگارشان جلوگیری ‌نمایند؛ پروردگاری‌که به وحدت در میان امت و به چنگ زدن به کلمۀ توحید و رد بیانات سایکس-پیکو که باعث شعله‌ورساختن آتش نفاق و جدایی آن‌ها گردیده است، فرمان داده است... هرچند آنانی‌که در پیروی از نظامیان و سیاسیون غرب کافر به سر می‌برند، در نهایت تلاش کرده‌اند تا موج بهار عربی را در مصر و تونس و دیگر سرزمین‌ها از میان بردارند. با توجه به این امر، ما در حزب‌التحریر از تمام امت اسلامی می‌خواهیم تا در برابر این طاغوت بزرگ(غرب کافر) برخواسته و رضایت پروردگارشان را حاصل کنند، به پلیدی آن پایان دهند؛ طاغوت بزرگی‌که در برابر این امت قرار گرفته و در برابر نقشه‌های خبیث آن قیام نمایند؛ قیامی‌که به پلیدی‌های این طاغوت پایان داده و عزت و آسایش را در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی فراهم می‌کند.

ما قبلاً هم به طور مکرر گفته بودیم: با "سقوط رژیم‌های حاکم" پیروزی اصلی زمانی میسر است که بدیل آن نظام اسلام باشد تا باعث رضایت الله سبحانه‌وتعالی گردد، در غیر آن با نیمی از انقلاب و قیامی‌که ما داریم، درست به همان نقطه‌ای آغازین می‌رسیم. لذا با وصله کردن رژیم قبلی و تجدید گروه حاکم با چهره‌های جدید، چیزی تغییر نخواهد کرد و پیوسته به شکل اولی‌اش باقی خواهد ماند.

بناءً ما در حزب التحریر بالای تمام امت مسلمه صدامی‌زنیم تا چنان موقف بزرگی را اتخاذ کنند که الله سبحانه وتعالی از آن راضی باشد و با آن خود را از گناه کبیره و این ذلت بزرگ پاک و آزاد نموده و تصمیمی را بگیرند که نفرت و زشتی را از شانه‌های‌شان پاک نموده و عزت‌شان را دوباره در سرزمین الله سبحانه وتعالی بازگردانند.

ما از مسلمانان می‌خواهیم که دست‌های‌شان را در دست‌های ما در حزب التحریر، حامل دعوت فکری و سیاسی بگذارند. این حزب پلان‌های غرب مکار را افشاء نموده و به‌شما راه مستقیم اسلام را نشان می‌دهد. شاید الله سبحانه وتعالی با دست‌های ما و شما فرمان نصرت و پیروزی را عطاء فرماید(احیای خلافت راشده برمنهج نبوت). شاید الله سبحانه وتعالی نصرت را با دستان امیر حزب التحریر، عالم برجسته شیخ عطاء ابن خلیل ابوالرشته بدهد که با وی بیعت نمایید تا خلیفۀ شما باشد و بر اساس کتاب‌الله و سنت رسول الله ﷺ بالای شما حکم نماید و شما در دولت خلافتی زندگی کنید که شریعت الله سبحانه وتعالی را تطبیق نموده و ندای اسلام و چراغ هدایت را به‌تمام انسانیت برساند.

ای افسران ارتش‌های اسلامی! بدانید که الله سبحانه‌وتعالی دینش را پیروز خواهد ساخت؛ اگر به دستان شما پیروز نکرد، به دستان مردان مخلص دیگر دینش را پیروز خواهد ساخت؛ لذا این افتخار بزرگ را از دست ندهید، در کنار امت برای حصول رضای الله سبحانه‌وتعالی و رستگاری دنیا و آخرت تلاش نمایید.

هم‌چنان بسیار خوشحال هستم که دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر و تمام دست‌اندرکاران آن فرارسیدن حلول پر میمنت ماه مبارک رمضان را به حضور عالم جلیل‌القدر، شیخ عطا بن خلیل ابوالرشته و تمام مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض نموده و از الله سبحانه‌وتعالی استدعا می‌نماییم که ما را در این ماه مغفرت از آتش جهنم نجات داده و به شب قدر برساند و از اجر و پاداش آن محروم نسازد...

ای پروردگار آسمان‌ها و زمین! از تو می‌خواهیم تا ما را هرچه زودتر به بیعت وفاداری با خلیفۀ مسلمین در خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت مورد منت خود قرار ده...الهم آمین، آمین، آمین!

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته! شب دوشنبه، اول ماه مبارک رمضان، سال 1440هـ.ق

انجنیر صلاح‌الدین عضاضه

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

حکم روزه گرفتن یک یا دو روز پیش از رمضان

(ترجمه)

عن أَبي هُريرة رضيَ اللَّه عَنْه، عن النبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: «لا يتَقَدَّمَنَّ أَحَدُكمْ رَمَضَانَ بِصَومِ يومٍ أَوْ يومَيْن، إِلاَّ أَن يَكونَ رَجُلٌ كَانَ يصُومُ صَوْمَه، فَلْيَصُمْ ذلكَ اليوْمَ»

(متفقٌ عليه)

ترجمه: از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: هيچ کدام شما يک روز يا دو روز پيش از رمضان را روزه نگيرد؛ مگر این‌که به روزه گرفتن در آن روز عادت داشته باشد(مانند کسی‌که روزهای دوشنبه و پنجشنبه یا دیگر روزها را عادتاً روزه می‌گیرد) پس برای چنین شخص اشکالی ندارد که طبق عادتش آن روز را روزه بگيرد.

شرح حدیث

بعضی از مسلمانان هستند که یک یا دو روز قبل از ماه رمضان را از جهت احتیاط، که روزۀشان کاملاً بدون نقصان باشد یا بخاطر تمرین نفس خود روزه می‌گیرند؛ این در حالی است که روزه گرفتن یک یا دو روز پیش از رمضان را شریعت نهی کرده و این کار یک عمل مقبول شرعی نیست؛ زیرا یکی از سبب‌هایی‌که روزه گرفتن یک یا دو روز پیش از رمضان را منع کرده، همین حدیث فوق است و نیز این‌که عبادات توقیفی است(وحی آن را تعیین کرده و انسان در تغییر و زیاد و کم کردن آن صلاحیت ندارد)؛ از جهت این‌که انسان در بدعت و گناه واقع نشود و علماء هم در این اتفاق نظر دارند؛ لیکن با آن هم بعضی از مردم این چنین عادت دارند. این وظیفۀ حکام و دولت‌هاست که رعیت یا مطبوعین خود را بفهمانند تا در هر عمل، حکم شرعی(ارکان، شروط و مسایل مربوطه‌اش) مراعات شود؛ اما برعکس حکام و دولت‌های این زمانه، که دست‌نشانده‌های غرب اند، مردم را به فحشاء و فساد تربیت و آموزش می‌دهند؛ اگر دقت نمائیم، تمام چیزها را برما فاسد کرده‌اند؛ حتی نماز و روزه را.

اما کسانی‌که یک یا دو روز پیش از رمضان را روزه می‌گیرند، به نیت این‌که توسط این عبادت نفس خود را تحت فشار و تکلیف قرار دهند، این‌ها مستحق اجر نمی‌شوند؛ زیرا عبادت تکلیف جسمی نیست؛ بلکه این عبادتی است خالص برای الله متعال، که ماده با روح مزج می‌شود، میکانیزم آن را الله متعال تعیین کرده و ما تنها آن را اجرا می‌کنیم. لیکن افرادی‌که این روزها(یک یا دو روز قبل از رمضان) به روزهای عادت‌شان برابر شود که روزه می‌گرفتند، برای آن‌ها اشکالی ندارد که روزه بگیرند.

دلیل دیگری‌که ممنوعیت این عمل را تأیید می‌کند، اینست که روزۀ این روزها، عمل تنهایی یا تکروی است؛ به اصطلاح دیگر، خلاف جماعت عمل می‌شود که از زاویۀ مفاهیم سیاسی و نصوص شرعی تحسین نمی‌شود؛ چنانچه در حدیثی‌که ترمذی به درجۀ حسن روایت کرده و البانی نیز صحیح دانسته، آمده است:

«الصَّوْمُ يَوْمَ تَصُومُونَ وَالْفِطْرُ يَوْمَ تُفْطِرُونَ وَالْأَضْحَى يَوْمَ تُضَحُّونَ»

ترجمه: روزه زمانی است که(همۀ مسلمانان) روزه می‌گيريد و افطار زمانی است که همگی افطار می‌کنيد و قربانی زمانی است که همه قربانی می‌کنيد.

اين حدیث و دلایل امثال آن، دال بر این است که عبادت‌های بزرگ، بدون جماعت و التزام به رأی امام یا خلیفۀ مسلمین صحيح نيست. تکروی و جدا شدن در هرکدام در حقيقت خروج از جماعت و باعث گناه است. بنابر اين، کسی‌که با وجود توان برای شرکت در نماز جماعت تنها نماز بخواند، نمازش صحيح نيست و کسی‌که زکات خود را به دور از امام موجود بپردازد، زکاتش مقبول نيست و کسی‌که در روزه گرفتن تکروی کند(تاهنوز همه مسلمانان روزه نگرفته اند او) به تنهايی روزه بگيرد و افطار کند، در حقيقت تکروی نموده و گناهکار است. کسی‌که به تنهايی حج کند و جدا از مردم روزی را برای وقوف به عرفه برای خود در نظر بگيرد، حج وی درست نیست. پس واضح گردید که عبادات بزرگ مانند روزه، حج وغیره به طور دسته‌جمعی و در قالب جماعتی باید ادا شوند، که در رأس آن جماعت امیری باشد تا مردم پیرامون اجرای عبادات وغیره از فرمان وی اطاعت کنند...

خلاصۀ حدیث

از حدیث فوق چند مطلب واضح می‌گردد:

1. روزه گرفتن یک یا دو روز پیش از رمضان ممنوع است؛ اما کسانی‌که طبق عادت در این روزها برابر شود، اشکالی ندارد که روزه بگیرند.

2. برای انجام دادن فرایض یا عبادات بزرگ مانند نماز، روزه، حج، جهاد وغیره جماعت مسلمانان(موجودیت دولت اسلامی، که همه امور را مطابق احکام شرعی تنظیم کند) لازم است.

3. زمان روزه گرفتن، زمان افطاری، ایام عیدین و قربانی، از همه مسلمانانِ روی زمین باید یکی باشد که برای تنظیم این امور مطابق احکام شرعی یک دولت صددرصد  اسلامی لازم است.

ادامه مطلب...

حقیقت 23 اپریل؛ روز کودک در ترکیه

(ترجمه)

از سال 1929م، هرسال در 23 اپریل از حاکمیت ملی و روز کودک در ترکیه تجلیل می‌شود. این روز به‌نام جشن اطفال در بین مردم شهرت یافته‌است که کمالیست‌ها آن‌را تحفه‌ای از طرف اتاترک برای اطفال می‌دانند. در حقیقت، این اصطلاحِ "جشن" نه تحفه‌ای از جانب اتاترک بوده و نه جشنی برای اطفال است.

در شانزدهم مارچ سال 1920م، به تعقیب حمله‌ی  آرمیتریس مانتروس" نیروهای انگلیس مجلس نماینده‌گان را که مربوط به پارلمان عثمانی می‌شد، الغاء کردند؛ مجلسی‌که تحت نظارت خلیفه قرار داشت و تمام اعضای آن‌را به مالتا تبعید کردند. متعاقباً مصطفی کمال شورای ملی جدید بزرگی را روز جمعه مصادف با 23 اپریل 1920م، در انقره تشکیل داد. افتتاحیه‌ی جلسه عمداً سازمان‌دهی شده‌بود که در روز جمعه اتفاق بیفتد. بعد از نماز جمعه در مسجد هاچی بایرام، دو گوسفند را قربانی و آغاز شورای بزرگ ملی را اعلام کردند که با دعاها همراهی می‌شد. در نگاه اول، این شوری در حمایت از خلافت اطمینان داد. با این همه، اولین سوگند این پارلمان تحت رهبری مصطفی کمال قرار ذیل بود:

«تمام اقدامات به کمک الله در حمایت از خلافت و سلطنت و آزادکردن سلطان و کشور از برده‌گی غرب انجام خواهد شد.» هرچند وقت زیادی را دربر نگرفت که تمام جهان اسلام هدف واقعی این شوری را دریافتند؛ قسمی‌که در سوم مارچ سال 1924م، براندازی خلافت و جدایی امور دینی از امور دولتی را اعلام نمود. در همین شب، مصطفی کمال برای والی استانبول دستوری را مبنی بر این‌که خلیفه عبدالحمید باید ترکیه را قبل از صبح روز بعدی ترک کند، فرستاد. بناءً او با یک دسته از پولیس‌ و نیرو در میانه‌ی شب به قصر خلیفه رفت و خلیفه را مجبور به سوارشدن به موتری کردند که او را با گذر از مرزها به سمت سویس برد، بعداً او با یک چمدان، که مقداری پول و لباس در آن بود، به مقصد منتقل شد. دو سال بعد، مصطفی کمال تمام شاهزاده‌ها و شاهدخت‌های دربار را جمع و آن‌ها را از کشور تبعید کرد؛ تمام عوامل دینی مختل شد و اوقاف مسلمانان تبدیل به ثروت دولت گردید و مدارس دینی تحت نظارت وزارت معارف به مدارس مدنی تبدیل شد. لورد کارزون نتایج این روز را چنین بیان می‌کند: «موضوع اصلی اینست که ترکیه ویران شده و هرگز دوباره آن‌قسم ظهور نخواهد کرد؛ به‌خاطری‌که ما نیروی معنوی آن‌را ازبین بردیم: خلافت و اسلام.» (برای معلومات جامع کتاب خلافت چگونه نابود شد، از شیخ عبدالقدیم را ظلوم برای تان پیشنهاد می‌کنم)     

این مختصر مفهوم 23 اپریل از یک دیدگاه تاریخی است و اتاترک هیچ نقشی در اعلام آن من‌حیث جشن اطفال ندارد. این روز من‌حیث یادبود از حاکمیت ملی تا 23 اپریل 1929م تجلیل می‌شد و نه یک جشن. در واقع، امروزی‌که من‌حیث یک جشن شناخته می‌شود، جامعه در حفاظت از اطفال قرار داشت و نیازی به جشن گرفتن نبود. این اجتماع از 23 تا 29 اپریل را به‌نام هفته‌ی طفل اعلام کرد و 23 اپریل به نام جشن اطفال موازی با جشن حاکمیت ملی سازمان‌دهی و نام‌گذاری شد. بنابر این، اولین 23 اپریل "جشن طفل" رسماً در سال 1929م توسط هسته‌ای این اجتماع برای حفاظت از اطفال تجلیل شد.  (http://www.mustafaarmagan.com.tr/genel/hangi-23-nisan/)

تا حال ما واقعیت جشن طفل را در ترکیه مورد بحث قراردادیم. در برگشت به واقعیت حاضر، وضعیت اطفال ترکیه امروزه یکی از موضوعات تلخ است. 38 درصد اطفال ترکیه در فقر شدید به‌سر می‌برند. تقریباً 41 درصد اطفال ترکیه قادر به اخذ پروتین مورد نیاز خود نیستند و یا توانایی کافی برای گرمایش خانه‌ و تهیه‌ی لباس گرم برای آنان وجود ندارد. تغییر ساختارهای اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، فساداجتماعی و فرهنگی میزان بالایی از افزایش آمار جرم‌های اطفال را باعث شده است.  

هرسال در ترکیه 83هزار طفل زیر سن 18سال مشمول جرایم هستند؛ 76هزار طفل منحیث قربانیان جرایم شناخته شده و 23هزار طفل دیگر من‌حیث مجرم در دفتر محاکم ثبت می‌شوند. به‌طور میانگین هرساله 150هزار طفل دچار قضایای عدالت نوجوانان می‌شوند. بر اساس مرکز آمار ترکیه، شمار کودکانی‌که توسط واحدهای پولیس گرفته می‌شوند، در سال 2017م افزایش 6.2 درصدی داشته است؛ 57.5 درصد این اطفال در سن 15 تا 17 سال قرار دارند؛ 24.5 درصد بین 12 تا 14 سال سن دارند و 17.9 درصد زیر سن 11 سال هستند؛ درحالی‌که 68.3 درصد پسر و 31.7 درصد آن را دختران تشکیل می‌دهند.

روش تدریس غیرعلمی، بدون پشتوانه‌ی فکری و سرکوب‌کننده، که نتیجه‌ی نظام تعلیمی‌ست،‌ تنها هدف آن بیگانه‌کردن نسل جدید از فرهنگ و ارزش‌های اسلامی‌ و تربیه‌ی آن‌ها من‌حیث افراد نشنلیست، وطن‌پرست، دموکرات و سیکولر می‌باشد که نقش بزرگی را در پیشرفت این آمار منفی بازی می‌کند. به‌طور خاص در تمام سال‌های گذشته گرایش عجیبی به الحاد و همجنس‌گرایی در بین جوانان دیده شده است. اگرچه حکام ترکیه اکیداً این افزایش را انکار می‌کنند و باوجود بیانیه‌های متناقض و غیرقابل باور اداره‌ی امور دینی(دیانت)، والدینی‌که تلاش به حفظ ارزش‌های اسلامی خود دارند، واضحاً و مستقیماً این واقعیت را حس می‌کنند. والدینی‌که با این پدیده‌ی مخرب در زنده‌گی کودکان‌شان مبارزه می‌کنند،‌ توسط مجریان نظام به سختی مجازات می‌شوند. من‌حیث نمونه یکی از وقایعی‌که اخیراً اتفاق افتاده و در صدر مناقشات کاربران رسانه‌های اجتماعی قرار دارد که هنوز هیچ یادی از آن در رسانه‌های اصلی نشده‌است، برای‌تان یادآور می‌شوم. علی آلگول، یک پدر در هاتای، به‌خاطر عدم اعتماد به نظام تعلیمی و به‌خاطری‌که می‌خواست اطفال‌اش تعلیمات اسلامی ببینند، آن‌ها را در مکتب شامل نکرد. بنابر این، دولت هرپنج طفل او را از وی گرفته و آن‌ها را در مراکز مراقبت متفاوت در دو شهر مختلف دور از والدین‌شان قرارداده است. اطفال اجازه نداشتند که یک ماه تمام والدین‌ خود را ملاقات کنند و حالا اجازه دارند که آن‌ها را هفته‌ی یک بار، آن‌هم تحت نظارت پولیس ببینند. مقامات دولتی با بیان این‌که اطفال از مکتب و اجتماع هم‌سن‌وسالان خود محروم شده‌اند، می‌خواهند اعمال ظالمانه‌ی شان را توجیه کنند، حالآن‌که از صدمات روانی و زنده‌گی اجتماعی، که به‌خاطر دوربودن‌شان از هم‌دیگر و والدین به ایشان می‌رسد، کاملاً بی‌اطلاع اند.

نظامی‌که به مسلمانان و ارزش‌های اسلامی هیچ حقی نمی‌دهد، قادر نخواهد بود تا تحت هیچ موضوعی مانند جشن‌ها و یا هرنام دیگری‌که برای آن می‌گذارد، ظلم خود را پنهان کند. الله سبحانه وتعالی برای امت مسلمه دو جشن(عیدین) را ارزانی داشته است. این حق هرطفل مسلمان در تمام جهان است تا از این جشن‌ها لذت ببرد. هرچند این تنها خلافت راشده‌ی ثانی بر منهج نبوت خواهد بود که حقوق مسلمانان را احیاء خواهد کرد.

نویسنده: زهره مالک

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

انگلیس با به رسمیت شناختن و حمایت از تشکیل و برگزاری پارلمان یمنی در شهر سیئون، ضربه‌ی محکم سیاسی را به حوثی‌ها وارد نمود

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

انگلیس با ابراز خرسندی از برگزاری و تشکیل پارلمان یمنی در شهر سیئون، تقریباً پس از چهار سال تعلیق بنابر دلایل جنگ و کنترول حوثی‌ها در شهر صنعا استقبال نموده و اظهار داشت که انتخاب سخنگوی پارلمان و معاونین‌اش یک امر مهم و یک قدم مثبت تلقی می‌شود. میشل آرون، سفیر انگلیس در یمن تأکید وزرید که برگزاری پارلمان در شهر سیئون پس از چندین سال تعلیق یک موفقیت بزرگ به شمار می‌رود. ‏طبق گزارش شرق میانه(Middle East)، میشل آرون اظهار نمود: «پارلمان مهم‌ترین بخش قانون‌اساسی کشور محسوب می‌شود و من فکر می‌کنم نشست آنان بسیار مهم تلقی می‌شود؛ زیرا اجماعاً بر تعیین سلطان البرکانی من‌حیث رییس جمهور همراه با معاونین‌اش توافق کردند؛ این یک اقدام مثبت است.» محمد عبدالسلام، سخنگو و رییس هیئت مذاکره‌کننده‌ی گروه حوثی‌ها به نحوی پاسخ‌گونه در تویت‌اش نوشت که: «چقدر کارکرد‌های فرستاده‌ی ملل‌متحد من‌حیث یک میانجی بی‌طرف باقی مانده؛ حالآن‌که طوری معلوم می‌شود که او آجندای کشور خود را تحت نام ملل‌متحد تطبیق خواهد کرد.»

فرستادۀ ویژۀ سازمان ملل برای یمن در یک نامه تهنیت و تبریکات خاص خود را به رییس جمهور هادی و اعضای پارلمان، که در نشست پارلمانی در شرق کشور در شهر سیئون اشراک ورزیده بودند، عرض نمود. این امر قهر حوثی‌ها را برانگیخت و فرستاده‌ی ویژه را متهم به اجرای برنامه‌های کشورش در خاک یمن به وسیله‌ی سازمان ملل کردند. هم‌چنین، موضع‌گیری امریکا در حمایت از تشکیل پارلمان یمن علنی شد؛ طوری‌که مورگان اورتگس سخنگوی وزارت امور خارجه‌ی امریکا، در یک روزنامه‌ای که دیروز به نشر رسید، چنین گفت: «امریکا به اعضای پارلمان یمنی‌ها، که برای اولین ‌بار پس از سال ۲۰۱۴م باهم اجماع کردند، تبریک و تهنیت عرض می‌دارد. از نقطه نظر ما برگزاری پارلمان یمنی یک قدم مهم در راستای قانونی شدن دولت مشروع دموکراتیک یمنی‌ است.» مادامی‌که خانم مورگان پیشتبانی مکمل ریاست امریکا را برای اعضای پارلمان یمنی ابراز می‌نمود، او در خلال سخنانش مطرح نمود: «تشکیل پارلمان یک قدم مهمی‌ست که توسط حکومت یمنی برداشته شده تا قانون اساسی مشروع دولت را تقویت بخشد و پیشرفت را در پیاده‌سازی نتایج کنفرانس گفت‌وگوی‌های ملی دوباره احیاء کند و به‌طور مسالمت‌آمیز قدرت سیاسی پیش‌بینی شده را توسط کوشش‌های "شورای تعاونی خلیج(GCC)" انتقال دهند.»

انگلیس آخرین ورقه‌ی سیاسی را که حوثی‌ها به آن متکی بودند، از بین برد و نیز انتخابات تکمیلی را برای کرسی‌های خالی در همان روزی‌که مجلس پارلمان در شهر سیئون تشکیل شد، به‌راه انداخت. بناءً حوثی‌ها به این نتیجه رسیدند که انگلیس اولین دشمن آنان است و فرستاده‌ی سازمان ملل را متهم به غیربی‌طرف بودن و اجرای آجندای کشورش کردند‌. ‏انگلیس از فرصت طلایی پالسی ریاست ترامپ در جهت مهار ساختن نقش ایران در منطقه استفاده‌ی اعظمی نموده و با قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب ایران در فهرست نیروهای تروریستی به عربستان سعودی نقش بارزی را در منطقه مهیاء می‌سازد؛ به خصوص برای یمن. بدین معنی‌که ایران را سرکوب می‌کنند تا فشار‌های لازم را بالای حوثی‌ها وارد کند تا طبق برنامه‌های امریکا در منطقه عمل نمایند. ‏هرچند امریکا خواهان دخیل شدن حوثی‌ها در حکومت یمن است؛ مگر این امر تنها در پرتو قبول کردن حوثی‌ها اتفاق می‌افتد؛ زیرا عربستان سعودی می‌خواهد به سوابق یمنی نفوذ پیدا کند.

بنابر این، علی‌الرغم این‌که امریکا مانع غلامان انگلیسیی مانند "هادی و امارات متحده‌ی عرب" از وارد نمودن ضربه‌ی مرگبار به حوثی‌ها می‌شود و شهر الحديده و صنعاء را خط قرمز نبرد دانسته و هرگاه در شرایط سخت قرار بگیرند، آنان را نجات می‌دهند،  ‏این اعمال امریکا به این معنی نیست که به قدرت سیاسی حوثی‌ها در یمن مشروعیت بخشد و یا یک گروه نظامی، ‌که همواره برای غلامان حلقه‌به‌گوش‌شان در عربستان سعودی تهدید محسوب شود؛ بلکه امریکا آنان را به عنوان گنج و ابزار انعطاف‌پذیر مورد توجه دارد تا آجندای خود را در منطقه توسط پول و نوکران‌اش به دست بیاورد. ‏

بنابر این، به رسمیت شناختن امریکا از پارلمان یمنی تحت مشروعیت رییس جمهور هادی به نفع عربستان سعودی بوده و با این کار امریکا جنگ خود را تحت نام ریاست هادی مشروع می‌بخشد. این چیزی‌ست که موقعیت امریکا و انگلیس را در این شرایط تاحدودی ثابت‌قدم نگه‌ می‌دارد. مگر این "جنگ انگلیسی-امریکایی(Anti-American conflict)" که مخفیانه در جریان است، هرگاه انگلیس و غلامان‌اش به راه‌حل نظام رجوع کنند و بعداً امریکا در مقابل‌اش تحت شعار راه‌حل بشردوستانه(حقوق بشر) در یمن قرار گیرد، آن‌گاه‌ست که راز پشت پرده‌ی سیاست انگلیسی-امریکایی به عموم برملا می‌شود. 

امریکا واقعاً خواهان خاتمه‌ی جنگ در یمن است؛ زیرا غلامان سعودی‌اش را براشفته و خسته ساخته، حالآن‌که نوکران حوثی‌اش از توافق‌نامۀ يستغلون به خوبی بهره می‌گیرند تا صدای‌شان را برای این‌که سهم بزرگی را در راه‌حل سیاسی پیش‌بینی شده به دست بیاورند و از سوی دیگر، انگلیس در تهدید راه‌حل نظامی از یمن بهره‌برداری می‌کند. ‏این باعث شد که سازمان ملل پس از یک انتظار ۴ ماهه‌‌ی توافقنانه‌ی يستغلون، حوثی‌ها را بخاطر تأخیر و جلوگیری از همان توافقنامه ملامت کند؛ زیرا توافقنامه‌ی مذکور برنامه‌ی استقراریافته‌ی دولت را در چند روز آینده در مراحل ابتدائی آن اجراء می‌کند؛ طوری‌که اخیراً همین موضوع توسط مارتین گریفیتس، فرستاده‌ی سازمان ملل برای یمن بیان شد. 

ای اهل یمن... ای اهل ایمان و حکمت! جنگ انگیسی-امریکایی سرزمین شما را تضعیف نموده، فرزندان شما را به قتل رسانیده است، هتک حرمت به کرامت شما کرده و فقر و تهی‌دستی را برای شما تحمیل نموده است. بناءً تا چه زمانی مانند مرده‌گان خفته در قبر خاموشی اختیار می‌کنید، تکیه بر سازمان ملل استعمارگر می‌زنید تا مشکلات شما را حل کند و آتش استعمارشان را شعله‌ور می‌کنید؟  ‏یگانه راه‌حل برای مشکلات شما اینست که برای تحکیم قانون رب و پروردگار‌تان توسط برپایی مجدد خلافت راشده‌ی ثانی بر منهج فعالیت کنید؛ زیرا باعث عزت و کامیابی شما در دنیا و آخرت می‌گردد. 

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه یمن

ادامه مطلب...

امریکا مرد مریضِ قرن بیست‌ویکم در لبه‌ی پرتگاه!

  • نشر شده در سیاسی

پس از جنگ سرد، شوروی سوسیالیست در برابر امریکای کپیتالیست به زانو درآمد. از آن زمان به این‌سو امریکا نظم نوین لیبرال را به جهانیان به معرفی گرفت. با توجه به اوضاع سیاسی بین الملل، نظمی را که امریکا ذریعۀ ترویج و تطبیق افکار کپیتالیزم و دموکراسی به میان آورده‌است در معرض زوال و اُفول  قرار دارد. طوری‌که، این‌بار این مسئله از زبان مفکرین و محققین غرب سر داده می‌شود. چنان‌چه، در تازه‌ترین مورد مؤرخ 2 اپریل 2019م، نشریۀ فارِن پالیسی(Foreign Policy) نیز با ذکر دلایل مستدل و شواهد آشکارا به اثبات رسانده‌ بود که امپراتوری امریکا در قرن بیست‌ویکم به پیره مردِ مریض مبدل شده‌، و تا جائی‌که حتی نمی‌تواند منافع ملی خود را از محکوم شدن به فروپاشی نجات دهد. از سوی دیگر، می‌بینیم که تاریخ بشریت همواره شاهد برپائی و زوال قدرت‌های بزرگ بوده‌است؛ از امپراطوری روم گرفته تا فارس و از سلطنت چین گرفته تا مغول، مصر الی خلافت عثمانی وغیره... بناء این‌که امریکا، ابر قدرت فعلی جهان نیز به سرنوشت گذشتگان گرفتار گردد، بنا بر نشانه‌های واضح و آشکار به صراحت قابل پیش‌بینی می‌باشد.

در حقیقت، قدرت‌های گذشته بنابر دو شاخص‌ عمده – عوامل داخلی و خارجی – به ضعف، شکست و انهدام مواجه گردیده‌اند؛ عواملِ که در اوضاع سیاسی داخلی و خارجی امریکا بطور آشکارا قابل دید می‌باشد. براساس نشریۀ فارِن پالیسی، در حال حاضر تعدادی زیادی از سناتوران کانگرس امریکا بطور مستقیم از دولت‌های خارجی در کانگرس امریکا نماینده‌گی می‌کنند؛ یعنی از سوی کشورهای خارجی تطمیع گردیده و به نفع آن کشورها لابی‌گری می‌کنند. چنان‌که، مداخلۀ روسیه در انتخابات 2016م امریکا می‌تواند واضح‌ترین نمونه بر این مدعا باشد. از سوی دیگر، نهادهای امنیتی و سیاسی امریکا از قبیل سازمان استخبارات(CIA) و وزارت دفاع(پنتاگون) در خصوص سیاست خارجی امریکا اعتراضات و اختلافات عمیقی خود را بطور مداوم ابراز کرده‌اند. به عنوان مثال، CIA بمنظور خصوصی‌سازی جنگ‌ها در سرزمین‌های تحت اشغال امریکا همیشه از نفوذ استخباراتی خود در داخل قصر سفید استفاده کرده‌است؛ تا جائی‌که، بارها توانسته قناعت قصر سفید را درین زمینه بدست آورد. این درحالی‌ست که پنتاگون در مورد چنین پالیسی‌ها و اقدامات CIA همواره انتقاد و اعتراض شدید خود را ابراز کرده‌است. چنان‌که در سال 2018م، CIA در تبانی با تعدادی از لابی‌گران(سناتوران کانگرس) کمپنی بلک‌واتر را به قصر سفید پیشنهاد کردند تا قرداد پروژۀ خصوصی‌سازی جنگ افغانستان را با کمپنی مذکور عقد نمایند. زیرا، بلک‌واتر کاهش چشم‌گیر مصارف جنگی امریکا در افغانستان را از 55 میلیارد دالر به 6 میلیارد دالر در سال به دونالد ترمپ پیشنهاد نموده بود؛ پیشنهادی که چشم ترمپ را خیره ساخته و توجه اش را بخود جلب نمود. اما پنتاگون انتقاد شدید و جدی خود را در زمینۀ خصوصی‌سازی جنگ افغانستان ابراز کرد.  

چون امریکا بیشترین مصارف خود را در عرصۀ نظامی اختصاص داده‌است؛ طوری‌که، بیش از 500 پایگاه نظامی خود را در نقاط مختلف جهان مستقر ساخته‌است و ده‌ها تریلیون دالر را در عرصۀ نظامی از سال 2001م به این‌سو به مصرف رسانیده‌است. چنان‌چه، تنها در شرق‌میانه حدود 7 تریلیون دالر را برای تداوم جنگ‌های داخلی در کشورهای مختلف عربی مصرف نمود؛ امری که در این اواخر از سوی ترمپ به باد مسخره گرفته شد. از سوی دیگر، جنگ امریکا در افغانستان تا سال 2016م بیشتر از 1.07 تریلیون دالر هزینه برداشته‌است؛ این در حالی‌ست که در تازه‌ترین گزارش، شبکۀ تلویزیونی الجزیره اعلام داشته‌است که امریکا سالانه 62 میلیارد دالر را در افغانستان هزینه می‌کند، که 5 میلیارد دالر آن به حکومت افغانستان تحویل داده می‌شود و متباقی 57 میلیارد دالر آن مستقیماً به پایگاه‌های مختلف نظامی و استخباراتی امریکا در افغانستان سپرده می‌شود. این در حالی‌ست که امریکا تا گلو در قرض فرو رفته و با وام‌گیری بیش از 22 تریلیون دالر به عنوان مقروض‌ترین دولت دنیا در سال 2019م، شناخته شده‌است.

طوری‌که می‌دانیم، امریکا برای ترویج و تحکیم نظم امریکائی، مفکورۀ جهانی شدن(Globalization) را جهت وابسته‌سازی دولت‌های غربی و شرقی از لحاظ سیاسی، اقتصادی و ایدیولوژیک به نظم جهانی لیبرال به کار گرفت. طوری‌که، مفکورۀ جهانی شدن را همواره منحیث مهم‌ترین اساس و تهداب برای دموکراسی و هم‌پذیری ملت‌ها به رُخ جهانیان می‌کشید، اما با روی کار آمدن ادارۀ ترمپ دیگر مفکوره‌ی بنام جهانی شدن در کار نمی‌باشد. زیرا، وی از آغاز دورۀ کارزارهای انتخاباتی‌ تا اکنون شعارهای «اول امریکا» و «امریکا را دوباره برتر می‌سازیم!» را سر می‌دهد؛ امری که چرخش کامل امریکا را از دیدگاۀ ایدیولوژیک نشان می‌دهد. بناء یکی از نشانه‌های انحطاط فکری امریکا پشت کردن به مفکورۀ مذکور و رو آوردن به برتری جوئی سرخ‌پوستانه می‌باشد. این هویداست که افکار(ایدیولوژی‌ها) با حمل و تطبیق ارزش‌ها و مفاهیم اساسی خویش باقی می‌ماند؛ امری که امریکا از آن عدول نموده و نهایتاً منتج به سقوط واقعی نظم سیاسی آن در سطح دنیا می‌گردد. چنان‌چه، جان گلتُنگ، پروفیسور نارویژی که سقوط کمونیزم، وقوع حملۀ 11 سپتامبر 2001م و بحران اقتصادی سال 2008م را پیش‌بینی کرده بود، در سال 2000م، چنین پیش‌بینی کرده بود که امریکا در ظرف 25 سال به زوال سیاسی مواجه خواهد گردید. این درحالی‌ست که وی در ماه اپریل 2018م، تصریح کرده‌است که به قدرت سیدن دونالد ترمپ به کرسی ریاست جمهوری، زوال قدرت جهانی و شکست نظم سیاسی امریکا را بیش‌تر از پیش متحقق خواهد ساخت. از طرفی دیگر، روزنامۀ دیلی‌میل(Daily Mail) گزارش می‌دهد که براساس پیش‌بینی فاکس‌بزنس(Fox Business)، امریکا تا سال 2030م به سومین قدرت اقتصادی دنیا مبدل می‌گردد، زیرا عواید ناخالص داخلی(GDP) چین تا سال 2030 به مرز 64.2 تریلیون دالر خواهد رسید؛ این درحالی‌ست که امریکا عواید ناخالص داخلی به 30 تریلیون دالر خواهد رسید.

از این‌که سیستم حکومتداری امریکا نظام فدرال می‌باشد و هر ایالت امریکا بطور جداگانه پالیسی، صلاحیت و بودجۀ انکشافی منحصر به فرد خود را داراء می‌باشد. از چندین سال به این‌سو، تعدادی از ایالت های امریکا به شمول کالیفورنیا خواستار جدائی از بدنۀ امریکا می‌باشد. از این‌رو، از دید داخلی ظرفیت بالقوه وجود دارد تا روند جدائی‌طلبی هم‌مانند بریگزیت در داخل امریکا بیشتر شدت گیرد که در دراز مدت باعث تشدید انزوای سیاسی امریکا و جدائی اکثریت ایالات از بدنۀ امریکا گردد. از طرفی دیگر، مردم عام امریکا نسبت به پالیسی‌های که از سوی دولت اعمال می‌گردد متردد و بی‌باور هستند. طوری‌که امریکا به بهانۀ مبارزه با تروریزم، در سال 2001م جنگ افغانستان را آغاز کرد و در سال 2003م به جنگ عراق دامن زد و با حیله و مکر سیاسی تریلیون‌ها دالر را به بهانۀ دفاع و حفاظت از خاک و مردم امریکا از جیب مردم خود به غارت برده و ذریعۀ آن جنگ متداوم و نیابتی را بمنظور تأمین اهداف استراتیژیک خود در سرزمین‌های مختلف اسلامی مشتعل ساخته‌است؛ جنگی که پایان یافتن آن تا مسلط شدن امریکا بر آسیای‌میانه و بحیرۀ کسپین(دریای خزر) قابل پیش‌بینی نیست.

در آخر مشاهده می‌کنیم که دگرگونی‌های داخلی و زوال نظم سیاسی امریکا و نیز ظهور قدرت‌های نوین اقتصادی و نظامی دلالت به این می‌کند که امریکا آخرین نفس‌های عمیق خود را می‌کشد؛ طوری‌که نشانه‌های زوال آن هم از بعد داخلی و هم از بعد خارجی بطور واضح قابل رویت می‌باشد. از سوی دیگر، مفکرین و دانشمندان غرب پس از تفحص و بررسی عمیق اوضاع سیاسی امریکا به این نتیجه رسیده‌اند که امریکا دیگر «امریکای 20 سال قبل» نیست، زیرا امریکا به مردِ مریض قرن بیست‌و‌یکم تبدیل شده و عاجز تر از آن است تا مشروعیت خود را منحیث قدرت برتر جهان در آینده حفظ نماید و احتمال این وجود دارد که قدرت های تازه‌ظهور نظیر چین، هند، جاپان و روسیه بزودی از امریکا پیشی گیرند. اما با در نظر داشت معیارهای که برای ابر قدرت شدن وجود دارد، هیچ کدام از این کشورها قادر نخواهند بود تا بر جایگاه نخست جهان تکیه زده و نظم جدیدی را پدید آورند. چنانچه، یکی از آن معیارها موجودیت یک ایدیولوژی است که کشورهای ذکر شده فاقد آن بوده تا در صورت فروپاشی ایدیولوژی سرمایه داری برای جهانیان پیش‌کش کنند، و این خود فرصت را در اختیار امت مسلمه قرار می دهد تا یک بار دیگر نظم جهانی را به دست گیرند و جهان را آن طور که اسلام می خواهد رهبری کنند.

مسلم بغلانی

ادامه مطلب...

سخن هفته: واقعیتِ این‌که صلح به معنای پایان جنگ نیست،‌آفتابی شد!

  • نشر شده در سیاسی

امریکا هژده سال است که در افغانستان می‌جنگد، در کنار این همواره برای مردم امیدِ «صلح» را نوید می‌دهد. واقعیت این‌که در این هژده سال چیزی از این دست امیدهای کاذب تحقق نیافته،‌ مگر این‌که دامنه‌ی جنگ و خشونت روزتاروز گسترده شده و قربانی‌های مردم افغانستان بیشتروبیشتر شده است.

هرچند مذاکره‌ی صلح با طالبان هرازگاهی پایان جنگ و خشونت تعریف می‌شود، اما از زمان حامد کرزی تاکنون چندین لویه جرگه با مصارف‌گزافِ مالی به منظور آوردن صلح برگزار شده، ولی هیچ یک به جز حیف‌ومیل بیت‌المال و کارشکنی مردم، هیچ دست‌آوردِ در پی نداشته است. چنان‌چه در لویه جرگه مشورتی جاری 369 میلیون افغانی در نظر گرفته شده که مصرف شود. برعلاوه رختصی‌های دوام‌دار منجر به میلیون‌ها افغانی خساره برای کسب‌وکار مردم گردیده، و نیز بندش راه‌ها در پایتخت برای شش میلیون باشنده‌ی کابل مشکلات زیادی را بوجود آورده است که ای کاش در آن دروغ نمی‌گفتند!  

آیا گاهی فکرده‌اید که «صلح» و «امنیت» بزرگ‌ترین دورغ و بازی کلان سیاسی دولت و امریکایی‌ها در افغانستان است، که رسیدن به آن خیال و فریبِ بیش نیست؟ آیا می‌دانید که زلمی خلیل‌زاد نماینده‌ی ویژه امریکا در تازه‌ترین اظهاراتش پیرامون صلح با طالبان چه گفت؟ وی بسیار واضح و آفتابی بیان داشت که؛ "موافقه با طالب، خشونت در افغانستان را به کلی ختم نخواهد داد."

ما بارها این واقعیت را که «توافقِ صلح با طالبان به معنای پایان جنگ نیست» در مقالات، تحلیل‌ها، اعلامیه‌ها و بیانات رسمی آشکار ساخته ایم که افغانستان من‌حیث پروژه‌ی جنگی امریکا در منطقه، مورد استفاده قرار می‌گیرد. و گفتگوهای صلح بهانه‌ایست تا طالبان به دولتِ دست‌نشانده‌ی افغانستان تسلیم و یا تلفیق گردند. چنان‌چه در «بیان رسمی» مؤرخ 2019/07/02 چنین گفته بودیم: "برنامه‌ی صلح هرگز شما را به امنیت و رفاهی که توقع دارید نمی‌رساند؛ بلکه سبب می‌شود تا صفحه دیگری که صحنه سیاست و جنگ را در افغانستان پیچیده‏تر ساخته و استعمار تحت نام نو و شعار ریشه‌های حضور نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را مستحکم‌تر نماید و بعد از ختم مقاومت علیه اشغال‌گران، مسلمانان افغانستان دیگر حتی بر تربیۀ زن، فرزند و خانوادۀ خود قادر نخواهند بود و هر نوع ذلت دامن‌گیر فرد فرد مسلمان این سرزمین خواهد شد."1

هم‌چنان در تحلیل دیگر چنین گفته بودیم: "امریکا در حال حاضر از میزان هنگفتی قرضی رنج می‌برد که اقتصاد آن را تهدید می‌کند؛ اقتصادی که در سال 2008م با بحران مواجه شد و پیامدهای آن هنوز هم ادامه دارد. این کشور در جنگ‌هایی‌که در خاورمیانه راه‌اندازی کرده چیزی در حدود هفت تریلیون دالر هزینه نمود... و جنگ افغانستان تاکنون در حدود یک تریلیون‌وهفتاد میلیارد دالر هزینۀ مالی به علاوۀ کشته شدن بیشتر از 2400 تن سرباز امریکایی و اصابت هزاران تن دیگر به زخم‌های سنگین، معلولیت همیشه‌گی و بیماری‌های روانی روی دست امریکا قرار داده؛ اما با وجود این همه خسارت انسانی و اقتصادی بزرگ، بازهم امریکا در شکست‌دادن گروه طالبان ناکام مانده است. پس از آن که امریکا در شکست‌دادن گروه طالبان از طریق نظامی ناکام ماند، به این نتیجه رسید که هیچ راهی به جز کشانیدن این گروه به پای میز مذاکره در برابر آن باقی نمانده، و امریکا این را یگانه گزینه‌ای شناخت ‌که می‌توان با استفاده از آن پایش را طوری از جنگ افغانستان بیرون کشد که نشانه‌های شکست در آن دیده نشود. اینک این گزینه تبدیل به گزینه‌ی استراتیژیک فعال امریکا در افغانستان مبدل شده است."2

"فرض بر این‌که توافق صلح با طالبان انجام شد، سرنوشت ده‌ها گروه دیگر که نهادهای استخباراتی خارجی و افغان، آن‌ها را گروه‌های تروریستی خطرناک عنوان می‌کنند، چه خواهد شد؟"3 آن‌چه که خلیل‌زاد آن را آشکارا گفت، که پس از توافق با طالب جنگ و خشونت در افغانستان ادامه خواهد داشت. وی آنچه را که تهدیدِ داعش عنوان نمود، مبین آن است که امریکا باوجود توافق احتمالی صلح با طالبان، در افغانستان حضور خواهد داشت. فعالیت داعش در ولسوالی‌های اچین و خوگیانی ننگرهار و نیز ظاهر شدنِ ویدیویی منسوب به رهبر داعش، و هشدار آن به امریکا و متحدان آن بیانگر این است که امریکا پس از توافق با طالبان، خواهان پایان جنگ و خشونت نیست.

آیا مذاکره با یک گروه و تبلیغ بر حضورِ بیش از 20 گروه دیگر که آن‌ها را گروه‌های تروریستی عنوان می‌کنند، و جالب این‌که مشخصاً از آن‌ها نامی برده نمی‌شود، به معنای اهداف پنهان و مرموزِ امریکا در افغانستان نیست؟ آیا می‌دانید که دولتِ دست‌نشانده و حتا گروه طالبان با چه هیولای‌گسترده و اشتباه استراتیژیک مواجه اند؟ هیولای‌جهنمی که جز اتحاد، یک‌پارچگی و ایستادن در برابر آن می‌تواند به آن نقطه پایان بگذارد، در غیر این اعتماد به آن معنایش تداوم جنگ و خشونت، حتا خطرناک‌تر از وضعیت کنونی خواهد بود.

احمدصدیق احمدی

منابع:

1-     http://www.hizb-afghanistan.com/topic/content.aspx?id=6745

2-      http://www.hizb-afghanistan.com/topic/content.aspx?id=6751

3-     http://www.hizb-afghanistan.com/topic/content.aspx?id=6766

ادامه مطلب...

ماه رمضان توسط حساب فلکی ثابت نمی‌شود

(ترجمه)

از عبد الله بن عمر رضی الله عنهما روايت است كه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود:

«إِنَّا أُمَّةٌ أُمِّيَّةٌ، لاَ نَكْتُبُ وَلاَ نَحْسُبُ، الشَّهْرُ هَكَذَا وَهَكَذَا»

(رواه بخاری و مسلم)

ترجمه: ما اُمت ناخوان هستيم؛ از نوشتن و حساب كردن(علم نجوم و فلکی) استفاده نمی‌کنيم؛ ماه گاهی اين قدر و گاهی اين قدر می‌شود(توسط باز کردن و بسته نمودن انگشتان دست‌های خود، نخست، بيست‌ونه و سپس، سی روز را نشان داد).

توضیح حدیث

در این حدیث بیان شده که ما امت ناخوان هستیم؛ یعنی در امور عبادات برای ما اجازه نیست که از علم نجوم یا حساب فلکی استفاده نمائیم؛ زیرا عبادات در اسلام توقیفی بوده(مقدار، زمان و کیفیت ادای عبادات از نزد الله متعال تعیین شده که تغییر و تبدیل یا علت‌جوئی در آن‌ها جای ندارد)؛ همان طوری‌که الله سبحانه وتعالی امر کرده، باید انجام شود؛ چنانچه یک نماز در وقت معیین آغاز و در وقت معیینی انتهاء می‌یابد که مرتبط به آفتاب است؛ همین طور الله سبحانه وتعالی ثبوت آغاز و انتهای ماه رمضان را به مهتاب مرتبط نموده است و همین‌طور روزه گرفتن و افطار را به شفق و آفتاب، مرتبط نموده است.

لذا هیچ احدی را حق داده نشده که اوقات عبادات را به غیر این طریقه محدود سازند؛ بناءً هیچ کسی حق ندارد که این روزها را به حساب و شمارش سی روز وغیره منحصر کند؛ چنانچه در این زمان بعضی مردم علاقه‌مند هستند که رمضان را به ماه‌های میلادی، که شمار آن‌ها ثابت اند و تغیر نمی‌کنند، بشمارند.

ایام ماه مبارک رمضان پرفیض می‌باشد، که گاهی سی روز و گاهی بیست‌ونه روز می‌آید و این ضابطه مرتبط به طریقۀ حساب نبوده؛ بلکه مربوط به رویت یا دیدن مهتاب و اعلان دخول ماه رمضان از طرف امام یا خلیفۀ مسلمین می‌باشد؛ چنانچه دیده شده که رمضان یک سال با رمضان سال گذشته تفاوت داشت و با رمضان سال بعدی مساوی بود. لذا هیچ نوع برنامه یا محدودیت دیگری نیست، جز سنجش به رویت مهتاب. اکنون تنها مسأله‌ای که باقی ماند، همان دیدن یا عدم دیدن مهتاب است، این موضوع هیچ ارتباطی به علم فلکی نداشته و جواز هم ندارد که مطابق علم فلکی حکم شود؛ این موضوعی است که نبی کریم صلی الله علیه وسلم به آن در این حدیث و احادیث و نصوص دیگری اشاره کرده و برای ما خبرداده است که عبادات و اوقات آن‌ها همه توقیفی بوده؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی امر فرموده و پیامبرش صلی الله علیه وسلم به ما رسانیده است، باید انجام یابند؛ نه به طریقه غیر آن.

اما نسبت امی بودن به این امت، چندین توجیه دارد: از جمله این‌که پیامبر صلی الله علیه وسلم خودش امی و درس نخوانده بود و به قوم امی فرستاده شده بود، گویا امی بودن یک صفت قوم عرب بود؛ طوری‌که الله متعال فرموده:

﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ﴾

[جمعه: 2]

ترجمه: الله ذاتیست كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگيخت.

از الله سبحانه وتعالی آرزومندیم که چنانچه دین ما را برای ما تکمیل کرده است؛ همان طور محفوظش بدارد و توفیق نصیب ما گرداند تا بتوانیم به طریقۀ سلیم و با صلابت به آن عمل نمائیم؛ طریقه‌ای که در آن عصیان و نافرمانی نکرده باشیم و نه در دین الله چیزی افتراء کرده باشیم! اللهم آمین!

خلاصه حدیث

از حدیث فوق واضح می‌شود که ماه رمضان از دیدن مهتاب ثابت می‌شود؛ نه از علم نجوم و حساب فلکی و این‌که ماه رمضان گاهی سی روز و گاهی بیست‌ونه روز می‌باشد. هم‌چنان واضح گردید که عبادات و اوقات آن‌ها همه توقیفی بوده؛ همان طوری‌که الله متعال امر فرموده و پیامبرش صلی الله علیه وسلم به ما رسانیده است، باید انجام یابد؛ نه به طریقۀ غیر آن.

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه