پنجشنبه, ۱۷ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

جایگاه امام عادل

(ترجمه)

در تحفۀ آحوذی شرح جامع ترمذی، باب”مَا جَاءَ فِي الْإِمَامِ الْعَادِلِ” از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَأَدْنَاهُمْ مِنْهُ مَجْلِسًا، إِمَامٌ عَادِلٌ وَأَبْغَضَ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ وَأَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَجْلِسًا، إِمَامٌ جَائِرٌ.»

ترجمه: محبوب‌ترین مردم نزد الله در روز رستاخیر و نزدیک‌ترین آنان به الله از لحاظ جایگاه و منزلت حاکم عادل است، کسی‌که بیشتر مورد خشم الله قرار گرفته و دورترین آنان به الله از لحاظ جایگاه و منزلت، حاکم ظالم است.

ملا علی قاری هروی گفته است که (إن أحب الناس) یعنی محبوب‌ترین آنان و امام مناوی گفته است کسانی‌که بیش از دیگران از محبت الله سبحانه وتعالی سعادت‌مند هستند. (وأدناهم) یعنی نزدیک‌ترین آن‌ها، (منه مجلسا) ملا علی قاری گفته است که از جهت مقام و مرتبه‌ به الله سبحانه وتعالی نزدیک هستند و امام مناوی گفته است که نزدیک‌ترین آن‌ها از روی کرامت و بلند‌ترین آن‌ها از روی منزلت خود. (إمام جائر) یعنی حاکم ظالم.

از قاسم بن مخیمره روایت است که گفت: «إنما زمانكم سلطانكم، فإذا صلح سلطانكم ، صلح زمانكم، وإذا فسد سلطانكم، فسد زمانكم» ترجمه: بدون شک که زمان شما وابسته به حاکم شماست، اگر حاکم شما اصلاح شد زمان شما اصلاح می‌شود و اگر حاکم شما فاسد شد زمان شما نیز فاسد خواهد شد.

روایت است: هنگامی‌که خلیفۀ مسلمانان، عمر بن عبدالعزیز رحمه الله به خلافت رسیدند، به حسن بصری رحمه الله نامه‌ای نوشت و از او دربارۀ ویژگی‌های امام عادل پرسید. امام حسن بصری رحمه الله برای خلیفه چنین نوشت:

«ای امیر المؤمنین! بدان که الله عزوجل امام عادل را هدایت‌گرِ هر کج‌رو، بازدارندۀ هر ستمگر،  اصلاح کننده هر تبه‌کار، نیرو و قدرت هر ناتوان، حامی هر مظلوم و پناهگاه هر ستم‌دیده قرار داده است. ای امیر‌المؤمنین! امام عادل همچو چوپانی مهربان و دل‌سوز است که بهترین چراگاه را برای گله‌اش برگزیده، آن‌ها را از چراگاه‌های خطرناک دور می‌کند، از آنان در مقابل حیوانات درنده محافظت کرده و اجازه نمی‌دهد در معرض گرمای شدید یا کدام گزندی قرار گیرند.

ای امیر المؤمنین! امام عادل مانند پدری مهربان برای فرزندانش است که وقتی کوچک هستند برای راحتی آن‌ها و طلب رزق و روزی تلاش می کند و زمانی‌که بزرگ شدند به آن‌ها آموزش می‌دهد و تا زمانی‌که زنده است برای فرزندان خود ذخیره می‌کند تا بعد از مرگش اندوخته‌ای داشته باشند. ای امیر المؤمنین! امام عادل مانند مادر دل‌سوز و مهربانی است که فرزندان خود را دوست دارد، فرزند خود را در دوران بارداری به دشواری حمل کرده و با دشواری زاییده و آن را در نوزادی پرورش می‌دهد؛ طوری‌که شب‌ها را بخاطر فرزندش با بیداری سپری کرده با آرامش آن آرام می‌گیرد، گاهی او را شیر می‌دهد و گاهی از شیر جدا می‌کند و با خوشحالی فرزندش خوشحال شده و با ناراحتی‌ آن غمگین می‌شود.»

ای مسلمانان! آیا حکام شما این صفات را دارند؟ آیا وضعیتی را که در آن به سر می‌برید، نمی‌بینند؟ ما در ابتدا حکام خود را مقصر می‌دانستیم؛ سپس آنان را خائن پنداشتیم؛ اما اکنون می‌بینیم که انواع فسق، فجور و کفر آن‌ها را احاطه کرده است. تصاویری دیده‌ایم که زبان‌های‌مان از گفتن آن عاجز است و زبان عربی توان این را ندارد که زبونی و تبه‌کاری آن‌ها در حق امت اسلامی را بیان کند و دیگر هرگز از عدالت و بی‌عدالتی آن‌ها سخن نمی‌گوییم، پس روز قیامت در نزد الله سبحانه وتعالی چه حالتی خواهند داشت؟ و از الله متعال عافیت و سلامتی مسئلت داریم.

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

منفور‌ترین مردم نزد الله سبحانه وتعالی چه کسانی هستند؟

(ترجمه)

از عبد الله بن عباس رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«أبغض الناس إلى الله ثلاثة ملحد في الحرم ومبتغ في الإسلام سنة الجاهلية ومطلب دم امرئ بغير حق ليهريق دمه». (رواه البخاری)

ترجمه: منفورترین مردم نزد الله (سبحانه وتعالی) سه تن هستند:  ملحد در حرم، کسی‌که در اسلام به دنبال زنده کردن سنت جاهلیت است و‌ کسی‌که در پی دیگری است تا به ناحق خونش را بریزد.

این حدیث شریف درباره مبغوض‌ترین افراد در نزد الله سخن می‌گوید. اولین آنان کسی است که در مسجد الحرام دست به الحاد می‌زند؛ یعنی کسی‌که بر بندگان الله سبحانه وتعالی جور و ستم می‌کند و بعد از آن‌که حق را می‌شناسد آشکارا از الله سبحانه وتعالی نافرمانی نماید. این افراد به قدری در دین اسلام علم و آگاهی دارند که اگر دربارۀ موضوعی از آنان سوال بپرسی حتماً پاسخ می‌دهند. می‌دانند که الله سبحانه وتعالی به چه چیزی دستور داده و از چه چیزی نهی فرموده است و می‌دانند که چه اعمالی باعث خوشنودی الله سبحانه وتعالی شده و چه اعمالی الله را ناراضی می‌سازند با این وجود بازهم به نافرمانی الله سبحانه وتعالی افتخار نموده، شریعتش را انکار می‌کنند و به کفر، اهل کفر و راه شیطان نزدیکی می‌جویند، آن‌گاه به تغییر و تحریف شریعت الله سبحانه وتعالی پرداخته، قانون جنگل یا قانون کفر را جایگزین آن می‌کنند؛ گویا نمی‌دانند که الله سبحانه وتعالی مهلت می‌دهد؛ اما فراموش نمی‌کند و عذاب الله سبحانه وتعالی در دنیا و یا در آخرت آنان را فرا می‌گیرد. در این زمانه چنین افرادی چقدر فراوان است.

موضوع دیگری که در این حدیث شریف به آن اشاره شده و الله سبحانه وتعالی از این عمل و اهل آن بیزار است، اینست که شخصی به نزد علمای آگاه، مخلص و هدایت شده آمده و بخواهد آنان را به دوران جاهلیت بازگرداند، دورانی‌که هدف مردم آن در زندگی فقط لذت بردن و منفعت جستن از مخلوقات الله سبحانه وتعالی بوده، بدون این‌که کدام قانون محاسبه یا پیگردی وجود داشته باشد. این اشخاص تلاش دارند که بندگان الله سبحانه وتعالی را به دوران پیش از اسلام بازگردانند؛ زیرا بخاطر هدایتی‌که شامل حال مسلمانان شده است، از آنان متنفر هستند و از زمان بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم تا کنون این‌چنین افرادی وجود داشته است. ما کسانی را می‌بینیم که مسلمانان را به اعمالی دعوت می‌کنند که قلب را به لرزه انداخته و عقل سلیم از انجام دادن آن اعمال امتناع می‌ورزند و از مسلمانان می‌خواهند که پیروان این اعمال را پذیرفته و در مقابل مخالفان آن موقف بگیرند. پس الله سبحانه وتعالی حق دارد از آن‌ها متنفر باشد و عذابی را که مستحق آن هستند در ازای فسادی‌که در حق بشریت و انسانیت انجام داده اند، بر آنان مسلط کند.

آخرین مطلبی‌که حدیث شریف به آن اشاره نموده فقط از جانب کسانی‌که بیماری روانی و مشکل ذهنی دارند، صادر می‌شود. پس آن‌ها را می‌بینی که سعی دارند به ناحق خون یک انسان را بریزند و تلاش می‌کنند بدون هیچ انگیزه شرعی و فقط برای اشباع خواهشات بیمارگونه خود و بخاطر کینه‌ای که نسبت به بشریت دارند، خون انسان‌ها را به ناحق بریزند. بنابراین، می‌بینی که آن‌ها از کشته شدن، ظلم و ستم بالای مخلوقات الله لذت می‌برند و از  مصیبت‌هایی‌که بر سر دیگران می‌آید، بهره‌ می‌برند و در صدد افزایش آن‌ها هستند. الله سبحانه وتعالی از این گروه بیزاری جسته و عذاب دردناکی در دنیا و آخرت برای‌شان وعده داده است.

ما مسلمانان باید با تمام توان در مقابل این افراد ایستاد‌گی کنیم و به اعمال شوم‌ آنان خاتمه دهیم، تا عذابی را که الله سبحانه وتعالی در دنیا برای آنان وعده داده است، زودتر بر آنان بچشانیم؛ این‌گونه به رضایت الله سبحانه وتعالی دست یافته و وظیفه خویش را انجام داده‌ایم.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم، زود‌تر گشایشی را در دستان ما قرار دهد که به اعمال شوم این افراد خاتمه دهیم، امور را به صاحبان‌شان بازگردانیم، شریعت الله سبحانه وتعالی را در میان مردم تطبیق کنیم و بدین وسیله محبت الله سبحانه وتعالی را کسب کنیم.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

آيا می دانيد مفلس کيست؟

(ترجمه)

امام احمد حنبل در مسند خود از ابوهریره رضی الله عنه روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«هَلْ تَدْرُونَ مَنْ الْمُفْلِسُ" قَالُوا الْمُفْلِسُ فِينَا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ لَا دِرْهَمَ لَهُ وَلَا مَتَاعَ قَالَ "إِنَّ الْمُفْلِسَ مِنْ أُمَّتِي مَنْ يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِصِيَامٍ وَصَلَاةٍ وَزَكَاةٍ وَيَأْتِي قَدْ شَتَمَ عِرْضَ هَذَا وَقَذَفَ هَذَا وَأَكَلَ مَالَ هَذَا فَيُقْعَدُ فَيَقْتَصُّ هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ وَهَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ فَإِنْ فَنِيَتْ حَسَنَاتُهُ قَبْلَ أَنْ يَقْضِيَ مَا عَلَيْهِ مِنْ الْخَطَايَا أُخِذَ مِنْ خَطَايَاهُمْ فَطُرِحَتْ عَلَيْهِ ثُمَّ طُرِحَ فِي النَّارِ»

ترجمه: آيا می‌دانيد مفلس کيست؟ گفتند: مفلس در میان ما کسی است که درهم و کالایی (ثروتِ نقدی و غيرنقدی) ندارد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: مفلس در امت من کسی است که روز قيامت با انبوهی از (اعمال نيک، مانند) نماز و روزه و زکات حاضر می‌شود؛ ولی درحالی می‌آید که فلانی را دشنام داده و به آن يکی تهمت زده و مالِ اين را خورده و خونِ آن يکی را ريخته و فلانی را زده است. لذا از نيکی‌هايش به هريک از اين‌ها داده می‌شود؛ و اگر نيکی‌هايش پيش از ادای حقوقی که بر گردن دارد، تمام شود، از بدی‌های آنان گرفته می‌شود و به حسابِ او منظور می‌شود و سپس او را در آتشِ دوزخ می اندازند.

این حدیث از جمله احادیث مهمی شمرده می‌شود که باید معنا و مفهوم آن درک شود. برخی از مردم، با وجود انجام اعمالی مانند نماز، روزه و زکات مفلس هستند؛ زیرا یکی را دشنام داده و به دیگری تهمت زده، مالِ اين را خورده و خونِ آن را ريخته و فلانی را زده است.

مفلس بودن او بخاطر این است که از اعمال نیکویش که سرمایه وی محسوب می‌شود گرفته شده و به کسانی داده می‌شود که آنان را دشنام‌داده و لت و کوب کرده است. سپش اگر نيکی‌هايش پيش از ادای حقوق دیگران تمام شود، از بدی‌های آنان گرفته شده و به حسابِ او منظور می‌شود و سپس او را در آتش دوزخ می‌اندازند.

وقتی پیامبر صلی‌الله علیه وسلم از اصحاب خویش پرسیدند: «أتدرون من المفلس؟؛ آیا می‌دانید مفلس چه کسی است؟». در این جمله از کلمهٔ "أتدرون" استفاده نمودند که از کلمه "درایة" گرفته شده است و درایة به معنای علم به امور باطنی می‌باشد؛ پس در این‌جا منظور از "أتدرون" به معنای "أتعلمون" است؛ یعنی آیا می‌دانید مفلس حقیقی کیست؟ این جمله، سخن سیدنا علی کرم الله وجهه را تأیید می‌کند که فرمودند: «الغنى والفقر بعد العرض على الله؛ آن گاه كه اعمال[در قيامت]  به پيش‌گاه الله سبحانه وتعالی عرضه گردد، معلوم می‌شود که چه کسی ثروتمند و چه کسی فقیر است.»

وقتی‌که این سؤال از صحابه رضی‌الله عنهم پرسیده شد، آن‌ها بر اساس تجربیات خودشان پاسخ دادند: مفلس در میان ما، کسی است که هیچ درهم و دینار و هیچ مالی ندارد. معنای مفلس در نظر اصحاب رضی الله عنهم چنین بود؛ اما رسول الله صلی‌الله علیه وسلم در حدیثی‌که گذشت، در جواب اصحاب رضی‌الله عنهم فرمودند: نخیر، بلکه مفلس در امت من کسی است که روز قيامت با انبوهی از (اعمال نيک، مانند) نماز و روزه و زکات حاضر می شود...

ولی... جملۀ (أتَدْرُونَ مَنْ الْمُفْلِسُ؟)، قول سیدنا حضرت عمر رضی‌الله عنه را تایید می‌کند که فرمودند:

«من شاء صام ومن شاء صلى لكنها الاستقامة، لأن الصلاة والصوم والحج والزكاة هذه عبادات قد يفعلها الإنسان وفي نفسه إخلاص لها، وقد يفعلها نفاقاً، لكن مركز الثقل هو أن ينضبط على أمر الله»

ترجمه: هر کس می‌خواهد روزه بگیرد و هرکس می‌خواهد نماز بخواند؛ اما مهم اینست که ثابت قدم باشد؛ زیرا نماز و روزه و حج و زکات از جمله عباداتی هستند که انسان می‌تواند آن را از روی اخلاص انجام دهد یا از روی نفاق؛ اما مهم‌ترین مسئله اینست که انسان به دستورات الله سبحانه وتعالی پایبند و منضبط باشد.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که ما را بر حق ثابت قدم گرداند، ما را از بندگان پرهیزگار خود قرار دهد، گناهان ما را به اعمال صالح تبدیل نموده و ما را در روز قیامت خجل و رسوا نکند! اللهم آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

بعد از امتحان و غربال‌گری چه اتفاقی می‌افتد؟

(ترجمه)

عبدالله بن عمرو بن عاص رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت می‌کند که فرمودند:

«يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ زَمَانٌ يُغَرْبَلُ النَّاسُ فِيهِ غَرْبَلَةً، تَبْقَى حُثَالَةٌ مِنَ النَّاسِ، قَدْ مَرِجَتْ عُهُودُهُمْ وَأَمَانَاتُهُمْ وَاخْتَلَفُوا، فَكَانُوا هَكَذَا وَشَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ» (رواه ابوداود/3840)

ترجمه: به زودی زمانی فرا خواهد رسید که مردم غربال می‌شوند و انسان‌های کم ارزش می‌مانند که عهد و پیمان‌های‌شان باهم آمیخته شده و دچار اختلاف شده‌اند (پیامبر الله انگشتانش را در هم فرو برد) و فرمودند مانند این انگشتان.

در شرح ابوداود از شیخ عبد المحسن بن حمد العَبّاد آمده است: «يُغَرْبَلُ النَّاسُ فِيهِ غَرْبَلَةً» یعنی مردم امتحان و آزمایش می‌شوند تا افراد نیکوکار از بدکار متمایز و جدا شود و انسان‌های کم ارزش و فرومایه مانند کاه و پوستی که هنگام غربال کردن گندم و آرد در غربال می‌ماند باقی خواهند ماند، مواد خالص فرو می‌ریزد و پوست‌های آن‌ها که وارد سوراخ‌های غربال نمی‌شوند، باقی می‌مانند. بنابراین، کسانی‌که باقی می‌مانند همان ناخالصی و پوست‌های گندم هستند که وارد سوراخ‌های غربال نشده و هیچ خیری در آنان نیست.

این تشبیه را کسی کرده که از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید و وضعیت امت امروزی را به طور خلاصه بیان می‌دارد. گویا رسول الله صلی‌الله علیه وسلم درباره شام و اتفاقاتی‌که در آن‌جا رخ می‌دهد و درباره عراق، مصر، یمن، سودان و دیگر بلادمسلمین که ناله‌ها و فریادهای مردم به سوی پروردگارشان بلند می‌شود، سخن می‌گوید؛ جایی‌که امت در غربال ابتلا و آزمایش غربال گردیده و نسبت به دین خویش امتحان و آزمایش می‌شود تا چهره اصلی مدعیان ایمان که از دین به نفع خویش سوءاستفاده نموده و آن را منبع درآمد خود قرار داده‌اند افشاء و نمایان گردد و هویت واقعی تمام منافقان چرب زبان فاش و برملا شود؛ مانند کف روی آب که از بین می‌رود و آنچه که برای مردم منفعت و فایده دارد، باقی می‌ماند.

بلی، امروز واقعیت اینست که امت مورد امتحان و آزمایش قرار گرفته تا از هرگونه عیب و نقص پاک شده و آلودگی‌ها و ناپاکی‌هایش از آن خارج شود تا گروهی پاک و خالص باقی بماند و آن‌گاه نصرت و پیروزی الله سبحانه وتعالی بر آن‌ها نازل خواهد شد؛ زیرا نصرت و پیروزی الله سبحانه وتعالی شامل حال پاکان و پرهیزگاران می‌شود. پس ای آل محمد صلی‌الله علیه وسلم صبر پیشه کنید؛ زیرا وعدۀ نصرت و خلافت برای شما داده شده است.

پروردگارا! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و حل شود و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت منور گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان عید سعید اضحی را به تمام مسلمانان تبریک عرض نموده و وحدت مراسم دینی را اصل شرعی می‌داند Featured

اَلَلّهُ اَكْبَرُ اللَّهُ اَكْبَرُ ، لَاإِلَهَ إِلَا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ، اَللّهُ اَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان فرارسیدن عید سعید اضحی را به همه‌ای مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می‌دارد. ضمناً به بارگاه الله سبحانه وتعالی مخلصانه دعا می‌کنیم که طاعات، عبادات، مبارزات و قربانی‌های همه‌ مسلمانان را به رحمت خود قبول نموده و حج شان را مبرور گرداند.

عید نمادی از خوشی، سرور و وحدت در میان مسلمانان جهان است. متأسفانه امسال عید اضحی در سرزمین‌های مختلف در روزهای متفاوت تجلیل می‌شود. چنان‌که نظام حاکم در افغانستان روز یک‌شنبه را عرفه و روز دوشنبه را اول عید اعلام کرده، در حالی‌که در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی دیگر مبنی بر شهادت مسلمانان روز شنبه عرفه و یک‌شنبه اول عید قربان خواهد بود.

اختلاف در مراسم دینی فتنه‌ی عظیم بوده که مردم مسلمان افغانستان را در انجام تکالیف شرعی شان در حالت سردرگُمی قرار داده است. در حالی‌که بسیاری از مقامات نظام حاکم در مراسم حج حضور دارند، و خود شان نیز از وقوف حجاج در سرزمین عرفات و عرفه بودن آن روز آگاه هستند. حالا سوال این‌جاست که این مقامات نظر به فتوای خودشان عرفه و عید را تجلیل می‌کنند یا براساس مراسم حج؟! متأسفانه نظام حاکم با تأخیر یک روزه در اعلام عید، مغایر با شهادت سایر مسلمانان عمل می‌کند و این اقدام، نوعی بی‌اعتنایی و تفرقه‌افکنی در میان امت اسلامی پنداشته می‌شود. چنان‌که در عید فطر امسال نیز چنین بی‌دقتی و پراکندگی صورت گرفته بود که بعداً اصلاح گردید.

مراسم دینی موارد بسیار حساس هستند و نباید میدان رقابت دولت‌های ملی قرار گیرند. اصل شرعی نیز بر وحدت مراسم دینی در میان مسلمانان تأکید دارد. چنانچه رسول ‌الله صلی‌الله علیه‌و‌سلم واضح نموده است که رؤیت هلال ماه توسط هر مسلمان در هر جایی از دنیا، شرعاً مسلمانان را در سر‌زمین‌های ‌دیگر ملزم می‌گرداند تا مطابق به آن مناسبت‌های دینی خویش را تنظیم نمایند. در این مورد هیچ مسلمانی بر مسلمانِ دیگر و هیچ سر‌زمینی بر سرزمین دیگر برتری ندارد. به‌خصوص در عصر حاضر که در کمترین ثانیه‌ها خبر این شهادت به تمام مردم دنیا می‌رسد. اگر بعضی فتاوی قدیم در این مورد نیز وجود دارد، بدلیل واقعیت آن عصر و دوری مناطق از یکدیگر، در آن زمان قابل اعتبار بود. اما امروزه بدلیل تغییر واقعیت، آن فتاوی مشروعیت خود را از دست داده و نمی‌توان بر آن استدلال کرد. اصل شرعی در فقه حنفی نیز، شهادت دو مسلمان عادل را برای رؤیت هلال ماه جهت آغاز یا اختتام مناسبت‌های دینی کافی دانسته است که این امر بر تأکید مذاهب فقهی بر وحدت و اجتناب از تفرقه دلالت دارد.

بدون شک این از رحمت الله سبحانه وتعالی است که مسلمانان را امت واحد قرار داده و خواسته است که امت مسلمه در انجام شعائر دینی مانند: حج، روزه، جهاد، اعیاد و سایر احکام شرعی تقویم واحد داشته و متمایز از سایر ملل جهان باشند. طوری‌که احکام شرعی همه‌ای مسلمانان را مخاطب قرار داده است، نه یک ملت خاص و نه هم سرزمین خاص را.

در واقع آن‌چه مانع تطبیق احکام شرعی و وحدت مراسم دینی در میان امت گردیده، موجودیت مرزهای دولت ـ ملت، بی‌اعتمادی مسلمانان نسبت به یکدیگر و رقابت‌های قدرت می‌باشد. این عوامل نه‌ تنها که خوشی‌های امت را تقسیم نموده، غم‌های امت را نیز از یکدیگر بیگانه ساخته است. امروز سیاست‌های ملی، امت را آ‌ن‌قدر از خود بیگانه ساخته که حتی نمی‌داند در سودان چه جنایت جریان دارد، در کشمیر کی‌ها کشته می‌شوند و همین‌گونه قضیه‌ی غزه صرف یک قضیه داخلی برای خود فلسطینی‌ها پنداشته می‌شود. بسیاری‌ها از اثر چنین سیاست‌ غیرشرعی فکر می‌کنند ترکستان شرقی جزء قلمروی مشروع چین است.

بلی، عید اضحی ما را به یاد حضرت ابراهیم «علیه السلام» می‌اندازد؛ نماد فداکاری، توکُل و الگوی الولاء والبراء. بناءً اگر غزه دور است تاجیکستان که نزدیک با افغانستان است؛ آن‌جا فرامین ضد حجاب صادر می‌شود و خواهران مسلمان ما «وا معتصما» صدا می‌زنند؛ اما حُکام بنا بر مصلحت‌های سیاسی خاموش اند.

بناءً واجب است تا مسلمانان برای وحدت فکری، سیاسی و جغرافیایی زیر چتر دولت واحد خلافت راشده ثانی تلاش و مبارزه نمایند تا از شرّ چنین فتنه‌ها، سردرگُمی‌ها و تفرقه نجات پیدا کرده و روزهای خوشی و سرور مسلمانان از اندونیزیا تا مراکش واحد و مشترک باشد و یقیناً که یکی از روزهای بزرگ خوشی برای مؤمنان روزی‌ست که نصرت الله سبحانه وتعالی نازل شود و خلافت راشده ثانی قایم گردد.

وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ ۚ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (الروم، 4-5)

و در آن روز مؤمنان از نصرت الله متعال شاد مى‌گردند. هر كه را بخواهد نصرت مى‌كند، و اوست شكست‌ناپذير مهربان.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

منفعت ملی؛ خنجر زهرآگین!

  • نشر شده در سیاسی

)ترجمه(

مسلمانان منفعت ملی را نباید من‌حیث یک منفعت سیاسی بشناسند. منفعت سیاسی اصطلاح کامل است که در ثقافت اسلام داخل بوده و با اسلام موافقت دارد. لذا ما هیچ کتابی‌ را در فقه اسلامی سراغ نداریم که باب و یا فصلی ‌را در مورد ملیت و یا قومیت داشته باشد و یا این مفهوم را تأیید کرده باشد. هم‌چنان در هیچ یکی از نصوص شرعی و لغت عرب وارد نشده که مفهوم ملیت مورد توجه قرار گرفته باشد؛ زیرا معنی "وطنیت" که در زبان فارسی آن را ملیت می‌گوئیم، به معنی "سکن و اقام" یعنی مسکن گزین و مقیم می‌باشد. گفته می‌شود "وطن فلان بالمکان" یعنی فلانی در این‌جا ساکن و مقیم گردید و فلان مکان را برایش محل زندگی قرار داد اگر با دقت به این معنی نگاه کنیم، در می‌یابیم که هیچ رابطه‌ای بین قوانین و ارزش‌های سیاسی که دولت قطر برای منافع مردم و خواسته‌های شهروندان اتخاذ می‌کند و بین این مفهوم وجود ندارد.

ما شاهد تغییرات و تبدیلات این قوانین در زندگی طبیعی خود در پی انقلاب‌ها و سقوط ایدیولوژی‌ها هستیم؛ به گونۀ مثال؛ ملت اروپا بر ضد ظلم حکومتی که محصول تبانی و سازش کلیسا با پادشاهان بود، نظام سیاسی جدیدی را ایجاد کرد که بر عقیدۀ جدائی دین از زندگی بنا یافته و از آن یک نظامی بیرون شد که این نظام سیاسی هیچ رابطه‌ای با وطن، خاک و جغرافیه یعنی کوه‌ها، دشت‌ها و دریاها نداشت؛ بلکه این نظام سیاسی از عقل و افکار مردم و آنچه بر آن توافق داشته اند و برای منافع شان تعریف کردند، بیرون شد.

این مورد در خصوص مردمی است که در برابر دین تحریف‌شدۀ شان انقلاب کردند و در برابر آن به جنگ ایستادند؛ اما امت اسلامی در این قضیه باید چه موقف اتخاذ نماید! هم‌چنان انقلاب بلشویک‌ها یک نظام کمونیستی برگرفته از افکار مردم با درنظرداشت همان وقت و زمان ایجاد نمودند و سپس بعد از ظهور فساد مفکورۀ کمونیستی و ناتوانی‌اش از بین رفت و یک سیستم و بستۀ دیگری از منافع دیگری قرار داشت که متناقض آنچه گذشت، ایجاد گردید که این سیستم نیز به دور از ارزش‌های جغرافیائی و ملی بود.

لذا به تأکید گفته می‌توانیم که منفعت ملی یک اصطلاح غلطی است که در میدان واقعیت وجود نداشته، بلکه این اصطلاح به مفهومی اطلاق شده که هدف بسیار دوری از وطن و مسکن در نزد ملت‌هایی دارد که بر ضد دین و نظام سیاسی شان انقلاب کردند. این اصطلاح با اختلاف حدود و جغرافیای دولت و نتیجۀ منافع آن‌ها تغییر می‌یابد و حسب منافع شان تصمیم گرفته می‌شود که یک پارچه باشد و یا تقسیم گردد، توافق به صلح باشد و یا جنگی داخلی؛ چنانچه همین اکنون در مناطق مورد اختلاف بین روسیه و اوکراین و بین چین و تایوان همین حالت است؛ تایوان که همه‌اش در حقیقت یک سرزمین بوده است.

وقتی ما با استفادۀ سیاسیون و صاحبان صلاحیت و قانون‌گذاران در مورد مفهوم منفعت ملی دقت کنیم، خود را در برابر یک تناقض وپراکندگی در خصوص استعمال این اصطلاح می‌یابیم و این ابهام و تناقض وجود دارد؛ مگر این‌که در معیارها و تعامل با مفهوم منفعت ملی یک برخورد دوگانه را متقبل گردیم.

بناءً ممکن است که بگوئیم مفهوم منفعت ملی، خلاصه به اهداف دولت و خواسته‌های آن می‌شود؛ خواه این خواسته‌ها و اهداف اقتصادی باشد یا نظامی و یا فرهنگی. با مشخص کردن این اهداف سیاست‌های داخلی و روابط بین‌المللی  ترسیم می‌گردد که قوانین خود را از واقعیت، امکانات و دیدگاه‌اش می‌گیرد؛ چنانچه هر دولتی تلاش می‌کند برای تحقق منفعت ملی خود که تعلق به منطقه، جغرافیای مشخص با حدود بین المللی‌اش و قوانین خود را از واقعیت دولت، امکانات و دیدگاه‌اش گرفته عیار سازد. پس منفعت ملی مجسم نمودن یک مکتب واقعیت‌گرائی در چهارچوب سیاست است.

وقتی ما در مورد اصطلاح ملی از منظر سیاسی نگاه کنیم، در می‌یابیم که این اصطلاح یک اصطلاح سرمایه‌داری است که به هیچ ارزشی غیر از منفعت مادی قائل نمی‌شود. متأسفانه بذر این اصطلاح بعد از پارچه‌پارچه شدن سرزمین‌های اسلامی و تقسیم آن به دولت‌های کوچک و ضعیفی نهادینه شد که بازیچۀ دست دیگران هستند. اصطلاح ملی در سرزمین‌های اسلامی با مکر استعماری و با دست استعمارگران کینه‌توز به تبدیل نمودن رابطۀ ملی متعصبانه و منحط -که کم‌ترین سطح فکری  و رابطه به دین ندارد- به نصب کردن رهبری سیاسی اجیر غرب که دشمن ملت‌شان است می‌پردازد.

وقتی این اصطلاح را در چوکات شریعت قرار ‌دهیم، در می‌یابیم که این اصطلاح خطر بسیار بزرگی با دین و حیات مسلمانان دارد:

اول)  اولین خطر این اصطلاح یک خطر عقیدوی است؛ زیرا عقیدۀ اسلامی اعطای حقوق و مشخص کردن واجبات را بر هرکسی‌ که تابع دولت اسلامی باشد، به خاطر انجام اوامر الله سبحانه وتعالی بر اساس وحی لازم نموده است. کسی‌که حقوق، واجبات و تکالیف را برای بندگان مشخص و تعیین نموده تنها الله سبحانه وتعالی بوده و این ارزش‌ها بر اساس خاک و وطن نمی‌باشد. پس حقوق با اختلاف سرزمین‌ها فرق نکرده و با اختلاف جغرافیا ساقط نمی‌شود. لذا آنچه حق مسلمان است و آنچه بر مسلمان واجب است به اساس دلیل شرعی ثابت شده نه به اساس دلیل جغرافیائی و سیاسی.

دوم) خطر دوم منفعت ملی خطر منهجی در طرز تفکر مسلمان است؛ زیرا منهج مسلمان در طرز تفکر و تصمیم‌اش موقوف بر حکم شرعی بیرون آمده از دلیل شرعی و مقیید بودن بر آن است. اصل در افعال مقیید بودن بر حکم شرعی است. پس دیدگاه ملیت در تناقض با حکم شرعی قرار دارد که در محور واقعیت‌های جغرافیائی و سیاسی می‌چرخد که این محور دور از حلال، حرام و دور از تعظیم اوامر الله سبحانه وتعالی بوده و در حقیقت یک دروازۀ ورودی به شکستن و ازبین بردن حکم رب العالمین است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينً﴾ا [احزاب: 36[

ترجمه: وهیچ مرد و زن مٶمنی را نسزد که چون الله و رسولش به کاری فرمان دهند، برای آنان در کارشان اختیار باشد؛ هرکس الله و رسولش را نافرمانی کند به گمراهی آشکار گرفتار شده است.

هم‌چنان یکی از قواعد اساسی در فکر اسلامی اینست که دین الله سبحانه وتعالی برای تحقق منافع بندگان آمده، چنانچه الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ﴾ [اعراف: 96[

ترجمه: اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پروا پیشه می‌کردند، حتماً برکاتی از آسمان و زمین بر آن‌ها می‌گشودیم؛ ولی پیام‌های هدایت ما را دروغ شمردند؛ پس به عواقب آنچه همواره انجام می‌دادند گرفتارشان کردیم.

هم‌چنان الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾ [طه: 124[

ترجمه: و هرکس از یاد من روی بگرداند، مسلماً زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را کور محشور خواهیم کرد.

پس منافع مسلمانان در این است که یک امت هستند و ملیت آن‌ها را جدا کرده نمی‌تواند.

هم‌چنان یکی دیگر از جمله قواعد اساسی این است که تعیین منافع از جانب شریعت بوده، نه از جانب عقل. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾ [بقره: 216[

ترجمه: قتال بر شما نوشته شد؛ در حالی‌که آن را خوش ندارید و چه بسا چیزی را دوست ندارید و خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که به ضرر شما است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید.

پس هرجا که شریعت باشد، مصلحت و منفعت هم در همان است؛ نه عکس آن. لذا هیچ کسی نمی‌تواند دین الله سبحانه وتعالی را متهم به ضایع ساختن منافع نماید.

سوم) سومین خطر منفعت ملی خطر مبدئی است؛ زیرا مبدأ عقیده‌ای است که باید حفاظت شده و الله سبحانه وتعالی از منظر همین مبدأ پرستش گردد، نظامی است که باید  تطبیق گردد و رسالتی است که باید حمل شود. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا﴾ [فتح: 28[

ترجمه: اوست که رسولش را با هدایت و آئین حق فرستاد تا آن را بر همه آئین‌ها آشکار سازد و گواه بودن الله بر این امر کافی است.

پس ملیت عقیده را نقض نموده و شرع را تعطیل و رسالت را ضایع می‌سازد.

چهارم) منفعت ملی خطرهای سیاسی دارد. تعدد رژیم‌های سیاسی اختلاف منافع و تناقضات منافع را ایجاد می‌کند؛ چیزی‌که باعث تفرقه بین مسلمانان شده و این خودش یک عمل منکر کلان و گناه بزرگی است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَـئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ [آل‌عمران: 105[

ترجمه: و هم‌چون کسانی نباشید که پس از نشانه‌های روشنی که بر آن‌ها آمد، پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند، چنین کسانند که بر آن‌ها عذابی عظیم است.

لذا بدون تردید ملیت از اعمال متعصبانۀ بدبوی و زشت است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«دعوها فانها منتنة؛ آن را ترک کن؛ زیرا او بدبوی است.«

هم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لیس منا من دعا الی عصبیة ولیس منا من قاتل علی عصبیة ولیس منا من مات علی عصبیة»

ترجمه: کسی‌که به عصبیت دعوت کند، از ما نیست! کسی‌که به عصبیت بجنگد، از ما نیست و کسی‌که به عصبیت بمیرد از ما نیست!

عصبیت ملی مادر تمام فسادها و جمع کنندۀ تمام شرها می‌باشد که حرمت آن حرمت بسیار شدیدی است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

»يَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِينَ! اللهَ اللهَ، أَبِدَعْوَى الْجَاهِلِيَّةِ وَأَنَا بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ بَعْدَ إِذْ هَدَاكُمُ اللهُ إِلَى الْإِسْلَامِ، وَأَكْرَمَكُمْ بِهِ، وَقَطَعَ بِهِ عَنْكُمْ أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ، وَاسْتَنْقَذَكُمْ بِهِ مِنَ الْكُفْرِ، وَأَلَّفَ بِهِ بَيْنَكُمْ، تَرْجِعُونَ إِلَى مَا كُنْتُمْ عَلَيْهِ كُفَّاراً؟«

ترجمه :ای گروه مسلمانان! از الله بترسید، آیا بعد از این‌که الله سبحانه وتعالی شما را به اسلام هدایت کرده و به وسیلۀ اسلام شما را اکرام نموده و توسط اسلام جاهلیت را از شما دور ساخته و از کفر شما را نجات داده و شما را به وسیلۀ اسلام یک پارچه و هم‌دل ساخته، به جاهلیت فرا می‌خوانید؛ در حالی‌که من در بین شما هستم! و پس به همان حالت کفر خود بر می‌گردید؟!

هم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمْ الَّذِينَ مَاتُوا، إِنَّمَا هُمْ فَحْمُ جَهَنَّمَ، أَوْ لَيَكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللهِ مِنَ الْجُعَلِ الَّذِي يُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ. إِنَّ اللهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاء«

ترجمه:باید افتخار به پدران تان را که مرده اند به پایان برسانید؛ زیرا آنان آتش گیرۀ دوخ هستند، در غیر آن کسانی‌که به پدران شان افتخار می‌کنند از حشره‌ای  که مرداری انسان را به بینی خود لور می‌دهد، خارتر است یقیناً که الله سبحانه وتعالی لباس جاهلیت را از تن شما بیرون نموده و افتخار جاهلیت به پدران را نیز از شما دور ساخته است.

یقیناً ملیت‌پرستیِ منفور در واقعیت زندگی ما، ثمر زهرآگین خود را رسانده که ما طعم تلخ آن را هرلحظه می‌چشیم و امروزه بهترین امت را مانند کف دریا می‌بینیم که هیچ سیادت، تصمیم گیری، عزت وکرامت ندارد. امروزه ما شاهد غارت ثروت‌ها، فقر، گرسنگی و محروم بودن مسلمانان هستیم. ما شاهد خون‌های هستیم که به ناحق می‌ریزد. حرمت‌شکنی مقدسات مباح شده؛ اما ما ساکن و بی‌حرکت هستیم. امروزه کشتارهای وحشیانه و ویران‌گر در غزه به قضیۀ غزه تبدیل شده و آن را ذلیلانه به یک قضیۀ قومی و قدس را به قضیۀ فلسطینی تبدیل نمودیم؛ درحالی‌که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ [انفال: 72]

ترجمه: اگر از شما در دین یاری خواستند بر شما واجب است؛ مگر آنکه علیه قومی باشد که میان شما و آن‌ها پیمانی باشد؛ مسلماً الله به آنچه می‌کنید بیناست.

وهم‌چنان فرموده است:

﴿إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ [توبه: 39]

ترجمه: اگر رهسپار نشوید شما را عذابی دردناک گرفتار می‌کند و قومی دیگر را جایگزین شما می‌سازد و شما هیچ زیانی به او نمی‌رسانید و الله سبحانه وتعالی بر هرچیز توانا است.

و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«المسلم أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَلَا يُسْلِمُهُ، مَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ كَانَ اللهُ فِي حَاجَتِهِ، وَمَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ كُرْبَةً فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ بِهَا كُرْبَةً مِنْ  كُرَبِ يَوْمِ القیامة»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، به آن ظلم نکرده و آن را به دشمن تسلیم نمی‌کند؛ کسی‌که در پی برآورده کردن حاجت برادرش باشد، الله سبحانه وتعالی در پی برآورده نمودن حاجت آن می‌باشد. کسی‌که غمی را از مسلمانی دور سازد، الله سبحانه وتعالی غمی از غم‌های روز قیامت وی را دور می‌کند.

هم‌چنان فرموده است:

«ما من امْرِئٍ يَخْذُلُ امْرَأً مُسْلِماً فِي مَوْضِعٍ تُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ وَيُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ»

ترجمه: مسلمان، مسلمان دیگر را در جایی‌که هتک حرمت می‌شود و آبرویش از بین برده می‌شود و با حمایت نکردنش آن را خوار می‌کند، الله سبحانه وتعالی نیز آن را در جایی‌که دوست دارد که یاری و کمک شود آن را خوار می‌کند.

منفعت ملی دلیل پشت کردن به غزه، چتر عیب‌پوشی اجیران و وسیلۀ توجیه برای خائنین قرار گرفته است. در حق اهل ما کوتاهی صورت گرفته و ماشاهد کشتارهای اطفال، پیرمردان، مریضان، قتل اسیران و تعذیب‌شان و شاهد از بین بردن درختان، سنگ‌ها و تمام اسباب زندگی هستیم، اما همۀ این کوتاهی‌ها در زیر پردۀ منفعت ملی منفور پوشیده می‌شود!

قسم به الله سبحانه وتعالی این منفعت ملی نیست؛ بلکه منفعت تاج و تخت است؛ منفعت نظام‌های مزدوری است که خون، آبرو و مقدسات مسلمانان را به بهای اندکی به فروش رسانده اند. به بهای خیانت نظام‌های مزدور و دست‌ساخته‌های استعارگر.

14 ذوالقعده 1445ه.ق.

22 می 2024م

نویسنده: استاد سعید رضوان ابوعماد

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

قتل عام در تل سلطان؛ همدستی حکام و خیانت لشکریان!

(ترجمه)

خبر:

ارتش رژیم جنایتکار یهودی در تل سلطان، شمال غربی رفح در بین خیمه‌های آوارگان حمله وحشیانه‌ی انجام داد و ده‌ها شهید برجا ماند.

تبصره:

تا زمانی‌که دولت واقعی به امور مردم رسیدگی نکند، از آنان دفاع و از مظلومان و مستضعفان حمایت نداشته باشد، خون پاک مسلمانان جاری خواهد بود و جان‌ها به ناحق از بین خواهد رفت.

ماه‌ها از وقوع طوفان الأقصی می‌گذرد، هزاران قتل عام صورت گرفت، صدها خانواده نام‌شان از ثبت احوال نفوس پاک گردید و ده‌ها هزار شهید و مجروح شدند، انواع سلاح‌ها استفاده شد و مردم بی‌دفاع با آن بمب‌ها بمباران شدند و انواع عذاب‌ها را تجربه کردند، اما این امت تسلیم نمی‌شوند، بلکه با سختی‌ها معجزه می‌کنند و به قهرمانی‌ها می‌پردازند و در تاریخ نمونه هستند! هم‌چنان مردم غزه نمونه‌ای از پایداری و ثبات هستند.

موقف حاکمان «مزدوران غرب» نفرت‌انگیز است، پوسیدگی و بوی تعفن آن‌ها همه جا را فرا گرفته و هیچ‌کس از خیانت آشکار آن‌ها به خون مسلمانان در امان نمانده است و غزه خیانت‌های آشکار‌شان را علیه خون مسلمانان و قضایایی‌شان افشا ساخت.

اما در مورد لشکریان مسلمانان این پرسش مطرح می‌شود که چند قتل عام دیگر تکرار شود تا این لشکرها از خواب غفلت بیدار شوند؟ آیا ممکن است بین رفح و مصری که چند متری از هم فاصله ندارند و لشکری با این همه امکانات نظامی و مقام بلند در سطح جهان چنین حالتی وجود داشته باشد و برادران ما در غزه چنان سوزانده و شکنجه شوند که گویی در سیاره دیگری زندگی می‌کنند؟

بناءً ارتش‌ها برای رقص‌های نمایشی و تشریفات نیستند؛ بلکه ارتش‌ها حافظ امت و قلعه غیر قابل نفوذ آن است. اسلام به وسیله ارتش‌ها شهرها و قاره‌ها را فتح می‌کند؛ پس الله سبحانه وتعالی به وسیله شما یا دیگران این دین را پیروز می‌گرداند و غم و اندوه را از این امت بر طرف می‌کند، إن شاء الله! قبل از گذشت زمان به عظمت موضوع پی ببرید و از کاری‌که کردید پشیمان خواهید شد! یا در راه حق خواهید بود و در کنار امت خود می‌ایستید و از اسلام و مسلمین حمایت کی‎کنید و یا نوکر غرب و پیروان آن خواهید بود؛ پس از انصار باطل خواهید بود.

وعده الله سبحانه وتعالی حق است و نصرت اسلام حق است و بازگشت خلافت راشده بر منهج نبوت حق است! هرکه آن را بخواهد می‌خواهد و هر که آن را امتناع کند، تسکین ناراحتی او نزدیکی ظهور دوباره خلافت خواهد بود.

نویسنده: المهندسه زینب بنرحومه

مترجم: پارسا امیدی

تاریخ: 2 جون 2024

ادامه مطلب...

فریادخواهی مردم فلسطین از امت و نیروهای مسلحش برای نصرت غزه و جنین!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

تحت عنوان «ای ارتش‌های مسلمانان... اگر شما رفح، جنین و تمام فلسطین را نصرت ندهید پس چه کسی نصرت خواهد داد؟!»، جمع بزرگی از مردم فلسطین در شهر البیره در کمپاینی که از سوی حزب التحریر در سرزمین مبارکۀ فلسطین در روز جمعه مطابق به 16 ذوالقعده 1445ه. و  24 می سال 2024م. راه‌اندازی شده بود اشتراک نمودند، در این کمپاین از ارتش‌ها و نیروهای مسلح امت خواستند تا فلسطین و مردمش را تحت پوشش و حمایت خود قرار دهند تا از جنایات رژیم یهود در امان بمانند. در اخیر این کمپاین یک سخنرانی ارائه شد که سخنران سخنانش را به شکل سوالیه و تعجبی آغاز کرد: «جنگ بر غزه نزدیک است که وارد ماه هشتمش شود و ما از میان امت کسی را نمی‌بینیم که حرکت و خیزش کند. جنگ جنایتی و ظالمانه، کشتار و نابودی، گرسنگی و محاصره و شما ای امت مجاهد، ای بهترین امتی که برای راهنمایی مردم آفریده شده اید به دل‌ تان این جنایات را تقبیح کرده و با زبان تان برای ما دعا می‌کنید، اما چه وقت حکام خیانت‌کار تان را سرنگون می‌سازید و ارتش‌های تان را برای نصرت سرزمین مبارکه و مردمش حرکت می‌دهید؟». سخنران به سخنانش ادامه داده و گفت که در سابق فریاد "وا إسلاماه" فریادی بسنده و محرکی بود تا فرماندۀ اسلام و ارتشش را برای نابودی ارتشی مثل ارتش مغول برانگیزد، ای امت اسلامی ما از این سرزمین مبارکه ارتش‌های تان را از مصر، اردن، ترکیه، پاکستان و از تمام سرزمین‌های اسلامی با هزار "وا إسلاما" به فریاد می‌طلبیم و برای تان می‌گوییم: رفح، غزه، جنین و مسجدالاقصی شما و ارتش‌های تان را به کمک می‌طلبد پس آیا شما اجابت کرده و لبیک می‌گویید؟! ای ارتش‌های امت اسلامی آیا ما بالای تان حق نصرت را نداریم!! آیا این قول الله سبحانه وتعالی را نخوانده اید:

﴿وَ إِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِى الدِّينِ فَعَلَیکُمُ النَصر[الانفال/72]

ترجمه: و اگر (چنان مؤمنان که از دست ظلم و جور دیگران) به سبب دین شان از شما کمک و یاری خواستند، کمک و یاری بر شما واجب است.

شما را چه شده است که برای استجابت ندای پروردگار تان و نصرت برادران مستضعف خود و برای آزادسازی اقصی، سفرگاه پیامبرتان صلی الله علیه وسلم خیزش نمی‌کنید؟!». در پایان این سخنرانی امت اسلامی به این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«المُسلِمُ أخُوالمُسلِمِ لَا یَظلِمُهُ وَ لَا یُسلِمُهُ»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، نه برایش ظلم می‌کند و نه هم وی را تسلیم دشمن می‌کند.

متذکر شدند و برای شان هشدار داده شد تا در برابر حکام تبه‌کار شان سکوت نکنند و غزه و رفح را رها نسازند تا مبادا دشمن به هدفش رسیده و امرش به وی واگذار شود، بلی امت چنین مخاطب قرار گرفته تا مبادا وضعیت شان بسان شخص نادمی گردد که بگوید: «روزی نابود گشتم که غزه و رفح نابود گشت». و آخرین سخن در اختتامیه این کمپاین، متوجه مردم غزه شد: «اما شما ای مردم غزه! امید است که پروردگارتان شما را به دستان برادران تان از  سربازان نیرومند و متقی در این دنیا نصرت داده و تکریم تان کند و در آخرت، بهشتی که پهنای آن به وسعت آسمان‌ها و زمین بوده و برای متقیان آماده شده است روزی تان دهد»، از الله سبحانه و تعالی می‌طلبیم که این خیر را نصیب کرده و برای پذیرش آن دل‌های مؤمنان را شرح و آماده ساخته و از نزد خود نیروی یاری کننده‌ای قرار دهد.

برگرفته شده از شمارۀ 497 جریده الرایه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

با توجه به کوتاهی حکام کشور‌های خلیج و خاورمیانه؛ واشنگتن در حال بررسی ایفای نقش مهمی در آینده غزه است

  • نشر شده در سیاسی

 (ترجمه)

خبرگزاری اناضول به تاریخ 24/ 5/ 2024م این گزارش را ارائه کرده است: «روزنامۀ بولیتیکو امریکایی گفته است: "ادارۀ جوبایدن، رئیس‌جمهور امریکا در حال آمادگی برای اجرای نقش بارز پس از جنگ در نوار غزه می‌باشد. وی این کارش را از طریق مطالعۀ چند سیناریو از جمله تعیین مشاور مدنی امریکایی و تشکیل نیروی حفظ صلح به پیش می‌برد.» این روزنامه در شامگاه روز پنج‌شنبه از چهار مقام امریکایی که نام شان را افشا نکرد، نقل کرده است که: «ادارۀ بایدن در حال مطالعه پلان‌های فراوانی برای مداخله در آینده غزه پس از جنگ می‌باشد؛ از جمله تعیین یک مقام امریکایی تا مشاور ارشد مدنی برای نیرویی گردد که اکثریت آن فلسطینی هستند و مقرش در سیناء مصری یا اردن خواهد بود و پلان دیگر، تشکیل نیروی حافظ صلح می‌باشد.»

این مقاماتی‌که به دلیل حساسیت قضیه نخواستند هویت شان افشا گردد، علاوه نموده گفتند: «این سیناریو جزئی از نقشۀ امریکا برای اجرای نقش "بارز" در نجات غزه از حالت هرج ومرج می‌باشد.» البته بر حسب دیدگاه خودشان. این مقامات اشاره کردند که: «مشاورمدنی امریکایی مقرش در منطقه خواهد بود و به شکل تگناتنگ با فرماندۀ نیروی حافظ صلح کار خواهد کرد و این فرمانده یا فلسطینی خواهد بود و یا فردی از دولت‌های عربی».

این مقامات تأکید ورزیدند که :«مفکورۀ مشاور مدنی یکی از سیناریوهایی است که مذاکرات پیرامون آن به پایان رسیده و به روز پس از جنگ ارتباط می‌گیرد و هم‌چنین این مفکوره شامل سیناریوهای دیگری هم است که روی رشد اقتصاد نوار غزه و از سرگیری بازسازی شهرهای ویران شده تمرکز دارد.»

تبصره:

امریکا کشورهای را که از سوی مردمش رهبری می‌شود، بی‌ثبات و کشورهای را که خودش با دست‌اندرکارانش رهبری می‌کند، باثبات می‌خواند. این درحالی‌ست که وضعیت افغانستان در زمان حکمرانی امریکا و دست‌نشانده‌هایش به فراموشی سپرده شده است! با وجود افزونی دست‌نشانده‌ها در سلطۀ رام الله و دستگاه‌های امنیتی شان و هم‌چنین با وجود کشورهای خلیج و خاورمیانه که باهم تفاوتی ندارند. این مقامات گفتند: «مشاور مدنی امریکایی مقرش در منطقه خواهد بود و به شکل تگناتنگ با فرماندۀ نیروی حافظ صلح کار خواهد کرد و این فرمانده یا فلسطینی خواهد بود و یا فردی از دولت‌های عربی.»

همۀ این سیناریوها در واشنگتن طرح می‌شود تا برای ارتباط و هماهنگی با یهود بهترین افراد را انتخاب کنند و حکام کشورهای خلیج و خاورمیانه صفری بیش نیستند که در طی چندین دهه موقف و منزلت شان را حفظ و ثابت نگهداشته اند!

برگرفته شده از شمارۀ 497 جریدۀ الرایه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

عمل انسان آینۀ وست، نه گفتارش!

(ترجمه)

خبر:

رؤسای جمهور، معاونان رئیس‌جمهور، وزیران، رؤسای پارلمان و نمایندگان ویژۀ چندین کشور در مراسم تشییع جنازه ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران و حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه این کشور که در حادثه سقوط بالگرد جان خود را از دست دادند، در مرکز همایش‌های بین‌المللی تهران حضور یافتند. محمد مخبر،  رئیس‌جمهور موقت ایران و علی باقری، سرپرست وزارت خارجه میزبان مراسم عزاداری در پایتخت بودند.

تبصره:

بدون شک، اگر کسی بخواهد درباره شخصیت یک انسان اطلاعاتی کسب کند باید به اعمال آن شخص نگاه کند؛ نه به گفته‌هایش؛ زیرا علی‌الرغم این‌که کلمات در شکل‌گیری شخصیت آن فرد نقش دارند؛ اما انعکاس آن کلمات در رفتار اوست که حایز اهمیت است؛ ورنه کلمات هیچ ارزشی ندارند. حقیقت اینست که الله سبحانه وتعالی این مطلب را به وضوح در سورهٔ  "صف" بیان کرده است:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفعَلُونَ ﴿۲﴾ كَبُرَ مَقتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفعَلُونَ﴾

ترجمه: ای مؤمنان! چرا سخنی می‌گویید که عمل نمی‌کنید؟ نزد الله بسیار زشت و ناپسند است؛ سخنی بگویید که عمل نمی‌کنید!

این دقیقاً وضعیت حکام ایران و سایر حکام سرزمین‌های مسلمانان است. ایرانی‌که میلیون‌ها انسان آن را نماینده اسلام می‌پندارند، در واقع در کشتار میلیون‌ها مسلمانِ افغانستان، سوریه، عراق و یمن مشارکت داشته و در برابر کشتار زنان، کودکان و سال‌خوردگانِ رژیم صهیونیستی در غزه طی هشت ماه گذشته جز اظهارات پوچ و بی‌فایده هیچ واکنشی نشان نداده است؛ چنانچه این موضوع با درنظرداشت نتیجه سخنان رهبران ایران مبنی بر این‌که: بدون ایران آمریکا در باتلاق افغانستان غرق می‌شد و حضور ابراهیم رئیسی در اجلاس ریاض در کنار بشار اسد قاتل، واضح و آشکار می‌شود.

اینک حضور سریع حکام سرزمین‌های مسلمانان، به‌ویژه افغانستان و اسماعیل هنیه، نماینده حماس در مراسم تشییع جنازه ابراهیم رئیسی چه معنایی دارد؟ آیا عجیب نیست که حکام افغانستان در مراسم تشییع رئیسی حضور داشتند؛ در حالی که از اظهارات مقامات ایرانی درباره افغانستان مطلع بودند؟  عجیب‌تر از آن، حضور اسماعیل هنیه است؛ در حالی‌که او شاهد کشتار مسلمانان غزه توسط رژیم صهیونیستی بوده و ایران فقط به اظهارات پوچ اکتفا کرده است. آیا این امر بی‌توجهی به حساب نمی‌آید؟

عملیات طوفان‌الاقصی حقیقت حکام مزدور و خائن را آشکار ساخته و نشان داد که آن‌ها نماینده امت اسلامی نیستند. با وجود این‌که مسلمانان در سرزمین‌های مختلف از مرگ رئیس‌جمهور ایران و وزیر خارجۀ آن -که دستان‌شان به خون مسلمانان آلوده است- احساس خوش‌حالی نموده و نعره شادی سر دادند، حضور این حکام در مراسم تشییع جنازه این قاتلان بیانگر تصور واضحی است که امت اسلامی و حکامش در دو میدان جداگانه قرار دارند. همان‌طور که گفته شده: "مرأة المرء عمله ولا ينظر إلى كلامه." الله سبحانه وتعالی به زیبایی وضعیت این خائنان را توصیف کرده است که به اربابان‌شان بیش از الله سبحانه وتعالی اعتماد دارند و می‌فرماید:

﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَواْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِم قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُم إِنَّمَا نَحنُ مُستَهزِءُونَ ﴿۱۴﴾ ٱللَّهُ يَستَهزِئُ بِهِم وَيَمُدُّهُم فِي طُغيَٰنِهِم يَعمَهُونَ﴾ [بقره: ۱۴-۱۵]

ترجمه: و هنگامی‌که با مؤمنان روبرو می‌شوند، می‌گویند: (ما نیز همانند شما) ایمان آورده ایم و چون با شیاطین (و دوستان گمراهِ) خویش تنها می‌شوند، می‌گویند: ما با شما هستیم و تنها (مؤمنان را) به استهزا و ریشخند می‏گیریم. الله، آن‌ها را به استهزا می‌گیرد و رهایشان می‏کند تا کورکورانه، به گمراهی و سرکشی خویش ادامه دهند.

نویسنده: رمضان أبو فرقان

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه